هنریتا فور مدیر اجرایی یونیسف (صندوق کودکان ملل متحد) از تأثیر ویرانگر مناقشه سه ساله یمن بر کودکان انتقاد و اعلام کرد: بر اثر این جنگ تاکنون حدود 2200 کودک کشته شده‌اند. عده خیلی بیشتری گرسنه هستند و بسياري وادار به شرکت در جنگ شده‌اند، یا به واسطه بیماری‌های قابل پیشگیری در حال مرگند. مناقشه بیرحمانه یمن این کشور را که از قبل هم در لبه پرتگاه قرار داشت، به عمق فاجعه کشانده است.


 رضا اشرفی/ پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) در سال 1949 با محوریت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی سابق و خطر کمونیسم با حضور آمریکا و کشورهای اروپایی تشکیل شد. محوری‌ترین اصل ناتو ماده پنجم آن است که بر اساس آن هر تهدیدی علیه اعضا برابر با فعال شدن این پیمان در حمایت از آن است. گمان می‌رفت با فروپاشی بلوک شرق و پیمان ورشو، فلسفه وجودی خود را از دست داده و به تاریخ سپرده شود؛ اما رویدادها و حوادث دهه ۹۰ قرن بیستم خلاف این تصورات را نشان داد؛ زیرا نه تنها پرونده ناتو بسته نشد، بلکه شاهد گسترش ناتو در بعد «جغرافیایی» و «کارکردی» هستیم، به نحوی که در دهه اخیر ناتو توانسته است حوزه فعالیت خود را به کشورهای اروپای شرقی، منطقه قفقاز و آسیای مرکزی گسترش دهد و هم اکنون نیز این سازمان به دنبال گسترش حضور و نفوذ خود در مهم‌ترین منطقه، یعنی «خلیج فارس» است. 
راهبرد ناتو در سال 2001 و با حادثه 11 سپتامبر با دگرگونی قابل توجهی همراه بود و آن آغاز عملیات ناتو خارج از مرزهای اروپا بود؛ رویکردی که اولین قربانی آن افغانستان و سپس لیبی بود. 
تحوّل مفهوم امنیت در ناتو در یک فرآیند دو مرحله‌ای صورت گرفته و مبنای تقسیم‌بندی این برهه‌ها، نشست‌ها و عملیات‌های ناتو‌ است. برهه دوم از 2001 تا 2012 قرار می‌گیرد که حملات تروریستی 11 سپتامبر، نقطه عطف حیات آن قلمداد می‌شود. نشست لیسبون 2010 و تدوین مفهوم راهبردی نوین ناتو برنامه جدید این پیمان برای دوره جدید عنوان می‌شد. 
در همین راستا و در اولین گام، سیاست نزدیکی به دولت‌های اروپای شرقی و گسترش ناتو به خارج از حوزه سنتی اروپای غربی در نشست ژوئیه 1990 در لندن مطرح و در نوامبر 1991 مورد تأیید واقع شد. بر اساس این، ناتو پس از تحوّل در راهبرد امنیتی خود، گسترش حوزه جغرافیایی و تحّول از یک سازمان منطقه‌ای به سازمانی جهانی را در نظر گرفت، تا الزام‌های ژئوپلیتیکی جدید را پاسخ گوید. تدوین راهبرد نوین ناتو در اجلاس رم در 1991، به تبدیل ناتو از سازمانی نظامی‌ـ سیاسی به اتحادیه‌ای سیاسی‌ـ نظامی منجر شد. 
در سال 1999 «مفهوم راهبردی جدید» در اجلاس واشنگتن تصویب شد. افزون بر مسائل امنیتی، بازدارندگی و دفاع، مسائل جدیدی چون مدیریت بحران، مشورت در تأمین اهداف حیاتی و مشارکت دیگر کشورها مورد اشاره قرار گرفت.
در دسامبر 2001، پس از سرنگونی رژیم مزبور و صدور قطعنامه 1386 شورای امنیت، اجازه استقرار نیروی بین‌المللی کمک به امنیت (ایساف)، که یک نیروی چندجانبه بود، برای کمک به ایجاد ثبات در کشور و ایجاد شرایط حفظ صلح در داخل و اطراف کابل از سوی سازمان ملل داده شد. در ماه اوت 2003، ناتو نیز مرکز فرماندهی و هماهنگی نیروهای ایساف  را در درون سازمان خود برقرار کرد.
پیش‌بینی «دفاع هوشمند» در اجلاس شیکاگو، گام اساسی دیگری در روند تحوّل و وظایف ناتو بود. دفاع هوشمند، طرحی مبتنی بر مقابله فراگیر با تهدیدات و افزایش قابلیت واکنشی و عملّیاتی با استفاده همزمان از قدرت نرم و قدرت سخت است. در سال 2016، در اجلاس بلژیک بر تشکیل نیروی واکنش سریع به استعداد 4500 نیرو رأی داده شد تا دور جدید تحرکات جهانی ناتو آغاز شود؛ در حالی که حوزه فعالیت ناتو به حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، سایبری، مواد مخدر، فرهنگی و هرآنچه ناتو آن را تهدید بداند، گسترش یافت. در این میان باید توجه داشت، در حالی که آمریکا در دوران بوش بیشترین همکاری را با ناتو داشت، در دوران اوباما این روند با ادعای رویکرد به تعامل جهانی و مشارکت همگانی در صلح تقلیل قابل توجهی یافت. 
با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا تغییراتی در رفتار این کشور مشاهده شده است؛ چنانکه ترامپ در کنار اصرار به فروش تسلیحات به کشورهای عربی و تقویت رژیم صهیونیستی هرگونه اقدام نظامی در منطقه را مشروط به پرداخت هزینه‌های آن از سوی کشورهای منطقه می‌داند. چنانکه او اعلام می‌کند اعضای اروپایی ناتو باید با اختصاص دو درصد از درآمد ناخالص ملی خود به بودجه ناتو، هزینه‌های امنیت خود را بپردازند. 
در جدیدترین اقدام آمریکا در قبال ناتو ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا نامه‌هایی به چند نفر از سران کشورهای عضو ناتو فرستاده و از آنها به دلیل بی‌توجهی به تعهدات‌شان برای پرداخت هزینه‌های نظامی و دفاعی مد نظر این ائتلاف نظامی غربی انتقاد کرد. دونالد ترامپ این نامه را به سران کشورهایی از قبیل آلمان، بلژیک، نروژ و کانادا فرستاده است. حال این پرسش مطرح می‌شود که دلیل ترامپ از ارسال این نامه‌ها چه بوده و این اقدام چه پیامی را مخابره می‌کند؟ 
رفتارهای ترامپ همواره اصلی ثابت داشته و آن تقلای وی برای تحقق وعده‌های انتخاباتی است. ترامپ در زمان کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری خود در سال ۲۰۱۶ و همچنین پس از حضور در کاخ سفید، بارها از اعضای ناتو به دلیل نپرداختن هزینه‌های نظامی و دفاعی آن و «سوءاستفاده» از آمریکا گله کرده و چند باری هم ناتو را «سازمانی منسوخ» خوانده است. ترامپ که سعی دارد خود را تنها رئیس‌جمهوری معرفی کند که توانسته است همه وعده‌های خود را محقق کند،‌ می‌کوشد با فشار بر اروپا آنها را به پرداخت هزینه‌های ناتو مجبور کند؛ اما زیر چتر این تحقق وعده‌ها یک نکته نهفته است و آن، ابعاد اقتصادی این طرح است. 
وضعیت درونی و بیرونی آمریکا نشان می‌دهد، این کشور با چالش‌های اقتصادی بسیاری مواجه است و عملاً توان پرداخت بسیاری از هزینه‌های خارجی را ندارد. بر اساس این، آمریکا به دنبال کاهش هزینه‌های جهانی خود است که کاهش حضور این کشور در نهادهای جهانی برای نپرداختن حق عضویت‌ها، تعطیل کردن برخی پایگاه‌های جهانی، اعمال تعرفه‌های گمرکی برای واردات کالاهای دیگر کشورها، تأکید بر لزوم پرداخت هزینه‌های حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه از سوی کشورهای عربی به مبلغ 7 هزار میلیارد دلار و در نهایت اصرار بر بالا بردن هزینه‌های کشورهای اروپایی در تهیه بودجه ناتو را می‌توان در این چارچوب ارزیابی کرد.
 در این میان، یک نکته را نیز باید در نظر داشت و آن نوع واکنش کشورهای اروپایی است. بی‌توجهی آنها به اجرای تعهدات‌شان در قبال ناتو نشان می‌دهد، این کشورها دیگر اعتمادی به آمریکا به منزله یک ناجی نداشته و هر یک به دنبال استقلال دفاعی یا حداقل همگرایی در سطح اروپا هستند؛ روندی که ادامه شکاف در دو سوی آتلانتیک را نشان می‌دهد.


  محمد رضا مرادی/ به تازگی انور قرقاش، مشاور وزیر خارجه امارات متحده عربی از توقف موقتی عملیات نظامی در ساحل غربی الحدیده خبر داد؛ اما انصارالله این خبر را تکذیب و این جنبش تأکید کرد، امارات همچنان به جنایات خود در الحدیده ادامه می‌دهد و هدف از این شایعه‌سازی اخیر نیز تلاش برای انحراف افکار عمومی است. به راستی، دلیل این اقدام امارات چیست و آیا عملیات نظامی در الحدیده متوقف شده است؟
در درجه اول باید توجه داشت که امارات به دنبال سرپوش گذاشتن بر شکست خود در عملیات «النصر الذهبی» در الحدیده است. در واقع، مقامات امارات به دنبال آن بودند تا در الحدیده به یک پیروزی سریع دست یابند و حتی اعلام کرده بودند قصد دارند نماز عید فطر را در الحدیده اقامه کنند؛ اما شکست امارات سبب سردرگمی متجاوزان شده است. در این وضعیت، امارات با تمسک به ترفند جدیدی اعلام کرده است این عملیات متوقف شده است تا فرصت لازم برای پیشبرد راه حل سیاسی فراهم شود؛ اما در این زمینه چند نکته مهم وجود دارد. 
 اشغال بندر الحدیده در ساحل غربی یمن در دریای سرخ مهم‌ترین برنامه نظامی مشترک آمریکا و ائتلاف سعودی در یمن است که با وجود به‌کارگیری نزدیک به 20 هزار مزدور و صدها فروند تانک و ناو جنگی با شکست روبه‌رو شده است. روزنامه آمریکایی «نیویورک‌تایمز» در گزارشی نوشت، ترس امارات از ورود به جنگ خیابانی در شهر الحدیده یمن پشت پرده تصمیم امارات برای متوقف کردن عملیات نظامی‌اش در الحدیده بوده است. این روزنامه به نقل از مسئولان اماراتی نوشت: «اماراتی‌ها ترجیح دادند وارد شهر نشوند؛ چرا که آنها نمی‌خواهند درگیر یک جنگ خیابانی شوند، به این دلیل که نیروهای یمنی وفادار به ابوظبی آماده ورود به چنین جنگی نیستند.»
مسئله بعدی به دلیل شدت جنایات ائتلاف سعودی در الحدیده است. نبرد اشغال الحدیده موجب خشم گسترده جامعه جهانی شده است؛ زیرا نگرانی‌هایی درباره سلامت بیش از 600 هزار غیر نظامی در شهر و قطع خطوط ارسال کمک‌های انسانی از طریق بندر الحدیده به حدود هشت میلیون یمنی وجود دارد. این مسئله سبب شده است امارات به حربه توقف عملیات پناه برده و به صورت نمادین و اعلامی آن را بیان کند. در واقع، امارات و ائتلاف سعودی به دنبال آن هستند که از این طریق فشار افکار عمومی را علیه خود کاهش داده و با این اقدام خود را حامی مذاکره و راه حل سیاسی نشان دهند. 
نکته بعدی این است که امارات عملیات نظامی خود را متوقف نکرده و نخواهد کرد؛ بلکه از آن برای دروغ و فریبکاری بهره‌برداری می‌کند به این امید که روند امور خود را سروسامان داده، در نقشه نظامی‌ خود بازنگری کند و بتواند از باتلاقی که نیروهایش در آنجا بین ارتش و نیروهای مردمی یمن گرفتار شده‌اند، نجات یابند. در سه هفته نخست عملیات الحدیده سه هزار نفر از مزدوران سعودی کشته شده و شمار بیشتری نیز زخمی شده‌اند. افزون بر این، حدود 400 تانک و نفربر زره‌پوش به دست نیروهای جنبش انصارالله به غنیمت گرفته شده است. نیروهای متجاوز به الحدیده در وضعیت کنونی در شش نقطه ساحلی در محاصره نیروهای ارتش و انصارالله هستند و نمی‌توانند اقدام مؤثری برای نجات خود انجام دهند. از سوی دیگر، ناوهای کشورهای مهاجم به دلیل هدف قرار گرفتن ناو اماراتی که نیروهای ستادی آمریکا و رژیم صهیونیستی، عربستان و انگلیس را در خود داشت  و 100 کشته به جای گذاشت، جرئت نزدیک شدن به ساحل و نجات این مزدوران را ندارند.
 بنابراین، اعلام توقف عملیات نظامی در الحدیده از سوی امارات با سه هدف صورت گرفته است: سرپوش گذاشتن بر شکست عملیات الحدیده، تلاش برای نجات سربازان و نیروهای محاصره شده در این بندر و در نهایت تلاش برای انحراف افکار عمومی؛ اما جنبش انصارالله با موضع‌گیری صریح علیه این حربه به سرعت آن را نقش بر آب کرد. 



  قاسم غفوری/ حقوق بشر مسئله‌ای است که همواره سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی مطرح کرده و حتی با این عنوان مجوز لشکرکشی قدرت‌های نظامی جهان، از جمله ناتو به دیگر کشورها را صادر می‌کنند. این روند در حالی صورت می‌گیرد که در ادامه رویکردهای به اصطلاح بشر دوستانه، سازمان ملل اخباری را مبنی بر سفر دبیر کل این سازمان به میانمار منتشر کرده و در آن آورده است، آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل گفت، در بازدید از اردوگاه‌های متعدد متعلق به یک میلیون روهینگیایی که از خشونت‌های میانمار گریخته‌اند، جنایاتی «تصورناپذیر» دیده است. وی وضعیت اقلیت مسلمانان میانمار را «یک کابوس حقوق بشری و انسانی» توصیف کرد. 
گوترش در این باره در توئیتر نوشت: «در بازارِ کاکس در بنگلادش، ماجرا‌هایی تصورناپذیر از قتل و تجاوز جنسی را از پناهندگان روهینگیایی که به تازگی از میانمار گریخته‌اند، شنیدم. آنها خواهان عدالت و بازگشت ایمن به خانه‌های‌شان هستند.» وی همچنین پیش از حضور در دیگر اردوگاه‌ها در جنوب بنگلادش در توئیتر نوشته بود: «روهینگیایی‌ها یکی از آسیب‌پذیرترین جوامع بر روی زمینند که با تبعیض روبه‌رو هستند.» این مواضع از سوی آقای دبیر کل در حالی مطرح می‌شود که چند نکته قابل توجه است؛ نخست آنکه، بحران مسلمانان میانمار سال‌هاست که در جریان است و تاکنون سازمان ملل اقدامی برای پایان درد و رنج آنها صورت نداده و صرفاً به ابزار تأسف بسنده کرده است؛ این در حالی است که تاکنون مجازاتی برای دولتمردان میانمار نیز که دست‌شان به خون روهینگیایی‌ها آغشته است، در نظر نگرفته است.
دوم آنکه، مشابه وضعیت اعلام شده برای میانمار را در کشورهایی، مانند یمن و فلسطین نیز می‌توان مشاهده کرد. در فلسطین اشغالی بیش از هفت دهه است که اشغالگران فلسطینیان را آواره کرده‌اند؛ در حالی که سازمان ملل با وجود صدور قطعنامه‌هایی، مانند ۳۳۸ و ۲۴۲ تاکنون هیچ اقدامی برای بازگشت آوارگان فلسطینی به وطن‌شان صورت نداده‌ و حتی سخن از حذف این حق قانونی به میان آمده است. در یمن نیز بیش از سه سال است که سعودی‌ها در حال کشتار و جنایت علیه بشر و آواره‌سازی مردم هستند و سازمان ملل اقدامی برای پایان این وضعیت نداشته است. 
در سوریه و عراق نیز گروه‌های تروریستی و حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنها در طول سال‌های اخیر میلیون‌ها نفر را آواره کرده‌اند و نه تنها سازمان ملل، بلکه کشورهای غربی مدعی حقوق بشر در برابر این وضعیت بحرانی به جای کمک به این کشورها برای مبارزه با تروریست‌ها، به دنبال طرح‌های بحران‌سازی همچون سرنگونی نظام این کشورها هستند که خود موجب تشدید بحران شده است. در عربستان و بحرین نیز شاهد اخراج و لغو تابعیت بسیاری از شهروندان هستیم. وقتی سازمان ملل در برابر این وضعیت‌ها راه سکوت در پیش می‌گیرد، دیگر نمی‌توان انتظاری از میانمار در متوقف‌سازی سرکوب مسلمانان داشته باشیم. سازمان ملل اگر واقعاً به دنبال حل این موضوع است، باید به مسئله فلسطین و یمن هم رسیدگی کند تا مؤلفه‌ای برای اراده جهانی در مقابله با این لغو آواره‌سازی‌های دسته‌جمعی باشد. 
مجموع تحولات نشان می‌دهد، سازمان ملل همچنان در مسیر خواسته‌های قدرت‌ها گام برمی‌دارد و هرگز گامی برای مستضعفان برنخواهد داشت و ملت‌های آزادیخواه جز رویکرد به مقاومت گزینه‌ای در پیش ندارند؛ چنانکه نمود عینی آن را می‌توان در مقاومت فلسطین و یمن در برابر رژیم‌های جنایتکار صهیونیستی و سعودی مشاهده کرد.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ 20


  عبدالله عبادی/ برقراری و ایجاد روابط مستحکم و نفوذ معنوی در کشورهای فقیر و مستضعف به ویژه در قاره آفریقا از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از موضوعات مورد توجه مسئولان بوده و هست؛ اما به دلایل متعدد از جمله شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای این امر برای مدت زمان طولانی به فراموشی سپرده شده بود. در پانزده سال گذشته و به ویژه در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد شرایط جهانی و منطقه‌ای به گونه‌ای شد که ایران به منظور رهایی از انزوای آمریکا و متحدان اروپایی‌اش و همچنین دورزدن تحریم‌ها روابط خود با کشورهای آفریقایی و به ویژه غرب آفریقا را تا بالاترین سطوح افزایش داد؛ به گونه‌ای که بسیاری از رؤسای‌جمهور کشورهای این منطقه، از جمله سنگال، گامبیا، توگو، سیرالئون و... با سفر به جمهوری اسلامی ایران خواستار ارتقای روابط دوجانبه و چندجانبه شدند. در سال 1384 «یحیی جامه» رئیس‌جمهور وقت گامبیا از محمود احمدی‌نژاد دعوت کرد تا به عنوان مهمان افتخاری در اجلاس سران کشورهای آفریقایی که در گامبیا برگزار شد، شرکت کند. حضور احمدی‌نژاد و هیئت همراه در این اجلاس و مذاکرتی که در حاشیه این اجلاس با سران کشورهای غرب آفریقا صورت گرفت، زمینه‌ساز حضور و نفوذ معنوی جمهوری اسلامی ایران در غرب آفریقا شد. این موارد از چشم سردمداران رژیم آل‌سعود دور نماند؛ به همین علت به سرعت دست به کار شدند و ضمن حضور پر رنگ در منطقه از هر روشی برای تحت تأثیر قرار دادن روابط کشورهای آفریقایی با جمهوری اسلامی ایران و ایجاد چالش برای ما استفاده کردند. مهم‌ترین دلایل حضور وهابیت به سرکردگی آل‌سعود در غرب آفریقا به شرح زیر است:

۱ـ حضور شیعیان: غرب آفریقا پس از خاورمیانه بیشترین جمعیت شیعه را در خود جای داده است و نیجریه با داشتن چند میلیون شیعه از مهم‌ترین مراکز سکونت شیعیان در آفریقا و جهان است. حضور قدرتمند شیخ زکزاکی و نهضت اسلامی نیجریه در پرجمعیت‌ترین کشور آفریقا سبب شده است مناطق شمالی به شدت تحت تأثیر فرهنگ و ارزش‌های تشیع قرار گرفته و میلیون‌ها نفر از تشنگان فرهنگ اهل بیت طی دو دهه گذشته به مکتب انسان‌ساز تشیع مشرف شوند؛ به گونه‌ای که زکزاکی و نهضت اسلامی مرزهای نیجریه را درنوردیده، در بسیاری از کشورهای منطقه نظیر نیجر، سنگال، غنا، ساحل عاج و گینه کاملاً شناخته شده و پیروانی به دست آورد. همچنین حضور پر تعداد طلاب نیجریه‌ای و دیگر کشورهای منطقه در حوزه‌های علمیه ایران سبب شده است نشر و گسترش مکتب تشیع با سرعتی دوچندان در غرب آفریقا توسعه یابد. گفتنی است، در حال حاضر افزون بر نیجریه، سنگال، غنا، نیجر و سیرالئون به پایگاه‌های تشیع در غرب آفریقا مبدل شده‌اند و سالیانه صدها نفر از جوانان مستعد این منطقه به منظور فراگیری علوم اسلامی در حوزه‌های علمیه قم و مشهد نام‌نویسی کرده و تحصیل علوم شیعی را آغاز می‌کنند. در حال حاضر طلابی از کشورهای گامبیا، غنا، سیرالئون، سنگال، بنین، مالی، نیجر، نیجریه و دیگر کشورهای این منطقه مشغول تحصیل در مراکز علوم دینی ایران هستند تا در آینده به مبلغان تشیع در غرب آفریقا تبدیل شوند.

2ـ گسترش روابط سیاسی: در دهه 1380 روابط سیاسی ایران به دلایل مذکور به حدی گسترش یافت که در طول تاریخ ایران حتی در دوران اوج حکومت پهلوی نیز سابقه نداشت؛ به گونه‌ای که سفارتخانه‌های ایران در تعدادی از کشورهای منطقه، نظیر گامبیا برای اولین بار ایجاد شد. در همین زمان، شاهد افزایش سطح مناسبات ایران و سنگال بودیم به گونه‌ای که عبدالله واد، رئیس‌جمهور وقت این کشور چند بار به منظور گفت‌وگو و مذاکره با مقامات ایرانی از جمله رهبر معظم انقلاب و احمدی‌نژاد وارد ایران شد. درباره موریتانی نیز به همین منوال بود. خلع معاویه ولد طایا از قدرت که از مهم‌ترین طرفداران رژیم صهیونیستی در غرب آفریقا بود و روی کار آمدن یک دولت اسلامگرا موجب شد روابط ایران و موریتانی به طرز چشمگیری رشد پیدا کند. طی این مدت بارها شاهد سفر مقامات ایرانی به غرب آفریقا و برعکس بودیم که نشان‌دهنده عمق روابط بود.

3ـ گسترش روابط اقتصادی: در دهه 1380 شاهد افزایش تحریم‌ها از سوی آمریکا و شرکای اروپایی‌اش علیه نظام جمهوری اسلامی ایران بودیم. این شرایط سبب شد مسئولان اقتصادی کشور به فکر برون‌رفت از وضعیت موجود برآیند و در اولین گام توسعه اقتصادی با غرب آفریقا را در دستور کار قرار دهند. به این ترتیب، طی این دهه شاهد حضور پر تعداد شرکت‌های اقتصادی ایرانی در غرب آفریقا بودیم؛ به گونه‌ای که تقریباً در همه کشورها حضور اقتصادی ایران دیده می‌شد.
در 5 آذر 1387 خط تولید خودرو سمند از سوی شرکت سنیران اتو در شهر تیس، سومین شهر بزرگ سنگال با حضور علی‌اکبر محرابیان، وزیر صنایع و معاون رئیس‌جمهور سنگال و مدیر عامل گروه صنعتی ایران‌خودرو افتتاح شد. اهمیت سیاسی و اقتصادی غرب آفریقا موجب شد در سال 1387 مبادلات تجاری ایران و سنگال به 120 میلیون دلار برسد که در طول تاریخ ایران کم‌نظیر بود. افزون بر این، چندین پروژه مخابراتی نیز به همت شرکت‌های ایرانی در این کشور و کشورهای همسایه اجرا شد که به شدت مورد توجه قرار گرفت. فروش چند قایق ماهی‌گیری به کشور گامبیا و واردات فسفات و مواد اولیه از غرب آفریقا از دیگر مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد.
در مجموع می‌توان گفت، جدا از حضور پر تعداد شیعیان در این منطقه، برقراری روابط سیاسی و اقتصادی سبب شد تا مسئولان سعودی به فکر چاره افتاده و از هر روشی برای سد کردن نفوذ ایران استفاده کنند. کشتار شیعیان نیجریه در اربعین حسینی سال 2014 و اتفاقات بعدی که به دستگیری و حبس شیخ زکزاکی در زندان دژخیمان نیجریه منتهی شد، با دستور آمریکا و حمایت لابی وهابیت در نیجریه انجام اولین اقدام برای سد کردن نفوذ ایران در این منطقه مهم و راهبردی جهان است.

 هدف آمریکا کاهش صادرات نفت ایران است
خبرگزاری ایرنا: «هیثر نائورت» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشست خبری روزانه درباره موضوع بازداشت دیپلمات ایرانی در اتریش،گفت: «ما استفاده ایران از تروریسم را محکوم می‌کنیم. ما با حملات ایرانی‌ها آشنا هستیم و آن را محکوم می‌کنیم.» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا سپس با امتناع از اظهارنظر درباره صحبت‌های «حسن روحانی» رئیس‌جمهور ایران مبنی بر اینکه؛ آمریکا نمی‌تواند صادرات نفت ایران را کاهش دهد، افزود: «این مسئله هدف آمریکا است و آن را نیز اجرا خواهد کرد.»
 آمریکا کشوری سرکش است
خبرگزاری فارس: تحلیلگر اندیشکده «بروکینگز» با زیر سؤال بردن اقدامات مخرب آمریکا نوشت ترامپ نه تنها نظم جهان را به ورطه فراموشی سپرده، بلکه در حال دوشیدن کشورها برای حصول منافع خود است. «چن ویهوا»  در گزارشی درباره اقدامات مخرب آمریکا در جهان به ویژه در قبال برخی کشورها چون «ایران»، نوشت: «مقامات و سیاستمداران آمریکایی سال‌هاست که کشورهای دیگر را «سرکش» می‌نامند، اما باید بدانند که این اصطلاح به طور فزاینده‌ای درباره کشور خودشان کاربرد دارد.» «رابرت کاگان» نیز با اشاره به سیاست‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در بخشی از تحلیل خود در این باره نوشت: «به نظر گزینه سومی نیز وجود دارد و آمریکا در جایگاه یک ابرقدرت سرکش، نه انزواطلب و نه بین‌المللی، عقب‌نشینی نکرده و تحلیل نرفته، بلکه فعال، قدرتمند و کاملاً در مسیر مصالح خود در تلاش است.»
استمداد ترامپ از پوتین برای مقابله با ایران
خبرگزاری مهر: جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا گفت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در دیدار با همتای روس خود از مسکو برای خارج کردن ایران از سوریه کمک خواهد خواست. وی در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا می‌تواند به قول‌های احتمالی روسیه درباره سوریه اعتماد کند؟ گفت: «زمانی که آن دو با هم دیدار کنند، می‌بینیم که چه می‌شود. احتمالاتی برای انجام گفت‌وگوهایی گسترده‌تر برای کمک به خارج کردن نیروهای ایرانی از سوریه و بازگرداندن آنها به ایران وجود دارد. توافق با روسیه گام مهم و رو به جلویی خواهد بود و این امر امکان‌پذیر است.»
 درخواست پمپئو از همتای چینی
خبرگزاری تسنیم: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که پمپئو در تماس تلفنی با همتای چینی خود خواستار کاهش واردات نفت از ایران شده است.‌ «هیثر نائورت» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نشست خبری خود گفت تماس با چین برای کاهش واردات نفت از ایران ادامه دارد، اما مشخص نکرد که پاسخ چین به این خواسته غیرقانونی و یکجانبه آمریکا چه بوده است. وی گفت: «وزیر خارجه آمریکا در چهار روز گذشته با همتای چینی خود تماس داشته و در موضوعات مختلفی از کره شمالی تا ایران و موضوعات بسیار دیگری گفت‌وگو کرده است.»
هرگونه تلاش برای ساقط کردن نظام ایران «دیوانگی» است
خبرگزاری فارس:  نشریه «امریکن کانسروتیو» در تحلیلی در زمینه اقدامات دولت آمریکا و همراهی برخی مقامات این کشور، از جمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا با گروه‌های ضد انقلاب از جمله «منافقین» برای بلوا به پا کردن و برهم زدن آرامش در ایران و در نهایت سرنگونی نظام نوشت: «اگر جان بولتون واقعاً معتقد است که می‌تواند با ضربه‌ای نظام ایران را سرنگون کند، بیشتر از آنچه می‌پنداشتیم، فریب خورده است.»