منابع عراقی در لندن اعلام کرده‌اند که انگلیس در حال آموزش نظامی به طرفداران «یاسر الحبیب» است؛ فردی که به اشاعه سخنان تفرقه‌افکنانه و سبّ خلفای مورد احترام اهل سنت مشهور شده است. یاسر الحبیب 37 ساله که شبکه «فدک» را مدیریت می‌کند و در محافل شیعی به دشمنی با مراجع تقلید ایران و عراق معروف است.

 اسماعیل باقری / طالبان چندین روز است که بخش‌هایی از قندوز را به تصرف خود درآورده و فریاد شهروندان این شهر، برای نجات از دست طالبان بلند شده است. قندوز یکی از شهرهای مهم و راهبردی افغانستان است و تصرف آن الگوی طالبان برای اشغال دیگر مناطق افغانستان خواهد بود، ضمن اینکه تصرف قندوز آینه تمام‌نمای مسائل امنیتی افغانستان است و بازی‌های دوگانه برخی بازیگران داخلی در این کشور را که سبب ایجاد چنین اوضاعی شده است، بازگو می‌کند.  حملات طالبان و تصرف قندوز پیش از برگزاری نشست بروكسل در موضوع افغانستان، نشان داد كه وضعیت امنیتی افغانستان فوق‌العاده شکننده است و متغيرها و عوامل سقوط قندوز، با اوضاع سياسي و امنيتي افغانستان بي‌ارتباط نيست، اما در اينجا به طور مختصر مي‌توان اين عوامل را چنين تشريح كرد:

۱ـ امضای تفاهم‌نامه صلح بين حزب اسلامي حكمتيار و دولت افغانستان؛ طالبان در واكنش به مذاكرات صلح دولت كابل با حزب اسلامي حكمتيار، حملات خود در مناطق مهم و راهبردي را افزايش داده است. مذاكره حزب اسلامي با دولت از ديد طالبان نوعي دهن‌كجي بوده و دولت را به مشروعيت شناخته است. در حالي كه طالبان مدعي است تا زماني كه نيروهاي خارجي در كشور حضور دارند، حملات آنها نيز عليه دولت و حاميان خارجي آن تداوم خواهد داشت.

۲ـ قدرت‌نمایی طالبان ؛ طالبان با وجود اختلافات داخلي و يكدست نبودن، همچنان به حملات خود عليه نيروهاي دولتي افغانستان ادامه مي‌دهد و در تلاش است مناطق بيشتري را تحت سیطره و نظارت خود بگيرد؛ از این رو جبهه‌های خود را افزايش داده است. هر چند شاید چنين به نظر برسد كه طالبان نيروي مستقلي نيست و از سوی برخي از كشورهاي منطقه و سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي حمايت مي‌شود؛ اما اين باور در ميان طالبان وجود دارد كه متغير اصلي و دليل عمده بي‌ثباتي و ناامني‌ها، حضور نيروهاي خارجي در افغانستان است. ۳ـ حضور نیروهای بیگانه؛ نقش نيروهاي خارجي، به ويژه آمريكا و انگليس در افغانستان بسيار مرموزانه، مبهم و چندجانبه پيگيري مي‌شود. البته سازمان‌های اطلاعات خارجی نمي‌توانند به طور مستقیم جريانات افراطي، نظير داعش و طالبان را مدیریت کنند؛ اما مطمئناً از عوامل داخلی برای اجرای برنامه‌های‌شان در افغانستان بهره‌برداري مي‌كنند. به همين دلیل سقوط قندوز، آخرين سقوط در افغانستان نخواهد بود؛ بلكه اين امر حتي به الگويي براي تصرف سایر مناطق و ولایات کشور نیز تبديل خواهد شد.  ۴ـ گسترش ناامني‌ها به آسياي مركزي؛ يكي از دلايلي كه طالبان در قندوز متمركز شده و به گفته برخي از سياسيون و كارشناسان افغانستاني، عمدتاً جنگجويان خارجي منتسب به داعش و گروه‌هاي افراطي با گروه طالبان همكاري مي‌كنند، نفوذ جريانات افراطي، به ويژه گروهك داعش به آسياي مركزي است. استان قندوز در شمال افغانستان به دليل همجواري با تاجيكستان، به نوعي در حال تبديل شدن به وزيرستان ثاني است تا از اين منطقه براي هدف قرار دادن كشورهاي آسياي مركزي و سپس منافع روسيه، چين و حتي ايران استفاده كنند.  ۵ـ ضعف دولت وحدت ملي در ايجاد امنيت سراسري؛ عمده‌ترين عامل داخلي در وقوع حوادثي، نظير سقوط قندوز، ضعف دولت وحدت ملي و بروز اختلافات داخلي است. منازعات سياسي درون‌دولتي، بي‌توجهي مقامات امنيتي و دولتي به اوضاع قندوز، كمبود تجهيزات و ناكارآمدي نيروهاي دولتي و عدم اقدام جدي نيروهاي امنيتي در پاكسازي طالبان و مواردي از اين قبيل، موجب سقوط دوباره قندوز شده است.  ۶ـ نقش پاكستان و عربستان؛ حمايت پاكستان و عربستان از گروه‌هاي افراطي در درون افغانستان، مسلم است. بی‌شك حادثه قندوز با سياست‌هاي اين دو كشور بي‌ارتباط نيست. پاكستان به اين دليل از طالبان حمايت مي‌كند كه احساس مي‌كند مذاكره با حزب اسلامي حكمتيار و نزديك شدن بيش از حد به هند، موجب تضعيف نقش اين كشور در افغانستان مي‌شود. عربستان نيز براي جبران شكست‌هايش در عراق و سوريه سعي مي‌كند از جنگجويان خارجي منتسب به گروه داعش حمايت كند. 

سخن پاياني؛ هر چند دلايل و متغيرهاي سقوط قندوز متعدد است و نمي‌توان اين رويداد را به يك عامل و متغير تقليل داد، اما سقوط قندوز نشان دهنده سياست‌هاي كلان بازيگران مؤثري است كه از طالبان و ناامني براي رسيدن به مقاصد و اهداف‌شان در منطقه استفاده مي‌كنند. قدر مسلم تنش‌ها در درون دولت وحدت ملي نيز افزون بر بروز بی‏اعتمادی درونی، به بی‏اعتمادی بین جامعه و دولت نیز دامن می‏زند و اين تنش‌‌ها به نوعي به جريانات افراطي  بيشتر فرصت بازخيزي خواهد داد.

* متن کامل را در پایگاه خبری ـ تحلیلی بصیرت بخوانید.

   حسین عبداللهی‌فر/ آنچه این روزها با نام «تصمیم مهم اصولگرایان» مورد توجه برخی جریان‌های سیاسی قرار گرفته است، از خبری ناشی می‌شود که از زبان محمدرضا باهنر رسانه‌ای شد. وی در فراز مهمی گفته بود: «چهره جدید در جریان اصولگرایی در میدان رقابت موفق‌تر است.»

اگرچه هنوز مشخص نیست که این خبر ابراز عقیده شخصی باهنر بوده، یا اینکه یک تصمیم جمعی است و در اینکه چه طیفی از اصولگرایان در این اراده دخیل بوده‌اند و در نهایت آیا در عمل به شکل واقعی مبنای رفتار انتخاباتی این جبهه واقع خواهد شد، یا خیر، اما این پرسش مطرح است که چرا نیامدن چهره‌های باسابقه و معروف اصولگرا مورد استقبال جناح حاکم قرار گرفته است؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت:

۱ـ بر اساس تحلیل انتخاباتی اصلاح‌طلبان مهم‌ترین تأثیر کناره‌گیری احمدی‌نژاد ائتلاف اصولگرایان روی یک چهره است. کسانی که اعتقاد داشتند حضور احمدی‌نژاد سبب انسجام جریان اصلاحات و اعتدال شده و از آن طرف مانع اصلی وحدت اصولگرایان خواهد شد، اینک نگران اتحاد حداکثری این اردوگاه هستند. آنها به خوبی می‌دانند که اگر اصولگرایان وحدت خود را روی یک فرد شناخته شده عملی سازند، خطری جدی برای روحانی به عنوان نامزد مشترک اصلاحات و اعتدال ایجاد خواهند کرد. تنها موضوعی که در این وضعیت تسکین‌بخش است این است که فرد موردنظر چهره شاخصی با سابقه رقابت با روحانی نباشد.

۲ـ مخالفان اصولگرایی معتقدند آنچه سبب مزیت روحانی در این دوره می‌شود شهرت و شناخته بودنش برای افکار عمومی است و هر چهره جدیدی بخواهد در مصاف با او وارد میدان رقابت شود، به وقت و هزینه زیادی نیاز دارد تا به معرفی خود بپردازد؛ اما کسانی که در مناظره‌های تلویزیونی با روحانی شرکت کرده‌اند برگ برنده‌ای دارند تا از او در جایگاه یک مسئول سؤالاتی را بپرسند که مسئله این روزهای مردم است. تصویرسازی مجدد آن مناظره‌ها که تداعی‌کننده وعده و وعیدهای گذشته روحانی است که می‌تواند نقطه ضعف وی برای ادامه حضور بر کرسی ریاست‌جمهوری باشد.

۳ـ نکته دیگری که در چهره‌های جدید به عنوان یک فرصت برای رقیب‌شان دیده می‌شود ظرفیت آنها برای ایجاد اختلاف میان اصولگراهاست. امید جریان‌های حاکم به این است که طرح اسامی نو از سوی هر طیفی از اصولگرایان که مطرح شود سبب ناخرسندی طیف‌های دیگر گردیده و اتفاق‌نظر بر چهره‌های تازه مطرح شده کار بسیار سختی است. بر همین اساس اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها از طرح نام‌های جدید از سوی اصولگرایان استقبال کرده و سعی در رد آنها برای به میدان کشیدن نام‌های دیگر و طرح نام چهره اصلی دارند. مندرجات یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب در معرفی میرکاظمی به عنوان نامزد جدید پایداری گواه این مدعاست که نوشت: «پایداری بدون توجه به نصایح یا همان «دکترین انتخاباتی» باهنر که گفته بود اصولگرایان بهتر است سراغ مهره‌های شکست خورده قبلی و نیز چهره‌هایی که از مقبولیت پایینی برخوردار هستند نروند؛ نخست از نام و چهره «سعید جلیلی» پرده‌برداری کرد و در ادامه، زمزمه‌های در گوشی و سینه به سینه! حکایت از آن دارد که در کنار سعید جلیلی معروف! که خود نماد مخالفت با برجام و مذاکرات هسته‌ای است؛ شاید از مسعود میرکاظمی نیز بتوان استفاده نمود و این یعنی جبهه پایداری بر منتقدین ثابت قدمی که طی سه سال گذشته دولت حسن روحانی را از انواع و اقسام انتقادات بی‌بهره نگذاشته‌اند، نظر و توجه ویژه داشته، قرار است اصل سرمایه‌گذاری این جبهه در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم بر چهره‌هایی باشد که در انتقادات ارائه شده نسبت به دولت تدبیر و امید پابرجاتر و سخت‌گیرتر بوده‌اند؛ بی‌آنکه اساساً به این اصل که مقبولیت نیز برای کاندیداتوری می‌تواند حائز اهمیت باشد، نیم‌نگاهی گذرا نیز داشته باشند.» 

۴ـ در یک کلام نگرانی اصلاح‌طلبان در دوره پسااحمدی‌نژاد همان است که روزنامه اعتماد مطرح ساخته و می‌پرسد؛ «با همه انشقاق و افتراق حاكم بر اردوگاه اصولگرايان، «كادر رهبري جناح راست» چگونه مي‌تواند رقيبي براي روحاني در انتخابات ٩٦ انتخاب كند؟ آيا ژنرال‌هاي جناح راست تن به تصميم واحد كادر رهبري‌شان خواهند داد، يا آنكه تدبير خودشان را بر تدبير كادر رهبري ترجيح خواهند داد و در هر دو صورت آيا تكرار رياست‌جمهوري روحاني با خللي مواجه مي‌شود؟ و اينكه ضريب احتمال موفقيت مخالفان روحاني براي يك دوره‌اي كردن دولت او چقدر است؟» پرسش‌هایی که پاسخ به آنها برای اصولگرایان دشوار نبوده و کافی است اراده، تدبیر و گذشت لازم را در دستیابی به یک ائتلاف ضروری داشته باشند.

هدیه به جان کری

اداره فدرال اسناد رسمی آمریکا منتشر کرده، در سال 2015 از سوی آقایان ظریف، عراقچی و فریدون سه هدیه برای جان کری و وندی شرمن ارسال شده است که شامل دو فرش نفیس و کتاب آثار استاد فرشچیان بوده است. خبرگزاری فارس درباره این خبر چند سؤال و ابهام را مطرح کرده است:1ـ از آنجا که طبق ادعای مسئولان ارشد دولت در مذاکرات هسته‌ای قدرت‌های بزرگ جهانی در مقابل منطق جمهوری اسلامی زانو زدند، باید مشخص شود این هدایا چه جایگاهی در این مذاکرات رسمی، آن هم با دشمن داشته‌ و دارد؟ ۲ـ مگر ما برای عادی‌‌کردن روابط دو کشور رفته بودیم؟ و اصولاً چه لزومی به اینگونه هدایا بوده است؟ 3ـ از آنجا که همیشه در مذاکرات چیزی داده و چیزی ستانده می‌شود، آیا این هدایا در مذاکرات هسته‌ای فقط «بُرد ـ بُرد» بوده یا «بُرد ـ آورد»؟

ایرادات ساختاری

دبیر حزب اعتماد ملی در تهران درباره انتقادهای اخیر برخی اصلاح‌طلبان مانند حجت‌الاسلام منتجب‌نیا به سازوکار شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، گفت: «در حال حاضر حجت‌الاسلام منتجب‌نیا در غیاب دبیرکل حزب اعتماد ملی، رهبری حزب را بر عهده دارند و به صورت مبنایی به شورای سیاست‌گذاری ایراد وارد کرده‌اند. علاوه بر ایشان، سیدهادی خامنه‌ای، محسن رهامی، احمد حکیمی‌پور و برخی از احزاب نیز ایراداتی را به ساختار، روند فعلی و سازوکار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری شورای‌ عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان وارد می‌دانند.»

جنگ نیابتی با ایران

روزنامه وال‌استریت‌ژورنال در یادداشتی جنگ یمن را یکی دیگر از «مخمصه‌هایی» دانسته که اوباما برای رئیس‌جمهور بعدی این کشور بر جا خواهد گذاشت. وال‌استریت‌ژورنال در این مطلب با عنوان «جنگ اوباما با موشک‌های ایران» نوشته است: «کاخ سفید نمی‌خواهد آمریکایی‌ها متوجه شوند، اما دامنه جنگ در خاورمیانه، رو به افول نیست.» این روزنامه آمریکایی در ادامه با اشاره به ادعاهای مربوط به حمله موشکی به سمت ناوچه «ماسون» در نزدیکی آب‌های یمن، انقلابیون یمن را به انجام این حمله متهم کرده، اما نوشته است: «این ماجرا، جوانب بیشتری دارد؛ زیرا حوثی‌ها یکی از نیروهای نظامی نیابتی ایران در منطقه هستند.»

حرف دل فراکسیون امید

محمود صادقی، عضو هیئت‌رئیسه فراکسیون امید گفت: «حرف دل بسیاری از اعضای فراکسیون امید همین نکته است. برخی از اعضای فراکسیون در صحبت‌ها و گفتمان روزانه‌ای که با یکدیگر داریم، این دغدغه و گلایه را مطرح می‌کنند که رئیس‌جمهوری به ما مثل پول توجیبی نگاه می‌کند و چون خیالش از طیف اصلاح‌طلب و حمایت آنها برای انتخابات سال ۶۹ راحت است، تعامل و نگاهش معطوف به جریان رقیب و طیف مقابل شده که این موضوع در سطح حوزه‌های ستادی هیئت‌ دولت و همچنین حوزه‌های بدنه و فرمانداری و استانداری به خوبی قابل مشاهده است.»

اراده‌ای وجود ندارد

رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس گفت: «بازداشت‌هایی که در این صندوق صورت می‌گیرد، نشان‌دهنده اوج تخلفات و وسعت آن است.» نقوی حسینی تأکید کرد: «بارها به وزیر آموزش و پرورش و معاونان وی برای کارکرد صندوق ذخیره فرهنگیان تذکر داده و مصادیق را ارائه کرده‌ایم؛ اما اراده‌ای برای جلوگیری از این تخلفات وجود نداشت و ما درخواست تحقیق و تفحص را به هیئت‌رئیسه مجلس ارائه کرده‌ا‌یم.» وی با اشاره به اینکه روند قانونی طرح تحقیق و تفحص از صندوق طی شده است، گفت: «این موضوع در دستور کار صحن علنی مجلس است.» وی افزود:‌ «البته هیئت‌رئیسه مجلس تلاش می‌کند به نحوی استیضاح وزیر آموزش و پرورش به صحن علنی مجلس نیامده و موضوع حل‌وفصل شود، ولی ما اجازه نمی‌دهیم.»

 حسن خدادی/ از عظیم‌ترین دستاوردهای نهضت عاشورا، می‌توان به مقوله‌های «وعظ» و «مرثیه‌خوانی» اشاره کرد که به توصیه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و به قصد زنده نگه‌داشتن پیام عاشورا و درس‌های بزرگ آن حماسه، برپا شده و می‌شود؛ منبری به وسعت جهان و در درازای تاریخ زیر نام مقدس «اباعبدالله الحسین(ع)». که بیان دین و تعظیم شعائر و تکریم اسوه‌های دین‌باوری، جهاد و شهادت از آثار آن است. در سایه این مجالس و محافل، هم پایه‌های اعتقادات دینی مردم استوار می‌شود، هم عواطف مردم با «آل‌الله» پیوندی مستحکم می‌یابد و هم آگاه‌سازی جامعه نسبت به تکالیف دینی و اجتماعی تقویت می‌شود.

بازشناسی این رسالت عظیم، بایسته‌ها، آسیب‌ها، خطرگاه‌ها و پیوستارهای کار ذاکری و مداحی، همواره امری شایسته و ضروری است که پژوهشگران و صاحب‌نظران باید به آن اهتمام ورزند و این راه روشن را از بیراهه‌ها، دام‌چاله‌ها و کژراهه‌ها بازشناسند و بازشناسانند. در روزگار ما کمتر شخصیت و مرجعی به ‌دقت، عمق، روشن‌بینی و موشکافی رهبر فرزانه و اندیشه‌ور انقلاب به این مهم پرداخته است. بنابراین، از آنجا که اشعار مدح و مرثیه، در یک جامعه دین‌باور به «فرهنگ دینی» تبدیل می‌شود، هدایت این موضوع مهم دینی و پاکسازی و آفت‌زدایی از آن، بسیار ضروری می‌نماید.

 مؤلفه‌های حیات‌بخش مداحی 

۱ـ احساس  و هنر؛ «در مدّاحيِ شما چند چشمه هنري وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صداي‌تان هنر است؛ آهنگي كه انتخاب مي‌كنيد، هنر است؛ اشارات و كارهايي كه انجام مي‌دهيد، هنر است.»(19/7/۱۳۷۷)

۲ـ تعقّل و منطق؛  «مؤلفه دوم، تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابه‌لاي اين شعرها فراوان وجود دارد و مي‌تواند ذهن‌ها را قانع كند... »(همان)

۳ـ  معنویت و روحانیت؛ «خصوصيت سوم اين است كه شما حامل پيام ديني محسوب مي‌شويد؛ يعني سِمت معنوي و روحاني داريد. در دنيا خوانندگان خوب زياد هستند و ممكن است شعرهاي خوبي هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمي‌زنند؛ ولي شما از موضع مدّاح اهل‌بيت و از موضع معنوي و روحاني حرف مي‌زنيد. البته خصوصيات ديگري هم وجود دارد، اما اين سه خصوصيت در كنار هم مهم‌تر است.» (همان)

 تکالیف درونی مداحان

امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در دیدار فروردین ماه 94 و دیدارهای سال‌های گذشته مسئولیت‌های اصلی مدّاحان و ذاکران را در دو بخش اصلی تکالیف و وظایف درونی و بیرونی بیان کردند. ایشان در بخش تکالیف درونی فرمودند: «آشنایی با قرآن و حدیث توصیه‌ ما به همه است؛ اما مبلّغان دین و جامعه‌ مداحان طبعاً مخاطب ویژه‌ این حرف هستند؛ با قرآن باید انس پیدا کنند. قرآن را حتماً بخوانید، با توجه به ترجمه بخوانید، این ترجمه را به یاد بسپرید. در آیاتی که نصیحت هست، متضمن یک معرفتی است که انسان می‌فهمد، آنها را ثبت کنید، ضبط کنید، یادداشت کنید، از آن بهره‌مند شوید؛ هم بگویید، هم عمل کنید. حدیث هم همین جور.»(3/3/۱۳۹۰) 

 تکالیف بیرونی مداحان

بایدها و نبایدها در چگونگی اداره‌ مجالس نیز مکرراً در سخنان معظم‌له بررسی شده است. در این بیانات وظایف و تکالیف برونی مداحان و ستایشگران که به نوع و چگونگی اداره مجالس سوگ و شادی اهل بیت(ع) بازمی‌گردد، بیان‌ شده است: «اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیدالشهداء(ع) را (که عظمت او به خاطر شهادت است، عظمت او به خاطر فداکاری در راه خداست، عظمت او به خاطر گذشت است، گذشت از همه‌ چیز، از همه خواست‌ها از همه مطلوب‌ها، در یک چنین مجلسی ما مجلس را تبدیل کنیم به نقطه سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت شوند، بپرند هوا، بپرند پایین، ندانند چه می‌گویند، این درست است؟ این شکر این نعمت است؟»(20/1/۱۳۹۴)

آیا فعالیت‌های ضد ارزشی ارشاد اوج می‌گیرد؟!

اکنون که زمزمه‌های خداحافظی علی جنتی از وزارت ارشاد شنیده می‌شود باید پرسید آیا رویکرد ضد ارزشی وزارت ارشاد بیشتر می‌شود؟ برگزاری کنسرت‌ها یکی از مهم‌ترین فعالیت‌‌های علی جنتی در وزارت ارشاد بود، به گونه‌ای که می‌توان او را استاد تابوشکنی در برگزاری این مراسم‌ها در شهرهای مذهبی و سنتی ایران دانست. همین دو هفته پیش بود که وزارت ارشاد کنسرتی با حاشیه‌های بسیار را در قم برگزار کرد که موضع‌گیری و ناراحتی علما و استادان حوزه علمیه قم را در برداشت. اجرای اپرای عاشورا توسط ارکستر سمفونیک تهران یکی دیگر از حواشی مهم وزارت ارشاد را رقم زد؛ اپرایی که گفته شد در آن تکخوانی صورت گرفت. بعد از این اجرا دوباره موجی از اعتراضات دامان وزارت ارشاد را گرفت و وزیر را برای بار چندم به پاسخ گفتن به نمایندگان و مراجع عظام تقلید و... وادار کرد. حاشیه بعدی وزارت ارشاد سخنان جنتی بود که پس از تک‌خوانی یک خانم گفت: «من اشکالی در تک‌خوانی بانوان نمی‌بینم!» همین چند جمله کافی بود تا بسیاری در شبکه‌های اجتماعی دست به دست این موضوع را بچرخانند و بار دیگر وزارت ارشاد را در صدر اخبار رسانه‌ها قرار دهند. با وجود اوج‌گیری فعالیت‌های ضد ارزشی در دوره جنتی، دولت با کنار گذاشتن وی و کم کردن حساسیت‌ها درصدد است فعالیت‌های ضد فرهنگی را با گستردگی بیشتری ادامه دهد.

 حسن مولایی/  واقعه عاشورا، یکی از اعتقادات بنیادی شیعیان در سراسر جهان است که با توجه به مبارزه با ظلم و ستم قهرمان این واقعه در اوج مظلومیت، ارزش‌های برخاسته از آن وسعت بسیاری دارد و به جز شیعیان برای بسیاری از غیر مسلمانان و مسلمانان سنی‌مذهب نیز مهم است.

بنابراین، عاشورا با هدف ظلم‌ستیزی، جایگاه والایی در مذاهب مختلف، به ویژه مذهب تشیع دارد؛ اما بسیاری از دشمنان جهان اسلام با دامن زدن به خشونت در این روز تلاش می‌کنند عاشورا را به نوعی نماد تفرقه در جهان اسلام معرفی کنند.

در عاشورای امسال شاهد چند حمله تروریستی به دسته‌جات و تجمعات عزاداری امام حسین(ع) در کشورهای مختلف، از جمله در افغانستان، نیجریه، کشمیر و یک عملیات ناکام در جمهوری اسلامی ایران بودیم.

در افغانستان نفوذ عامل انتحاری از لایه‌های امنیتی مختلف با لباس پلیس به عزاداری شب عاشورای حسینی موجب کشته شدن ۱۴ نفر و زخمی شدن ۴۶ نفر شد. با توجه به اینکه استفاده از لباس پلیس یکی از روش‌های تکراری تروریست‌ها در افغانستان است، این حادثه میزان بالای نفوذپذیری دستگاه امنیتی افغانستان را نشان می‌دهد.

افزون بر این، هر چند در افغانستان به دلیل ضعف ساختاری دولت از نظر امنیتی خلأ گسترده‌ای وجود دارد، اما حمله به یک مراسم عزاداری در مرکز کابل، پایتخت افغانستان که تقریباً بیشتر تمرکز نیروها و امکانات امنیتی در این شهر متمرکز شده است، نشان از یک برنامه‌ریزی پیچیده‌ای دارد که بدون مشارکت و پشتیبانی دولت‌های خارجی، مانند عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی نمی‌توان آن را به منزله یک عملیات تروریستی اعتقادی در بافت جمعیتی افغانستان طبیعی قلمداد کرد. از این رو به راحتی می‌توان دست‌های توطئه‌گر خارجی را برای ایجاد تفرقه در جهان اسلام میان شیعه و سنی مشاهده کرد.عامل دیگر این‌گونه خشونت‌ها را می‌توان دولت‌های دست‌نشانده و مزدور در برخی از کشورها، مانند نیجریه دانست که بر اثر حمله ارتش نیجریه در شهرهای فانتوئا و سوکوتو به دسته‌جات عزاداران حسینی حدود ۱۴ نفر کشته و ۱۰۰ نفر زخمی شدند. این در حالی است که ارتش نیجریه سال گذشته در حمله به مرکز اسلامی این کشور، نزدیک به هزار نفر از شیعیان را کشته و شیخ ابراهیم زکزاکی، رهبر آنها را با وجود مجروحیت شدید بازداشت کرد. ساختار دولت نیجریه، کاملاً فرقه‌ای است و دولت بیش از آنکه نماینده هویت ملی آن کشور باشد، نماینده هویت و منافع کشورهای خارجی است. 

گفتنی است، حکومت نیجریه به دلیل نفوذ دولت عربستان و کشورهای غربی در دستگاه دولت و امنیت این کشور برای مقابله با محبوبیت رو به گسترش جمهوری اسلامی ایران در این کشور و هویت‌یابی اقلیت شیعه این کشور با توسل به آموزه‌های خشن و منحرف وهابیت تلاش می‌کند از این طریق منافع عربستان و کشورهای غربی را تأمین کند.

طرح‌ریزی عملیات تروریستی دیگری در همین روز در استان فارس به دست عوامل خارجی که دستگیر شدند، نشان دیگری از میزان بالای هماهنگی بین گروه‌های تروریستی مختلف است که از سوی سعودی برای ضربه به جمهوری اسلامی ایران هدایت و پشتیبانی می‌شوند. اما باید توجه داشت که این راهبرد خشونت، ترور و جنگ برای مقابله با نفوذ فرهنگی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مختلف، همانند آنچه امروز در یمن، سوریه و عراق شاهد آن هستیم، بیش از آنکه نمایانگر قدرت ائتلاف عبری ـ عربی ـ غربی باشد، نشان‌دهنده دستان خالی آنها در مقابله با نفوذ فرهنگی و اعتقادی جمهوری اسلامی ایران است.