رئیس‌جمهور در دیدار اعضای هیئت دولت با رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن ارائه گزارشی از اقدامات و برنامه‌های دولت، با بیان اینکه، هدف آمریکایی‌ها بالاتر از فشار اقتصادی است و می‌خواهند یک بار دیگر به ایران برگردند و بر کشور مسلط شوند، خاطرنشان کرد: آنها می‌خواهند مجدداً استقلال ایران را زیر پا بگذارند و بر مردم ایران آقایی کنند، اما همه ملت ایران پشت سر رهبر معظم انقلاب هستند و با هدایت ایشان نخواهند گذاشت که توطئه‌های دشمنان محقق شود.


 سیدحسین خاتمی
کارشناس فرهنگی
با رشد ارتباطات در فضای مجازی و حضور فعالان عرصه هنر در این فضا و نظرهای کارشناسانه یا غیر کارشناسانه آنها در این فضا که گاهی بحث‌برانگیز هم می‌شود، لازم است دقتی در نحوه تعامل هنرمندان محبوب کشورمان با مسائل روز صورت پذیرد. به همین دلیل ما برخلاف نظر بسیاری از مخالفان و نقادان که این قشر را بی‌سواد می‌خوانند و نظرها و دیدگاه‌های مخالف‌شان را به شدت رد می‌کنند و به خلاف بسیاری از موافقان که هر نظری را از جانب این گروه لازم و ضروری و صحیح می‌دانند، می‌خواهیم حد وسطی را به صورت منصفانه انتخاب و نکاتی را مطرح کنیم.
هنرمندان کشور ما که بعضی از آنها سال‌های سال برای مردم کشورمان زحمت کشیدند و انواع فعالیت‌های هنری را انجام دادند، قدرتی را در دست دارند که کمتر به آن توجه می‌کنند و آن قدرت فرهنگ‌سازی و الگوسازی به جای خود و فرهنگ‌ستیزی و الگوستیزی به جای خود است. این صنف هم می‌تواند اثر مثبت در جامعه بگذارد، هم می‌تواند اثر منفی بگذارد و هم می‌تواند با اثرات منفی موجود یا در حال ایجاد جامعه مبارزه کند. این گروه که خود را میراث فرهنگی کشور برای آیندگان می‌دانند، حتماً در جریان هستند که تاریخ همان‌طور که فتوحات فرهنگی و هنری را در ذهن دارد، شکست‌های فرهنگی و هنری را هم در ذهن دارد، برای نمونه همان‌طور که به فتوحات شاهان و مقاومت‌ها می‌بالد، از ترکمنچای‌ها و سلطان حسین‌ها می‌نالد. به همین دلیل هوشیاری هنرمندان برای به ارث گذاشتن فتوحات و کشورگشایی‌های فرهنگی و هنری مطلوب نظر مردم این کشور است. پس این صنف همان‌طور که در یک فرهنگ‌سازی مثبت باید مورد تقدیر قرار بگیرند، در یک فرهنگ‌سازی منفی هم باید مؤاخذه شوند.
 نیات پاک امّا عجولانه
پرسش‌هایی در ذهن وجود دارد که چرا گاهی یک هنرمند نظراتی می‌دهد که کارشناسان و اهل دقت آن را جاهلانه و عوامانه توصیف می‌کنند؟ چرا یک هنرمند با سابقه با انتشار شایعات بی‌اساس حیثیت صنف خود را خدشه‌دار می‌کند؟ چرا یک بازیگر خود بازی می‌خورد؟ و پرسش‌هایی از این قبیل که متأسفانه نشان از وجود شکاف‌های فکری میان هنرمندان و جامعه و حقیقت موجود دارد. برای این پرسش‌ها، پاسخ‌های متعددی وجود دارد؛ اما مهم‌ترین آن می‌تواند این باشد که هنرمندان به دلیل روح لطیف و ضمیر پاکی که دارند و دغدغه آسایش و امنیت و رفاه مردم کشور در ذهن‌شان است، گاهی نظراتی همسو با برخی رسانه‌ها یا برخی مردم ناآگاه یا حتی دشمن بیان می‌کنند که در مدتی کوتاه عجولانه و اشتباه از آب در می‌آید. به طور طبیعی هر نظر و هر حرفی خطایی دارد؛ امّا حداقل کاری که از اهالی این صنف توقع می‌رود، تصحیح اشتباهات پس از توجه به خطا بودن آن و عذرخواهی به جای اصرار بر خطا و اشتباه است. همان‌طور که ما از یک مسئول دولتی می‌خواهیم پس از ارتکاب یک خطای ناخودآگاه عذرخواهی کند و در یک خطای آگاهانه استعفا دهد، خودمان هم باید پایبند این اصل عقلی باشیم. هر عقل سلیمی این مهم را تشخیص می‌دهد که هنرمندان عزیز کشورمان خواسته‌ای جز امنیت خاطر و خوشحالی و عزت مردم کشورشان نخواهند داشت؛ اما این را باید بدانند در کنار آنها هموطنانی هم هستند که دغدغه اصلی‌شان حفظ و حراست از کیان معنوی و مادی این کشور است. به عبارتی، وقتی همه ما در یک کشور زندگی می‌کنیم و به اصطلاح در یک کشتی مسافر هستیم، نباید یکدیگر را دشمن خود بدانیم؛ زیرا همگی در حال تلاش برای حرکت و پیشبرد این کشتی هستیم. آنچه توقع نمی‌رود نظراتی برخلاف امنیت و حتی بر خلاف احساسات انسانی است که گاهی در یادداشت این عزیزان در فضای مجازی وجود دارد. برای نمونه، متهم کردن اهالی یک رسانه به قساوت قلب به دلیل تیتری علیه جنایتکاران جنگی و اقتصادی هرگز از یک هنرمند و یک فعال هنری پذیرفته نیست؛ زیرا برخلاف دستور قرآن است که می‌فرماید: «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم...» دلسوزی برای جان کافر خود قساوت است بر جان مسلمان. حتی گاهی دیده می‌شود برخی هنرمندان با به کار بردن الفاظ رکیک و قبیح، به یک اتفاق در جامعه واکنش نشان می‌دهند یا دیگران را به جهالت و بی‌سوادی متهم می‌کنند یا بدون در نظر گرفتن حدود الهی و اخلاقی به مسئول یا مخالفی تهمت می‌زنند و دروغ می‌گویند و یا بافته‌ها و دروغ‌هایی که به اصطلاح هنرمندان اپوزیسیون در آن طرف آب‌ها علیه انقلاب مردم ایران بیان می‌کنند، بازگو کرده یا مثال‌های دیگر که اثرات منفی فرهنگی را در جامعه ما به جا گذاشته و می‌گذارد و جامعه را با ناامیدی مواجه می‌کند.
 فقدان سازوکار فرصتی دیگر!
همه ما می‌دانیم کشور ما از فقدان سازوکار صحیح رنج می‌برد؛ اما مدیریت نکردن قلم، گفتار و رفتار، خودش ضد سازوکار رفتار کردن است، یعنی بعضی از رفتارهای ما خود سد راه ایجاد یک سازوکار صحیح در جامعه است. نبود یک سازوکار و نظارت نداشتن بر عملکرد هنرمندان، نویسندگان، کارگردانان و... سبب می‌شود پاسخگویی به آثار مخرب فرهنگی مغفول واقع شود؛ غفلتی که اول به اهالی این صنف آسیب می‌زند. نویسنده‌ای که برخلاف اخلاق و عرف سناریویی می‌نویسد و فکر می‌کند کسی این تخلف را تشخیص نمی‌دهد، کارگردانی که فیلمی می‌سازد، برخلاف قوانین اخلاقی و عرفی جامعه و به طور نامحسوس سعی در تغییر آیین و اخلاق یک جامعه دارد یا پیرو افکار منحط و سوخته غربی است و سعی در پیاده کردن افکار دشمن در جامعه دارد، نباید از جایگاه پاسخ‌دهنده به قانون، اخلاق و مردم به جایگاه پرسش‌کننده فرار کند. هر کسی در جامعه که فعالیتی انجام می‌دهد چه کسبی، چه اداری، چه شخصی، چه دولتی، چه فرهنگی یا اقتصادی یا هنری یا رسانه‌ای باید پاسخگوی رفتارهای خود باشد مگر آنان که عمدی نیست. اینکه قانون یا جامعه با برخی هنرمندان یا به اصطلاح برخی سلبریتی‌ها برخورد قهرآمیز نمی‌کند، فقط به دلیل این است که حس انسان‌دوستی و کشوردوستی و محبت به مردم را در وجود ایشان درک می‌کند و سعی در ایجاد فرصت برای جبران اشتباهات احتمالی دارد.
در کنار هم در مقابل دشمن 
همان‌طور که می‌دانیم قصد هنرمندانی که گاهی نظرهای‌شان دل اهل علم و فکر را می‌رنجاند، ایجاد دشمنی و کینه نیست و این را هم می‌دانیم که نگاه معترضان به این نحوه حضور هنرمندان در فضای مجازی از سر دشمنی و خباثت نیست و هنرمندان عزیزمان باید بدانند هیچ مخالفی و هیچ مخالفتی دشمنی نیست، پس اگر نگاه‌مان را به دوستی و محبت معطوف کنیم، می‌توانیم در یک سنگر روبه‌روی دشمن بایستیم و با یک صدای بلند علیه ظلم و ظالم در کشورمان و همه کشورهای جهان فریاد بزنیم.
پس همان‌طور که گفته شد، هوشیاری بیش از بیش هنرمندان ما مورد توقع است و انتظار نمی‌رود یک هنرمندی سرباز گوش به فرمان دشمن شود. از مطالبات فرهیختگان و اهل فکر و مردم عزیز حفظ و حراست هنرمندان از میراث گذشتگان است، همچنین حفظ و حراست از قانون و قانون‌پذیری در جامعه، این صنف اثرگذار و محبوب با کنترل احساسات و عواطف خود می‌توانند در پیشبرد اهداف عالی نظام و پیشرفت فرهنگی و اخلاقی و حتی علمی و صنعتی کشور کمک کنند. می‌توانند اولویت‌های موجود در جامعه را تشخیص داده و مطالبه‌گر آن باشند، می‌توانند به منزله سردارهای سواره نظام فرهنگی کشور دست دشمن را از فرهنگ و اخلاق جامعه قطع کنند و شادی و خرسندی بیشتری برای مردم فراهم آورند و به گزینه‌های فرهنگی مغفول مانده در هیاهوی سیاسی‌ـ فرهنگی توجه داشته باشند و مردم را با افکار متنوع و صحیح آشنا کنند، می‌توانند از جایگاه همیشه مطالبه‌گر به جایگاه کمی پاسخگو بودن بروند و نیت پاک خود را به مردم ثابت کنند تا هنر و هنرمند این سرزمین مانند پنج هزار سال گذشته الگوی هنر و فرهنگ و تمدن بشر باقی بماند.

تبیین رهنمودهای راه‌گشای امام خامنه‌ای به دولت برای مقابله با جنگ اقتصادی


 دکتر یدالله جوانی/ رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت روز چهارشنبه هفته گذشته به مناسبت «هفته دولت»، با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در این دیدار، ضمن تبریک هفته دولت، شاخصه‌های حکومت علوی، یعنی «عدالت»، «پاکدامنی»، «پارسایی» و «با مردم بودن» را، معیار ارزیابی و سنجش اقدامات مسئولان برشمردند و با توجه به اوضاع کشور در چهلمین سال انقلاب اسلامی، نکات بسیار مهمی درباره اقتصاد، سیاست خارجی و ضرورت حفظ اتحاد و انسجام داخلی بیان کردند. این نوشتار مهم‌ترین محورهای بیانات معظم‌له، به ویژه در حوزه مسائل اقتصادی را تبیین و تشریح می‌کند.
هفته دولت، هفته فرصت‌ها است
از دیدگاه رهبر حکیم انقلاب، هفته دولت که تداعی‌کننده نام ماندگار شهیدان رجایی و باهنر است، هفته فرصت‌ها برای توجه و پرداختن به امور زیر است:
۱ـ این هفته فرصتی است برای خداقوت گفتن به تمامی دولتمردان.
۲ـ این هفته فرصتی است برای اینکه مسئولان دولتی ارزیابی دقیقی از عملکرد خود داشته باشند.
۳ـ هفته دولت فرصتی است برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف.
رهبر معظم انقلاب با توجه به تقارن هفته دولت با دهه ولایت و امامت و همچنین انجام این دیدار در آستانه سالروز عید سعید غدیر، انتخاب حضرت علی(علیه‌السلام) را به عنوان ولی امر امت اسلامی و جانشین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، نعمت بزرگ الهی دانستند و فرمودند: «مهم‌ترین وظیفه ما به عنوان حکومت اسلامی، معیار و شاخص قرار دادن حکومت علوی است.»
حکومت علوی که باید معیار و ملاک ارزیابی عملکرد مسئولان در حکومت اسلامی قرار گیرد، دارای مجموعه‌ای از شاخصه‌ها است. «عدالت»، «پاکدامنی»، «پارسایی» و «مردمی بودن»، چهار شاخصه اصلی برای این ارزیابی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی برای تحقق آرمان‌ و اهداف والای خود، یک حرکت فرآیندی تکاملی دارد. تشکیل دولت اسلامی یکی از مراحل این حرکت پنج مرحله‌ای است. دولت اسلامی دولتی است که تمامی دولتمردان آن، از چهار ویژگی عدالت، پاکدامنی، پارسایی و مردمی بودن برخوردار باشند. این شاخصه‌ها نشان می‌دهد، فاصله وضع موجود تا وضع مطلوب، یعنی دولت‌سازی اسلامی بر اساس حکومت علوی، فاصله بسیار زیاد و قابل ملاحظه‌ای است.

دشمن بر ضعف‌ها 
تمرکز کرده است
تهدیدات جدی علیه یک کشور و ملت، زمانی پدید می‌آید که دشمن خارجی بر ضعف‌ها، خلأها و نقاط آسیب‌پذیر آن کشور و ملت متمرکز شده کرده و فشار وارد آورد. اکنون در جنگ ترکیبی آمریکا علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی، آمریکایی‌ها با توجه به مشکلات و ضعف‌های اقتصادی کشور، یک جنگ تمام‌عیار را دنبال می‌کنند و به نتایج آن
 امیدوارند.
جنگ اقتصادی دشمن با «جنگ روانی» همراه است و در این جنگ مبتنی بر فریب و نیرنگ، دشمن تلاش می‌کند اقتصاد ایران را، یک اقتصاد فرو ریخته، اصلاح‌ناپذیر و تیره و تار از نظر آینده معرفی کند. در این جنگ روانی، آمریکا و متحدانش با استفاده از امپراتوری رسانه‌ای خود، تلاش می‌کنند در چهار محور روایت خود از شرایط و مسائل ایران را به مردم القا کنند و به رفتار ایرانیان جهت دهند. این چهار محور عبارتند از:
۱ـ ترسیم آینده‌ای مبهم و تیره و تار از اقتصاد ایران از طریق:
۱ـ۱ـ ترسیم آینده‌ای تاریک از اقتصاد ایران به بهانه کاهش درآمدهای نفتی و بازگشت تحریم‌های نفتی؛
۲ـ۱ـ ترسیم آینده‌ای تاریک از اقتصاد ایران به واسطه گرانی و کمبود برخی از کالاهای اساسی مانند دارو؛
۳ـ۱ـ برجسته‌سازی مشکلات جامعه کارگری و القای شرایط منفی برای این قشر در آینده.
۲ـ القای وجود فساد فراگیر در نظام اسلامی به عنوان عامل وضع موجود از طریق:
۱ـ۲ـ القای فساد گسترده در میان مسئولان رده بالای کشور؛
۲ـ۲ـ القای سیستمی شدن فساد در جمهوری اسلامی ایران؛
۳ـ۲ـ القای فساد در نهادهای مبارزه‌کننده با فساد.
۳ـ القای به بن‌بست رسیدن جمهوری اسلامی ایران در حل مشکلات معیشتی مردم از طریق:
۱ـ۳ـ القای اصلاح‌ناپذیر بودن وضع کنونی با وجود جمهوری اسلامی؛
۲ـ۳ـ القای ناتوانی جمهوری اسلامی ایران در کنترل اوضاع به بهانه التهابات بازار ارز و سکه و کالاهای اساسی؛
۳ـ۳ـ القای حل مشکلات کشور تنها از طریق تغییر نظام.
۴ـ تحریک برای ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور از طریق:
۱ـ۴ـ تحریک جامعه و به ویژه جوانان و اقشار آسیب‌پذیر برای ایجاد تظاهرات، اعتصاب و اغتشاش به منزله تنها راه رهایی از وضع موجود و نابسامانی کنونی؛
۲ـ۴ـ بزرگنمایی از مشکلات معیشتی کارگران؛
۳ـ۴ـ پوشش گسترده و لحظه‌ای اخبار هر نوع تجمع و حرکت اعتراضی.
با تحلیل محتوای رسانه‌های جبهه استکبار با رویکرد عملیات روانی علیه ملت ایران و جمهوری اسلامی، می‌توان گفت؛ دشمنان خارجی و جریان ضد انقلاب به دنبال القای به بن‌بست رسیدن جمهوری اسلامی ایران در اداره کشور و حل مشکلات اقتصادی مردم ایران هستند. دشمن تلاش می‌کند مردم ایران را به مقابله با نظام برای اصلاح امور تشویق کند، جمهوری اسلامی را بر سر دو راهی فروپاشی یا تسلیم شدن در برابر غرب برای حل مشکلات مردم قرار دهد.

در اداره اقتصاد کشور
 بن‌بست نداریم
در مقابل نقشه شیطانی دشمن و تمرکز آنان بر فشارهای اقتصادی و روانی، رهبر معظم انقلاب با نگاهی عالمانه و کارشناسانه از اوضاع کشور و ظرفیت‌های داخلی، بر این نکته تأکید دارند که در پرتو کار و تلاش شبانه‌روزی مسئولان، کشور از این مرحله عبور خواهد کرد. معظم‌له با تأکید بر اینکه دشمن به دلیل برخی از ضعف‌ها و خلأهای اقتصادی، بر موضوع اقتصاد کشور متمرکز شده، فرمودند: «در زمینه اقتصادی باید قوی و پرحجم کار کرد و تمام خلأها را پر کرد که همه این موارد امکان‌پذیر و شدنی است و ما در اداره کشور بن‌بست نداریم.»
واقعیت ظرفیت‌ها و امکانات در ایران از جهات گوناگون، به گونه‌ای است که با اطمینان‌خاطر می‌توان گفت،
با اصلاح رویکردها و انجام کار شبانه‌روزی، به راحتی می‌توان از اوضاع سخت اقتصادی کنونی عبور کرد. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با توجه به همین واقعیات می‌فرمایند: «حجم و کیفیت فعالیت و عملکرد مسئولان اقتصادی کشور باید به گونه‌ای باشد که شب و روز نشناسند و محور فعالیت‌ها، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی باشد که اساس آن تکیه بر تولید داخلی است.»

باید از غرب 
قطع امید کرد
امید بستن به برجام و غفلت از ظرفیت‌های داخلی، دلایل اصلی مشکلات کنونی اقتصادی کشور است. دولت آقای روحانی بر این تصور بود که با برجام و ورود سرمایه کشورهای اروپایی به ایران، کشور به رشد اقتصادی بالای هشت درصد دست خواهد یافت و با این رشد اقتصادی، بسیاری از مشکلات مردم حل خواهد شد. با خروج آمریکا از برجام، این تصور مخدوش شد و عده‌ای چنین می‌پندارند که با اروپا می‌توان برجام را به پیش برد و از منافع اقتصادی آن بهره جست. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار، خطاب به دولتمردان تصریح کردند که برای گره‌گشایی از مشکلات اقتصادی کشور از این طریق قطع امید کنید: «ارتباط و ادامه مذاکره با اروپا ایراد ندارد، اما باید ضمن ادامه این کار، از آنها درباره مسائلی نظیر برجام یا اقتصاد قطع امید کنید.»
تأکید رهبر معظم انقلاب بر قطع امید از اروپایی‌ها، مبتنی بر تجربه تاریخی است. با تکیه بر اروپا‌یی‌ها هرگز نمی‌توان مشکلات اقتصادی کشور را حل کرد و آنان چنین کاری را نخواهند کرد.
معظم‌له در این دیدار با انتقاد از رفتار نامناسب اروپا در مسائلی نظیر برجام و تحریم‌ها تأکید کردند: «باید با نگاه شک‌آلود به وعده‌های آنها، از روند مسائل مراقبت جدی کرد.»
رهبر معظم انقلاب کلید حل مشکلات کشور را در داخل دیدند و طی سالیانی همواره مسئولان را به این نکته متذکر شده‌اند.

دولت باید اقتصاد کشور را مدیریت کند
ضعف مدیریتی دولت در مسائل اقتصادی، از جمله دلایل اصلی بروز مشکلات معیشتی برای مردم و بروز التهاب در بازار ارز، سکه و مسکن است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی کشور، سهم تحریم‌ها و عوامل خارجی در پدیدآیی مشکلات اقتصادی کشور، حداکثر ۲۵ تا ۳۰ درصد بوده، نقش عوامل داخلی در این میان، یک نقش بالای ۷۰ درصدی است.
مشکل اصلی در داخل کشور، نه کمبود منابع و امکانات، بلکه در رویکردهای مدیریتی و ضعف‌های مدیریتی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار، با اشاره به برخی از مشکلات مدیریتی و عوارض ناشی از ضعف‌های مدیریتی، به صراحت فرمودند: «وظیفه دولت، مدیریت اقتصادی است.» تصریح معظم‌له بر این وظیفه از آن نظر است که اگر اقتصاد کشور و امور اقتصادی در سال‌های اخیر به درستی مدیریت می‌شد، بسیاری از مشکلات کنونی پدید نمی‌آمد. از دیدگاه ایشان، مدیریت اقتصادی با تصدی‌گری اقتصادی کاملاً متفاوت است. معظم‌له تصریح دارند که هدف از سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی این است که دولت تصدی‌گری در اقتصاد نداشته باشد. مدیریت اقتصادی مورد نظر، همان اعمال جنبه‌های حاکمیتی در حوزه اقتصادی است که بیشتر به سیاست‌گذاری‌های کلان مرتبط است و حوزه عملیات اقتصادی در اختیار بخش خصوصی متعهد و متخصص قرار می‌گیرد.

اولویت‌ها
 در مدیریت اقتصادی کشور
زمانی که کشور با جنگ اقتصادی دشمن مواجه است، اقتصاد به خودی خود به اولویت اول کشور تبدیل می‌شود. در چنین وضعیتی اگر اقتصاد به درستی مدیریت نشود، بخشی از اهداف دشمن که همانا برهم زدن آرامش روحی و روانی جامعه است، تحقق پیدا می‌کند. در ماه‌های گذشته متأسفانه چنین وضعیتی در کشور پدید آمد و التهابات بازار ارز و سکه و گرانی کالاهای اساسی ‌تا حدودی تعادل جامعه را برهم زد.
دولت وظیفه دارد با مدیریت صحیح اقتصادی،‌ آرامش جامعه را حفظ کرده و نقشه دشمن را با هوشمندی مدیریتی خنثی کند. اقدام رهبر معظم انقلاب برای تشکیل دادن شورای اقتصادی یا جلسه هماهنگی قوای سه‌گانه چنین هدفی را دنبال می‌کند. معظم‌له در این باره می‌فرمایند: «هدف از تشکیل این جلسه،‌ تمرکز بر مسائل اصلی اقتصادی و هماهنگی جهت حل سریع‌تر آنها است و بر همین اساس باید در این جلسات، از طریق گفت‌وگو و رایزنی،‌ نقاط اشتراک را افزایش داد.»
با توجه به مختصات اقتصادی کشور، ‌زمینه‌ها و بسترهای پدیدآیی مشکلات و راهکارهای مؤثر برای برون‌رفت از وضعیت فعلی،‌ رهبر معظم انقلاب، در تبیین مدیریت اقتصادی و موارد اولویت‌داری که باید مورد توجه دولتمردان قرار گیرد، بر امور  زیر به صورت خاص تأکید کردند:
1ـ «باید تلاش همه‌جانبه‌ای برای جلوگیری از تعطیلی کارخانه‌ها و یا زیر ظرفیت ‌کار کردن آنها انجام گیرد.»
بسیار روشن است که دشمن با اعمال تحریم‌‌ها و مجموعه‌ای دیگر از اقدامات، تلاش می‌کند کارخانه‌های ایران را به تعطیلی کشانده، ‌با ملحق کردن کارگران به لشکر بیکاران در کشور،‌ بحران‌آفرینی کند. در نقطه مقابل این نقشه شیطانی،‌ دولت در مدیریت اقتصادی خود، باید اولویت اول خود را جلوگیری از تعطیلی کارخانه‌ها قرار داده، تولید داخلی را حمایت کند. مواردی از تلاش همه‌جانبه مورد نظر رهبر معظم انقلاب برای تحقق این هدف عبارت است از: 
الف‌ـ هدایت نقدینگی از سوی دولت به سمت تولید؛
ب‌ـ مبارزه جدی با کالاهای قاچاق؛
ج‌ـ جلوگیری از واردات کالاهایی که در داخل تولید می‌شود؛
د‌ـ فراهم کردن زمینه و شرایط مناسب برای صادرات محصولات ایرانی.
2ـ «باز کردن، ‌میدان برای فعالان سالم اقتصادی و جوانان مبتکر و پرتلاش»
با نهایت تأسف باید گفت، ‌برخی از زد و بندها و همچنین بوروکراسی اداری، میل و رغبت را از فعالان سالم اقتصادی گرفته، آنان در این عرصه کمتر فعال هستند. دولت باید میدان کار و تلاش و سرمایه‌گذاری را برای این افراد باز کرده، آنان را حمایت کند.
رهبر معظم انقلاب یکی از موارد ضروری برای بازکردن میدان برای این فعالان و همچنین جوانان مبتکر و پرتلاش را،‌ این‌گونه متذکر شدند: «یکی از راه‌های بهبود فضای کسب‌وکار، جلوگیری از بخشنامه‌های پی در پی و بعضاً متناقض است.»
3ـ «بستن منافذ فساد و برخورد با مفسد»
در کنار باز کردن فضا برای کسب‌وکار و حمایت از فعالان سالم اقتصادی، باید منافذ فساد بسته شود و با مفسدان اقتصادی برخوردی قاطع صورت گیرد. پدیده فساد در کشور، ‌از یک سو به اقتصاد کشور آسیب وارد می‌کند و از سوی دیگر،‌ موجبات نارضایتی مردم و کاهش اعتماد آنان نسبت به نظام و مسئولان را فراهم می‌آورد. رهبر حکیم انقلاب در خصوص موضوع فساد و مفسد و ضرورت مبارزه بی‌امان با این پدیده شوم و ویرانگر،‌ دیدگاه و مواضع بسیار روشن و صریحی دارند. فرمان هشت ماده‌ای معظم‌له که در سال 1380 خطاب به سران قوای سه‌گانه صادر شد، فرمان مبارزه قاطع با پدیده فساد است. ایشان در آن پیام تصریح دارند که، ‌در صورت مبارزه جدی با فساد و مفسدان، «نعره‌ها» به آسمان بلند خواهد شد، ولی نباید به این نعره‌ها اعتنا کرد. فساد را باید ریشه‌کن کرد. اکنون، ‌مطالبه رهبری از دستگاه اجرایی کشور،‌ بستن منافذ از یک‌سو و مبارزه با مفسدان از سوی دیگر با کمک دستگاه قضایی است.
4ـ «مشکلات تولید راه‌حل دارد و اقتصاددانان نیز برای آن راهکار ارائه داده‌اند که اگر به آنها عمل شود،‌ معیشت مردم که اکنون بخش مهمی از جامعه دچار مشکل هستند، بهبود خواهد یافت.»
برداشتن موانع از سر راه تولید در داخل کشور و رونق‌بخشی به فضای کسب‌وکار، یکی از اولویت‌های مهم در مدیریت اقتصادی برای عبور از اوضاع کنونی است. نکته بسیار مهم این است که در هر بخش تولیدی، مشکلات و موانع بر سر راه تولید شناخته شده و راه‌حل آن هم از نظر کارشناسان و صاحب‌نظران اقتصادی مشخص است. آنچه نیاز است برای برطرف کردن این موانع، ‌اصلاح رویکردهای مدیریتی و کار و تلاش شبانه‌روزی است.
 
الزامات موفقیت دولت 
در مدیریت اقتصادی
دولت برای موفقیت در مدیریت  اقتصادی کشور و غلبه بر چالش‌ها و موانع، باید به الزامات این کار در وضعیت کنونی توجه خاص داشته باشد.
 جنگ اقتصادی را با جهاد اقتصادی باید خنثی کرد. در صورتی که دولت و مردم در وضعیت جنگ اقتصادی علیه کشور ‌دست به مجاهدت و حماسه اقتصادی بزنند، ‌به یقین تهدیدات اقتصادی به یک فرصت طلایی برای شکوفایی اقتصادی تبدیل خواهد شد. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب برخی از الزامات موفقیت دولت در مدیریت صحیح اقتصادی عبارت است از:
1ـ‌ «لازمه چنین مدیریت اقتصادی، اهتمام جدی، ورود مجاهدانه در وسط میدان و نظارت کامل و مستمر به منظور بستن منافذ فساد است تا دیگر نیازی به برخورد قوه قضائیه نباشد.»
2ـ «استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی فراوان و برجسته کشور»
به جرئت می‌توان گفت، هیچ یک از دولت‌های پس از انقلاب، از تمامی ظرفیت‌های اقتصادی کشور به صورت صحیح و کامل استفاده نکردند. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب در این دیدار، ‌با تأکید بر این نکته و با استناد به گزارشی از مراکز بین‌المللی فرمودند: «ایران از لحاظ ظرفیت‌های استفاده نشده در رده‌ اول جهان قرار دارد.»
3ـ «استفاده صحیح از ظرفیت‌های اقتصادی»
رهبر فرزانه و تیزبین انقلاب اسلامی؛ «بد استفاده کردن از ظرفیت‌ها و منابع داخلی» را یکی از مشکلات بزرگ در بحث مدیریت اقتصادی کشور دانستند، برای برجسته‌سازی‌ این مشکل از مسئولان دولتی در این دیدار پرسیدند: «ایران که جزو بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان است، چرا باید بنزین وارد کند؟ در حالی که می‌توان با ساخت پالایشگاه و تولید و حتی صدور فرآورده‌های نفتی، از نعمت بزرگ ذخائر نفتی، استفاده صحیح کرد.»
نکته مورد اشاره رهبر معظم انقلاب در این پرسش، یک نکته کلیدی در مدیریت اقتصادی کشور است. به راستی اگر در چهل سال گذشته، دولت‌ها رویکرد صحیحی را در استفاده از ذخائر نفتی اتخاذ کرده بودند، آیا امروز دشمن اساساً می‌توانست ایران را تحریم نفتی کند؟ اگر در داخل کشور نفت به فرآورده‌های گوناگون تبدیل می‌شد، امکان تحریم‌ نفتی ایران وجود نداشت و علاوه بر خارج شدن ابزار تحریم نفتی از دست دشمن، صادرات فرآورده‌های نفتی برای ملت ایران ارزش‌های بسیار فراوانی به جای خام‌فروشی نفت داشت.
۴ـ «لزوم مهار و مدیریت نقدینگی»
در اصلاح رویکردهای مدیریت اقتصادی دولت، یکی از الزامات موفقیت تمرکز دولت بر مدیریت نقدینگی است. رهبر معظم انقلاب در این باره خطاب به دولتمردان فرمودند: «نقدینگی سرگردان به هر سو که برود (سکه، ارز، مسکن یا هر زمینه دیگر) ویرانگر خواهد بود و باید مجموعه‌ای تمام وقت، فعال و جهادی مسئول کنترل و مدیریت آن شود.»
۵ـ «مدیریت و کنترل قوی بانک مرکزی به دیگر بانک‌ها»
رویکرد غلط بانک‌ها در کشور طی سالیان گذشته، از عوامل پدیدآیی نابسامانی اقتصادی کشور است. اصلاح این رویکردهای غلط بر عهده دولت است. رهبر معظم انقلاب در این دیدار با انتقاد از ادامه بنگاه‌داری بانک‌ها و کارهای هزینه‌آور دیگر نظیر افزایش شعبه‌های بانکی فرمودند: «بانک مرکزی باید با نظارت کامل و دقیق مانع بروز مشکلاتی نظیر مسائل سپرده‌گذاران برخی از بانک‌ها و مؤسسات مالی شود.»
نتیجه‌گیری
تأمل در مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد دشمن با دادن نشانی غلط از ریشه‌های مشکلات اقتصادی، به دنبال ایجاد انحراف در مسیر ملت ایران است. در پرتو هوشمندی همه مردم، نخبگان و به ویژه مسئولان می‌توان از این انحراف جلوگیری کرد و با اصلاح رویکردهای اقتصادی، گره‌های اقتصادی کشور را در پرتو مدیریت جهادی و انقلابی و کار شبانه‌روزی مسئولان یکی پس از دیگری گشود.



 محمدرضا بلوردی/ در روزهای اخیر، موضوع حمله احتمالی ایالات متحده آمریکا به سوریه در حالی مطرح می‌شود که گروه‌های مسلح وابسته به غرب همچنان در مناطقی از شمال سوریه حضور دارند و فعالیت‌های مشکوکی را دنبال می‌کنند. این گروه‌های تروریستی در پی این هستند که همانند گذشته با استفاده از سلاح‌های شیمیایی و پوشش رسانه‌ای این موضوع، دولت سوریه را مسئول اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی علیه غیرنظامیان معرفی کنند و به دنبال آن، این بهانه برای ایالات متحده آمریکا و دونالد ترامپ فراهم می‌شود تا به منظور تنبیه و مجازات سوریه حملاتی موشکی را علیه اهداف مورد نظر خود اجرا کند. اقدامی که این سؤال را مطرح می‌کند، اساساً ایالات متحده با چه هدفی به دنبال اجرای چنین سناریویی است؟
آن‌گونه که ایگور کوناشینکوف، سخنگوی وزارت دفاع روسیه اعلام کرده است، تروریست‌های گروه «هیئت تحریر الشام» (جبهه النصره سابق که شاخه القاعده در سوریه است) خود را برای یک اقدام تحریک‌آمیز آماده می‌کنند تا دمشق را به استفاده از سلاح شیمیایی علیه غیرنظامیان در استان ادلب (آخرین سنگر گروه‌های تروریستی در سوریه) متهم کنند. این در حالی است که دولت روسیه حتی سرویس اطلاعاتی انگلستان را نیز متهم کرده است که در اجرای این سناریو دست دارد.
در همین راستا، برخی اقدامات در سطح منطقه و از سوی ایالات متحده در جریان است که وجود چنین سناریویی را تقویت می‌کند؛ از طرح سخنان و مقدمه‌چینی مقامات آمریکایی گرفته تا  ورود رزم ناو سالیوان به منطقه خلیج‌فارس و نیز ورود بمب‌افکن‌های موسوم به بی 1 به پایگاه نظامی «العدید» آمریکا در قطر.
بررسی موضوع نشان می‌دهد، دونالد ترامپ برای اجرای این سناریو دو هدف عمده را دنبال می‌کند؛ وی از یک سو به دنبال این است که پروژه روسیه در سوریه را هدف قرار دهد؛ روس‌ها با توافق و همکاری ایران و چین در زمینه تقسیم حوزه نفوذ نظامی و اقتصادی در سوریه با یکدیگر به توافق رسیده‌اند و از این طریق قصد دارند علیه سیاست‌های آمریکا موضع‌گیری کنند که تحریم‌هایی را علیه این سه کشور وضع کرده است. هرچند پکن دست به اقدام متقابل نیز زده است و عوارض گمرکی مشابهی برای ورود کالاهای آمریکایی اعمال کرده است. 
بخش دیگری از اهداف کاخ سفید در اجرای سناریوی مورد نظر در سوریه به مسائل و مشکلات داخلی دونالد ترامپ بازمی‌گردد؛ این احتمال وجود دارد که ترامپ برای فرار و رهایی از چالش‌هایی که به تازگی با آن مواجه شده و حتی سبب طرح موضوع برکناری او از ریاست‌جمهوری شده است، به دنبال اقدامی نظامی در سوریه برود و دست به ماجراجویی بزند که از سوی نومحافظه‌کاران و به طور مشخص جان بولتون، مشاور امنیت ملی خود نیز حمایت می‌شود. این در حالی است که اقدام نظامی ترامپ در سوریه و مقابله کردن با پروژه روسیه در این کشور موجب می‌شود از اتهاماتی که در زمینه نقش روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و ارتباطات بین ترامپ با روس‌ها وجود دارد، رها شود. 
به هر حال، واقعیت این است که اقدام نظامی احتمالی آمریکا در سوریه تغییری در وضعیت میدانی موجود در این کشور ایجاد نخواهد کرد؛ در حالی که دولت سوریه بیشتر مناطق این کشور را به دست گرفته است، اقدام نظامی آمریکا می‌تواند به همبستگی بیشتر محور مقابل این کشور یعنی کشورهای روسیه، چین و ایران منجر شود، همچنانکه نمی‌توان امیدوار بود چنین اقدامی راهی برای نجات ترامپ از چالش برکناری او از قدرت باشد و همه امید او در داخل به طرفدارانی است که ممکن است اوضاع را به سمت شورش مردمی هم سوق دهند.