وقتی کلامی را جاری کردی
ارتعاشی می‌سازی
 و ارتعاش تو موجی می‌سازد در دل مخاطب
گاهی این موج می‌تواند
کسی را به زیر برد و گاه به اوج
اولین کسی که به همراه این موج به بالا
یا به پایین می‌رود خود تو هستی
مگذار موج کلامت تو را به نزول سوق دهد
اگر نمی‌دانی نگو اگر می‌‌دانی به بهترین شیوه بگو
باید همواره زیباترین‌هایت را بر زبان آوری
حتی به هنگامه خشم
آنچه را که کلام تو جاری می‌سازد
همه آن چیزی است که تو در آن لحظه هستی

امام علی(ع) می‌فرماید:
«إنَّ اعظَمَ الحَسَرَاتِ یَومَ القیامَةِ
حَسرَةُ رَجُل کَسَبَ مالاً فی غیر طاعَةِ اللهِ
فوَرِثَهُ رَجُلٌ فانفَقَهُ فی طاعَةِ اللهِ
سُبحانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الجَنّة وَ دَخَلَ الاوَّلُ بِهِ النُارَ»؛
روز قیامت بزرگ‌ترین افسوس،
افسوس مردی است که مالی
 به ناروا گرد آورده به دوزخ رود
و آن مال را برای کسی به ارث گذارد
که در طاعت خداوند سبحان
خرجش نموده به بهشت رود. 
نهج‌البلاغه، حکمت 429

معادله چندمجهولی تولید فیلم دفاع مقدس

 مهدی امیدی/ جنگ در قاب تصویر، از جمله ژانرهای تعریف شده و تأثیرگذار سینمایی در سطح جهان است؛ گونه‌ای که به دلیل جذابیت‌های پنهان و پیدایش و همچنین لایه‌های عمیق و هدفمندش همواره مورد توجه شرکت‌های معتبر فیلم‌سازی بوده است. از سوی دیگر صادرات جهانی این‌گونه آثار، البته از نوع حرفه‌ای‌اش، به معنای واقعی کلمه، تزریق‌کننده نگاه سیاسی کشور تولیدکننده است. می‌توان گفت که فیلم «تنگه ابوقریب» از جمله ‌فیلم‌های سینمای دفاع مقدس است که با رویکرد و زبانی جهانی تولید شده است؛ یعنی در عین حال که تصویرگر جلوه‌هایی حماسی و دلاورانه از جبهه حق علیه باطل است، اما نگاهی فرامرزی و قابل درک هم برای مخاطب بین‌المللی دارد. این فیلم با وجودی که یک اثر تمام جنگی است، اما با استقبال گسترده‌ای از سوی مردم مواجه شده است. احتمالاً نیز در آینده نزدیک به اکران بین‌المللی نیز دست خواهد یافت. همچنان که فیلم «به وقت شام» یکی از پرفروش‌های گیشه شد و به تازگی، اکران بین‌المللی خود را آغاز کرده است، اما با وجود این موفقیت‌ها، چرا باز هم فیلم‌های دفاع مقدسی کم تعدادی در سینمای ما تولید می‌شود. وقتی فیلمی درباره داعش و مسائل منطقه روی پرده می‌رود و علاوه بر جنبه مثبت محتوایی از نظر اقتصادی نیز به رونق سینما کمک می‌کند، یا فیلمی درباره بخشی کمتر گفته شده از جنگ تحمیلی و ایثارگری‌های رزمندگان به نمایش درمی‌آید و با واکنش مثبت جامعه مواجه می‌شود، چرا باز هم شاهد تردید مدیریت سینمایی در تولید این‌گونه آثار هستیم؟
اين در حالي است كه تقريباً هيچ مدير فرهنگي يا سینمایی را نمي‌توان در ايران يافت كه در گفتار، خود را علاقه‌مند به توليد و حمايت از سينماي دفاع مقدس نشان ندهد. اما باز هم بسیاری از نهادها از بنیاد فارابی و مرکز گسترش سینمای تجربی گرفته تا حوزه هنری و انجمن سینمای دفاع مقدس و سیما فیلم و... دستان‌شان از فیلم‌های دفاع مقدس خالی به نظر می‌رسد!
تعدد مراكز نظارتي برای تصويب ايده، فيلمنامه و تهيه امكانات مناسب برای ساخت يك فيلم در ژانر دفاع مقدس يكي از مهم‌ترين موانع بر سر راه بازگشت رونق و توليد مناسب در سينماي دفاع مقدس محسوب مي‌شود.
نكته اينجاست كه تقريباً هر كس در اين حوزه‌ـ چه كارمند، چه مدير و هرکس در هر سمتی‌ـ كار مي‌كند خود را صاحب‌نظر مي‌داند كه در فرآيند توليد فيلم دفاع مقدس خود را دخالت داده و پس از تأييد ايشان آن فيلم موفق به توليد شود. البته چنين افرادي با اين نيت اين كار را  انجام نمي‌دهند كه مانعي بر سر راه توليد دفاع مقدس باشند؛ بلكه حتي عنوان مي‌كنند كه مي‌خواهند كمك کنند، اما به طور ناخودآگاه كمك‌شان به مانعي مي‌ماند كه هنرمندان از روي آن بايد با زحمت فراوان عبور كنند و گاهي اين زحمت‌ها آنچنان وسيع مي‌شود كه هنرمندان، نويسندگان و فيلمسازان شاخص سينماي ايران عطاي كار در ژانر دفاع مقدس را به لقايش مي‌بخشند و ترجيح مي‌دهند به جاي صرف آن همه انرژي مضاعف، نيمي از اين وقت، حوصله و انرژي را با تمركزي بيشتر در حوزه‌هاي ديگر سينما و تلويزيون ايران به فعاليت بپردازند و صرفه روحي اجتماعي فراوان‌تري براي خود و مخاطبان داشته باشند.
مشكلاتي كه در حوزه سينماي دفاع مقدس برشمرده شد، موانعي است كه به دلیل حساسيت‌هاي بيش از حدي كه براي فعاليت در اين عرصه وجود دارد به وجود آمده است، مضاف بر اينكه به طور عمده يكي از مشكلات بزرگ توليد در سينماي دفاع مقدس اين است كه پر خرج است و بدون هماهنگي با چند مركز نظارتي حمايتي، توليد در آن ممكن نيست؛ بنابراین از آنجا كه چنين وضعیتی در اين نوع سينما حاكم است، بحث حضور تهيه‌كنندگان خصوصي سينماي ايران در اين ژانر يك موضوع باطل و محال است. با وجود اين خاطرات، چالش‌ها، موانع و تجربه شكست خورده حضور چند تهيه‌كننده خصوصي در اين ژانر براي توليد فيلم در اين عرصه به عاملي بازدارنده براي حضور ساير تهيه‌كننده‌های خصوصي در اين عرصه تبدیل شده است.
مشکل بزرگ نهادهایی چون؛ بنیاد سینمایی، حوزه هنری و مؤسسه تصویر شهر این است که همان نگاهی که به پروژه‌های عمرانی و اقتصادی دارند را به عرصه تولید فرهنگی هم تسری داده‌اند. این در حالی است که فرهنگ و هنر، با روح و خلاقیت شخصی هنرمندان پیوند خورده است. طرح‌های عمرانی، ساخته می‌شوند، اما آثار هنری خلق می‌شوند. صرف مدیریت مالی و سخت‌افزاری، نمی‌توان یک اثر هنری و به طور خاص، یک فیلم خوب را به وجود آورد. نداشتن نگرش سینمایی، نبود تخصص در مدیریت و از همه مهم‌تر، نبود اتاق‌های فکر یا گروه‌های مشورتی متخصص و متعهد درباره مسئولان چنین نهادهایی سبب شده تا هر سال تعداد زیادی فیلم بی‌کیفیت یا مبتلا به مشکلات محتوایی روی دست سینمای ایران بماند و در مقابل، فیلم دفاع مقدسی چندان قابل توجهی را نساخته‌اند.
یکی از موضوعاتی که سبب تولید آثار مردم‌پسند در این عرصه خواهد شد، حضور و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است؛ دولت مي‌تواند با تعيين مشوق‌هايي بحث حضور تهيه‌كنندگان خصوصي در ژانر دفاع مقدس را هموار كند. اين حمايت‌ها مي‌تواند جنبه‌هاي گوناگونی به خود بگيرد و به شكل‌هاي مختلف آنها را به اين سمت سوق دهد. به هر حال براي افزایش کیفی و کمّی توليدات سينمای دفاع مقدس راهكارهاي مختلفي مي‌توان در نظر گرفت و موضوع ورود جدي‌تر تهيه‌كنندگان خصوصي به عرصه توليد در اين ژانر يكي ديگر از راهكارهايي است که مي‌توان براي توليد فيلم شاخص در اين عرصه در نظر داشت.
نکته مهم دیگر، مدیریت سرمایه‌گذاری در سینمای دفاع مقدس است؛ یعنی دولت و نهادهای مختلف علاوه بر اینکه سرمایه‌گذاری لازم را انجام می‌دهند، باید از رو ‌آوردن به نیروهایی که هزینه حرام‌کن هستند، یا ارزش و عظمت سینمای دفاع مقدس را در چشم مردم پایین می‌آورند، اجتناب کنند و برعکس، بستر را بر جذب نیروهای مهجور و توانمند و متخصص سینمایی آماده کنند و آنها را مورد حمایت قرار دهند. همچنان که «تنگه ابوقریب» با وجود برخی ضعف‌ها، از نتایج درنظر گرفتن این معادله چندمجهولی است؛ سرمایه‌گذاری و پشتوانه مالی خوب، برطرف کردن موانع کاذب، استفاده از عوامل و نیروهای فنی و هنری کارآزموده و مدیریت این نیروها، نتیجه‌اش فیلم آبرومند و اثرگذاری چون «تنگه ابوقریب» شده است.

ابتدای آفرینش بود، نور پنج تن
قبل از آدم، وجود چون بلور پنج تن
ابتدای آفرینش بود، معمار ازل
می‌سرشتند گلی، با تکیه بر خیرالعمل
ابتدای آفرینش بود، آدم ساختند
روح حق در او دمیده در بلا انداختند
ابتدای آفرینش بود، خط ترسیم شد
رازها در گوش خلقت، از خدا تعلیم شد
ابتدای آفرینش بود، راز انتظار
چشم در راه علی افرشتگان بی‌شمار
چشم زیبای ملائک بود بر ره دوخته
از خدا، نام دلارای علی(ع)، آموخته
فاطمه ‌ام‌علی، در گرد کعبه در طواف
همچو پروانه به گرد شمع، اما در مطاف
در وجودش درد پنهان، ناگهان هشدار داد
اضطراب و درد، مادر را کمی آزار داد
کرد نجوا، ای خداوند توانای عزیز
آبرومندم، تو اکنون، آبرویم را مریز
از برایش لحظه‌ای دیواره را بشکافتند
طفل و مادر، در میان کعبه خود را یافتند
آسیه، سارا و مریم، همنفس با قدسیان
رویش گل را تماشا کرده با چشمان جان
پس علی اعجازگونه، پای بر دنیا گذاشت
همچو خورشیدی ز کعبه، پای بر دل‌ها گذاشت
جام خلقت، از شراب عشق، چون لبریز شد
با علی هستی به وجد آمد، چه دل‌انگیز شد
دامن پاک محمد(ص) شد علی(ع) پرورده‌تر
با خدا آمیخت جان را در مقام یک بشر
اولین مرد مسلمان اوست، در نه سالگی
مرد ایثار و عدالت، در کمال سادگی
بدر و خیبر، تکیه‌گاهی بود بر رزمندگان
در تمام جنگ‌ها با عشق و ایمان جانفشان
هر کجا احساس می‌شد یک خطر، آنجا علی است
در مصاف عبدودها، می‌توان گفتن یلی است
پایمردی‌های او، اسلام نو را بیمه کرد
دشمنان دین حق را، جمله سراسیمه کرد
از همه بالاتر، او در حق‌شناسی عارف است
رازهای پشت پرده مانده را، او کاشف است
در عبادت خویش را، از یاد برده، نزد دوست
او خدا را دیده، به اخلاق هستی روبه‌روست
شد پیمبر، شهر علم و باب آن، مولا علی است
نور دل‌افزای او، از روز خلقت منجلی است
آخرین حج رسول‌الله(ص) چون پایان رسید
دشت جحفه صوت جبریل امین در جان شنید
ای محمد(ص) دین حق را، با علی تکمیل کن
از برای انتخاب جانشین تعجیل کن
در بیابان امر شد، یک طرح نو انداختند
از جهاز اشتران، یک جایگاهی ساختند
خطبه‌ای جان جهان در آن فضا ایراد کرد
کرد تکمیل رسالت، شادمان اوتاد کرد
جان عالم مصطفی(ص) دست علی بالا گرفت
در غدیر، خم ولایت همزمان معنا گرفت
شیعه از آن روز، دل داده به پیمان علی(ع)
هستی و موجودی خود بسته بر جان علی
دلخوشم، هستی «فرائی» دست و دامان علی
زنده‌ای، پاینده‌ای شاعر، به احسان علی

 احیای سینمای عربی با سینماگر انقلابی ایران
تهیه‌کننده فیلم الجزایری «احمد بای» گفت: با کمک ایران و جمال شورجه زیبایی را به سینمای جهان عرب باز می‌گردانیم.»چند روز پیش تصویربرداری فیلم «احمد بای» که نخستین تولید مشترک سینمای ایران و الجزایر محسوب می‌شود، به کارگردانی فیلمساز ایرانی، جمال شورجه(فیلمساز انقلابی سینمای کشورمان) شروع شد. 
این فیلم درباره مبارزات ضد استعماری این کشور با محوریت شخصیتی به نام احمد بای تولید می‌شود. دکتر سمیره حاج‌جیلانی، تهیه‌کننده الجزایری این فیلم درباره تجربه همکاری‌اش با یک کارگردان از جمهوری اسلامی ایران گفت: «جمال شورجه کارگردانی در سطح جهانی است و با این فیلم می‌خواهیم زیبایی را به سینمای عربی بازگردانیم.» محمد طاهرزاوی، عهده‌دار نقش احمد بای در این فیلم هم گفت: «از زمانی که متوجه شدم تیم ایرانی این فیلم را می‌سازد و استاد جمال شورجه کارگردانی آن را برعهده خواهد داشت، بسیار خوشحال شدم و اکنون نیز که تحت نظر وی کار می‌کنم، بسیار راضی و خرسند هستم.» 
روایت میرشکاک از بیعت با رهبر معظم انقلاب
یوسفعلی میرشکاک گفت: «من بارها و بارها نوشته و گفته‌ام که به هیچ آیینی جز آیین شهریاری(وَلایت و وِلایت) معتقد نیستم.»
این شاعر و نویسنده در واکنش به نشریه‌ای که مدعی تغییر اندیشه‌های وی شده بود، اظهار داشت: «همیشه انقلابی بوده و انقلابی خواهم بود. به معنای خاص کلمه و اگر روزی هزار بار کشته شوم، از انقلاب امام‌الغیب(ع) و امید به آینده محتوم این انقلاب رویگردان نخواهم شده.»
وی افزود: بازماندگان آرمان‌باخته روشنفکری خوش دارند حرف‌های آنها را تکرار کنم؛ ولی من حتی یک نفر در میان آنها نمی‌بینم که سخنی قابل اعتنا داشته باشد؛ مدافعان بدون قید و شرط که هر چهار سال یک بار موضعی دارند و پای علم تازه‌ای سینه می‌زنند نیز توقع دارند با آنها همراه باشم و این کار از من ساخته نیست.» میرشکاک تصریح کرد: «من با این سید (رهبر معظم انقلاب) بیعت کرده‌ام. که جز با مرگ من نخواهد شکست، اما اگر با دیگران‌ـ هر کسی‌ـ مرا دیدید حق دارید گردنم را بشکنید.»

مستند و کتاب شهید فاجعه منا رونمایی شد
آیین رونمایی از مستند و کتاب «شهید مرجان نازقلیچی» از شهدای فاجعه منا برگزار شد.
شهید مرجان نازقلیچی، فرماندار بندر ترکمن و سومین فرماندار زن جمهوری اسلامی ایران بود که در جریان فاجعه منا به شهادت رسید. این شهید والامقام سال گذشته یکی از شهدای شاخص کشور معرفی شد.
کتاب زندگی‌نامه و خاطرات این شهید گرانقدر با عنوان «کعبه بوی بهشت می‌دهد» که از تازه‌ترین آثار انتشارات روایت فتح است، در کنار رونمایی از مستند «رویای مرجان» ساخته محسن اسلام‌زاده که با سرمایه‌گذاری سازمان بسیج مستضعفین تولید شده، قرار است در برنامه «سینما روایت» انجام شود.

«به وقت شام»
 به سوریه رسید
اکران جهانی فیلم «به وقت شام» درباره داعش آغاز شد.
فیلم سینمایی «به وقت شام» در ابتدای راه اکران بین‌المللی، از دوم شهریور به مدت یک هفته در سوریه به نمایش در خواهد آمد.
این فیلم سینمایی که با سه زبان بین‌المللی ساخته شده، در پنج شهر دمشق، حلب، دیرالزور، حمص و لاذقیه به صورت گسترده اکران خواهد شد.
پیش از این، اکران جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی‌کیا در کشورهای کره، ژاپن، عراق و لبنان قطعی شده بود.
«به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی با استقبال مردم در سراسر کشور توانست فروش 14 میلیاردی را تجربه کند. بازسازی سفارت آمریکا
 در شهرک سینمایی غزالی
تهیه‌کننده سریال «نفوذ» با موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا گفت: «ساخت دکور در شهرک غزالی ادامه دارد و این روزها مشغول ساخت دیوار سفارت آمریکا در شهرک سینمایی غزالی هستیم.»
محسن علی‌اکبری، تهیه‌کننده این سریال به کارگردانی جواد شمقدری گفت: «بیش از نیمی از تصویربرداری سریال «نفوذ» انجام شده
 است.
 به این دلیل که نمی‌توانیم از بخش‌های خارجی لانه جاسوسی واقع در خیابان طالقانی استفاده کنیم و هم اینکه این ساختمان در این سال‌ها دچار تغییراتی در بنای بیرونی خود شده است، ترجیح دادیم دکور آن را
 بسازیم.»

چاپ سیزدهم
 عاشقانه یک شهید مدافع حرم
کتاب تحسین شده «یادت باشد»، زندگی‌نامه داستانی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی‌مرادی است که در پاییز سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت 
رسید.
کتاب «یادت باشد» عاشقانه‌ترین کتاب شهدای مدافع حرم برای شهید پاییزی دفاع از حریم عقیله عقلا زینب‌کبری(س) است که در پاییز
 سال 89 به کربلا رفت، در پاییز
 سال 91 عقد کرد، در پاییز سال 92
 ازدواج کرد و در نهایت در پاییز
 سال 94 درجه رفیع به شهادت
 رسید! 
این کتاب را انتشارات شهید کاظمی روانه بازار کرد.


قرار بود بی‌قراری‌ات را به دستان باد بسپاری
یادت هست؟!
گفته بودی اندیشه‌های دست و پاگیر را دور می‌ریزی
یادت که نرفته؟!
شرط کرده بودی که اگر
چرخ روزگار به مرادت نچرخید
دست روی دست نگذاری
تو بچرخانی‌اش...
قول داده بودی که دلت را وسعت ببخشی، به پهنه دریا
بگذری و بگذاری...
گفته بودی:
حسرت ممنوع!
ناامیدی هرگز
شکوه بی‌شکوه!
مهربانی از پی مهربانی
یاد خدا همه‌ جا...
تو می‌د‌انستی که اگر یاد خدا باشد
نگاه خدا هم هست
و تو برای همه روزگارت نگاه خدا را می‌خواستی
یادم می‌آید که از انتظار هم برایم گفته بودی
انتظار مردی از تبار آفتاب
همو که اگر بتابد اندکی از نور وجودش بر زندگی‌مان
سامان می‌گیرد همه نابسامانی‌ها...
بگو که به همه قول و قرارهایت با خودت پایبند می‌مانی!




 حسین کارگر/ درگذشت دو هنرمند سینمای کشورمان، یعنی عزت‌الله انتظامی و سیدضیاءالدین درّی، اتفاقی ناگوار و دردناک بود. با این حال، واکنش اهالی رسانه و برخی از سیاستمداران و دولتمردان به رحلت این دو سینماگر بسیار تبعیض‌آمیز رخ داد. طوری که به نظر می‌رسد که بسیاری از آنها درّی را بایکوت کردند. حتی یکی از مسئولان عالی‌رتبه اجرایی کشور در حالی که برای اقوام دور و نزدیک مسئولان و جان‌باختگان ریزش پل در ایتالیا پیام تسلیت صادر کرده بود، هیچ واکنشی به درگذشت این هنرمند نشان نداد! 
شاید دلیل نادیده گرفتن درّی از سوی برخی جریان‌های سیاسی را بتوان برخی از فعالیت‌های هنری وی دانست. به ویژه «کیف انگلیسی» که به طور حتم یکی از بهترین سریال‌های تاریخی در تاریخ تلویزیون ایران بوده و خواهد بود؛ سریالی که اواخر دهه 70 ساخته شد و به نمایش درآمد. کیفیت فیلمنامه این سریال به قدری بالا بود که برترین عوامل و بازیگران موجود در این عرصه با کمال میل به همکاری با این پروژه شتافتند. «کیف انگلیسی» نظر مردم را جلب کرد. ساختار خوب و هنرمندانه این سریال حتی سبب شد سخت‌گیرترین منتقدان هم به آن نمره قبولی بدهند. اما آنچه اهمیت این سریال را بالا برد و البته هزینه‌هایی را هم برای سازنده‌اش به وجود آورد، محتوای افشاگرانه این اثر بود. «کیف انگلیسی» نمایشی درباره ارعاب تاریخی شبه‌روشنفکران از سوی دولت‌های غربی و وادادگی افراد وابسته به بیگانه بود، به گونه‌ای که پس از آن اصطلاح کیف انگلیسی به ادبیات سیاسی ایران راه یافت و به نماد نفوذ تبدیل شد. این سریال به خوبی نشان می‌داد که دولت بریتانیا چگونه ابتدا با تهدید و سپس با تطمیع، برخی از سیاستمداران، روزنامه‌نگاران و روشنفکران را به خدمت خود درمی‌آورد. به همین دلیل هم هنگام پخش «کیف انگلیسی»، هم سفارت بریتانیا در تهران و هم برخی از نمایندگان مجلس ششم  به آن حساس شدند و واکنش‌هایی نشان دادند. 
سیدضیاءالدین درّی در سال 1377 نیز فیلمی به نام «لژیون» را درباره تشکیلات فراماسونری ساخته بود که البته مهجور ماند! شاید این تنها فیلم سینمای ایران درباره شبکه مخوف و پیچیده فراماسونری باشد. 
مرحوم درّی در همایشی که سال 87 با عنوان «سینمای ملی، طرحی برای فردا» برگزار شد، گفته بود: «اگرچه ما بعد از انقلاب دیگر به شکل آشکار با فراماسونرها روبه‌رو نبودیم، اما تحلیلم این بود که اینها هنوز هستند و نیروهایی دارند و این نیروها در هر لباسی می‌توانند ظاهر شوند.»
با این اوصاف، می‌توان دلیل سکوت برخی رسانه‌ها و افراد در برابر مرگ سیدضیاءالدین درّی را درک کرد.

به دلیل وضعیت حساس و مشکلات اقتصادی در هفته‌ای که گذشت رئیس‌جمهور محترم برای پاسخگویی به مشکلات جاری کشور شجاعانه جلوی دوربین صدا و سیما حضور نیافت و به سؤالات چالشی مجری برنامه پاسخ نگفت. البته این دلیل نمی‌شود که ما این مصاحبه را منتشر نکنیم؛ چرا که قبلاً هم این اتفاق افتاده و انتشار مصاحبه با رئیس‌جمهور وقت که اصلاً برگزار نشده بود، کلی بازخورد خوب و مثبت داشته است. خب مگر ما چه چیزمان از بعضی‌ها کمتر است که نتوانیم یک مصاحبه برگزار نشده ساده را نقد کنیم؟!
مجری: آقای روحانی از این که دعوت این کمترین(منظورش ریاست سازمان) را پذیرفتید و لطف می‌کنید درباره مشکلات کشور با مردم صحبت می‌کنید، ممنونیم. 
روحانی: از همین جا به مردم ایران به ویژه ۲۴ میلیون و خورده‌ای باسواد و با معرفت، عرض سلام دارم... . البته اغراق نفرمایید مشکل خاصی که اصلاً نداریم و اگر هم دشواری هست، مربوط به دولت قبله و نگران نباشید!
مجری: جناب روحانی دولت قبل که خود شما بودید!
روحانی: مهم نیست هر کی می‌خواد باشه باشه، در هر صورت تقصیر این دولت نیست!
مجری: لطفاً بفرمایید چرا قیمت ارز به این وضع درآمده و لحظه به لحظه بالا و پایین می‌شه؟! 
روحانی(با خنده متعجبانه): کم لطفی نفرمایید، در هر صورت بابت ارز و دلار خیال‌تان راحت باشه.
مجری: بنده همین رو می‌خواستم بشنوم، آیا ما خیال‌مان بابت دلار راحت باشه؟!
روحانی: تختِ تخت!
مجری: از اینکه در این مصاحبه چالشی شرکت فرمودید، ضمن عذرخواهی از شما قدردانی می‌کنیم.
روحانی: بنده هم به نوبه خودم باید از شما و مردم عزیزمان به ویژه اون ۲۴ میلیون و خرده‌ای با سواد و با معرفت تشکر کنم و اصلاً جای عذرخواهی نیست و دولتمردان باید همین طوری به چالش کشیده شوند و پاسخ دهند و اصلاً نباید نگران باشید!