عبدالله عبادی/ تاریخ روابط الجزایر با آمریکا از پیمان صلح و دوستی در سال 1965 آغاز میشود، الجزایریها خاطره خوبی از حمایت جاناف کندی از استقلال الجزایر از فرانسه دارند. اگر چه در آغاز قیام مسلحانه مردم الجزایر در سال 1958 آمریکا به طور مخفیانه به مبارزین کمک میکرد و از این طریق درصدد بود از یکسو با استقلال الجزایر به امتیازاتی دست یافته و از سوی دیگر از گرایش این کشور به سوسیالیسم جلوگیری کند، ولی در راه دستیابی به این هدف توفیق نیافت؛ زیرا از یک سو فرانسویها راههای ارتباطی مبارزین در رم و لیبی را کشف کردند و از سوی دیگر نیروهای بن بلا عدهای از آمریکاییها در مراکش را دستگیر کردند .
روابط دیپلماتیک الجزایر و آمریکا به دنبال جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی در سال 1967 به این دلیل که الجزایر از اعراب حمایت میکرد و آمریکا نیز حامی رژیم صهیونیستی بود، به پایینترین درجه خود رسید، ولی پس از آنکه دولت آمریکا در سال 1981 به انجام مذاکرات مربوط به آزادی گروگانهای آمریکایی در تهران کمک کرد، روابط نیز با احتیاط و در عین حال به تدریج بهبود یافت.
در سال 1985 الجزایر در میان کشورهای آفریقایی و جهان عرب پس از عربستان سعودی دومین شریک تجاری آمریکا به شمار میرفت. در این سال صادرات آمریکا به الجزایر شامل ابزارآلات کشاورزی، تجهیزات حفاری، اکتشاف نفت و ساختمانسازی بود، در اواخر دهه 1980 شاذلی بن جدید رئیسجمهور وقت الجزایر با سفر به آمریکا و دیدار با ریگان برای اولین بار اجازه خرید سلاحهای پیشرفته آمریکایی را دریافت کرد.
الجزایر پس از حوادث 11 سپتامبر به تحرکات تبلیغاتی و دیپلماتیک گستردهای دست زد تا با استفاده از این فرصت از امکانات و حمایتهای بینالمللی در مبارزه با گروههای مسلح داخلی بهرهمند شود، رئیسجمهور الجزایر با همتای آمریکایی خود دائم در تماس بود و با اضافه کردن برخی از شرایط از جنگ آمریکا علیه تروریسم حمایت کرد. سفر دوم بوتفلیقه به آمریکا در سال 2001 و دیدار با بوش در کاخ سفید در حقیقت به معنای حمایت وی از آمریکا بود، در مقابل رئیسجمهور آمریکا نیز از مواضع الجزایر قدردانی کرد. به نوشته روزنامههای الجزایری، آمریکا موافقت کرد تا تجهیزات پیشرفته ضد چریکی در اختیار الجزایر قرار گیرد، در حالی که پیشتر با این امر مخالفت میکرد. اکنون فضایی از اعتماد میان الجزایر و دول غربی به رهبری آمریکا ایجاد شده است، به طوری که انگلیس به تقاضای دولت الجزایر مبنی بر ضربه زدن به مراکز تروریستپرور جواب مثبت داد. آنچه روشن است اینکه در سالهای 2001 تا 2008 روابط دو کشور الجزایر و آمریکا سیر صعودی گرفته و بوتفلیقه و جرج بوش به کرات با یکدیگر دیدار داشتند، در این دوران سیاست آمریکا در راستای همکاریهای ضد تروریستی الجزایر و تشویق این کشور به روند دموکراسیسازی بود. طی این سالها مقامات آمریکایی به الجزایر فشار آوردند که وضعیت فوقالعاده ناشی از انتخابات ریاستجمهوری سال 2004 را به عنوان مشکلی از فرآیند دموکراسیسازی مرتفع کنند، در مقابل، الجزایریها در سال ۲۰۰۸ کمکهای محدودی از آمریکا دریافت کردند که این کمکها بیش از 198000 دلار برای کنترل بینالمللی مواد مخدر، 666000 دلار برای آموزش نظامی، درخواست 800000 دلار برای طرح مشارکت بینالمللی در دموکراسیسازی بود.
در ژوئن 2007 الجزایر و ایالات متحده توافقنامهای مبنی بر همکاریهای هستهای صلحآمیز امضا کردند، اما دیگر کشورها نسبت به الجزایر واکنش نشان دادند، با وجود پیشرفت مناسبات واشنگتن و الجزایر در بسیاری از زمینهها سیاست الجزایر درباره برخی از سیاستهای خاورمیانهای آمریکا همسو نبود، برای نمونه بوتفلیقه استفاده از نیروی نظامی علیه عراق را محکوم کرد و خواستار خروج نیروهای خارجی از این کشور شد، وی تغییر سیاستهای آمریکا علیه سوریه را مورد انتقاد قرار داد؛ اما از رأی منفی به قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه مبنی بر خروج نیروهای سوریه از لبنان در سال 2005 خودداری کرد. الجزایر از ابتکار صلح عربی که عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و اعراب پس از عقبنشینی از سرزمینهای عربی را نوید میداد، استقبال کرد و عملیات نظامی رژیم صهیونیستی علیه حماس در نوار غزه در دسامبر 2008 تا ژانویه 2009 را مورد انتقاد قرار داد.
الجزایر همچنین وضعیت دارفور در کشور سودان را در دستور کار قرار داد و این وضعیت را نتیجه منازعه نژادی و فقر برشمرد و اعلام کرد که در این منطقه نسلکشی روی نداده است، در حالی که ایالات متحده آمریکا و شخص کالین پاول شدیداً معتقد بود که در دارفور نسلکشی روی داده است، الجزایر همچنین با حکم دیوان کیفری بینالمللی مبنی بر دستگیری عمرالبشیر رئیسجمهور سودان مخالفت کرد و محاکمه رئیسجمهور یک دولت به وسیله دیوان بینالمللی را نپذیرفت؛ زیرا این حکم راهحل سیاسی برای حل وضعیت دارفور را به تأخیر میانداخت.
با وجود این انتقادها همکاریهای تجاری و اقتصادی دو کشور مثبت بوده است، افزایش تقاضا برای نفت سبک از سوی آمریکا به منظور تولید مشتقات نفتی روابط دو کشور را بیش از پیش تسهیل کرده است. الجزایر پس از عربستان و قطر در رتبه سوم سرمایهگذاریهای نفتی آمریکا قرار دارد و از سال 2010 آمریکا با 23 درصد رتبه اول شرکای صادراتی الجزایر را دارد. در مجموع، میتوان اهمیت الجزایر برای آمریکا را در موارد زیر خلاصه کرد:
1ـ نقش الجزایر به عنوان کمربند تأمین انرژی اتحادیه اروپا و پتانسیل این کشور برای همکاری احتمالی مشترک با اتحادیه اروپا در رقابت با آمریکا.
2ـ اهمیت الجزایر در میان کشورهای عربی و اسلامی و تجربه مفید آن در مقابله با پدیده تروریسم.
3ـ نقش میانجیگری الجزایر در اختلافات بینالمللی همچون میانجیگری در آزادی گروگانهای آمریکایی در سفارت ایران، اختلافات اتیوپی و اریتره.
4ـ همکاری الجزایر با «ناتو» در دریای مدیترانه به عنوان حلقه اتصال شمال آفریقا به اروپا به عنوان مدخل استراتژیک ورود به ساحل و صحرای آفریقا و مشارکت امنیتی میان کشورهای صحرای آفریقا از جمله نیجر، مالی، موریتانی، چاد و الجزایر برای مبارزه با تروریسم.