اکبر ادراکی/ مسئله مهار و مديريت آب و بهرهگيري از انرژي نهفته در اين نعمت خدايي براي چرخش توربينها و تبديل انرژي جنبشی به انرژي الکتريکي يکي از مهمترين مباحث در حوزه توليد انرژي است که نقش مهمي در توسعه و پيشرفت صنعتي کشورها در دهههاي اخير داشته است.
صنعت سدسازي البته صنعت جديدي نيست و تمدنهاي بشري در طول تاريخ براي استفاده بهينه از آبهاي جاري، به ساختن سد روي آورده بودند؛ اما استفاده از جريان آب براي توليد جريان الکتريسته به قرن بيستم باز ميگردد که صنعت سدسازي به يکي از صنايع مهم زيرساختي در توسعه کشورها براي تأمين انرژي بدل شد.
نياز به تأمين آب و مهار سيلابها سبب شد از برنامه هفت ساله دوم عمراني (۱۳۳۴ـ۱۳۴۱) ساخت سدهاي بلند با کمک کشورهاي غربي در دستور کار رژيم پهلوي قرار بگيرد و سدهاي بلندي طي اين دوران، مانند سد بزرگ كرج (اميرکبيرـ در استان تهران)، سفيدرود (در استان گيلان) و دز (در استان خوزستان) ساخته و سدهاي كوچكتري نيز مانند سد گلپايگان (در استان اصفهان) و سد انحرافي بمپور (در استان سيستان و بلوچستان) تکميل شوند. در سالهاي بعد نيز سدهاي لتيان (اتمام ۱۳۴۶) و شهيد عباسپور (کارونـ اتمام ۱۳۵۴)، نمونههايي از سدسازي پیش از انقلاب اسلامي است که شرکتهاي غربي ساختند.
سد گلپايگان نخستين سد مخزني خاکي و نخستين سد مدرن ايران بود که در سال ۱۳۳۶ به بهرهبرداري رسيد. اين سد نقطه عطفي در تاريخ سدسازي ايران محسوب ميشود. پس از آن در طول دو دهه پیش از انقلاب در مجموع 19 سد بزرگ با کمک مهندسان و مشاوران خارجي ساخته شد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، وقوع جنگ تحميلي و متعاقباً خروج شرکتهاي پيمانکار خارجي، نبود شرکتهاي توانمند داخلي در زمينه سدسازي موجب شد سدسازي نيز همچون بسياري از پروژههاي عمراني بزرگ دچار توقف و رکود شود؛ ولي اتمام سدهاي جيرفت و ميناب در دستور کار قرار گرفت.
پس از پايان جنگ تحميلي به دليل افزايش جمعيت و مشکلات تأمين آب شرب و کشاورزي و صدمات سيلاب رودهاي بزرگ، چون کارون و کرخه، ساخت سدهاي بزرگ دوباره در دستور کار دولت قرار گرفت. از اولين سدهاي بزرگ پس از انقلاب ميتوان به سد گدارلندر اشاره کرد که با تأمين مالي از وام خارجي و به دست شرکت دايليم کره جنوبي ساخته شد. به دليل مشکلات کمبود ارز در سالهاي پس از جنگ و محدوديت براي پرداخت به پيمانکاران خارجي، پشتيباني از شرکتهاي خصوصي و دولتي داخلي و تأسيس شرکتهاي جديد دولتي براي ساخت سدهاي بزرگ در دستور کار قرار گرفت و شرکتهايي در مجموعه وزارت جهاد سازندگي سابق و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تجهيزات باقيمانده از دوران جنگ ايجاد شدند که با کمک کارشناسان داخلي و مشاوران خارجي سدهاي جديد ساختند و اين آغازي بر ورود فناوري سدسازي در دوران معاصر به کشور بود.
توانمندي ايران در صنعت سدسازي با استفاده از فناوريهاي روز جهان در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، کشورمان را به يکي از سه کشور پيشروي جهان در اين عرصه پس از کشورهاي چين و ترکيه تبديل کرده است؛ به گونهای که قابليت امکان اجراي طرحهاي بزرگ سدسازي و صدور خدمات مهندسي سدسازي براي دیگر کشورها از جمله پنج کشور آفريقايي و آسيايي را که در حال اجراي سدهاي بزرگ و پيچيدهاي هستند، در کارنامه خود دارد. به گفته «حميد چيتچيان» وزير سابق نيرو امروز توان طراحي، ساخت و بهرهبرداري از هر نوع سدي با هر مشخصات فني در کشور وجود دارد؛ موضوعي که تا پيش از انقلاب حتي در کوچکترين سازهها بدون حضور و مشاوره خارجيها امکانپذير نبود. وي با اشاره به اينکه تا پيش از انقلاب قادر نبوديم سدهاي با ارتفاع هشت متر را بدون حضور مشاوران و کارشناسان خارجي بسازيم، میگوید، امروز مهندسان ايراني پا را فراتر گذاشتهاند و حتي در خارج از کشور اقدام به ساخت سد ميکنند و در اين زمينه به توانمندي و خودکفايي صد درصدي رسيدهايم. البته ممکن است در برخي موارد براي بهرهبرداري بهتر و ارتقاي کيفيت کار، از کارشناسان خارجي دعوت شود و وزارت نيرو هيچگاه خود را بينياز از دانش و فناوري روز جهان نميداند.
مقايسه آمار مربوط به ساخت سدهاي بزرگ در ايران به منزله يکي از صنايع استراتژيک پیش و پس از انقلاب اسلامي بسيار جالب و قابل توجه است. تا پیش از انقلاب اسلامي، 19 سد مخزني با حجم مخزن 13 ميليارد مترمکعب (معادل 25 درصد) و ظرفيت آب قابل تنظيم سالیانه 14 ميليارد مترمکعب در کشور بهرهبرداري ميشد که اين ميزان پس از انقلاب اسلامي و تا بهمن ماه سال 1395 به تعداد 165 سد مخزني با حجم کل حدود 51 (معادل 75 درصد) و ظرفيت آب قابل تنظيم 37 ميليارد مترمکعب افزايش يافته است.
همچنين تعداد 150 و 124 سد در کشور به ترتيب در مراحل گوناگون مطالعاتي و اجرايي قرار دارد که ظرفيت احجام مخازن آنها بهترتيب ۷/۲۳ و ۶/۲۱ ميليارد مترمکعب است.
سدهاي در حال بهرهبرداري کشور با وجود خشکسالي و کاهش حجم مؤثر آب مخازنشان در سالهاي اخير توانستهاند به مديريت توازن ميان عرضه و تقاضاي آب کمک شاياني کنند و نسبت به گذشته نقش پررنگتري داشته باشند. کم و بیش بخش اعظم منابع سطحي آب شرب مصرفي کشور از طريق حدود 55 سد استراتژيک تأمين ميشود و اين سدها در تأمين آب شرب شهرها اهميت ويژهاي دارند. برای نمونه، در تأمين آب شرب تهران منابع متعددی دخيل هستند که بر اساس مدل نرمال در تقسيم آب، حدود ۶۰ درصد آب شرب از منابع آب سطحي که همان سدها هستند، تأمين ميشود و ۴۰ درصد باقيمانده برعهده منابع آب زيرزميني است؛ اما به طور کلي سدها در درازمدت به مراتب نقش پررنگتري دارند. اهميت اين منابع سطحي موجب شده است هيچگاه اين پيکرههاي آبي ضرورت ساختشان را از دست نداده و فقط اولويت و تمرکز در اين پروژهها با توجه به شرايط خاص حوضهها تغيير کند.
در پايان بايد يادآوري کرد، با توجه به محدوديت منابع آبي و وجود منابع فسيلي، تنها حدود ۱۰ درصد از نيروگاههاي برق نصب شده کشور برقابي است که آنها نيز تنها پنج درصد از برق کشور را (عمدتاً در زمانهاي اوج مصرف) توليد ميکنند. به دليل وضعیت خاص رودهاي کارون، دز و کرخه، امکان افزايش نيروگاههاي برقابي بدون ذخيره زياد آب وجود دارد. نيروگاههاي برقابي بزرگ ايران شامل سد کرخه، کارون سه و چهار، مسجد سليمان و گتوند هستند که ظرفيت توليد آنها از ۳۰۰ تا ۳۰۰۰ مگاوات است. کل ظرفيت موجود برقابي ايران حدود ۱۱ هزار مگاوات بوده و ۷۰۰۰ مگاوات نيز در دست ساخت است که در قياس با توليد برقابي جهان ناچيز است.