محور تمام خطابات خداوند، قرب الهی است. رسیدن به قرب الهی شرایط و زمینههایی دارد، یکی از زمینههای رسیدن به حق تعالی ارتباط با بندگان شایسته خداوند است.
انسان باید توجه داشته باشد که بندگان شایسته خداوند چه کسانی هستند و شایستگی از دیدگاه خداوند چیست. بندگان صالح خدا در مسیر قرب الهی هستند، به همین دلیل خداوند ما را به نشست و برخاست با آنان سفارش کرده است.
انبیا و اولیای الهی از شاخصان بندگی هستند، انسان در زندگانی دنیا به دنبال کمال است، به همین دلیل باید معنای کمال واقعی را بداند و با افراد کامل و در مسیر کمال ارتباط داشته باشد.
بندگان شایسته و قرب الهی
خداوند شایستگی، شایستگان و راههای رسیدن به شایستگی را برای انسان بیان کرده است؛ بنابراین باید از ابزار موجود به درستی و برای رسیدن به شایستگی استفاده کرد تا رسیدن به مقام صالحان حاصل شود.
رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در رأس صالحان هستند، قرب به اهل بیت(ع) انسان را به خداوند نزدیک میکند؛ فراگیری علم دین، قرآن و معارف اهل بیت(ع) انسان را در مسیر شایستگی قرار میدهد. روایتی از امام علی(ع) داریم که؛ «بهترین علم آن است که انسان را اصلاح کند.» اگر علوم به عمل متصل نباشند، خاموش خواهند شد؛ امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب شاخص شایستگان و الگویی مناسب برای جامعهاند: باید دید که این بزرگواران با چه دیدگاهی زندگی میکنند؛ رهبر معظم انقلاب با وجود مقامات بسیار با اهالی معنا ارتباط دارند و با وجود مشغلههای گوناگون هیچگاه تعلیم، تعلم و تدریس را کنار نگذاشتهاند.
لزوم دشمنشناسی
زندگی دینی، در پرتو همه ابعاد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شکل میگیرد. این زندگی انسانی چارچوبی دارد که خدای متعال ترسیم فرموده و از طریق اهل بیت(علیهمالسلام) به دست بشر رسیده است. این چارچوب میگوید که باید به تعالیم عالی دینی توجه داشت و همزمان دشمنشناس هم بود؛ دشمنی که نمیخواهد مسلمانان در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی، به مقصد عالی بندگی و شکوفایی مادی و معنوی برسند.
در یک مقطع، دشمن در مقابل حق مقابله ظاهری میکند، اما اگر موفق نشد روش را تغییر میدهد و از طریق ایجاد نفاق نفوذ میکند؛ همانطور که در صدر اسلام بعد از اینکه مشرکان نتوانستند با مقابله مستقیم بهنتیجه برسند، از راه ایجاد نفاق در درون امت اسلامی وارد شدند.
نفاق، همان دیدگاه کفر را با نقشه و با برنامه اجرایی میکند. منافقین در هر زمانی و با توجه به شرایط زمانی و مکانی، با نقشههای نفاقگونه وارد شدهاند و در امت اسلامی رخنه ایجاد کرده و بین شیعیان و محبّان اهل بیت شکاف انداختهاند.
انتساب مهم نیست
بعد از تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، ورود منافقین نمیتوانست خیلی علنی باشد؛ لذا با توطئههای مختلفی در نظام اسلامی وارد شدند؛ حتی در میان کسانی که اطراف امام(ره) بودند هم نفوذ کردند. البته، امام(ره) به دلیل تیزبینیشان هیچگاه آنها را نپذیرفتند. نفوذ در همه ابعاد ممکن است و دشمن در هر کسی متناسب با رفتارش طمع میکند.
نفوذ نامحسوس
اگر امام(ره) به صورت موقت سکوت میکردند برای این بود که چهره منافقین برای مردم روشن شود، چون گاهی نفاق بهقدری مخفی و سنگین است که لازم است صبر کرد تا پرده از چهره ظاهری آنها کنار برود. در جمهوری اسلامی ایران برخی منافقین زود چهره خودشان را نشان دادند و دیدیم که چگونه به زبالهدان تاریخ افتادند؛ اما دشمن قوی است و با سوختهشدن چهرههای «نفاقِ ساده»، چهرههای جدیدی را اجیر میکند که از نظر دینی و سیاسی موجه باشند. باید دقت کنیم که نفوذ، دائماً رقیق و نامحسوستر میشود.
هجوم دشمن منحصر به حمله نظامی نیست؛ بلکه در عرصههای مختلف علیه ما حمله میکند، اگرچه در بعد نظامی جهاد ابتدایی بر ما واجب نیست؛ اما در عرصههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باید با الگوگیری از رهبر معظم انقلاب طرحهایی ارائه دهیم که فراتر از حملههای دشمن باشد و همه نقشههای آنها را خنثی کند؛ این وظیفه هر کسی است که در هر پست و مقام و جایگاهی، خود را تابع ولیفقیه بداند.
معنویت رهبری
بحث در معنویت و توجه خاص به خدای متعال در همه امور برای همه مؤمنان لازم است؛ اما برای عالمان دینی و کسانی که به نوعی رهبری دینی مردم را بر عهده دارند، لازمتر است. در این میان برای کسی که رهبری دینی، سیاسی و اجتماعی را بر عهده دارد، یعنی ولی فقیه، لازمتر است.
جایگاه رهبر، نظارت و توجه به پیاده شدن دستورهای شرع مقدس در ابعاد گوناگون جامعه است؛ یعنی توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی... اینها به یک سینه باز نیاز دارد تا شخص بتواند در مسیر دین قرار بگیرد و رهبریت دینی و الهی داشته باشد. این سعهصدر جز با توجه خالصانه به ذات اقدس الهی به دست نمیآید. همانطور که خدای متعال در سوره انشراح خطاب به پیامبر(ص)، بحث شرح صدر را مطرح میکند، که لازمه آن، این است که در روابط اجتماعی، ناملایمات و سنگاندازیها لطمهای به روند کار او نزند؛ «وَ وَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ الَّذِى أَنقَضَ ظَهْرَک؛ خدا پشت تو را محکم کرده است.»
رهبر الهی باید به پشتوانه حقیقی که خدای متعال است، توجه خاص داشته باشد. البته، مردم یک پشتوانه ظاهری هستند و رهبر باید صلاح مردم را در نظر داشته باشد، اما اتکای واقعیاش باید به خدا باشد. خدای متعال در ادامه آیات ذکر شده میفرماید: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَب وَ إِلىَ رَبِّکَ فَارْغَب» وقتی از کارها فارغ شدی چهره دل را به سوی خدای متعال کن و همراه با خضوع و تضرع اظهار تمایل به خدای متعال داشته باش، تا مشکلات برای تو حل شود.
حضرت امام(ره) این ارتباط معنوی را داشت، گهگاهی ارتباطش را با مردم قطع میکرد؛ به ویژه در ماه رمضان ملاحظه میشد که ایشان ملاقاتهایشان کم میشد و اعمال خاص عبادی داشتند، اینها به دلیل همین است که آن روابط معنوی همیشه باید باشد تا شخص از جانب خدای متعال تأیید بگیرد. آن شرح صدر از این طریق حاصل میشود تا بتواند با یک دید باز نسبت به ابعاد گوناگون جامعه توجه داشته باشد و افراد مختلف جامعه را با افکار و فرهنگهای مختلف، گاهی با مذاهب مختلف رهبری کند.
همین رابطه معنوی برای رهبر معظم انقلاب هم هست، آن توجهاتی که ایشان همواره در گفتارشان به افراد درباه خدای متعال میدهند و همچنین در کارهای ایشان ملاحظه میکنیم.
مباحثه هشام
در یک مباحثهای که امام صادق(ع) شاگردانش را به بحث با یک شامی ترغیب میکند که منکر امامت امام صادق(ع) بود، چند نفر از شاگردان بحث میکنند، حضرت بعد از مباحثه جایگاه شاگردانش را معین میسازد. در آخر به هشامبنحکم که در بحث از همه جوانتر و مقاومتر بود، میفرماید تو در بحث پرواز میکنی؛ اما نمیافتی، مثل تو باید در این مباحث وارد بشوند، سپس حضرت میفرمایند: ای هشام! توجه داشته باش ارتباطت را با خدا قطع نکنی؛ یعنی مغرور نشو و فریب استعداد قوی و فهم قوی و زبردستی در مباحثه را نخور. اینگونه موارد را در جاهای دیگر هم داریم که میگوید تأییدات باید این چنین باشد.
ارزش خودسازی
نکته مهمی که در تحلیل شخصیت امام(ره) و سایر بزرگان باید مورد توجه قرار گیرد این است که امام یک هدف عالی در زندگی داشت و آن هدف خودسازی بوده؛ امام به هیچ وجه دنبال مقام و دنیا نبود. یک تعبد خاص به دین داشت، امام حاضر نبود بر سر دین و احکام دین معامله کند؛ جایی که مصلحتی را تشخیص میداد، به آن عمل میکرد. ایشان به اصالت خدا، اصالت دین و اصالت تعبد به دین پایبند بود. همگان باید همین روش را دنبال کنیم و این الگویی برای همگان است.
رهبر معظم انقلاب فرمودند تا اسم امام و راه امام هست، انقلاب هست، ما باید همواره دنبال اهداف امام(ره) باشیم. امام(ره) بعد از ائمه معصوم(ع) بر همگان حجت بود. امام به همه فهماند که دین حقانیت دارد و حقانیت دین را میتوانیم اثبات کنیم و در صحنه اجتماعی میتوانیم آن را پیاده کنیم.
طریق سعادت در سایه رهبری الهی
رسیدن به کمال حقیقی در این دنیا میسر نخواهد بود و زندگی و عوالم دنیوی فرصتی برای زمینهسازی در دستیابی به کمال حقیقی و الهی است.
انسان باید زندگی خود را با خدای متعال مرتبط کند و زندگی و ولایت امیر مؤمنان(ع) این حقیقت زندگی را برای ما ترسیم میکند.
امام زمان(عج) جامعه و قافله انسانی را به هدف والا و اصلی خود میرساند، کمال واقعی انسان در گرو اعتقاد واقعی به رهبری الهی در جامعه انسانی است. ولایت و رهبری و زمامداری الهی در جامعه انسانی بسیار مهم است. جامعه وقتی زمینه سعادت را پیدا میکند که در زیر چتر رهبری الهی قرار گیرد.