یکی از مهمترین نیازهای هر مؤمنی برای نیل به سعادت دنیا و آخرت که در روایات اهل بیت(ع) به آن اشاره شده، نیاز به توفیق الهی است. در روایت زیبایی از امام جواد(ع) درباره نیاز مؤمن به توفیق چنین میخوانیم؛ «المُؤمِنُ يَحتاجُ إلى تَوفِيقٍ مِنَ الله ِو واعِظٍ مِن نَفسِهِ و قَبولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ»؛ مؤمن به توفيق از جانب خدا، پنددهندهاى از درون خويش و پذيرش خيرخواهىِ آنكه خيرخواه اوست، نيازمند است. (المحاسن، ج 2، ص 614)
انسان در انجام كارهاى خیر، به عنایت و توفیق از جانب خداوند بزرگ نیاز دارد و تا توفیق الهى شامل حال او نشود، به انجام كارهاى خداپسندانه موفّق نخواهد شد. در تعریف توفیق میتوان چنین گفت، مراد از توفیق همان عنایت خاص خداوند به بنده مؤمن است که در پرتو آن مراحل کمال و موفقیت به سرعت طی میشود. به عبارت دیگر، مراد از بیتوفیقی آن است که فرد توانایی انجام عمل خیر را داشته و مقدمات آن نیز فراهم بوده؛ اما موفق به انجام آن عمل خیر نشده یا نمیشوند؛ از این رو اگر كسي امكانات براي انجام يك عمل صالح را در اختيار دارد؛ برای نمونه هم سرمايه دارد و هم از سلامت جسم برخوردار است و هم راه باز است و استطاعت دارد اما به زيارت نميرود، اين را بيتوفيق مينامند؛ اما كساني كه يا تهيدست هستند يا از سلامت جسم محرومند يا اینکه استطاعت ندارند و راه براي آنان مسدود است و در يك كلام نميتوانند اقدام به آن كار بكنند، اينگونه افراد را بيتوفيق نمينامند.
در قرآن نیز خداوند از قول حضرت شعیب(ع) مىفرماید او به قوم خویش چنین فرمود: «...إِنْ أُرِیدُ إِلاّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللهِ»؛ من اراده ندارم مگر اصلاح را به قدرى كه استطاعت دارم و توفیق ندارم، مگر به كمك خداوند. (هود/ 88)
این فرمایش دلیل بر آن است كه استطاعت و قدرت در انجام كارها كافى نیست؛ بلكه توفیق خداوند نیز مورد نیاز است. لطف و توفیق پروردگار باید قوّت و قدرت انسان را تكمیل كند وگرنه توانایى انسان، به تنهایى مشكلگشا نیست.
راهکارهای
جلب توفیق الهی
1ـ نیایش براى کسب توفیق
باید از خداوند بزرگ درخواست توفیق کنیم تا از توفیقات الهى که نصیب مردان خدا شده است، ما نیز بهرهمند شویم. در دعاهاى بسیارى این مسئله را از خداوند بزرگ مسئلت مىکنیم.
در دعاى پس از نماز جناب جعفرطیّار مىخوانیم: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُک تَوْفیقَ اَهْلِ الْهُدى وَاَعْمالَ اَهْلِ التَّقْوى»؛ خدایا از تو سؤال مىکنم توفیق اهل هدایت و رفتار اهل تقوا را. (بحارالانوار، 198/91) این جمله تأیید این نکته است که تنها داشتن توفیق، دلیل بر انجام کار نیک نیست. از این نظر در این دعا، افزون بر خواستن توفیق اهل هدایت، رفتار اهل تقوا را نیز از خداوند طلب مىکنیم.
همچنین از امام حسنعسکرى(ع) در تفسیر قول خداوند: «صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» نقل شده که فرمودند: «قُولُوا اِهْدِنَا الصِّراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ بِالتَّوْفیقِ لِدینِک وَطاعَتِک»؛ بگویید ما را به راه آنان که نعمت بر آنها بخشیدهاى به وسیله توفیق براى قبول دین تو و اطاعت تو، هدایت فرما. (همان، 10/ 24) بنابراین توفیقِ دیندارى و اطاعت از فرمانهاى خداوند، لطفى است که باید از سوى او به بندگان عنایت شود و همه باید خواستار آن باشند که توفیق الهى رفیق راهشان شود تا سفر پرخطر جهان را با عافیت به پایان برسانند و در آخرت از اصحاب یمین باشند.
2ـ دعاى پدر و مادر
دعاى پدر و مادر در ایجاد توفیق نقش عظیمى دارد. بعضى از بزرگان ما همه توفیقات خود را از دعاى پدر و مادر مىدانند. مرحوم علاّمه مجلسى که از نظر کثرت تألیفات و خدمت به اهل بیت اطهار(ع) در میان علمای شیعه کمنظیر، بلکه بىنظیر است، توفیقات عظیم خود را مرهون دعاى پدر بزرگوارش میداند.
مرحومِ مجلسىِ اوّل که از بزرگان شیعه و صاحب حالات و کشف و شهود است، مىگوید: «در یکى از شبها پس از آنکه از تهجّد فارغ شدم، حالتى برایم دست داد که فهمیدم اگر دعایى کنم به اجابت خواهد رسید.
در این اندیشه بودم که از خداى بزرگ چه چیزى را درخواست کنم؟ ناگاه صداى گریه محمّدباقر از گهواره بلند شد. گفتم: خدایا به حقّ محمّدو آلمحمّد(ص) این کودک را مروّج دین و نشردهنده احکام پیغمبر(ص) قرار ده و او را از توفیقات بىنهایت خود بهرهمند گردان.» صاحب «مرآتالاحوال» گفته است: «امور خارقالعادهاى که از علاّمه مجلسى ظاهر شده است، مسلّماً از آثار این دعا است.»
3ـ ضرورت تلاش و کوشش
همان گونه که گفتیم یکى از راههاى کسب توفیق، دعا و خواستن از خداوند است. باید از صمیم دل دست به دعا بردارید و از پروردگار مهربان خواستار موفقیّت براى رسیدن به مقاصد عالى خود باشید، توجّه داشته باشید پس از دعا، باید دست به تلاش و کوشش نیز بزنید، وگرنه دعاى شما نوعى استهزا و تمسخر به شمار مىآید.
حضرت امام رضا(ع) مىفرمایند: «مَنْ سَأَلَهُ التَّوْفیقَ وَلَمْ یَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهْزَءَ بِنَفْسِهِ»؛ کسى که از خداوند دارا بودن توفیق را مسئلت کند، ولى کوشش نکند، خود را به تمسخر گرفته است. (بحارالانوار، 356/ 78)
زیرا توفیق، گذشته از دعا، بر پایه دیگرى بنیانگذارى شده که عبارت از تلاش و کوشش است. بنابراین وظیفه دارید براى توفیق رسیدن به مقامات عالى و اهداف ارزنده خداپسندانه افزون بر دعا، دست به تلاش بزنید. در صورتى که پس از دعا تلاش کنید، توفیق الهى شامل حال شما خواهد شد.
شما گذشته از آنکه موظّف هستید براى کسب توفیق دعا کنید، باید در راه به دست آوردن آن، از کوشش و تلاش دست برندارید و نه تنها باید عوامل توفیق را براى خود ایجاد کنید، بلکه باید کوشش کنید توفیقى را که به دست آوردهاید، از دست ندهید.
اگرچه سائل ممکن است خود را پست و بى قابلیّت بداند و توفیقات شیعیان و مقرّبین آلمحمّد(ع) را حاجتى بسیار عظیم و بىتناسب با خود ببیند؛ ولى چون خود را در محضر خداوند بزرگ مىبیند و بناى سؤال از درگاه خالق جهان هستى را دارد، باید بهترین و پرثمرترین حوایج را در نظر بگیرد؛ زیرا در محضر خداوند، باید عظمت و بزرگى خدا را در نظر بگیرد، نه آنکه تنها پستى و ذلّت خود را در نظر بیاورد.