قاسم غفوري/ ساختار نظام بين‌الملل بر اساس مجموعه‌اي از تعاملات و تنش‌ها چينش مي‌شود كه در برهه‌اي از زمان‌ها به جنگ‌هاي جهاني و در مقاطعي به تشكيل ائتلاف‌هاي منطقه‌اي و جهاني منجر شده است. 
آنچه در معادلات امروز بيش از هر چيز به چشم مي‌آيد، تبديل شدن واژه جنگ سايبري و حملات سايبري به يكي از اركان ادبيات گفتاري سران غرب است. مقامات و دستگاه‌هاي اطلاعاتي آمريكا، به ویژه پس از اعلام نتايج انتخابات این کشور ادعاي نقش ايران، روسيه و چين در حملات سايبري عليه آمریکا براي تأثيرگذاري بر انتخابات را مطرح كرده‌اند. اين روند چنان بوده است كه بسياري از مقامات و انديشكده‌هاي آمريكايي ادعاي لزوم رويكرد همه‌جانبه به فضاي سايبر را براي مقابله با اين وضعيت اعلام داشته‌اند. در ميان كشورهاي اروپايي نيز بسياري از كشورها تهديدات سايبري را محور مواضع خود قرار داده‌اند. آلمان از افزايش بودجه مقابله با تهديدات سايبري، به ويژه از جانب روسيه خبر داده است. دستگاه‌هاي اطلاعاتي انگليس ادعاي حملات سايبري ايران و روسيه را مطرح و بر افزايش بودجه براي مقابله با اين وضعيت تأكيد كرد‌ه‌اند. فرانسه نيز با طرح ادعاهاي مشابه از لزوم تقويت توان نظامي و امنيتي خبر داده است. نكته مهم آنكه پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) بر لزوم رويكرد سراسري به جنگ سايبري و تشكيل واحدهاي عملياتي تأكيد كرده است.
حال اين سؤال مطرح مي‌شود كه چرا غرب چنين سياستي را در پيش گرفته و در وراي آن چه اهدافي را پيگيري مي‌كند؟ 
آنچه بسياري از ناظران سياسي بر آن تأكيد دارند، آن است كه غرب خود محور حملات سايبري در جهان بوده و عملاً ادعاهاي آنها مبني بر تهديدات سايبري ايران، كره شمالي، چين و روسيه امري واهي است كه با اهدافي خاص مطرح شده است.
بررسي روند تحولات در كشورهاي اروپايي و آمریکا نشان‌دهنده يك اصل مهم است و آن، تشديد فضاي ملي‌گرایي عليه نظام سرمايه‌داري است. فضايي كه نمود عيني آن را می‌توان پس از انتخابات اخير آمریکا مشاهده كرد، به گونه‌اي كه سبب ایجاد درگيري‌هاي خياباني و اعتراض‌هاي مردمي به ساختار سياسي و انتخاباتي اين كشور شد. در بسياري از كشورهاي اروپايي نيز اين رويه به قدرت‌يابي جريان‌هاي راست افراطي منجر شده است. با توجه به تقلاي سران غرب براي حفظ نظام سرمايه‌داري و حذف هرگونه مخالف مي‌توان گفت، ادعاهاي حملات سايبري از يك سو براي ايجاد دشمن خارجي به منظور حفظ انسجام داخلي است و از سوي ديگر زمينه‌ساز سركوب و حذف جريان‌هاي ضد سرمايه‌داري است. البته پنهان‌سازي ناكارآمدي اقتصادي نظام سرمايه‌داري با ايجاد فضاي امنيتي را بايد از اهداف اين رفتارها دانست.
نكته ديگر آنكه روند گرايش به خروج از اتحاديه اروپا در ميان اعضای اتحاديه به شدت در حال افزايش است. برآيند تحولات نشان مي‌دهد، بزرگان اروپا و آمريكا به دنبال حداقل وضعيت ظاهري اين اتحاديه به عنوان نمادي از وحدت نظام سرمايه‌داري هستند. دشمن‌سازي خارجي با محوريت روسيه و ایران در قالب‌هاي نظامي، امنيتي و فرهنگي از جمله اين راهبردهاست كه بخشي از آن را ادعاي تهديدات سايبري تشكيل مي‌دهد. 
نكته مهم ديگري كه بايد مورد توجه باشد، نقش اين ادعاها در توسعه رفتارهاي نظامي غرب به صورت انفرادي و جمعي است. كشورهاي بزرگ غربي، مانند آمريكا، فرانسه، آلمان و انگليس تحركات گسترده‌اي را براي توسعه ظرفيت‌هاي نظامي خود و البته نقش‌آفريني بيشتر در صحنه جهان در پيش گرفته‌اند. اين كشورها در كنار آنكه براي تبديل شدن به محور تحولات و تصميم‌گيري‌هاي جهاني با یکدیگر رقابت شدیدی دارند، يك هدف واحد براي خود تعريف كرده‌اند و آن، سوق دادن اعضای ناتو به تأمین هزينه‌های مالي و انساني براي ادامه حيات اين پيمان نظامي است. با توجه به اينكه اعضا ديگر پذيرنده تأمين هزينه‌هاي لشکركشي‌هاي نظامي نیستند، ناتو براي ادامه حيات خود به دنبال بهانه‌جويي‌هاي جديد است. بخشي از اين طراحي در قالب مقابله با روسيه صورت مي‌گيرد که ابعاد جديدي، از جمله‌ تهدیدات هسته‌ای و سایبری براي آن تعريف شده است. در اصلاحيه ساختار ناتو در سال 2010 و مصوباتي كه در سال‌هاي بعد، از جمله در سال 2016 داشته‌اند، ايجاد واحدهاي عملياتي براي مقابله با تهديدات سايبري و هسته‌اي به عنوان ابعاد جديد اين پيمان طراحي شده است. اين سناريو مطرح است كه سران غرب با برجسته‌سازي ادعاي تهديدات سايبري ايران، چين، كره شمالي و روسيه، آن هم در حوزه انتخابات در اروپا و آمريكا برآنند تا رضايت افكار عمومي و در نهايت سران اعضای ناتو براي ورود اين پيمان به عرصه سايبري را جلب کنند؛ روندي كه شايد از ادامه رو به زوال ناتو جلوگيري کرده و همچنان ادامه حيات آن را در پي داشته باشد.
به هر تقدير با توجه به آنچه ذكر شد، مي‌توان گفت فضاي ايجاد شده از سوي غرب در زمینه تهديدات سايبري بيش از آنكه جنبه واقعيت داشته باشد، برگرفته از طراحي‌هاي بزرگان اروپا در كنار آمريكا براي توجيه سركوب‌هاي داخلي و طراحي معادلات جديد جهاني است. رويكردي كه مي‌توان آن را ابعاد جديد نظامي‌گري غرب دانست كه در لواي مقابله با تهديدات سايبري صورت مي‌گيرد. رويه‌اي كه نشان‌دهنده استمرار سياست‌هاي سلطه‌گرايانه نظام سرمايه‌داري است كه با بهانه‌جويي‌ها و برجسته‌سازي تهديدات غير واقعي به دنبال تحقق آن هستند. 


حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق تأکید کرد که دولت وی به کمتر از عقب‌نشینی نیروهای ترکیه از پادگان بعشیقه، در شمال موصل راضی نمی‌شود. وی گفت: پادگان بعشیقه بر اساس حاکمیت ملی یک پادگان عراقی است و ما بر سر آن با ترکیه مذاکره نمی‌کنیم. بعشیقه جزو خاک عراق است و نباید هیچ نزاعی بر سر آن وجود داشته باشد. همچنین حضور نیروهای ترکیه در پادگان بعشیقه جایز نیست.
  علی تتماج/ پاكستان به عنوان بخشي از شبه قاره هند با چالش‌هاي امنيتي، اقتصادي و سياسي بسياري مواجه است، به گونه‌اي كه از آن به يكي از كشورهاي بحران‌خيز جهان ياد مي‌شود. اين شرايط در حالي بر پاكستان حاكم است كه در اقدامي تأمل ‌برانگیز وزیر دفاع پاکستان اعلام کرد، فرمانده سابق ارتش این کشور به سمت فرمانده ائتلاف به اصطلاح ضد تروریسم به سرکردگی عربستان انتخاب شد. 
راحیل شریف، که از نوامبر 2013 به مدت یک سال فرمانده ارتش پاکستان بوده است، فرمانده ائتلافی شد که در سال 2015 با سرکردگی عربستان تأسیس شد و سعودي مدعی است 41 کشور عربی و اسلامي عضو آن هستند. حال اين سؤال مطرح است كه چرا پاكستان به اين اقدام دست زده است و چه دستاوردهايي خواهد داشت؟ 
آنچه بسياري از ناظران سياسي بر آن تأكيد دارند این است كه اسلام‌‌آباد با اين اقدام از يك سو به دنبال كسب كمك‌هاي مالي و نظامي از عربستان است، چنانكه در گذشته نيز به واسطه اعزام نيرو به بحرين و سوريه امتيازاتي دريافت كرده بود، از سوی دیگر بر اين گمان است كه با اين اقدام مي‌تواند به تقويت موقعيت خود در برابر هند بپردازد و به نحوي به برتري نسبي در برابر رقيب منطقه‌اي خود دست يابد كه حلقه تكميلي آن نيز رويكرد به چين و روسيه است. 
حال اين سؤال مطرح است كه آيا واقعاْ اين اهداف محقق خواهد شد؟ پيش از هر چيز بايد به اين امر توجه داشت که چرا عربستان فرماندهي را به پاكستان واگذار كرده است؟ برآيند تحولات نشان مي‌دهد كه عربستان در عرصه منطقه‌اي با شكست‌هاي بسياري مواجه شده است و نه در يمن و نه در سوريه و عراق نتوانسته دستاوردي داشته باشد، در حالي كه قاتل بشريت جهاني نامیده شده است. 
نكته مهم ديگر آنكه بسياري از كشورهاي بزرگ عربي همچون مصر حاضر به حضور در ائتلاف سعودي نشده‌اند و اين ائتلاف عملاً توان و ظرفيت بالايي ندارد و بيشتر در حد اسم است، نه واحدي عملياتي. بر اين اساس عملاً پاكستان فرماندهي يك ائتلاف ورشكسته و بدون پشتوانه را عهده‌دار شده است كه پيامدهاي منفي بسياري براي آن خواهد داشت. 
از يك‌سو بسياري از كشورهاي عربي و اسلامي با اين ائتلاف مخالف بوده؛ لذا ورود به اين عرصه، يعني از دست دادن روابط نزديك با اين كشورها. از سوي ديگر پذيرش اين سمت آن هم در حالي كه همه امور در دستان سعودي است، يعني شريك شدن در جنايات اين رژيم. در واقع سعودي با اين ترفند تلاش كرده تا پاكستان را كه از ظرفيت‌هاي سياسي و نظامي خاصي برخوردار است، شريك جنايات و بحران‌سازي‌هاي منطقه‌اي خود سازد. مجموعه اين دو مؤلفه موجب تضعيف جايگاه منطقه‌اي و جهاني پاكستان خواهد شد كه قدر مسلم طراحي اين كشور براي برتري در برابر هند را محقق نخواهد ساخت. 
طراحي سعودي براي گرفتارسازي پاكستان در بحران‌هاي منطقه زماني آشكارتر مي‌شود كه كري وزیر امور خارجه آمریکا گفت: پاکستان از کشورهایی است که واشنگتن باید در این کشور پایگاه عملیاتی احداث کند.
 اين فرايندها نشان مي‌دهد كه پاكستان در حال گرفتار آمدن در ورطه خطرناكي است كه نه تنها منافعي براي او ندارد؛ بلكه زمينه‌ساز چالش‌ها و بحران‌هاي داخلي و خارجي بسياري براي اين كشور مي‌شود، به ويژه اينكه مردم پاكستان نگاهي منفي به سعودي‌ها و آمريكایی‌ها دارند و دخالت‌هاي آنها را از عوامل بحران كشورشان مي‌دانند.

با اهرم تحریم به توافق هسته‌ای رسیدیم
خبرگزاری فارس: مشاور امنیت ملی اوباما می‌گوید آمریکایی‌ها توانستند با اعمال تحریم‌های فلج‌کننده، ایرانیان را به پای میز مذاکره بکشانند.سوزان رایس به توافق هسته‌ای گروه ۱+۵ و ایران اشاره کرد و گفت که این توافق، بهتر از جنگ بوده است. مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا گفت: «از تحریم‌های فلج‌کننده به عنوان اهرمی برای رسیدن به توافق استفاده کردیم و همه راه‌های ایران برای ساخت بمب را بستیم.» وی ادامه داد: «دوسوم سانتریفیوژهای ایران را متلاشی کردیم و آنها ۹۰ درصد از اورانیوم غنی‌شده خود را به خارج فرستادند.» مشاور امنیت ملی اوباما ادامه داد: «با این توافق، از یک جنگ خطرناک و پرهزینه جلوگیری کردیم.» وی در نقد موضع مخالفان آمریکایی برجام، گفت: «بحث‌های زیادی در زمینه این توافق وجود دارد؛ ولی حتی تصور اینکه گزینه جنگ به گزینه توافق ترجیح داده شود، سخت است.»
اوباما برجام را مهم‌ترین دستاورد خود دانست
خبرگزاری ایرنا: باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در آخرین نطق خداحافظی خود در شیکاگو، توافق هسته‌ای موسوم به «برجام» را مهم‌ترین دستاورد و موفقیت دولت خود در هشت سال ریاست بر کاخ سفید دانست و گفت: «زمانی به شما گفتم ما با رکود اقتصادی روبه‌رو هستیم و آن را بر طرف خواهیم کرد، برنامه هسته‌ای ایران را متوقف می‌کنیم و سرکرده یازده سپتامبر را خواهیم گرفت که تمامی اینها را انجام دادیم.» 
ادعاهای اورانیومی کاتن 
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان: سناتور افراطی جمهوریخواه آمریکا در بیانیه‌ای پایان ریاست‌جمهوری اوباما را به معنای آخرین واردات اورانیوم به ایران دانست. تام کاتن در گزافه‌گویی‌های اعلام کرد: «پایان ریاست‌جمهوری باراک اوباما به معنای آخرین واردات اورانیوم به ایران برای ساخت تسلیحات هسته‌ای است. بنابراین، خبر خوبی است که اوباما کمتر از دو هفته دیگر کاخ سفید را ترک می‌کند.» کاتن افزود: «توافق هسته‌ای(برجام) که اوباما با ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی به امضا رساند، شرایط را بدتر از گذشته کرد و تهدید دستیابی تهران به تسلیحات هسته‌ای را کاهش نداد.» 
تبعات لغو احتمالی برجام از نگاه کری 
خبرگزاری مهر: وزیر خارجه آمریکا گفت: «در صورت کنار کشیدن آمریکا از برجام، دیگر کشورها برای پیشبرد منافع‌شان به آن ادامه خواهند داد.» «جان کری» وزیر خارجه امریکا در سخنانی در مؤسسه صلح گفت: «حفظ توافق هسته‌ای با ایران در وضعیت کنونی می‌تواند موجب توقف بیشتر برنامه هسته‌ای ایران شود و از برخورد احتمالی نظامی جلوگیری کند.» وی افزود: «من کاملاً مطمئن هستم که مسیر ایران به سوی سلاح هسته‌ای در حال بسته شدن است و اگر آمریکا این توافق را لغو کند، دیگر کشورها برای پیشبرد منافع‌شان به آن پایبند خواهند بود.»
واردات اورانیوم طبیعی به ایران مشمول راستی‌آزمایی است
خبرگزاری ایسنا: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «واردات اورانیوم طبیعی به ایران مشمول راستی‌آزمایی و شفاف‌سازی می‌شود.» جان کربی در واکنش به انتشار گزارش‌هایی مبنی بر موافقت گروه ۱+۵ با واردات اورانیوم طبیعی به ایران گفت: «هرگونه اورانیوم طبیعی که وارد ایران شود، بر اساس شروط برجام به مدت ۲۵ سال، مشمول راستی‌آزمایی پیشرفته و تدابیر شفاف‌سازی برجام خواهد شد.» کربی افزود: «همه محدودیت‌های برجام پابرجاست و ایرانی‌ها نمی‌توانند بیش از سیصد کیلوگرم مواد غنی شده داشته باشند؛ همچنین نمی‌توانند این مواد را بیش از سه ‌و شش‌دهم درصد غنی کنند.»

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ ۳
  عبدالله عبادی/تاریخچه روابط آمریکا و تونس به حدود ۲۰۰ سال قبل بازمی‌گردد. در سال ۱۷۹۹ اولین موافقتنامه دوستی بین آمریکا و تونس به امضای مقامات آنها رسید؛ اما تا زمان استقلال تونس هرگز روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار نبود.با به قدرت رسیدن زین‌العابدین بن‌علی در تونس روابط این کشور با آمریکا سیر صعودی پیدا کرد و برگزاری مانورهای نظامی بین ارتش تونس و آمریکا سبب تحکیم بیش از پیش روابط آنها شد.کمک‌های اقتصادی و فنی آمریکا به دولت تونس نقش مهمی در استحکام دولت بن‌علی در شمال آفریقا داشت، در این میان سازمان کمک‌های خارجی آمریکا  با انجام پروژه‌های متعدد در زمینه‌های کشاورزی، آبیاری، آموزش و پرورش، عمرانی و بهداشتی نقش مهمی در گسترش روابط دوجانبه داشت.با بیداری اسلامی در سال ۲۰۱۰ در تونس چنین به نظر می‌رسید که ماه عسل روابط دو کشور به پایان رسیده است و تونس راه خود را از آمریکا جدا خواهد کرد؛ اما مشکلات فراوان اقتصادی که مهم‌ترین دلیل بروز بیداری اسلامی در تونس بود باعث شد تا دولتمردان جدید این کشور نه تنها به آمریکا متمایل شوند؛ بلکه تونس در فاصله دو سال پس از بیداری اسلامی به یکی از بزرگ‌ترین شرکای سیاسی آمریکا در شمال آفریقا مبدل شود.
در ادامه به روابط دو کشور در زمینه‌های گوناگون اشاره می‌شود: 
۱ـ کمک‌های اقتصادی: همان‌طور که می‌دانیم دلیل اصلی وقوع بیداری اسلامی در تونس که با خودسوزی محمد بوعزیزی آغاز شد، اوضاع بد اقتصادی دولت و مردم بود، با فرار بن‌علی و خانواده‌اش بخش دیگری از سرمایه‌های این کشور از سوی وی و عمالش چپاول و اوضاع اقتصادی تونس بیش از پیش وخیم شد، در این زمان آمریکا که به خوبی از اوضاع اقتصادی این کشور آگاه بود با مقامات تونسی وارد مذاکره شد و اعلام کرد چنانچه تونس در مسیری که آمریکا مدنظر دارد گام بردارد، از حمایت‌های اقتصادی واشنگتن برخوردار خواهد شد. در ماه می ۲۰۱۱ و به فاصله چند ماه از وقوع بیداری اسلامی موافقتنامه‌ای به امضای هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا و محمد تکایا سفیر تونس در آمریکا رسید که بر اساس آن آمریکا ۱۰۰ میلیون دلار در اختیار دولت تونس قرار داد.در اواخر سال ۲۰۱۱ با وجود حمایت‌های کم و بیش آمریکا دولت تونس با یک چالش اقتصادی شدید که ناشی از کمبود درآمدهای دولت بود روبه‌رو شد، برای مقابله با این مشکل دولت اعلام کرد قصد دارد ۴۰۰ میلیون دلار اوراق مشارکت چاپ و عرضه کند، اما تضمینی برای این اوراق وجود نداشت؛ از این رو دولت تونس مجدداً دست به دامان آمریکا شد و دولت اوباما در نهایت موافقت کرد تا تضمین این اوراق را برعهده بگیرد. همچنین صندوق بین‌المللی پول با حمایت آمریکا به این کشور پرداخت.
۲ـ کمک‌های پزشکی و بهداشتی: وضعیت بد اقتصادی دولت بن‌علی در سال‌های پایانی حکومتش در بخش پزشکی و بهداشتی نمود بیشتری داشت، طی این دوران بسیاری از مراکز پزشکی و بهداشتی تونس تعطیل شدند و یا از دادن خدمات کامل به بیماران معذور بودند، با وقوع بیداری اسلامی، آمریکا که از وضعیت اجتماعی تونس به خوبی باخبر بود به منظور نفوذ در قلوب مردم این کشور بخش پزشکی و بهداشتی را مورد توجه قرار داد و با ارائه کمک‌های بسیار زیاد سعی در موجه جلوه دادن چهره زشت خود داشت که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
الف- اعطای ۲۰۰ هزار دلار به مؤسسه نادی البصر در شهر سیدی بوزید و تجهیز این مرکز پزشکی که نقش مهمی در ارائه خدمات چشم پزشکی به مردم این شهر دارد.
ب ـ اعطای ۷۵۰ هزار دینار تونس به بیمارستان الفورا در شهر تونس به منظور راه‌اندازی بخش جدید اورژانس. در این مراسم سفیر آمریکا اعلام کرد که تا پایان سال ۲۰۱۲ آمریکا ۳/۳ میلیون دینار به حمایت از بخش درمان در مناطق جنوبی تونس اختصاص داده است.
ج ـ اعطای ۱۱ دستگاه آمبولانس با تمامی تجهیزات به وزارت بهداشت تونس به ارزش ۲۱/۲ میلیون دلار با هدف بهبود وضعیت حمل‌ونقل بیماران.
د ـ بازسازی مرکز نابینایان شهر تونس: آمریکا در سال ۲۰۱۲ در حمایت از نابینایان این کشور اقدام به تجهیز و بازسازی مرکز نابینایان این کشور کرد. این اقدام حدود ۵۵۰ هزار دینار هزینه در برداشت که از محل برنامه‌های انسانی دولت آمریکا پرداخت شد.
هـ ـ کمک به هلال احمر تونس: در اواخر سال ۲۰۱۲ «گردون گرام» سفیر آمریکا با حضور در دفتر هلال احمر تونس از روابط بلندمدت کشورش با این نهاد دولتی تونس سخن به میان آورد، در این دیدار سفیر آمریکا اعلام کرد کشورش آماده است تا ۳۸۷ هزار دینار برای آموزش اعضای هلال احمر تونس هزینه کند، وی یادآور شد که کشورش در سال ۲۰۰۵ نیز ۵۲۵ هزار دینار برای آموزش کارکنان هلال احمر تونس هزینه کرده است.
۳ـ خدمات فرهنگی: سفارت آمریکا در تونس در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد، این سفارتخانه مبلغ ۱۰ میلیون دلار برای تحصیل دانشجویان تونسی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی آمریکا تخصیص داده است. در این بیانیه آمده بود: «پیشتر عده زیادی از شخصیت‌های تونسی در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل کرده و حال نوبت نسل جدید می‌باشد که با تحصیل در این دانشگاه‌ها بتوانند پست‌های مهم و حساس تونس را در آینده در اختیار بگیرند.»
در ادامه این بیانیه آمده بود یکی دیگر از اهداف تحصیل در آمریکا کمک به توسعه اقتصادی تونس است که این امر با تربیت نسل جدیدی از روشنفکران اقتصادی این کشور امکان‌پذیر است و سبب توسعه بیش از پیش روابط آمریکا و تونس می‌شود.سفارت آمریکا اعلام کرده بود جذب این دانشجویان برای سال‌های تحصیلی ۲۰۱۴ـ۲۰۱۳ می‌باشد و دولت آمریکا کلیه هزینه‌های آنان از قبیل بلیت هواپیما، دوره آموزش زبان انگلیسی، هزینه‌های خدمات درمانی و سایر هزینه‌های آنان را تقبل کرده است.
افزون بر این خدمات، که نشان از نفوذ فرهنگی آمریکا در بین جوانان این کشور دارد، در یکی از عجیب‌ترین این موارد، هر ساله عده‌ای از دختران سال دوم دبیرستان که مسلط به زبان انگلیسی باشند برای آشنایی با فرهنگ مردم آمریکا به این کشور اعزام می‌شوند و هر یک به مدت دو هفته با یک خانواده آمریکایی زندگی می‌کنند و بعد از دو هفته به تونس بازمی‌گردند. پر واضح است حضور یک دختر جوان در یک خانواده آمریکایی و ارتباط مستقیم با اعضای آن چه تأثیرات فرهنگی مخربی می‌تواند بر روی وی داشته باشد، جالب‌تر اینکه دختران تونسی برای رفتن به این سفر در زمینه آموزش زبان انگلیسی رقابت بالایی با یکدیگر دارند.
با نگاهی به روند این اقدامات در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متوجه خواهیم شد که وضعیت بد اقتصادی، نبود یک رهبر آگاه در بدنه این کشور و هجمه تبلیغاتی شدید سبب شده قطار انقلاب تونس از ریل خارج شده و در نهایت به یک دولت سکولار و وابسته به آمریکا در منطقه شمال آفریقا تبدیل شود.

اتریش: طرح ممنوعیت حجاب در اماکن عمومی و دولتی
در ادامه اقدامات غرب عليه مسلمانان، «سباستین کورس»، وزیر خارجه اتریش از پیشنهاد برخی کارشناسان برای ممنوعیت استفاده از روسری در بخش‌های دولتی و عمومی حمایت کرد. به گفته کورس، چنین ممنوعیت حجابی، به ویژه در مدارس می‌تواند تصور شود؛ چرا که در این بخش مسئله نفوذ در جوانان مطرح است. البته اتریش کشوری دوست با مذاهب اما دولتی سکولار است. نهادهاي حقوق بشري و نيز مسلمانان اتريش تأكيد دارند اين اقدام دولت به تشديد اسلام‌ستيزي در اتريش و اروپا منجر مي‌شود و خواستار اجرا نشدن چنين طرح‌هايي شده‌اند.
آلمان: تعطیلی مساجد به بهانه مبارزه با تروريسم
آلمان از جمله كشورهاي غربي است كه به بهانه مبارزه با تروريسم، سياست‌هاي ضد اسلامي خود را تشديد كرده است، چنانكه «زیگمار گابریل»، معاون صدر اعظم آلمان با اشاره به ارتباط میان عامل حمله تروریستی اخیر در برلین و یک خطیب سلفی گفت: «مساجد سلفی باید هر چه سریع‌تر تعطیل و خطیبان و وُعّاظ سلفی از این کشور اخراج شوند.» گابریل همچنین افزود: «در این زمینه هیچ «مدارایی» وجود نخواهد داشت و نبرد علیه افراطی‌گری باید در قالب یک «جنگ فرهنگی» صورت گیرد.» آنچه نهادهاي حقوق بشر مطرح می‌کنند این است كه هيچ راهكاري براي شناسايي مساجد سلفي با ساير مساجد وجود ندارد و لذا اقدام دولتمردان آلمان نمي‌تواند اقدامي منطقي باشد و صرفاً زمينه‌ساز افزايش فشارها بر مسلمانان خواهد شد.
اروپا: افزايش فشار بر پناه‌جويان 
اتحادیه اروپا اعلام کرد که در نتیجه توافق با کشور ترکیه، شمار پناه‌جویان به قاره سبز کاهش یافته است. آژانس «فرونتکس» یا نهاد نظارت بر مرزهای اتحادیه اروپا، گفت: «‌مهاجرانی که همچنان از منطقه غرب دریای مدیترانه راهی اروپا می‌شوند، از سوریه، افغانستان و عراق هستند.» ادعاي كاهش 65 درصدي ورود پناه‌جويان به اروپا در حالي مطرح مي‌شود كه نهادهاي مدني و سازمان‌هاي بين‌المللي اعلام كرده‌اند كاهش درخواست ورود پناه‌جويان به اروپا نه به دليل بهبود اوضاع امنيتي در جهان، بلكه به دليل مشكلات گسترده‌اي است كه پناه‌جويان با ورود به اروپا به آن دچار مي‌شوند؛ چراكه سياست دولتمردان اروپايي بر سركوب و مقابله با پناه‌جويان استوار است. آمارها نشان مي‌دهد پناه‌جويان حتي از امكانات اوليه نيز محروم هستند و در برخي از كشورها مانند انگليس صرفاً كودكان پناه‌جويان بدون والدين‌شان پذيرش مي‌شوند. 
آلمان: آمار بالاي ناامني براي زنان
بر اساس نتایج تازه‌ترین نظرسنجی یک مؤسسه افکارسنجی آلمانی، بیش از نیمی از زنان آلمانی در کشورشان امنیت ندارند و تردد در اماکن عمومی را خطرناک می‌دانند. روزنامه «بیلد» آلمان طی گزارشی اعلام کرد: «بیش از نیمی از زنان آلمانی از وخامت اوضاع امنیتی در کشورشان شکایت داشته و خواستار اتخاذ تدابیری به ویژه در قبال تجاوزات جنسی علیه زنان در کشورشان هستند.» براساس نتایج نظرسنجی مؤسسه افکارسنجی «امنید» آلمان که به سفارش روزنامه «بیلد» این کشور انجام شده، بیش از نیمی از زنان ساکن آلمان معتقدند که کشورشان دیگر به اندازه گذشته امن نیست. 58 درصد زنان آلمانی معتقدند که رفت‌وآمد در اماکن عمومی برای آنها خطرناک‌تر از گذشته شده و 52 درصد آنها نیز ترجیح می‌دهند که از حضور شبانه در برخی اماکن اجتناب کنند. این در حالی است که 16 درصد زنان آلمانی نیز همواره با خود اسپری فلفل همراه دارند و نیمی از زنان نیز قصد خرید آن را دارند.