حسین عبداللهیفر/ چرا اصولگرایان هم مسئول وضع موجود هستند؟ این پرسشی است که این روزها اصلاحطلبان آن را به جای پاسخگویی به پرسش اصولگراها در زمینه لزوم پذیرش مسئولیت اصلاحطلبان در قبال وضعیت فعلی مطرح میکنند؛ از این رو برای فرار از پاسخگویی سعی میکنند نقش اصولگراها در وضعیت فعلی را به انحای گوناگون اثبات کنند.
دلایلی که این عده ذکر میکنند، عبارتند از: ۱ـ اثبات وابستگی سیاسی روحانی به اصولگرایان؛ ۲ـ حضور نداشتن اصلاحطلبان در دولت و پستهای کلیدی؛ ۳ـ نداشتن فراکسیون اکثریت در مجلس و هیئترئیسه مجلس؛ ۴ـ حاشیهنشینی شخصیتهای برجسته اصلاحات، مانند بهزاد نبوی و معلولیت نظریهپردازانی، همچون حجاریان.
آنها در بیان استدلالهای خود به اندازهای تندروی میکنند که حتی اصلاحطلب بودن فراکسیون امید را تکذیب کرده و مدعی میشوند اگر امثال صفاییفراهانی و رمضانزاده در تیم اقتصادی دولت بودند، به حتم وضعیت فعلی پیش نمیآمد.ادعاهای فوق در حالی صورت میگیرد که:
۱ـ همین رسانههای اصلاحطلب در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری خود را پیروز قطعی انتخابات معرفی کرده و برای اثبات پیروزی خود به دلایل فراوانی استناد میکردند.
۲ـ همین اصلاحطلبانی که مدعی هستند اگر دو نفر از آنها در دولت بودند مشکلات فعلی پیش نمیآمد، در هشت سال حضور در قدرت با اعتقاد به اینکه مشکلات اقتصادی راهحل سیاسی داشته و توسعه سیاسی را مقدم بر توسعه اقتصادی میدانستند، به جای حل مشکلات کشور بیشتر به دنبال غائلهآفرینی بودند.
۳ـ در حال حاضر، اصلاحطلبان در جاهایی مانند شورای شهر اکثریت قاطع را دارند؛ اما مشکلات مردم در حوزه مدیریت شهری کاملاً جدی بوده و عملاً توان حل مسائل جامعه را ندارند.
بزرگترین شانس اصلاحطلبان برخورداری از رقیبی فربه، ساکت و بیدفاع است که میتوانند همه ناتوانی خود را به آن نسبت داده و خود را نزد افکار عمومی تبرئه کنند. مشکل آنها در حال حاضر این است که در شکست برجام و سهیم بودن در روی کار آمدن دولت فعلی چنین امکانی را ندارند که بتوانند آنها را مقصر جلوه داده و از پاسخگویی فرار کنند.
البته این تنها مشکل اصلاحات نیست و خطاهای آنها در وضعیت فعلی بسیار راهبردی و خطیر است. برخی از این اشتباهات بزرگ اصلاحطلبان عبارتند از:
الفـ هیچ کس قادر نیست نقش اصلاحطلبان در پیروزی روحانی را انکار کرده و سهم آنها در دولت و مجلس را کتمان کند. اقدام اصلاحطلبان در تکذیب نقش خود در دولت بسیار دیرهنگام بوده و تشخیص علت برای تودههای اجتماعی دشوار نیست. فاصله با دولت دوازدهم در شرایطی دشوار نه تنها به نفع یک جریان سیاسی نبوده؛ بلکه این حرکت ناجوانمردانه در حافظه ملت
خواهد ماند.
بـ خطای بزرگتر اصلاحطلبان این است که ریشه مشکلات فعلی را از بیرون و آمریکا به داخل ارتباط داده و برای کمرنگ کردن نقش آمریکا تلاش میکنند رقیب سیاسی خود را مقصر نشان دهند. این در حالی است که آنها میتوانند برای جبران اشتباهات گذشته خود در خوشبینی بیش از حد به آمریکا و غرب، به وحدت و انسجام داخلی کمک کنند. تأثیر اینگونه برخوردها و انداختن تقصیرها به دوش یکدیگر ایجاد شکاف و اختلافات داخلی است.
جـ بزرگترین اشتباه اصلاحطلبان این است که به جای کمک به دولت مورد حمایت خود در حل مشکلات کشور، تلاش میکنند از او فاصله گرفته و به اصطلاح حساب سیاسی خود را از آن جدا کنند. این در حالی است که انتظار مردم از همه جریانها و شخصیتهای سیاسی کمک برای مقابله با جنگ اقتصادی است.