محراب دوستی/ رهبر معظم انقلاب همزمان با تشديد تحريمها طي ديداري که در شهريور ماه سال ۱۳۸۹ با جمعي از کارآفرينان داشتند، براي اولين بار کليدواژه «اقتصاد مقاومتي» را مطرح کردند. معظمله در اين ديدار فرمودند: «از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ايران اين است که خودش را از زير بار سلطه آزاد کرده؛ ميخواهند مجازات کنند به خاطر اين گناه، که چرا خودت را از زير بار سلطه، اي ملت! آزاد کردهاي. اين ملت راه را پيدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نميفهمند چه کار بايد بکنند و چه کار دارند ميکنند. خب، اما فشار ميآورند؛ فشار اقتصادي از راه تحريمها. ما بايد يک اقتصاد مقاومتي واقعي در کشور به وجود بياوريم.»(16/6/1389) پس از آن بود که واژه جديد «اقتصاد مقاومتي» به ادبيات اقتصادي کشور اضافه شد و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفت. براي مفهوم اقتصاد مقاومتي در همين مدت تعاريف متفاوتي ارائه شده که هر يک از جنبهاي به اين موضوع نگاه کردهاند.
اقتصاد مقاومتي به معناي تشخيص حوزههاي فشار و تلاش براي بياثر کردن آن تأثيرها است و در حالت آرماني تبديل چنين فشارهايي به فرصت است که براي رسيدن به اقتصاد مقاومتي بايد وابستگيهاي خارجي کاهش يابد و بر توليد داخلي کشور و تلاش براي خوداتکايي تأکيد شود. در تعريف ديگر اقتصاد مقاومتي آمده است ضرورت مقاومت براي رد کردن فشارها و عبور از سختيها براي رسيدن به نقاط مثبت ملي. تعريفي که از اقتصاد مقاومتي صورت ميگيرد، روش و مدل اقتصادي است که با اقتصاد رياضتي تفاوت بسياري دارد. با اين وضعيت، طرح اقتصاد مقاومتي اين مسئله را به ذهن متبادر ميکند که اقتصاد بايد در مقابل تهديد اقتصادي خارجي با وجود تحريمهاي اقتصادي مقاومت کند. در حال حاضر، ما درگير جنگ اقتصادي هستيم و با وجود اقتصاد مقاومتي ميتوان در مقابل تهديدها مقاومت کرد و مانع مسائلي، همچون از همپاشيدگي اقتصاد شد. تلاش براي از همپاشيدگي اقتصاد، از اهداف دشمن است. اقتصاد مقاومتي بايد اقتصادي باشد که در پايان يک جنگ تمامعيار اقتصادي همچنان مقاوم و پابرجا و در عين حال پاسخگو در زمينههاي گوناگون باشد. اقتصاد مقاومتي در رويارويي و تقابل با اقتصاد وابسته قرار ميگيرد. اقتصاد مقاومتي نميپذيرد که صرفاً مصرفکننده باشد، منفعل نيست و در مقابل اهداف اقتصاد سلطه ايستادگي ميکند. حال اهدافي که بايد از اقتصاد مقاومتي به دست آيد، ويژگيها و شاخصههايي دارد که به صورت فهرستوار به آنها اشاره ميشود:
ـ مقاوم بودن در برابر بحرانها، تکانهها و تحريمهاي اقتصادي بينالمللي؛
ـ تکريم و تقويت فرهنگ کار همراه با توسعه کار شايسته و کارآفريني؛
ـ ارتقاي قابليتهاي رقابتي محصولات و خدمات؛
ـ ارتقاي شاخصهاي سهولت کسبوکار و کارآفريني؛
ـ جهتگيري اقتصاد مبتني بر منابع به اقتصاد متکي بر نوآوري؛
ـ بازنگري مقررات و رويههاي مرتبط با فعاليتها با رويکرد شفافسازي؛
ـ فعالسازي بخش خصوصي به منزله موتور و محرک اصلي رشد اقتصادي و صنعتي کشور؛
ـ حمايت از توليد ملي، کار و سرمايه ايراني؛
ـ محدودسازي اقتصاد دولتي و آزادسازي اقتصاد؛
ـ مردميکردن اقتصاد از طريق ميدان دادن به فعالان بخش خصوصي و رفع موانع و مشکلات؛
ـ توجه به نخبگان و استفاده از فناوري نوين با ميدان دادن به نخبگان در عرصه صنعت، تجارت و کشاورزي؛
ـ خلاصي از وابستگي به درآمد نفت، مصداق خوداتکايي؛
ـ فرهنگسازي اولويت داشتن توليد بر واردات و خريد کالاي داخلي؛
ـ ايجاد فضاي رقابتي در بخش توليد و توزيع در برخي از گروه کالايي؛
ـ کاهش سطح بيکاري و ايجاد اشتغال پايدار؛
ـ کاهش وابستگي شديد بودجه ساليانه کشور به درآمدهاي حاصل از فروش نفت خام.