«سیدمصطفی بدرالدین» ملقب به «سیدذوالفقار» که از او به عنوان جانشین «عماد مغنیه» فرمانده نظامی حزب‌الله لبنان یاد می‌شد، روز جمعه بر اثر انفجاری در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی دمشق، به شهادت رسید. پس از گمانه‌زنی‌های زیادی که صورت گرفت، سرانجام حزب‌الله لبنان اعلام کرد که نتیجه تحقیقاتش نشان می‌دهد بدرالدین با شلیک خمپاره گروه‎های تکفیری در سوریه به شهادت رسیده است و این واقعه بر عزم و اراده این گروه برای ادامه نبرد با گروه‎های جنایتکار تکفیری-تروریستی خواهد افزود.
اما چرا سیدمصطفی بدرالدین در این شرایط زمانی و آن هم در سوریه که امروز کانون رویارویی جبهه مقاومت و جبهه تکفیری ـ صهیونیستی است، هدف قرار می‌گیرد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش توجه به تحولات اخیر که حول محور حزب‌الله لبنان رقم خورده است، خالی از لطف نخواهد بود. 
پس از پیروزی‌های بزرگی که حزب‌الله لبنان در جنگ‌های 33 روزه و 22 روزه در برابر صهیونیست‌ها به دست آورد، امروز در حال تثبیت جایگاه خود در داخل لبنان و حضور موفق منطقه‌ای در حمایت از جبهه مقاومت در سوریه است. تقویت پایگاه اجتماعی این جنبش در داخل لبنان که نمونه اخیر آن در مرحله نخست انتخابات شوراهای شهر نمود پیدا کرد و نامزدهای مورد حمایت حزب‌الله مورد اقبال رأی‌دهندگان قرار گرفتند و توفیقات حاصل شده در جبهه مقاومت که متشکل از ارتش سوریه، حزب‌الله لبنان، نیروی قدس سپاه و حمایت‌ها و پشتیبانی‌های نظامی روسیه به مقابله با جبهه تروریستی-تکفیری می‌پردازد و زوال روزافزون تروریست‌ها را در پی داشته است، نگرانی حامیان منطقه‌ای تروریست‌ها و دشمنان حزب‌الله را به همراه داشته و سبب شده است با توسل به شیوه‌های مختلف در صدد ضربه زدن به این نیروی جهادی برآیند. 
از تلاش عربستان برای اتهام‌زنی به حزب‌الله در قالب بیانیه‌های شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه عرب، تا فشارهای غرب و آمریکا به این گروه همه و همه در راستای بسترسازی برای رژیم صهیونیستی در جهت مقابله بیشتر با حزب‌الله و منزوی کردن این جنبش و حذف این عنصر تعیین‌کننده از صحنه سیاسی لبنان صورت گرفت. اما نه تنها هیچ نتیجه‌ای در بر نداشت؛ بلکه روزبه‌روز بر محبوبیت آن در بین مردم این کشور افزوده شد و آنها دوشادوش رزمندگان جبهه مقاومت در سوریه به فتوحات بیشتر و پیروزی‌های بزرگ‌تری دست یافتند.
ایستادگی جانانه و مقاومت تمام‌عیار نیروهای حزب‌الله طی سال‌های طولانی در برابر تجاوز صهیونیست‌هایی که رؤیای اشغال لبنان را در سر داشتند از یک سو و درک سیاسی و تلاش برای وحدت و وفاق گروه‌ها و جریان‌های مختلف لبنانی برای حمایت از مصالح و منافع ملی این کشور از سوی دیگر از حزب‌الله لبنان نیرویی پدید آورده که نقش‌آفرینی‌های ویژه آن را در سالیان اخیر در عرصه داخلی و منطقه‌ای رقم زده است و این مهم سبب شده تا دشمنان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مقاومت، نگران آینده سیاسی خود و منافع‌شان در منطقه باشند. 
در پایان باید به این دو مطلب توجه داشت که: اولاً، شهادت یک فرمانده کارآزموده و دلیر اگرچه برای جبهه مقاومت ضایعه‌ای تلخ است، اما خط مقاومت خط سرخ شهادت است و سربازان و سرداران آن عاشق و شیفته شهادتند و با شوق وصل گام در این مسیر می‌گذارند. تجربه سالیان مبارزه هم گویای این حقیقت است که این راه هیچ‌گاه بی‌رهرو نخواهد
بود و فرزندان شیفته و غیور جای شهیدان را در خط مقدم مبارزه خالی نخواهند گذاشت و راهی که از شهادت احمد قصیر، شیخ راغب حرب و سیدعباس موسوی آغاز شده و تا عماد مغنیه و سیدمصطفی بدرالدین ادامه داشته تا پیروزی نهایی بر جبهه کفر و استکبار تداوم خواهد یافت. ثانیاً، نقشه‌ها، توطئه‌ها و ترورهای صهیونیست‌ها و جبهه تروریستی-تکفیری با حمایت آل‌سعود و شرکای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنها نمی‌تواند هیچ آسیبی به جایگاه تثبیت شده حزب‌الله لبنان در موازنه قدرت در منطقه و جبهه مقاومت وارد کند و رؤیای صهیونیست‌ها برای پایدارسازی امنیت سرزمین‌های اشغالی هیچ‌گاه تعبیر نخواهد شد.


گزارشی از مراسم تجلیل از پاسداران نمونه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه
همزمان با میلاد مسعود حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) و روز پاسدار در مراسمی با حضور سردار محمدحسین سپهر، معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی‌فقیه سپاه؛ سردار محمد دهشیری، معاون نیروی انسانی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه و حجت‌الاسلام والمسلمین رضایی، مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی زمینی سپاه از پاسداران و کارکنان نمونه نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تالار اجتماعات شهید محلاتی(ره) تجلیل شد.
به گزارش خبرنگار صبح صادق در ابتدای این مراسم آیاتی از کلام‌الله مجید از زبان قاری بین‌المللی قرآن کریم پاسدار سیدمهدی گتمیریان قرائت شد و پس از نواخته شدن سرود جمهوری اسلامی ایران، گروه تواشیح سبحان قطعات زیبایی را به مناسبت اعیاد شعبانیه و منزلت روز پاسدار اجرا کرد.
در ادامه مراسم از فرزند شهید مدافع حرم عبدالکریم اصل‌غوابش از نیروهای نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی زمینی دعوت شد تا به نمایندگی از خانواده‌های معزز شهدا صحبت کند.
این فرزند شهید گفت: پدرم در دوران حیات خود دو بار به فرمان امامش لبیک گفت. بار اول همانند بسیاری از رزمندگان زمان جنگ، زمانی بود که لباس رزم پوشید و داوطلبانه قدم در معرکه‌های جهاد گذاشت. پدرم چندین بار در عملیات‌های مختلف به درجه جانبازی رسید و تمام پاهایش پر از ترکش شده بود. حتی به یاد دارم زمانی که برای نماز صبح برمی‌خاست، من این رنج ایستادن سر پا را در او می‌دیدم.
وی افزود: اما لبیک دوم زمانی بود که حرم عمه سادات در چنگال دیوصفتان وهابی گرفتار شده بود و پدرم این بار به ندای هل من ناصر اهل‌بیت(ع) لبیک گفت و باز هم داوطلبانه برای جهاد در راه پاسداری از حرم اهل‌بیت(ع) عازم سوریه شد.
وی در ادامه درباره ویژگی‌های بارز پدر شهیدش گفت: پس از شهادت پدرم سعی کردم که سیر و سلوک ایشان را با آیات و روایات قرآنی تطبیق دهم و در بررسی‌هایم در روایات مختلف به این نکته رسیدم که نشانه‌های اهل بهشت چهار چیز است: روی گشاده، زبان لطیف، دستگیری از مستمندان و دیگری قلب رئوف. پدرم تمامی این نشانه‌ها را در خودش داشت و من معتقدم تمامی شهدای ما از زمان جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس تاکنون، جملگی حامل این نشانه‌ها بود‌ه‌اند؛ زیرا بدون داشتن این صفات و ویژگی‌ها رسیدن به معبود از راه شهادت تقریباً ناممکن است.
پس از صحبت‌های این فرزند شهید، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالهادی برهان از جمع بازنشستگان نمونه حاضر در همایش به جایگاه آمد و دقایقی را برای حضار سخنرانی کرد.
این روحانی بازنشسته با اشاره به ایام ولادت سرداران کربلا، خطاب به خانواده‌های شهدای مدافع حرم گفت: امروز در نقطه‌ای از تاریخ ایستاده‌ایم که باید به آن افتخار کنیم و شما خانواده‌‌های معزز و مکرم شهدای مدافع حرم مبادا در داغ از دست دادن عزیزان‌تان بی‌صبری کنید؛ زیرا همان‌‌گونه که حضرت زینب(س) با شهامت و اقتدار در مجلس یزید حاضر شد و خطبه‌های محکم خود را قرائت کرد، ما نیز باید تبلیغگر خوبی برای راه و رسم شهدای مدافع حرم باشیم.
وی افزود: همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب پرچمدار بزرگ عصر ظهور و ولی‌امر مسلمین جهان بارها فرموده‌اند، اجر و پاداش خانواده‌ها و همسران شهدا اگر بیشتر از خود شهدا نباشد، کمتر از آنان هم نخواهد بود و به راستی باید گفت که اگر صبر و استقامت زینبی شما همسران شهدا نبود،‌ امروز مشخص نبود که در شام و عراق چه وضعیتی حاکم بود.
حجت‌الاسلام والمسلمین برهان در پایان با بیان اینکه پاسداران باید در جهت رشد و تعالی معنوی خود بیش از گذشته کوشا باشند، اظهار داشت: شما پاسداران باید به عنوان حافظان حریم انقلاب این نکته را به خوبی در نظر داشته باشید که هر چقدر می‌توانید در جهت تقویت روحیه ایمان و خودباوری خود بکوشید و با توجه به آیات نورانی قرآن کریم در سوره آل‌عمران، استقامت و نیروی جهادی خود را روزافزون کنید.
بنا بر همین گزارش، در پایان مراسم پس از پخش نماهنگی از شهدای مدافع حرم، برنامه تجلیل از پاسداران نمونه با قرائت اسامی و اهدای لوح سپاس و جایزه انجام شد.

بالاخره پس از ماه‌ها کش و قوس مشخص شد که امسال زائران مشتاق ایرانی، به حج تمتع مشرف نمی‌شوند. علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چند روز پیش گفت که شرایط برای برگزاری سفر حج فراهم نیست. درباره این موضوع ذکر چند نکته ضروری است:
1- ریاض به شدت در تکاپو است تا تهران را مسئول بازماندن مشتاقان ایرانی از فریضه الهی حج معرفی کند و در این زمینه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزد. حتی شورای همکاری خلیج فارس نیز وارد میدان شده و در بیانیه‌ای ادعا کرده است، ایران در صدد سیاسی کردن مسئله حج است. آل‌سعود مدعی است مشکلات داخلی ایران عامل این قضیه بوده و ریاض آماده پذیرایی از همه زائران خانه خداست و تفاوتی در این زمینه میان حجاج کشورها قائل نیست. وزارت امور حج عربستان در بیانیه‌ای که در روزنامه «الریاض» منتشر شد، اعلام کرد: «عربستان از همه زائران از هر جایی در جهان که باشند‌، از همه ملیت‌ها و همه مذاهب استقبال می‌کند و از هیچ مسلمانی برای سفر حج ممانعت نمی‌کند؛ اما سفر حجاج باید در چارچوب دستورالعمل‌هایی که امور حج را مدیریت می‌کند‌، سازماندهی شود.» در همین زمینه، برخی رسانه‌های عربستان با انتشار تصاویر آموزش زائران ایرانی پیش از سفر، مدعی شده‌اند که ایران برای خود کعبه ساخته و دیگر به حج نمی‌آید!
در برابر این تلاش‌ها و تحرکات تبلیغاتی و مزورانه، نهادهای متولی و مسئول باید واکنشی جدی‌تر و گسترده‌تر از خود نشان داده و به مدد رسانه‌ها و دیپلماسی عمومی، این واقعیت را در داخل و خارج از مرزها منعکس کنند که ریاض عامل و مانع انجام فریضه حج ایرانیان است. افشای این موضوع و خنثی کردن عملیات روانی ریاض، نکته‌ای مهم و کلیدی در تحولات و تصمیمات آینده است.
2- بنا بر اخبار و اطلاعات منتشر شده، مخالفت ریاض با هر گونه برنامه‌ای با عنوان «برائت از مشرکین» یکی از دلایل اصلی بسته شدن پرونده حج بوده است. عمل برائت از مشرکین همیشه یکی از مسائل مورد منازعه تهران و ریاض بوده است. در حالی که جمهوری اسلامی این عمل را جزئی از مناسک و غیرقابل تعطیل می‌داند، آل‌سعود به شدت مخالف آن است و برای تعطیل یا کمرنگ کردن آن، دست به هر اقدامی می‌زند. امام خمینی(ره) در پیام حج سال ۶۶ درباره موضوع برائت از مشرکین می‌فرمایند: «‌مسلماً روح و پیام حج چیز دیگرى غیر از این نخواهد بود که مسلمانان، هم دستور‌العمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.»
مخالفت سعودی‌ها با انجام این برنامه البته قابل درک است. آل‌سعودی که ماهیت و وجود خود را مدیون آمریکایی‌هاست و این روزها رفاقت و شراکتش با صهیونیست‌ها نیز عادی و عیان شده است، چطور می‌تواند اجازه دهد عده‌ای در کنگره عظیم حج، شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر ‌اسرائیل» سردهند؟! شاید برای ما ایرانی‌ها که با این شعارها خو گرفته‌ایم و مأنوس هستیم، مسئله‌ای عادی باشد؛ اما اگر خود را جای میلیون‌ها مسلمانی بگذارید که هیچ‌وقت در کشورشان از این خبرها و شعارها نبوده، به تأثیر و اهمیت ماجرا پی می‌برید. سعودی‌ها حج را فریضه‌ای خالی از روح و عملی صرفاً فردی می‌خواهند. حج ابراهیمی و انقلابی علیه استکبار، سیلی است که اولین قربانی آن مدعیان خدمت به حرمین شریفین خواهد بود. 
3- امنیت حجاج یکی از مسائل و دغدغه‌های اصلی مسئولان است. این دغدغه پس از حوادث تلخ سال گذشته، بسیار جدی‌تر نیز شده است.
 بیش از 7000 تن، از جمله حدود 500 زائر ایرانی در حادثه منا جان خود را از دست دادند و عملکرد سعودی‌ها در این قضیه بسیار تأمل‌برانگیز است. حتی اگر قضیه را یک حادثه بدانیم، نحوه برخورد ریاض با این حادثه در مراحل مختلف نشان داد، تنها چیزی که برای سعودی‌ها ارزش ندارد، جان زائران است و آنان با کمال وقاحت حتی حاضر به عذرخواهی نیز نشدند. 
همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز تأکید فرمودند، حادثه منا نباید فراموش شود. دولت، به ویژه وزارت امور خارجه با گذشت هشت ماه از فاجعه منا باید گزارش دهد که چه اقدامی در این زمینه انجام داده است. فاجعه منا لکه ننگی بر دامن آل‌سعود است که به شدت می‌کوشند با دلارهای نفتی آن را بپوشانند. انعکاس و نشان دادن این لکه ننگ بزرگ به ملت‌ها، به ویژه مسلمانان فریضه‌ای بزرگ است که بیش از بودجه به جدیت و خلاقیت نیاز‌ دارد.
4- با کارشکنی سعودی‌ها، ایرانیان از فریضه الهی حج در سال 1395 محروم شدند؛ اما گفتنی است یک جریان شناخته شده داخلی با موج‌سواری و شارلاتان‌ بازی سعی بر موج‌سواری در این ماجرا دارد. جریانی که مدعی است نباید پول را در حلقوم سعودی‌ها ریخت و حج را باید تعطیل کرد. این جریان با طرح مسائل به ظاهر ملی، قومی و دعوای انحرافی و دشمن ساخته‏ عرب و عجم، در واقع جورچین آل‌سعود را تکمیل می‌کند. اگر ایرانی‌ها هرگز به حج نروند، هیچ‌کس به اندازه سعودی‌ها خوشحال نخواهد شد. جدای از موضوع کلیدی وجوب فریضه حج، نفس حضور زائران ایرانی در کنگره عظیم و معنوی حج، خنثی‌کننده بسیاری از تبلیغات و برنامه‌هایی است که آل‌سعود با صرف هزینه‌های هنگفت دنبال می‌کند. به این ترتیب، از هم‌اکنون باید به فکر و در تدارک حج سال 96 بود.



سردار سلامی ‌در نشست تخصصی «تبیین اندیشه‌های راهبردی امام خامنه‌ای»
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: امروز نظم جدیدی ذیل تشکیل انقلاب اسلامی در حال شکل‌گیری است و واقعیت این است که ارزش‌های اسلامی مقتدرانه در حال تشکیل دادن تمدن بزرگ اسلامی هستند و دشمنان اسلام از شکل‌گیری و تشکیل چنین تمدنی در هراسند.
به گزارش خبرنگار صبح صادق سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ‌در نشست تخصصی «تبیین اندیشه‌های مقام معظم رهبری» در دانشگاه جامع امام حسین(ع)‌ با اشاره به روز میلاد امام حسین(ع)‌ گفت: «امام حسین(ع) مظهر پاسداری از مکتب اسلام است و امروز پاسداران در تبعیت از ایشان در دفاع از مکتب و حقیقت اسلام در صحنه حاضر هستند.»
وی پرداختن به اندیشه‌های امام خامنه‌ای را مستلزم نگاه عمیق و دقیق به اندیشه‌های ایشان دانست و تصریح کرد: «اندیشه‌های حکیمانه و الهام‌یافته از وحی رهبر معظم انقلاب دامنه‌های فکری را در مقیاس‌های عملیاتی بسط داده و ما باید اندیشه‌های راهبردی ایشان را برای سعادت جهان اسلام عملیاتی کنیم.»
سردار سلامی با بیان اینکه تمدن اسلام به مثابه یک تمدن قدرتمند در جهان مطرح است، افزود: «اندیشه‌های رهبر معظم انقلاب که ترکیبی از تجربه، تدبیر و دریافت‌ها و برداشت‌های صحیح از اسلام و سنت در جهان اسلام است، تعیین‌کننده است.»
وی گفت: «اندیشه‌های رهبر فرزانه انقلاب از چندین تقاطع و گذرگاه عبور می‌کند که اتکا به منطق حق و وحی از جمله آن است؛ چراکه خداوند هم با منطق حق نطق می‌کند؛ رهبری انقلاب با اندیشه‌های عمیق و با توجه به تجربه تاریخی و اسلامی و با عنایت به دریافت‌ها و برداشت‌هایی که از اسلام دارد، امروز موفق شده در عظیم‌ترین جنگی که ما با آن مواجه هستیم بر پیچیدگی‌های فکری، سیاسی و استراتژیک دشمن غلبه کند.»
سردار سلامی عدالت را از مهم‌ترین متغیرهای حاکم بر اندیشه‌های رهبر معظم انقلاب دانست و افزود: «ایشان حتی در برخورد و مواجهه با دشمن از عدالت خارج نمی‌شود و در جلسه خصوصی که محضرشان بودیم، فرمودند سلاح هسته‌ای در مکتب دفاعی ما جایی ندارد.»
جانشین فرمانده کل سپاه با تأکید بر اینکه اخلاص، اخلاق، عدالت و تجربه با دریافت‌های صحیح از اسلام، رهبر معظم انقلاب را یک شخصیت ممتاز در جهان اسلام تعریف کرده است، تصریح کرد: «این برداشت‌های صحیح از قرآن و اسلام است که موجب عدم اعتماد ایشان به دشمن می‌شود؛ ایشان می‌داند که نباید فریب لبخندهای دشمن را خورد، ایشان با الهام و برداشت از قرآن نگاه درستی از دشمن دارد و از زوایای پنهان اهداف دشمنان اسلام مطلع است.»
سردار سلامی با طرح این پرسش که آیا آمریکا می‌تواند ذهن و قلب مسلمانان را تسخیر کند، گفت: «وقتی برداشت از قرآن و اسلام صحیح باشد، دشمن موفق نخواهد شد. اینکه رهبر حکیم انقلاب اعتماد به دشمن را روا نمی‌داند بر اساس آموزه‌های دینی، قرآنی و دریافت‌ها و برداشت‌های صحیح از دین است.»
سردار سلامی از تلاش آمریکا و هم‌پیمانانش برای تغییر سیمای ژئوپلیتیک جهان اسلام بر اساس ارزش‌های غربی سخن گفت و تأکید کرد: «انقلاب اسلامی برای مقابله با دشمن در حال دفاع از هویت اسلامی و بیدار کردن برخی مرتجعان از خواب جهالت است و بر همین اساس است که امروز ما شاهد بیداری اسلامی هستیم.»
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به تحولات منطقه و تلاش نظام سلطه برای مقابله با بیداری اسلامی گفت: «امروز هر چقدر آنها در عراق، سوریه، یمن، لبنان و بحرین هزینه می‌کنند ما سود می‌بریم،‌ هر چه آنها مکر می‌کنند مکرشان به خودشان برمی‌گردد؛ چراکه این سنت الهی است. امروز نظم امنیتی اروپا به هم ریخته و القاعده و داعش به جان مؤسسان‌شان افتاده‌اند و این هم بر اساس سنت الهی است.»
وی به بحث هویت ملی و زبان فارسی اشاره کرد و افزود: «امروز این رهبر روحانی از زبان فارسی که نماد هویت ملی ماست حراست می‌کند؛ چراکه زبان یک ملت بخشی از هویت آنهاست. شعر، هنر و ادبیات همه بر بستر زبان استوار هستند و رهبر فرزانه انقلاب بر همین اساس از مخلوط شدن زبان اصیل فارسی با زبان استعمار غرب نگران است.»
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران جهانی شدن زبان انگلیسی را به معنای قتل‌عام زبان‌های ملی از سوی انگلیس دانست و تصریح کرد: «برخی فکر می‌کنند زبان انگلیسی، زبان علم است؛ اما این متفاوت است با اینکه بخواهند زبان انگلیسی را که حامل ارزش‌های فرهنگی بیگانه است، در ذهن کودکان معصوم ما نهادینه کنند.»
سردار سلامی تدبیر رهبر معظم انقلاب برای مقابله با کاهش جمعیت را اقدامی برای دفاع از مؤلفه قدرت ملی دانست و گفت: «جمعیت، مؤلفه قدرت ملی برای هر کشور و ملتی محسوب می‌شود.»

صبح صادق چشم‌انداز وزن‌کشی جبهه مقاومت و تروریسم را بررسی می‌کند
سوریه از معدود کشورهایی است که کانون یک کشمکش جهانی قرار گرفته است. آمریکا، اروپا، کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی، روسیه و... تمرکز ویژه‌ای روی این کشور نه‌چندان بزرگ پیدا کرده‌اند. سوریه در این میان پنج سال پرماجرا را سپری و به یک «نشانه» مهم تبدیل شده است؛ نشانه «ایستادگی و به نتیجه رساندن» یا «کوتاه آمدن و میدان سپردن». مردم سوریه، ایران، حزب‌الله، علویان، افغان‌ها، عراقی‌ها، پاکستانی‌ها و... هر کدام بخشی از خط دفاعی حفظ سوریه را برعهده گرفته‌اند و در این راه مجدانه تلاش می‌کنند.
در زمان جنگ ایران و عراق، سرلشکر «وفیق السامرایی» در کتابی با نام «دروازه‌های شرقی» نوشت: صدام‌حسین می‌دانست که اگر آن‌گونه که ایرانی‌ها با عملیات پی‌درپی فشار می‌آورند، بصره سقوط کند، به هیچ‌وجه نمی‌توان از سقوط بغداد جلوگیری کرد. السامرایی در این کتاب نوشته بود: اگر بصره با جنگ سقوط کند، برای سقوط بغداد نیازی به جنگ نیست. شاید وفیق السامرایی فقط حقایق جنگ ایران و عراق را تبیین کرده است، ولی اگر قصد تحریک کشورهای عربی، غربی و دیگرانی از این دو جنس را هم داشت، «تحریک‌کننده‌تر» از این عبارات پیدا نمی‌کرد.
هم‌اکنون ۳۵ سال از زمان نوشتن کتاب «دروازه‌های شرقی» السامرایی می‌گذرد و دروازه شرقی سقوط کرده، بغداد هم مطابق پیش‌بینی او بدون جنگ سقوط کرده و جنگ در سواحل مدیترانه میان همه آن سه گروه (غربی، عربی و دیگرانی از این دو جنس) جریان دارد و کم‌کم به اندازه زمان جنگ ایران و عراق طول کشیده و با برتری جبهه انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرده است.
در جنگی که پنج سال از آن می‌گذرد و هر ماه هزاران تن انواع سلاح‌های پیشرفته در آن استفاده می‌شود، پایتخت هنوز مقاومت می‌کند، بدون آنکه در جنگ آسیب چندانی دیده باشد؛ سواحل سوریه در دست دولت باقی مانده است، بدون آنکه حتی یک متر از آن سقوط کرده باشد؛ خطوط ارتباطی استان‌ها با دولت مرکزی حفظ شده و دمشق به همه مناطق تحت سیطره ارتش، اتصال زمینی دارد.
بحران شدید امنیتی، نظام سیاسی سوریه را فشل نکرده است و نه‌تنها رئیس‌جمهور، دولت و پارلمان سوریه باقی مانده‌اند، بلکه در این دوره پنج‌ساله برای هر کدام یک تا دو انتخابات هم برگزار شده و عجیب این است که سوریه در جنگ، «دموکراتیک‌تر» شده است. سوریه در دوره جنگ پای میز سیاسی است و با دشمنان داخلی خود گفت‌وگو می‌کند و برای به بن‌بست کشاندن آنان می‌کوشد؛ در عین اینکه به اندازه‌ای که آسیب نبیند، راه را برای آنان باز کرده است.
این در حالی است که اگر هر کدام از کشورهایی که هم‌اکنون برای اسقاط دولت و ارتش سوریه به این کشور تجاوز کرده‌اند، درگیر جنگ بودند، فضای سیاسی قفل می‌شد، دولت منتخب پارلمان جای خود را به دولت نظامی می‌داد و هرگونه تغییری به بعد موکول می‌شد. حفظ انسجام ارتش سوریه در این دوران خود حکایت جالبی است. ارتش سوریه ترکیب سنی دارد و علویان هم در آن حضور دارند و بخشی از رأس و بدنه را به خود اختصاص داده‌اند. این ترکیب پس از پنج سال حفظ شده است و حال آنکه اگر آن را با درگیری‌های لیبی یا یمن مقایسه کنید، تعجب خواهید کرد. یک‌صدم فشاری که روی ارتش سوریه وارد شد، روی ارتش‌های لیبی و یمن وارد نشد، اما امروز از ارتش‌های لیبی و یمن تقریباً جز یک عنوان و خاطره باقی نمانده است. لیبی به جز یک مقطع کوتاه مورد مداخله نظامی واقع نشد و فرماندهانی، نظیر «خلیفه هفتر» هم تلاش زیادی کردند تا با کمک غرب، سازمان و تأثیر ارتش را حفظ کنند، اما امروز دیگر خبری از ارتش نیست. ارتش یمن نیز که یک زمانی در بین ارتش‌های عربی، در رتبه «چهارم» قرار داشت، امروز تقریباً به طور کامل از میان رفته است و هر بخش از این ارتش تحت فرمان قبیله‌ای، حزبی و... است.
بقای ارتش سوریه و حفظ توان عملیاتی آن پس از پنج سال خود به یک معمای بزرگ تبدیل شده است؛ اما بعضی‌ها که توقع پیروزی یک ارتش کلاسیک را در یک جنگ نامتقارن دارند، تداوم بحران امنیتی سوریه را نشانه ناتوانی ارتش می‌دانند و به شماتت آن می‌پردازند.
جنگ در سوریه به مرحله‌ای رسیده است که تروریست‌های تحت‌الحمایه متوقف شده‌اند. داعش در بخشی از استان پهناور «دیرالزور» و نیز کل استان کوچک «رقه» در سوریه و بخش اعظم استان «نینوا» (موصل) سیطره دارد، ولی دست‌کم دو سال است که در همانجا متوقف مانده است. در عین حال، تبلیغات زیاد غربی‌ها وانمود می‌کند که مسئله آن داعش بوده و با آن در حال جنگ است.
در هفته‌ای که گذشت، بحث «خان طومان» اذهان زیادی را به خود معطوف کرد و این پرسش را پدید آورد که معنای سقوط این منطقه چیست؟ خان طومان در منطقه جنوبی حلب واقع شده و در ادامه منطقه «العیس» است که در جنوب شرق حلب قرار گرفته است. این منطقه بخشی از همان منطقه‌ای است که با محوریت ایران، در عملیات حیرت‌انگیز «نصر»، آزاد شد و البته این پیروزی تا منتهی‌الیه غربی سوریه امتداد پیدا کرد و به عبارتی «حلب» را به «زبدانی» متصل کرد.
پیروزی نصر، یک اقدام «فوق استراتژیک» بود؛ چراکه باز کردن دالانی به عمق نزدیک به ۲۰۰۰ کیلومتر مربع در دل منطقه اشغالی دشمن، یک اقدام محیرالعقول به شمار می‌آید. به عبارت دیگر، حرکتی که از چهار طرف زیر دید و تیر دشمن است، یک اقدام عادی و در چارچوب فرمول‌های نظامی شناخته‌شده جهان نیست. عملیات نصر ثابت کرد که طرف مقابل هنوز می‌تواند اقدامات فوق استراتژیک طراحی و اجرا کند و نه‌تنها منفعل نشده، بلکه می‌تواند ابتکار عمل هم داشته باشد. این عبارت که بعضی‌ها به مقامات آمریکایی نسبت داده‌اند و می‌گویند اوباما به سران عرب گفته است که ما در پشتیبانی از شما در برابر ایران از هیچ چیز کوتاهی نکردیم، اما کو سردار سلیمانی شما، معلوم نیست صحت داشته باشد؛ اما واقعیت این است که در جنگ سوریه، همه امکانات دشمنان انقلاب اسلامی پای کار آمده است  اما «سلیمانی» بر همه اینها غلبه دارد.
عملیات نصر 1 و 2 که از نیمه آبان تا نیمه بهمن سال گذشته در حد فاصل جنوب حلب تا شرق طرطوس و شمال حمص و حما امتداد پیدا کرد، یک عملیات در دل منطقه دشمن بود. در جنگ‌ها این طور آموخته می‌شود که برای موفقیت باید نقطه ضعیف دشمن را شناسایی کنی و با حمله به آن قسمت و غلبه بر آن در دل دشمن رعب بیندازی و روحیه آن را تضعیف کنی. به عبارتی، در بیشتر نظریات جنگ‌ها از حمله به نقطه قوت دشمن پرهیز داده می‌شود و نادیده گرفتن آن را شکست قطعی ارزیابی می‌کنند. همه با نظریه «کلازویتس» آشنا هستند؛ این نظریه معتقد است: «برای تأثیرگذاری بر روند جنگ، به پیروزی‌های کوچک مداوم نگاه کن، بگذار زنجیره‌ای از شکست‌های پی‌در‌پی ـ اگرچه کوچک ـ ذهن دشمن تو را به خویش مشغول کند و به جایی برسد که مقاومت در برابر تو را بی‌فایده ببیند.» اما در عملیات نصر 1 و 2، رزمندگان اسلام این نظریه را که انجیل مقدس «جنگ‌سالاران غربی» است، کنار گذاشتند و به عملیات از نوع دیگری که البته در آموزه‌های نظامی امام علی(ع) در جنگ صفین ریشه داشت، روی آوردند؛ یعنی حمله برق‌آسا به نقطه قوت دشمن و در همان جایی که او گمان حمله ندارد.
عملیات نصر در روز اول محرم سال گذشته از سه منطقه در جنوب‌شرق، جنوب و جنوب‌غرب حلب آغاز و در یک دوره سه ماهه سبب آزادسازی حدود 2000 کیلومتر مربع از مناطق آلوده به تروریسم منجر شد. وقتی این عملیات در نیمه بهمن به سرانجام رسید، صدها تروریست که حالا دیگر به محاصره درآمده بودند، تسلیم شدند یا فرار کردند و به این ترتیب پس از آن هر روز، بدون آنکه جنگی اتفاق بیفتد، منطقه‌ای به مناطق فتح شده اضافه می‌شد. این روند کار را به جایی رساند که رزمندگان اسلام به مرز ترکیه نزدیک شدند و با امتداد مناطق آزاد شده به صدها کیلومتر مرز ترکیه و قطع اتوبانی که عملاً به شاهراه انتقال سلاح از ترکیه به سوی تروریست‌ها تبدیل شده بود، برای اولین بار روی خطوط مواصلاتی خارج به داخل تروریست تأثیر جدی بر جای گذاشت.
عملیات نصر مانند صاعقه‌ای بر گروه‌های تروریستی و کشورهای حامی آنان وارد شد. آمریکایی‌ها که تا چند روز پیش از آغاز عملیات نصر، جنگ در سوریه را «فرسایشی» می‌دانستند، امکان پیروزی نظامی سوریه و حامیان آن را «محتمل جدی» برشمردند. در همان زمان، تهران سرگرم طرح‌های دیگری شد که مبنای آن «نجات نهایی» بود.
دشمن متوجه شد که پرونده سوریه در حال یک نقل و انتقال مهم است. غرب در این مواقع معمولاً روی یک راه حساب ویژه‌ای باز می‌کند؛ «اعتراف به قدرت حریف و سپس مذاکره». اما این اعتراف عمدتاً در جلسات خصوصی صورت می‌گیرد و دعوت به مذاکره و «حل سیاسی» به ترجیع‌بند سخنان تبلیغاتی آنها تبدیل می‌شود. آمریکا، روسیه را متقاعد کرد که سوریه را می‌توان از طریق یک طرح سیاسی با محوریت مسکو به آرامش برساند. پس از آن، طرح سیاسی سوریه با دو مبنای آتش‌بس و تشکیل دولت ائتلافی و ترکیبی در دستور کار قرار گرفت و دولت سوریه و ایران اگرچه ملاحظاتی داشتند، اما آن را رد نکردند. آتش‌بس از ۱۸ فروردین ماه به اجرا گذاشته شد و تقریباً همزمان با آن حرکت تروریست‌ها برای بازپس‌گیری بعضی از نقاط حساس که در «نصر» از دست داده بودند، آغاز شد که در این میان «العیس» و «خان طومان» سقوط کردند.
اما از این طرف اقدام تروریست‌ها در تسلط دوباره به این دو منطقه، راه حرکت دولت سوریه و متحدان آن را باز کرد. با توجه به اینکه آتش‌بس مقوله دوطرفه است، وقتی از سوی یک طرف شکسته شود، از جانب طرف دیگر هم اعتبار ندارد و این در حالی است که دولت سوریه از این پس با اقتدار بیشتر و بدون آنکه مسئول تداوم جنگ شناخته شود، جنگ را تا پاک‌سازی مناطق حساس ادامه می‌دهد.
هم‌اکنون همه خبرها از در پیش بودن روزهای حساسی حکایت می‌کند و محاصره منطقه «خان طومان» می‌تواند به آزادی کامل حلب منتهی شود؛ چراکه در این جنگ «حلب» در کانون سرنوشت جنگ قرار دارد و آزادی کامل آن از دست تروریست‌های تحت‌الحمایه به معنای آزادی سوریه خواهد بود. البته هم‌اکنون حداقل ۶۰ درصد حلب در دست دولت سوریه است که باید به طور کامل آزاد شود.


نگاهی به افزون‌طلبی‌های جبهه استکبار در برابر جمهوری اسلامی ایران
پرواز شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران‌ایر با شناسه «IR655» که در تاریخ 12 تیر ماه 1367 فرودگاه مهرآباد را به مقصد دبی ترک کرده بود در ساعت 10:22 درست در حالی که بر فراز آب‌های نیلگون خلیج‌فارس و در ارتفاع ۱۴ هزار پایی در حال پرواز بود، ارتباطش با برج مراقبت فرودگاه قطع و از روی نقشه هوایی محو می‌شود. ساعتی بعد مشخص می‌شود که تمامی ۲۹۰ سرنشین ایرباس آ-۳۰۰ که ۶۶ کودک نیز بین آنها بودند با شلیک موشکی از عرشه ناو جنگی وینسنس آمریکا که از بندر سن دییگو راهی خلیج‌فارس شده بود، جان باختند! جنایت هولناکی که به دست نظامیان آمریکایی در خلیج‌فارس و کیلومترها دورتر از مرزهای آمریکا رخ داد، ولی آمریکایی‌ها نه‌تنها برای این جنایت از ایران عذرخواهی نکردند، بلکه نشان خوش‌خدمتی و افتخار را نیز بر سینه ویلیام راجرز، فرمانده‌ای که فرمان آتش برای هدف قرار دادن یک هواپیمای مسافربری را داده بود، نشاندند!
 تصور کنید؛ سپس در مجلس سنای کشوری که در خلیجی هزاران کیلومتر دورتر از مرزهایش مرتکب چنین جنایت هولناکی شده است و بارها و بارها به واسطه حضور بی‌جای خود در خلیج‌فارس جنایات جنگی فراوانی را علیه کشورهایی چون عراق، افغانستان و پاکستان صورت داده است، قانونی مطرح شود که جمهوری اسلامی ایران را از حضور در آب‌های مرزی خود منع کند! «رندی فوربس» نماینده جمهوریخواهان ویرجینیا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را به کنگره ارائه داده که در صورت تصویب، حضور نظامیان ایران در خلیج‌فارس به منزله اقدامی تنش‌آفرین، محکوم خواهد شد. بر اساس گزارش مرکز اطلاع‌رسانی کنگره، در متن این قطعنامه برای اشاره به خلیج‌فارس از عبارت مجعول رایج در برخی کشورهای عربی حاشیه جنوبی این آبراهه استفاده شده و از ایران به دلیل «عدم پایبندی به قوانین بین‌المللی دریانوردی و بی‌توجهی به قطعنامه‌های سازمان ملل متحد» انتقاد شده است. دلیل این انتقاد به حضور نظامیان ایران در آب‌های خلیج‌فارس گره زده شد و دقیقاً این‌گونه بیان شد: «عملیات نظامی ایران به گونه‌ای انجام می‌شود که تنش‌ها را افزایش می‌دهد، موجب لطمه زدن به ثبات شده، خطر اوج گرفتن ناخواسته تنش‌ها را افزایش داده و سبب بالا رفتن ریسک برای نیروهای مسلح ایالات متحده در فراسوی مرزها شده است.» که اقدام مداخله‌جویانه و وقیحانه آمریکایی‌ها با پاسخ قاطع و صریح فرمانده معظم کل قوا نیز همراه شد، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور با اشاره‌ای کنایه‌وار به شکست نیروهای نظامی آمریکا از انقلابیون کوبا و شکست عملیات آمریکایی‌ها علیه این کشور در این‌باره فرمودند: «اینکه امروز شما می‌بینید دشمنان حرف‌های بزرگ‌تر از دهان خودشان می‌زنند، همه‌اش قابل پاسخگویی است از سوی ملت ایران. می‌نشینند طراحی می‌کنند که ایران باید در خلیج‌فارس رزمایش نظامی نداشته باشد؛ چه غلط‌های عجیب غریبی! او از آن طرف دنیا می‌آید اینجا رزمایش راه می‌اندازد؛ شما اینجا چکار می‌کنید؟ خب بروید در همان خلیج خوک‌ها؛ بروید آنجاها و هر جا می‌خواهید رزمایش [کنید]. در خلیج‌فارس شما چکار می‌کنید؟ خلیج‌فارس خانه ماست. خلیج‌فارس جای حضور ملت بزرگ ایران است؛ ساحل خلیج‌فارس به‌اضافه سواحل زیادی از دریای عمان، متعلق به این ملت است؛ باید حضور داشته باشد، باید رزمایش کند، باید اظهار قدرت بکند.» بیاناتی که انتظار می‌رود در سخنان دیگر مسئولان کشور نیز تکرار شود.
اما چرا این سخنان آمریکایی‌ها به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست و باید با صراحت و قاطعیت در برابر آن موضع گرفت؟ جمهوری اسلامی ایران در جایگاه پرجمعیت‌ترین کشور همسایه این خلیج راهبردی، که یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین مناطق جهان به شمار آمده و گلوگاه انرژی جهان لقب گرفته است، بیشترین مرز را با این منطقه دارد. جمهوری اسلامی ایران 1400 کیلومتر مرز مستقیم و 400 کیلومتر مرز به واسطه جزایر قشم، کیش، تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی، خارک، هرمز و... با خلیج‌فارس و دریای عمان دارد و حضور در این دریا، به منظور حفظ امنیت و پاسداری از مرزهای کشور پهناور ایران، برای نیروهای نظامی جمهوری اسلامی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. اصلاً مگر می‌شود یک کشور را از حضور در آب‌های سرزمینی و مناطق پیرامونی‌اش منع کرد؟
اما نکته مهم‌تر و اساسی‌تر که لزوم اعلام موضع صریح در این‌باره را ضرورت می‌بخشد، اهداف شومی است که ایالات متحده آمریکا و هم‌پیمانانش از تصویب چنین موضوعاتی در سر می‌پرورانند. دو هدف عمده از اهداف جریان استکبار را می‌توان در دو بخش بیان کرد؛ اول آنکه از جمله اهداف همیشگی جریان استکبار و به ویژه مقامات آمریکایی (از جمله گزینه‌های روی میز مقامات آمریکا) حمله نظامی به کشور ما بوده و هست، سران آمریکا با توجه به کینه‌ای که از مردم ایران و نظام برآمده از انقلاب اسلامی ایران دارند، همواره به دنبال این موضوع بوده و هستند که با استفاده از قدرت سخت و از راه حمله نظامی، دوباره به ایران بازگردند و زمینه سوءاستفاده و استیلای خود بر این ملت را فراهم سازند، اما درس عبرت هشت سال دفاع مقدس برای جبهه استکبار و قدرت یافتن نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به واسطه تدابیر فرمانده معظم کل قوا، سبب شده که هیچ‌گاه جرئت عمل به چنین گزینه‌ای را به خود ندهند. با این حال آنها هرگز دست از تلاش برای تضعیف توان دفاعی ایران برنداشته و به طور دائم به دنبال آن هستند تا زمینه حمله نظامی را فراهم کنند و هیچ شک و تردیدی نیست که اگر روزی احساس کنند ایران توان مقابله جدی و حمله نظامی با آنها را ندارد، دست به ماشه می‌برند.
نکته دیگر که سبب شده است دشمنان ملت ایران دست به تصویب چنین موضوعاتی بزنند و تلاش کنند که فعالیت‌های ایران در سطح منطقه را کاهش دهند، گسترش تفکر مقاومت در سطح منطقه غرب آسیا است! اکنون با تقویت روابط میان ایران، لبنان، سوریه، روسیه عراق، یمن و... دشمن بیش از پیش نگران افزایش قدرت محور مقاومت و تفکر برآمده از انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا است و از این رو تلاش می‌کند با محدود کردن فعالیت‌های ایران در تمامی عرصه‌ها از عرصه سیاسی تا عرصه نظامی و... مانع از قدرت‌یابی روزافزون محور مقاومت و بیداری بیشتر در میان مسلمان شود، که البته بی‌شک تمامی این تدابیر و تلاش‌ها با شکستی سنگین روبه‌رو خواهد شد.

گزارش صبح صادق از فراز و نشیب‌های برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب
چهاردهم اردیبهشت‌ماه رئیس‌جمهور کشورمان به همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهردار تهران، شهر جدید رویدادهای فرهنگی کشور را به منظور آغاز بیست‌و‌نهمین فعالیت ناشران و عرضه محصولات جدید فرهنگی افتتاح کردند؛ جایی که به زعم کارشناسان تحول امیدوارکننده‌ای را در عرصه مستقل‌کردن عرضه محصولات و رویدادهای فرهنگی ایجاد کرد. البته برخی از غرفه‌داران مصلا را هنوز بهترین محل برای برگزاری چنین رویداد بزرگی می‌دانستند؛ چرا‌که به اعتقاد آنها بسیاری از بازدیدکنندگان با هدف سرگرمی و تفریح به مکان برگزاری بزرگ‌ترین نمایشگاه فرهنگی کشور آمده‌اند! اما برخی نظر دیگری داشتند و معتقد بودند، همین افراد به واسطه حضور در این نمایشگاه ناخودآگاه با کتاب انس گرفته و برای کودکان‌شان هم که شده، یک یا دو جلد کتاب می‌خرند. 
در ادامه گزادش خبرنگار صبح صادق را در بازدید از شهر جدید رویدادهای فرهنگی خواهید خواند.

شلوغی و معطلی مردم در مترو
شهر آفتاب به منظور تمرکززدایی و حل مشکلات ترافیکی، عبور و مرور و آلودگی هوایی که از زمان برگزاری نمایشگاه‌ها در مصلای تهران و نمایشگاه بین‌المللی تهران وجود داشت، ساخته شد. که در اتوبان خلیج‌فارس، روبه‌روی حرم امام خمینی(ره) قرار دارد. در بازدید از این مکان وقتی که شرایط برگزاری را از مردم جویا شدیم، آنها به اتفاق یکی از مشکلات اساسی بازدیدکنندگان را مشکل رفت‌و‌آمد می‌دانستند. البته این مشکل با مترو و درنظر گرفتن ایستگاه ویژه‌ای با عنوان شهر آفتاب تا حدودی برطرف شد. البته مردم این گلایه را هم داشتند که از یک طرف هر 15 دقیقه یک قطار برای بازگشت وجود دارد و از طرف دیگر در مدت برگزاری نمایشگاه، شلوغی مترو سرسام‌آور و ناراحت‌کننده است.

جابه‌جایی بازدیدکنندگان با خودروی برقی 
یکی از امکانات بسیار خوبی که مسئولان برگزاری نمایشگاه برای بازدیدکنندگان در نظر گرفته بودند، خودروهای برقی بود که به تعداد زیاد وظیفه جابه‌جایی بازدیدکنندگان را از ایستگاه شهر آفتاب تا سالن‌های نمایشگاه برعهده داشتند. 

شهر آفتاب شبیه برج میلاد!
شهر آفتاب معماری مدرن و زیبایی دارد که حس خوبی را به هنگام حضور در آن به بازدیدکنندگان منتقل می‌کند. سالن‌های اصلی فضای بزرگ و گیرایی دارند؛ این سالن‌ها به سالن‌های سه قلو مشهورند و از معماری زیبا و آشنایی برخوردارند؛ که متعلق به ناشران عمومی است. اینکه می‌گوییم معماری آشنا، از آن روست که معماری و طرح‌های روی سقف این سالن‌ها ما را به یاد برج میلاد می‌اندازد.

فضای سبز و فضاسازی کاملاً ایرانی
فضای سبز از ویژگی‌هایی که در همه جای شهر آفتاب به چشم می‌خورد؛ همان نکته‌ای که غفوری‌فرد، نماینده مجلس شورای اسلامی در هنگام بازدید از نمایشگاه کتاب به ما گفت و اشاره کرد، این فضاسازی‌ها از الگوی ایرانی ساخت باغ، حوض و حوضچه بهره می‌برند.

شهر آفتاب تجربه‌ای برای بهتر شدن
به گفته‌ غفوری‌فرد شهر آفتاب مجموعه‌ای است که با هدف انتقال نمایشگاه‌های تهران به خارج از شهر و رفع مشکل همیشگی ترافیک در تهران در زمان برگزاری نمایشگاه ساخته‌ شده است. این نمایشگاه هنوز برای رسیدن به کمال به زمان نیاز دارد و قطعاً با توجه به تجربیاتی که برگزارکننده‌های آن از نمایشگاه آفتاب به دست می‌آورند، برای نمایشگاه‌های بعدی با این مشکلات رو‌به‌رو نخواهیم بود. ضمن اینکه محلی که برای این شهر در نظر گرفته شده، از نظر سهولت دسترسی از تمام مناطق تهران و شهرستان‌ها مناسب‌تر است.

14 هزار نسخه و صف اول پرفروش‌ترین
در بازدید از نمایشگاه با فاضل نظری هم‌کلام شدیم؛ او آمده بود تا در جشن امضای چاپ ششم مجموعه شعر خود به نام «کتاب» که با فروش بیش از 14 هزار نسخه در زمره پرفروش‌ترین آثار نمایشگاه امسال قرار داشت، شرکت کند. مجموعه «کتاب» پنجمین دفتر شعر نظری، شامل 40 غزل با مضامین عاشقانه، عارفانه و اجتماعی است. 

آفتاب تخصصی بهتر از مصلای غیرتخصصی
فاضل نظری از محل برگزاری و شرایط نمایشگاه امسال رضایت داشت و می‌گفت: هرکاری برای شروع یک اِنِرسی در حال سکون دارد؛ در واقع خوب بوده و می‌تواند به تعالی بیشتری دست پیدا کند. قطعاً مسئولان در شهر آفتاب با یک کار تخصصی و کارشناسی‌شده نشان دادند که در گذشته به جهت برپایی غیرتخصصی نمایشگاه کتاب در مکان‌های دیگر، شاهد این روزهای خوب برای کتاب، ناشران و مجموعه نویسندگان نبودیم.
وی ترویج فرهنگ کتابخوانی را در این‌گونه فضاها و استمرار کارهای تبلیغی همراه با عرضه کتاب با قیمت‌های مناسب‌تر به مردم را امکان‌پذیر دانست.

روسیه میهمان ویژه نمایشگاه بیست‌و‌نهم
بیست‌ونهمین نمایشگاه کتاب تهران 2400 ناشر داخلی و 300 ناشر خارجی را به خود دید؛ سازه‌های تخصصی و فضای زیبای فرهنگی آفتاب 2500 غرفه را در بخش‌های بین‌الملل(لاتین و عربی)، کودک و نوجوان، آموزشی، دانشگاهی و ناشران عمومی در معرض بازدید مردم قرار داد. میهمان ویژه نمایشگاه امسال فدراسیون روسیه بود و 9 استان توانمندی‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی خود را با هدف ارتقای کمّی و کیفی فرهنگی کشور شرح دادند. 

«فردا برای خواندن دیر است»
 راهی مناطق محروم
بیست‌و‌نهمین دوره نمایشگاه کتاب شعار معناداری را هم یدک می‌کشید که وقتی با مسئولان برگزاری آن، به ویژه مسئول کمیته اجرایی و تشریفات صحبت ‌کردیم، به ما گفتند که شعار «فردا برای خواندن دیر است» در خرید کتاب و ارسال رایگان آن به مناطق محروم به منصه ظهور می‌رسد. تصمیمی که در برگرداندن 50 درصد هزینه اجاره‌بهای غرفه‌ها به ناشران و مسئولان غرفه‌ها با خریدن کتاب جبران می‌شود. البته در کنار برگزاری نشست‌ها و جاذبه‌های فرهنگی دیگر این شیوه حمایت از ناشران شرکت‌کننده، خود اقدام تبلیغی مفیدی به شمار می‌آید.

افزایش 30 درصدی فروش!
رضوانی، رئیس کمیته اجرایی و تشریفات نمایشگاه به تسهیلات ویژه 20 هزار میلیاردی وزارت ارشاد برای مجموعه‌های آموزشی کشور اشاره کرد و گفت: با این تمهید به‌جا و ویژه، وزارت ارشاد ترویج فرهنگ کتابخوانی را در نمایشگاه امسال به طور جدی دنبال کرد، تا جایی که در نمایشگاه امسال 30 درصد افزایش فروش و استقبال‌کننده داشتیم.

هواشناسی اشتباه و اظهارنظر غیرمنصفانه
یکی از حاشیه‌های مهمی که محل برگزاری و شرایط مدیریت نمایشگاه را تحت‌الشعاع قرار داد، آب‌گرفتگی چند روز گذشته نمایشگاه بود که بسیاری از غرفه‌داران هم نسبت به مدیریت نامناسب آن گلایه داشتند. روزی که رضوانی می‌گوید: هواشناسی تشخیص مناسبی نداده بود و اگر از چنین بارندگی اطلاع داشتیم، حتماً تمهید ویژه‌ای در نظر گرفته می‌شد، اما اینکه بسیاری می‌گویند محل برگزاری نمایشگاه استانداردهای لازم را نداشته است که این خسارت جزئی به بخش آموزشی وارد شده، کاملاً غیرکارشناسی اظهارنظر می‌کنند؛ لازم است بگویم این اتفاق واقعاً غیرمنتظره بود!

فاتحان همسایه روسیه
در نمایشگاه امسال موضوعات مربوط به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هم رونق خوبی داشتند؛ چرا‌که غرفه‌های متعددی به مجمع ناشرین انقلاب اسلامی و مجمع ناشرین دفاع مقدس، مانند روایت فتح، فاتحان، دارخویین و انتشارات سوره مهر اختصاص داده شده بود و کار ویژه‌ای با عنوان معرفی مدافعان حرم در نمایشگاه امسال،  صورت گرفته بود. البته جالب بود که فاتحان در همسایگی غرفه روسیه(بازار جهانی) قرار داشت که از این نظر، مردم بیشتری استقبال کردند و یک بار دیگر فضای جبهه، ایثارگری و روحیه شهادت‌طلبی برای مخاطبان زنده شد.
حضور بیستم «عباس دست طلا» در آفتاب
نکته جالب و قابل توجهی که در بخش غرفه‌های دفاع مقدس توجه بسیاری را به خود جلب کرد، عرضه چاپ بیستم «عباس دست طلا» بود؛ چرا که کتاب «عباس دست طلا» از جمله آثار خاطره‌نگاری و مستند ادبیات دفاع‌مقدس است که انتشارات فاتحان آن را تجدید چاپ کرده است؛ این همان اثری است که چاپ دومش با تقریظ حضرت آقا به چاپ رسید. 

ناشران دانشگاه‌های معتبر خارجی
کتاب‌های کدام دانشگاه‌های خارجی در نمایشگاه تهران عرضه شد؟ ناشران دانشگاه‌هایی، همچون هاروارد، کالیفرنیا، کلمبیا، یَیل، شیکاگو و پرینستون از آمریکا و ناشر دانشگاه ادینبورگ از انگلستان، از جمله ناشران دانشگاه‌های معتبری هستند که کتاب‌های آنها در نمایشگاه امسال کتاب تهران عرضه شد.

رونمایی فرهنگ‌ کارت در نمایشگاه
«فرهنگ کارت» اقدام مشترکی بود که با همکاری بانک ملت، مؤسسه حامی مهر بانو، بیمه مرکز فناوری‌های اطلاعاتی رسانه‌ای، بستر لازم را برای گسترش فرهنگ دیجیتال فراهم کرد. «فرهنگ کارت» شروعی برای برنامه‌ریزی در حوزه ارتقای هنجارهای استفاده از فضای دیجیتال است. در واقع، افراد با در اختیار داشتن فرهنگ ‌کارت می‌توانند از خدمات کارت اعتباری، رفاهی و گردشگری، مشاوره آموزش مجازی، ضرورت بیمه، سامانه سهام، طرح ملی مهربانو،  یارانه فرهنگی و... بهره‌مند ‌شوند.

نگاه ویژه به کودکان کار در نمایشگاه کتاب
اتفاق جالب دیگر نمایشگاه امسال، حضور جمعیت دفاع از كودكان كار و خیابان که سازمانی غیر دولتی به شمار می‌آید، بود که با شعار «لغو کار کودک همین امروز ممکن است» فعالیت می‌کرد.  هدف از تأسيس جمعيت دفاع از كودكان كار، تلاش به منظور محو كامل كار، بهره‌کشی و هرگونه سوء‌استفاده از كودكان و احقاق حقوق و شرایط زندگی انسانی و برابر برای تمامی كودكان جهان است. افزون بر این، در نمایشگاه کتاب تهران مجموع آرزوها و ترس کودکان از کار در یک کتاب جمع‌آوری شد و بسته‌هایی شامل نقاشی کودکان کار و لیوان‌هایی که نقاشی‌های این کودکان بر روی آن چاپ شده بود، به نفع کودکان کار به فروش رسید.

تقدیر از ۱۲ غرفه برتر در آیین اختتامیه
آیین اختتامیه بیست‌و‌نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ۲۵ اردیبهشت و با معرفی غرفه‌های برتر این دوره در مراسمی با حضور رئیس مجلس شورای اسلامی در شهر آفتاب برگزار شد که طی آن از ۱۲ غرفه برتر نمایشگاه بیست‌و‌نهم تقدیر به عمل ‌آمد.


گزارشی از افتتاح دفتر فعالان رسانه‌ای هفته‌نامه صبح صادق
افتتاح دفتر فعالان رسانه‌ای هفته‌نامه صبح صادق دوشنبه گذشته ۲۰ اردیبهشت ماه با حضور معاون سیاسی سپاه و جمعی از مسئولان نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه، مسئولان بسیج رسانه و کارکنان هفته‌نامه صبح صادق همزمان با اعیاد مبارک شعبانیه و روز پاسدار برگزار شد. از مهم‌ترین دغدغه‌هایی که پیش از تأسیس این دفتر مطرح بود، انتخاب نامی برای آن بود که بهترین انتخاب از نظر همکاران، نام شهید عارف و سالک احمد نیّری، راوی دوران دفاع مقدس و عضو دفتر سیاسی سپاه بود.
 هماهنگی‌ها برای برگزاری مراسم افتتاح انجام شد و همه منتظر این اتفاق مبارک بودند. 

انتظار برای رسیدن میهمان‌ها
همه مقدمات برگزاری مراسم آماده است، همه منتظر حضور میهمان‌ها هستند، اما به دلیل تأخیر برخی از میهمان‌ها، ساعت مراسم کمی به تعویق افتاد. بالاخره انتظارها به پایان رسید و همه از راه رسیدند. به رسم افتتاح روبان در ورودی پایگاه به دستان سردار سنائی‌راد قیچی شد و همه با ذکر صلوات وارد دفتر بسیج شدیم.
وقتی جانشین به جای رئیس می‌آید
مراسم با قرائت قرآن و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد، سردار سنائی‌راد سخنران اول جلسه بود، متوجه شدیم مسئول بسیج رسانه، مسعود بصیری، به دلیل همزمانی جلسه مجمع عالی بسیج موفق به حضور در مراسم نشده و جانشین او برادر ابراهیم گرمابدری در مراسم حضور دارد. پس از اینکه علی حیدری، جانشین سردبیر صبح صادق به میهمانان و شرکت‌کنندگان خیرمقدم می‌گوید، سردار سنائی‌راد سخنرانی خود را شروع می‌کند و سعی دارد سخنان خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن بیان کند. او از برکت نام شهید احمد نیّری می‌گوید و در رابطه با عمل بسیجی و انقلابی، به ویژه در حوزه رسانه. پس از سردار، برادر گرمابدری، جانشین سازمان بسیج رسانه به پشت تریبون می‌رود و از وضعیت بسیج رسانه در کل کشور و تهران گزارشی ارائه می‌دهد. 

صبح صادق نشریه انقلابی
ابراهیم گرمابدری ابراز خوشحالی می‌کند که در این نشریه حضور به هم رسانده و هفته‌نامه صبح صادق را یک نشریه انقلابی معرفی می‌کند. او تأکید دارد که صبح صادق می‌تواند کمک خوبی به بسیج رسانه برای انجام رسالت‌هایش باشد.

وقتی فرمانده حکم می‌گیرد
حالا سخنرانی‌ها تمام شده و نوبت قرائت حکم است. مسئول نیروی انسانی بسیج رسانه به جایگاه می‌آید و حکم را چنین قرائت می‌کند؛ «برادر بسیجی جناب آقای علی حیدری...» جانشین سردبیر هفته‌نامه صبح صادق منتخب به سکانداری دفتر بسیج رسانه هفته‌نامه انقلابی صبح صادق شده است.

مجلس‌گرمی سید سقا
در همین گیر و دار سیدسقا که اغلب برای برپایی نماز جماعت حول‌وحوش اذان ظهر در نشریه حضور می‌یابد از راه می‌رسد و سریع وارد مراسم شده و مجلس‌گرمی می‌کند. سیدفضل‌الله محمدی معروف به سید سقاست. او از جمع، چندین صلوات می‌گیرد و البته تبریک اعیاد شعبانیه او با دادن عیدی تکمیل می‌شود و او اسکناس‌های سبز 20 تومانی‌اش را به همه عیدی می‌دهد.
«عارفانه» را بخوانید
مجری در خلال برنامه‌ها پشت تریبون می‌رود و هر بار مطلبی را بیان می‌کند، اما لازم است تا در رابطه با شهیدی که این پایگاه به نام او متبرّک شده هم توضیحی دهد؛ لذا بخشی از خاطرات این شهید را که در قالب کتاب عارفانه نوشته و منتشر شده است، می‌خواند و البته بخشی کوچک از یک ماجرا را و حضار را به خواندن عارفانه که در پایان مراسم به عنوان هدیه فرهنگی به شرکت‌کنندگان اهدا می‌شود، دعوت می‌کند.

هدیه صبح صادق به بسیج رسانه
در ادامه برنامه علی قاسمی، سردبیر هفته‌نامه صبح صادق و رئیس مرکز مطالعات سیاسی معاونت سیاسی سپاه مجموعه ۹ جلدی دایره‌المعارف فتنه ۸۸ که محصول تلاش کارشناسان معاونت سیاسی سپاه و مؤسسه فرهنگی صبح حضور امید است را به رسم یادبود و در قالب یک هدیه فرهنگی به ابراهیم گرمابدری به عنوان نماینده سازمان بسیج رسانه اهدا می‌کند.

و اما شهید نیّری
شهید احمدعلی نیری در تابستان 1345 در روستای آینه‌ورزان دماوند چشم به جهان گشود. از همان زمان کودکی به رعایت حق‌الناس و برپایی نماز اول وقت بسیار حساس بود. در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان می‌داد. پرهیز از یک صحنه گناه او را به عرش برد، همه می‌دانستند که اگر در مقابل او غیبت کسی را بکنند با آنها برخورد سختی خواهد کرد.
او یکی از شاگردان خاص آیت‌الله حق‌شناس بود. آن هنگام که این استاد برجسته اخلاق، برای تشییع پیکر احمدعلی به مسجد امین‌الدوله آمده بود، کرامات و خاطرات عجیبی از این بنده مخلص خدا بیان کرده و درباره او اظهار داشت: «آه آه، آقا، در این تهران بگردید ببینید کسی مانند این احمدآقا پیدا می‌شود یا نه؟!»
او سال 1362 وارد سپاه شده و در سمت راوی در دفتر سیاسی سپاه مشغول می‌شود و در نهایت سال 1364 به فیض عظیم شهادت می‌رسد.

نگاهی به فیلم «رسوایی 2» به کارگردانی مسعود ده نمکی
 آخرالزمان، یکی از محبوب‌ترین موضوعات در سینمای روز جهان است. هر سال، تعداد زیادی از فیلم‌های هالیوودی با این موضوع ساخته شده و به نمایش درمی‌آیند. زلزله‌های مهیب و نابودکننده، طوفان‌ها و سیل‌های بنیان‌کن، انفجار بمب‌های هسته‌ای و دنیایی تیره و تار و نابود شده و آدم‌هایی که میان مرگ و زندگی و امید و ناامیدی، معلق هستند! اینها از جمله تصاویر و ماجراهای مشترک اغلب فیلم‌های آخرالزمانی است؛ فیلم‌هایی که البته از موضوع و محتوایی پر از خرافه و جادو و فریب هم سرشار هستند. متأسفانه با وجود پررنگ بودن مایه‌های آخرالزمانی در فرهنگ و اعتقادات ما، اما فیلم‌هایی که به این گونه موضوعات بپردازد بسیار اندک هستند.
 فیلم «رسوایی 2» به کارگردانی مسعود ده‌نمکی، یکی از معدود آثاری است که با دستمایه قرار دادن این اعتقادات، ساخته شده و به نمایش درآمده است. محور اصلی مضمون این فیلم، اعتقاد به هجوم حوادث آخرالزمانی در نتیجه فراگیر شدن گناه، به ویژه نزد مسئولان و دولتمردان است. داستان این قسمت از رسوایی، برخلاف روال معمول و مرسوم فیلم‌های دنباله‌دار، در ادامه داستان قسمت اول این فیلم نیست. البته، این بار هم شخصیت محوری فیلم، حاج‌یوسف با بازی اکبر عبدی است؛ شخصیتی که گویی از افسانه‌ها برآمده است و رنگ و بوی بسیاری از عرفا و روحانیون بزرگ تاریخ را دارد. او این بار بیشتر به درون جامعه می‌رود و با مردم، بیش از گذشته در ارتباط است. اما هشدار حاج‌یوسف، این بار خطاب به مسئولان است. داستان فیلم «رسوایی 2» به سیاق سایر فیلم‌های آخرالزمانی در یک شهر خیالی می‌گذرد. هر چند این شهر واقعی نیست، اما نشانه‌ها و مناسباتش به واقعیت شباهت دارد؛ بانک‌های خصوصی با انواع جایزه‌های رنگارنگ و پرداخت سودهای کلان، تابلوهای مختلف تبلیغاتی، جامعه‌ای که در ظاهر پیشرفت می‌کند، اما در باطن، درجا می‌زند! در این میان، یک روحانی بصیر و آگاه، هشدار می‌دهد که اگر مسئولان دولتی به خودشان نیایند و کاری نکنند، زلزله‌ای در راه خواهد بود. فیلم «رسوایی 2» با لحنی ژورنالیستی که گاه به گزارش‌های تلویزیونی و خبری شباهت می‌یابد، برخی از کژتابی‌های اجتماعی و اخلاقی را در قالب یک قصه فانتزی به تصویر کشیده است. سرمایه‌داری، نزول‌خواری، آقازاده‌ها، جنگ فقر و غنا و مسئولانی که دور از مردم زندگی می‌کنند، همه با نهیب تند این فیلم روبه‌رو هستند. فیلم جدید ده نمکی، یک بیانیه اعتراضی نسبت به بی‌عدالتی و بی‌توجهی به احکام اسلامی در عرصه اقتصادی است؛ مضمونی که تبدیل آن به یک فیلم دراماتیک، بدون سقوط به ورطه سیاه‌نمایی، کار دشواری است. اما ده‌نمکی از پس آن برآمده است.
ویژگی اصلی فیلم «رسوایی 2» جلوه‌های ویژه کم‌نظیر آن است. در سکانس‌های وقوع زلزله، صحنه‌هایی خارق‌العاده و حیرت‌انگیز به نمایش درمی‌آید. بسیاری از مردم تهران، گاهی در خیال خود، وقوع یک زلزله سهمگین در این کلان‌شهر را تصور می‌کنند. ده‌نمکی در فیلم جدید خود، به همه این تخیلات و تصورات رنگ واقعیت زده است. این فیلم هر چند به طور خیالی، جزئیات یک زلزله بزرگ و ویران شدن سازه‌های شهری را نمایش می‌دهد. فیلم از این نظر «رسوایی 2»، بیشتر شبیه فیلم «2012» است. تصاویر آخرالزمانی و مهیب فروریختن و در هم کوبیده شدن زمین، گرچه به کمک نرم‌افزارهای رایانه‌ای پدید آمده‌اند، اما واقع‌گرا و باورپذیر هستند و تصنعی بودن آنها چندان توی ذوق نمی‌زند. به هر حال، این اولین تجربه سینمای ایران در زمینه بازسازی حوادث طبیعی بزرگ و ویران‌کننده به وسیله افکت‌های رایانه‌ای است. طبق رسم مألوف، همیشه اولین کار، سخت و پراشکال است. با این حال به نظر می‌رسد که ده‌نمکی از پس این آزمون برآمده است و توانسته گام بلندی را در سینمای ایران بردارد. «رسوایی 2» از معدود فیلم‌های ایرانی است که مثل فیلم‌های هالیوودی، مناسب پرده سینماست. واقعیت این است که بیشتر فیلم‌های ایرانی، برای قاب تلویزیون مناسب هستند و تماشای آنها روی پرده سینما با قاب تلویزیون، تفاوت چندانی نمی‌کند، اما تفاوت «رسوایی 2» با بسیاری از فیلم‌های سینمای کشورمان همین نکته است که تأثیر آن بر پرده سینما با تماشای آن از طریق تلویزیون بسیار متفاوت است. جلوه‌های ویژه و صحنه‌های بازسازی شده زلزله و تخریب شهر، تنها روی پرده سینما مخاطب را دچار حیرت و درک زیبایی‌شناختی می‌کند. 
روایت فیلم «رسوایی 2» مثل فیلم‌های قبلی ده‌نمکی، همچنان بر مدار غریزه می‌گردد. تقریباً خیلی از شاخصه‌های مهم داستان‌پردازی سینمایی براساس اسلوب‌های کلاسیک و آکادمیک فیلمنامه‌نویسی در این فیلم رعایت نشده است. خبری از شخصیت‌پردازی و خورده‌روایت و پرده‌های مختلف داستانی نیست. به بیان دیگر، ما با یک قصه کوتاه فانتزیک روبه‌رو هستیم که بخش زیادی از آن را گفت‌وگوی شخصیت‌ها و همچنین جلوه‌های ویژه پر کرده است. به همین دلیل از نظر داستانی، نمی‌توان به این فیلم نمره چندان خوبی داد، هر چند که قصه گرم و پرفراز و نشیب و درگیرکننده فیلم، کمبودهای فنی و تکنیکی داستان فیلم را جبران کرده است.