امین پناهی/ وجود شفافیت در لایههای گوناگون یک نظام سیاسی، مانند جمهوری اسلامی ایران، که دوران گذار خود برای توسعهیافتگی را طی میکند، یکی از اساسیترین و مهمترین ضرورتهاست؛ چرا که وجود شفافیت در هر بخش از نظام، یعنی از بین رفتن کامل فساد و تا فساد از بین نرود، پیشرفت به شکل واقعیاش صورت نمیگیرد.
اما نقطه آغاز این شفافسازیها کجاست و به عبارت بهتر این شفافسازی از کجا باید آغاز شود؟ مجلس شورای اسلامی به منزله قوه قانونگذار نظام جمهوری اسلامی موظف است قوانین لازم برای ایجاد شفافیت در دستگاههای متفاوت را وضع کرده و موانع آن را برطرف کند؛ از این رو میتوان گفت بهترین نقطه آغاز این روند از خود مجلس شورای اسلامی است.
در صورتی که عملکرد نمایندگان در قوه مقننه شفاف باشد و ملت بتوانند در مقابل عملکرد نمایندگان مطالبه کنند، میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات حال حاضر کشور باشد؛ چرا که مجلس افزون بر قانونگذاری وظیفه خطیر دیگری نیز در ساختار نظام اسلامی دارد و آن، این است که این قوه باید بر عملکرد قوای دیگر در کشور نظارت داشته باشد و در مواقع نیاز افراد را برای پاسخگویی به پرسشهای نمایندگان ملت فرا بخواند.
مخالفت با فوریت یک طرح
اتفاق عجیبی که در مجلس شورای اسلامی رخ داد، این بود که یک فوریت طرح شفافسازی آرای نمایندگان با 190 امضا تقدیم هیئترئیسه مجلس میشود؛ اما زمانی که به رأی گذاشته میشود تنها 59 نفر با آن موافقت میکنند. داستان خیلی پیچیدهای نیست؛ این یعنی حدود 120 نفر از کسانی که یک فوریت این طرح را امضا کردهاند، با آن مخالفند.
در واقع برخی حتی شجاعت اعلام مخالفت علنی خود با شفافسازی را هم ندارند. ظاهر امر این است که با ردّ یک فوریت این طرح کلیت آن مورد مخالفت قرار نگرفته؛ بلکه از نظر زمانی یک طرح عادی محسوب میشود و به این زودیها نباید انتظار داشت این طرح به رأی گذاشته شود. اما سؤال اینجاست که چرا نمایندگان وجود چنین طرحی را آنقدر برای کشور مهم نمیدانند که بخواهند در اسرع وقت به آن رسیدگی کرده و به تصویب برسانند؟ در واقع، با برداشته شدن قید یک فوریت از روی این طرح قرار است مدتهای مدید در راهروهای مجلس خاک بخورد و عاقبت آن نیز معلوم نیست چه باشد. در وضعیت اینچنینی اقتصادی شفافسازی هم میتواند راهگشا باشد و هم امیدآفرین. البته همانطور که گفته شد، مجلس نقطه شروع است و پس از آن این روند باید به نهادهای دیگر نیز برسد.
با تصویب این طرح قرار بود دو تبصره به قانون داخلی مجلس اضافه شود که به گفته یکی از نمایندگان اولاً، «در تمامی مواردی که به موجب این قانون رأیگیری به عمل میآید و مصادیق آن در ماده 121 آییننامه داخلی مجلس مشخص شده، جهت اطلاع مردم، اسامی نمایندگان موافق، مخالف و ممتنع منتشر میشود. بر اساس این تبصره، بدین منظور علاوه بر درج اسامی در مشروح مذاکرات، هیئترئیسه موظف است نسبت به ایجاد سامانه الکترونیکی به طوری که قابلیت دسترسی به آن برای آحاد ملت فراهم باشد، اقدام کند.» و ثانیاً، «سفرها و مأموریتهای نمایندگان در داخل و خارج از کشور، مرخصیهای نمایندگان اعم از استحقاقی، استعلاجی و بدون حقوق موضوعات دیگری است که در این طرح دوفوریتی لحاظ شده است و از سوی دیگر نحوه مشارکت نمایندگان در رأیگیری چه در صحن و چه در کمیسیون را نیز شامل میشود.»
کمپین شفافیت آرا
رأی ندادن نمایندگان به یک فوریت این طرح موضوعی نبود که نتوان آن را پیشبینی کرد. حاجیدلیگانی پیش از به رأی گذاشتن آن در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «نباید به تعداد امضای طرح شفافیت نمایندگان دلخوش باشیم. چون کسانی بودند که به خود من میگفتند طرح را از روی رودربایستی امضا کردهاند و با آن موافق نیستند.»
البته چنین حرکاتی در مجلس مسبوق به سابقه است. نمونه آن در جلسه رأی به پاسخهای رئيسجمهور اتفاق افتاد. پس از پایان سخنان رئیسجمهور 22 نفر از نمایندگان مجلس در نامهای از هیئترئیسه درخواست کردند رأیگیری علنی و با برگه باشد. حتی زمانی که رئیس مجلس این درخواست را به رأی گذشت، اکثریت نمایندگان یک صدا فریاد چهار چهار به معنای موافقت با این درخواست را اعلام کردند؛ اما نتیجه رأی متفاوت با آن چیزی بود که اعلام شد. در واقع، نمایندگان با دست با شفاف شدن آرای خود موافقت کردند؛ اما مخفیانه به آن رأی منفی دادند و این شد که رأیگیری غیر علنی شد.
اما پس از آنکه تنها 59 نفر به یک فوریت این طرح رأی مثبت دادند، امیرآبادیفراهانی در توئیتی اعلام کرد که میخواهد از اول مهر ماه به صورت داوطلبانه آرای خود را نسبت به طرحها و لوایح در مجلس شورای اسلامی اعلام کند که پس از این توئیت بسیاری از نمایندگان طی پیامکی اعلام موافقت خود را با پیوستن به «کمپینی به نام شفافیت آرا» بیان کردند. جالب اینجاست از زمانی که این کمپین ایجاد شده، بیش از 70 نفر به آن پیوستهاند و گفتهاند زین پس آرای خود را اعلام خواهند کرد.
پیشینه رأیگیری در مجلس
با نگاهی به تاریخچه رأیگیری در مجلس شورای اسلامی درمییابیم، از گذشته تاکنون پنج روش رأیگیری وجود داشته است؛ رأیگیری قیام و قعودی، رأیگیری با کلید الکترونیکی، رأیگیری علنی با ورقه، رأیگیری مخفی با ورقه، رأیگیری مخفی با مهره.
پیش از آنکه رأیگیری الکترونیکی در مجلس به کار گرفته شود، از روش قیام و قعود استفاده میشد. اما پس از راهاندازی رأیگیری الکترونیکی تصویب شد که تنها زمانی از قیام و قعود برای نظرخواهی استفاده شود که برق مجلس قطع باشد. استفاده از گلدان رأی هم در موارد خاصی و با تصویب نمایندگان حاضر در جلسه صورت میگیرد که پس از دریافت رأی باید آرای نمایندگان محرمانه بماند، به طوری که اگر کسی بخواهد اقدام به افشای رأی دیگران کند، محکوم به انفصال از خدمت خواهد شد.
موافقان و مخالفان
طرح شفافیت آرای نمایندگان موافقان و مخالفانی دارد که در این باره حرفهایی برای گفتن دارند. عباس پاپیزاده، عضو کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس میگوید: «شفافیت آرای نمایندگان مجلس سبب خواهد شد نمایندگان به دنبال عافیتطلبی نباشند که این خود منفعت ملی را به دنبال خواهد داشت.»
مهرداد بائوجلاهوتی، عضو کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس نیز با تأیید تصویب چنین طرحی گفته است: «همه چیز در کشور باید شفاف شود. اصل وجود حاکمیت برای مردم است. مردم حکومتی تشکیل داده و نمایندگان مجلس را هم انتخاب کردهاند و باید نسبت به آرای آنها آگاهی داشته باشند. حتی اینکه بگوییم موردی امنیتی و حساس است به همین دلیل مردم نباید در جریان باشند، اشتباه است. در بسیاری از کشورهای جهان شفافیت آرای نمایندگان عملی شده و هیچ مشکلی هم به وجود نیامده است.»
اما برخی دیگر عقیده دارند، وجود شفافیت سبب میشود نمایندگان نتوانند نظراتشان را آنگونه که میخواهند در آرا اعمال کنند. یوسفیان یکی از نمایندگان مجلس گفته است: «در بسیاری از موضوعات رأی نمایندگان اگر محرمانه نباشد، میتواند اثرات سوئی داشته باشد.»
وی افزوده است: «در نهایت نتیجه این خواهد شد که نمایندگان مجلس از دادن رأی طفره خواهند رفت و در صورت مشارکت رأی ممتنع خواهند داد. علاوه بر آن نمایندگان در حوزههای انتخابیه خود با مشکلاتی مواجه خواهند شد و باید پاسخگوی مردم باشند.»
محمدحسین فرهنگی، عضو هیئترئيسه مجلس هم این موضوع را دستمایهای برای فشار به مجلس دانسته و گفته است: «هدف مثبتی که تنظیمکنندگان طرح شفافیت آرا دارند این است که افکار عمومی در جریان قرار گیرند، اما این فقط افکار عمومی نیستند؛ بلکه تمام دستگاهها در جریان کار مجلس قرار میگیرند و این زمینهای برای فشار به مجلس میشود. نمونه چنین برخوردی طرح سؤال از رئیسجمهور بود که همگان دیدند چه فشارهایی به نمایندگان مجلس وارد شد.»
پاسخ به پرسش
یک سؤال اساسی در اینجا پیش میآید و آن، این است که چرا هر دستگاه و نهاد و سازمانی به خود اجازه میدهد که چنین فشارهایی را به مجلس وارد کند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که مجلس در طول سالهای اخیر آنطور که باید نتوانسته به وظایفش عمل کند. جایگاه مجلس افزون بر قانونگذاری، نظارت بر دستگاههای مختلف در نظام جمهوری اسلامی هم است. اما به دلیل تساهل و تسامحی که در سالهای اخیر در این قوه روی داده است، جایگاه مجلس از یک قوه مطالبهگر برای منافع ملت ایران به نهادی تبدیل شده که برای کسب برخی امتیازات برای حزب، گروه، جریان و حتی حوزه انتخابیه خود مجبور است از وظایف و اختیارات خود چشم بپوشد و همین نکته برخی از مسئولان را گستاختر میکند تا هر مطالبهای که بخواهند از نمایندگان داشته باشند.
این موضوع تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد و قرار است تا کجا نمایندگان نتوانند در رأی دادن مستقل عمل کنند و حتی نتوانند زمانی که رأیی میدهند آن را اعلام کنند؟ به طور حتم روش صحیح زمانی رخ خواهد داد که رویه مجلس در برابر خودش، در برابر ملت و در برابر دستگاههای دیگر تغییر کند.