دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا بودجه نظامی 717 میلیارد دلاری آمریکا برای سال 2019 را امضا و به قانون تبدیل کرد. در قانون «اختیارات دفاع ملی» آمریکا که در پایگاه نظامی فورت درام با 717 میلیارد دلار بودجه به امضای رئیس‌جمهوری این کشور رسید، نسبت به لایحه بودجه ۱/۶۶۷ میلیارد دلاری سال 2018 آمریکا بیشتر بود. مقرر شده است، 15 هزار و 600 نیروی نظامی فعال به ارتش اضافه شود. 

نگاهی به ریشه‌های تقابل ترکیه و آمریکا

 رضا اشرفی/ ترکیه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و از زمانی که کمال آتاتورک روی کار آمد، گرایش‌های غربگرایانه خود را نشان داد. اگرچه در دوره آتاتورک نشانه‌هایی از سوسیالیسم و گرایش به شوروی و جهان شرق وجود داشت، اما در دهه‌های بعد زیست سیاسی ترکیه حکایت از آن دارد که دولتمردان این کشور به لحاظ گرایشی نظر به غرب، به ویژه آمریکا داشته‌اند.
 و اتفاقاً به همین دلیل است که بیش از هر کشور دیگری خواهان پیوستن به اتحادیه اروپا هستند. رخدادهای پس از جنگ جهانی دوم نیز سبب شد که آمریکا به این کشور نظر مساعد داشته باشد، به همین دلیل است که در ناتو عضویت آن پذیرفته شد.
البته، طی سال‌هایی که ترکیه جدید شکل گرفته، چندین بار اسلامگرایان با آرای مردمی روی کار آمده‌اند، اما همواره با مشکلاتی مواجه شده و اتحاد سیاسیون با ارتش و قوه قضائیه کودتاهایی را شکل داده و آنها را از قدرت اخراج کرده است. این موضوع در دوره روی کار بودن حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان، اگرچه تکرار شد و مخالفان دست به کودتا زدند، اما اردوغان با وجود داشتن مشکلات فراوان توانست آن را پشت سر بگذارد. 
رجب طیب اردوغان که از سال 2002 و پس از گذراندن دوره‌های تثبیت، قدرت خود را به طرق گوناگون افزایش داده،‌ طی سال‌های گذشته مواضع و رویکردهای خاصی را اتخاذ کرده است که نشان می‌دهد به لحاظ سیاسی با غرب فاصله‌هایی دارد. این موضوع را می‌‌توان در اختلافاتی که با رژیم صهیونیستی بر سر موضوع غزه پیدا کرد، مشاهده کرد، در حالی که با این رژیم روابط استراتژیک داشت. 
در سال‌های بعدی دیده شد که با بحران شکل گرفته در خاورمیانه که انقلابات و بیداری اسلامی به سمت دیگری مدیریت شد،‌ منافع غرب به ویژه آمریکا با ترکیه متفاوت است و به اندازه‌ای زاویه دارد که آنها را از هم دور می‌کند. در این زمینه مهم‌ترین موضوع اختلاف بر سر چگونگی تعامل یا تقابل با سرکردها بوده است.
در حالی که ترکیه کاملاً با نوع عملکرد کردها طی سال‌های اخیر مخالف بوده، آمریکا و اروپا از آنها حمایت کرده‌اند. ترکیه که فعالیت استقلال‌محورانه کردها را در منطقه مخالف منافع ملی خود می‌داند، نمی‌تواند مسلح کردن و پشتیبانی بی‌چون و چرای آنها را از سوی آمریکا و اروپا تحمل کند، به همین منظور گام به گام با موضع‌گیری‌های شدید از متحدان سنتی و پیشین خود فاصله گرفت و به همان اندازه به سمت روسیه گرایش یافت. اگرچه در ابتدا با روس‌ها نیز دچار چالش شد، اما به وضوح به این موضوع اشراف پیدا کرد که همزمان نمی‌تواند در چند جبهه با قدرتمندان بین‌المللی بجنگد، ضمن اینکه رویکردهای روسیه عموماً در مسیر منافع ترکیه بود؛ بنابراین طبیعی بود که به سمت مسکو گرایش پیدا کند. 
این موضوعات در دوره ریاست‌جمهوری اوباما با سیاست پاندولی و محتاطانه دنبال می‌شد، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ بسیاری از قواعد به هم ریخته است. یکی از مهم‌ترین ابزارهای مقابله دولت فعلی آمریکا با دیگر کشورها از جمله ترکیه، جنگ تجاری و اقتصادی است. ترامپ به واسطه علاقه فراوان به اقتصاد و با توجه به تجربیات شخصی، همواره به جنگ تجاری حتی با دوستان و متحدان آمریکا متمایل بوده که اروپا را نیز در بر گرفته است. اکنون و طی ماه‌های اخیر ترکیه نیز در کنار ایران، روسیه و چین با این موضوع مواجه شده است. 
البته، تضعیف اقتصاد ترکیه در جایگاه یکی از کشورهایی که لقب اقتصاد نوظهور به خود گرفت، از اواخر دوران باراک اوباما نمایان شد، اما فعالیت‌های ضد تجاری، ترکیه را در این مسیر آسیب‌پذیرتر کرده است، به گونه‌ای که دیگر نمی‌توان اصطلاح اقتصاد نوظهور را برای این کشور به کار برد. تنها طی ماه‌های اخیر ترکیه شاهد کاهش ارزش پول ملی خود به میزان بیش از 70 درصد بوده است؛ موضوعی که سبب خشم دولتمردان این کشور از جمله رئیس‌جمهور آن شده است.
با توجه به اینکه تحولات جاری در منطقه طی سال‌های گذشته تداوم داشته و ترکیه را از غرب دور کرده، انتظار می‌رود این تقابل نیز سبب تشدید چنین رویکردی شود، به خصوص که بعد از سرکوب و مهار کودتا،‌ مقامات آمریکا از خواسته‌های ترکیه حمایت نکردند. یکی از مهم‌ترین این خواسته‌ها بازگرداندن فتح‌الله گولن، فعال سیاسی ترکیه‌ای حاضر در آمریکا است که اردوغان معتقد است طراح اصلی کودتا بوده که اکنون مورد حمایت آمریکا قرار گرفته است. 
اردوغان به تازگی و در مقابله با جنگ تجاری و اقتصادی آمریکا علیه کشورش گفته است؛ «قلدران سیستم اقتصادی نمی‌توانند به دستاوردهای ما که با خون به دست آمده با ستیزه‌جویی دست‌‌درازی کنند.» شیوه دونالد ترامپ این است که با فشار بر دیگر کشورهای جهان آنها را متقاعد کند روش‌های اقتصادی‌ای را پی بگیرند که ضمن آنها منافع آمریکا بیشتر تأمین شود. ترامپ این روش را در دیگر مناطق جهان از جمله اروپا پیاده کرده و حتی در مواقعی آنها را متقاعد کرده است. 
اما این رویه اردوغان را عصبانی کرده است. وی در این باره تأکید کرده که «نمی‌شود فردی شب بخوابد و صبح که بیدار می‌شود، بگوید می‌خواهم تعرفه مالیاتی جدید روی بعضی چیزها اعمال کنم! نمی‌توانید از یک سو خود را متحد استراتژیک ما بدانید و از سوی دیگر اقداماتی علیه این متحد خود انجام دهید.» انتظار نمی‌رود که ترکیه که در این جنگ خود را به سمت ایران، روسیه و چین متمایل کرده، زیر بار رفتارهای آمریکا عقب‌نشینی کند، به این معنا که به مقابله تمایل پیدا کرده است تا تعامل با آمریکا. بنابراین در آینده می‌توان شاهد اختلافات بیشتر دو طرف شد و همین به معنای جدایی بیشتر ترکیه و آمریکا است. با این وجود باید در نظر گرفت که شخصیت اردوغان به گونه‌ای است که اگر منافعش تأمین شود، به سرعت و بدون در نظر گرفتن سوابق موضوع، رویکردهای خود را تغییر می‌دهد. با این وجود چشم‌انداز کنونی و قابل پیش‌بینی نشان می‌دهد که بین متحدان گذشته اختلاف به حدی است که جدایی و فاصله‌گیری آنها بیشتر محتمل است تا توافق.


  محمدرضا مرادی/ ائتلاف سعودی در فروردین 94 به یمن حمله کرده و این تجاوز در 40 ماه گذشته همچنان ادامه دارد. این ائتلاف از سال 2017، به ندرت به کشتی‌های تجاری امکان نزدیک شدن به بندر الحدیده را می‌دهد و با تحریم و محاصره یمن سبب شده است غذا و دارو و دیگر نیازهای اولیه و ضروری وارد یمن نشود. به گفته روزنامه «واشنگتن‌پست» در نتیجه این جنایت بزرگ تاکنون 50 هزار یمنی به شهادت رسیده و شمار بیشتری نیز زخمی شده‌اند؛ اما در این میان وضعیت کودکان یمنی به مراتب وخیم‌تر است.
بر اثر حملات هوایی ائتلاف سعودی بیش از 22 میلیون یمنی، یعنی سه نفر از هر چهار نفر به کمک‌های فوری نیازمند هستند. در این میان، کودکان وضعیت به مراتب بدتری دارند. 11 میلیون کودک یمنی در وضعیت فشار جسمی و روحی زندگی می‌کنند. کودکان یمنی با تهدید سه‌گانه گرسنگی، بیماری و بمب مواجه هستند. در حمله ائتلاف سعودی به بندر الحدیده حدود 300 هزار کودک در معرض خطر مرگ قرار گرفته‌اند. افزون بر این، از زمان آغاز تجاوز ائتلاف سعودی، کودکان وضعیت بسیار وخیمی را تجربه می‌کنند. تنها 17 درصد از دختران 15 سال و بالاتر باسواد هستند. 31 درصد از کودکان نیز به مدرسه نمی‌روند؛ چرا که 75 درصد مدارس تخریب شده است؛ اما تأثیر جنگ یمن بر کودکان تنها به این موارد خلاصه نمی‌شود. از هر 1000 کودک 42 نفر پیش از رسیدن به پنج سالگی می‌میرند و 23 درصد کودکان به کار مشغول هستند. سازمان یونیسف اعلام کرده است، در هر 10 دقیقه یک کودک یمنی می‌میرد و 400 هزار کودک نیز دچار سوء تغذیه هستند.
افزون بر این، حدود 3 میلیون کودک یمنی در زمان جنگ 40 ماهه ائتلاف سعودی به دنیا آمده‌اند. این سه میلیون نوزاد به دلیل سال‌ها خشونت، فرار، بیماری، فقر و دسترسی نداشتن به خدمات بهداشتی دچار آسیب‌های جسمی و روحی شده‌اند. نماینده یونیسف در یمن اعلام کرده است نسل‌کشی علیه کودکان در حال گسترش بوده و کودکان یمنی چیزی جز خشونت نمی‌بینند. براساس گزارش سازمان ملل، حدود 2400 کودکی یمنی در جنگ کشته شده و 3600 نفر دیگر نیز زخمی شده‌اند. یک میلیون و 800 هزار کودک هم در معرض خطر ابتلا به اسهال شدید بوده و یک میلیون و 300 هزار نفر دیگر در خطر ابتلا به ذات‌الریه هستند. بیش از یک میلیون یمنی نیز به وبا مبتلا شده‌اند که بیش از 250 هزار نفر از آنها زیر پنج سال هستند؛ اما این همه ماجرا نیست. براساس یک برآورد، در هر شبانه‌روز 150 کودک یمنی می‌میرند و حدود 400 هزار کودک نیز با سوءتغذیه حاد مواجه هستند و 80 درصد کودکان یمنی به کمک فوری نیاز دارند. تخریب زیرساخت‌های یمن نیز سبب شده است، 14 میلیون و 500 هزار نفر از جمله 8 میلیون کودک به آب بهداشتی دسترسی نداشته باشند. پیش‌بینی می‌شود، بیش از 50 هزار کودک یمنی تا پایان سال میلادی جاری به دلیل قحطی و بیماری جان خود را از دست بدهند. 
محمدبن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی با کشتار کودکان یمنی اکنون در کنار «نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به صورت مشترک لقب «کودک‌کش» را یدک می‌کشند. این در حالی است که آل‌سعود در ایام و موسم حج با حمله به اتوبوس دانش‌آموزان یمنی در استان صعده، 96 کودک را کشته و زخمی کرد. جنایتی که با واکنش قاطع گروه‌های بین‌المللی مواجه شد؛ اما نکته مهم این است که عربستان همه جنایات در یمن را با چراغ سبز آمریکا انجام می‌دهد. در واقع هر کودک یمنی که به شهادت می‌رسد، فرمان مرگش ابتدا از کاخ سفید صادر شده است؛ چرا که واشنگتن هم با فروش سلاح به عربستان، هم با مدیریت نبرد و هم با کمک‌های لجستیکی در کشتار مردم یمن سهیم است.




  قاسم غفوری/ انتخابات پارلمانی پاکستان در حالی برگزار شد که برخلاف دوران گذشته نتایج آن با آنچه تصور کارشناسان بود، متفاوت شد. به رغم آنکه به صورت سنتی دو جریان حزب مردم و حزب مسلم لیگ شاخه نواز همواره از پیروزان انتخابات و تشکیل‌دهنده دولت بودند، اما این بار جریان تحریک انصاف به ریاست عمران‌خان توانست قدرت را در دست بگیرد. این تغییرات نشان می‌دهد که نگاه مردم پاکستان به روند سیاسی کشورشان با تغییراتی همراه بوده که ریشه آن را نیز می‌توان فساد موجود میان جریان‌های سیاسی و نیز ناتوانی آنها در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی دانست که موجب شد مردم به سمت جریانی حرکت کنند که وعده حل این مشکلات را داده بود. البته، برخی ناظران سیاسی نیز معتقدند حمایت‌های ارتش از عمران‌خان یکی از دلایل پیروزی وی در انتخابات بوده، چنانکه به رغم آنکه او نتوانسته اکثریت کامل پارلمان را کسب کند، اما به واسطه حمایت‌های ارتش توانسته به راحتی با دیگر جریان‌های کوچک ائتلاف کند.
به هر ترتیب، عمران‌خان در حالی به قدرت رسیده که رفتارهای وی در عرصه داخلی و خارجی برگرفته از مطالبات مردمی و نوعی آینده‌نگری است که برای سروسامان دادن به سیاست خارجی پاکستان صورت می‌گیرد. چنانکه در عرصه داخلی مطالبه مردمی و وعده انتخاباتی عمران‌خان و از اولویت‌های دولت ادامه مبارزه با فساد بوده است. این مبارزه با فساد و بهره‌گیری از اموال دولتی چنان است که حتی عمران‌خان نیز به دلیل استفاده از هواپیمای دولتی برای مقاصد شخصی به دادگاه احضار و بازخواست شد تا نشانه‌ای بر عزم دولت جدید برای مبارزه با فساد باشد.
ایجاد تقسیمات جدید ایالتی و نیز مذاکرات میان دولت و قبایل مرزنشین از دیگر اقداماتی است که از سوی عمران‌خان برای جلب رضایت مردمی در جریان است. اما بخش مهم سیاست‌های عمران‌خان را در حوزه سیاست خارجی می‌توان مشاهده کرد. کارنامه سیاست خارجی دولت گذشته پاکستان نشان می‌دهد که سیاستی پاندولی را میان غرب و شرق اجرا می‌کرد، به‌گونه‌ای که از یک سو بر روابط با آمریکا و انگلیس تأکید داشت و از سوی دیگر رویکرد به چین و روسیه را در نظر گرفته بود؛ سیاستی که به گفته بسیاری از ناظران سیاسی، پاکستان دیگر توان ادامه آن را نداشت و باید جهت‌گیری خود را آشکارا مشخص می‌کرد. رفتارهای عمران‌خان نشان می‌دهد که در مرحله نخست به دنبال توسعه روابط با کشورهای همسایه و کاهش تنش‌ها با آنهایی است که روابط‌شان با پاکستان با چالش‌هایی همراه است. تأکید بر بهبود روابط با هند که در این چارچوب آزادسازی برخی زندانیان هندی زندانی در پاکستان و بازشدن گذرگاه‌ها میان دو کشور نمودی از آن است. در باب افغانستان نیز تقویت نقاط مرزی و همکاری در مبارزه با تروریسم اولویت دولت جدید اسلام‌آباد شده است. در این میان روابط با جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی از اهمیت بالایی برای پاکستان برخوردار است، چنانکه احیای مذاکرات برای خط لوله صلح، تقویت همگرایی نظامی و امنیتی و همگرایی دو کشور از جمله این رفتارها است، چنانکه منابع خبری اعلام کردند ایران از مقاصد سفر عمران‌خان خواهد بود. البته، پاکستان همچنان نیم‌نگاهی به شرکای سنتی خود دارد که اعلام سفر عمران‌خان به عربستان نمودی از آن است.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ ۲۶


  عبدالله عبادی/ نیجر کشوری است در غرب قاره آفریقا با مساحتی برابر با یک میلیون و ۲۶۷ هزار کیلومترمربع. کشوری محصور در خشکی که حدود ۸۰ درصد از مساحت آن را بیابان‌ها پوشانده ‌است. این کشور از نظر شاخص توسعه انسانی، وضعیت بسیار ناخوشایندی دارد، به گونه‌ای که مطابق با آمار و اطلاعات سازمان ملل، نیجر در سال ۲۰۱۴ در رتبه ۱۸۸ جهان
 جای گرفت.
 نیجر سرزمینی صخره‌ای و عمدتاً شنزار است. این کشور یکی از فقیرترین کشورهای جهان به شمار می‌رود. با این وجود دارای منابع نفتی و معادن سنگ اورانیوم است. فقر یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های انسانی این کشور است، به طوری که در برخی از مناطق سرانه هر فرد به کمتر از یک دلار در روز می‌رسد که این پایین‌ترین نرخ سرانه در کل جهان محسوب می‌شود.
بیش از 95 درصد از مردم نیجر مسلمان هستند و فرقه‌های صوفیه در این کشور پیروان فراوانی دارد. قادریه و تیجانیه از مهم‌ترین فرق صوفی این کشور هستند. اسلامی که صوفیان در جوامع آفریقایی و به ویژه غرب آفریقا مروّج آن هستد، دینی است که می‌تواند، هم با دیگر فرهنگ‌ها و هم با تجدید و نوگرایی کنار بیایید و با صلح و آرامش در کنارشان بماند. به نظر رهبران صوفی، مجاهد فی‌سبیل‌الله کسی نیست که دشمن خود را می‌کشد؛ بلکه کسی است که با نفس خود می‌جنگد تا به کمال معنویت برسد.
آنچه قابل درک است اینکه؛ شکل خشن و اسلام سیاسی که وهابیت مانند بوکوحرام آن را در غرب آفریقا رواج می‌دهد، کاملاً با مسلک و مرام صوفیانه در تضاد است. پایه ایدئولوژی وهابیت بر یکی شدن عقیده است و اجرای اعمال مذهبی در آن به اعمال نیروی سیاسی نیاز دارد، در حالی که صوفی‌گری مبلّغ و مشوق مدارا و احترام به ادیان و مذاهب است، از این رو فرق مختلف صوفی در آفریقا تحت حملات و تهدیدات مداوم وهابیت قرار دارد، هر چند وهابیت در سنگال، نیجریه و مالی با مقاومت روبه‌رو شده، اما در نیجر به علت فقر شدید دولت و علمای مذهبی توانسته به راحتی در شیوخ و مساجد
 نفوذ کند.
ورود وهابیت به نیجر به دهه 1970 بازمی‌گردد. از آنجا که 95 درصد مردم این کشور مسلمانند، اصلی‌ترین اقدام سال‌های اولیه عربستان در این کشور ساخت مساجد در مناطق مختلف آن بود. مسجد جامع نیامی (پایتخت نیجر) یکی از این مساجد است که در سال 1975 با هزینه مستقیم عربستان 
ساخته شد.
 در کنار ساخت مساجد، ایجاد مدارس قرآنی از دیگر اقدامات آل‌سعود در نیجر بوده است، بر این اساس از آنجا که زبان عربی به طور کامل در این کشور رواج دارد، مقامات عربستانی عده‌ای از دانش‌آموختگان سودانی دانشگاه‌های مکه و مدینه را برای این امر به نیجر اعزام کردند تا بر اساس ایدئولوژی وهابیت به دانش‌آموزان نیجری قرآن و تفسیر آموزش داده شود.
طی 40 سال گذشته روابط نیجر و عربستان در سطح بالایی قرار داشته است و رهبران این کشور فقیر آفریقایی هر ساله برای دریافت کمک‌های اقتصادی عازم ریاض می‌شدند، بر این اساس، در ژانویه 2017 «محمد ایسافو» رئیس‌جمهور نیجر در رأس یک هیئت بلند پایه عازم ریاض شد. وی در ملاقات با ملک‌سلمان موافقت وی برای انجام پروژه‌های متعدد در نیجر را کسب کرد. یکی از این پروژه‌ها ساخت، تعمیر و تجهیز تمامی مدارس ابتدایی در این کشور بود که با موافقت ملک‌سلمان روبه‌رو شد. از دیگر پروژه‌های مورد توافق ساخت چند سد در مناطق بارانی نیجر بود، همچنین حفر ده‌ها حلقه چاه آب در مناطق روستایی این کشور نیز از جمله موارد مورد توافق بود. در پایان این دیدار ملک‌سلمان به پاس خدمات محمد ایسافو در گسترش روابط دوجانبه بین عربستان و نیجر مدال طلای ملک عبدالعزیز را به گردن وی آویخت.
 اکنون دو جنبش‌ سلفی و وهابی در حال نفوذ به نیجر هستند. یکی از معروف‌ترین آنها در غرب آفریقا بوکوحرام است. بر اساس اخبار شهرهای مرزی، نیجر به دلیل احتمال ورود افراد وابسته به گروه بوکوحرام، از طریق مرز مشترک با نیجریه، در التهاب به سر می‌برد. ساکنان این شهرها که طی دو سه سال اخیر شاهد پیشروی گروه بوکوحرام در مناطق شمال شرقی نیجریه بوده‌اند، نگران ادامه حملات این گروه به سوی شهرهای نیجر هستند.
شهردار شهر مرزی «دیفا» در نیجر در ژانویه 2016 ضمن ابراز نگرانی شدید درباره حملات احتمالی بوکوحرام؛ اشغال تقریباً همه روستاها و شهرهای نیجریه در مجاورت مرز نیجر از سوی گروه بوکوحرام را زنگ خطری برای کشورهای همسایه اعلام کرد. شهردار «دیفا» تیراندازی اعضای گروه بوکوحرام به سوی خاک نیجر در ماه اکتبر 2015 را مؤید بلندپروازی‌های رهبران این فرقه در گسترش نفوذ خود دانست. فقر گسترده در نیجر می‌تواند یکی از عوامل جذب جوانان این کشور به گروه بوکوحرام باشد. بهبود وضع معیشتی جوانانی که جذب این گروه می‌شوند، دیگران را نیز برای پیوستن به این گروه ترغیب می‌کند. در این حال تغییر راهبرد بوکوحرام تأمل‌برانگیز است. در حالی که در گذشته سران گروه یاد شده، استراتژی حمله و گریز را دنبال می‌کردند؛ اما اکنون با الگوبرداری از داعش و توسعه مناطق تحت تصرف خود، از ایجاد به اصطلاح «خلافت اسلامی» سخن به میان می‌آورند.
جنبش بعدی جماعت تکفیری توحید و جهاد است. این جنبش یکی از معروف‌ترین جنبش‌های جهادی فعال در نیجر و کشور مالی است. مرکز فعالیت این جنبش در شهر (غاو) در کنار رود نیجر در شمال شرقی مالی قرار دارد. گسترش نفوذ این دو جنبش سلفی در نیجر می‌تواند در درازمدت ناامنی را گسترش داده و سبب فقر هر چه بیشتر مردم محروم این کشور شود.

خبرگزاری تسنیم: وندی شرمن، سرپرست هیئت آمریکایی در مذاکرات هسته‌ای با ایران و گروه ۱+۵ به اشتباه بودن دیدگاهش درباره اینکه ایرانی‌ها این توافق را نقض می‌کنند، اعتراف کرده است. او تأکید می‌کند: «من اشتباه می‌کردم. ماه مه سال جاری، رئیس‌جمهور آمریکا تصمیم گرفت ایالات متحده را از توافق خارج کرده و تحریم‌های رفع‌شده علیه ایران به موجب توافق را احیا کند و این اقدامی است که در تاریخ آمریکا به منزله یکی از بدترین خبط‌های سیاست خارجی خواهد ماند.» شرمن خاطرنشان کرده است: «تصمیم ترامپ، اعتماد جهان به تعهد ایالات متحده به دیپلماسی چندجانبه را دگرگون کرده است.» شرمن برای توضیح بیشتر این استدلال، نقش مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران در پیروزی انقلاب اسلامی و اثرگذاری فرهنگ این انقلاب بر رویکرد آنها در مذاکرات هسته‌ای را یادآوری کرده است.
 می‌خواستیم محدودیت‌های ایران را دائمی کنیم
خبرگزاری فارس: «دیوید آلبرایت» مدیر مؤسسه «علم و امنیت بین‌الملل» آمریکا با ابراز تأسف از اینکه آمریکا نتوانست با اتحادیه اروپا درباره «اصلاح برجام» به توافق برسد و در نهایت از این توافق خارج شد، گفت: «بر اساس راهبرد «اصلاح» طرفین باید پس از اجرای سفت و سخت برجام و اعمال محدودیت‌های بیشتر، هنگام انقضای سقف‌های توافق هسته‌ای، به ایران اعلام می‌کردند همچنان باید به رعایت محدودیت‌های پیشین ادامه دهد. بر اساس راهبرد «اصلاح برجام» قرار بوده تقابل و فشار به ایران برای ادامه اعمال تحریم‌ها، پس از شش تا هشت سال، یعنی زمانی که انقضای محدودیت غنی‌سازی و موشکی به پایان می‌رسد، رخ دهد. این [توافق] سر جایش می‌ماند.»
شرکت‌های کوچک به تجارت با ایران ادامه می دهند
خبرگزاری مهر: مشاور امنیت ملی کاخ سفید با تمسخر تلاش کشورهای اروپایی برای حفظ روابط تجاری با ایران، گفت: «در نهایت شرکت‌های کوچک و معدودی از اروپا به کار با ایران ادامه خواهند داد.»«جان بولتون» با اتهام‌زنی دوباره به ایران، از فشارهای واشنگتن به کشورهای اروپایی برای انتخاب یک گزینه از بین دو گزینه «تعامل و تجارت با ایران» یا «تعامل و تجارت با آمریکا» خبر داد.
 ادعای ضد ایرانی نائورت
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان: هدر نائورت، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در پی اعمال تحریم‌های ظالمانه واشنگتن علیه کشورمان گفت: «واشنگتن تلاش می‌کند کشور‌ها در برابر هر گونه نقض تحریم‌های ایران پاسخگو باشند.» نائورت افزود: «به نظرم ما در سیاست‌های خود درباره ایران شفاف بوده‌ایم و آن ادامه نگرانی‌های ما درباره رفتار و اقدامات ایران در سراسر جهان است. ما تنها کشوری نیستیم که این موضوع را مشاهده می‌کنیم و درباره آن گواهی می‌دهیم. ما از این موضوع آسیب دیده‌ایم و کشور‌های دیگر هم همین‌طور آسیب دیده‌اند. ما در سیاست خود و مقابله با ایران و اقدامات مخرب آن محکم و استوار باقی می‌مانیم.»
 از اقدام ایران در آزمایش موشک‌ اطلاع داریم
خبرگزاری ایرنا: ربکا رباریچ، سخنگوی پنتاگون، مدعی شد آمریکا از آزمایش موشک‌های ضد کشتی ایران در چند روز پیش مطلع است. سخنگوی وزارت دفاع آمریکا همچنین افزود: «این آزمایش‌ها بخشی از اقدامات منطقه‌ای ایران هستند.» وی همچنین رزمایش چند روز پیش را بخشی از رزمایش‌های نظامی معمول ایران دانست. رباریچ با اشاره به تهدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز، افزود: «آمریکا در حال رایزنی با متحدانش برای تضمین آزادی کشتیرانی و ادامه حمل‌ونقل کالا در آب‌های بین‌المللی است.»