سردار غیب‌پرور رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: بسیج معجزه انقلاب و امید آینده مستضعفان جهان است. بسیجی باید روحیه تحول‌خواهی و انقلابی‌گری داشته باشد و معتقد به حرکت رو به جلو باشد. بسیجی هیچ‌گاه در جا نمی‌زند. وی اذعان داشت: بسیجی اهل تصلب و اهل مماشات با نااهلان و نامحرمان نیست. بسیجی بی‌هیاهوست و در عین اینکه ایثارگر است، به دنبال نام و نشان و اسم هم نیست.
  محمدرضا مرادی/ پیروزی‌های محور مقاومت و اعلام پایان داعش در عراق و سوریه سبب شده است مرتجعان عرب به دنبال تمسک جستن به حربه همیشگی و البته شکست‌خورده خود، یعنی ایران‌هراسی و تلاش برای اجماع سیاسی علیه محور مقاومت باشند. در همین زمینه نشست اضطراری وزرای خارجه اتحادیه عرب که به درخواست مقامات عربستان سعودی برگزار شد، در حالی پایان یافت که در بیانیه صادر شده از این نشست اتهامات بی‌پایه و اساسی به جمهوری اسلامی ایران و همچنین حزب‌الله لبنان نسبت داده شد. 
در بیانیه مذکور که نماینده لبنان حاضر نشد آن را امضا کند و عراق نیز مخالفتش با آن را اعلام کرد، جمهوری اسلامی ایران به دخالت در امور کشورهای عربی متهم شده است. امضا‌کنندگان این بیانیه از ایران خواسته‌اند از روند اخلال در امنیت ملی کشورهای عربی، از جمله عربستان پرهیز کند! حامیان این بیانیه حتی ایران را بدون وجود اسناد و مدارک متقن، به حمایت نظامی از ارتش و کمیته‌های مردمی یمن متهم کرده‌اند.
 دبیرکل اتحادیه عرب پس از پایان نشست وزرای خارجه این اتحادیه اعلام کرد: در مرحله کنونی صرفاً اقدامات ایران محکوم می‌شود و اعلام جنگی صورت نخواهد گرفت. 
گفتنی است، عربستان در ماه‌های اخیر بر تلاش‌های خود برای مقابله با ایران افزوده است و پایان داعش در عراق و سوریه و ناامیدی آل‌سعود از ابزار داعش برای مقابله با محور مقاومت سبب شده است عربستان گزینه‌های گوناگونی را برای فشار بر ایران اجرا کند. افزایش فشارها بر یمن، انتساب موشک‌های انصارالله یمن به ایران، حصر خانگی سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان و وادار کردن وی به استعفا و... تنها چند نمونه از این تلاش‌ها هستند؛ اما شکست عربستان در همه این توطئه‌ها سبب شده است آل‌سعود این بار به دنبال نوعی اجماع در جهان عرب علیه ایران باشد؛ به همین دلیل، به درخواست عربستان نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب در قاهره تشکیل شد.
در واقع، عربستان در حال حاضر به این نتیجه رسیده است که توان رویارویی مستقیم با ایران و محور مقاومت را ندارد؛ بنابراین باید از نظر سیاسی با ایران مقابله کند؛ اما نکته مهم در این باره به ناتوانی ریاض برای این مسئله برمی‌گردد.
 عربستان در ماه‌های گذشته به دنبال آن بود که کشور قطر را تحت تسلط خود دربیاورد؛ به همین منظور با کمک امارات، بحرین و مصر اقدام به محاصره همه‌جانبه قطر کردند و حتی موج قطع روابط دیپلماتیک علیه قطر را راه انداختند؛ اما نتیجه این کار شکست کامل عربستان بود و جز چند ریز کشور هیچ بازیگری حاضر به همراهی با آل‌سعود در این مسئله نشد. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که عربستان که توان ایجاد نوعی اجماع سیاسی علیه قطر را نداشته، چطور خواهد توانست علیه ایران که بازیگر تعیین‌کننده منطقه است، این حربه را به اجرا
 بگذارد؟
عربستان تلاش زیادی کرده است تا با استفاده از دلارهای نفتی خود کشورهای عربی را علیه ایران بسیج کند. این مسئله به دلیل تغییر نظم منطقه و جایگاه بالای ایران در نظم جدید است؛ چرا که پوست‌اندازی منطقه‌ای سبب خواهد شد بازیگرانی، مانند ریاض به حاشیه بروند و ایران در مرکز نظم جدید قرار بگیرد. 
از این رو ریاض سعی دارد حربه شکست‌خورده ایران‌هراسی را بار دیگر در منطقه به نمایش بگذارد؛ اما غافل از اینکه اکنون ملت‌های منطقه پایان یافتن داعش را نتیجه مبارزه همه‌جانبه ایران با این گروه تروریستی می‌دانند. نشست سوچی در روسیه که با حضور رؤسای‌جمهور ایران، روسیه و ترکیه برگزار شد، به خوبی شکست سیاست‌های عربستان در برابر ایران را ثابت کرد. نشست اضطراری اتحادیه عرب نیز در مجموع نتوانست اجماع لازم علیه ایران را ایجاد کند و عربستان بار دیگر مجبور به اعتراف به شکست سیاست‌های خود شد.

   حسین عبداللهی‌فر/ بست‌نشینی احمدی‌نژاد و یارانش در حرم شاه‌‌عبدالعظیم حسنی اگر چه کمکی به حل مشکل حقوقی بقایی و آینده خود او نکرد؛ اما بهانه‌ای شد تا رسانه‌های جریان اصلاحات آن را با آب‌وتاب منعکس کرده و اهداف چندگانه‌ای را دنبال کنند. برخی از این مقاصد عبارتند از:
1‌ـ پایان احمدی‌نژاد
نخستین هدفی که برخی اصلاح‌طلبان نزدیک به دولت و جریان اعتدال دنبال کردند، اعلام پایان عمر سیاسی احمدی‌نژاد بود. این عده تلاش داشتند به کسانی که این روزها خطر بازگشت احمدی‌نژاد را به روحانی گوشزد می‌کنند، پاسخ دهند که کار سیاسی وی تمام شده و این حربه کارآیی خود را از دست داده است. در این زمینه، می‌توان به روزنامه «بهار» اشاره کرد که زیر تیتر «سقوط یک محمود» نوشت: «احمدی‌نژاد زمانی را برای بازی بست‌نشینی خود انتخاب کرد که سقوط اخلاقی او را به وضوح در برابر چشم ملتی قرار داد که داغدار هموطنان خود بودند.» 
2‌ـ انتقام از گذشته
روزنامه «مردم‌سالاری» جمله‌ای از چهره‌ای منتسب به اصولگراها را که گفته بود «احمدی‌نژاد نظام را قبول ندارد اما باید او را تحمل کرد.» برجسته کرد و به همین بهانه حمایت برخی از شخصیت‌های سیاسی کشورمان از وی را یادآور شد و به حضرات آیات جنتی، مصباح یزدی و... حمله کرد. 
3‌ـ زیر سؤال بردن مسئولان
روزنامه «ابتکار» در مطلبی با عنوان «پایان باز برای احمدی‌نژاد» در این باره نوشت: «احمدی‌نژاد بار دیگر توانست توجهات را به سوی خود جلب کند. رئیس دولت دهم به نشانه اعتراض به شرایط موجود در حرم شاه‌عبدالعظیم بست‌نشینی کرد و سخنرانی تندی در رابطه با مسئولان اصلی کشور داشت. البته این فرد به اعتراض خود پایان داده است؛ اما سؤالی که مطرح می‌شود، این است که چرا مسئولان در رابطه با احمدی‌نژاد و اطرافیانش اقدامی را صورت نمی‌دهند.»
4‌ـ حمله به اصولگرایان
از دیگر اهداف این جریان یک مقصود قدیمی است و آن، اینکه اصلاح‌طلبان هر بار که به هر بهانه‌ای به احمدی‌نژاد می‌پردازند، به اصولگراها حمله می‌کنند. این هدف را روزنامه «شرق» در سرمقاله اول هفته‌ خود تحت عنوان «اگر احمدی‌نژاد بودم» دنبال کرد و با طرح سؤالی درباره علت سکوت اصولگرایان نوشت: «این سکوت نشانه شرم است یا مصلحت! اگر اصولگرایان و رسانه‌های وابسته به آنان کلاهِ خود را قاضی کنند و به ‌نفع خود رأی دهند، این نکته فراموش نمی‌شود. این شوی سیاسی یا بست‌نشینی بی‌اثر‌ـ آن‌ هم در حرم شاه‌عبدالعظیم به‌عنوانِ پایگاه سنتی این جریان سیاسی‌ـ مرگ سیاسی پیکر نیمه‌جان این جریان را رقم
 خواهد زد.» 
5‌ـ خط و نشان کشیدن برای روحانی 
اما «شرق» این روزها از حمله به احمدی‌نژاد مقصود دیگری را دنبال می‌کند و آن، خط و نشان کشیدن برای روحانی است. این روزنامه در تئوریزه‌سازی علت بی‌اثر شدن حرکات احمدی‌نژاد و سقوط پایگاه اجتماعی وی، قدرت احمدی‌نژاد را «برساخته» توصیف کرده و تصریح می‌کند قدرت روحانی نیز از همین جنس بوده و چنین نتیجه‌ می‌گیرد: «این درسی است برای دولت حسن روحانی که با تکیه بر همین قدرت برساخته ‌روی کار آمده است، نه قدرت به‌ معنای «توان» (یا قدرت برسازنده) که بی‌وقفه در حال مقاومت و پویایی است و در ساحت سیاست به «خرد سیاست» می‌انجامد. حسن روحانی می‌تواند تفاوت این دو سیاست را از حضور مردمی درک کند که هنگام نزول بلایای طبیعی همچون زلزله کرمانشاه و ریزش معدنِ یورت گرگان گرد او جمع می‌شوند و نقابی به چهره ندارند.»

   حسن خدادی/امام خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار پرشور هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم در شهریور ماه سال 1394، با هشدار درباره تلاش‌های فریبکارانه آمریکا برای نفوذ از برخی روزنه‌ها، «اقتصاد قوی و مقاوم»، «توسعه روزافزون علم» و «حفظ و تقویت روحیه انقلابی‌گری به ویژه در جوانان» را راه‌های دستیابی به اقتدار ملی و سه عامل مقابله مقتدرانه با دشمنی‌های پایان‌ناپذیر شیطان بزرگ اعلام کردند. در واقع معظم‌له بر روی «اقتدار اقتصادی»، «اقتدار علمی» و «اقتدار انقلابی» تأکید داشتند. در مقاله شماره پیشین به چهار شاخصه اشاره کردیم و در ادامه بر آنیم شاخصه‌ها و سنجه‌های دیگر این هندسة اقتدار علمی را در اندیشة رهبری تبیین کنیم.
۵ـ طرح نظام ملی نوآوری
نظام ملی نوآوری؛ طرحی فراسازمانی و فرابخشی برای مدیریت بهینه نوآوری است. در نظر رهبر معظم انقلاب، نظام ملی نوآوری «عبارت است از؛ شبکه‌ای از فعالیت‌ها، تعامل‌های زنجیره‌ای، در سطح‌های کلان و میانی و خرد، بین دستگاه‌های علمی کشور؛ چه در درون محیط علمی، چه بیرون محیط علمی.» به نظر ایشان یکی از علل اجرا نشدن شایسته و مناسب نقشه علمی کشور را باید در خلأ نظام ملی نوآوری دانست. (22/۰۵/1391)
۶ـ علم به مثابه پدیده درون‌زا
مسئله وابستگی و استقلال، از جمله مسائل نوین و مهمی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره می‌کنند. از نظر ایشان علم؛ پدیده‌ای درون‌زا است که می‌توان در چارچوب‌های داخل کشور به آن دست یافت. از نظر ایشان برای رشد علمی دو مرحله را باید در نظر گرفت. مرحله ابتدایی و مرحله نهایی. در مرحله ابتدایی کشورها از علم تولید شده موجود استفاده می‌کنند که قطعاً وابستگی می‌آورد؛ اما در مرحله نهایی کشورها می‌توانند به چرخه همیشگی تولید علم دست یابند و در نتیجه از استقلال علمی بهره‌مند شوند. رهبر معظم انقلاب با اینکه مرحله اول را برای وضعیت کنونی کشور رد نمی‌کنند؛ اما همگان را به سمت مرحله نهایی ترغیب می‌کنند. «علم یک پدیده‌‌‌ درون‌‌‌زاست؛ چیزی نیست که انسان برای آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگی دارد، احتیاج دارد، دست دراز کردن دارد؛ اما بعد از آنکه بنیان علمی در یک کشوری به وجود آمد، استعداد هم در آن کشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمه‌‌‌های جوشان را پیدا می‌کند.» (8/۵/1391)
۷ـ هم‌افزایی علم و ثروت
شرکت‌های دانش‌بنیان، یکی از عوامل تکمیل‌کننده زنجیره علم و فناوری‌ هستند. به نوعی، آنها می‌توانند سبب هم‌افزایی علم و ثروت شوند. به این دلیل، رهبر معظم انقلاب هم‌افزایی علم و ثروت را اولین شاخصه شرکت‌های دانش‌بنیان معرفی می‌کنند. «هم‌‌‌افزایی علم و ثروت و دارایی، تعریف ابتدایی این شرکت‌هاست. بنابراین اهل دانش و کسانی که اهل سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های مالی هستند، همت کنند و این شرکت‌ها افزایش پیدا کند.» (8/۵/1391)
۸ـ «چرخه علمی» و «چرخه علم و فناوری»
بین دو مفهوم اساسی باید تمایز گذاشت: «چرخه علم و فناوری» و «چرخه علمی». در مفهوم چرخه علمی، علوم مختلف به صورت یک منظومه در نظر گفته می‌شوند که یکدیگر را تکمیل می‌کنند. به عبارتی، مفهوم «چرخه علمی» اصطلاحی کاملاً درون علمی است و نگاه کلان و کل‌گرایانه به علم دارد و هرگاه این چرخه وارد عرصه فناوری و صنعت شد در واقع مفهوم «چرخه فناوری» هم حیات می‌یابد. به این دلیل رهبر معظم انقلاب به طور همزمان روی «چرخه علم و فناوری» و «چرخه علمی» تأکید دارند. «باز یک چرخه‌ دیگر است. پس علاوه بر اینکه یک چرخه‌ علمی باید به وجود بیاید که علوم، همدیگر را تکمیل کنند، به هم کمک کنند، یک منظومه به وجود بیاید، چرخه و سلسله‌ زنجیره‌وار دیگری از تولید اندیشه‌ علمی و ایده‌ علمی، تا تشکیل یک مجموعه‌ ذهنی علمی، تا آمدن به میدان فناوری و صنعت، تا آمدن به بازار و تبدیل به محصول هم باید حتماً به وجود بیاید.» (14/۷/1389)


 حل تلفنی مشکلات
اصلاح‌طلبان از عملکرد «محمدرضا عارف» در مجلس، رضایت چندانی ندارند. از دست رفتن ریاست مجلس و پس از آن، از دست رفتن ریاست کمیسیون‌ها، بر باد رفتن سهمیه‌های فراکسیون امید در هیئت‌رئیسه مجلس‌ـ در سال دوم شروع به کار فعالیت مجلس‌ـ و رفتار افسارگسیخته و ناهماهنگ اعضای این فراکسیون در رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی «حسن روحانی»، نوک پیکان همه انتقادها را متوجه عارف کرده است.در کنار همه این مصائب و مسائل، سکوت و سیاست منفعلانه عارف را هم باید افزود. اصلاح‌طلبان  معتقدند که عارف در مجلس، آنچنان که باید و شاید فعال نیست و نتوانسته است هم‌شأن و ترازِ عنوان حقوقی‌اش، یعنی ریاست فراکسیون امید،‌ بروز و ظهور درخوری در مجلس داشته باشد.عارف روز دوشنبه، ۲۹ آبان در گفت‌وگو با «خبرآنلاین» درباره رفتار کم‌فروغش در مجلس، دلیل جالبی را ذکر کرد. رئیس فراکسیون امید اظهار داشت: «شاید برخی تصور می‌کنند باید هر روز صدای تذکر و نطق عارف از مجلس شنیده شود؛ اما وقتی وزرا جواب تلفن مرا می‌دهند و من در این تماس‌ها می‌توانم مشکلی را حل کنم، چرا باید از طریق تریبون علنی مجلس با او صحبت کنم؟!»

آقای آخوندی با انصاف!
«طرح پوپولیستی»، «طرح مزخرف»، «سیب گندیده» و...؛ تعجب نکنید! اینها توصیفات «عباس آخوندی» در رثای طرح مسکن مهر در تمام طول عمر دولت یازدهم است؛ اما در هفته‌ای که گذشت، آقای وزیر از «رعایت انصاف» در قضاوت نسبت به مسکن مهر صحبت کرد و گفت: «قضاوت یکسان درباره طرح بزرگ مسکن مهر انصاف نیست.»موضوع اینجا جالب می‌شود که با توجه به گزارش منابع خبری استیضاح چندباره آخوندی احتمالاً گریزناپذیر است، بنابراین اظهارات جدید جناب وزیر می‌تواند به نوعی ارسال سیگنال برای منتقدان باشد تا چندان به موضوع تخریب بیمارستان‌های سرپل ذهاب و اسلام‌آباد غرب در زلزله که در دولت یازدهم و همین شش ماه پیش ساخته و تحویل وزارت بهداشت شده بود، نپردازند و از پیچ خطرناک استیضاح به سلامت عبور کند. 

رشد غیرعادی بودجه مجلس
نماینده مردم تهران گفت: «بودجه مجلس هفتم 28 میلیارد تومان بسته شد؛ اما اکنون این عدد به 680 میلیارد تومان رسیده است. به بیان دیگر، یعنی 2300 درصد رشد که این عدد منهای بودجه مرکز پژوهش‌ها و کتابخانه مجلس است و آنها هم بودجه‌های جدایی برای خود دارند.»محمدرضا تابش با طرح این پرسش که مگر چه اتفاقی افتاده که از آن سال تا امروز، از عدد 28 میلیارد به 680 میلیارد رسیده‌ایم، گفت: «به نظر می‌رسد نحوه نظارت بر چگونگی بودجه مجلس با بی‌توجهی مواجه است و دیوان محاسبات کشور باید دقت بیشتری را برای نظارت در این امر به خرج دهد.»

پیشنهاد ضرغامی به قوه قضائیه
عزت‌الله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان ملی درباره قیل و قال‌های دادگاه برخی مسئولان دولت نهم و دهم نوشت: «در شرایطی که متهم می‌تواند همه دفاعیه و ادعاهای دیگر خود را از طریق فضای مجازی به افکار عمومی منتقل کند، چه فرقی بین دادگاه علنی و غیر علنی هست؟!»وی به قوه قضائیه پیشنهاد کرد: «فکر می‌کنم علنی بودن این قبیل دادگاه‌ها به نفع قوه قضائیه است.»

ساخت عبری ـ عربی
به تازگی شرکتی صهیونیستی به صورت آزمایشی بر روی یکی از محصولات خود که در اروپا توزیع شده، در راستای موضوع عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی، افزون بر عبارت «ساخت اسرائیل»، نوشت: «این محصول با همکاری دوستانه میان اعراب و اسرائیلی‌ها تهیه شده است.»


 ادامه مقاومت تا اخراج آخرین سرباز آمریکایی از منطقه
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح با تبریک غلبه جبهه بزرگ مقاومت اسلامی در برابر مزدوران جنگ نیابتی آمریکا، اظهار داشت: «جبهه بزرگ مقاومت تا نابودی و محو صهیونیسم و اخراج آخرین سرباز آمریکایی از منطقه به تقویت خود ادامه می‌دهد.» سردار جزایری افزود: «شرط لازم و ضروری برای ایجاد آرامش، صلح و ثبات در منطقه، خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است و این اتفاق مبارک با همدلی و همراهی مردم و دولت‌های قانونی و مشروع منطقه محقق خواهد شد.»
معاون ستاد کل نیروهای مسلح تصریح کرد: «هرچند اینک جنگ نیابتی تروریستی آمریکا دچار شکست و اضمحلال، لیکن دولت آمریکا به عنوان طراح، برنامه‌ریز و پشتیبان این جنگ ویرانگر، مسئول همه تخریب‌ها، کشتارها و خسارات وارده به مردم و کشورهای مورد هدف است و ما در انتظار روزی هستیم که حاکمیت این رژیم شیطانی به عنوان جنایتکار جنگی با اشد مجازات روبه‌رو شوند.» وی خاطرنشان کرد: «دستگاه دیپلماسی کشور در یک اقدام فعالانه با کمک دیگر جوامع، کشورها و سازمان‌های مردم‌نهاد در عرصه بین‌الملل نسبت به محاکمه آمریکا در مقام سردمدار اصلی جنگ و ویرانی در منطقه همت عالی خود را به کار ببندد و با توجه به اعترافات صریح مقامات رسمی آمریکا و دیگر اسناد و مدارک مبین و آشکار علیه شیطان بزرگ اقامه دعوی کند.»
سردار سلیمانی را ترور می‌کنیم
شکست آشکار رژیم صهیونیستی در منطقه و روشن شدن افق رو به زوال غاصبان فلسطین، مقامات این رژیم را به واکنش‌های عصبی و نامعقول واداشته است. در این راستا یک ژنرال سابق ارتش رژیم صهیونیستی به شبکه خبری ‌«آی 24» صهیونیست گفت: «با توجه به نقش محوری سردار سلیمانی در تحولات منطقه خاورمیانه و حضور وی در رأس هرم تحرکات محور مقاومت، اسرائیل به طور طبیعی درحال رصد و فعالیت برای ترور و حذف فیزیکی وی است.» گرشون هکوهین مدعی شد: «اسرائیل قطعاً سلیمانی را ترور خواهد کرد و ما به خوبی می‌دانیم در چه زمان و مکانی باید این اقدام صورت گیرد.» وی گفت: «اسرائیل نگرانی‌های جدی نسبت به تحرکات گروه‌های (حزب‌الله) مقاومت نزدیک به ایران در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی (جنوب لبنان) داشته و همه می‌دانند در صورتی که اوضاع بر هم بخورد، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.» این ژنرال صهیونیست در یک یاوه‌سرایی آشکار تأکید کرد: «ایران تاکنون قدرت پنهان اسرائیل را درک نکرده است.» تهدیدات رسمی مقامات رژیم جعلی صهیونیست به ترور شخصیت‌های نظامی و سیاسی کشورهای مختلف در حالی است که سازمان‌های بین‌المللی و دستگاه‌های دیپلماسی و قضایی کشور هیچ اعتراضی نسبت به این تروریسم دولتی و آشکار که مغایر با قوانین بین‌المللی نیز است، نشان نمی‌دهند.
روایت روزنامه انگلیسی از افول قدرت آمریکا
زمانی بود که صرفاً صدور یک بیانیه از سوی وزارت خارجه آمریکا‌ـ و نه حتی رئیس‌جمهور این کشور‌ـ زنگ‌‌ها را در خاورمیانه به صدا درمی‌آورد و آن دوره‌ای بود که کلینتون، بوش و اوباما افرادی تأثیرگذار در منطقه بودند، هر چند این تأثیر بیشتر مواقع، مخرب بود. خبرنگار و تحلیلگر سرشناس نشریه «ایندیپندنت» انگلیس، با اشاره به موضوع فوق اذعان داشت: «اما امروز چه کسی است که ابتکار عمل را در حوزه امپراتوری (سابق) عثمانی به دست گرفته و حرف آخر را در این منطقه می‌‌زند و سرتیتر رسانه‌هاست؛ پوتین، اسد، اردوغان، السیسی، مکرون و روحانی.»
رابرت فیسک تصریح کرد: «جالب اینجاست که حالا این رئیس‌جمهور ایران است که خبر شکست داعش را اعلام می‌کند، در حالی که قبلاً «جرج بوش» رئیس‌جمهور آمریکا بود که می‌آمد و می‌گفت؛ «مأموریت انجام شد.»
 وی با تأیید قدرت گرفتن روسیه در منطقه، گفت: «فکر کنم تنها نیروی نظامی خاورمیانه که تنها یک نام دارد، حزب‌الله است.» فیسک وضعیت کشورهای عربی همراه غرب را این‌گونه تصویر کرد: «تنها چیزی که در این سال‌ها تغییر نکرده، گودال بی‌عدالتی، فقر، جهل، ترس و بی‌‌حرمتی است که ملت‌های عرب و مسلمان خاورمیانه در آن زندگی می‌کنند.»
عقده حقارت نسبت به غرب در دانشگاه‌های ما حاکم است
مدیر گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف با انتقاد شدید به جوّ موجود در دانشگاه‌های کشور گفت: «در دانشگاه‌ها تضعیف هویت ملی و بروز عقده حقارت نسبت به غرب به دلیل بی‌توجهی به فرهنگ دینی و ملی وجود دارد و در تمام دانشگاه‌های ما عقده حقارت نسبت به غرب حاکم است.»
 دکتر مهدی گلشنی یکی از دلایل ایجاد عقده حقارت در دانشگاه‌ها را عقد قراردادهای به اصطلاح علمی با غرب عنوان کرد و افزود: «من اصلاً مخالف انعقاد قرارداد با غرب نیستم؛ اما قراردادهای فعلی فقط وسیله مسافرت برای عده‌ای را فراهم می‌کند و از سوی دیگر این دانشگاه شأن خود را پایین می‌آورد که با دانشگاه استرالیا قرارداد می‌بندد که مدرک دکترای مشترک بدهد.»
عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: «دانشگاه باید دانشجویی تربیت کند که به ماندن در کشور و خدمت به آن علاقه‌مند باشد و اگر دیندار وارد شود، دیندارتر از آن خارج شود. فرهنگ فعلی حاکم در دانشگاه‌ها به دانشجو القا می‌کند که فقط به دنبال تأمین شغل آینده‌اش باشد. فرهنگ درستی در دانشگاه‌ها و آموزش و پرورش حاکم نیست. دولت هم توجهی که باید به آموزش و پرورش و دانشگاهیان داشته باشد که این دو قشر با آسودگی خاطر به کار
 بپردازند، ندارد.»


  امین پناهی/زلزله کرمانشاه را می‌توان یکی از پرحاشیه‌ترین زلزله‌های سال‌های اخیر دانست. در این زلزله تلخ که قلب‌های همه را به درد آورد، شاهد صحنه‌های زیبایی از انسان‌دوستی و مهربانی هم بودیم که زیباترین آنها حضور رهبر فرزانه انقلاب در میان مردم رنج‌دیده مناطق زلزله‌زده بود که خود مرهمی شد بر آلام مصیبت‌دیدگان این دیار.
فارغ از حاشیه‌های زیبای این دیدار و اتفاقاتی که توجه بسیاری را جلب کرد، باید گفت این سفر کلاس درسی برای مسئولان در رده‌های مختلف بود تا بتوانند روش صحیح برخورد با مردم را به صورت عملی بیاموزند. روشی که اگر نگوییم دقیقاً منطبق بر روش ائمه اطهار(ع) است؛ اما به طور حتم می‌توان گفت نزدیک‌ترین سیره عملی به سیره ائمه(ع) در زمان حال است.
یکی از مهم‌ترین اتفاقات این سفر اشتیاق شخص رهبری برای دیدار با مردمی است که در دورافتاده‌ترین نقاط کشور زندگی می‌کنند؛ به گونه‌ای که در برخوردهای ایشان این نکته به خوبی احساس می‌شود. این نکته بسیار اساسی برای مسئولان در مواجهه با مردم است؛ چه در حوادث و اتفاقات و چه در شرایط عادی و روزمره زندگی مردم. اتفاقی که در سال‌های اخیر بسیار شاهد آن هستیم، ایجاد خوی اشرافی در بین مسئولان و مدیرانی است که نگاه‌شان به مردم با نگاه سال‌های ابتدای انقلاب متفاوت است؛ اما برخورد رهبری با مردم نشان می‌دهد در نوع نگاه ایشان، مردم ولی‌نعمتان و صاحبان اصلی انقلاب هستند که در بالاترین جایگاه قرار دارند؛ به گونه‌ای که ایشان حتی به همکاران خود هشدار می‌دهند که کنار بایستند تا بتوانند مردم را ببینند.
در این سفر همدردی رهبر معظم انقلاب به صورت رو در رو با مردم اتفاق می‌افتد و نه با فاصله‌ای که ماشین‌های ضد گلوله ایجاد می‌کنند. قدم زدن پا به پای مردم و گوش سپردن به درد و دل‌های آنها که می‌تواند از هر دری اتفاق بیفتد، اوج همدردی رهبر معظم انقلاب اسلامی با کسانی است که بیش از آنکه نیازشان به کمک‌های مادی باشد، محتاج آنند تا تسلایی بر دل‌های داغدیده خویش بیابند. عمامه خاکی رهبر فرزانه انقلاب و کفش و عبای گلی ایشان مؤیدی بر همه حرف‌هایی است که مطرح می‌کنند. هم‌درد مردم بودن را به راحتی می‌توان در منش و رفتار ایشان دید. هم‌دردی نه در حرف که در عمل و با تمام وجود به چشم می‌آید. از سویی ایشان برای مردم هرگز به حداقل‌ها راضی نیستند و دستورشان به همه دست‌اندرکاران خدمات‌رسانی حداکثری است.
تنها دل‌مشغولی ایشان در این سفر مردم بودند؛ از این‌رو معظم‌له بر لزوم رسیدگی همه‌جانبه مسئولان به مردم و انتظارات مادی آنها برای گذران زندگی و بازگشت به زندگی عادی بسیار تأکید کردند. نکته بسیار مهم دیگر در این سفر و در جریان سخنرانی‌هایی که در این سفر انجام دادند، این بود که مسئولان بدانند و بفهمند حق ندارند روی ویرانه‌های مردم ساختمان تسویه‌حساب‌های سیاسی بنا کنند! 
ورود به چادرهایی که برای اسکان مردم در نظر گرفته شده بود، یکی از اتفاقات زیبایی بود که بالاترین مقام نظام اسلامی خلق کردند. اتفاقی که کمترین تأثیر آن کاهش آلام مصیبت‌زدگان و دلگرمی مردم نسبت به نظام اسلامی است؛ چیزی که نظیر آن را در دیدارهای مسئولان دولتی با مردم منطقه کمتر می‌بینیم.
فرق مدیری که در سالن گرم و با صندلی‌های گردان برای حل بحران زلزله‌زدگان جلسه به راه می‌اندازد، با کسی که در محیطی ساده شبیه محل زندگی مردم تشکیل جلسه می‌دهد، این است که حتی مردم هم امیدی به جلسه نوع اول ندارند. چه اینکه جلسه مزبور نیز سراسر مباحث سیاسی‌ـ جناحی است که چند روز است در حاشیه زلزله به راه افتاده است. کمترین انتظار مردم از حاکمان‌شان این است که آنها درد مردم را درک کنند یا حداقل برای آن تلاش کنند. نکته اساسی این است که تماشاچی بودن از دور دردی را دوا نخواهد کرد که احساس سوختن به تماشا نمی‌شود...