یاسر سعیدنژاد/ دولت آمریکا تاکنون از راههای گوناگونی در تلاش برای تغيير حکومت در ايران و به تعبیر سیاستمداران آمریکایی که به تازگی مطرح کردهاند، به دنبال تغییر رفتار ایران است؛ هرچند تغییر رفتار در نهایت نیز به تغییر حکومت منجر خواهد شد. در این میان، دولت ترامپ از همان ابتدای تشکیل، سیاست تغییر نظام در ایران را در دستور کار قرار داده است.
واشنگتن تاکنون دو گام برای پیشبرد راهبرد تغییر نظام علیه ایران به کار گرفته است:
۱ـ خروج از برجام؛ ۲ـ تشکیل کارگروههای اقدام علیه ایران.
درباره گزینه اول مطالب بسیاری نوشته شده است، اما آنچه اهمیت دارد، پرداختن به گزینه دوم است. واشنگتن تاکنون کارگروههای گوناگونی برای اجرای براندازی در ایران تشکیل داده که دو گروه آن در زمان ترامپ در سازمان سیا و دیگری در وزارت خارجه تشکیل شده است.
آنچه اکنون باید به آن پرداخته شود، پاسخ به این پرسش است که چرا گروه اقدام علیه ایران موفق نخواهد بود؟
بنا بر سه عامل تشکیل گروه اقدام علیه ایران موفق نخواهد بود:
۱ـ اولین دلیل این مسئله به غیرشفاف و غیر واضح بودن درخواستهای دولت ترامپ مربوط میشود. پمپئو شروط دوازدهگانهای را مطرح کرد که چهار مورد آن هستهای و هشت مورد دیگر مربوط به تغییر سیاست داخلی ایران است.
در اصل این درخواستها غیر معمول و به دور از واقعیت است و دولت ترامپ خواستار آن است که البته تاکنون ایران هیچ یک از این شروط را نپذیرفته است.
۲ـ آمریکا هزینه کافی برای ایجاد تغییر را تحمیل نکرده است. دولت ترامپ به طور عمده در تلاش است بار دیگر تحریمهایی را علیه ایران وضع کند که پیش از توافق هستهای نیز تحمیل شده بود؛ اما این بار این تحریمها به حتم ًقدرت کمتری در مقایسه با دوره پیش از توافق سال ۲۰۱۵ میلادی با ایران خواهند داشت؛ چرا که در حال حاضر آمریکا بدون حمایت اروپا و دیگر کشورها این تحریمها را علیه ایران وضع کرده است. تحقیقات در حوزه علوم سیاسی نشان داده است، تحریمهای اقتصادی بعید است که در تحمیل تغییرات سیاسی مهم در کشورهای گوناگون اثرگذار باشند؛ به ویژه در حالی که حمایتهای چندجانبه را نیز نداشته باشند. از سوی دیگر، مردم ایران نشان دادهاند در برابر تحریمهای ظالمانه عکسالعمل نشان دادهاند و همین عاملی در جهت تقویت دولت و خنثی شدن طرحهای آمریکا خواهد شد.
۳ـ آمریکا برای تأثیرگذاری بر روند تغییرات در ایران، مسیر خاصی مشخص نکرده است. در نتیجه راهبرد گروه اقدام علیه ایران نیز مشخص نیست و این خود عاملی در جهت ناکارآمدی گروه اقدام خواهد بود. برای اینکه این راهبرد مؤثر واقع شود، باید مسیر مشخصی برای مذاکره و همچنین اعتماد در اختیار ایران قرار گیرد و به ایران این اطمینان داده شود که در نهایت پس از امتیازهایی که میدهد، تحریمها لغو خواهند شد. البته تحقق این مسئله نیز دشوار است؛ چرا که رئیسجمهور آمریکا در ماه جولای گفت، مایل به گفتوگو با ایران بدون پیششرط است و درست در همان زمان وزیر خارجه آمریکا خلاف این مسئله را عنوان کرد و گفت واشنگتن در شرایطی حاضر به مذاکره با ایران است که تهران نیز نشان دهد به انجام تغییرات اساسی در نحوه رفتار خود با مردم این کشور و همچنین کاهش رفتارهای «بد» خود تمایل دارد و با یک توافق هستهای قدرتمندتر نیز موافقت میکند.
یکی از دلایل این مسئله که دولت ترامپ چنین سیاستی را دنبال میکند که به نظر میرسد شانس بسیار پایینی برای موفقیت دارد، میتواند این باشد که احتمالاً دولت آمریکا احساس اغراقشدهای از دستاورد تحریمها دارد.
با توجه به موارد فوق، به نظر میرسد دولت آمریکا بیش از آنکه به دنبال تغییر رفتار ایران باشد، به دنبال تغییر نظام سیاسی ایران است؛ زیرا به صراحت از ناآرامی در ایران حمایت کرده است؛ ناآرامیهایی که از منظر دولت آمریکا از طریق فشارهای اقتصادی و سپس نافرمانی مدنی و آشوب منتج به تغییر حکومت خواهد شد.