آیت‌الله سعیدی گفت: توجه به این نکته که مردم باید از روی اعتقاد به حجاب و عفاف گرایش نشان دهند، موضوعی حیاتی برای شرع مقدس است. جایگاه امر به معروف و نهی از منکر و نهادینه کردن قوانین حاکمیتی برای تقویت این فریضه الهی در این مسیر می‌تواند تأثیرگذار باشد. خانواده‌ها در موضوع عفاف و حجاب جایگاهی محوری دارند و بر این اساس برنامه‌های فرهنگی باید متمایل به سوی خانواده‌ها باشد، این در حالی است که والدین در کنار معیشت فرزندان خود باید به فکر تربیت اسلامی آنها باشند.


حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج‌علی‌اکبری
امام زین‌العابدین(ع) در دعای مبارکه «اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِن... وَ نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَنْطَوِیَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ» می‌فرماید: «خدایا به تو پناه می‌بریم از اینکه در دل خیال فریب کسی را بپروریم.» بنابراین خلوص و یکرنگی نسبت به اهل ایمان یکی از حقوق آنها بر عهده ما محسوب می‌شود.
اهمیت مسئله دورنگی و نداشتن خلوص در برابر دیگران به دلیل ارتباط ما با دیگران بوده و آغاز یک سکوت همه‌جانبه پنهانی و در عین حال مخفیانه و ظریف است که اگر به وقت خودش معالجه نشود، بنیان‌های سعادت شخص را به مخاطره می‌اندازد. بسیاری از شکست‌ها و فقرها به همین مسئله برمی‌گردد.
آنچه خداوند در رابطه بین ما و سایر انسان‌ها و به خصوص مؤمنین می‌پسندد، رابطه‌ای زلال، شفاف، مصفا، نورانی و خالی از هر نوع ناخالصی و نیرنگی بوده و بلکه سرشار از خلوص است. در هر صورت آنچه پسندیده است آن است که ارتباط انسان با دیگران تنظیم شود و باید به طور کلی این ارتباط بر اساس خیر و محبت باشد. 

نورانیت قلوب خیرخواه
قلب انسان مؤمن به ولایت الهی متصل است و به همین دلیل فضای گشاده، وسیع و بسیار گسترده دارد که در واقع شعبه‌ای از لطف و رحمت بی‌پایان رحمت پروردگار متعال است. به همین دلیل طبع و فطرت انسان مؤمن که در اثر ایمان صیقل یافته، بسیار لطیف، نورانی و طاهر است و هرچه که ایمان انسان افزایش پیدا کرده و انسان در مراتب ایمان بالاتر رفته و به حضرت حق نزدیک‌تر و اتصال شدیدتری به اسماء‌الحسنی پیدا می‌کند، دل او نسبت به دیگران مانند آینه زلالی می‌شود که پرتو الهی بر او می‌تابد و منعکس می‌شود.
بنابراین هرچه ایمان انسان بالاتر برود، نسبت به دیگران زلال‌تر و صاف‌تر شده و نسبت به دیگران خیرخواه‌تر و مهربان‌تر می‌شود. معیار سنجش ایمان، از یک سو صفا و طهارت و از سوی دیگر نصیحت و خیرخواهی است.

مراتب خیرخواهی
انسان مؤمن در مواجهه با دیگران، خود را می‌بیند. پس آنچه برای خودش دوست داشته و می‌پسندد برای دیگران هم می‌پسندد و آنچه را که برای خود دوست ندارد و نمی‌پسندد برای دیگران هم نمی‌پسندد. این زلال و صادق بودن در معاشرت با دیگران اصل اول در مواجهه با دیگران محسوب می‌شود. به این ترتیب انسان مؤمن در رابطه با دیگران صادق است. چنین ارتباطی در فرهنگ اهل بیت(علیهم‌السلام) «نصح» نام دارد که عبارت از خلوص، صفا و یکرنگی است که سرریز خیر و رحمت است.
نصح و خیرخواهی مراتبی دارد که حداقل آن عبارت است از فضای خلوص و پاکی، به این معنا که انسان در مواجهه با دیگران آینه‌سان بوده و خدعه و ناخالصی ندارد. در مرتبه بالاتر به خیرخواهی برای دیگران می‌رسد که مراتب پیدا کرده و از خواستن به دل و نیت است. به این صورت که خیرخواهی به زبان، به عمل نیز تسری پیدا می‌کند. البته یکی از حقوق واجب انسان مؤمن به سایر مؤمنین حق نصح و خیرخواهی است.
علما، صلحا و انبیای الهی در عالی‌ترین سطح صفت نصح هستند. همان‌طور که بارها تأکید می‌کردند که «انی ناصح امین»؛ یعنی طمعی نسبت به دارایی شما ندارم.
عالی‌ترین جلوه‌های نصح بین انسان و ولی خداست و در مورد ولی‌امر گفته شده که حق واجب نسبت به ولی‌امر، نصیحت و خیرخواهی است: «النصیحة لائمة‌المسلمین»؛ یعنی آحاد مسلمانان و مؤمنین نسبت به مرکز امامت و ولایت با تمام وجود خیرخواه او بوده و ولی را در اجرای احکام الهی یاری کنند. 
نصح و خیرخواهی از قلب و ضمیر انسان مؤمن طلوع کرده و در قالب نیات خیر و مصلحت برای دیگران تصویرسازی شده و انسان مؤمن دائم در ذهن خود تصاویری از خیر برای دیگران دارد. در واقع، نصح از قلب مؤمن می‌جوشد و در قالب نیات خیر و مصلحت برای دیگران صورت‌بندی شده و تصویرهای ذهنی متنوعی از انواع و اقسام خیر برای دیگران در ذهن خود تولید کرده و پس از تصدیق، به مرحله انگیزه و عزم می‌رسد تا شخص برای اهل ایمان و آحاد انسان‌ها واسطه و مباشر برای خیررسانی شود؛ لذا وجود انسان مؤمن، وجودی بسیار مفید است؛ چرا که دائم در حال نقشه‌ریزی برای خیررسانی به دیگران است.
طبق عبارت شریف «نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَنْطَوِیَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ» نقط مقابل نصح و خیرخواهی، غش است؛ یعنی وجود رگه‌های ناخالصی در درون انسان در رابطه با دیگران که در رفتار و نگاه ما نسبت به دیگران تأثیر می‌گذارد و خود را در رفتارها نشان می‌دهد. غش نوعی بداندیشی و بدخواهی برای دیگران است که با قسمی از خدعه و نیرنگ همراه می‌شود.
هرچه غش افزایش یابد، مصیبت و بدبختی آن بیشتر است؛ زیرا کمترین حد آن اگر در دل ایجاد شود، اثر وضعی بسیاری دارد که عوارض سوء بسیاری خواهد داشت.

آثار بدخواهی برای دیگران
بدخواهی برای دیگران، نوعی بیماری به شدت هلاک‌کننده است. شخص غاش و بدخواه، در تصویر خیالی خود می‌خواهد به دیگران ضربه بزند؛ اما در واقع این خصلت تمام فطرت خودش را از بین می‌برد.
انسان بدخواه مرتب مشغول طراحی برای دیگران است و این حالت عمدتاً به غفلت و بی‌مراقبتی و خلاء ذکری مربوط است. در واقع، انسان مؤمن شرح صدر دارد؛ اما در نقطه مقابل انسان بی‌دین در اثر ارتباط با دنیا دچار ضیغ می‌شود که در نهایت از این حالت دچار کینه می‌شود.
نبخشیدن دیگران در اثر دیدن بدی ، نشانه کوچکی انسان است و نشان‌دهنده تنگنای شخصیتی است که گره‌های روانی را شکل می‌دهد و انسان درصدد توطئه و نیرنگ خواهد بود تا روزی به ازای بدی‌ای که دیده، جبران کند و ضربه خود را بزند.
آثار و عوارض غش و بدخواهی برای دیگران بسیار است، از جمله اینکه نورانیت و طهارت فطری از دست رفته و در بافت فطری و اندام‌های روحانی و روانی خلل ایجاد می‌شود. اگر برای انسان مؤمنی بدخواهی کنیم، قطع رحم معنوی اتفاق می‌افتد؛ چون «انماالمؤمنین الاخوة»؛ یعنی خداوند متعال بین مؤمنان عقد اخوت خوانده اما غش، قطع رحم است که به قطع ما از ساحت قدس می‌انجامد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در این حالت می‌فرماید: «لیس منا»؛ یعنی کسی که کینه مؤمن و دوستدار اهل بیت(علیهم‌السلام) را در دل خود می‌پروراند و درصدد ضربه زدن به اوست، از ما نیست.

محشورشوندگان با یهود!
به هر نسبت که از ولایت الهی قطع شویم، به ولایت شیطان وصل شده و تحت ولایت طاغوت قرار می‌گیریم. به همین دلیل کسی که در کار مؤمنان غش می‌کند، با یهود محشور می‌شود و بر این نکته در روایات اهل بیت(علیهم‌السلام) تأکید شده است. همان‌طور که امروزه هم عده‌ای در خدمت رژیم صهیونیستی هستند.
هر اندازه که انسان گرفتار بدخواهی درونی شود، برکت از رزق و معیشت او گرفته شده و گرفتار تنگناهای معیشتی می‌شود. همچنین در زمینه اجتماعی تفرقه ایجاد کرده و دستیار شیطان می‌شود. فشار درونی، ترس و نگرانی دائمی نیز در این حالت به وجود می‌آید و در عین حال شخص دچار نفاق می‌شود.

در نهی خیانت
پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کسی که برای مسلمانی کینه کند، یا به او خیانت کند، از ما نیست.»
پیغمبر اکرم(ص) درباره خرید و فروش نیز فرمودند: «هر كس در خريدن يا فروختن با مسلمانى دغل‌كارى كند، از ما نيست و روز قيامت با يهود محشور مى‌شود؛ زيرا يهود دغل‌كارترين مردم نسبت به مسلمانان هستند.»
پیغمبر اکرم(ص) سه بار فرمودند: «هر كس به برادر ديني خويش خيانت نمايد، خداوند بركت را از روزي‌اش برمي‌دارد و زندگی‌اش را ويران مي‌سازد و او را به خودش وامي‌گذارد و شفاعتي از او نخواهد شد.»
پس پشت سر برادر مؤمن خود دعای خیر کنید و عملی و زبانی خیرخواه او باشید تا شیطان را به زانو در آورید.

عباس‌بن‌عبدالمطلب ـ ۳
عباس تنها سه سال از پیامبر(ص) بزرگ‌تر بود و چون پیامبر در خانه عبدالمطلب بود و سن عباس به پیامبر اکرم(ص) نزدیک بود، گذشته از پیوند نسبی بین آنان، آن دو همبازی و دوست هم بودند و هر دو در نوجوانی برای بنای کعبه بر دوش خود سنگ می‌آوردند. عباس در کودکی، نوجوانی و بزرگسالی ملازم پیغمبر بود، چنانکه هر کس از پیامبر نشان می‌جست، او را سراغ عباس می‌فرستادند.
وی در اشعار برادرش ابوطالب، حامی و خیرخواه پیامبر اسلام خوانده شده است. در سال هفتم پس از هجرت، میمونه، خواهر همسرش را به همسری محمد درآورد. عباس نیز با «لبابه کبری» (ام‌الفضل) دختر حارث‌بن‌حزن از بنی‌عامر و منتسب به پادشاه ربیعه، ازدواج کرد.
درباره ویژگی‌های ظاهری و اخلاق فردی عباس پسر عبدالمطلب نوشته‌اند که او مردی عاقل، با ابهّت، بردبار، بخشنده، زیبا، سفیدرو، بلندقامت، تنومند و بلندآواز بود. ذهبی نوشته است: «عباس از بلندترین، زیباترین، با ابهّت‌ترین، بلندآوازترین، بردبارترین و آقاترین مردان بود. در بلندی قدش همین بس که هنگام طواف بر گرد کعبه از همه بلندتر و چون کجاوه‌ای سفید بود.»
پیش از بعثت، عباس همچون دیگر قریشیان، تاجر و یکی از ثروتمندان قریش بود. در دوره قحطی مکه برای سبک کردن بار زندگی ابوطالب، جعفر پسر او را به خانه خود برد.
به نظر می‌رسد، عباس جزءِ کسانی بوده که خیلی زود به پیامبر(ص) ایمان آورده است. برای این امر عده‌ای این گونه استدلال کرده‌اند: «براساس برخی از منابع، «امّ‌الفضل» همسر عباس دومین زنی بود که ایمان آورد. پیامبر اکرم(ص) پس از هجرت، بین دخترش زینب که اسلام آورده بود و شوهر او ابوالعاص که مسلمان نشده بود، جدایی انداخت و تا سال ششم هجری که ابوالعاص اسلام آورد، به مدت شش سال از هم جدا بودند.» این واقعه نشان می‌دهد، حکم جدایی بین زن مسلمان و شوهر کافر دست‌کم پس از هجرت نافذ بوده است. بنابراین، اگر عباس مشرک می‌بود، پیامبر(ص) باید میان او و همسرش جدایی می‌انداخت. در واقع، شاید اطلاع قطعی از اسلام آوردن عباس وجود نداشته باشد؛ اما از این واقعه تاریخی می‌توان دریافت که پیامبر اعظم(ص) یکی از نزدیک‌ترین افراد به عباس بوده که از اسلام ایشان خبر داشته و از این‌رو حکم جدایی ایشان و همسرش را اعلام نکرده است. 
عباس در ماجرای یوم‌الدار، شرکت داشت. او چه مسلمان بوده باشد یا دیرتر از آنچه مشهور است اسلام آورده باشد، هیچ‌گاه با پیامبر مخالفت نکرد؛ بلکه پیوسته پشتیبان ایشان بود. در محاصره سه ساله شِعب‌ ابی‌طالب نیز با سایر بنی‌هاشم در حمایت از پیامبر(ص) حضور داشت. در پیمان عقبه دوم که شبانه انجام شد، تنها عباس حاضر بود و او نخستین کسی بود که در آنجا سخن گفت و در حمایت از پیامبر، از انصار پیمان محکم و مؤکد گرفت.
پس از ابوطالب، عباس‌بن‌عبدالمطلب، عموی کوچک پیامبر اکرم(ص) همواره از او حمایت می‌کرد. «عویم‌بن‌ساعده» می‌گوید: «هنگامی که برای انجام اعمال حج به مکه رفتیم، «سعدبن خیثمه» گفت که نزد رسول خدا(ص) برویم و او را زیارت کنیم؛ زیرا از وقتی که ایمان آورده‌ایم حضرت را ندیده‌ایم. وقتی سراغ پیامبر را گرفتیم، به ما گفتند، ایشان اکنون در خانه عباس است. وقتی در خانه عباس نزد رسول خدا(ص) رفتیم، به ایشان گفتیم، گروهی از مؤمنان می‌خواهند شما را زیارت کنند. چه هنگام به خدمت برسیم؟ عباس گفت: که چون برخی از اقوام‌تان با شما مخالفند، مدتی صبر کنید تا حاجیان از سرزمین مکه کوچ کنند. آنگاه با شما دیدار خواهیم کرد. سرانجام در شب سیزدهم به محلی که مقرر شده بود رفتیم و کسی جز عباس، همراه پیامبر خدا(ص) نبود.»

تبعیت آیت‌الله آقامجتبی تهرانی از رهبری
 مهدی عامری/ آنچه در ادامه خواهد آمد خاطره‌ای منتشر نشده از سیره علمی و عملی مرحوم آیت‌الله آقامجتبی تهرانی درباره تبعیت از ولی امر مسلمین و نقش ولایت در جامعه اسلامی است که سردار سیدمحمد باقرزاده نقل کرده است.
در قضیه باغ قلهک از ابتدا یک بحثی مطرح بود که این زمین را ناصرالدین شاه به انگلیس‌ها هبه کرده بود. این سؤال مطرح شد که آیا این هبه‌ شرعاً درست بوده است، یا خیر؟ آیا شاه می‌توانسته اموال مسلمانان را به غیر مسلمانان هبه کند؟ و اگر هبه شده با توجه به گذشت زمان تکلیف چیست؟ و نحوه بازپس‌گیری را هم سؤال کردیم. این سه سؤال کلی مطرح شد. از پنج یا شش نفر از مراجع این سؤال‌ها پرسیده شد و آنها هم پاسخی دادند که پاسخ‌ها تقریباً همه در راستای هم بود و همپوشانی داشت و تأیید می‎کرد این نوع هبه مشروعیت ندارد.
همین سؤالات را خدمت مرحوم آیت‌الله آقامجتبی تهرانی دادیم، ایشان با این موضوع متفاوت برخورد کرد. شفاهی به ما پیام دادند و فرمودند: «من از سردار باقرزاده توقع نداشتم، ایشان چرا این سؤال را کرده است؟ ایشان که می‌داند این نوع مسائل را باید آقا تعیین تکلیف بکند، چرا این سؤال را کرده است؟» و ارجاع دادند که این مسئله موضوعاً حکومتی است و تصمیم‌گیری در این قضیه بر عهده ولی‌امر مسلمین است و در اختیار ایشان است.
نکته خیلی مهمی است. در مقاطع مختلف در قضایای دیگر هم از ایشان سؤال کردیم، سفارش مؤکد به من داشتند که زرنگ باش! نگاه‌تان به آقا باشد، ببینید ایشان چه می‌گوید. هر چه ایشان گفت همان را عمل کنید. در ماجرایی برای کاری احساس خطر شد، خدمت ایشان که عرض شد، ایشان فرمودند هر چه آقا گفت گوش کنید. علم دست ایشان است، همه باید پشت سر ایشان حرکت کنند.
منبع: سایت بصیرت

سخنگوی شورای نگهبان در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق
مجتبی برزگر/ وقتی میهمان یک حقوقدان آن هم سخنگوی شورای نگهبان باشی، نباید انتظار شنیدن مطالب حاشیه‌ای را داشته باشی؛ حقوقدانی که در تمام طول گفت‌وگو مراقب است پاسخ‌هایش بار حقوقی دارد. اما دکتر عباسعلی کدخدایی استاد حقوق دانشگاه تهران با آن ته‌لهجه اصفهانی با یک لبخند دائمی به ابهامات و پرسش‌های مربوط به انتخابات مثل همیشه پاسخ‌های مبسوط، شفاف و توأم با تأمل می‌دهد. سخنگوی شورای نگهبان در گفت‌وگو با هفته‌نامه صبح صادق به سؤالی که این روزها زیاد مطرح می‌شود و احراز صلاحیت مجدد نامزدهایی که در دوره‌ قبل کاندیداتوری خودشان را اعلام کردند نیز جواب داده است. با نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم بر آن شدیم برای اطلاع از کمّ و کیف انتخابات این دوره مصاحبه‌ای با دکتر عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان داشته باشیم. متن اين مصاحبه را از نظر مي‌گذرانيد:
* ابتدا از خودتان شروع کنید. 
متولد ۱۳۴۰ در شهر اصفهان هستم؛ مدرک کار‌شناسی حقوق را از دانشگاه تهران دریافت کردم. پس از اخذ مدرک کار‌شناسی، در وزارت سپاه سابق مشغول و پس از پایان جنگ تحمیلی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور، بورسیه شدم. مدرک کار‌شناسی ارشد را در رشته حقوق اساسی تطبیقی و مدرک دکتری را از دانشگاه «هال» انگلستان در رشته حقوق بین‌الملل دریافت کردم. هم‌اکنون عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و صاحب تألیفاتی در این رشته هستم. برخی از آثار و تألیفات بنده عبارتند از: «ساختار و حقوق اتحادیه اروپا»، «حقوق در پرتو نظریه و کارکرد»، «تروریسم و مقابله با آن»، «حاکمیت قانون و ولایت مطلقه فقیه»، «بازخوانی نظام قضایی جمهوری اسلامی». در سال ۱۳۸۰ با پیشنهاد رئیس وقت قوه قضائیه و رأی اعتماد نمایندگان مجلس به جمع شش عضو حقوقدان شورای نگهبان راه پیدا کردم. از سال ۸۴ و پس از غلامحسین الهام به سمت سخنگوی شورای نگهبان انتخاب شدم. پس از دو دوره حضور در شورای نگهبان، در بیست‌و‌دوم تیر ۱۳۹۲ به همراه محسن اسماعیلی، سام سوادکوهی و نجات‌الله ابراهیمیان برای بررسی رأی اعتماد به مجلس معرفی شدم. البته پس از دوازده سال و تنها با یک رأی کمتر از ورود به شورا بازماندم و پس از شورای نگهبان با حکم رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) عضو هیئت حل اختلاف قوا و تنظیم روابط قوای سه‌گانه و با حکم آیت‌الله جنتی مشاور دبیر شورای نگهبان انتخاب شدم.

* به نظر شما آیا نظارت بر انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری تفاوت‌هایی با دوره‌های پیش دارد؟ آیا برای ارتقای وضعیت نظارت بر انتخابات ساز‌و‌کارها را تغییر خواهید داد؛ از آخرین وضعیت نظارت بر انتخابات بگویید؟
البته ابزارها و روش‌های قانونی با توجه به اینکه قوانین تغییری نداشتند، همان‌ سبک و سیاق می‌باشد و در روش‌های قانونی برای نظارت بر انتخابات چه نظارت بر صلاحیت‌ها و چه نظارت بر روند برگزاری مثل روش‌های سابق خواهد بود، مگر اینکه ما در قوانین تغییری داشته باشیم. با توجه به سیاست‌های کلی انتخابات که رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) ابلاغ کرده‌اند، اگر مجلس تغییراتی در قانون داشته باشد، یا شاخص‌ها و معیارهای رجل سیاسی هم تغییر کند، آن وقت امکان دارد شاهد تغییراتی در این زمینه باشیم. 

* بحث بعدی ما انتخابات الکترونیک است؛ آیا در این دوره انتخابات الکترونیک عملیاتی می‌شود؟ چرا نتوانستیم سامانه‌ای قابل اعتماد تعریف کنیم تا صرفه‌جویی ‌شود؟ نظرتان را در این باره بگویید.
بحث انتخابات الکترونیک اولاً در حوزه اجرا قرار دارد و دوستان ما نیز در وزارت کشور باید این مسئله را تعریف کنند، ما هم این آمادگی را داریم که اگر شرایط فراهم بشود نظارت‌مان را بر همان اساس انجام دهیم. قطعاً انتخابات الکترونیک یکی از فرصت‌هایی است که در جامعه امروز اقتضا می‌کند و باید هم این کار هرچه زودتر انجام شود، اما نمی‌توانیم دقت را فدای سرعت کنیم و در مسئله‌ای که بسیار می‌تواند اشتباهات آن حیاتی و حساس باشد، تعجیل کنیم. در واقع اگر اشتباهاتی در آن صورت گیرد می‌تواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. بنابراین ما نگران وضعیت امنیتی انتخابات الکترونیک هستیم و می‌خواهیم انتخابات سالمی را پیش رو داشته باشیم. نظارت ما براساس معیارهای قانونی می‌تواند این اطمینان را به مردم بدهد که از حقوق آنها به نحو مطلوب دفاع می‌شود. 

* هماهنگی‌ میان شورای نگهبان و وزارت کشور تاکنون چگونه بوده است؟
بحمدالله خوب بوده است. به هر حال به ویژه جلسات کارشناسی که داشتیم بسیار خوب و مثبت بوده است. در بخش‌هایی دوستان به توافقاتی رسیده‌اند و در بخش‌هایی هم همچنان نیازمند ارائه آن تضمین‌های امنیتی هستیم. در بحث انتخابات الکترونیک به محض اینکه این شرایط فراهم شود، می‌توانیم موضوع را در شورای نگهبان هم مطرح و نظر شورا را اعلام کنیم. ولی در مجموع همکاری‌های بین شورای نگهبان و وزارت کشور در حوزه انتخابات الکترونیک بسیار مساعد و مناسب بوده است.

* آقای دکتر می‌دانید که نظارت بر انتخابات شوراها جزء وظایف شورای نگهبان نیست؛ آیا برای تغییر قانون شوراها اقدامی شده است؛ زیرا بسیاری اعتقاد دارند باید یک بازنگری در قانون انجام شود، آیا شما هم چنین اعتقادی دارید؟
به هر حال آنچه که الآن قانون مقرر کرده نظارت بر انتخابات شورا برعهده شورای نگهبان نیست و این موضوع در اصل 99 هم ذکر نشده است. بنابراین ما مسئولیتی نداریم، آنچه که در واقع الان مطرح است مربوط به وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی است و خیلی از جزئیات آن آگاهی نداریم.

* بحث تکثر نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری که در دوره‌های گذشته نیز شاهد آن بودیم را چگونه ساماندهی خواهید کرد؟
در این حوزه با توجه به جزء 3 بند 10 سیاست‌های کلی انتخابات از سوی رهبر معظم انقلاب تکلیفی بر عهده شورای نگهبان نهاده که معیارهای رجل سیاسی ـ مذهبی و مدیر و مدبر بودن را ارائه کند. ما در این زمینه داریم کار می‌کنیم؛ ان‌شاءالله اگر این شرایط فراهم شود و بتوانیم آن را در فرصت کافی در شورای نگهبان به تصویب برسانیم، شاید آن بخشی از آن کار به نتیجه برسد. در بخش دیگر هم مجلس باید ورود کند و قانون لازم را برای شرایط نام‌نویسی تنظیم کند. ما امیدواریم معیارها و روش‌هایی انتخاب شود که ضمن اینکه افرادی شایسته و صالح نام‌نویسی می‌کنند، در واقع باری را هم بر دوش مردم و نظام قرار ندهند.

* یکی از مباحثی که در ذیل موضوع بررسی صلاحیت‌ها مطرح می‌شود این است که برخی از نامزدهای انتخاباتی که در دوره پیش کاندیداتوری‌شان را اعلام کردند، آیا نیاز به احراز صلاحیت دارند؟
آنچه قانون مقرر کرده این است که صلاحیت افراد هر دوره برای آن نوبت و آن دوره بررسی می‌شود و برای دوره‌های آینده دوباره صلاحیت‌ها بررسی می‌شود. 

* یعنی امکان دارد شاهد رد صلاحیت فرد یا افرادی که در دوره پیش تأیید شده بودند، باشیم؟
من نمی‌توانم مطلبی در این زمینه بگویم. فقط اینکه صلاحیت افراد در هر دوره‌ مجدد بررسی می‌شود؛ چراکه هیچ تضمینی در این‌باره نبوده و نیست. شورای نگهبان به صورت قانونی در همه ادوار صلاحیت رؤسای جمهوری مستقر را هم دقیقاً بررسی کرده است. حالا در این چند دور گذشته نتیجه مثبت بوده است. این رویه قانونی و همیشگی شورای نگهبان بوده و طبیعتاً همیشه هم اجرا خواهد شد.

* به نظر جناب‌عالی چه مسائل و موضع‌گیری‌هایی سلامت انتخابات این دوره را تهدید می‌کند و چه اقداماتی را شورای نگهبان به منظور حفظ سلامت و امنیت انتخابات انجام داده است؟
اولاً انتخابات در همه ادوار سالم برگزار شده تا تمام گروه‌ها و افراد بتوانند با شور و مشارکت حداکثری حضور داشته باشند. طبیعتاً طبق قانون و مقررات شورای نگهبان هم تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد انتخاباتی سالم داشته باشد، به همین دلیل به شدت و با سرعت از بروز تخلفات جلوگیری می‌کند و همچون گذشته پاسداری امین برای حفظ و صیانت از حقوق مردم است ان‌شاءالله انتخابات آینده هم همین طور باشد.

* در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
مشارکت مردم همیشه تضمین‌کننده نظام و سلامت انتخابات بوده است. امیدواریم در انتخابات پیش‌رو هم شاهد مشارکت حداکثری مردم
 باشیم.