الگوی زیبایی برای دیگران باش
سعی کن کسی که تو را می‌ببیند،
آرزو کند مثل تو باشد
از ایمان سخن نگو 
بگذار از نوری که در چهره داری،
آن را احساس کند
از عبادت برایش نگو
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند
از تعهد برایش نگو
بگذار با دیدن تو، 
از حقیقت آن لذت ببرد
بگذار مردم با اعمال تو،
خوب بودن را بشناسند...
حضرت امام علی(ع) می‌فرمایند:
تمام خير در سه چيز جمع شده است:
نگاه، سکوت و سخن
هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود،
فراموشى است.
هر سكوتى كه انديشه‌اى در آن نباشد،
غفلت است.
هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد،
بيهوده است.
خوشا به حال كسى كه نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، 
بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال شیخ‌صدوق(ره)

نگاهی به فیلم «کاتیوشا»

 آرش فهیم/ یکی از معضلات فرهنگی که طی یک دهه اخیر در کشور به وجود آمده، رشد قارچ‌گونه فیلم‌های صرفاً سرگرم‌کننده و بی‌محتواست. متأسفانه غلبه یک دیدگاه اشتباه درباره «سرگرمی» عامل ایجاد یک کژراهه در این عرصه شده است. این دیدگاه که سنگ بنای آن را مدیران فرهنگی و سینمایی در دهه 60 گذاشته‌اند این بود که هنر متعالی، یعنی هنری که عامه مردم نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند! از این منظر، هر فیلم یا اثر هنری که اقبال عام را در پی داشت، یا اسباب سرگرمی و خوشایند خلق را فراهم می‌کرد، تکفیر می‌شد. نتیجه این نگاه شبه‌روشنفکرانه این شد که در کشور ما، هر هنرمندی که حرفی جدی برای گفتن دارد، آثاری خشک و بدون جذابیت می‌سازد و هنر عامه‌پسند ما هم پر از آثار پوچ و بی‌محتوا شده است. این در حالی است که در کشورهای دارای صنعت سینما و رسانه‌های قدرتمند، هر سال فیلم و سریال‌هایی تولید می‌شود که در همان حال که به شدت سرگرم‌کننده هستند، جنبه استراتژیک و هنرمندانه هم دارند. به نظر می‌رسد که سینما و سازمان‌های رسانه‌ای ما به ویژه صداوسیما نیز تنها زمانی می‌توانند به موفقیت واقعی برسند که بتوانند نوعی سرگرمی متعالی و راهبردی را تولید کنند؛ یعنی نوعی از آثار که هم بتوانند عامه مردم را به خود جلب کنند و هم اینکه اندیشه مخاطب خود را ارتقا دهند و موضوعات راهبردی مهم کشور را نیز مطرح کنند.
البته در این میان هر از گاهی آثاری نزدیک به این دیدگاه هم خلق می‌شود، مانند فیلم «کاتیوشا» که اثری مفرّح است، اما از محتوا نیز غافل نشده و حرف‌هایی هم برای گفتن دارد.
«کاتیوشا» اگرچه فیلمی متوسط و نه چندان مهم است، اما در خیل فیلم‌های کمدی نازل و بی‌محتوا، حکم لنگه کفش در بیابان را دارد. روش علی عطشانی، کارگردان کاتیوشا این است که ضعف ساختاری و روایی آثار خود را با پرداختن به مضامین جنجالی و حساسیت‌برانگیز جبران می‌کند؛ همچنان که پیشتر با «دموکراسی تو روز روشن» محاکمه یک شهید در آن دنیا را دستمایه قرار داده بود، یا با به‌کارگیری ناصر ملک‌مطیعی، بازیگر دوران طاغوت در «نقش نگار» تلاش کرده بود توجه جامعه را به خودش جلب کند، اما هیچ یک از این فیلم‌ها نتوانستند با اقبالی مواجه شوند. با این حال «کاتیوشا» در کارنامه این فیلمساز یک گام رو به جلو محسوب می‌شود؛ چرا که کارگردان فیلم به جای پرداختن به موضوعات صرفاً جنجالی، این بار نیم‌نگاهی به موضوعات سیاسی و اجتماعی روز هم دارد.
«کاتیوشا» درباره یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که این روزها نیز آرمان‌های خود را با فعالیت در فضای مجازی دنبال می‌کند. خلیل، که به دلیل انتشار پست‌های تند و تیز در نقد فراموشی ارزش‌های انقلاب بین هوادارانش به خلیل کاتیوشا مشهور شده و به دلیل همین روحیه انقلابی در هیچ اداره‌ای نیز بند نمی‌شود و هر جا می‌رود برای اعتراض به بی‌اخلاقی‌ها و مفاسد، فوری اخراج می‌شود. تا اینکه روزی به طور اتفاقی یکی از همرزمان سابق خود که امروز در نهادهای امنیتی مشغول به کار است را می‌بیند و از طرف او به کار حفاظت فیزیکی از شخصیت‌ها دعوت می‌شود. اما باز هم به دلیل روحیاتش نمی‌تواند حفاظت از هیچ کس را برعهده بگیرد و در نهایت به عنوان بادیگارد یک بچه‌پولدار به نام ارشیا با بازی احمد مهران‌فر که تازه اعتیاد به مواد مخدر را ترک کرده منصوب می‌شود تا مراقب باشد او دوباره سراغ مواد نرود. اما خلیل کاتیوشا به خاطر همنشینی با فردی که به لحاظ طبقاتی، فرهنگی و اعتقادی، فرسنگ‌ها با او فاصله دارد با چالش‌هایی مواجه می‌شود و...
ایده محوری فیلم، یعنی کنار هم قرار گرفتن دو فرد، از دو نسل متفاوت و با ویژگی‌های شخصیتی متضاد، یک راه مناسب برای رسیدن به کمدی سالم و اندیشمندانه است که در این فیلم نیز به کار رفته است. خلیل با بازی هادی حجازی‌فر، هر چند که جایگاه یک قهرمان را در فیلم نیافته، اما می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. وی در عین برخورداری از روحیات انقلابی، اما بسیار پرجاذبه و به روز هم هست. این فیلم سعی در نشان دادن چهره واقعی افرادی است که دردمندانه و جوانمردانه، فریادگر مصائب و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی امروز جامعه هستند. خلیل کاتیوشا، یک کپی تازه از شخصیت‌هایی چون؛ موسی، حاج‌کاظم، حاج‌حیدر و... در فضای کمدی است. شخصیت‌هایی معترض و دوست‌داشتنی که دغدغه حفاظت و پایداری از اصول و ارزش‌های اصیل انقلاب را دارند. این بار، حضور یک رزمنده که با گذشت حدود 30 سال از پایان جنگ از انگیزه‌ها و اهداف انقلابی خود کوتاه نیامده در فضایی اشرافی، شرافت این طیف آرمان‌گرا را بیش از پیش نمایان می‌کند. از سویی، پرداختن به شکاف طبقاتی به وجود آمده در اثر سیاست‌های غلط اقتصادی نیز از دیگر رویکردهای این فیلم است. این فیلم به درستی نشان می‌دهد که وجود برخی از ناهنجاری‌های اخلاقی و فرهنگی درسطح جامعه به دلیل به هم خوردن تعادل در عمق جامعه است. ارشیا که چند روزی میزبان خلیل کاتیوشا می‌شود، نماد و تجلی گروهی است که «بچه‌پولدارهای تهران» شناخته می‌شوند. گروهی که به دلیل بی‌دردی و نداشتن هیچ دغدغه درستی، از شدت سیری و خوشگذرانی به بیماری‌های شخصیتی مانند اعتیاد و... مبتلا می‌شوند. فیلم سعی کرده بدون افتادن به ورطه ابتذال، فساد جاری در زندگی لاکچری بچه‌پولدارها را به نمایش بگذارد، هر چند که یکی دو صحنه کوتاه از فیلم، دچار لودگی شده است.
با این حال، ضعف در فیلمنامه سبب شده که محتوای به نسبت خوب فیلم «کاتیوشا» نتواند عمق لازم را پیدا کند. برای نمونه، مشخص نمی‌شود چرا خلیل کاتیوشا به محافظت از یک بچه‌پولدار نق نقو رضایت می‌دهد و چه انگیزه‌ای سبب می‌شود که بادیگارد چنین آدمی شود؟ همچنان که تحول ارشیا در پایان فیلم، بسیار سریع و بدون زمینه‌سازی دراماتیک رخ می‌دهد. می‌شد با مهندسی دقیق‌تر فیلمنامه، کاری کرد که این تحول، معنایی واقعی‌تر پیدا کند و نگاه مخاطب فیلم نیز همراه با ارشیا، درباره مسائل اجتماعی تغییر کند. «کاتیوشا» در اجرا و کارگردانی هم قابل نقد است، به ویژه در زمینه هدایت بازیگران. چون نقش‌آفرینی بازیگران فیلم تکراری است. احمد مهران‌فر فقط در زمینه گریم تفاوت کرده است، وگرنه نزدیک به بازی همیشگی خودش است. این مسئله درباره هادی حجازی‌فر هم وجود دارد و گویی موسی در «لاتاری» را اینجا هم با نرمش بیشتری تکرار کرده است.


 مهدی امیدی/ یکی از معضلات سال‌های اخیر سینمای ایران، پول‌های مشکوک و آلوده است. تولید فصل‌های پی‌درپی یک سریال در شبکه نمایش خانگی با سرمایه‌گذاری تهیه‌کننده‌ای که به اختلاس متهم شده، بازیگرانی که به دلیل حضور کوتاه‌مدت در یک پروژه سینمایی دستمزد نجومی دریافت می‌کنند و...، نمونه‌هایی از هزینه‌های مشکوک و آلوده در سینمای ایران است. آش به قدری شور شده که حتی کانون کارگردانان سینمای ایران نیز با صدور بیانیه‌ای نسبت به این مسئله هشدار داد و آن را تهدیدی برای سلامت سینمای کشور دانست. تهدید از این نظر که چند بازیگر یا فیلمساز به خود این حق را می‌دهند که مبلغی بیش از حق خود دریافت کنند. 
البته صدور چنین بیانیه‌هایی در روشنگری و جلب توجه مدیران و سیاست‌گذاران سینمایی قابل تقدیر است؛ اما جریان ورود پول‌های مشکوک و آلوده به سینما، بخشی از مشکلات این عرصه است که برای بررسی دلایل بروز و شناخت راه‌حل‌های برطرف کردن چنین مسئله‌ای باید فضای کلی سینما را در نظر گرفت. به بیان بهتر، پول‌های آلوده، قطعه‌ای از جورچین بحران و یکی از پیامدهای گسترش ابتذال و باندبازی در این حوزه است. وقتی اکران سینما به صورت مافیایی اداره می‌شود، وقتی ریل‌گذاری طوری است که قطار سینما حرکت نامتعادلی دارد و فیلم‌های ارزشی منزوی و آثار مبتذل در صدر قرار می‌گیرند و...، رد و بدل شدن پول‌های مشکوک نیز پیش می‌آید.
پول‌های آلوده، از مجاری آلوده به سینما تزریق می‌شود. همچنین این موضوع گویای حضور افراد ناسالم در بخش‌هایی از سینماست. سینما به دلیل ماهیت پر زرق و برق و جذاب خودش در همه جای جهان، در معرض انواع آلودگی‌ها قرار دارد. در ایران نیز به دلیل اینکه سنگ‌بنای سینما را جریان‌های سیاسی و فکری فاسد گذاشتند، این تهدیدات همواره وجود داشته است. سینمای ایران مانند باغی زیباست که خاکش مستعد رویش علف‌های هرز است و موریانه‌ها و آفت‌ها نیز از زمین و آسمان به آن هجوم می‌برند. در چنین شرایطی، باغبان باید هوشیار و فعال باشد و دم به دم باغ را آفت‌زدایی و از علف‌های هرز وجین کند؛ اما متأسفانه به دلیل ضعف نظارت و ناتوانی مدیران سینمایی در سالم‌سازی سینما، چنین بیماری‌هایی در بدن سینمای ایران تثبیت شده است، اصلاح این روند نیازمند هنرمندانی با نگاه انسانی، انقلابی و هنجاری است تا تجربه‌های قهقرایی سینمای لیبرال و فیلمفارسی گذشته تکرار نشود.

کتاب زندگی رهبر معظم انقلاب در عراق منتشر شد
کتاب «هذا قائدی» با موضوع زندگی و شخصیت رهبر معظم انقلاب اسلامی در عراق چاپ و منتشر شد. در این کتاب سعی شده است به همراه تصاویر ویژه هر بخش، همه جنبه‌های شخصیتی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) به صورتی که مخاطب آن عموم مردم جهان عرب باشند، بیان شود. در این کتاب مخاطب از تولد، تحصیل، سبک زندگی، شخصیت، مدیریت مقتدرانه، زمان انقلاب و دوران مبارزه، دفاع مقدس و حال حاضر رهبر معظم انقلاب به خوبی مطلع خواهد شد. افزون بر آن، این کتاب بیان‌کننده شخصیت رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) در کلام حضرت امام(ره) و بزرگان دین، همچنین شخصیت‌ها، فرهیختگان، مبارزان و سیاستمداران جهان است. خوانندگان این کتاب در بخش پایانی آن، از زبان نزدیکان آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (در قالب مصاحبه) با جنبه‌های ناگفته و خاطرات زیبا و جذاب از زندگی ایشان آشنا می‌شوند.
 «تنگه ابوقریب» میلیاردی شد
جدیدترین فیلم دفاع مقدس سینمای ایران با استقبال خوب مردم در کمتر از دو هفته به فروش میلیاردی رسید. افزون بر ساختار قوی و پرداختن به دلاورمردی‌های دوران دفاع مقدس، محتوای کنایه‌آمیز این فیلم درباره وضعیت امروز نیز از عوامل استقبال و علاقه مردم به این فیلم است. بازیگران فیلم نیز به این موضوع توجه داشته‌اند. حمیدرضا آذرنگ ابراز امیدواری کرده که ژن‌های خوب و متهمان اقتصادی با دیدن این فیلم شرمنده شوند. مهدی پاکدل در صفحه شخصی خود نوشت: «پيشنهاد مي‌کنم به مسئولان با اينکه خيلي درگيرند حتماً فيلم تنگه ابوقريب رو وقتي اکران شد ببينن. ببينيد تا اگه نمي‌دونيد يا يادتون رفته، يادتون بياد که دقيقاً 30 سال پيش تو روزاي پاياني جنگ، قبل از پذيرش قطعنامه همين مردم و جوون‌ها چه جوري و به چه دليل جون‌شون رو گذاشتن وسط. ببينيد ايراني‌ها براي حفظ شرف و غرورشون چه کردند، ببينيد شايد شايد شايد خجالت بکشيد... .» فیلم «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی، برنده سیمرغ بهترین فیلم از سی‌وششمین جشنواره فجر است.
حمله رژیم صهیونیستی به محل برگزاری جشنواره عمار
مرکز فرهنگی و هنری «سعید المسحال» که چند دوره محل برگزاری جشنواره عمار در غزه هم بود، هدف جنگنده‌های رژیم صهیونیستی قرار گرفت و از بین رفت. این مرکز فرهنگی و هنری از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین مراکز فرهنگی، هنری و نمایشی شهر غزه بود که مردم خسته از دردها و سختی‌ها در این شهر محاصره شده برای تماشای فیلم، اجرای موسیقی و تئاتر به آنجا می‌رفتند. بنا بر این گزارش، پس از تخریب این مرکز فرهنگی و هنری، تعدادی از گروه‌های موسیقی به نشانه تأکید بر مقاومت در غزه، در خرابه‌های آن موسیقی اجرا کرده‌اند.
یک رمان جدید درباره حضرت زینب(س)
رمان «احضاریه» درباره حضرت زینب(س) در آستانه ماه محرم منتشر می‌شود. «احضاریه» به قلم علی موذنی در قالب اثری دینی در رفت و برگشت بین گذشته و حال روایتی از زندگی یک روزنامه‌نگار نویسنده است که برای سفر به کربلا نه دعوت که احضار می‌شود. موذنی در این اثر از رخدادهایی مانند زیارت و آیین راه‌پیمایی عظیم اربعین برای نقل داستانی از حیات حضرت زینب(س) بهره برده است. موذنی، دو سال‌ونیم وقت صرف پژوهش درباره این رمان کرده است. این رمان ۲۶۰ صفحه‌ای در روزهای منتهی به ماه محرم راهی کتاب‌فروشی‌ها می‌شود.
نمایش زندگی امام جواد(ع) در «باب‌المراد»
سریال «باب‌المراد» که محصول مشترک پنج کشور از جمله ایران است و به حیات حضرت جوادالائمه(ع) اختصاص دارد، همچنان در کش‌و‌قوس پخش از تلویزیون است. این سریال پس از پخش در لبنان و سوریه و استقبال مردم عراق، در اختیار سیما قرار گرفته تا روی آنتن برود؛ با این حال، هنوز مشخص نیست که کدام شبکه آن را پخش 
خواهد کرد. «باب‌المراد» که محصول مشترک پنج کشور سوریه، لبنان، عراق، کویت، بحرین و ایران است،‌ با همت شرکت کویتی (میدل‌آپ پروداکشن) در ایران تهیه شده و «فهد میری» آن را کارگردانی کرده است.
«ماجرای نیمروز ۲» کلید خورد
فیلمبرداری «ماجرای نیمروز ۲» به کارگردانی محمدحسین مهدویان از چندی پیش در سکوت خبری آغاز شد. این فیلم که «رد خون؛ ماجرای نیمروز» نام دارد، به کارگردانی محمدحسین مهدویان و با محوریت عملیات مرصاد ساخته می‌شود. قسمت اول این فیلم هم عملیات‌های تروریستی منافقین در سال 60 را به تصویر
 می‌کشد. الناز شاکردوست در این فیلم نقش یک نیروی امنیتی ام‌آی۶ را بازی می‌کند که در زمان جنگ تحمیلی در ایران نفوذ کرده است. شنیده می‌شود، «الفی الن» بازیگر مشهور انگلیسی نقش همسر الناز شاکردوست و سفیر انگلیس در عراق را بازی می‌کند.


با خودت قرار بگذار که
در بخش مراقبت‌های ویژه وجودت خوب از آن مراقبت کنی
همان که می‌تپد همپای زمان؛
همپای عقربه‌ها...
این لطیف‌ترین را
این نازک‌تر از شیشه را
این حریری‌ترین بخش وجودت را
بگذار لای پر قو...
حواست باشد که برترین حس‌ها را به آن هدیه کنی
مراقب باش آلوده نشود
نگذار پنجه‌های بی‌رحم روزگار به آن برسد
قایمش کن از نامحرمان روزگار
همان‌ها که به هزار طریق کمین کرده‌اند به تسخیرش
از من به تو نصیحت که به قدرنشناسان نسپاری‌اش
به طرفه‌العینی می‌شکنندش
«دلت» را می‌گویم؛ قیمتی‌ترین بخش وجودت را
همان که باید بسپاری‌اش به سرور و آقای زمانت
همان که بهای دل‌ها را خوب می‌داند
و جز مرحم نمی‌شود...
دعا کنیم که بیاید