دکتر سیامک باقریچوکامی/همانطور که در شمارههای گذشته گفته شد جنگ نرم سه مرحله اساسی دارد و در هر مرحلهای از شیوهها و تکنیکهای عمومی و خاص استفاده میشود. نوشتار پیشرو در پی پاسخ به این پرسش است که دشمن در مرحله سوم، یعنی در شرایط میدانی و عملیات رویارویی جنگ نرم از چه شیوهها و تکنیکهای استفاده میکند؟
مرحله سوم جنگ نرم برخلاف مراحل اول و دوم، ناظر بر رو در رو ساختن جامعه با حکومت، بر هم زدن نظم اجتماعی مستقر و سلب کارکردهای حکومت است. در واقع، این مرحله دارای گامهای مختلفی است که از میان آنها مانور یا نمایش جمعیتی، خنثیسازی توان مقابلهای حکومت، تضعیف و حذف کنترل دولت بر کشور اساسی است.(حسینی، 1391: ص9۵ ـ9۱) براین اساس طراحان و بازیگران جنگ نرم شیوهها و تکنیکهای گفتاری و رفتاری را برای تحقق گامهای موصوف طراحی کردند.
شیوههای گفتاری
با توجه به اینکه جنگ نرم نیازمند حضور گسترده مردم در صحنه اعتراضی علیه حکومت است و نمایش، مانور جمعیتی و اردوکشیهای خیابانی مؤلفههای تعیینکننده محسوب میشوند؛ از این رو، به کارگیری شیوههای گفتاری برای این منظور اهمیت زیادی دارد؛ البته از میان انواع شیوههای گفتاری، تکنیکهای عملیات روانی و تبلیغات نقش اساسیتری در شکلدهی به افکار عمومی و قانع کردن گروههای اجتماعی به ورود در صحنه برای مانور جمعیتی از یک سو و بزرگنمایی نمایشهای جمعیتی و اثبات برتری جمعیتی نسبت به حامیان حکومت از سوی دیگر دارد. ظهور رسانههای اجتماعی و قابلیت فناوری مرتبط با رسانههای نوین در ایجاد این توهم و القای حضور گسترده نقش بسزایی دارد.
اهريمنسازي یکی از تکنیکهای عملیات روانی است که در این مرحله زیاد استفاده میشود. براساس این تكنيك، عاملان جنگ نرم تلاش ميكنند تا تنفر و دشمني جمعيت مخاطب را نسبت به حکومت و نیروهای مدافع برانگيزند؛ لذا ارائه تصویر ستمگرانه از حکومت و نیروهای مقابلهکننده و ارائه چهره مسالمتآمیز از معترضان، نمونههایی از این تکنیک است.
برجستهسازی، تکنیک دیگری است که با بزرگنمایی مطالبات ضدحکومتی، اولویتها و ترجیحات مخاطبان را دستکاری کرده و آنها را به کنشهای مخالفتجویانه و پیوستن به اعتراضات ترغیب میکنند. همچنین بزرگنمایی درگیریها، خشونتها، تصویر مظلومانه از مخالفان و آشوبگران موارد دیگری است که در این چارچوب دنبال میشود.
دروغ بزرگ به همراه تکرار، تکنیک سومی است که دشمن برای افزایش غلیان اعتراضات به آن متوسل میشود؛ زیرا به اعتقاد طراحان عملیات روانی دروغ هر چه بزرگتر باشد، باورکردن آن برای تودههای مردم راحتتر است. (پراتکنیس و آرنسون، 1379: ص89) دروغهایی مانند کشته شدن دهها نفر دانشجو، مسموم شدن رهبر مخالفان، شکنجه قرون وسطایی دستگیرشدگان و کشته شدن معترضان زیر شکنجه، فرار مسئولان عالیرتبه با بیتالمال مردم به خارج و... از جمله دروغهای سیاسی است که در انقلابهای رنگی استفاده شده است.
شیوههای رفتاری
تکنیکهای ۲۰۰ گانه جین شارپ برای فلج کردن نظام اداره کشور در زمره شیوههای رفتاری است. وی این تکنیکها را در سه دسته اصلي طبقهبندي کرده است:
۱ـ تکنیکهای اعتراض و ترغيب: ۵۴ تکنیک برای اعتراض تجویز شده است که اکثراً ماهیت تظاهرات نمادين دارند. از جمله میتوان به تحصن، مخالفتخواني، كمكاري، كارشكني و تجمع مسالمتآميز، شامل رژهها، راهپيماييها و شبزندهداريها اشاره کرد.
۲ـ تکنیکهای عدم همکاري: این تکنیکها به مجموعه اقداماتي گفته ميشود که به منظور ايجاد محدوديت يا خودداري از همكاريهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و امنيتي با دولت تجویز میشود. با این حال، عدم همکاري در همه عرصهها به ویژه عرصههای زیر دنبال میشود:
الفـ ۱۶ تکنیک در عدم همکاري اجتماعي پیگیری میشود که شامل اقداماتی مانند تحریم اجتماعی، تعلیق فعالیتهای اجتماعی و ورزشی، عدم همکاری با مؤسسات دولتی، مهاجرت اعتراضی و... میباشد.
بـ ۴۹ تکنیک در عرصه اقتصادی پیشنهاد کردهاند، که شامل تحريمها (۲۶ روش) و اعتصابات (۲۳ روش) همچنین عدم پرداخت ماليات، قبوض مصارف خدمات عمومي، بيرون كشيدن پول و سرمايه خود از شبكههاي دولتي موارد دیگری در این زمینه میباشد.
جـ ۳۸ تکنیک در عرصه سیاسی مطرح شده است که شامل اقداماتی چون؛ نفي مشروعيت، تحریم انتخابات، تحریم استخدام دولتی، انصراف از مؤسسات آموزشی دولتی، نافرمانی عمومی، فرار از خدمت اجباری، مسدود کردن فرآیند انتقال مطالبات و تصمیمگیری در ادارات و عدم همکاری قضایی، عدم مشاركت سياسي مانند عدم مشاركت در انتخابات میباشد.
دـ ۲۸ تکنیک در عرصه قضایی برای عدم همکاری مردم با قوه قضائیه توصیه شده است.
۳ـ تکنیکهای مداخله غیرخشونتآمیز: در این زمینه جین شارپ یکی از طراحان و تئوریپردازان جنگ نرم ۴۱ تکنیک را مطرح ساخته است که شامل ابعاد مختلف رواني، فيزيکي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي میشود. برخی از آنها عبارتند از: خرابكاري نامحسوس يا تصرف غيرخشونتآميز يك ساختمان یا نهاد دولتي، مقاومت قانونی در برابر حاکمیت، مقاومت غیرقانونی در برابر حاکمیت (شورشگری)، مقاومت نکردن در برابر نفوذ دشمن، روزه سیاسی و دولتهاي موازي. (شارپ،1387: ص27)
به رغم تکنیکهای فوق، بازیگران جنگ نرم برای خنثیسازی و تضعیف توان مقابلهای حکومت یا حذف کنترل آن متناسب با شرایط سیاسی و اجتماعی کشور هدف به شیوهها و تکنیکهای مختلفی متوسل میشوند؛ از جمله:
۱ـ روشهای روانی: روشهای روانی مانند گل دادن به نیروهای ارتش و پلیس به منظور ایجاد وارفتگی و فروپاشی گارد ذهنی و انضباطی فرد مدافع برای برخورد با جمعیت معترض به کار گرفته میشود.
۲ـ روشهای ارعابی: برای ترساندن و جا زدن نیروهای حامی و مدافع از تکنیکهای انتشار مشخصات و محل زندگی نیروهای عملکننده، در پایگاهها و رسانههای مخالف استفاده میشود.
۳ـ روشهای خشونت پرهیزی: توسل به این تکنیک از سوی گروههای برانداز نرم با هدف جلوگیری از ایجاد بهانه برخورد و اعمال قهر از سوی نیروهای امنیتی است. این کار باعث میشود تا در صورت توسل نیروها به خشونت، «احساس ناراحتی، بیمیلی، عدم اطمینان و در موارد حادتر، حتی شورش در صفوف آنها ایجاد شود.»
۴ ـ روشهای دیپلماتیک: از جمله بهرهگیری از روش دیپلماتیک، محکومسازی اقدامات امنیتی از سوی سازمانهای بینالمللی، مانند عفو بینالملل یا مقامات و دولتهای خارجی است که گاه حتی به تهدید نیز میانجامد. این تکنیک به منظور محتاطسازی مقامات مستقر در استفاده مؤثر از نیروهای دفاعی و امنیتی صورت میگیرد.(گروه مطالعات جنگ نرم،1388:ص 24 ـ 22)