صبح صادق اهداف و مختصات دشمنیهای جدید آمریکا و راههای مقابله با آن را بررسی میکند
فتحالله پریشان/ 12 روز تا زمان اعلام دور اول تحریمهای جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران باقی مانده است. رأیزنیها و ارتباطات آمریکاییها به ویژه مسئولان وزارت خزانهداری آمریکا که مسئولیت مستقیم طراحی تحریمها تا اعمال آنها را به عنوان اتاق فکر جنگی که خودشان آن را جنگ تمامعیار اقتصادی علیه ایران مینامند، فشردهتر وجدیتر میشود.
در سوی دیگر ماجرا، کشورهای 1+4 مانده در برجام و جمهوری اسلامی است که مشکلات اقتصادی متعدد، زمینههای نارضایتی مردم و مطالبه جدی آنها از طرق مختلف به مسئولان اجرایی و سایر مدیریتهای کشور برای ساماندهی امور، ولو از طریق تغییر و ترمیم تیم اقتصادی دولت را در کنار وعدههای خالی از عمل اروپاییها داریم که هنوز از بستهـ بخوانید بیانیهـ دهبندی آنها چیزی جز یک سری کلیات تکراری و توصیههای تخدیری و تسکینی برداشت دیگری نشده است. وجه سوم این فضا، فعالیت رسانهای جبهه مقابل انقلاب اسلامی با هدفگذاری بمباران تبلیغاتی و فشار روانی دشمنان است که با هدفگذاریهای حرفهای مانند تمهید فضای ناامیدی از نظام اسلامی برای رتق و فتق امور، القای ضعف باور و توان دولتیها برای حل مشکلات، سرگردانی و بلاتکلیفی دیگر بخشها و قوای حاکمیتی تلاش میکنند در حوزه ذهن و ادراک مخاطبان ایرانی همه چیز را «از دست رفته» ترسیم کنند.
تحقیقاً تحلیلگران سیاسی و رسانهای معتقدند بیشترین سرمایهگذاری دشمنان انقلاب بر توسعه و تعمیق فشار روانی از اضلاع مثلث فشارهای اقتصادی، روانی و عملی که رهبری در دیدارهای اخیرشان به آن توجه داشتند، معطوف شده است؛ چرا که آنها اعتقاد دارند فراگیری این نحو عملیات علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر بوده و با هزینه کمتر، تلفات آن نیز به مراتب بیشتر از دیگر فشارهاست و در ثانی، فشار روانی، زمینهساز فشارهای اقتصادی و عملی و بیثباتسازانه است. اما هدف سطور بالا دمیدن بر این فضا یا ایجاد احساس ناامنی روانی و هراس نیست؛ بلکه ترسیم وضعیتی نسبی است که متأسفانه به مدد کمکاری مسئولان، رسانههای داخلی و نگرانی مردم از آینده کشور رقم خورده تا به این سؤال در ذهنها مجال جولان بدهد که به راستی، برای برونرفت از این وضعیت از امکانی برخورداریم؟ و عملاً چه باید کرد؟
نقبی به گذشته دشمنی
با انقلاب
تخاصم آمریکا با انقلاب اسلامی قدمتی به درازای عمر آن دارد و در مقاطع و برهههای تاریخی مختلف شاهد ظهور و بروز اشکال گوناگونی از دشمنیها، مانعسازیها، هزینهتراشیها و چالشسازیهای نرم، نیمهسخت و سخت علیه جمهوری اسلامی ایران بودهایم و به درستی سیاهه آمریکا در این زمینه علیه جمهوری اسلامی ایران خود میتواند موضوع کتابهای متعددی باشد.
آمریکاییها با وجود تشکیل و تکوین جبهه گسترده علیه جمهوری اسلامی با هدف نابودسازی گفتمان انقلاب اسلامی، امروز ایران را در چهل سالگی انقلاب اسلامی در قله استقلال، عزت و قدرت داخلی و نفوذ منطقهای و تعیینکنندگی مناسبات جهانی میبینند، از پیشرفتهای محیرالعقول آن در علوم و فنون جدید، آمادهسازی زیرساختهای مناسب در حوزههای گوناگون برای جهش علمی و اقتصادی، دستیابی بومی به مؤلفههای اصلی قدرت و اقتدار دفاعی و نظامی و توسعه نفوذ واقعی و الهامبخش و راهبردی در منطقه خطیر غرب آسیا متعجب و عصبانی میشوند و این سؤال مهم را به چالش اصلی مراکز مطالعاتی و تینکتانکهای خود میگذارند که چرا در منازعه ایدئولوژیک، استراتژیک و حتی ژئوپلیتیک با جمهوری اسلامی ایران موفق نیستند و اینکه برای عبور از جمهوری اسلامی چه باید کرد؟ به اینکه خروجی اتاقهای فکر و جنگ آمریکاییها بر در هم شکستن روح مقاومت و ایستادگی ملت ایران بنا میشود و آنچه در این منشور هزار رنگ دشمنیها در ابعاد و زوایای مختلف ملاحظه میشود و به نوعی پای آمریکاییها در میان است، برای نائل شدن به همین راهبرد «مقاومتشکنی» ملت ایران است، کاری نداریم؛ آنچه برای نگارنده این سطور مهم است این است که همین موازنه و وزنی که ابرقدرتی مانند آمریکا برای ایران اسلامی قائل شده و تمام این طراحیها و برنامههای دشمنی را برای دشمنی با انقلاب و نظام اسلامی در نظر داشته است آیا نشان از بزرگی و برتری قدرت و اقتدار ایران عزیز در منطقه نیست؟!
وجه دیگر این سخن این است که ما امروز قدرتمندیم و توانستهایم برای آنها چالش ایجاد کنیم. پس میتوانیم با تکیه بر داشتهها، باورها و آنچه ما را به اینجا رسانده، از این مرحله نیز عبور کنیم، به شرط آنکه به الزاماتی که مسئولان به ویژه رهبر دلسوز و حکیم انقلاب اسلامی میفرمایند، عمل کنیم.
مختصات جنگ اقتصادی
و اهداف آمریکا
اگرچه در وضعیت فعلی کشور زمان گلایه نیست، اما از باب تذکر و تجربه مفید است اگر بگوییم، چنانچه به توصیههای راهبردی رهبر معظم انقلاب در سالهای گذشته توجه میشد، امروز وضعیت اقتصادی جامعه ما نباید اینگونه میبود و نباید به پاشنه آشیل کشور از منظر تحلیلهای راهبردی دشمن تبدیل میشد. رهبر معظم انقلاب چند سال پیش با فراست دریافت که آمریکاییها بر ضعفهای اقتصادی کشور متمرکز شده و میدان بازی آینده خود را بعد از ناکامی در عرصههای سخت نظامی و نرم فرهنگی به عرصه اقتصاد کشاندهاند. حتی فردی مانند ترامپ با همین نگاه از برجام خارج میشود تا ملت ایران نه تنها به زعم آنها بهرهای از تعلیق و لغو تحریمهای اقتصادی نبرد؛ بلکه به مدد مهیا بودن زمینههای اجتماعی در داخل مانند آمار نگرانکننده بیکاری، مشکلات موجود در عرصه تولید ملی، فرهنگ غلط مصرف، رفاهزدگی گاهاً مفرط در فرهنگ عمومی و فاصله پرنشدنی انتظارات و توقعات با امکانات محدود موجود، به فعالسازی ظرفیتها و استعدادهای خاموش اعتراض، نافرمانی مدنی و اغتشاش بپردازد. بنابراین به فرموده حضرت امیر(علیهالسلام) به کمیلبنزیاد در نهجالبلاغه؛ «یا کمیل! ما مِن حرکتهٍ الا و انت فیها تحتاج الی المعرفه» اول باید از اهداف آمریکا در این جنگ ناجوانمردانه اقتصادی شناخت پیدا کنیم تا بعد بتوانیم به الزامات و شرایط دفع و مقابله با آن بپردازیم.
بررسی اهداف و انگیزههای اصلی آمریکا از کلید زدن جنگ و فشار اقتصادی و سیاسی در پروژه ترامپیسم علیه جمهوری اسلامی ایران که از سیاستها، راهبردها، مقالات علمی که در کتب و ژورنالهای علمی و پژوهشی مثل کتاب «هنر تحریمها» ریچارد نفیو، مجلات فارین پالیسی و فارن افرز و اظهارنظرات مقامات آمریکایی قابل استنباط است، در مؤلفههای زیر خلاصه میشود:
1ـ افزایش موج نارضایتیهای مردمی از دولت و نظام اسلامی و راهاندازی نافرمانی مدنی برای تغییر وضعیت؛
2ـ ایجاد فشار روانی سنگین بر مسئولان از طریق ایجاد گسست و فاصله پرنشدنی بین انتظاراتـ امکانات اقتصادی مبتنی بر رهیافت تد رابرتگر؛
3ـ به فرسایش بردن منابع قدرت سیاسی ایران در منطقه؛
4ـ زدودن سرمایه اجتماعی اعتماد به نظام و بیاعتبار کردن پاسخهای دولت و سایر قوای حاکمیتی به مشکلات؛
5ـ دامن زدن به جدایی مردم از حاکمیت و ایجاد رویارویی بین مردمـ مسئولان با جا انداختن این تلقی و انگاره غلط که مسئولان به فکر مردم نیستند و تنها مشغول منافع فردی و جناحی خود هستند؛
6ـ وادارسازی نظام به تمکین در مقابل آمریکا و تن دادن به اصلاح برجام هستهای و قرار گرفتن در ریل پذیرش سلسله برجامهای موشکی، منطقهای، حقوق بشری و... این فهرست شامل مؤلفههای دیگری نیز هست که با هدف اجتناب از اطناب به همین مقدار بسنده میشود. سرخط و خلاصه اهداف آمریکاییها و از منظری اروپاییها، شکستن خط مقاومت از منشأ آن، یعنی در داخل جمهوری اسلامی ایران تا شاخ و برگهای منطقهای آن و گروههای جهادی در منطقه غرب آسیا و دیگر مناطق جهان در مقابل امپریالیسم است.
چه باید کرد؟
اگرچه ترسیم راهبردها و تاکتیکهای دشمن از باب شناخت ضروری است، اما نباید خود سبب ناامیدی شود. شواهد و قرائن فراوان و تجارب موفقیتهای ما در ایستادگی در مقابل آمریکا و دشمنان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه نشان میدهد که آمریکاییها دروغگویان قهاری در حوزه جنگ نرم و پروپاگاندای عملیات روانی هستند. نگاه اقتصادی نیز به این حوزه دارند و هزینه آن را به مراتب کمتر از درگیری نظامی، جنگ فرهنگی و جاسوسی امنیتی میدانند. اما آنچه وجه تمایز این زمان با زمان گذشته مانند ایام دفاع مقدس است و زمینههای نگرانی برخی از دلسوزان را فراهم کرده، نگاه دارای پیشفرضی است که به تغییرات در جامعه امروز نسبت به زمان دفاع مقدس و سایر توانمندیهای داخلی در حوزههای مختلف دارند. در واقع، نوعی تلقی منفی نسبت به تغییر سبک زندگی و تغییر نسل جوان امروز و مؤلفههای قدرت داخلی برای برونرفت از این شرایط وجود دارد که به این سؤال که آیا جامعه الزامات مقاومت و مقابله با جنگ اقتصادی و فشار سیاسی آمریکا با شاخصههای جدید را دارد؟ پاسخ اطمینانبخش از وضعیت داخلی نمیدهد، در حالی که بررسی این مؤلفههای قدرت داخلی امیدوارکننده است.
1ـ تقویت باور و ایمانها به نتیجهبخش بودن استقامت؛ آنچه مسلم است اینکه؛ بیشتر فشارها و خسارتها در جنگ جدید اقتصادی آمریکا علیه ایران حتی اقتصادی نیز نیست؛ بلکه از جنس فشار روانی و رسانهای است و باید متولیان این امور به اتخاذ سیاستها و راهبردهای مقابلهای و دفاعی و حتی تهاجمی در این حوزهها بیندیشند. در چنین مصافی گام اول، تقویت باورها و ایمانهای ما است، اینکه تحت تأثیر این فشارها قرار نگیریم. به «ان تنصرواالله ینصرکم» و «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا» ایمان بیاوریم تا نصرت و گسیل فرشتگان تأیید الهی را جلب کنیم. تقویت حصار و باروی ایمانمان باطلالسحر فشار روانی است.
2ـ اتحاد و انسجام ملی؛ اینکه دشمن اعتراف میکند دنبال فروپاشی اجتماعی و سیاسی ایران است و وزیر امور خارجه کشورمان هدفگذاری دشمن را ایران میداند، ضرورت وحدت و انسجام ملی را بیشتر میکند. در واقع، فراتر از جنگ با انقلاب اسلامی یا نظام اسلامی آنها دنبال ضربه زدن به ملت ایران و تکرار وقایعی مانند کودتای 28 مرداد سال 1332 هستند که ضربه به دولت ملی و منافع ملت ایران در آن مقطع بود. لذا باید بدانیم شرایط فعلی تاب تحمل تنشها و اختلافات طبیعی و کمارزش سیاسی را ندارد و باید دعواهای جناحی و سیاسی درونگروهی متوقف شود.
3ـ توجه به تولید و کالای داخلی؛ چشمانداز تحریمهای آتی آمریکا از سختی آینده خبر میدهد و اینکه ممکن است در برخی محورها از حیث تأمین کالاهای ضروری و تأمین امنیت غذایی و کشاورزی دچار مشکلاتی شویم؛ لذا باید ضمن حفظ روحیه انقلابی و وحدت ملی، به راهکارهای خنثیسازی آنها از طریق تدوین بستههایی در دولت و مجلس برای حوزههای مختلف و ایجاد هماهنگیها در شرایط ویژه آمادگیهایی ایجاد شود. این ظرفیتها و پتانسیلها در کشور چهار فصل ایران وجود دارد و تنها به راهبرد مشترک تمام نهادها و دستگاهها و همراهی مردم نیاز دارد.
4ـ تنظیم بستهای برای مقابله و خنثیسازی تحریمها؛ این بستهها میتواند تنوع و تعدد داشته و اولویتهای نیازهای مختلف کشور را پوشش دهد. مجلس بسته حقوقی، دولت بسته اجرایی و نهادهای قضایی و دیگر نهادهای کشور بستههای ویژه مأموریت خود برای شرایط ویژه داشته باشند.
5ـ تحرک عملیاتی و تعامل با کشورهای مختلف به جز آمریکا؛ تقویت دیپلماسی با «شرق و غرب» در دیدار اخیر رهبری با دولتیها مورد تأکید قرار گرفت: «به جز موارد معدودی همچون آمریکا، روابط کشور با شرق و غرب باید هر چه بیشتر تقویت شود و تحرک عملیاتی و هدفمند دیپلماسی افزایش یابد.» آمریکا تنها بازیگر جهان نیست، ایران میتواند این تعاملهای دوسویه و مثبت را با همسایگان، کشورهای اروپایی و کشورهای شرقی تحکیم کند. امروز جهان از رفتارهای شالودهشکنانه ترامپ خسته است و به شدت در مقابل آنها واکنش نشان میدهد. وعدههای چینیها و روسها برای خرید نفت ایران و تقویت و افزایش سطح تراز تجاری و بازرگانی با ایران بسترهای مناسبی است که باید تقویت شود. البته در عملیاتیسازی اقدامات راهگشا باید مراقب باشیم از چاله به چاه نیفتیم و با تأمل، سرعت، دقت و مطابق با منافع نظام اقدام کنیم. برای مثال حدود دو ماه از خروج آمریکا از برجام سپری شده و کشورهای اروپایی باقیمانده در برجام تنها به گفتن و شنیدن اینکه اقداماتی باید انجام داد بسنده کردهاند. امروز باید زمینههای عملیاتیسازی این گفتهها و وعدهها از سوی اروپاییها فراهم شود. انتظار اصلی دولت و ملت ایران از اروپاییها در حوزههای تضمین روابط بانکی و تضمین ادامه فروش نفت ایران وفق معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی و برجام و قطعنامه 2231 حداقل و کف انتظارات بحق است که باید شاهد تحقق عملیاتی آن باشیم.
6ـ ارائه تصویری مقتدر و پاسخی معتبر از دولت؛ جامعه مخاطب این تصویر، هم مردم خودمان هستند و هم بدخواهان و دشمنان که گوش خواباندهاند تا ضعف و ناامیدی ایرانیها را به تماشا بنشینند و البته این تصویر تنها به دولت نیز مربوط نیست، باید همه ارکان نظام به ویژه دولت به سازوکارهای جدید برای ارائه بستههای راهگشا در حوزه برخورد با فساد که دشمن اینطور وانمود میکند که سیستمی شده و نمیشود با آن برخورد کرد، مجهز شود. نباید منتظر باشیم مردم با اعتراض و اغتشاش آدرس کاستیها و ضعفهای سیستم را به ما بدهند؛ بلکه باید شناسایی و هر چه سریعتر اقدام کرد. مردم اگر احساس کنند مسئولان با تمام وجود تلاش میکنند به مشکلات آنها پاسخ معتبر و راهگشا بدهند همراهی و همکاری خواهند کرد. در فضایی که دشمن بحراننمایی و بحرانسازی میکند و از حیث رسانهای، عملیات روانی، بیتوضیحی یا توضیح غیرشفاف و مبهم به فضای ایجاد شده دامن میزند. مسئولان باید در صف اول بایستند و با روشنگری و پاسخگویی و ارائه نسخههای عملی به جنگ «ابهام» و «ایهام» تصنعی دشمن بروند. در این راه اگر لازم است مجلس باید با طرحهای 3 فوریتی برای جبران کاستیهای حقوقی به وسط میدان بیاید و دست قوه قضائیه به لحاظ قانون در برخورد با برخی متخلفان دانه درشت یا تخلفات جدید که قانونی برای برخورد با آنها وجود ندارد باید از سوی مجلس پر شود.
در پایان لازم است به آفتی که این روزها کشور ما به آن مبتلا شده اشاره کنیم و آن، سندرم کلیگویی، تئوریبافی بدون پشتوانه عملیاتی و اجرایی و احاله دادن مسئولیتها به دیگری است. این در حالی است که عیار ملتهای مقاوم و پیروز در طول تاریخ تمدنها در زمانهای بحرانی خود را نشان میدهد. البته وضعیت کشور ما بحرانی نیست، اما باید به نگرانیهای مردم پاسخ معتبر داده شود. لذا مسئولان به جای گفتاردرمانی، به نسخههای عملی برای مشکلات مردم در حد و توان خود اقدام کنند. اگر همه اینگونه باشند دشمن در تحمیل فشارهای جدیدش به ایران اسلامی ناکام خواهد شد.