پیامبر اعظم(ص) فرمود: هرگاه شخصی به نیت میّتی صدقه بدهد، خداوند متعال جبرئیل را امر فرماید که ببرد بر سر قبر آن میّت، هفتاد هزار فرشته را که در دست هر کدام طبقی است و می‌گویند: سلام بر تو ای دوست خدا، این هدیه‌ای است که فلان شخص برای تو فرستاده.
سپس قبر او پر نور می‌شود و خداوند عطا می‌کند به او هزار شهر در بهشت و تزویج می‌کند به او هزار حوریه و هزار حاجت او را روا می‌کند.
بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۶۳

خودت را به هيچ زباني 
براي كسي ترجمه نكن 
آن كس كه دوستت دارد 
بايد همه آنچه هستي را 
از لابه‌لاي حرف‌هاي نگفته‌ات 
از عمق نگاه ساده‌ات بفهمد
آدم‌ها را از روی عکس‌های‌شان نشناسید؛
آدم‌ها از بی‌حوصلگی‌های‌شان
از خستگی‌های‌شان
از دلتنگی‌ها
و از غصه‌هاي‌شان
عکس نمی‌گیرند

نگاهی به ابعاد و ابزارهای نظام سلطه برای تخریب فرهنگ ایرانی‌ـ اسلامی

 مهدی امیدی/ غرب چگونه با سلطه رسانه‌های خود و با استفاده از اهرم‌هایی، چون فیلم، سریال، اینترنت، ماهواره و... در کشورها نفوذ کرده و فرهنگ‌های اصیل و بومی را تخریب می‌کند؟ 
 این موضوع هزینه‌های بسیاری برای دنیای غرب دارد؛ اما همین هدف یعنی «سلطه رسانه‌ای» سبب شده است آنها دست به این هزینه‌ها بزنند. 
نکته جالب این است که سبک زندگی و فرهنگی که امروزه دنیای رسانه‌ای غرب سعی در گسترش آن در کشورهای جهان سوم دارد، در خود غرب دیگر ترویج داده نمی‌شود؛ چرا که خود فهمیده‌اند این روش فرهنگی به درد جوامع انسانی نمی‌خورد؛ اما می‌بینیم که آن را به خورد جوامع جهان سوم، به ویژه جوامعی که از فرهنگ اصیل و خاصی برخوردارند، مانند جامعه مذهبی ما می‌دهند.
یکی از ابعاد این تهاجم، شبکه‌های ماهواره‌ای و پایگاه‌های خبری وابسته به آنهاست. پیشتر تمرکز این شبکه‌ها در آمریکا بود و با محوریت منافقین و سلطنت‌طلب‌ها پخش می‌شدند؛ اما مدتی است که مرکز اصلی چنین شبکه‌هایی انگلیس است.
این شبکه‌ها که هر یک بنا به مأموریت خود به نوعی سعی دارند مخاطبان بیشتری از مردم ایران را شکار و به تعبیر روشن آنها را از نظام جدا کنند، برنامه‌های‌شان در کلیت خود از شیوه گزارش‌سازی و خبرپراکنی نرم بهره می‌برند.
کار اصلی این شبکه‌ها در این دوران، بحران‌سازی و بحران‌نمایی از ایران است. چه آنهایی که مدام پای این تلویزیون‌ها می‌نشینند و چه آنهایی که گاهی و تصادفی مخاطب این شبکه‌ها قرار گرفته‌اند، فضای حاکم بر این رسانه‌ها را طوری می‌بینند که انگار ایران همواره آبستن حوادث و اعتراض‌های سیاسی است. اما آنهایی که سابقه دشمنی قدرت‌ها را با نظام می‌دانند، به خوبی به یاد دارند که پیش از اینها رادیوها وظیفه بحران‌سازی را دنبال می‌کردند. برای نمونه، از سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از ماهواره‌ها، موج‌های کوتاه رادیویی زیادی قارچ‌گونه ابراز وجود کرده و فضا را به گونه‌ای هدایت می‌کردند که مخاطبان این رادیوها همواره در انتظار سقوط نظام بودند؛ در حالی که شاهد آن هستیم که این حیات با قوت ادامه یافته است؛ ولی این رادیوها هنوز بر اهداف خود اصرار داشته، حالا که در کنار آن رادیوها با ابداع و فعالیت ماهواره‌ها شبکه‌های تلویزیونی فارسی هم اضافه شده است، همان القائات هنوز ادامه دارد.
این رسانه‌ها به ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای لندن‌نشین اخبار خود را چه راست و چه دروغ در ذهن مخاطب جا می‌دهند و القا می‌کنند و او را تحت تأثیر قرار می‌دهند. گاهی یک خبر کذب را چنان در ذهن مخاطب پرورش می‌دهند که کم‌کم آن را باور می‌کنند؛ اما باز هم پای هنر و ترفندهای رسانه‌ای در میان است. آنها ابتدا از ابزارهای جذاب تصویری استفاده می‌کنند. یعنی ابتدا سعی می‌کنند مخاطب را جذب کرده و بعد تلاش می‌کنند اخبار و اطلاعات خود را در ذهن مخاطب رسوخ دهند. در واقع از این راه ذهن مخاطب را مسموم و بی‌اعتماد و آماده پذیرش هر گونه خبری می‌کنند. حال می‌بینید که این فرآیند کارشناسی شده چگونه با حملات رگبارگونه رسانه‌ای سعی می‌کند ذهن مخاطب را عاجز کرده و سپس این ذهن منفعل را در اختیار خود گیرد. 
باید توجه کرد که برای این حجم وسیع حملات رسانه‌ای با کار کارشناسی شده می‌توان چاره‌ای اندیشید که از جمله آنها می‌توان مقابله مستقیم و سریع خبررسانی از سوی رسانه ملی را نام برد. مگر جز این است که پاسخ رسانه را باید با رسانه داد؟ به یقین با کار کارشناسی شده و دقیق می‌توان پاسخ محکمی به این حملات رسانه‌ای داد. رسانه ملی باید در همه زمینه‌ها، به ویژه در بخش برنامه‌های خبری تنوع خود را بالا ببرد؛ چرا که اگر مخاطب را مشتری و جلوه‌های رسانه‌ای را کالا در نظر بگیریم، اگر ما نتوانیم نیاز مخاطب خود را با کالای بومی که همان رسانه داخلی است، برآورده کنیم؛ باید منتظر این باشیم که رسانه‌های خارجی مشتریان رسانه داخلی، یعنی مردم را بدزدند و کالاهای تقلبی خود را که همان جلوه‌های رسانه‌ای است، به آنها القا کنند.
فراموش نکنیم که هر بیننده‌ای در وضع عادی به طور حتم رسانه داخلی را ترجیح می‌دهد. کافی است کمی روی روان‌شناسی مخاطب کار کرده و اعتماد او را چند برابر کنیم. فراموش نکنیم که ذهن مخاطب خواهان موضوع‌های جدید و جذاب است. پس باید نیاز آن را برآورده کرد. می‌توان ذائقه‌سنجی کرد و به صورت آمارگیری یا هر صورت دیگری فهمید که مخاطب از رسانه چه می‌خواهد. آن وقت می‌توان با برآورده کردن خواسته مخاطب به دلیل اعتمادی که به رسانه بومی و داخلی دارد، ترفندهای هر رسانه‌ای را خنثی کرد. برای نمونه، در بخش فرهنگی می‌توان با تولید مستندها و برنامه‌هایی که موضوع آنها به طور مستقیم با تهاجم فرهنگی‌ـ رسانه‌ای مرتبط است، به مخاطب این موضوع را فهماند. پیامی که رسانه‌های غربی در پوشش جلوه‌های تصویری جذاب در حال انتقال آن هستند، کاملاً پوچ و بیهوده و مغایر با همه ارزش‌های هویتی و شخصیتی اوست. 
برنامه‌هایی چون «روایت مردم» و «ثریا» که طی این روزها بخشی از مطالبات واقعی مردم را نمایش دادند، از جمله مصادیق خنثی‌سازی فعالیت شبکه‌های معاند و ایمن‌سازی ذهن مخاطب است. وقتی فرد دلسوخته‌ای چون حاج‌حسین یکتا به دل جامعه می‌زند و سنگ صبور رنج‌ها و درد دل‌های مردم می‌شود، دیگر سیگنال‌های تهاجمی نمی‌توانند توجه بیننده را به فضاسازی مسموم خود جلب کنند. در این شرایط، رسانه‌های جبهه انقلاب و به ویژه صداوسیما باید به سمت بازنمایی مطالبات منطقی و مشروع مردم بروند. 
یکی از روش‌های کارآمد، ارائه دیدگاه‌های سیاسی در خلال برنامه‌های جذاب و سرگرم‌کننده است. برای نمونه، در ایام برگزاری بازی‌های جام جهانی فوتبال و در بین پخش مسابقات از شبکه سوم سیما، مجموعه مستندی با عنوان «به وقت جام» پخش می‌شد. این برنامه به بهانه پرداختن به تیم‌های حاضر در جام جهانی پیام‌هایی کارآمد در حوزه جنگ رسانه‌ای انتقال می‌داد. این سیاست می‌تواند در دیگر شبکه‌هایی نیز که مأموریت آنها ارائه برنامه‌های سرگرم‌کننده به مخاطب است، دنبال شود.


 حسین کارگر/سینمای کودک و نوجوان در گذشته محل ذوق‌آزمایی با دلی پاک و نگاهی نجیب بود؛ اما سال‌هاست که این عرصه نیز به بیماری‌های سال‌های اخیر سینما آلوده شده است. بیماری‌هایی چون باندگرایی و کاسبی با فیلم‌سازی و... .
فیلم «خاله قورباغه» که جدیدترین فیلم سینمای ایران در حوزه کودک و نوجوان محسوب می‌شود، نمونه‌ای از این جریان است. فیلمی که گروه خاصی که همیشه در سینما حاضر هستند، ساخته‌اند و بودجه فراوانی برای آن گرفته‌اند، اما نتیجه‌اش چندان دلنشین نیست.
 مشکل اصلی فیلم این است که داستان چندان جذابی برای آن نوشته نشده و به همین دلیل از اواسط فیلم حوصله بعضی از بچه‌ها سر می‌رود و ممکن است تماشای آن را دنبال نکنند. یکی از راه‌های جذب مخاطب در یک فیلم یا داستان، وجود یک قهرمان است؛ اما در این فیلم، هیچ قهرمانی وجود ندارد تا بچه‌ها به دلیل علاقه‌مند شدن به او، ماجراهای فیلم را تا آخر با اشتیاق دنبال کنند. حتی ظاهر عروسک‌هایی که در فیلم می‌بینیم، جاذبه لازم را ندارد. یک فیلم فانتزی مانند «خاله قورباغه» وقتی می‌تواند موفق شود که با تخیل و رؤیاهای کودکان درگیر شود. پس از قهرمان‌پردازی، باید شکل و شمایل شخصیت‌های فیلم نیز آنقدر شگفت‌انگیز باشد که بتوانند به ذهن بینندگان خردسال فیلم راه پیدا کنند؛ اما حیوانات و جانوران این فیلم که مانند آدم‌ها به نمایش درآمده‌اند، خیلی زود چشم بچه‌ها را خسته می‌کنند. افزون بر اینها، در فیلم خاله قورباغه هیچ بچه‌ای وجود ندارد تا حداقل بینندگان کودک و نوجوان بتوانند با او همراه شوند. با کمی دقت می‌توان دریافت که یکی از رموز همه فیلم‌های موفق برای کودکان در گذشته این بوده است که شخصیت‌های اصلی آنها، بچه‌ها بودند و به همین دلیل نیز همزادپنداری این گروه سنی را برمی‌انگیختند.
یکی از خاطرات خوش نسل قبل از دوران کودکی دیدن فیلم‌های کودک و نوجوان بود. فیلم‌هایی مانند «گلنار»، «شهر موش‌ها» و «دره شاپرک‌ها»، به یادماندنی‌ترین فیلم‌ها برای بچه‌هایی بود که امروز دیگر بزرگ شده‌اند. اما سال‌هاست دیگر از این نوع فیلم‌ها در سینمای ما به نمایش درنمی‌آید. فیلم‌های تازه‌ای هم که برای بچه‌ها ساخته می‌شوند، طراوت و جذابیت گذشته را ندارند و خیلی زود فراموش می‌شوند. «خاله قورباغه» یکی از این فیلم‌هاست که اصول اولیه هنر هفتم از نظر شکلی، ساختاری، محتوایی و مفهومی را در روند سناریوپردازی و قصه‌گویی کودکانه رعایت نکرده است.

نیم دهه پیش بر سر زبان‌ها افتاد. همه جا سخن از او بود. گفته بودند: «چو بیاید مار موری می‌شود» و با حضورش، «آغاز عصر ایرانی» به وقوع خواهد پیوست و «حصر ایران [خواهد] شکست» و «پیروزی بدون جنگ» حاصل خواهد شد. گروه‌های هنری نیز هر یک به تناسب هنر خود، پیش از آمدنش، به هنرنمایی دست زده و بینندگان حاضر در صحنه را با حرکات شادی‌آفرین‌شان به وجد آورده و بر شیرینی این «فتح‌الفتوح» می‌افزودند. گروه سمفونیک دولت تدبیر و امید، در پوشش تیم ملی هسته‌ای ایران، در حالی که دست در دست یکدیگر با این حرکت نمادین، همگان را به وحدت و کنار گذاشتن کدورت‌ها و گلایه‌مندی‌ها و گرد آمدن به دور این «خورشید درخشان» دعوت کرده و با آوازی بلند از سر شادی ناشی از موفقیت بر سر به زانو درآوردن غول استکبار و همراه کردن جهانیان با سیاست‌های اصلاح‌طلبانه خود، سرودی با عبارت‌هایی همچون «خجسته باد این پیروزی» می‌خواندند.
برخی صاحبان رسانه نیز بوق صدا بر دست، در حالی که بر نیسان مراد ایستاده بودند، با سر دادن شعارهایی، همچون «ظریف گل زد، ایران خندید» و «حصر ایران شکست»، سعی داشتند با تمام وجود، حق مطلب را ادا کرده و موجود ظهور و بروز نیافته را که «آفتاب تابان» ]اش[ می‌خواندند و او را «نشانه تسلیم‌ قدرت‌های بزرگ مقابل ایران» می‌دانستند، به خلایق بنمایانند و امیدهای از دست رفته را به دل‌ها بازگردانند که به یکباره کسی فریاد زد: «تحریم‌ها به تاریخ پیوست» و «صبح بدون تحریم» فرا رسید و «فروپاشی تحریم‌ها» رخ داد!
 بالاخره انتظارها به سر آمد و او قیچی تدبیر به دست وارد شد و به طرف بند تحریم‌های آمریکا و اروپا رفت و در حالی که به ملت ایران لبخند پیروزی نثار می‌کرد، بریدن بند آغاز کرد و با هر فشاری، جمعیت باورمند، کف و سوت آغاز می‌کردند، ولی هر چه بیشتر تلاش می‌کرد، کمتر نتیجه می‌گرفت...
سه سال است که قهرمان برجامی در تلاش است بند تحریم‌ها را پاره کند. طرفداران این حرکت ضد تحریم، خسته ولی شرمنده، کناری ایستاده و با ناامیدی ولی از سر اجبار، کف زده و همچنان مکان را ترک نکرده‌اند، حال آنکه طرف‌های تولیدکننده دستکش مخملی و قیچی پنبه‌ای و بند تحریم چند لایه به اعتمادکنندگان به آمریکا نیشخند نثار می‌کنند.                                               بی‌شناسنامه

برسد به دست وطن‌فروشان
شنیدم عوض کردی آیینتو
فروختی واسه غربیا دینتو
می‌سوزی برای وطن پس چرا
می‌ده آمریکا پول بنزینتو؟
***
تو که باز کردی حجاب از سرت
نترسیدی از سکته مادرت؟
بگو بابت چند صد تا دلار
مثه سیب‌زمینی شده شوهرت؟
***
نمی‌فهمی اصلاً که عفت چیه؟
حجاب و حیا و نجابت چیه؟
توکه پشت کردی به ایران بگو
ملاکت برای خیانت چیه؟
***
شده فکر و ذکرت حقوق کیا؟
پلنگای رقاص عصر جدید
اونایی که شاخ اینستا شدن
به عشق چهارشنبه‌های سپید
***
چقدر آخه می‌خوای مثل ترامپ
بازم ادعای مزخرف کنی
واسه اینکه عاقل بشی بهتره
سر وقت قرصاتو مصرف کنی
عالیه رجبی

 انتشار مجموعه ۱۶جلدی خاطرات قاسم سلیمانی تا پایان سال
مجموعه کامل ۱۶جلدی خاطرات سردار سلیمانی از دوران هشت سال دفاع مقدس تا پایان سال جاری منتشر می‌شود. عباس میرزایی، نویسنده کتاب خاطرات سردار قاسم سلیمانی، در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران پویا، از آماده‌سازی پنج جلد نهایی شده خاطرات سردار سلیمانی از عملیات‌های مختلف دوران دفاع مقدس خبر داد و گفت: «تاکنون هفت جلد از این مجموعه 16جلدی منتشر شده و سه جلد دیگر نیز در آستانه انتشار است. مجلدات باقی‌مانده نیز در دست نگارش است و تلاش داریم تا پایان سال جاری کار نگارش آن به ‌اتمام برسد.» گفتنی است، مراحل مختلف تحقیق، مصاحبه، تدوین و تهیه مدارک و اسناد کتاب‌های آماده چاپ خاطرات سردار قاسم سلیمانی 12 سال طول کشیده است. این مجموعه بزرگ در طراحی نهایی 16 عنوان کتاب را دربرگرفت که هر یک فرماندهی سلیمانی را در دوره‌ای خاص از دفاع مقدس روایت می‌کند. مجموعه کتاب‌ها چنان طراحی شده‌اند که هر کتاب به ‌صورت مستقل قابل بهره‌برداری است و در مجموع نیز پیوند منظمی را بین دوره‌های مختلف ترسیم می‌کند. 
منت‌گذاری بر سر مردم پس از جاخالی دادن حامی مالی!
همایون شجریان و سیروان خسروی مدعی شده بودند کنسرت‌های اخیر خود را برای همدردی با مشکلات اقتصادی مردم لغو کرده‌اند، اما حالا معلوم شده که دلیل اصلی لغو این دو برنامه، کنار کشیدن حامیان مالی بوده است! به گزارش مشرق، چندی پیش سیروان خسروی اعلام کرد که به دلیل اوضاع نامساعد اقتصادی و در نظر گرفتن وضع مردم، تمامی کنسرت‌هایش را لغو می‌کند، حال آنکه در پشت صحنه این اعلام نظر، خبری دهان به دهان می‌شد که کنسرت سیروان به دلیل حمایت نشدن از سوی حامیان مالی لغو شده است. پس از لغو کنسرت‌های خسروی، روابط عمومی «نمایش سی» که قصد اجرای مجدد در سعدآباد تهران را داشت، اعلام کرد از اجرای مجدد این نمایش به دلیل وضعیت اقتصادی مردم منصرف شده‌اند. اما پیگیری‌ها نشان می‌دهد که همراهی گروه سی با مردم، تصمیمی واقعی نیست و مشابه همان اتفاقی که برای سیروان خسروی افتاده، برای اجراکنندگان سی در حال تکرار است. با توجه به اینکه اجاره مجموعه سعدآباد ۳۰۰ درصد افزایش یافته، قرار بود این کنسرت در «رویال هال» تهران برگزار شود، اما شرکت سامسونگ از حمایت این نمایش در چنین مکانی امتناع کرد. 
مستندی 
 درباره رد صلاحیت‌ها
مستند «خیلی محرمانه» با افشاگری درباره دلایل رد صلاحیت برخی از نمایندگان مجلس رونمایی شد. حمید یادروج، تهیه‌کننده این فیلم گفت: «خیلی محرمانه» برای نخستین بار به جنجالی‌ترین پرونده‌های رد صلاحیت نمایندگان پرداخته است. برخی از نمایندگان مجلس پس از رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان، موضوع رد صلاحیت‌ها را سیاسی جلوه می‌دهند؛ فارغ از اینکه بسیاری از دلایل رد صلاحیت‌ها به موضوعات غیرسیاسی مربوط است. این مستند را محمد نگینی‌پور کارگردانی کرده است. گفتنی است، مستند «خیلی محرمانه» سه‌شنبه 26 تیرماه همزمان با سالروز تأسیس شورای نگهبان طی مراسمی با حضور عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در خبرگزاری فارس رونمایی شد. 
انتشار یک مستند جدید
 درباره جنایات رضاشاه
مستند «قیام غریب» در هشتادوسومین سالگرد قیام خونین گوهرشاد و آغاز نهضت مقاومت فرهنگی در اعتراض به کشف حجاب رضاخانی و سیاست‌های ضد دینی پهلوی،
 منتشر شد.
این فیلم که در دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تهیه و تولید شده است، به واقعه قتل‌ عام زائران و مجاوران حرم امام رضا(ع) در اعتراض به کشف حجاب رضاخانی و سیاست‌های ضد دینی رژیم پهلوی در مسجد گوهرشاد می‌پردازد.
در جریان این واقعه که در 21 تیر سال 1314 رخ داد، صدها نفر از مردم در حرم رضوی به خاک و خون کشیده شدند و عوامل رضاخان برخی از زخمی‌ها را نیز همراه با شهدا دفن کردند. 
«نامه‌های سنگی» 
جشنواره عمار به کالیفرنیا رسید
در جریان اکران‌های بین‌المللی جشنواره مردمی فیلم عمار، جمعی از مسلمانان مقیم ایالت کالیفرنیای آمریکا به تماشای فیلم داستانی «نامه‌های سنگی» نشستند.  این فیلم داستانی که زیرنویس انگلیسی آن را ایرانیان ساکن شهر ساکرامنتوی کالیفرنیا تهیه کرده بودند، در کمپ خانوادگی مسجدالفاطمه برای جمعی از مسلمانان ساکن این شهر به نمایش درآمد. «نامه‌های سنگی» به کارگردانی محمود عرفانی داستان پسر بچه‌ای است که با کمک دوستانش تلاش می‌کند به کودکان فلسطینی کمک کند، اما در این بین مشکلاتی برایش پیش می‌آید. گفتنی است، پیش از این نیز، فیلم داستانی «هنگامه» و «علمک» برای مسلمانان به نمایش درآمده بود. 
«دختر شینا»
 به چاپ 88 رسید
کتاب «دختر شینا» خاطرات قدم‌خیر محمدی‌کنعان از زندگی مشترک او با همسر شهیدش حاج‌ستار ابراهیمی‌هژیر به قلم بهناز ضرابی‌زاده است که همچنان با استقبال مخاطبان روبه‌رو می‌شود، به طوری که این روزها چاپ هشتادوهشتم آن روانه بازار کتاب شده است. 
به گزارش خبرگزاری فارس، تاکنون 220 هزار جلد از «دختر شینا» به فروش رسیده است. دختر شینا روایت زندگی دختری است که پدر و مادرش برای حفظ اعتقادات‌شان او را به کلاس‌های مختلط مدارس پیش از انقلاب نفرستادند. 
این کتاب به همت انتشارات سوره مهر در ۱۹ فصل برای اولین‌‌بار در سال۱۳۹۰ به چاپ رسیده است و هم‌چنان در بین کتاب‌های پر‌فروش کشور قرار دارد.

تقدیم به ساحت امام رضا(ع)
حس می‌کنم خود را همیشه در هوایت
پر می‌زنم با گریه در صحن و سرایت
پر می‌زنم گاهی به سقاخانه، گاهی
هم می‌نشینم در رواق دلربایت
حال و هوایت می‌کشاند مرغ دل را
لحظه به لحظه سمت آب و دانه‌هایت
اینجا فقط دارالشفای عاشقان نیست
عالم شفا می‌گیرد اینجا از دعایت
پیچیده در موسیقی نقاره‌ها «عشق»
پیچیده در پژواک آن موج صدایت
گفتی سه جا قطعاً میایی تو سراغم
افتاده جای فرش، چشمم زیر پایت
وقتی که رود اشک‌ها جاری است یعنی
داری نگاهم می‌کنی تو با رضایت
قربان لطفت، آفتاب مهربانم!
تنها نه من، ذرات عالم جان فدایت
من دوستت دارم رضا جان تا همیشه
من دوستت دارم رضاجان بی‌نهایت
ای کاش می‌شد تا مرا هم از سر لطف
روزی بخوانی شاعرت... یا نه!.. گدایت...

دزدها همیشه اسباب و اثاثیه نمی‌برند
گاهی بی‌صدا و آرام از دیوار وجودت بالا می‌آیند
تا «ایمان» ببرند
همان که سال‌ها ذره ذره روی هم گذاشته بودی...
رذایل، دزدان انسانیتند
غرق در «خودپسندی» هستیم
سیلاب «غرور» ما را با خود برده
«فضل می‌فروشیم»
و در «جهل مرکب» دست و پا می‌زنیم
گاهی «خشم» کورمان می‌کند
گاهی «حسد»...
«ناسپاس» شده‌ایم
و قدری بیشتر «قدرنشناس»
«نام‌جویی» همه فکر و ذکرمان شده
«حب دنیا» پاتک زده به همه هست و نیست‌مان
و هر چه هست زیر سر همین «هوای نفس» است
که گاهی تا زیر خط فقرِ بندگی می‌بردمان
با توسل به ولی‌عصر(عج)
حفاظ‌های وجودمان را محکم‌تر کنیم!