* از نظرشما انقلابی و انقلابیگری چه تعریفی دارد؟
نبوی: به نظر میآید که اگر ما بخواهیم تعریف جامعی از انقلاب و انقلابیگری داشته باشیم، باید بگوییم کسی که خودش را پیرو نهضت حسینی بداند و از منتظران مهدی موعود(عج) باشد،این فرد دیگر هیچوقت محافظهکار، سازشکار و بیتفاوت نمیشود. کسی که از یک سو بر نهضت امام حسین(ع) تکیه میزند و از سوی دیگر منتظر آن آقایی است تا میآید که جهان را مملو از عدل و داد و پیشرفت کند؛ به نظر من این تعریف یک انقلابی است. یعنی از نظر فکری، اعتقادی و عملی، هم معتقد به قیام حسینی و هم منتظر واقعی باشد. از سوی دیگر عملاً هم زندگی شخصی و روابط اجتماعیاش را طوری تعریف کند که این دو پدیده با یکدیگر مطابقت داشته باشند.
کواکبیان: حضرت امام(ره) در وصیتنامه سیاسی- الهیشان از سه نظر انقلاب را مورد بررسی قرار دادند؛ البته ایشان بر روی دو نظر تأکید کردند؛ یکی حضور گسترده، منسجم و متحد مردم پای انقلاب؛ دیگری هم انگیزه الهی، اسلام و قوانین شریعت که باعث ایجاد انقلاب شد. اما عامل سوم که موضوع مورد بحث ما نیز است موضوع رهبری امام خمینی(ره) است که عامل اصلی پیروزی انقلاب به شمار میآید؛ لذا اگر بخواهیم انقلابی و انقلابیگری را تعریف کنیم باید بگوییم کسی که به نظام و تحقق احکام شریعت الهی اعتقاد دارد، باید یک اعتقاد جدی و راسخ هم به نقش، جایگاه و موقعیت مردم در نظام و انقلاب داشته باشد؛ یعنی اگر ما طرفدار مردم باشیم ولی اعتقادی به رهبری و اسلام نداشته باشیم، قطعاً روحیه انقلابی و انقلابیگری در ما وجود ندارد. البته، ممکن است برخی هم تند برخورد کنند و انقلابیگری را با این دید اشاعه دهند؛ اما انقلاب اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران معنا دارد و روحیه انقلابی، یعنی باور عمیق به تحقق اسلام! در عین حال اگر کسی اسلام و رهبری را قبول داشته باشد، اما نقشی برای مردم قائل نباشد، انقلابی نیست؛ چراکه انقلابی کسی است که دو اصل اسلامیت و جمهوریت نظام را توأمان پذیرفته و بر مبنای این اقدامات خودش را شکل داده باشد؛ لذا من معتقدم نه آنهایی که پشتِ سر اسلام سنگر میگیرند و علیه مطالبات، تقاضاها و خواستههای مشروع مردم موضعگیری میکنند، انقلابیاند و نه کسانی که بر سر مردم و خواستههای آنها سنگر میگیرند، اما اعتقادی به احکام الهی و شریعت ندارند. هر دوی اینها در مفهوم انقلاب اسلامی، انقلابی نیستند.
*انقلابی ماندن در قاموس جریانی شما چه جایگاهی دارد؟
نبوی: با همان تعریفی که از پیش داشتم هیچکس نباید فکر کند که رسالت و مأموریتش پایان یافته است؛ یعنی تا ظلمی در نقطهای از کره ما وجود دارد، تا تبعیضی هست، تا گرسنهای وجود دارد، تا کسانی هستند که از نظر فرهنگی مستضعف هستند، ایجاب میکند که انسان به وظیفه انقلابیاش عمل کند؛ یعنی به صورت فردی، جمعی و داخل و خارج از کشور جهادگونه تلاش کند برای اینکه وعدههای حکومت حضرت مهدی(عج) که امنیت و صلح جهانی و پیشرفت همهجانبه علمی است تحقق پیدا کند و همچنین پدیده معنویت و اخلاق گسترش یابد.
کواکبیان: علت محدثه انقلاب علت مبقیه انقلاب هم است؛ یعنی کسی که به خدا و مردم باور داشته باشد، انقلابی مانده است. انقلابیماندن یعنی همان انگیزههای ایجاد انقلاب و حفظ و تداوم حرکت انقلابی را حفظ کردن! برخی فکر میکنند چون انقلاب شده و ما پیروز شدیم دیگر با مردم کاری نداریم؛ ولی ما میبینیم در سختترین شرایط جنگی هم امام خمینی(ره) به برگزاری انتخابات باور داشتند. رأی مردم را زینتی نمیدانستند و حتی میفرمودند میزان، رأی ملت است و همهجا براساس رأی مردم و جمهوریت سخن میگفتند. حتی در بهشت زهرا(س) گفتند چون مردم بنده را قبول دارند، من تو دهن این دولت میزنم و چون مردم از بنده پشتیبانی میکنند، من دولت تعیین میکنم. در واقع انقلاب بدون در نظر گرفتن مطالبات، خواستهها و نقش مردم، معنا ندارد. کما اینکه انقلابی ماندن بدون اعتقاد عمیق و راسخ به اسلام بیمعنا است.
*رهبر معظم انقلاب جایی فرمودند که من دیپلمات نیستم، من انقلابیام، به نظر شما آیا انقلابی ماندن با نگاه دیپلماتیک تناقض دارد؟
نبوی: به این بستگی دارد که دیپلمات بودن یا دیپلماتیک بودن را چطور معنا کنیم. یک وقت دیپلماسی را در عرف حضرت امام(رحمتالله علیه) و امام خامنهای(مدظلهالعالی) تعریف میکنیم این گونه میشود که دیپلمات ما باید یک آرمانگرای واقعبین باشد، همانطوری که حضرت امام(ره) بودند. سرشناسترین شخصیتهای منصف جهان هم میگفتند که حضرت امام(ره) آرمانگرایی است که در عین حال به واقعیتها هم توجه دارد. رهبر معظمانقلاب هم همین نگاه را دارند. یک دیپلمات انقلابی در عین اینکه واقعیتها را خوب میشناسد، هیچگاه آرمانهایش را فراموش نمیکند و برای تحقق آرمانهایش از هیچ تلاشی دریغ نمیورزد. در حد اینکه یک بسیجی باشد همه امکانات خود را به کار میگیرد تا آرمانهایش محقق شوند. به یقین چنین انسان و دیپلماتی جهان و پیچیدگیهای آن را خوب میشناسد و به اندازه کافی بصیرت دارد و همچنین هوشیار است در مذاکرات و گفتوگوهایش بتواند بر روی همین مرزها و خطوط آرمانگرایی با توجه به واقعیات حرکت کند.
کواکبیان: تعبیری که رهبر معظم انقلاب به کار بردند که من انقلابی هستم و دیپلمات نیستم؛ این مفهوم را داشت. به این معنا که جایگاه رهبری انقلاب به طور قطع با جایگاه افراد دیپلمات متفاوت است؛ در واقع، ایشان از موضع رهبری انقلاب سخن میگویند، منتها دیپلمات باید کار دیپلماسی کند. نه به مفهوم اینکه دیپلمات باید انقلاب را فراموش کند، یا مطالبات مردم و انگیزههای اسلامی را در خودش پرورش ندهد؛ بلکه جایگاهها تفاوت دارد. دیپلمات کسی است که باید منافع ملی را در راستای همان انگیزههای الهی و مردمی پیش ببرد، اما به طور حتم لحن یک دیپلمات با لحن رهبری متفاوت است.
*پس از گذشت چهار دهه از انقلاب، آیا حضرت عالی هنوز هم حفظ روحیه انقلابی را ضروری میدانید؟
نبوی: تا زمانی که ما آقا امامزمان(عج) را زیارت نکنیم باید روحیه انقلابی داشته باشیم. ایشان هم که زیارت کنیم در رکاب ایشان را هم باید همین روحیه را حفظ کنیم.
کواکبیان: روحیه انقلابی صرفاً به این مفهوم نیست که پرخاشگرانه، آشوبگرانه و تنشزا در عرصه روابط بینالملل و یا در صحنههای داخلی اقدام کنیم. انقلابی یعنی اعتقاد به رأفت، رحمت و عظمت اسلام. انقلابی یعنی اینکه ما بپذیریم که باید در جهت مردم و خواستههای آنها اقدام کنیم؛ لذا روحیه انقلابی با این تفسیر اشکالی ندارد.
*تعریف شما از مدیریت جهادی و انقلابی چیست؟
نبوی: به تعبیر دیگر، یک مدیر جهادی و انقلابی یک بسیجی است؛ یعنی تمام امکانات مادی، معنوی، علمی و تجربی خودش را به کار میگیرد برای اینکه آن اهداف ترسیم شده برای یک مدیر را به خوبی و با کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه تحقق ببخشد؛ یک چنین مدیری «توکل بر خدا» باید در صدر ویژگیهایش باشد. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند به عقبه قدرت و حکمت الهی وصل باشد و هیچ وقت کم نیاورد در صحنههای سختی که پیشرو دارد و نیتش را خالص کند؛ چون تفاوت جهاد در ادبیات جهادی و انقلابی این است که نیت فرد باید خالص و تنها برای خدا باشد، نه برای خودنمایی و مالاندوزی و قدرتطلبی! بلکه با نیت خالص بخواهد که رضایت خدا را جلب کند. وقتی گفتیم همه امکانات را به عنوان بسیج به کار میبندد، باید خودش در کاری که انجام میدهد و آن قسمتی را که مدیریت میکند تخصص، اجتهاد و علم داشته باشد و آخرین دستاوردهای علمی را استفاده کند و خودش را همیشه به روز نگه دارد. یعنی باید همیشه از مشورت با دانشمندان بهره بگیرد و این را جزء یکی از ضرورتهای مدیریتش بداند. مدیر جهادی یک مدیر مردمی تمامعیار است؛ به عبارتی، باید بیشترین سهم را برای مشارکت در انجام کارها قائل باشد. در حقیقت، خودش مدیریت کند و به همه همکارانش ارزش و نقش بدهد تا آنها هم احیا شوند. تا آنجا که ممکن است کل ظرفیت جامعه، مردم و نهادهای مردمی را به کار بگیرد. مدیری جهادی در کار احساس خستگی نمیکند؛ کمال نظم را رعایت میکند و در قاموس او کارهای ناممکن و نشدنی وجود ندارد.
کواکبیان: مدیریت جهادی این نیست که ما بیاییم حاکمیت قانون را نقض کنیم، بلکه مدیریت جهادی در چارچوب قانون، جهادگرانه تلاش کردن، شب و روز را نشناختن و واقعاً در خدمت مردم بودن است. اما برخی این تصور را دارند که در مدیریت جهادی باید قانون را دور بزنند که این تفسیر نادرستی است.
*یک فرد انقلابی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
نبوی: همانطور که گفته شد به نهضت حسینی و مکتب انتظار پایبند باشد و در زندگی شخصی و اجتماعیاش این ویژگیها ظهور داشته باشد؛ یعنی ما واقعاً ببینیم که او متوسل به ائمه معصوم(علیهمالسلام) است و اگرچه امام زمانش ظاهر نیست، ولی او را حاضر میداند؛ از او مدد میگیرد و هیچوقت در قامت یک آدم منتظر از پا نمینشیند. محافظهکاری را پیشه نمیکند. راضی به وضع موجود نیست؛ همیشه میخواهد هر روزش بهتر از روز پیش باشد. میخواهد هر روز خودش، خانوادهاش، جامعهاش و جامعه جهانی بهتر از گذشته باشد و یک قدم شرایط را آمادهتر کند برای اینکه مهدی موعود تشریففرما شوند.
کواکبیان: فردی انقلابی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران اعتقاد عمیق به تحقق اسلام و منویات رهبری داشته باشد و در جهت تأمین خواستهها و تقاضاها و رفع دغدغههای مردم گام بردارد.