در روزهای اخیر، جمعی از فعالان فرهنگی خارج از کشور با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند که در خلال آن یکی از حضار، دغدغه و نگرانی علاقه‌مندان به انقلاب در آن سوی مرزها را از آینده بیان کرد. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نگرانی این شخص گفتند: «نسبت به اوضاع ما اصلاً نگران نباشند، هیچ‌کس هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، مطمئن باشند، هیچ تردیدی در این جهت وجود ندارد؛
 این را به همه بگویید.»

سردار دکتر جوانی، معاون سیاسی سپاه در گفت‌وگو با صبح صادق


  علیرضا جلالیان - مریم السادات محمدی/ بخش اول گفت‌وگو با سردار جوانی، معاون سیاسی سپاه درباره مهم‌ترین تحولات در حوزه سیاست داخلی با تمرکز بر مسائل اقتصادی در شماره پیش تقدیم حضورتان شد. اکنون قسمت پایانی این گفت‌وگو با تمرکز بر حوزه مسائل سیاست خارجی پیش روی شماست.
***
* در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم، سرآغاز پرسش‌های مربوط به سیاست خارجی چرایی دشمنی آمریکا با انقلاب است، چرا آمریکایی‌ها به صراحت از تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران سخن می‌گویند؟
سخن آمریکایی‌ها بحث جدیدی نیست. از سال 57، آمریکایی‌ها تلاش زیادی کردند تا جلوی پیروزی انقلاب را بگیرند و موفق نشدند و جمهوری اسلامی استقرار پیدا کرد. کاملاً آشکار بود که سیاست آمریکایی‌ها از بدو انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ساقط کردن جمهوری اسلامی بود؛ زیرا آمریکایی‌ها در انقلاب اسلامی مردم ایران بازنده اصلی‌ بودند، چون ایران را که کشوری با موقعیت ژئوپلیتیک در منطقه غرب آسیا بود، از دست دادند. برای آمریکایی‌ها داشتن چنین موقعیتی در جهان به منظور بسط سلطه جهانی اهمیت داشت و جمهوری اسلامی ایران در این راه مانع اصلی آنها شد. آرزوی همه رؤسای جمهور آمریکا از ابتدا تا به امروز براندازی جمهوری اسلامی بوده تا این مانع را از سر راه خود بردارند؛ ولی آنها به خوبی آگاهند که هر کاری در این 40 سال انجام دادند، نتیجه‌اش تقویت جمهوری اسلامی ایران بوده است. آمریکا در 17 سال گذشته، در منطقه غرب آسیا 7 هزار میلیارد دلار هزینه کرده‌ و دستاوردی نداشته است. دنبال چه چیزی بودند که این مبلغ گزاف را هزینه کردند؟ افغانستان و عراق را اشغال کردند. بعد جنگ‌های لبنان و غزه را راه انداختند و در سوریه و عراق بحران‌آفرینی کردند و با راه‌اندازی گروه‌های تکفیری مانند داعش فعالیت‌هایی کردند که هدف همه این اقدامات این بود که منطقه برای تسلیم ایران مهیا شود تا از این طریق بتوانند بر منطقه مسلط شوند. نتیجه همه هزینه‌هایی که آمریکایی‌ها کردند، تقویت جمهوری اسلامی بود. امروز نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان دغدغه آمریکایی‌ها شده است. در واقع، آمریکایی‌ها 40 سال تلاش کردند جمهوری اسلامی را ساقط و تضعیف کنند؛ ولی ناموفق بودند. به طور قطعی رؤسای‌جمهور بعدی آمریکا هم این آرزو را خواهند داشت، اما آنطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، ترامپ آرزو به دل از کاخ سفید خارج خواهد شد و خواسته‌اش تحقق پیدا نمی‌کند.

* تحلیل شما از برجام و وضعیتی که امروز به وجود آمده، چیست؟ آیا امکان خروج ایران از برجام وجود دارد؟
ارزیابی این است که برجام یک تجربه است. شاید امروزه بیشترین آورده برجام برای ملت ما تجربه‌ آن باشد. به این معنا که از آن عبرت بگیریم. در واقع برای برجام دو نگاه در داخل کشور وجود داشت؛ نخست نگاهی مبتنی بر اینکه اگر ما با غربی‌ها و به ویژه آمریکایی‌ها مذاکره کنیم، می‌توانیم مشکلات کشور را حل کنیم. دوم نگاه رهبر معظم انقلاب که بر اساس آن گره‌گشایی از مناقشاتی که با آمریکا داریم، از طریق مذاکره با آمریکا نوعی ساده‌انگاری و خوش‌بینی است و آمریکایی‌ها هرگز مشکلات ما را حل نخواهند کرد. ایشان در عبارتی فرمودند حتی اگر در موضع هسته‌ای از صفر تا صد آنچه را که آمریکایی‌ها مطرح می‌کنند انجام دهیم، مشکلات را از روی دوش ما برنمی‌دارند و به سراغ مسئله بعدی می‌روند. مشکل ما و آمریکا در اساس و بنیان است و این به ماهیت جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی برمی‌گردد. آمریکایی‌ها با ظلم‌ستیزی ما مشکل دارند، با آنکه ما روی پای خودمان بایستیم و قدرت دفاع از خود را داشته باشیم، مشکل دارند. آنها به دنبال این هستند که سلطه‌شان را دوباره بر ایران احیا کنند. البته در اینجا عده‌ای می‌گویند اگر دموکرات‌ها پیروز انتخابات آمریکا می‌شدند، چنین مشکلاتی نداشتیم و بدشانسی ما این بود که ترامپ رأی آورد. در حالی که خود دموکرات‌ها و شخص آقای اوباما وقتی ایران به تعهداتش عمل کرد، در مصاحبه‌ای در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا ایران از مزایای برجام منتفع خواهد شد، به صراحت گفت ایرانی‌ها زمانی از برجام منتفع خواهند شد که به روح برجام عمل کنند؛ یعنی در کنار لاشه برجام و نوشته‌های آن، موضوعی را به منزله روح برجام مطرح و خودش آن را تفسیر کرد و گفت روح برجام تغییر رفتار ایران است. موضوعی که امروز ترامپ هم می‌گوید و آن، تغییر در عرصه هسته‌ای، موشکی، مسائل منطقه‌ای و حقوق بشر و... است. امروزه آقای پمپئو همان حرف‌های دموکرات‌ها را مطرح می‌کند. پس برجام یک تجربه است که باید از آن این درس و عبرت را بیاموزیم که مشکلات‌مان با غرب به ویژه با مذاکره با آمریکا قابل حل نیست و باید برای حل مشکلات اقتصادی راه‌های دیگری را در پیش بگیریم.
اما در پاسخ به پرسش اصلی که آیا ما در برجام می‌مانیم یا نه، باید گفت از صحبت‌های مقامات کشورمان معلوم است که معتقدند اگر بخواهیم در درازمدت در برجام بمانیم، دلیلی وجود ندارد. برجام برای رفع تهدیدها و محرومیت‌ها بود. باید فشارها برداشته می‌شد و اگر اروپایی‌ها در گذر زمان نشان دهند قادر نیستند اقدامات فشارآفرین آمریکا را جبران کنند و فشارها را بردارند یا کاهش دهند، بدیهی است جمهوری اسلامی از نظر عقل و منطق و شرع و عرف و دیگر استدلال‌ها محق است که در راستای تأمین منافع ایران (که شرط اصلی ماندن در برجام است) از آن
 خارج شود.

* پس از خروج عهدشکنانه ترامپ از برجام، سخن از تداوم برجام با اروپایی‌ها شد، آیا اروپایی‌ها مقابل آمریکا می‌ایستند؟ به نظر شما، برجام اروپایی به چه نتایجی منجر می‌شود؟
وقتی برجام اروپایی مطرح شد، رهبر معظم انقلاب مانند ابتدای شکل‌گیری برجام می‌فرمودند، من خیلی خوش‌بین نیستم به اینکه این مذاکرات بتواند گره‌گشایی از مشکلات ما داشته باشد؛ چون هر طرفی که در مذاکره وارد می‌شود، اهدافی دارد. اهداف جمهوری اسلامی از ورود به مذاکراتی که در نهایت به برجام منتهی شد، این بود که بتواند فشارها را از روی اقتصاد کشور بردارد. همان‌طوری که آقای روحانی در سال 92 پیش از انتخابات و پس از انتخابات بحث مذاکره را با این هدف که ما فشار را از اقتصاد ایران برمی‌داریم، مطرح کرد. رهبر معظم انقلاب با صراحت می‌فرمودند من خیلی خوش‌بین نیستم که ما با این مذاکرات بتوانیم فشارها را از اقتصاد ایران برداریم و دیدیم که این درست بود و آمریکا از برجام خارج شد. این نگاه که ما برجام را با اروپایی‌ها ادامه می‌دهیم، لازمه‌اش این است که اروپایی‌ها در مقابل آمریکا بایستند و به جنگ با آمریکا بروند که قطعاً اروپایی‌ها با آمریکایی‌ها این کار را نخواهند کرد. مشخص است، در این مسیر فرصت چندانی نداریم و اروپا باید تعیین تکلیف کند که آیا حاضر است در کنار ایران در قبال محدودیت‌هایی که از سوی ما پذیرفته شده، مقابل آمریکا بایستد یا نه؟

* این روزها ترامپ با طرح مذاکره بدون پیش‌شرط با مقامات ایران مرحله جدیدی از عملیات روانی با هدف اجماع و فضاسازی علیه ایران را کلید زده است، به نظر شما موفق به این امر می‌شود؟
آمریکایی‌ها برخی خصوصیات یکسانی دارند؛ اما از زمانی که آقای ترامپ به قدرت رسید، اساساً یک نوع جبهه‌بندی و سهم‌بندی جدیدی شکل گرفت. او تاجر است و فکر می‌کند با منطق تجارت می‌تواند در عرصه سیاست جهانی حاضر شود. بر همین اساس، حتی با کانادا هم مشکل پیدا کرد و با چین جنگ تعرفه‌ای راه انداخت. مشکلاتی هم با اروپا پیدا کرد، بر اساس این روند را این‌گونه می‌بینیم که آمریکا با این وضعیت روز به روز ظرفیت اجماع‌سازی علیه جمهوری اسلامی را از دست می‌دهد؛ به ویژه آنکه به طور یک‌طرفه از برجام خارج شد. برجام یک توافق بین‌المللی بود که یک طرف آن ایران و یک طرف دیگر آن گروه ۵+۱ بود که آمریکایی‌ها از آن خارج شدند و نقض تعهد کردند. این نشان داد، آمریکایی‌ها اعتبارشان را در گذر زمان از دست می‌دهند. بنابراین با کم شدن اعتبارشان توان عمل علیه کشورهای دیگر را هم از دست می‌دهند. به هر حال می‌توان گفت آمریکایی‌ها مانند گذشته قدرت اجماع‌سازی علیه ایران را ندارند.

* به نظر می‌رسد بستن تنگه هرمز از سوی ایران، اجماع جهانی علیه ما را شکل می‌دهد؛ نظر شما چیست؟
در بحث تهدید به بستن تنگه هرمز مبنا سخن رهبر معظم انقلاب بود که فرمودند: «تهدید را تهدید و موشک را با موشک پاسخ می‌دهیم.» در واقع زمانی که آمریکایی‌ها با استفاده از روحیه استکباری و با قلدری مطرح می‌کنند که قصد به صفر رساندن صدور نفت ایران را دارند تا نوعی حصر اقتصادی ایجاد کنند، طبیعی است که ملت ایران برای جلوگیری از چنین وضعیتی از همه امکانات خود استفاده خواهد کرد. ما در مقابل تهدید، تهدید کردیم. من فکر می‌کنم اگر آنها تهدید ما را همان‌طور که جدی است، جدی بگیرند، اساساً به سمت چنین امری نمی‌روند که جلوی صادرات نفت ما را بگیرند؛ زیرا دقیقاً منافع آمریکا و قدرت‌های غربی به خطر خواهد افتاد. حق ملت ایران است که از امکانات، توانمندی‌ها و اختیاراتی که در دست دارد، برای تأمین منافع و امنیت خود استفاده کند. آنچه مطرح شده، این است که نفت منطقه یا از همه کشورها باید صادر شود یا از هیچ کشوری، بر همین اساس اگر آمریکایی‌ها روند خود را ادامه دهند، به طور قطعی تنگه هرمز بسته خواهد شد و متضرر اصلی خود آنها هستند.

* حضور ایران در سوریه چه تأثیری بر امنیت داخلی ما دارد؟
امروزه کشوری هستیم با امنیت پایدار، البته می‌دانیم امنیت در هیچ کشوری مطلق نیست و نسبی است؛ اما همین امنیت نسبی ما در کشور نسبت به دیگر کشورهای منطقه بسیار بالاست و هیچ کشوری در منطقه امنیتی همچون ما ندارد. در واقع سطح امنیت ما در تراز جهانی بسیار مطلوب است. یکی از دلایل آن، این است که ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی باز شده و امروز جمهوری اسلامی نفوذ راهبردی در منطقه پیدا کرده است. معنای این نفوذ راهبردی در منطقه این است که جمهوری اسلامی ایران به مؤلفه‌هایی از قدرت دسترسی پیدا کرده است که می‌تواند به راحتی امنیت ملی و منافع خودش را تأمین کند. ما اگر بخواهیم این حضور را لمس کنیم که چگونه در امنیت ملی ما ایفای نقش دارد، فقط کافی است نگاهی به اسناد و مدارک گروه‌های تروریستی به ویژه داعش بیندازیم که به صراحت گفته‌اند پس از عراق و سوریه نوبت ایران است. پس اگر در آنجا تثبیت شده و موفق به پایداری در این دو کشور می‌شدند، با توان مضاعف و بیشتری وارد کشور ما می‌شدند، همان‌گونه که از کشورهای گوناگون وارد سوریه شدند. هزاران نفر از آنهایی که به سوریه آمده‌اند، از کشورهای اروپایی، آمریکایی یا آفریقایی هستند که از منطقه قفقاز، عربستان، افغانستان و پاکستان آمده‌اند. اینها را کسی هماهنگ کرده و به سوریه و عراق آورده است. هدف آنها هم همان‌طور که خود اشاره کرده‌اند، ضربه زدن به ایران به منزله محور مقاومت و بیداری اسلامی است؛ از این رو خیلی روشن است که اگر ما این حضور را در سوریه برای مقابله با حرکت‌های تروریستی به ویژه گروه تروریستی داعش نداشتیم، اوضاعی که در کشور ما پدید می‌آمد، می‌توانست بدتر از کشور سوریه باشد.
از این رو اگر در اینجا امنیت به خوبی برقرار است، محصول این حضور و فداکاری‌ها، شجاعت‌ها، رشادت‌ها و خون‌های پاکی است که بر زمین ریخته شده است. به راستی این شهدا صرفاً شهدای مدافع حرم نیستند؛ بلکه اینها شهدای مدافع حریم امنیت نیز هستند، یعنی ضمن دفاع از حریم اهل بیت(ع) در سوریه و عراق، آنها با این حضور و رشادت‌های خود از حریم امنیت ملت ایران دفاع کردند. اگر ما بخواهیم این امنیت پایدار را استقرار ببخشیم، به طور قطعی باید این حضور استمرار داشته باشد؛ یعنی این حضور ما در سوریه و عراق و باز شدن ژئوپلیتیک ما در منطقه و تقویت روابط خود با دیگر کشورهای منطقه می‌تواند یک امنیت چند ده ساله و در حد یکی دو قرن را برای ما رقم بزند. 

* آیا این موضوع صحت دارد که روسیه مخالف حضور نظامی ایران در سوریه است؟
آنچه تحت عنوان مخالفت روس‌ها با حضور ایران در سوریه در فضای مجازی و رسانه‌ای به صورت پرحجم مطرح شد، در سفر آقای ولایتی به مسکو و دیدار با پوتین در کاخ کرملین مشخص شد که تنها یک جوسازی رسانه‌ای بوده و روس‌ها و شخص پوتین این موضوع را به شدت تکذیب کردند. ما با روس‌ها در سوریه اشتراک منافع داریم و به یقین خروج ایران از سوریه خروج روس‌ها را از این کشور در پی دارد و به احیای تروریسم در این کشور کمک می‌کند؛ لذا روس‌ها هم متوجه این موضوع هستند و این حضور ما و روس‌ها در سوریه در راستای تأمین منافع دو ملت و به درخواست حاکمیت سوریه برای تأمین منافع آنها بوده است.  
چون سوریه در معرض یک توطئه منطقه‌ای و بین‌المللی قرار دارد و ملت و حاکمیت سوریه مورد توطئه واقع شده‌اند، اگر این توطئه به نتیجه برسد، منافع دیگر دولت‌ها و حکومت‌ها در منطقه تحت تأثیر مثبت یا منفی قرار خواهد گرفت. از جمله منافع ما در سوریه و منافع ملت روسیه تهدید می‌شود، لذا اشتراک منافع این همکاری در سوریه میان ایران و روسیه اقتضا می‌کند. 
* سفر آقای دکتر ولایتی به روسیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این سفر در واقع به گونه‌ای انجام شده که بر اساس اعلام رسانه‌ها، آقای ولایتی حامل پیام بودند، هم از ناحیه رهبر معظم انقلاب اسلامی و هم از ناحیه ریاست محترم جمهوری و بر اساس آنچه خود آقای ولایتی در رسانه‌های عمومی مطرح کردند سفری بود فوق‌العاده مهم و راهبردی با دستاوردهای ارزشمند که خود نشان‌دهنده عزم و اراده‌ ایران و روسیه در سطح عالی‌ترین مقامات برای ارتقای روابط ایران و روسیه به سطح راهبردی بود، آنچه در سال‌های گذشته مطرح می‌شد، ولی در عمل کمتر پیگیری شد و خروج آمریکا از برجام این نگاه را در ایران بیشتر تقویت کرد که ما در واقع خیلی امید نداشته باشیم که کشورهای غربی و به ویژه آمریکایی‌ها از ما مشکل‌گشایی کنند و ما باید از ظرفیت‌های دیگر بهره بیشتری داشته باشیم. وقتی می‌توانیم از ظرفیت روس‌ها و چینی‌ها با رهیافت تقویت نگاه به شرق استفاده کنیم و نتیجه‌بخش هم است، به طور حتم این نگاه که حتی در گذشته نیز نتایج آن را در اوضاع سخت تحریم مشاهده کردیم، باید در کانون توجهات مسئولان قرار گیرد. نباید به وعده وعیدهای غربی‌ها، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها دل خوش کنیم که با هر شرایط جدیدی یک اتفاق جدید را رقم می‌زنند که در موضوع توتال مشخصاً این امر را مشاهده کردیم. توتال بعد از برجام آمد و خیلی راحت وقتی آمریکایی‌ها تحریم‌های جدید تحت عنوان تحریم‌های ثانویه را وضع کردند، برای مقابله با شرکت‌هایی که در ایران سرمایه‌گذاری می‌کنند دیدیم که خیلی راحت و بدون توجه به عهدشکنی خود، ایران را ترک کردند و موضع‌شان را تغییر دادند.

* اگر موافق باشید به منطقه خودمان برگردیم، مدتی است شاهد سیاست‌های فزاینده ضد ایرانی سعودی‌ها هستیم، سردار! صبر استراتژیک ایران در برابر عربستان سعودی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
به هر حال جمهوری اسلامی ایران یک کشور منطقه‌ای و یک قدرت منطقه‌ای است و روند قدرت‌گیری آن یک روند قدرت رو به توسعه است و این کاملاً مشهود است و همگان این را می‌دانند، خب متأسفانه در منطقه در کشوری مانند عربستان رژیمی حاکم است که رویکردهای ضد منافع ملت خود را هم در پیش گرفته و امروز می‌بینیم که عامل اصلی کشتار در جهان اسلام رژیم سعودی است، به گونه‌ای که بحث جنگ یمن را بدون هیچ توجیهی به راه انداختند و پشت سر عمده گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه بودند و در برابر ما خط‌ونشان‌های بسیاری می‌کشند، اما کشور ما کشور قدرتمندی است و در راستای تأمین منافع ملت ایران حرکت‌های خودش دارد، آستانه این صبر استراتژیک تا آنجاست که منافع ملی ما آسیب نبیند، نمونه‌اش را دیدیم، زمانی که آمریکا موضوع به صفر رساندن صادرات نفت ایران را مطرح کرد و آن طرف از عربستان خواستند که تولید نفت خود را افزایش دهد و رفع نگرانی کنند از خریداران نفت جمهوری اسلامی ایران، موضعی قاطع اتخاذ کرد و این یعنی نوعی تهدید برای عربستان و پیام به آنها بود که بدانند کسی نباید تصور کند که می‌تواند در زمین آمریکا علیه ما بازی کند و منافع ما را به چالش بکشد، ولی هیچ‌گونه خطر و تهدیدی متوجه او نباشد. تهدیدی که جمهوری اسلامی به کار بست در مقطعی بود که یک نقشه شیطانی طراحی شده بود با این هدف که منافع ملت ما و امنیت ملی ما را مختل کنند و لذا آستانه صبر استراتژیک ما تا آنجایی است که به منافع، حقوق و امنیت ملت ما خدشه‌ای وارد نشود. 

* وضعیت رژیم صهیونیستی در منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من فکر می‌کنم که امروز مقامات رژیم صهیونیستی نگران تحولات و روند آن در منطقه هستند، به گونه‌ای که آنها احساس می‌کنند روز به روز در تنگناهای استراتژیک بیشتری قرار می‌گیرند. به هر حال آرزوی این رژیم این بود که گروه‌های تروریستی در سوریه موفق شوند و مقاومت را در منطقه دچار انزوا و فروپاشی کنند. همه تصورشان این بود که اگر رژیم بشار اسد در سوریه سقوط کند، آسیب‌پذیری حزب‌الله بیشتر می‌شود و رابطه بین ایران و حزب‌الله قطع خواهد شد و این رابطه که قطع شد، موجودیت مقاومت از بین می‌رود. ولی امروز اتفاق دیگری افتاده و جهت پیکان روندهای منطقه‌ای به تثبیت بشار اسد تغییر رویه داده و جمهوری اسلامی ایران در‌ سوریه نفوذ راهبردی پیدا کرده و حزب‌الله قدرتش نسبت به قبل افزایش یافته است و از سوی دیگر در شبه جزیره در یمن انصارالله قدرت بیشتری پیدا کرده و امروز رژیم صهیونیستی احساس می‌کند در محاصره‌ای قرار دارد که هر لحظه دایره آن تنگ‌تر می‌شود و در داخل خود سرزمین‌های اشغالی و نوار غزه هم مقاومت فعال‌تر شده و فشار داخلی با انتفاضه‌های جدید در حال شکل‌گیری است. آنها نگران آینده خود هستند و برخی از مقامات صهیونیستی اعتراف کرده‌اند که آنچه رهبر معظم انقلاب سه چهار سال پیش مطرح کردند مبنی بر اینکه، رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نمی‌بیند، در مسیر تحقق است.

*با توجه به اینکه بخش زیادی از مشکلات فعلی به دلیل دیپلماسی ضعیف دستگاه سیاست خارجی ما است، آیا تغییر وزیر امور خارجه می‌تواند این مشکلات را کم کند؟
در بحث تغییر، تصور من این است که مهم‌تر از تغییر آدم‌ها و افراد، تغییر رویکردها و جهت‌گیری‌ها است، امروزه، تأکید بر این است که رویکرد دیپلماسی ما در سیاست خارجی متناسب با وضعیت اقتصادی و نگاه آرمانی انقلاب اسلامی باشد و هر کسی که این رویکردها را دنبال می‌کند، آورده‌هایش برای انقلاب اسلامی و کشور است. البته لازمه اصلاح رویکردها، این است که باور به این رویکردها باید در مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور وجود داشته باشد. اگر فردی وزیر خارجه باشد و خیلی به این اعتقاد نداشته باشد که دستگاه دیپلماسی ما می‌تواند در منطقه و به ویژه مناطق نزدیک برای کالاهای ایران بازاریابی کنند، این برای ما مشکل‌گشا نیست. 
امروزه، برخی صنایع و تولیدات در کشور وجود دارد که دستگاه دیپلماسی ما در عراق، افغانستان، سوریه، عمان و کشورهای اطراف می‌تواند برای آنها بازاریابی کند. رهبر معظم انقلاب روی این موضوع تأکید دارند که ما در اطراف‌مان یک بازار با جمعیت 300 میلیونی داریم و باید افزون بر اینکه در داخل به منظور حمایت از تولید ملی راه را بر کالای قاچاق می‌بندیم؛ دستگاه دیپلماسی هم باید کمک کند تا بخش‌های بازرگانی و اتاق بازرگانی بازاریابی مطلوبی را در منطقه‌ای با حداقل 300 میلیون جمعیت داشته باشد. این موضوع نیازمند یک باور است و کسی که در دستگاه دیپلماسی وزیر می‌شود، باید این باور را داشته باشد و اهتمام بورزد. در سال‌های گذشته، در دستگاه دیپلماسی یک فرصت طولانی برای برجام صرف شد که آورده چندانی برای ما نداشت و یک فرصت مهم ما را سوزاند. از این به بعد نباید این فرصت‌ها را از دست بدهیم. در واقع، رویکردها مهم است و کسی که در دستگاه دیپلماسی کشور است، باید به این رویکردها باور
 داشته باشد.

* یکی از موضوعاتی که این روزها خبرساز شده و حواشی زیادی داشته، پیشنهاد ترامپ برای مذاکره است؛ در این باره و امکان‌سنجی این مذاکره توضیح دهید. 
به نظر من آقای ترامپ مطرح می‌کند آماده است با مقامات ایرانی ملاقات و مذاکره کند، آرزویی است که به آن نمی‌رسد و تحقق پیدا نخواهد کرد؛ چرا که پیش از برجام نگاهی خوش‌بینانه در ایران وجود داشت که از طریق مذاکره می‌توان مشکلات را حل کرد؛ اما پس از اینکه برجام اجرا شد و خود ترامپ خیلی راحت از آن خارج شد و شروع به تهدید ما کرد و در کنار این تهدید و اعمال فشار ما را به مذاکره هم دعوت کرد، دیگر چگونه می‌توان به او و آمریکا اعتماد کرد؛ زیرا حتی ممکن است رئیس‌جمهور بعدی آمریکا آن توافق را زیر پا بگذارد و دوباره تهدید کند و مذاکره دیگری را شکل دهد. من فکر می‌کنم همان جمله‌ای که آقای روحانی پس از صحبت‌های ترامپ و رفتارهایش مطرح کرد، درست‌ترین جمله است که گفته شد مگر کسی دیوانه باشد که بیاید با شما مذاکره کند، با شما که به آنچه متعهد می‌شوید پایبند و وفادار نیستید. بنابراین دیگر در کشور ما هیچ آدم عاقل و منصفی وجود ندارد که دم از مذاکره بزند، هر چند افرادی واداده و شکست‌خورده سیاسی این موضوع را مطرح کنند؛ ولی اساساً افرادی که منصف و آگاه هستند، تدبری دارند و به منافع ملت توجه دارند، می‌دانند که هر نوع مذاکره با آمریکایی‌ها با منافع ملی ما در تعارض است. مواضع مسئولان ارشد نظامی ما را هم در این امر
 دیدید. 
اشتباه محاسباتی آنها این بود که مي‌توانند با خروج از برجام و اعمال فشار، ما را به میز مذاکره بکشانند و خواسته‌های خود را مطرح کنند. بحث جنگ، شدت دادن به تحریم‌ها و فلج کردن اقتصاد کشور یک هدف بیشتر ندارد. آمریکایی‌ها قادر به جنگ با ما نیستند، قادر به براندازی هم نیستند و چهل سال است که تلاش می‌کنند. آنها زمانی که قدرت بلامنازع بودند، نتوانستند، حال که جمهوری اسلامی قدرتمند شده و آنها در نهایت ضعف هستند، این براندازی محال است. آقای ترامپ اگر چه با خروج از برجام و اعمال این فشارها هدفش مهار ایران بود؛ اما همه پل‌های پشت سرش را خراب کرد و کسی هم در جمهوری اسلامی به دنبال این نیست که برای تأمین منافع ملت ایران با آقای ترامپ مذاکره کند.