سيدروحالله امينآبادي/ در خبرها آمده بود: «عباس اميرانتظام، عضو نهضت ملي ايران و سخنگو و معاون نخستوزير در دولت موقت مهندس مهدي بازرگان، روز پنجشنبه ۲۱ تير در سن ۸۶ سالگي در تهران درگذشت.» اميرانتظام که از سال 1358 تا 1377 به جرم جاسوسي در زندان به سر میبرد، در بهشتزهرا به خاک سپرده شد، در حالي که احمد منتظري، فرزند آيتالله منتظري، بر پيکرش نماز گزارد.
عباس روافيان (اميرانتظام) فرزند ميرزا يعقوب رفوگر در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد. در سال ۱۳۲۹ دانشجوي رشته الكترومكانيك دانشگاه تهران ميشود و اين موضوع زمينه آشنايي وي با مهندس بازرگان و جريان ملي و نهضت آزادي میشود. وي در سال ۱۳۳۲ در جريان سفر نيكسون به ايران، نامه اعتراضآميز بازرگان را از طريق كاتم، كارمند سفارت آمريكا و عضو سيا به مقامات آمريكايي ميرساند. وي ميگويد: «در موقع دادن نامه، آقاي ريچارد كاتم پيشنهاد كرد هرچند وقت يك بار من، او را ببينم و مطالبي را كه دارم، به او بدهم.»
اين ارتباط تا سال ۱۳۴۲ ادامه مييابد، اما به فاصله اندكي پس از خروج كاتم از ايران، قيام ۱۵ خرداد رخ ميدهد و اميرانتظام، ابتدا به پاريس و سپس به شرق خليج سانفرانسيسكو در آمريكا ميرود و در دانشگاه بركلي مدرک فوقليسانس مهندسي محاسبات ساختمان را دریافت میکند. وي در سال ۱۳۴۹ شركت مهندسي مشاور تدبير صنعت را در خيابان فردوسي، تقاطع خيابان انقلاب اسلامي براي واردات وسايل سنگين از آمريكا ايجاد ميكند و در پوشش تجارت به ارتباط با كاتم ادامه ميدهد. ارتباط او با كاتم تا پيروزي انقلاب همچنان ادامه داشت.
در كتاب شماره ۱۰ اسناد لانه جاسوسي ملاحظه ميشود كه پیش از پيروزي انقلاب اسلامي در دي ماه ۱۳۵۷، عباس اميرانتظام در پي ملاقاتي با ريچارد كاتم كه تحت عنوان نماينده كميته حقوق بشر آمريكا به ايران بازگشته بود، ابراز تمايل ميكند كه با سفارت آمريكا در تهران در تماس باشد و كاتم هم او را به آن تشويق ميكند. در ۱۹ دي ماه ۱۳۵۷ اميرانتظام تحت عنوان عضو كميته مركزي نهضت آزادي با استمپل، كارشناس سياسي سفارت آمريكا ملاقات کرده و درباره حوادث آن هنگام تبادلنظر میکند. از اميرانتظام در اين سند به عنوان منبع جديد نهضت آزادي كه بايد قوياً محفوظ بماند، ياد ميشود. او با تأييد اين ديدار در دادگاه، به ديداري با رمزي كلارك در تهران در همان زمان اذعان کرده است.
از حکم سخنگويي تا سفيری کشورهاي اسکانديناوي
در ۲۳ بهمن حكم سخنگويي دولت موقت و معاونت اداري نخستوزير براي اميرانتظام صادر ميشود. او چهار ماه پس از دريافت اين حكم به مأموريتي تازه ميرود و با ترك دفتر نخستوزير به عنوان سفير كشورهاي اسكانديناوي روانه استكهلم ميشود.
تماس و اطلاعرسانيهاي اميرانتظام با آمريكاييها در سوئد، بيش از پيش ادامه مییابد. در يكي از اسناد لانه جاسوسي به نقل از طرف آمريكايي آمده است هنگامي كه اميرانتظام با اين سؤال مواجه ميشود كه چرا براي خدمت در پست سفارت به سوئد ميرود، چنين پاسخ ميدهد: «اين براي ما سادهتر است تا با يكديگر در استكهلم صحبت كنيم!» اميرانتظام چنان مورد علاقه آمريكاييها بوده است كه هنگامي كه به عنوان سفير به سوئد فرستاده ميشود، بروس لينگن، كاردار آمریکا در تهران نامهاي اداريـ ولي غير رسميـ براي سفير آمريكا در سوئد مينويسد و اميرانتظام را چنين توصيف ميكند: «در اينجا خيلي زياد محصور انقلاب است، اما به سختي در روش و ظاهر، انقلابي به نظر ميآيد. او مدت قابل توجهي را در كشور ما گذرانده و ايالاتمتحده را بسيار خوب ميشناسد و آنجا را دوست دارد. مطمئناً شما از او خوشتان خواهد آمد.» در ادامه، سفير آمریکا در سوئد به برقراري ارتباط با اميرانتظام و كسب اطلاع از وي تشويق ميشود.
اظهار برائت نهضت آزادي
از اميرانتظام
اميرانتظام در تاریخ 16/1/1358 در مصاحبه مطبوعاتي خود با اشاره به شايعات موجود درباره خود، هاشم صباغيان، ابراهيم يزدي، قطبزاده و ابوالحسن بنيصدر گفت: «ما از زماني كه دانشآموز و در دبيرستان مشغول تحصيل بوديم، در ملي شدن نفت مبارزه كرديم و سهم داشتيم. بعد از حكومت دكتر مصدق در نهضت مقاومت ملي و سپس در نهضت آزادي به رهبري مهدي بازرگان همكاري داشتيم. ما كساني نيستيم كه امروز به هم رسيده باشيم.» وي سپس اضافه كرد: «بنده آمريكايي نيستم و دكتر يزدي عضو سيا نيست و آن گاه از فداكاريهاي صادق قطبزاده در پيشبرد انقلاب صحبت كرد.»
اما نهضت آزادي ايران در اطلاعيهاي در شنبه ۱۸ فروردين ۱۳۵۸ به اين اظهارات واكنش نشان داد و تصريح كرد: «بدين وسيله به اطلاع عموم ملت ايران ميرساند كه آقاي مهندس اميرانتظام تنها هنگام تأسيس نهضت آزادي ايران در سال ۱۳۴۰ به مدت سه ماه با اين حزب همكاري داشته است و از آن پس، چه در داخل و چه در خارج از كشور، هيچگونه فعاليتي در نهضت آزادي ايران نداشته است و نهضت در برابر سخنان و نظرات و اعمال وي مسئوليتي ندارد.»
اين اطلاعيه در حالي صادر شد كه تا آن زمان، هنوز هيچ يك از مدارك جاسوسي او براي نيروهاي انقلاب آشكار نشده بود و امير انتظام همچنان از متحدان اصلي اين جريان به شمار ميآمد.
اميرانتظام در اين باره در خاطراتش مينويسد: «روزنامه كيهان در يكي از شمارههاي خود در صفحه آخر، ستون دست راست، اطلاعيهاي را منتشر كرد مبني بر اينكه، اميرانتظام عضو نهضت آزادي نيست... در يك لحظه به ذهنم رسيد كه مهندس سحابي اين اطلاعيه را منتشر كرده است. وقتي به ايشان رسيدم، سؤال كردم كه: «چرا اين كار را كردي؟!» ايشان جواب داد: «مگر تو عضو حزب بودي؟»
طرح انحلال مجلس خبرگان
قانون اساسي
در مهر ماه سال 1358 جريان ليبرال نقشه جديدي را طراحي كردند تا بر اساس آن، هيئت وزيران، به بهانه اينكه وكالت و نمايندگي اعضاي مجلس خبرگان مقيد و محدود به زمان و شرايط مشخصي است(يك ماه) و براي ادامه كار، نيازمند رأي دوباره ملت است و به خاطر گذشتن فرصت مقتضي، طرح انحلال مجلس خبرگان را بدون اطلاع امام به آگاهي مردم برسانند و حضرت امام را در معرض عمل انجام شده قرار بدهند. مجري و عامل اصلي اين طرح عباس اميرانتظام بود. در جلسهاي كه به پيشنهاد اميرانتظام در خانه «تقي انوري» در تاريخ 18/7/1358 تشكيل شد، طرحي آماده شده و به امضاي 17 نفر از وزراي كابينه ميرسد و قرار ميشود كه در اولين فرصت از طريق رسانههاي عمومي به اطلاع ملت برسانند، اما نخستوزير وقت كه از عواقب انتشار آن بدون اطلاع حضرت امام(ره) نگران بود بر آن ميشود كه قبل از اعلام عمومي اين موضوع را به اطلاع ايشان برساند. روز بعد بازرگان به همراه برخي از اعضاي دولت خدمت امام رسيدند. حضرت امام با تيزبيني و درايت خويش قاطعانه در برابر اين مصوبه ميايستند و با آن مخالفت ميكنند.
دستگيري اميرانتظام
اميرانتظام ۷ صبح روز سهشنبه(27/9/1358) از استكهلم به تهران ميآيد تا در جلسهاي با حضور قطبزاده وزير خارجه وقت و سفراي كشورهاي اسكانديناوي، فرانسه و آلمان تشكيل جلسه دهد، اما به محض ورود به ايران بازداشت و روانه زندان میشود. وي با اشاره به اين موضوع ابراز ميدارد كه احتمال طرح سؤال از خود پس از تصرف لانه جاسوسي را ميداده است، اما از دستگيرياش شوكه شده است.
با دستگيري اميرانتظام، دوستان اين متهم، جنجال فراواني ميكنند و او را بيگناه ميخوانند. با اين حال، تلاشها به نتيجه نرسيده و اميرانتظام كه انتظار چنين برخوردي را نداشته و گمان نميكرده است، اسنادي عليه او كشف شده باشد، نامهاي سرگشاده به رئيس جمهور وقت بنيصدر (ديگر رابط سيا) به تاريخ 3/4/1359 مينويسد و به این وسيله از عدم اعمال نفوذ آمریکا براي استخلاص او به دست عواملش گله ميكند.