رضا اشرفی/ ترکیه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و از زمانی که کمال آتاتورک روی کار آمد، گرایشهای غربگرایانه خود را نشان داد. اگرچه در دوره آتاتورک نشانههایی از سوسیالیسم و گرایش به شوروی و جهان شرق وجود داشت، اما در دهههای بعد زیست سیاسی ترکیه حکایت از آن دارد که دولتمردان این کشور به لحاظ گرایشی نظر به غرب، به ویژه آمریکا داشتهاند.
و اتفاقاً به همین دلیل است که بیش از هر کشور دیگری خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا هستند. رخدادهای پس از جنگ جهانی دوم نیز سبب شد که آمریکا به این کشور نظر مساعد داشته باشد، به همین دلیل است که در ناتو عضویت آن پذیرفته شد.
البته، طی سالهایی که ترکیه جدید شکل گرفته، چندین بار اسلامگرایان با آرای مردمی روی کار آمدهاند، اما همواره با مشکلاتی مواجه شده و اتحاد سیاسیون با ارتش و قوه قضائیه کودتاهایی را شکل داده و آنها را از قدرت اخراج کرده است. این موضوع در دوره روی کار بودن حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان، اگرچه تکرار شد و مخالفان دست به کودتا زدند، اما اردوغان با وجود داشتن مشکلات فراوان توانست آن را پشت سر بگذارد.
رجب طیب اردوغان که از سال 2002 و پس از گذراندن دورههای تثبیت، قدرت خود را به طرق گوناگون افزایش داده، طی سالهای گذشته مواضع و رویکردهای خاصی را اتخاذ کرده است که نشان میدهد به لحاظ سیاسی با غرب فاصلههایی دارد. این موضوع را میتوان در اختلافاتی که با رژیم صهیونیستی بر سر موضوع غزه پیدا کرد، مشاهده کرد، در حالی که با این رژیم روابط استراتژیک داشت.
در سالهای بعدی دیده شد که با بحران شکل گرفته در خاورمیانه که انقلابات و بیداری اسلامی به سمت دیگری مدیریت شد، منافع غرب به ویژه آمریکا با ترکیه متفاوت است و به اندازهای زاویه دارد که آنها را از هم دور میکند. در این زمینه مهمترین موضوع اختلاف بر سر چگونگی تعامل یا تقابل با سرکردها بوده است.
در حالی که ترکیه کاملاً با نوع عملکرد کردها طی سالهای اخیر مخالف بوده، آمریکا و اروپا از آنها حمایت کردهاند. ترکیه که فعالیت استقلالمحورانه کردها را در منطقه مخالف منافع ملی خود میداند، نمیتواند مسلح کردن و پشتیبانی بیچون و چرای آنها را از سوی آمریکا و اروپا تحمل کند، به همین منظور گام به گام با موضعگیریهای شدید از متحدان سنتی و پیشین خود فاصله گرفت و به همان اندازه به سمت روسیه گرایش یافت. اگرچه در ابتدا با روسها نیز دچار چالش شد، اما به وضوح به این موضوع اشراف پیدا کرد که همزمان نمیتواند در چند جبهه با قدرتمندان بینالمللی بجنگد، ضمن اینکه رویکردهای روسیه عموماً در مسیر منافع ترکیه بود؛ بنابراین طبیعی بود که به سمت مسکو گرایش پیدا کند.
این موضوعات در دوره ریاستجمهوری اوباما با سیاست پاندولی و محتاطانه دنبال میشد، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ بسیاری از قواعد به هم ریخته است. یکی از مهمترین ابزارهای مقابله دولت فعلی آمریکا با دیگر کشورها از جمله ترکیه، جنگ تجاری و اقتصادی است. ترامپ به واسطه علاقه فراوان به اقتصاد و با توجه به تجربیات شخصی، همواره به جنگ تجاری حتی با دوستان و متحدان آمریکا متمایل بوده که اروپا را نیز در بر گرفته است. اکنون و طی ماههای اخیر ترکیه نیز در کنار ایران، روسیه و چین با این موضوع مواجه شده است.
البته، تضعیف اقتصاد ترکیه در جایگاه یکی از کشورهایی که لقب اقتصاد نوظهور به خود گرفت، از اواخر دوران باراک اوباما نمایان شد، اما فعالیتهای ضد تجاری، ترکیه را در این مسیر آسیبپذیرتر کرده است، به گونهای که دیگر نمیتوان اصطلاح اقتصاد نوظهور را برای این کشور به کار برد. تنها طی ماههای اخیر ترکیه شاهد کاهش ارزش پول ملی خود به میزان بیش از 70 درصد بوده است؛ موضوعی که سبب خشم دولتمردان این کشور از جمله رئیسجمهور آن شده است.
با توجه به اینکه تحولات جاری در منطقه طی سالهای گذشته تداوم داشته و ترکیه را از غرب دور کرده، انتظار میرود این تقابل نیز سبب تشدید چنین رویکردی شود، به خصوص که بعد از سرکوب و مهار کودتا، مقامات آمریکا از خواستههای ترکیه حمایت نکردند. یکی از مهمترین این خواستهها بازگرداندن فتحالله گولن، فعال سیاسی ترکیهای حاضر در آمریکا است که اردوغان معتقد است طراح اصلی کودتا بوده که اکنون مورد حمایت آمریکا قرار گرفته است.
اردوغان به تازگی و در مقابله با جنگ تجاری و اقتصادی آمریکا علیه کشورش گفته است؛ «قلدران سیستم اقتصادی نمیتوانند به دستاوردهای ما که با خون به دست آمده با ستیزهجویی دستدرازی کنند.» شیوه دونالد ترامپ این است که با فشار بر دیگر کشورهای جهان آنها را متقاعد کند روشهای اقتصادیای را پی بگیرند که ضمن آنها منافع آمریکا بیشتر تأمین شود. ترامپ این روش را در دیگر مناطق جهان از جمله اروپا پیاده کرده و حتی در مواقعی آنها را متقاعد کرده است.
اما این رویه اردوغان را عصبانی کرده است. وی در این باره تأکید کرده که «نمیشود فردی شب بخوابد و صبح که بیدار میشود، بگوید میخواهم تعرفه مالیاتی جدید روی بعضی چیزها اعمال کنم! نمیتوانید از یک سو خود را متحد استراتژیک ما بدانید و از سوی دیگر اقداماتی علیه این متحد خود انجام دهید.» انتظار نمیرود که ترکیه که در این جنگ خود را به سمت ایران، روسیه و چین متمایل کرده، زیر بار رفتارهای آمریکا عقبنشینی کند، به این معنا که به مقابله تمایل پیدا کرده است تا تعامل با آمریکا. بنابراین در آینده میتوان شاهد اختلافات بیشتر دو طرف شد و همین به معنای جدایی بیشتر ترکیه و آمریکا است. با این وجود باید در نظر گرفت که شخصیت اردوغان به گونهای است که اگر منافعش تأمین شود، به سرعت و بدون در نظر گرفتن سوابق موضوع، رویکردهای خود را تغییر میدهد. با این وجود چشمانداز کنونی و قابل پیشبینی نشان میدهد که بین متحدان گذشته اختلاف به حدی است که جدایی و فاصلهگیری آنها بیشتر محتمل است تا توافق.