سیدجعفر سبحانی، مشاور رئیس سازمان خصوصی‌سازی درباره پرداخت سود سهام عدالت به مشمولان گفت: «براي پرداخت سود سهام عدالت زمان دقیقی نمی‌توان اعلام کرد و هنوز بر روی آن کار می‌شود؛ اما به طور حتم تا پایان سال سودها پرداخت خواهد شد. مشمولان سود سهام عدالت در صورتی که باقی‌مانده اقساط خود را پرداخت نکرده باشند، حقی از آنها تضییع نخواهد شد و به میزان سهمی‌ که طی ۱۰ سال گذشته از محل سود شرکت‌های سرمایه‌پذیر برای آنان ایجاد شده، مالکیت و سهم خواهند داشت.»


 محمدابراهیم میانجی/ بی‌تردید بهره‌وری به معنای به دست آوردن خدمات و محصولات بیشتر از منابع محدود و ثابت موجود و در اختيار، عامل رشد اقتصادی خواهد بود. در این موضوع اين پرسش نیز مدام مطرح می‌شود که کدام شیوه به افزایش بهره‌وری منتهي خواهد شد؟ به تعبیر دیگر، در صورتی که اطمينان حاصل شود كه از یک راه معین و مشخص می‌توان به سطح بالاتری از بهره‌وری دست یافت، همه سازمان‌ها، نهاد‌ها و جوامع، بی‌درنگ به استفاده مؤثر از آن اقدام خواهند کرد. اما دشواری راه دستيابي به بهره‌وري در این است که معمولاً عوامل عمده تأثیرگذار بر بهره‌وری، آشکار نیست و همين عامل سبب مي‌شود تا دستيابي به اين موضوع بسيار مهم و تأثیرگذار، از پيچيدگي و دشواري خاصي برخوردار شود.

ضعف در كيفيت توليد داخل نتیجه واردات خارجي  
زماني به اهميت دستيابي به بهره‌وري در توليد كالا و خدمات پي خواهيم برد كه متوجه پیشرفت روزافزون صنایع و تنوع اقلام و کالاها در بازار و همچنین رقابت شدید جهانی را در اين حوزه باشیم. در اين صورت لزوم توجه مضاعف به تولید کالای با کیفیت داخلی بیش از پیش روشن می‌شود.
از آنجا که کالاها و مصنوعات مورد مصرف مردم، از تنوع بسیاری برخوردار است و از لحاظ علمی و صنعتی پیشرفت زیادی در اين حوزه در سطح جهاني شاهد هستيم؛ در عرصه رقابت با محصولات خارجي باید استانداردهای لازم جهاني را براي توليد محصولات داخلی رعایت كنيم و کیفیت کالاهاي توليد داخل را ارتقا دهيم. اين در حالي است كه متأسفانه در خصوص توليدات داخلي شاهد بالارفتن کیفیت و استانداردسازی در محصولات توليدي نیستیم،‌ كه ضعف در اين زمینه با واردات كالاهاي مشابه توليد داخل، خودنمايي مي‌كند و مردم را ناخواسته به سمت خريد و مصرف كالاهاي خارجي كه مشابه داخلي دارد، سوق مي‌دهد.

كيفيت پایین توليدات؛ عامل تغيير ذائقه خريد مردم
از پیامدهای ‌گريزناپذير ضعف در ارتقای ‌كيفيت كالاهاي توليد داخل و عدم حركت به سمت بهره‌وري مناسب در توليد كالا و خدمات، ايجاد این فرهنگ در مردم خواهد بود که اجناس خارجی دارای کیفیتي به مراتب بهتر و بالاتر نسبت به کالاهای داخلی هستند و لذا ذائقه مردم نیز به سمت مصرف کالاهای خارجی سوق پيدا مي‌كند، كه متأسفانه اين اتفاق كم، به همین منظور بيش در كشور ما رخ داده است، به همین منظور براي تغيير اين فرهنگ و تغيير نگاه مردم به سمت خريد و مصرف توليدات داخلي، بايد زمان بیشتری صرف شود.

ارتقای كيفيت راه 
تغيير فرهنگ مصرفي مردم 
وقتي فرهنگ مردم در خريد و مصرف كالا تغییر یافت و به سمت كالاي وارداتي هدايت شد، به راحتی قابل تغییر نخواهد بود و اینگونه نیست كه با شعار از مردم بخواهيم تا کالای ایرانی مصرف کنند و مردم هم برای خرید کالای ايراني ترغیب شوند. اگرچه اقناع‌سازي برای خريد كالاي ايراني براي قشر خاصي از مردم كه عِرق ملي دارند و از سوي ديگر توان مالي مناسبي براي خريد كالا و خدمات دارند مي‌تواند پذیرفتنی باشد و آنها را به سمت خريد كالاي توليد داخل هدايت کند، ولي اين قشر درصد بالایی از افراد جامعه را تشكيل نمي‌دهند؛ از این رو براي تحقق این امر باید سطح کیفی کالاها و خدمات توليد داخل ارتقای يابد و اگر کالای با کیفیت و رقابت‌پذیر در داخل كشور تولید و عرضه شد، ‌به طور حتم مردم هم از آن استقبال خواهند کرد و كم‌كم فرهنگِ مصرفِ كالاي توليد داخل جایگزین فرهنگ قبلي خواهد شد.

مطالبه عمومي براي ارتقای کیفیت کالاهای تولید داخل 
يكي از راه‌هاي تسريع در دستيابي به بهره‌وري و ارتقای کیفیت کالاهای تولید داخل اين است كه بايد بهره‌وري و ارتقای کیفیت محصولات توليد داخل به یک مطالبه عمومي در سطح مردم تبديل شود و همه مردم حق خود بدانند كه از محصولات توليد داخلي كه از كيفيت مناسبي برخوردار است، بهره ببرند و اين فرهنگ باید در میان اقشار مختلف جامعه گسترش یابد و اين امر تحقق پيدا نمي‌كند، مگر آنکه مردم با خريد و مصرف كالاي داخلي، اشكالات و ضعف‌هاي آن را به اطلاع توليدكننده برسانند و دست‌اندرکاران و توليدكنندگان هم در جهت رفع آن اشكالات اقدام کرده و عوامل توليد خود را به حركت در مسير توليد كالاي با كيفيت و ارتقای بهره‌وري محصولات توليدي مجبور کنند. 

ارتقای کیفیت و بهره‌وري زیربنای تحقق اقتصاد مقاومتی
در صورت تحقق اين امر، يعني ارتقای كيفيت کالاهای توليد داخل و حركت در مسير بهر‌ه‌وري مضاعف محصولات توليد داخل،‌ کار و اشتغال رونق پيدا مي‌كند،‌ میزان بيكاري كاهش مي‌يابد،‌ از حجم قاچاق كالا به ميزان بالایی كاسته مي‌شود و... در نهايت با رونق اقتصادي، رشد اقتصادي كشور تحقق مي‌يابد.  
از اين رو مي‌توان اذعان کرد كه ارتقای کیفیت کالا و محصولات داخلي مهم‌ترین زیربنای تحقق اقتصاد مقاومتی است كه مهم‌ترين برنامه و سياست اقتصادي كشور براي برون‌رفت از مشكلات و چالش‌هاي اقتصادي پيش‌رو است. برای تحقق شعار اقتصاد مقاومتی، باید در داخل كشور کالای با کیفیت تولید شود تا مصرف‌کننده کالای ایرانی به خريد و مصرف كالاي داخلي ترغیب شود. پس يكي از مهم‌ترين راه‌هاي دستيابي به بهره‌وري و ارتقای كيفيت محصولات توليد داخل تغيير فرهنگ مصرفي مردم به سمت خريد،‌ مصرف و مطالبه ارتقای كيفيت محصولات داخلي است.

جايگاه دولت در روند ارتقای كيفيت توليدات داخلي
اتخاذ تصمیمات مهم و عملياتي در زمینه ارتقای کیفیت کالا و محصولات توليد داخل باید از سوي دولتمردان و دست‌اندرکاران اين حوزه صورت گيرد و با قوت، تحقق آن مطالبه مسئولان امر باشد؛ چرا كه اگر سيستم نظارتي و بازرسي در خصوص توليد داخل معيوب باشد و يك محصول بي‌كيفيت توليد و روانه بازار شود، نگاه مصرف‌كننده نسبت به توليد داخل تغيير می‌یابد و ضربه به كل توليدات داخلي خواهد زد. همان‌طور كه در حال حاضر شاهد توليد برخي محصولات با كيفيت داخلي هستيم، ولي به دليل نگاه غالب مردم نسبت به ضعف كيفيت و كم‌بهره‌ور بودن محصولات داخلي، گرايش به سمت خريد محصولات وارداتي و خارجي بیشتر است. محصولات با كيفيت داخلي چوب برخي محصولات بي‌كيفيت داخلي را مي‌خورند كه دولت مي‌تواند با تدبير بجا جلوي توليد اين گونه محصولات را گرفته و با حمايت ‌لازم روند ارتقای كيفيت را براي آنها تسهيل کند.
رعايت اصول کیفیت توليد و مشتری‌مداری در توليد و عرضه کالا و محصولات به مثابه راهبرد اساسی دولت‌ها ‌بايد مورد توجه و اهتمام مسئولان امر در وزارتخانه‌هاي مرتبط باشد و تمامی بنگاه‌های تولیدی و خدماتي باید ملزم به رعایت اين اصول شوند تا در نهايت مردم به خريد و مصرف كالاي داخلي افتخار کنند و مصرف توليد داخل به يك فرهنگ عمومي تبديل شود.

 محمدنوری/ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا بعدازظهر روز جمعه 21 مهر سال جاری راهبرد جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد. وی با بیان اینکه نمی‌تواند پایبندی تهران به توافق جامع هسته‌ای(برجام) دو سال پیش با قدرت‌های جهانی را تأیید کند، گفت: «این توافق نقایص زیادی دارد و آمریکا در جهت اصلاح آن تلاش خواهد کرد.» آنچه در راهبرد جدید پیشنهادی از سوی رئیس‌جمهور آمریکا مورد توجه قرار گرفت، سخنان وی درباره تحریم گسترده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. سپاهی که به عنوان نیروی نظامی قانونی در کشور ایران فعالیت می‌کند. ترامپ اعلام کرد، به وزارت خزانه‌داری آمریکا این اختیار را داده است تا تحریم‌های جدیدی علیه سپاه، به دلیل حمایت از تروریسم و فعالیت‌های بدخواهانه آن، وضع کند.
در ادامه دشمنی‌های مکرر آمریکا با ایران اسلامی در حوزه تحریم‌ها، دولت آمریکا روز 9 آبان، قانون مبارزه با دشمنان این کشور از طریق تحریم(کاتسا) را برای اجرا ابلاغ کرد و پیرو اختیاراتی که رئیس‌جمهور آمریکا به وزارت خزانه‌داری این کشور در زمینه اعمال تحریم‌ها داده بود، این وزارتخانه در ادامه مسیر تحریم ایرانیان و شرکت‌های خارجی همکار با اتباع و نهادهای کشورمان، دو فرد ایرانی و چهار شرکت ایرانی و آلمانی را به دلیل داشتن ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحریم کرد.
در بیانیه دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری آمریکا آمده است، آقایان «محمود سیف» و «رضا حیدری» به دلیل داشتن ارتباط با سپاه پاسداران، مشمول تحریم‌های ثانویه می‌شوند. همچنین، شرکت‌های ایرانی «تجارت الماس مبین» و «پردازش تصویر رایان» در کنار شرکت‌های آلمانی «فورنت تکنیک» و «پرینتینگ ترید سنتر» با اتهامی مشابه به فهرست تحریم‌های آمریکا وارد شده‌اند. این افراد و شرکت‌ها متهم‌ هستند که با دور زدن رژیم کنترل صادرات اروپا، قطعات حساسی را برای کمک به اقدامات منطقه‌ای نیروی قدس سپاه پاسداران وارد ایران کرده‌اند.
البته بحث تحریم یکجانبه از سوی ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران موضوع جدیدی نیست. مطالعاتی که برخی کارشناسان اقتصادی در این زمینه انجام داده‌اند، نشان می‌دهد این نوع تحریم‌ها که بستری متنوع، همچون تحریم مالی و پولی، تحریم تجاری و بازرگانی، تحریم ارتباطاتی، تحریم رسانه‌ای، تحریم سیاسی و تحریم انرژی دارد، تأثیر منفی کلان و ساختارشکنی در اقتصاد ایران نخواهد داشت. تحریمی که ترامپ در راهبرد جدید خود در قبال سپاه بیان کرد، تحریم یکجانبه‌ای است که در سه دهه گذشته نیز وجود داشته است، با این تفاوت که با اجرای آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و طرف‌های قرارداد با این نهاد نظامی در فهرست تحریم‌های اداره بخش اطلاعات مالی و تروریسم وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا موسوم به «اوفاک» قرار خواهد گرفت. اوفاک از دو بخش اداره کنترل دارایی‌های خارجی و مرکز اجرای جرایم مالی تشکیل شده و مدیر اطلاعات ملی موظف است هر شش ماه به وزرای خارجه، بازرگانی، خزانه‌داری و کمیته‌های مرتبط در کنگره گزارش‌های لازم را ارائه دهد.
راه برون‌رفت از چالش‌هایی که آمریکای مستکبر هر از چند گاهی برای نظام اسلامی ایجاد می‌کند، در حوزه اقتصاد این است که باید پیمان‌های دوجانبه پولی منعقد شود تا تحریم‌ها دور بخورد. با بستن پیمان‌های دوجانبه و چندجانبه می‌توان از آثار این تحریم‌ها کاست؛ چرا که این عمل سبب تقویت پول ملی می‌شود. در این راستا، ضروری است کانا‌ل‌های مالی به جز یورو و دلار ایجاد کنیم.


 عملكرد دولت موجب افزايش شکاف طبقاتی
روزنامه اصلاح‌طلب «همدلی» به نقل از بانک مرکزی نوشت: «در دولت روحانی روند رشد شکاف طبقاتی به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافته و براساس آمار بانک مرکزی، ۱۰ درصد بالایی طبقه مرفه ۱۵ برابر ثروتمندتر شده‌اند.» آمار‌های بانک مرکزی نشان مي‌دهد، دولت نه تنها به سمت کاهش فقر و رفع فاصله طبقاتی در جامعه حرکت نکرده است؛ بلکه این فاصله را بیشتر و وضع عدالت توزیعی در جامعه را بغرنج‌تر از گذشته کرده است.
كسري بودجه 8 ميلياردي انگليس
بنا بر اطلاعات به دست آمده از دفتر آمار ملی بریتانیا، کسری بودجه بریتانیا در ماه گذشته میلادی، یعنی اکتبر به ۸ میلیارد پوند افزایش پیدا کرده که در مقایسه با مدت مشابه سال پیش از آن، حدود هفت درصد جهش داشته است؛ البته پیش از این کارشناسان اقتصادی کسری بودجه هفت میلیارد و ۵۰۰ میلیون پوندی را برای بریتانیا برآورد کرده بودند.
7/33 درصدبيكاران
 بيش از 19 ماه بيكار بودند
در حال حاضر، بیکاری یکی از معضلات اصلی در جامعه به شمار می‌آید؛ اما این بحران زمانی پیچیده‌تر می‌شود که دوره انتظار برای یافتن شغل طولانی ‌شود. مطابق آخرین گزارش مرکز آمار ایران، توزیع نسبی برآورد جمعیت بیکار 10 ساله و بیشتر بر حسب جنس و مدت بیکاری نشان می‌دهد، در سال 95 حدود 7/33 درصد 19 ماه و بیشتر بیکار بوده‌اند.
آغاز حذف حساب‌هاي راكد در بانك‌ها 
ارجمندنژاد، مدیر کل مقررات، مجوزهای بانکی و مبارزه با پول‌شویی بانک مرکزی درباره دستورالعمل بستن حساب‌های راکد در بانک‌ها، گفت: «ابتدا بانک‌ها موظفند با صاحبان حساب تماس بگیرند و از آنها بخواهند برای تعیین تکلیف حساب خود اقدام کنند و اگر صاحب حساب را پیدا نکنند یا پس از اطلاع‌رسانی، خود شخص اقدامی نکرد، بعد از یک مدتی بانک می‌تواند آن حساب را به حساب‌های بلاتکلیف منتقل کند.»

 سید فخرالدین موسوی/ «صبح بدون داعش/ مقاومت نتیجه داد نه مذاکره»؛ این عبارت تیتر یک کیهان در اولین روز از ماه سوم پاییز بود که خبر از زمستان گروه‌های تروریستی تکفیری می‌داد؛ تیتری که کیهان در ذیل آن می‌نویسد: «حاج‌قاسم سلیمانی و یارانش نماد کسانی هستند که به حق شناخت صحیحی‌‌ از امنیت ملی کشور دارند و رمز پیشرفت را با اتخاذ راهکار صحیح مقاومت به دیگران نیز آموخته‌اند و امروز به برکت خون شهدای مدافع حرم و فتح‌الفتوح رزمندگان مقاومت اسلامی، ملت‌های مظلوم منطقه نابودی داعش در عراق و سوریه را جشن می‌گیرند. حاج‌قاسم سلیمانی بی‌شک از معدود شخصیت‌هایی در منطقه و کل دنیاست که فقط از آینده سخن نمی‌گوید؛ بلکه آینده را می‌سازد و روزی که چنین وعده‌ای داد، بی‌شک می‌دانست برای تحقق آن چه باید بکند؛ فتح‌الفتوح و کار کارستانی که سرلشکر سلیمانی و هم‌رزمان گمنام او از افغانستان و عراق تا سوریه و لبنان کردند، بسیج قدرتمندانه ظرفیت‌های مقاومت و پیروزی در منطقه بود و این بسیج‌گری هنرمندانه چنان ابهت داشت که حتی روسیه را نیز پس از سفر مهم حاج‌قاسم به مسکو، پای کار جنگ سوریه آورد. این روحیه انقلابی مؤثر کجا و آن منطق عقیم شکست‌طلبانه و تسلیم‌طلبی که به دنبال تئوریزه‌کردن سازش با کدخدا و قربانی کردن حوزه‌های اقتدار ایران اسلامی است، کجا؟» موضوعی که در روزنامه‌هایی، چون «جوان»، «صبح نو» و... نیز تکرار می‌شود؛ اما در این میان روزنامه «وطن امروز» در کنار تیتر یک «پیروزی بدون مرز» و پرداختن به پایان داعش، در یادداشتی به قلم ماشاءالله ذراتی با عنوان «چشم طمع به فتح‌المبین مقاومت!» یک هشدار مهم می‌دهد و می‌نویسد: «با نگاهی تیزبینانه و منصفانه و رصد تحولات اخیر منطقه و به ویژه اقدامات و اظهارات اخیر مقامات آمریکایی، صهیونیستی و سعودی ‌می‌توان تا حدودی به ابعاد و اهمیت پیروزی‌های اخیر مقاومت پی برد؛ اما این هشدار را باید جدی گرفت که در عین ناامیدی دشمن از اقدامات بیرونی، آنها در داخل ایران اما امیدوارند در شرایطی دستاوردهای اخیر را پای میز مذاکره به معامله بنشینند. نباید این درس بزرگ را فراموش کرد که دستاوردهای امروز حاصل تفکر و گفتمان مقاومت و بی‌اعتمادی به آمریکاست و آنچه ادامه این مسیر و کسب دستاوردهای آتی را تضمین می‌کند، ادامه این راه و مقاومت مبتنی بر تدبیر و شجاعت است.» هشداری که البته برای روشن شدن نشانه‌های آن به زمان زیادی نیاز نیست و فقط کافی است در میان بی‌تفاوتی روزنامه‌های اصلاح‌طلب به شکست  داعش و فروپاشی حکومت این گروه تروریستی و تکفیری آمریکاساخته به روزنامه همدلی و اعتماد نگاهی بیندازیم؛ زیرا «اعتماد» که جزء معدود روزنامه‌های اصلاح‌طلب است، از یک سو با تیتر «الوعده‌ وفا» و تصویری از سردار سلیمانی بر صفحه اول خود، به ظاهر با موج حمایت از پیروزی‌های جبهه مقاومت همراهی را نمایش می‌دهد؛ اما از سوی دیگر سعی می‌کند با بزک آمریکا با وجود اظهارات مقاماتی، چون هیلاری کلینتون درباره نقش قطعی آمریکا در تشکیل داعش، آن را تقلیل دهد: «این درست است که آمریکا به عنوان یکی از قدرت‌های حامی داعش معرفی می‌شود و قراین و شواهدی هم وجود دارد که آمریکا از داعش در مقاطع خاصی حمایت کرده است؛ اما تحلیل و تبیین منشأ پیدایی داعش و منابع قدرت این جریان با نسبت دادن به آمریکا در واقع ساده کردن مسئله و نادیده گرفتن عوامل مختلف اصلی دخیل در این ماجرا و خلاصه کردن همه آن در یک عامل فرعی است؛ اما روزنامه همدلی در تکمیل این خط در مطلب عجیبی خواستار مذاکره بر سر مسئله سوریه شده و می‌نویسد: «تجربه مذاکرات برجام پیش‌روی‌مان است؛ آن زمان که با انتقال پرونده هسته‌ای به وزارت خارجه، دولت روحانی «اختیار تام» یافت تا با آمریکایی‌ها در باب پرونده هسته‌ای مذاکره کند که دیواری به بلندای 60 سال دشمنی و بی‌اعتمادی میان آنها بود. نتیجه آن تصمیم این شد که دیپلمات‌های وزارت خارجه ایران توانستند کالای اورانیوم 20 درصدی که دانشمندان هسته‌ای ایران تولید کرده بودند، به میلیاردها دلار فروش نفت، برقراری روابط تجاری میان ایران و جهان، میلیون‌ها دلار پول نقد، هواپیما، سرمایه‌گذاری خارجی در ایران و... تبدیل کنند. آیا همان تجربه را نمی‌توان این‌بار در منطقه تکرار کرد؟ گرچه یکی از پیش‌نیازهای چنین راهبردی وجود اراده حل مسائل نزد دو طرف است و به نظر نمی‌رسد با وجود رهبران جوان و ماجراجو در عربستان فعلاً چنین پیش‌نیازی مهیا باشد؛ اما آیا می‌توان امیدوار بود که پرونده سیاست‌‎های منطقه‌ای ایران حالا و بر حسب ضرورت‌های تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارت خارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزی‌های میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با «تمام» همسایگانش بدل کنند؟»
 مهدی فرهادی/ یکی از مهم‌ترین نظریه‌های رسانه‌ای که امروزه نیز در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی حضور آن محسوس است، امپریالیسم رسانه‌ای است. امروزه دیدگاهی وجود دارد که معتقد است دیگر سخن از امپریالیسم بیهوده است، اما در مقابل دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که معتقد است امپریالیسم هنوز از بین نرفته است، اما شکل آن تغییر کرده است. این دیدگاه قائل به این است که شرایط درک امپریالیسم رسانه‌ای بسیار بدتر از گذشته است. 
امروزه امپریالیسم نوین یا همان امپریالیسم اطلاعاتی و رسانه‌ای به گونه‌ای فعالیت‌های خود را انجام می‌دهد که نیازهای کشورهای استعماری را برآورده می‌کند. برخی از مصادیق امپریالیسم رسانه‌ای عبارتند از:
1ـ سینما: در دهۀ 1920 هنگامی که فیلم‌های سینمایی برای نخستین بار به نمایش گذاشته شد، هالیوود، چهارپنجم مجموع فیلم‌هایی را که در جهان نشان داده می‌شد، می‌ساخت و آمریکا همچنان آشکارا بیشترین نفوذ را در صنعت سینما داشته و پخش فیلم‌های آمریکایی تقریباً در سراسر جهان شیوع یافته است.
2ـ تلویزیون: درآمدهای صادرات تلویزیون انگلیس و آمریکا کم‌وبیش برابر است و حضور جهانی مهمی در کنار هم دارند.
3ـ آگهی‌های تبلیغاتی: از میان شرکت‌های بزرگ تبلیغاتی جهان، شرکت‌های آمریکایی هستند. این شرکت‌ها، شرکت‌های بزرگ تبلیغاتی فراملیتی هستند که نقش عمده‌ای در نظام جهانی اطلاعات دارند.
4ـ ارتباطات الکترونیکی: نفوذ آمریکا در شبکه‌های الکترونیکی (که به منظور انتقال بسیاری از اطلاعات مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند و دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ به آن وابسته‌اند)، بسیار نیرومند است. حلقه‌های ارتباطی راه دور که اکنون برای بانکداری، معاملات پولی جهانی و برخی از انواع پخش برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی ضروری است، اغلب در دست شرکت‌های آمریکایی است.