دستکم بیست منبع روایی از عامه و خاصه معتقدند آیه مربوطه به «اکمال دین و اتمام نعمت» که در روز غدیر نازل شد، در شأن حضرت علی(ع) بوده است و علاوه بر آیات و روایات، از نظر عقلی نیز علی(ع) به دلیل داشتن بیشترین قرابت با پیامبر(ص) شایستهترین فرد برای جانشینی ایشان بودند.در مصاحبه پیشرو پای درس حجتالاسلام سیدحسین مؤمنی مینشینیم تا بر دلایل عقلی و نقلی برای اثبات ماجرای غدیر خم و ولایت امیرمؤمنان علی(ع) مروری دوباره داشته باشیم.
***
* سؤال اول ما این است که هر حرفی باید دلیلی داشته باشد و طبیعتاً اینکه شیعیان سالهاست با قدرت از ماجرای غدیر خم دفاع میکنند، باید دلیل محکمی داشته باشند، به طور خلاصه این دلایل چیست؟
در مقدمه عرض میکنیم که ما برای اثبات یک مطلب و فتوا و حکم باید مستند به 1ـ قرآن 2ـ احادیث 3ـ عقل و بناء عقلا صحبت کنیم؛ اگر مطلبی از رهگذر این ادله اثبات شود، دیگر خدشهای به آن وارد نمیشود، اگر مطلبی را پیدا کردید که هم مستند قرآنی داشت، هم مستند روایی و هم مستند عقلی، معلوم میشود آن مطلب اهمیت فوقالعادهای دارد و محکم و قرص است و به هیچ عنوان به آن خدشه وارد نمیشود.خب الآن ما دلیلی داریم که میخواهیم آن را اثبات کنیم و این دلیل حقانیت ولایت و جانشینی امیرمؤمنان علی(ع) است، از نظر دلیل دستمان پر است و به حرفهای دیگر نیازی نداریم.
* یعنی شما میفرمایید برای اثبات ولایت علی(ع) دستمان از هر سه دلیل پر است؟
بله مثلاً دلایل عقلی برای اثبات اینکه رسول خدا(ص) جانشین خود را اعلام کرد، چیست؟ دلیل اول، این است که عقل ما نمیتواند بپذیرد پیامبر(ص) برای خودش جانشین در نظر نگرفته باشد و دلیل دوم این است که تنها کسی که شایستگی دارد برای جانشینی پیامبر(ص)، علی(ع) است، ما میتوانیم ادعا کنیم که عقل مستقلاً حکم میکند به این امر...
متأسفانه وهابیها کتابی دارند که از شش سالگی مدام آن را در گوش بچههایشان میخوانند. قانون اول در این کتاب این است که پیامبر مُرد و کسی را به عنوان جانشین انتخاب نکرد و مردم خودشان خلیفه انتخاب کردند. فعلاً به اینکه اصلاً مردم میتوانند خلیفه انتخاب کنند یا نه، کاری نداریم. ولی این حرف وهابیها را ارجاع میدهیم به عقلای عالم، که این عقلای عالم پیغمبر ما وقتی در جنگها نبودند کسی را به جای خودشان قرار میدادند؛ این مطلب که میگویم در کتابهای اصلی اهل سنت ذکر شده، اینکه پیامبر(ص) بگوید، مردم من نیستم شما خودتان یکی را انتخاب کنید، اصلاً در سیره ایشان وجود نداشت؛ بارها شد که مدینه را ترک کردند، اما یکی را جانشین خود قرار دادند.فرد مستبصری[ وهابی که شیعه شده]میگوید: «من در کتاب وهابیها رسیدم به این آیه که میگوید: يَا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ... دیدم اولین مفسر ما وهابیها حاشیه زده و نوشته (مِن ولایت علیبن ابیطالب) دیدم عقلم نمیپذیرد که رسول خدا رفته باشد و کسی را جانشین خود معرفی نکرده باشد. رفتم سراغ علیبن ابیطالب ببینم میتوانم مطلب ظلمانی برای او پیدا کنم؟ پدر او کیست؟ مادر او کیست؟ کجا به دنیا آمده؟ شجاعت او چطور است؟ برای اسلام چه کاری انجام داده؟ هر چه گشتم، نتوانستم هیچ ظلمتی پیدا کنم و به عقلم مراجعه کردم و دیدم اولاً، امکان ندارد پیامبر برای خود جانشینی انتخاب نکرده باشد و دوماً، کسی جز علیبن ابیطالب (ع) نمیتواند جانشین رسول خدا(ص) باشد، چون سراسر زندگی علی درخشندگی است.»
* آیا دلالتهای قرآنی وجود دارد و آیا اهل سنت این دلالتها را ذکر کردند و قبول دارند؟
بله، ابن ابیالحدید معتزلی 40 آیه آورده که آن را تأویل کرده به علی(ع)، یکی از آنها مربوط به نعمانبنحارث است که خود را از مدینه به منطقه غدیر میرساند و به پیامبر میگوید: تو به ما دستور دادی که به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی شهادت دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما همه اینها را نیز پذیرفتیم، اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان[ اشاره به علی (ع)] را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، این سخن از ناحیه خودت است یا از سوی خدا؟! پیامبر(ص) فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است. نعمان روی برگرداند در حالی که میگفت: خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر من بباران! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل شد. از بیست منبع عامه و خاصه میتوان دلیل آورد که این آیه برای روز غدیر و معرفی علی(ع) به جانشینی پیغمبر خدا(ص) است. وقتی جریان غدیر تمام شد، این آیه نازل شد؛ «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» که عمده مفسران اهل سنت انتخاب حضرت علی(ع) به ولایت و جانشینی پیامبر(ص) را وسیله اکمال دین و اتمام نعمت دانستهاند.
* مضامین خطبه غدیر بیشتر به چه سمتی است و میخواهد چه موضوعی را به مخاطب خود بگوید؟
پیامبر(ص) وارد خطبه میشوند و چندین جمله از توحید میگویند؛ جملاتی توحیدی راجع به خداوند. در اصل اول با توحید شروع میکنند.یک مثال میزنم، شما از کنار یک ساختمان رد میشوی، میبینی ستون عریض و طویلی دارد، چرا؟ چون این ستون میخواهد یک بار سنگینی را تحمل کند و اگر ضعیف باشد، بنا نمیتواند آن را تحمل کند. یک سؤال از رسولالله(ص) داریم، شما برای چه کسانی اینطور از خداوند و قدرت خداوند میگویی؟ برای حاجیانی که از حج آمدند، یا کافرانی که خدا را نمیشناسند، برای چه کسانی از خداباوری و از خدامحوری صحبت میکنی؟ مگر چه نیازی به این توحید قوی دارند؟ رسولالله(ص) میخواهد بگوید یک بار سنگینی روی دوش شما میگذارم و آن ولایت علی(ع) است و چون هر دلی تحمل بار ولایت را ندارد، باید زیربنای قویای داشته باشد تا آن را تحمل کند. پس اول میخواهد توحید افراد را قوی کند. به عبارتی، آن کسیکه ولایت را نمیپذیرد، مشکل او مشکل توحیدی است، نه موضوعی دیگر.
* از دلایل روایی چه در دست داریم؟
دلالتهای روایی همین جملاتی است که پیامبر(ص) درباره علیبن ابیطالب(ع) بیان کردند. مضامین عالی نسبت به تقوای علی(ع) و شایستگیهای ایشان؛ همچنین دستور خداوند برای اعلام جانشینی. به عبارتی، پیامبر(ص) با بیان دستور خدا میخواهد بگوید فکر نکنید من به واسطه نسبتم با علی(ع) اینکار را انجام میدهم؛ بلکه این دستور خداست، به ویژه عبارت: مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ که خداوند دینش را به امامت علی(ع) کامل کرد، این مهم باید مورد توجه همه مسلمانها قرار بگیرد.