آیت‌الله‌العظمی‌ تبریزی(ره) می‌گوید: در مجالسى شرکت کنید که روح اهل بیت(ع) در آن حاکم باشد؛ مجلسى که فضایل و مناقب اهل بیت‏(ع) و اخلاق و کردار آنان ذکر مى‏شود، به طورى که وقتى از مجلس خارج شدید، استفاده برده باشید. شرکت در این مجالس علاوه بر ذخیره ثواب براى آخرت، عمل به تکلیف است که آن حفظ شعائر و دفاع از مظلومیت اهل بیت(ع) است و خود این شرکت، تأثیر بسزایى بر انسان مى‏گذارد؛ به گونه‌ای که یکى از آثار آن دورى از گناه است.

منذربن‌جارود‌ـ 6

امیرالمؤمنین(ع) به منذر نوشته است: «ناگاه به من گزارش رسید در تبعیت از هواى نفس دست‌بردار نیستى و ذخیره‌اى براى آخرتت باقى نمى‌گذارى، با ویران کردن آخرتت دنیایت را آباد مى‌کنى و به قیمت جدا شدن از دینت به خویشانت مى‌پیوندى.»
تعابیر حضرت امیر(ع) نشان می‌دهد، در حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) نظارت مردمی یا نظارت‌های ویژه بر دولتمردان وجود داشته و بر مبنای آن گزارش‌ها حضرت تصمیم‌گیری می‌کرده است. یکی از مهم‌ترین اموری که همواره ایشان درباره آن شدت و حساسیت به خرج می‌داده، عملکرد کارگزاران خود بوده و در برابر خیانت و کم‌کاری آنان اهل مماشات نبوده است. 
مورد دیگر آنکه گویا منذر در خطای خود استمرار داشته، لذا ایشان از تعبیر «دست‌بردار نیستی» استفاده کرده است. 
ادبیات حضرت در مواجهه با منکرات یارانش، کاملاً یک ادبیات دینی و از سوی یک امام هدایت‌گر است؛ بنابراین حضرت منذر را به یاد قیامت و آخرت می‌اندازد و از روز جزا بیم می‌دهد. 
این به معنای آن است که یکی از خصوصیات مهم مسئول جامعه اسلامی باید اعتقاد به معاد باشد. یاد مرگ و قیامت عامل بازدارنده‌ای در برابر فساد و خطاهاست. اگر این صفت در انسانی موجود باشد، یک عامل درونی قوی است که انسان را در خلوت و جلوت از گناه و فساد دور می‌کند.
هوای نفس و فراموشی آخرت آن‌چنان می‌تواند خطرناک باشند که حتی انسانی، مانند منذر با سابقه درخشان را به سراشیبی سقوط سوق دهد. این امر به ویژه در کسانی که صاحب مقام هستند، بسیار مهم‌تر و حیاتی‌تر است؛ چرا که مقام، انسان را در معرض تکبر و غفلت قرار می‌دهد و اگر عوامل درونی، مانند تقوا و ترس از قیامت نباشد، موجب انحطاط خواهد شد.
نکته مهم دیگر این عبارات این است که در نگاه دینی اصالت با آخرت است و دنیا اصیل نیست؛ از این رو آبادی دنیا اگر سبب تخریب آخرت شود، امری مذموم و خسارت‌بار است. انسان مؤمن و عاقل در هر امر و کاری ابتدا باید وضعیت و سرنوشت آن کار را با قیامت بسنجد و اگر موجب رستگاری در قیامت بود، آن را انجام دهد. 
در «پیام امام» در شرح این فراز این چنین آمده است: «امام(ع) در اين عبارات کوتاه و پر معنا به منذر مى‌فهماند که تو مرتکب چهار کار بسيار زشت شده‌اى: از يک طرف پيروى بى‌قيد و شرط از هوی و هوس به گونه‌اى که در حالاتش آمده است او در آن ايام خوشگذرانى را به حد اعلا رسانده بود؛ پيوسته مشغول گردش و تفريح و بازى با سگ‌ها و کارهايى از اين قبيل بود و ديگر اينکه از دنيا که مزرعه آخرت است بهره‌اى براى خود ذخيره نمى‌کنى و سوم اينکه، نه تنها از اين دنيا چيزى براى آخرت نمى‌اندوزى، بلکه آخرت خود را به بهاى آباد ساختن دنيا ويران مى‌سازى و چهارم اينکه، اموال بيت‌المال را در بين خويشاوندان خود تقسيم مى‌کنى و پيوند با خويشاوندان را به بهاى قطع رابطه با دينت دنبال مى‌کنى.» طبق این شرح، یکی از خطاهای بزرگ منذر، رانت‌خواری و خویشاوندسالاری بوده که با توجیه صله‌رحم انجام می‌گرفته است! تزیین عمل سوء یکی از حربه‌های شیطان است تا افراد گناه را با توجیهاتی به ظاهر شرعی انجام دهند. 
ابن میثم بحرانی در شرح خود درباره این نامه، این چهار مورد را تفاوت‌های منذر و پدرش می‌داند که سبب دوری عملکرد او از پدرش شده است.

سه راه جلب توفیق الهی

یکی از مهم‌ترین نیازهای هر مؤمنی برای نیل به سعادت دنیا و آخرت که در روایات اهل بیت(ع) به آن اشاره شده، نیاز به توفیق الهی است. در روایت زیبایی از امام جواد(ع) درباره نیاز مؤمن به توفیق چنین می‌خوانیم؛ «المُؤمِنُ يَحتاجُ إلى تَوفِيقٍ مِنَ الله ِو واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ»؛ مؤمن به توفيق از جانب خدا، پنددهنده‌اى از درون خويش و پذيرش خيرخواهىِ آنكه خيرخواه اوست، نيازمند است. (المحاسن، ج 2، ص 614)
انسان در انجام كارهاى خیر، به عنایت و توفیق از جانب خداوند بزرگ نیاز دارد و تا توفیق الهى شامل حال او نشود، به انجام كارهاى خداپسندانه موفّق نخواهد شد. در تعریف توفیق می‌توان چنین گفت، مراد از توفیق همان عنایت خاص خداوند به بنده مؤمن است که در پرتو آن مراحل کمال و موفقیت به سرعت طی می‌شود. به عبارت دیگر، مراد از بی‌توفیقی آن است که فرد توانایی انجام عمل خیر را داشته و مقدمات آن نیز فراهم بوده؛ اما موفق به انجام آن عمل خیر نشده یا نمی‌شوند؛ از این رو اگر كسي امكانات براي انجام يك عمل صالح را در اختيار دارد؛ برای نمونه هم سرمايه دارد و هم از سلامت ‏جسم برخوردار است و هم راه باز است و استطاعت دارد اما به زيارت نمي‌رود، اين را بي‌توفيق مي‌نامند؛ اما ‏كساني كه يا تهي‌دست هستند يا از سلامت جسم محرومند يا اینکه استطاعت ندارند و راه براي آنان ‏مسدود است و در يك كلام نمي‌توانند اقدام به آن كار بكنند، اين‌گونه افراد را بي‌توفيق نمي‌نامند.
در قرآن نیز خداوند از قول حضرت شعیب(ع) مى‏فرماید او به قوم خویش چنین فرمود:‏ ‏«...إِنْ أُرِیدُ إِلاّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللهِ»؛ من اراده ندارم مگر اصلاح را به قدرى كه استطاعت دارم و توفیق ندارم، مگر به كمك خداوند. (هود/ 88‏)
این فرمایش دلیل بر آن است كه استطاعت و قدرت در انجام كارها كافى نیست؛ بلكه توفیق خداوند نیز مورد ‏نیاز است. لطف و توفیق پروردگار باید قوّت و قدرت انسان را تكمیل كند وگرنه توانایى انسان، به تنهایى ‏مشكل‌گشا نیست.

راهکارهای  
جلب توفیق الهی 
1ـ نیایش براى کسب توفیق
باید از خداوند بزرگ درخواست توفیق کنیم تا از توفیقات الهى که نصیب مردان خدا شده است، ما نیز بهره‏مند شویم. در دعاهاى بسیارى این مسئله را از خداوند بزرگ مسئلت مى‏کنیم.
 در دعاى پس از نماز جناب جعفرطیّار مى‏خوانیم: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُک تَوْفیقَ اَهْلِ الْهُدى وَاَعْمالَ اَهْلِ التَّقْوى»؛ خدایا از تو سؤال مى‏کنم توفیق اهل هدایت و رفتار اهل تقوا را. (بحارالانوار، 198/91) این جمله تأیید این نکته است که تنها داشتن توفیق، دلیل بر انجام کار نیک نیست. از این نظر در این دعا، افزون بر خواستن توفیق اهل هدایت، رفتار اهل تقوا را نیز از خداوند طلب مى‏کنیم.
همچنین از امام حسن‌عسکرى‏(ع) در تفسیر قول خداوند: «صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» نقل شده که فرمودند: «قُولُوا اِهْدِنَا الصِّراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ بِالتَّوْفیقِ لِدینِک وَطاعَتِک»؛ بگویید ما را به راه آنان که نعمت بر آنها بخشیده‏اى به وسیله توفیق براى قبول دین تو و اطاعت تو، هدایت فرما. (همان، 10/ 24) بنابراین توفیقِ دیندارى و اطاعت از فرمان‌هاى خداوند، لطفى است که باید از سوى او به بندگان عنایت شود و همه باید خواستار آن باشند که توفیق الهى رفیق راه‌شان شود تا سفر پرخطر جهان را با عافیت به پایان برسانند و در آخرت از اصحاب یمین باشند.
2‌ـ دعاى پدر و مادر
دعاى پدر و مادر در ایجاد توفیق نقش عظیمى دارد. بعضى از بزرگان ما همه توفیقات خود را از دعاى پدر و مادر مى‏دانند. مرحوم علاّمه مجلسى که از نظر کثرت تألیفات و خدمت به اهل بیت اطهار(ع) در میان علمای شیعه کم‌نظیر، بلکه بى‏نظیر است، توفیقات عظیم خود را مرهون دعاى پدر بزرگوارش می‌داند.
مرحومِ مجلسىِ اوّل که از بزرگان شیعه و صاحب حالات و کشف و شهود است، مى‏گوید: «در یکى از شب‌ها پس از آنکه از تهجّد فارغ شدم، حالتى برایم دست داد که فهمیدم اگر دعایى کنم به اجابت خواهد رسید.
در این اندیشه بودم که از خداى بزرگ چه چیزى را درخواست کنم؟ ناگاه صداى گریه محمّدباقر از گهواره بلند شد. گفتم: خدایا به حقّ محمّدو آل‌محمّد(ص) این کودک را مروّج دین و نشر‌دهنده احکام پیغمبر(ص) قرار ده و او را از توفیقات بى‏نهایت خود بهره‏مند گردان.» صاحب «مرآت‌الاحوال» گفته است: «امور خارق‌العاده‏اى که از علاّمه مجلسى ظاهر شده است، مسلّماً از آثار این دعا است.»
 3‌ـ ضرورت تلاش و کوشش
همان گونه که گفتیم یکى از راه‌هاى کسب توفیق، دعا و خواستن از خداوند است. باید از صمیم دل دست به دعا بردارید و از پروردگار مهربان خواستار موفقیّت براى رسیدن به مقاصد عالى خود باشید، توجّه داشته باشید پس از دعا، باید دست به تلاش و کوشش نیز بزنید، وگرنه دعاى شما نوعى استهزا و تمسخر به شمار مى‏آید.
حضرت امام رضا(ع) مى‏فرمایند: «مَنْ سَأَلَهُ التَّوْفیقَ وَلَمْ یَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهْزَءَ بِنَفْسِهِ»؛ کسى که از خداوند دارا بودن توفیق را مسئلت کند، ولى کوشش نکند، خود را به تمسخر گرفته است. (بحارالانوار، 356/ 78‏)
زیرا توفیق، گذشته از دعا، بر پایه دیگرى بنیان‌گذارى شده که عبارت از تلاش و کوشش است. بنابراین وظیفه دارید براى توفیق رسیدن به مقامات عالى و اهداف ارزنده خداپسندانه افزون بر دعا، دست به تلاش بزنید. در صورتى که پس از دعا تلاش کنید، توفیق الهى شامل حال شما خواهد شد.
شما گذشته از آنکه موظّف هستید براى کسب توفیق دعا کنید، باید در راه به دست آوردن آن، از کوشش و تلاش دست برندارید و نه تنها باید عوامل توفیق را براى خود ایجاد کنید، بلکه باید کوشش کنید توفیقى را که به دست آورده‏اید، از دست ندهید.
اگرچه سائل ممکن است خود را پست و بى ‏قابلیّت بداند و توفیقات شیعیان و مقرّبین آل‌محمّد(ع) را حاجتى بسیار عظیم و بى‏تناسب با خود ببیند؛ ولى چون خود را در محضر خداوند بزرگ مى‏بیند و بناى سؤال از درگاه خالق جهان هستى را دارد، باید بهترین و پرثمرترین حوایج را در نظر بگیرد؛ زیرا در محضر خداوند، باید عظمت و بزرگى خدا را در نظر بگیرد، نه آنکه تنها پستى و ذلّت خود را در نظر بیاورد.

 سیدحسین خاتمی‌خوانساری/
زیارت عاشورا چهارده فراز دارد که با اللّهم شروع می‌شود. اولین این دعاها و درخواست‌ها از خداوند این است که «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِیها بِالْحُسَینِ علیه‌السلام فِی الدُّنیا وَ الْآخِرَه» خدایا حال که می‌دانم حسین(ع) نزد تو بسیار آبرومند است، پس به آبروی او، مرا نزد خودت در دنیا و آخرت آبرومند و پسندیده گردان. 
آبرو نزد هر انسانی یکی از ملزومات اصلی انسانیت است که برای حفظ آن تلاش می‌شود، امّا آبرویی که یک مؤمن به واسطه نزدیکی با ائمه اطهار(علیهم‌السلام) کسب می‌کند، ارزشمندتر است و باید برای حفظ آن تلاش بیشتری صورت بگیرد. در آیات قرآن یکی از ویژگی‌هایی که برای پیامبران ذکر می‌شود نیز آبرومند بودن نزد خداوند است؛ آبرویی که محترم شمردن آن به پیروان نیز توصیه می‌شود. آیه 69 سوره احزاب و تأکید به آبرومند بودن حضرت موسی(ع) نزد خدا و آیه 45 سوره آل‌عمران که مژده می‌دهد به میلاد حضرت عیسی(ع) و آبرومند بودن ایشان در دنیا و آخرت، نشان می‌دهد که خداوند، هم به سیرت زیبا و هم به صورت زیبا اهمیت می‌دهد.
اما آنچه اکنون مورد بحث است، وجهه و آبرویی است که شیعیان از جایگاه خود کسب می‌کنند، قرابت شیعیان به اهل بیت(علیهم‌السلام) آنها را آبرومند کرده است؛ آبرو و وجهه‌ای که خداوند برای آنها رقم زده است و آنها موظفند این آبرو و وجهه را حفظ کنند. از سویی سفارش‌های بسیاری در آیات و روایات نسبت به آبروی مؤمن شده که مؤمنان را به حفظ آبرو و شخصیت دیگران نیز توصیه می‌کند؛ آبرویی که حرمتش را از کعبه بالاتر می‌داند. همان‌طور که گفته شد این وجهه‌ای که برای یک مؤمن رقم خورده است فقط برای خودش نیست و بُعد مکتبی دارد، ضربه به آبروی یک مؤمن ضربه به مکتب است و تضعیف مکتب نیز جبران‌ناپذیر است.

بايدها و نبايدهاي رفتار با نوجوان براي عبور از دوران گذار زندگي

 يگانه شريعت/ تا همين ديروز مطيع و سر به زير بود؛ اما حالا انگار شخص ديگري شده است و تغييراتش به ظاهر محدود نيست. انگار با قد کشيدن و تغيير ملموس در ظاهر و سبز شدن نرم و آهسته پشت لبش و خروسي شدن صدايش همه چيز عوض شده و با شخص ديگري مواجهند. آدمي که گاهي وقت‌ها زودتر از حد معمول جوش مي‌آورد. خيلي حوصله وقت گذراندن با خانواده را ندارد و ترجيح مي‌دهد يک گوشه بنشيند و سرش را در تلفن همراهش فرو ببرد. با اين همه اگر چهره‌اش را بپاييد، متوجه خشم‌ها و خنده‌هاي ناگهاني‌اش مي‌شويد؛ ‌همه اين ماجراها و حالات هم برای اين است که در حال گذراندن پرچالش‌ترين دوره زندگي‌اش است. فرزند شما در حال گذراندن دوران پر بحران نوجواني است و اين مسئله به آگاهي و رفتار مناسب شما نیاز دارد تا فرزندتان به سلامتي از اين دوره گذار عبور کند.  
دوران بلوغ نه فقط براي نوجوانان، بلکه براي پدرها و مادرها هم دوران پر چالشي است. آنها در اين دوران با نوجواناني مواجه هستند که با دوران کودکي خود زمين تا آسمان تفاوت دارند و اگر بگوییم اين تفاوت رفتاري يک شبه اتفاق افتاده است، چندان اغراق نکرده‌ايم!‌ شايد هم دليل چنين احساسي اين باشد که بیشتر پدرها و مادرها سخت قبول مي‌کنند فرزندشان ديگر بزرگ شده و رفتار با فردي که دوران نوجواني‌اش را مي‌گذراند، بايد با رفتاري که با کودک دارند متفاوت باشد و در غير اين صورت پدر و مادر و نوجوان‌شان با همديگر به تضاد مي‌رسند. در واقع، هر چند دوران کودکي بسيار حائز اهميت است و چيزي حدود 70 درصد شخصيت انسان تا پیش از هفت سالگي شکل مي‌گيرد، اما اگر در دوران نوجواني فرزندان‌تان ندانيد با رفتارهاي خاص اين دوران همچون استقلال‌طلبي و پرخاشگري نوجوان‌تان چگونه بايد رفتار کنيد، ممکن است هر چه براي دوران کودکي فرزندتان رشته‌ايد، پنبه شود.

تقارن با بلوغ
دوران نوجواني با سن بلوغ مقارن مي‌شود و همه تغييرات رفتاري نوجوانان هم به واسطه ويژگي‌هاي اين دوران است؛ پس اگر پدر و مادر ويژگي‌هاي دوران بلوغ دختر يا پسرشان را به خوبي بشناسند، مي‌توانند به درستي روابط‌شان را در اين دوران با فرزندشان مديريت کنند. از همه مهم‌تر شما بايد خوشحال باشيد و تغييرات فرزندتان را به فال نيک بگيريد. دختر يا پسر شما دارد بزرگ مي‌شود و ديگر کودک نيست، پس حواس‌تان باشد مانند يک کودک با او رفتار نکنيد. 
سن بلوغ در افراد متفاوت است؛ اما از حدود 10 ـ12 سالگي بايد منتظر بلوغ فرزندان‌تان باشيد و اين را مي‌توانيد به سادگي از تغيير ظاهري آنها متوجه شويد. علایم رفتاري هم فراوان و تأثيرگذار هستند. بچه‌هاي ديروز که به شما وابسته بودند، حالا تلاش مي‌کنند از شما فاصله بگيرند و در عوض به گروه همسالان تمايل پيدا مي‌کنند و از رفتارهاي آنها الگو مي‌گيرند. اين درست همان چيزي است که نقطه آغاز اختلافات خانواده‌ها با فرزندان‌شان را در دوران بلوغ رقم مي‌زند. 

وقتي فرزندتان سرکش مي‌شود
نوجوانان بیشتر سرکش مي‌شوند و اصلاً مانند گذشته بي‌چون و چرا از شما اطاعت نمي‌کنند؛ بلکه سعي مي‌کنند تا حد ممکن در برابر گفته‌ها و خواسته‌هاي‌تان بايستند و ساز مخالف بزنند! دليل اين ماجرا هم اثبات استقلال خود به پدر و مادر است که از استقلال رأي و انديشه آغاز مي‌شود. در دوران نوجواني بچه‌ها به دنبال تعريف نظام ارزشي خود هستند و بسته به اينکه گروه همسالان آنها چه طور افرادي باشند و رفتار پدر و مادر با آنها در اين دوران چگونه باشد، گاهي نظام ارزشي نوجوان شما با خودتان تفاوت 180 درجه‌اي دارد! در چنين شرايطي، بايد به خاطر بياوريد ديگر نه با کودک ديروز، بلکه با يک نوجوان روبه‌رو هستيد؛ پس بايد شما هم رفتارتان را در قبال نوجوان‌تان تغيير دهيد. شناخت ويژگي‌هاي دوران نوجواني و مطالعه درباره آن مي‌تواند به شما کمک بسیاری کند. در واقع، اگر ويژگي‌هاي اين دوران را بدانيد، متوجه خواهيد شد که خيلي از رفتارهاي فرزندتان براي لجبازي يا از روي عناد نيست؛ بلکه ويژگي اين دوران است. گاهي وقت‌ها هم بايد از اشتباهات فرزندان‌تان در اين دوران چشم‌پوشي کنيد. درگير شدن بيش از حد با فرزندان در دوران نوجواني مي‌تواند حرمت‌ها ميان شما را از بين ببرد. بنابراین، مواظب اين حرمت‌ها باشيد. 

با هم دوست باشيد 
در دوران نوجواني بچه‌ها کشش بيشتري به دوستان‌شان دارند؛ پس سعي کنيد در کنار نقش پدر و مادري دوست فرزندتان باشيد و اعتمادش را جلب کنيد. با اين روش مي‌توانيد مدیریت مناسب‌تري روي روابط فرزندتان با گروه همسالانش داشته باشيد و مانع جذب وي در گروه‌هاي نامناسب شويد. البته در اين زمينه تعادل را رعايت کنيد؛ هم افراط و سختگيري زياد و هم تفريط و رها کردن همه چيز به عهده خود آنها مي‌تواند آسيب‌زا باشد. 
در دوران نوجواني بايد بيشتر با فرزندان‌تان گفت‌وگو و ارتباط کلامي برقرار کنيد؛ ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان، به ویژه در دوران بلوغ سخت به آن نیازمند است.
ارتباط با نوجوان در حال بلوغ اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد و ارتباطي کاملاً دوستانه باشد، خودباوری او را تقويت مي‌کند؛ اما در صورتي که ارتباطات ميان والدين و نوجوانان با فشار و خشونت همراه باشد، ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواری‌های روانی در او شود. 

هم مشورت کنيد،
 هم الگو بدهيد 
هر قدر هم نوجوانان ما تلاش کنند استقلال خود را در خانه و خانواده نشان بدهند، باز هم آنها به الگوهايي نیاز دارند که پدر و مادر نخستين الگو براي آنها هستند. شيوه رفتار والدین با يکديگر و همچنين با فرزندان مي‌تواند الگوی مهمي براي نوجوانان باشد. به همين دلیل هم سعي کنيد مشکلات و مناقشه‌هاي خود را در محيط خانواده به حداقل برسانيد و در صورت بروز، اين مناقشات به دور از چشم فرزندان‌تان باشد. 
در دوران بلوغ شما هم بايد آماده شويد تا فرزندتان را نه به منزله يک کودک که در نقش يک نوجوان و در حال گذار به بزرگسالي بپذيريد. با او مشورت کنيد، نظرش را در موارد گوناگون امور خانه و خانواده بخواهيد و به او احترام بگذاريد. چالش‌هاي في‌مابين شما و فرزندان‌تان در هنگامه بلوغ مي‌تواند با برقراري ارتباط درست، گوش کردن بيشتر و توجه بيشتر به آنها به خوبي حل‌وفصل شود. در اين صورت مطمئن باشيد مي‌توانيد به فرزندان‌تان بيش از پيش افتخار کنيد.


از دیدگاه اسلام برای پیمودن نردبان صعود و رسیدن به کمال انسانی، ازدواج و تشکیل خانواده جایگاه ویژه‌ای دارد. در محیط و کانون خانواده‌ای که براساس معیارهای اسلامی و انسانی تشکیل شده است، آسایش تن و آرامش جان و روان انسان تأمین می‌شود. خداوند منان زن و مرد را به صورتی آفریده است که بتوانند پیوسته در منطقه جذب و انجذاب همدیگر قرار گیرند و مجذوب یکدیگر شوند و نقش آرامش‌گری خود را ایفا کنند. بدیهی است در وصول به این هدف، سازگاری نقش مهمی دارد. کسانی که می‌خواهند زندگی موفقی داشته باشند، باید عوامل سازگاری را به خوبی بشناسند و به آن پایبند باشند. در این میان، بیشترین سهم در سازگاری و نشاط همسران از آن عوامل اخلاقی است که مطالب این کتاب نیز با همین مبنا نوشته شده است؛ چرا که اگر اخلاق به معنای واقعی کلمه در زندگی اجرا شود، زندگی در مسیر شیرین خودش حرکت خواهد  کرد.
«همسران سازگار» نوشته علی حسین‌زاده که در ۳۵۹ صفحه به نگارش درآمده و انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) آن را به چاپ رسانده است، کتابی است که درباره راهکارهای سازگاری با همسر، به زن و شوهرها آگاهی‌های لازم را می‌دهد.
چارچوب اصلی کتاب به این شرح است که عوامل سازگاری بین همسران را به سه بخش کلی تقسیم می‌کند: الف‌ـ عوامل اخلاقی که در این بخش «عفت و حیا، خلق نیکو، حسن ظن، قناعت، رفق و مدارا، پرهیز از لجاجت، پرهیز از حسادت و...» شرح داده شده است. ب‌ـ‌ عوامل رفتاری این بخش بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؛ چون این عوامل رفتاری می‌توانند حالت‌های پنهان فرد را آشکار کند و همسر را با نشانه‌های رفتاری که کاملاً هویداست، آرامش بخشد و از حالت‌های بددلی، دودلی و سردرگمی نجات دهد. در این بخش به عوامل مهمی همچون خوش‌رویی، خوش‌زبانی، اظهار مهر و قهر، سپاسگزاری، احترام به همسر، هدیه دادن، انتخاب مهریه سبک و تدبیر و مدیریت اشاره شده است. ج‌ـ عوامل جسمانی و توجه به جاذبه‌های جسمی و طبیعی به منزله اولین ملاک‌ها در انتخاب همسر، این بخش از عوامل سازگاری اهمیت ویژه پیدا می‌کند. 

در میان شهدای حمله تروریستی اهواز شهیدی بود که خود شهادتش را وعده داده بود؛ شهیدی که چند روز پیش از شهادتش زیر تابوت شهدای گمنام را گرفته بود و حتماً از آن شهدا خواسته بوده که برای او نیز شهادت را بخواهد. علی رجبی‌مقدم در صفحه شخصی خود در واکنش به شهادت شهید «حسین ولایتی» می‌نویسد: «حسين جان گاهی تو و امثالت، تلنگری هستید برای من و امثال من که خود را به سخره گرفته‌ایم و مشغول بازی زیبا و دلبرانه دنیا هستیم و خود را مشغول به ساختن اسم و رسم کرده‌ایم تا بلکه خلایق نگاهی به ما کنند، اما ای دل غافل که... حسین جان چه اسم زیبایی؛ «حسین» نمی‌دانم آیا نوشته‌ای برای ما چند خطی از ارباب، از روضه و دم و شور روضه‌های اربابت، نوشته‌ای از یک دهه نوکری‌ات که بدانیم چه کردی که ارباب مزد و اجرت را دو روز بعد عاشورایش داده، چه زمزمه‌ای هنگام اشک بر غربت مولا داشتی و چه عشق بازی کرده‌ای که نازت را این‌گونه خریده است... گفتی ریا نشه شهید می‌شی، بذار ریا بشه و ما از تو یاد بگیریم که چطور تو اون سن کم راه عارفان را رفته بودی.
ما سینه زدیم بی‌صدا باریدند/ از هرچه که دم زدیم آنان دیدند
ما مدعيان صف اول بودیم / از آخر مجلس شهدا را چیدند»


 دکتر مجيد ابهري/خيلي وقت‌ها خانم‌ها از بي‌توجهي همسرشان شکايت دارند و معتقدند با وجود تمام تلاشي که براي جلب محبت همسرشان دارند، اما زندگي‌شان سرد است. چگونه بايد با همسرمان رفتار کنيم تا هم علاقه ما را به اثبات برساند و هم موجب  جلب توجه و علاقه همسرمان به ما شود؟
اولین نکته‌ای که در گفتار تأثیر فراوانی در روان همسرتان دارد و موجب افزایش علاقه او خواهد شد، تحسین کردن شوهرتان است، این تحسین مهم‌ترین نیاز روحی یک فرد است.  واژه احترام در فرهنگ لغت به معنای حفظ حرمت، تکریم، ارج نهادن، ستایش و تمجید است. شما در جایگاه یک زن و یک همسر آرزو دارید که مورد احترام و علاقه همسرتان باشید، اما همسر شما هم به عنوان یک مرد تمایل، بلکه آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید؛ زیرا این نخستین نیاز و توقع او از شماست. از سوي ديگر تلاش کنيد همسر خود را بپذيريد؛ پذیرش همسر به این معناست که یک مرد نیاز دارد همانطور که هست پذیرفته شود، دقیقاً همان طوری که هست. این نوع پذیرش کامل، مرد را متقاعد می‌کند که شما واقعاً او را دوست دارید، از او نخواهید مطابق میل شما یک هنرپیشه شود و تظاهر کند. پذیرش با تحمل همسر فرق دارد، بردباری و تحمل به معنای پذیرش نیست، شما با تحمل، همسرتان را وادار می‌کنید که احساس نقص و ناشایستگی کند. عشق یک مرد را نه از حرف‌هایش، بلکه با رفتارش باید فهمید. کش دادن موضوع، قهر کردن، سرطان عشق زناشویی است. گاهی یک عذرخواهی همراه با لبخند بیش از هزار طلسم و جادو مشکل‌گشا است.   در نهایت برای قدرت دادن به مرد و رشد دادن اعتمادبه‌نفسش کافی است از هیچ مرد دیگری پیش او صحبت نکنید، نه به اين معنا که از مردهای دیگر بد بگویید؛ بلکه طوری حرف بزنید و رفتار کنید که او ايمان داشته باشد، اولین و آخرین مرد زندگي شماست. 
 گروه «زندگی» صبح صادق آماده است تا پلی بین شما خوانندگان با مشاوران خبره و امین ایجاد کند. سؤالات خود را از طریق سامانه پیامک 3000990033 برای ما ارسال کنید.