ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب در گفت‌وگوی صبح صادق با دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی
ریزش‌ها هنوز هم ادامه دارند؛ کسانی که در مقاطع مختلف با ضدانقلاب مقابله می‌‌کردند، امروز به دلیل زیاده‌خواهی‌ها گرفتار مشکلاتی شده‌اند. تا وقتی خط حق وجود دارد ما نباید از ریزش‌های این دسته از افراد تعجب کنیم! اما انقلاب اسلامی رویش‌های تأثیرگذاری هم معرفی کرده که نمونه بارز آن جوانان مدافع حرم است که در میدان نبرد با تکفیری‌ها‌ برای دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی سلحشورانه گام برمی‌دارند. دشمن تلاش دارد این روح انقلابی را از ارکان نظام، خاصه مجلس و حوزه‌های علمیه بگیرد؛ باید در مقابل این طرز تفکر تمام‌قد بایستیم.
در آستانه سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(ره) به سراغ دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع) رفتیم و با وی درباره ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب اسلامی و ویژگی‌های مجلس و حوزه علمیه انقلابی مصاحبه‌ای داشتیم. در ادامه مشروح این گپ و گفت خواندنی را مطالعه بفرمایید. 

* در آستانه سالروز ارتحال حضرت امام‌خمینی(ره) تحلیل مختصری از ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب اسلامی داشته باشید؟
انقلاب اسلامی همچون انقلابی که وجود مقدس پیامبر اسلام پدید آورد، در حرکت رو به جلوی خود با ریزش‌هایی مواجه بود؛ زیرا گروهی همان‌گونه که به پیامبر(ص) پیوستند و به آن حضرت ایمان آوردند، پس از رحلت آن بزرگوار به سبب اینکه ایمانی استوار نداشتند و ولایت پیامبر را به‌درستی درک نکرده و به ولایتش ایمان نیاورده بودند، با وجود ابراز ارادت و علاقه به پیامبر(ص) اما بزرگ‌ترین سفارش و مهم‌ترین رکن اسلام که ولایت اهل‌بیت(ع) بود را نادیده گرفتند و ریزش کردند؛ افراد با سابقه‌ای که بعضاً هم سوابق خوب و درخشانی داشتند. 
گروهی همان موقع پس از رحلت پیامبر(ص) با قصد خلافت و کنار زدن حضرت علی(ع) و گروهی هم هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) به خلافت رسید با وجود اینکه در دوران پیامبر(ص) از یاران و مدافعان آن وجود مقدس بودند، چون در طول این 25 سال به قصد خلافت به مظاهر دنیا آلوده شده بودند و ارزش‌های دنیایی جای ارزش‌های الهی را گرفته بود، با امیرالمؤمنین(ع) درافتادند و حتی به قصد براندازی، فتنه‌هایی را به آن وجود مقدس تحمیل کردند. در این عرصه هم ما چنین مسئله‌ای را شاهد هستیم. با انقلاب اسلامی بسیاری که با حرکت نجات‌بخش حضرت امام(ره) همراه بودند و چه‌بسا تلاش‌ها و زجرهایی را هم در این راه تحمل کرده بودند، اما چه در حیات حضرت امام(ره) و چه پس از رحلت آن مرد الهی وقتی انتظارات‌شان برآورده نشد، ریزش کردند. افرادی که بعضاً در جایگاه فقاهت هم بودند و در این مسیر سختی‌هایی را نیز متحمل شده بودند.
اینها وقتی انتظار داشتند مسئولیتی از جانب امام(ره) بگیرند و به آن نرسیدند، یا توقع داشتند که موقعیت ویژه‌ای پیدا کنند و به آن دست نیافتند، دچار ریزش شدند. افرادی مانند آقای لاهوتی که چقدر حضرت امام(ره) به او به دلیل سوابقش علاقه داشت، ولی او که اولین نماینده امام در سپاه بود کارش به جایی رسید با سپاهی که در اوج معنویت در آن دوران به‌سر می‌برد، درافتاد و جسارت‌ها و اهانت‌ها به سپاه کرد و با ضدانقلاب همگام و همزبان شد و ریزش کرد.
یا کسی مانند آقای منتظری که از برجسته‌ترین شاگردان امام(ره) بود و چه تلاش‌هایی را به کار بست و چه زندان‌ها و تبعید‌هایی را متحمل شد، اما می‌بینیم با اینکه مجلس خبرگان او را در جایگاه جانشینی امام(ره) برگزیدند، ولی متأسفانه به سبب همان لغزش‌ها و انتظارات نابجایی که داشت مقابل خط و راه امام(ره) می‌ایستد و جسارت‌هایی می‌کند و می‌گوید: «من کاری می‌کنم که خواب از چشمان امام(ره) برود» و حتی به امام(ره) نامه می‌نویسد و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را از ساواک شاه بدتر تلقی می‌کند و آن‌گونه، هم خود را ضایع کرد و هم کسانی را که تحت تأثیر او بودند. 
این ویژگی حرکت‌های حق است که با یک چنین مواردی مواجه می‌شوند و این ریزش هنوز هم ادامه دارد. ما الآن هم می‌بینیم کسانی که سوابق و خدماتی در عصر امام داشتند، چگونه در آن دوره در برابر حوادث ضدانقلابی و استکباری که انقلاب را تهدید می‌کرد، ایستادند و عملکرد مناسبی از خود نشان دادند، اما بعضاً چون آنچه را می‌خواستند و انتظار داشتند؛ البته زیاده‌خواهی هم بود و آنچه در اختیارشان بود اینها را اشباع نکرد، حاضر می‌شوند با همان‌هایی که پیشتر در قالب مخالفان خط انقلاب و امام(ره) با این افراد مقابله داشتند در یک جبهه قرار گیرند و به گونه‌ای عمل کنند که دشمنان روی آنها و عملکردشان حساب باز کنند.
تا وقتی حق وجود دارد و افرادی هستند که زیاده‌خواهی‌هایی دارند و توجه به دنیا چشم آنها را بر روی حقایق می‌بندد، این مسئله ادامه دارد و ما نباید از ریزش‌های آنها تعجب کنیم. به لطف الهی در کنار ریزش‌ها که هر انقلابی هم با هر مرام و ایدئولوژی این ریزش‌ها را به خود دیده اما انقلاب اسلامی ما رویش‌هایی هم دارد و این هم به سبب این ریزش‌هاست که شخصیت‌های باسابقه و دست‌اندرکار همین حرکت انقلابی به آن خیانت و از آن ریزش می‌کنند. 
از سوی دیگر ما می‌بینیم نسل جوانانی که انقلاب را ندیده و امام را درک نکرده‌اند پدید می‌آید که شگفت‌انگیزتر از آن نسلی که با امام(ره) بوده، ایشان را درک کرده و با هدایتگری‌های ایشان انقلاب کرده، دغدغه انقلاب و حفظ آن را دارد. به همین سبب وارد عرصه می‌شود و از انقلاب و ارزش‌های آن دفاع می‌کند. این امر تضمین‌کننده بقای خط امام و انقلاب است که با چنین رویش‌هایی نه‌تنها خیانت ریزش‌شده‌ها جبران می‌شود؛ بلکه ضمانتی برای حفظ انقلاب و دستاوردهای آن با این وضعیت و عملکرد این رویش‌ها ایجاد می‌شود.
همان‌طور که اشاره شد خداوند به وسیله همین رویش‌ها انقلاب را حفظ می‌کند، مانند این جوانانی که ما امروز در عرصه‌های گوناگون علمی، فرهنگی و دفاعی می‌بینیم؛ عزیزان جوان متولد دهه 70 که در دفاع از انقلاب اسلامی و در پاسداری از حرم حضرت زینب(س) این‌طور مظلومانه، عاشقانه و آگاهانه به شهادت می‌رسند. اینها رویش‌هایی است که تضمین‌کننده بقای انقلاب و نظام حاصل از انقلاب اسلامی است.

* با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب بر حفظ روحیه انقلابی و انقلابی‌گری، شاخصه‌های مجلس انقلابی و حوزه‌های علمیه انقلابی چیست؟
تا هنگامی که ظلم، زور و ستم بر مستضعفان وجود دارد، انقلاب هم ادامه دارد. انقلاب تنها متعلق به ایران نیست. درست است که از ایران برخاسته و ایران مهد انقلاب اسلامی است، اما انقلاب چون حاصلش نظام ولایت است و ولایت هم مأموریتی جهانی دارد، متعلق به یک کشور خاص یا جهان اسلام نیست. در واقع، برای نجات بشریت است و در عصر غیبت امام زمان(عج) این مأموریت الهی وقتی با انقلاب اسلامی و نظام ولایت ایجاد شد، برعهده ولی‌فقیه است؛ لذا انقلاب تداوم دارد. انقلاب هم از اصول با تکیه بر آرمان‌ها و اهداف مقدس بهره می‌گیرد و لذا معنا ندارد تا وقتی ظلم هست انقلاب بخواهد با ظالم کنار بیاید و با توجه به اینکه انقلاب تا ظهور امام زمان(عج) ادامه دارد، بنابراین نظامی که از انقلاب برخاسته باید در همه ارکان و ابعادش انقلابی باشد؛ از جمله آنها مجلسی است که با وضع قوانین و نظارت بر دولت وظیفه بسیار سنگینی را برعهده دارد. بنابراین با توجه به اینکه به تعبیر حضرت امام(ره) مجلس عصاره ملت است و در مقابل ملت هم ملتی انقلابی است که یک نظام انقلابی دارد، طبیعتاً باید این مجلس انقلابی باشد. اگر انقلابی نباشد مانند دیدگاه برخی می‌شود که می‌گفتند انقلاب تمام شده و مردم باید به خانه‌های خود برگردند، در حالی که امام این دیدگاه نادرست را درهم کوبیدند. از سویی اگر کشور، انقلاب و نظام با این مسئله درگیر شود خدایی ناکرده به کشوری مانند رژیم منحط سعودی و کشورهایی که ظواهری از دین و مذهب دارند که یا خنثی هستند یا ناخواسته مجری سیاست‌های استکبار می‌باشند، تبدیل می‌شود! لذا باید مجلس انقلابی باشد؛ باید حوزه‌های علمیه مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا انقلاب از حوزه‌ها پا گرفت.
امام(ره) که رهبر بزرگ‌ترین انقلاب عصر حاضر بود، برخاسته از حوزه‌های علمیه است. رهبر معظم انقلاب هم که به زیبایی بیان فرمودند یک انقلابی هستم، برخاسته از حوزه‌های علمیه هستند. کسی که در طول این 37 سال به خوبی با احساس مسئولیت نظام مقدس ولایت را همراهی کرده و با توطئه‌های دشمنان مقابله کرده اینها به سبب برخورداری از روحیه انقلابی بوده است؛ لذا دشمن تلاش دارد که این روح انقلابی را از ارکان نظام بگیرد. یکی از رکن‌های بزرگ حوزه‌های علمیه و دیگر ارکان مهم هم مجلس شورای اسلامی است که قانون تصویب می‌کند. اگر قوانین ما بخواهد مانند سایر کشورها بدون حاکم بودن روح انقلابی وضع و تصویب شود، قطعاً به قهقرا می‌رویم؛ لذا اینکه رهبر معظم انقلاب تأکید دارند ارکان نظام کماکان باید انقلابی باشد و درباره مجلس خبرگان نیز همین موضوع را بیان فرمودند، بر اهمیت این موضوع دلالت دارد؛ چراکه انقلاب زنده است، تداوم دارد و ارکان نظام برخاسته از انقلاب هم همچنان باید انقلابی باشد.

 * به نظر شما چه آسیبی از ناحیه کسانی که روحیه انقلابی ندارند می‌تواند به پیکره نظام وارد شود؟
اگر یک جریان غیرانقلابی بخواهد بر مجلس ما سیطره پیدا کند، همان طرز تفکری که معتقد است به دلیل ترس از آمریکا و زور او باید کوتاه آمد و از ارزش‌ها و آرمان‌ها عدول کرد، در حقیقت آنچه را که آمریکا و دشمنان آرزو دارند، محقق می‌کند. مجلسی که در مقابل تهدیدات آمریکا جا بزند و روحیه انقلابی نداشته باشد و به بهانه اینکه ما هم‌وزن قدرتی مانند آمریکا نیستیم و برای دفع خطر او باید از اصول‌مان عدول کنیم، نشان می‌دهد که خدایی ناکرده چه وضعیت نامطلوبی در انتظار خواهد بود. همین‌طور اگر در حوزه‌های ما به این بهانه که حوزه‌ها نباید در مسائل سیاسی ورود پیدا کنند و فقط به درس و بحث و فقه و اصول بپردازند، این پشتوانه بزرگ حوزه از انقلاب دریغ داشته می‌شود و لذا وقتی که خدای نکرده انقلاب اسلامی از یک چنین پشتوانه‌ای تهی شود معلوم است که آسیب خواهد دید؛ چراکه مردم به هر حال مردمی مذهبی هستند و به روحانیت و به حوزه‌ها اعتماد و از آنها حرف‌شنوی دارند. وقتی روحانیت در عرصه دفاع از انقلاب و نظام حضور نداشته باشد و وظیفه شرعی مردم در دفاع از نظام و ولایت را برای آنها تبیین نکند، طبیعی است که چه پیامدهای جبران‌ناپذیر و خطرناکی خواهد داشت.

یکی از مشخصه‌های بارز اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) نفی استکبار و مبارزه تمام‌قد با نظام سلطه جهانی است. در این راه، معمار کبیر انقلاب تلاش کردند تا با وارد کردن واژه‌ها و مفاهیم قرآنی و اسلامی در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی، استکبارستیزی و مقابله با ظلم را به منزله یک تکلیف دینی ـ سیاسی برشمارند. حضرت امام(ره) از‌‌ همان آغاز نهضت، نوک حمله تهاجم خود را به سوی استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار نشانه گرفتند و نهضت اسلامی خود را مبتنی بر آموزه «استکبارستیزی» بنیان نهادند. آموزه‌ای قرآنی که یکی از مهم‌ترین اهداف ارسال انبیا و اوصیای الهی در طول تاریخ شمرده می‌شود. البته حضرت امام(ره) تنها در مقام توصیف ویژگی‌های استکبار جهانی باقی نماندند و با بصیرت و آگاهی و شجاعت تمام آمریکای جنایتکار را در رأس استکبار جهانی معرفی کردند و مورد خطاب قرار دادند.
امام راحل(ره) با صراحت تمام آمریکا را «شیطان بزرگ» نامیده و اعلام می‌دارند: «آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است» و از ملت ایران و ملل مسلمان و محروم جهان چنین می‌خواهند: «هر چه فریاد دارید سر آمریکا بکشید» و همه مبارزان جبهه توحید در سراسر جهان را این‌گونه بشارت می‌دهند: «اگر دقیقاً به وظیفه‌مان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندان‌مان شهد پیروزی را خواهند چشید.»
حضرت امام(ره) در این مسیر تلاش کردند تا با نمادسازی جبهه مبارزه با استکبار جهانی را تثبیت کرده و بسط دهند. حمایت از اقدام انقلابی دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی و یاد کردن از آن به منزله «انقلاب دوم» (انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول) و تثبیت آن به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی، معرفی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به روز جهانی قدس و دعوت از همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان برای تبدیل این روز به روز مبارزه با رژیم اشغالگر قدس و صهیونیسم بین‌الملل و استکبار جهانی، احیای سنت ابراهیمی و محمدی و برائت از مشرکین در مراسم حج، نمونه‌هایی از این تلاش همه‌جانبه حضرت امام(ره) در تحقق عملی آموزه استکبارستیزی است.
نظر به اهمیت بازخوانی مکتب سیاسی حضرت امام(ره)، آن هم با توجه به شرایط داخلی، منطقه و تحولات ضرورت دارد در آستانه سالروز عروج ملکوتی امام(ره) ابعاد و شاخصه‌های رهنامه استکبارستیزی و منطق انقلابی ظلم‌ستیزی معمار کبیر انقلاب تبیین شود.
امام خمینی(ره) در طول مبارزه و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی به طور تمام‌قد در برابر نهضت اسلامی ملت ایران قرار گرفت، ابعاد و شاخصه‌های آموزه استکبارستیزی را تبیین کردند که مهم‌ترین آنها عبارتند از:
الهی بودن مبارزه؛ یکی از مؤلفه‌های مهم و مبانی اندیشه‌ای حضرت امام(ره) در مسئله مبارزه با استکبار، ماهیت الهی بودن مبارزه و قیام برای خداست. تاریخی‌ترین سند مبارزاتی حضرت امام(ره) با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِله مَثنی‏ وَ فُرادی‏» آغاز می‌شود. این عبارات اولین گام‌های حضرت امام(ره) در حرکت بزرگ استکبارستیزی ایشان است که مبتنی بر آموزه قرآنی «قیام لله» شکل گرفته است. حضرت امام(ره) بار‌ها در طول مبارزه با یادآوری این نکته که «این نزاع و مبارزه‌ای که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام است و کفر» تلاش کردند ماهیت اسلامی و الهی استکبارستیزی را به ملت ایران گوشزد کنند تا بر اثر غفلت سطح مبارزه تا کسب منافع مادی و غیرالهی تنزل نیابد.
سازش‌ناپذیری؛ ایشان امکان هرگونه تلاش برای نزدیکی و سازش و مصالحه با استکبار را نفی می‌کنند و آن را نافی عزت مسلمین می‌دانند. ضمن آنکه این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باورند که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد برمی‌آورند: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی‌‏دانیم، ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند...!»
دائمی بودن؛ اصل اساسی دیگر برای مبارزه با استکبار جهانی در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام خمینی(ره) «تداوم و همیشگی بودن» مبارزه است. این پیشوای بزرگ الهی مبارزه با کفر، شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکباری جهان را به وجود می‌‌آورند، فصلی، مقطعی، محدود و محصور به عصر و زمان خاصی نمی‌دانند.
تهاجمی بودن؛ یکی دیگر از شاخصه‌های مهم در گفتمان استکبارستیزی، تهاجمی بودن آن است. به آن معنا که برای مقابله با استکبار جهانی باید برنامه داشت و همه راه‌ها و ایده‌ها را بررسی کرد. با همین نگاه حضرت امام(ره) از شکل‌گیری هسته مقاومت در جهان چنین سخن می‌گویند: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‏های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد...»
مبارزه با تمام قوا؛ یکی دیگر از اصول و خط‌مشی‌های اساسی امام خمینی(ره) برای مبارزه با استکبار جهانی، مبارزه با تمام قوا است. معمار انقلاب در این‌باره اعلام می‌کنند: «ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد.» در این نگاه دیگر قدرت داشتن و تلاش برای کسب قدرت نه‌تنها مفهوم مذمومی نیست، بلکه تلاش برای تشکیل حکومت الهی، وظیفه همه انبیا و اولیای الهی قلمداد می‌شود.
مبارزه تا نابودی کامل؛ از اصول دیگری که حضرت امام در تعیین راهبرد و خط‌مشی مبارزه با استکبار به آن توجه می‌کنند، این است که تا قدرت‌های سیطره‌جو و مستکبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند، محال است که صلح و آرامش و سلامت و سعادت در کره زمین حاکم شود و محرومان و به بند کشیده‌شدگان به حقوق الهی خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند. ایشان در بیاناتی اشاره دارند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطه‌طلبان بی‌فرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمی‌رسند.» 
مبارزه بر دوش مستضعفین و توده‌های ملت؛ در نگاه حضرت امام(ره) بخش عمده اردوگاه جبهه مبارزه با استکبار جهانی را توده‌های محروم و مستضعف که از رفاه و آزادی برخوردار نبوده‌اند، تشکیل خواهند داد؛ چراکه رفاه‌طلبی و مبارزه در این نگاه قابل جمع نبوده و مرفهان بی‌درد در اردوگاه جبهه حق جایی ندارند. حضرت امام(ره) این حقیقت را چنین شرح می‌دهند: «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند، به خوبی دریافته‏اند که مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست؛ ... و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر، محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی‏بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.» 

 عنوان انقلابی‌ترین شخصیت مذهبی و سیاسی جهان را حضرت امام خمینی(ره) به خود اختصاص داده است. در حال حاضر که راهبرد اصلی آمریکا و غرب در مهار انقلاب اسلامی در کاهش روحیه انقلابی‌گری و انقلابیون از عرصه مدیریتی جمهوری اسلامی ایران خلاصه شده است و یکی از اصلی‌ترین رموز بقای انقلاب اسلامی در استمرار روحیه انقلابی است، این پرسش اساسی خود‌نمایی می‌کند که چه ویژگی‌های امام راحل، ایشان را از سایر انقلابیون سیاسی و مذهبی متمایز کرده است؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان به ویژگی‌های زیر اشاره کرد:
خدا‌محوری
حضرت امام(ره) به جز تفاوتهایی که با سایر انقلابیون چپگرا و راستگرا داشت، در میان انقلابیون مسلمان نیز به دلیل ایمان به هدف، راهی که انتخاب کرده بود و امتش یک استثنا بود. وجه تمایز ایشان با همه سیاستمداران و مذهبیون نیت خالصش برای کسب رضای الهی بود و این ویژگی سبب می‌شد تا هراسی به دل راه نداده و با ملامت دیگران و سختی‌های پیش رو از صحنه بیرون نرود؛ لذا سال‌ها مبارزه کرد تا به نتیجه مطلوب دست یافت. 
بصیرت انقلابی
شرایط پیچیده و مبارزه همزمان در چند جبهه استبداد و استکبار، ماتریالیست‌ها و ملی‌گرایان، کج‌فهمان و التقاطیون ایجاب می‌کرد تا حضرت امام(ره) با بصیرتی دو چندان به هدایت نهضت مردم مسلمان بپردازد. کوچک‌ترین غفلت در این راه می‌توانست بهانه‌هایی به دست دشمنان و بدخواهان انقلاب بدهد که آن را در نطفه خفه کنند و بعد از پیروزی به دست موج‌سواران چپ و راست، روشنفکران دینی و غیردینی، تجدیدنظرطلبان و زخم‌خوردگان غربگرا دچار انحراف شود. 
اخلاق‌محوری
از نگاه بیشتر مبارزان انقلابی مارکسیست ضد سرمایه‌داری و راستگرایان ضد الحاد و حتی مذهبیون، رعایت اخلاق اسلامی و پای‌بندی به هنجارها به دلیل نقش محدود‌کننده و الزام‌آوری که ایجاد می‌کند، همواره ناممکن و غیرالزام‌آور تلقی می‌شد، اما از منظر امام راحل(ره) آنچه انقلابش را پیروز و ماندگار کرد، اخلاقی کردن آن بود؛ لذا اخلاقی کردن جامعه را همواره یکی از اهداف انقلاب اسلامی می‌دانست. از دید خلف صالح امام (ره) نیز ماندگاری انقلاب اسلامی به پای‌بندی به اخلاق اسلامی است، چنانچه می‌فرمایند: «اگر به نام عدالت‌‌خواهی و به نام انقلابی‌گری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کرده‌ایم؛ از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر به نام انقلابی‌گری، به نام عدالت‌خواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما می‌دانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شده‌ایم. اگر بخواهیم به نام انقلابی‌گری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شده‌ایم.»(1/3/1390)
معظم‌له در جای دیگری می‌فرمایند: «انقلابی‌گری ‌به ‌این ‌نیست‌ که ‌ما آن‌ جایی ‌که ‌نباید پرخاش ‌کنیم‌، بی‌خودی‌ پرخاش ‌کنیم‌. انقلابی‌گری‌ به ‌آن ‌است ‌که ‌ما مواضع‌ اسلامی‌ و انقلابی ‌را قاطعانه‌ و بدون ‌رودربایستی و مرعوب ‌شدن‌ و خام‌ شدن ‌در مقابل ‌برخی ‌از چهره‌های ‌امیدبخش ‌کاذب‌، حفظ کنیم‌.»( 3/5/1368)
قانون‌گرایی
پایبندی به قانون (آن هم قوانینی که قبول‌شان نداری و هدف از قیام نیز براندازی همان قوانین است)، کار بسیار‌ مشکلی است و معمولاً از سوی انقلابی‌ها صورت نمی‌گیرد؛ اما امام دور‌اندیش ما (ره) به گونه‌ای می‌اندیشید که باید الگوی انقلابیون عصر خویش و ضد انقلابی‌های امروز قرار گیرد. حضرت امام(ره) در دوره مبارزه برای مقابله با توطئه رژیم پهلوی که قصد داشت با دادن حق رأی به زنان، روحانیت را در برابر این قشر معرفی کند، علیه ورود زنان به عرصه‌های سیاسی و اجتماعی جبهه نگرفت؛ بلکه از شاه به دلیل اجرا نکردن قانون اساسی انتقاد کرد و برای خنثی‌سازی توطئه‌ای که می‌خواست روحانیت را در برابر نسوان قرار دهد، می‌فرمود که چرا برخلاف قانون اساسی، که حق رای به زنان نداده عمل می‌شود. 
هنگامی که آن حضرت(ره) به نوفل لوشاتو‌ پاریس هم رفت با ذبح گوسفند برای تهیه گوشت اسلامی به دلیل مغایرت با قوانین آن کشور مخالفت کرد و نشان داد که پایبندی‌اش به قانون مصلحتی نیست، بلکه به شکل واقعی معتقد به اجرای قوانین در هر کشور و هر زمان بود.
روحیه جهادی
امام معتقد بود انقلابی بدون برخورداری از روحیه جهادی نمی‌تواند بر مشکلات فراروی خود فائق آید؛ چراکه به طور اساسی رویکرد انقلابی و مهم‌تر، انقلابی ماندن خود یک جهاد است و برعکس روحیه جهادی بدون اعتقاد راسخ به پیروزی انقلاب و استمرار موفقیت‌های آن امکان‌پذیر نیست؛ لذا می‌توان گفت انقلابیون جهادگرند و جهادگران انقلابی‌اند. 
امیدواری و امیدبخشی
از جمله شاخصه‌های انقلابی‌گری امام راحل امید‌بخشی به مردم جامعه بود؛ لذا با کارشکنی‌ها و فشارهای متعدد از رویارویی با استکبار هرگز خسته نمی‌شد. امید راسخ داشت و امید ایجاد می‌کرد. به کسانی که اظهار خستگی می‌کردند می‌فرمود چه کسی از من خسته‌تر است. اگر راحتی می‌خواهید باید بروید در قبر بخوابید. 
تکلیف‌گرایی معطوف به نتیجه
امام خمینی (ره) همواره اشاره می‌فرمودند: «تكلیف برای ما اصل است و نتیجه فرع آن» در همان لحظه به دنبال نتیجه بودند و با آن شدت و حدّت، در سنين كهولت، همه سختى‌ها را دنبال كردند، براى اينكه نظام اسلامى را بر سر كار بياورند و موفق هم شدند. تکلیف‌گرایی محصناتی دارد که مکلّف را در راه انجام عمل دچار تردید نمی‌کند؛ اما باید توجه داشت توجه به نتیجه خود بخشی از تكلیف است و مكلّف باید حداكثر تلاش خود را به کار گیرد تا به نتیجه‌ واقعی دست یابد.