فتح‌الله پریشان
روزنامه‌نگار 
تکلیف «لایحه‌ الحاق ایران به کنوانسیون منع تأمین مالی تروریسم» مشهور به سی‌اف‌تی این هفته باید در مجلس مشخص شود. در روزهای اخیر نسبت به موافقت‌ها و مخالفت‌ها با این لایحه در رسانه‌های جمعی از بیرونی تا داخلی دو نوع نگاه شکل گرفته است. موافقان پیوستن ایران به این کنوانسیون به نوعی گریز‌ناپذیری ایران از این اقدام را با رهیافت هزینه‌ـ فایده ملاک استدلال خود قرار داده، معتقدند، در زمانه فشارهای آمریکا به ایران و تلاش آن برای پیوند زدن FATF به برجام، «تعقل دیپلماتیک» ایجاب می‌کند موافق تصویب این لایحه و لوایح مشابه آن باشیم. جریان‌های داخلی متمایل به غرب، اصلاح‌‌طلبان، ‌بخش عمده دولت و فراکسیون امید مجلس و بخشی از نخبگان و دانشگاهیان در این گروه قرار می‌گیرند. 
اما مخالفان الحاق ایران به این لایحه که بیشتر می‌توان آنها را در جمع‌های ارزشی‌،‌ اصولگرا و پاره‌ای از نخبگان حوزوی و دانشگاهی، انقلابی و حزب‌اللهی مشاهده کرد، این لایحه را رد کرده، اعتقاد دارند نه تنها مشکلی از مشکلات ما را حل نمی‌کند؛ بلکه خود محدودیت‌های جدیدی را در این شرایط حساس به کشور تحمیل می‌کند. تلاش اروپا و آمریکا برای پیوند زدن راه‌گشایی برجام به FATF و زنجیره‌ای از کنوانسیون‌های بین‌المللی که مفاد اغلب آنها با حقوق اولیه ملت ایران و ارزش‌های قانون اساسی ما مغایرت دارد و عقب‌نشینی از سوی جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود که می‌تواند دشمن را به غلط محاسباتی ‌بیندازد.
این نوشته به دور از ارزش‌گذاری این دو نگاه معتقد است که جمهوری اسلامی ایران بار اولی نیست که در چنین موقعیت‌های خطیر تصمیم‌گیری سیاسی و حقوقی‌ قرار می‌گیرد؛ بلکه اساساً یکی از انتقادهای جدی ما و بسیاری از کشورهای جهان به ساختارهای یکجانبه حقوقی و سیاسی بین‌المللی همین است که زیربنای نگارش حقوق و ترتیبات بین‌المللی که امروز در دستور کار مجامع جهانی قرار دارد،‌ بیشتر از اینکه برآورنده حقوق ملت‌ها و دولت‌ها باشد و در شرایط علی‌السویه و یکسان حقوق همه ملل و دول‌ را در نظر بگیرد، بیشتر حافظ منافع و حقوق قدرت‌های بزرگ بوده است و سازمان ملل سازمان دول پیروز جنگ جهانی دوم است، تا سازمانی برای احقاق حقوق ملت‌ها. در واقع، دعوای جدید،‌ در ادامه پرده‌های گذشته این سناریو و سنت سیاسی غلطی است که در سال 1945 پایه‌گذاری شد و همچنان با نفوذ قدرتمندان به راه خود ادامه می‌دهد. 
در اینکه نپیوستن ما به این الحاقیه جهانی می‌تواند پیامدهای سیاسی برای ما داشته باشد شکی نیست، اما آیا هزینه عقب‌نشینی از ارزش‌های انسانی و اسلامی انقلاب امام خمینی(ره) که امروز برای بسیاری از ملل رشک‌برانگیز شده و ما را به قله‌ الهام‌بخش آنها رسانده کمتر از آن خواهد بود؟
اما درباره اینکه چه باید کرد، لازم است به ساختارهای قانونی کشور و برآیند نتایج جمعی که تأیید رهبری نظام را نیز داشته باشد، توجه کرد. بگذاریم حرف‌ها شنیده شود، فرایند قانونی رأی‌گیری در مجلس جلو رود و نتیجه مجلس در این باره اگر در شورای نگهبان رأی نیاورد در مجلس همچنان مصر به آن بود، سازوکار مجمع تشخیص طی شود. آنگاه هر آنچه مطابق با مصالح و منافع کلان ملت ایران بود و تأیید رهبری نظام را نیز گرفت مقبول همگان خواهد بود؛ لذا تا آن هنگام باید از قضاوت‌های زودهنگام، انگ و اتهام‌زنی‌های بی‌اساس به یکدیگر در هر دو گروه موافق و مخالف و توهین به کارشناسانی که با غور در ابعاد و زوایای پیدا و پنهان چنین کنوانسیون‌های حقوقی بین‌المللی مرواریدهای آگاهی، بینش و بصیرت برای مردم صید می‌کنند، کاری عبث بوده و تنها می‌تواند به اتحاد و انسجام ملی ما ضربه وارد کند و حقد و کینه به جا بگذارد. آنچه مسلم است اینکه، ملت ایران با انقلاب ۱۳۵۷ نسبت خود با استقلال،‌ عزت و ایستادگی در برابر هرگونه ظلم و تعدی را روشن کرده است. FATF و هیچ معاهده بین‌المللی دیگری نباید اولاً، استقلال و عزت ما را زیر سؤال ببرد و ثانیاً، به مایه اختلاف ملت ایران تبدیل شود.


 سعدالله زارعی
تحلیلگر ارشد بین‌الملل
موقعیت عراق برای ایران یک موقعیت راهبردی است؛ از این‌ رو دشمنان اسلام و ایران در طول حدود 100 سال گذشته و به خصوص در دوران «جمهوری اسلامی» سعی کرده‌اند عراق «دشمن راهبردی» ایران باشد. به این ترتیب در بین همسایگان، عراق تنها کشوری است که با ایران اختلافات سرزمینی دارد که به دوره سیطره انگلیس بر این کشور در فاصله سال‌های 1299 تا 1311‌ش بازمی‌گردد و دو بار منشأ درگیری نظامی شده است. 
در جریان جنبش اسلام‌گرایی که در منطقه و در پرتو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران راه افتاد، عراق اولین نقطه‌ای بود که «تغییر سریع آن» در ارزیابی‌های اطلاعاتی و سیاسی قطعی تلقی می‌شد. از این رو غرب و کشورهای وابسته به آمریکا در منطقه با وجود انواعی از اختلافات که با رژیم بعثی عراق داشتند و پیش از این چند بار حتی برای سرنگونی آن دست به کار شده بودند، در اینکه باید به هر قیمت از آن در برابر موج اسلام‌گرایی حمایت قاطع کنند، تردید نکردند و به اقدامات بی‌سابقه‌ای نیز دست زدند؛ واگذاری جزایر ثروتمند «وربه» و «بوبیان» کویت به عراق، اجاره دادن هواپیماهای نظامی و صفر شدن تمام دیون عراق به کشورهای عربی و غربی که به حدود 70  میلیارد دلار می‌رسید، نمونه‌هایی از این اقدام بود. از آن سو از بین بردن شخصیت‌های برجسته شیعه نظیر متفکر برجسته آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدباقر صدر نشان داد که غرب و شرق به صدام برای ممانعت از پیروزی جنبش اسلام‌گرایی در عراق «کارت سبز» داده‌اند. البته اسلام‌گرایی در این مقطع نتوانست به پیروزی برسد، هر چند برای لحظه‌ای هم صدام و حامیان عربی ـ غربی‌اش را رها نکرد. 
اما خداوند متعال مقدر کرده بود که خود این جبهه غربی‌ـ عربی، صدام را در یک «ارزیابی احمقانه» سرنگون کنند و از این راه بستر حرکت اسلام‌گرایی در عراق هموار شود. صدام بعد از تصرف کامل کویت و تهدید عربستان سعودی، به دست آمریکا و انگلیس سرنگون شد، اما گمان آمریکایی‌ها این بود که «خلأ قدرت» در عراق زمینه لازم را به آنان می‌دهد تا برای ده‌ها سال و حتی به قول «هنری کیسینجر» برای دست‌کم 100 سال بدون واسطه بر این کشور حکومت کنند، از این رو آمریکا با بازسازی مناسبات قرن نوزدهمی به مارشال «جی گارنر» عنوان «حاکم نظامی عراق» را داد و او در اوایل کار خود برای هیچ شخصیت عراقی ارزشی قائل نبود و گمان می‌کرد جلوداری ندارد. در این دوره عربستان سعودی، کویت و امارات نه تنها از اینکه عراق به اشغال نظامی نامحدود آمریکا و انگلیس درآمده است، شرمنده نبودند؛ بلکه بخشی از هزینه‌های آن را نیز تقبل کردند. 
اما اسلام‌گرایی در عراق معطل نماند و بلافاصله پس از سقوط صدام برای به هم زدن طرح آمریکا که مقدمه تغییرات آمریکایی خاورمیانه بود، وارد عمل شد و از آنجا که در متن مردم عراق به طور جدی زمینه داشت، ظرف 14 ماه پس از به اشغال درآمدن عراق به دست آمریکا و انگلیس، اولین دولت عراقی را بر سر کار آورد که این دولت حدود 9 ماه بعد به شکل‌گیری یک «دولت مبارز» به رهبری متفکر شیعی دکترابراهیم جعفری منتهی شد. 
اما انتخابات چهارمین دوره مجلس قانون‌گذاری عراق که در وقت قانونی خودـ 22 اردیبهشت گذشته‌ـ برگزار شد، بار دیگر عراق را به صحنه جدال میان دو جبهه اسلام‌گرایی و غرب‌گرایی تبدیل کرد. آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان، امارات و... با طرح شعارهای فریبنده‌ای نظیر ملی‌گرایی به جای قومی‌گرایی‌ـ که هدف حذف رنگ شیعی حکومت عراق بودـ و شعار حل مشکلات معیشتی با کمک کشورهای ثروتمند منطقه پا در میان گذاشتند و هر گروه عراقی را جداگانه به ریاض فراخواندند تا وعده‌های خود را قطعی معرفی کنند و در جریان انتخابات اردیبهشت ماه حسب آنچه در بررسی سازمان اطلاعاتی عراق آمده برای رسیدن به هر کرسی مجلس بین دو تا سه میلیون دلار هزینه کردند. 
 از نظر آنان اختلافات درونی میان احزاب شیعی و دنیاگرایی برخی از آنان زمینه را برای تغییر عراق از دولتی متمایل به «مقاومت» به دولتی وابسته فراهم کرده است؛ لذا همه ظرفیت خود را پای کار آوردند. نتیجه انتخابات و پیروزی دوباره جریانات شناخته شده اسلام‌گرای همسو با انقلاب اسلامی و به خصوص شکل‌گیری فراکسیون مقاومت باید جبهه غربی‌ـ عربی را مأیوس می‌کرد، اما آنان با نگاه به پاره‌ای اختلافات و نیز با بهره‌گیری از افرادی که در درون هر طیف وجود دارد، سعی کردند مانع حرکت طبیعی جبهه مقاومت و اسلام‌گرایی در عراق شوند. 
اگرچه میان برگزاری انتخابات 22 اردیبهشت تا انتخابات نخست‌وزیر در دهم مهر ماه چهار ماه فاصله افتاد که بخشی هم به دلیل اعتراضات برخی طیف‌ها به شمارش آرا بود، اما در عین حال انتخاب شدن «محمد الحلبوسی» به ریاست پارلمان و انتخاب «برهم صالح» به ریاست‌جمهوری و «عادل عبدالمهدی» به نخست‌وزیری و ارتباط «بسیار نزدیک» این سه به جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی نشان داد، بار دیگر جبهه مترفین در مقابل انقلاب اسلامی رنگ باخته است. عمق این موضوع را سخنان الحلبوسی رئیس سُنی پارلمان عراق نشان داد. الحلبوسی در جریان اولین تماسی که بین او و یک مقام جمهوری اسلامی‌ـ رئیس مجلس شورای اسلامی‌ـ برقرار شد، گفت: «مسئولان جدید عراق هرگونه فشار یا تحریم اقتصادی علیه ایران اسلامی را ظالمانه دانسته و در برابر آن خواهند ایستاد.»

سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس در گفت‌وگو با صبح صادق


سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس با اشاره به اینکه ما باید خودمان از خودتحریمی دست برداریم، گفت: «پتروشیمی‌ها درآمد ارزی خود را که از فروش محصولات‌شان به دست می‌آورند، باید در بازار عرضه کنند؛ به طوری که کشور نه تنها با کمبود ارز مواجه نشود، بلکه شاهد مازاد ارز در بازار نیز باشیم.»
حجت‌الاسلام نوروزی در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی صبح صادق افزود: «پتروشیمی‌ها نه تنها باید ارز خود را به بازار عرضه کنند؛ بلکه باید کالاهای‌شان را که مصرف داخلی دارد، با قیمت داخلی و پایین عرضه کنند. از سوی دیگر نیز مردم باید متوجه شوند خرید دلار و ذخیره آن به ضرر خودشان و در مجموع به زیان کشور است.»
وی معتقد است: «باید اتحاد اقتصادی خود را بیشتر کرده و با سرمایه‌گذاری مناسب در تولید به راحتی از تحریم عبور کنیم.»
وی در ادامه افزود: «وقتی مردم به خوبی با توجه به شرایط اقتصادی کشور عمل کردند، باید واحد تعزیرات حکومتی را هر چه بیشتر تقویت کنیم تا آنها نیز در میدان باشند و نسبت به گران‌فروشی و احتکار برخورد جدی داشته باشند و دیگر شاهد مانور افراد محتکر در کشور نباشیم.»
سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس در پاسخ به پرسش خبرنگار ما درباره ارزیابی عملکرد قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی گفت: «خبر برخورد قوه قضائیه با 35 مفسد اقتصادی، سبب احساس نشاط و تقویت اعتماد مردم در جامعه شد و یکی از عامل کاهش قیمت ارز نیز شد.» وی در ادامه گفت: «انتظار این است که عملکرد قوه قضائیه بهتر از این باشد.»
حجت‌الاسلام نوروزی در پاسخ به اینکه در وضعیت فعلی به عملکرد قوه قضائیه نمره چند می‌دهید، گفت: «به اعتقاد بنده نمره عملکرد قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی 11 است.» وی با اشاره به کمبود قضات در برخورد با مفاسد اقتصادی در تهران، افزود: «انتظار می‌رود رئیس محترم قوه قضائیه با توجه به محدودیت قضات در تهران، دستور لازم را برای استفاده از قضات خبره در این زمینه از مراکز استانی به مجموعه زیر نظر خود صادر کند.» 
به اعتقاد وی، «به نتیجه رسیدن هر چه زودتر پرونده‌های مفسدان اقتصادی و برخورد با آنها سبب خواهد شد مردم اقدامات این قوه را خیلی سریع لمس کنند که در این صورت اعتماد به قوه قضائیه تقویت خواهد شد.»
وی در پایان گفت: «برخورد با مفسدان اقتصادی سبب ثبات اقتصادی خواهد شد؛ به طوری که دیگر کسی جرئت پیدا نخواهد کرد به سمت اختلاس و احتکار کالا برود.»

رئیس دانشکده مطالعات پیشرفته بین‌الملل دانشگاه «جان هاپکینز» و مشاور اسبق دستگاه دیپلماسی دولت آمریکا هشدار داد؛ «سرنوشت استراتژی فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، شکست است.»
«ولی نصر» در یادداشت جدید خود تأکید کرده که مواضع شخص «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا با اعضای گروه امنیت ملی دولت او درباره کره شمالی و ایران، همخوانی ندارد.
وی در نشریه «آتلانتیک» نوشت: «رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در سازمان ملل ادعا کرد که دولت او در زمینه کره شمالی پیشرفت داشته و قول تکرار این پیشرفت در مقابل ایران را داده است. او با ستایش از وضعیتش در قبال کره شمالی و ناامیدی در قبال ایران به خبرنگاران گفت، مهم نیست که رهبران جهان درباره ایران چه فکری می‌کنند، ایران به میز مذاکره با من برمی‌گردد و آنها یک توافق خوب خواهند کرد.»  
این مقام اسبق آمریکایی افزود: «اگر تیم امنیت ملی رئیس‌جمهور همچنان برای تسلیم کردن طرف مقابل به فشار حداکثری ادامه دهد، با مقاومت ایران و کره شمالی مواجه خواهد شد. صبر کردن به منظور پایان یافتن ریاست‌جمهوری ترامپ یا امیدواری به از بین رفتن و فروپاشی سیاست فشار حداکثری، گزینه‌هایی است که کره شمالی و ایران ترجیح می‌دهند.»
این کارشناس آمریکایی معتقد است: «ایران با ماندن در توافق، مزایای اقتصادی به دست نمی‌آورد؛ اما بعید است با خروج از توافق به مزایای اقتصادی برسد، حتی اگر با واشنگتن هم مذاکره می‌کرد. اگر ایران توافق را رها می‌کرد، حقی که به سختی در قبال برنامه هسته‌ای خود به دست آورد را رها می‌کرد؛ حقی که در یک توافق به آن تصریح شده است.»

صبح صادق رهنمودهای راه‌گشای امام خامنه‌ای در اجتماع بزرگ بسیجیان را تبیین می‌کند

 دکتر حسن خدادی/  حضور و سخنرانی امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در همایش ده‌ها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی در روز پنج‌شنبه(12 مهر 1397)، هم به دلیل ساختار همایشی و حضور گسترده بسیجیان و جوانان و هم به دلیل محتوای بیانات رهبر معظم انقلاب، در آینده به‌ مثابه یکی از به یاد ماندنی‌ترین همایش‌های کشور از آن یاد خواهد شد.
ارائه مطالب متنوع، عمیق و راهبردی از ویژگی‌های بیانات معظم‌له در مقاطع گوناگون و حساس کشور است. در همایش اخیر نیز ضمن بیان ضعف‌های گوناگون و تلاش دشمن برای به بن‌بست کشاندن جمهوری اسلامی ایران، رهبر حکیم انقلاب ضمن امیدبخشی و بیان شیوه‌های مقابله با دشمن و پیشبرد نظام مقدس اسلامی راهکارهایی ارائه دادند. اکنون سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود این است که از دیدگاه ایشان چه ضعف‌ها و پیش‌نیازهایی در کشور وجود دارد و علت شکست‌ناپذیری جمهوری اسلامی ایران و راه‌حل پیروزی در تقابل با نظام سلطه چیست؟ برای پاسخ به این پرسش دو وجهی نوشتار پیش رو در دو بخش تبیین می‌شود، یک بخش تبیین ضعف‌ها و بخش دیگر تحلیل موفقیت‌ها و امیدهای عبور از اوضاع فعلی.

ضعف‌های داخلی؛ پیران دگراندیش بست‌نشین و اقتصاد وابسته 
در پاسخ به پرسش پیش‌گفته، در مجموع می‌توان دو موضوع کلی را به‌ مثابه ضعف‌های موجود در کشور بیان کرد؛ یکی نگرش محافظه‌کارانه پیران دگراندیش متأثر شده از تغییر و تحولات ملی و جهانی و دیگری برخی ضعف‌های ساختاری در اقتصاد کشور است؛ یعنی از یک سو نوع نگاه به دشمن متخاصم از سوی برخی مسئولان خسته از راه انقلاب که متعلق به نسل اول انقلاب هستند و از سوی دیگر مشکلات گوناگون اقتصادی، موضوعاتی هستند که باید مورد توجه بسیجیان قرار گرفته و نسبت به رفع آنها اقدام شود.
درباره نقطه‌ ضعف اول، دشمن متخاصم در طول چهل سال گذشته به شکل‌های گوناگون سعی کرده است ضمن شکاف نسلی بین نسل اول و نسل سوم انقلاب اسلامی، در حوزه نگرش به مبانی انقلاب اسلامی، بر تغییر رفتار و کنش مسئولان نسل اول انقلاب اسلامی تغییر ایجاد کند. ریزش‌های مربوط به همین نسل در طول سال‌های گذشته و به خصوص در فتنه‌های دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی از همین حیث قابل ‌فهم و درک است. بر مبنای رفتار، کنش و گفتار همین افراد محافظه‌کار، ضعیف‌النفس و دگراندیش است که از سال گذشته تمام رسانه‌های ضد انقلاب معتقدند جمهوری اسلامی ایران رنگ چهل ‌سالگی را به خود نخواهد دید. آنها با تعریف کلاسیک از سن نسلی به این نتیجه رسیده‌اند که از یک سو نسل دوم و سوم انقلاب اسلامی به ‌هیچ‌ وجه با نسل اول انقلاب همسویی ندارد و از سوی دیگر دگراندیشی و ریزش‌های موجود در نسل اول انقلاب یا همان پیران جامانده از تحولات گسترده نظامی و امنیتی دهه 1360، ساختار فکری و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را متحول و ‌دفاع‌ناپذیر کرده است.
 دشمنان بیرونی و همسویان داخلی آنها در تریبون‌ها و رسانه‌های خود برای تأیید و تأکید بر این مدعای اثبات نشده، قرائن و نشانگانی را نیز در رسانه‌های وابسته به خود ارائه می‌دهند. برای نمونه اندک انحرافات موجود و عملکردهای متفاوت در بین جوانان را که چه بسا به اقتضای سن و زمانه زیست بوم جهانی آنها طبیعی نیز به نظر برسد، «عبور» آنها از انقلاب اسلامی و ریزش‌های انقلابیون گذشته در فتنه‌های مختلف را «بن‌بست» جمهوری اسلامی ایران قلمداد می‌کنند. واقعیت این است که همانند هر کشور دیگری همه جوانان نسل دوم و سوم انقلاب اسلامی را نمی‌توان به ‌صورت صد درصدی همراه و یاریگر جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد؛ بلکه به دلایل گوناگون داخلی و خارجی در بین این اقشار نیز ریزش‌هایی وجود دارد که رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند: «بعضی‌ها می‌گویند فلانی از برخی جوان‌های منحرف اطلاعی ندارد، نه، بنده از آنها هم مطلع هستم، آنها ریزش‌های ما هستند؛ اما رویش‌های ما بر ریزش‌های ما رجحان و غلبه دارد.»
پیران بست‌نشین نیز افرادی هستند که نسبت به اوایل انقلاب اسلامی دچار دگراندیشی و بست‌نشینی شدند و جمهوری اسلامی ایران را به بن‌بست رسیده تعریف کردند. آنها همان کسانی هستند که در اوایل انقلاب معتقد به صدور انقلاب به شیوه فیزیکی بودند که امام خمینی(ره) در مقابل آنها ایستاد، ولی در فاصله دو دهه دیدگاه آنها تغییر یافته و اکنون معتقدند که باید در آغوش رژیم صهیونیستی و آمریکا قرا گرفت. آنها کسانی بودند که در مقابل سیاست درهای باز اقتصادی رهبر معظم انقلاب، اقتصاد دولتی و وابسته به نفت را پایه‌ریزی کردند، اما در فاصله دو دهه گذشته با عبور از اقتصاد دولتی بر لیبرالیسم اقتصادی افسارگسیخته تأکید کردند و سیاست‌های ابلاغی معظم‌له برای خصوصی‌سازی را با شخصی‌سازی و ولنگاری در عرصه اقتصادی به فساد و تباهی کشاندند.
همچنین موضوع دیگری که معظم‌له از آن به ‌یک ضعف یاد کردند، مسائل و ضعف‌های گوناگون اقتصادی است. ایشان در سال‌های گذشته، چه در دیدارهای علنی و غیرعلنی با مسئولان و چه در دیدارهای عمومی با مردم و انتخاب شعارهای سال همواره نسبت به این مشکلات، دیدگاه‌ها و راهکارهای خود را بیان کرده‌اند و معتقد به وجود برخی ضعف‌ها، کاستی‌ها و کم‌کاری‌ها در این عرصه هستند. معظم‌له در همین رزمایش اقتدار عاشورایی بسیجیان سپاه محمد رسول‌الله(2) نیز فرمودند: «البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون؛ «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفه‌جویی» و «اسراف» در جامعه داریم.» واقعیت این است که با وجود چنین مشکلاتی که ایشان نیز آنها را پذیرفته‌اند، دشمن سعی دارد ضمن برجسته کردن مشکلات اقتصادی، نه ‌تنها تصویری بحرانی از جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد؛ بلکه با تعمیم دادن مشکلات اقتصادی به حوزه‌های دیگر سیاسی، امنیتی و دفاعی، پیشرفت‌ها و دستاوردهای عظیم این حوزه‌ها را نیز مورد خدشه قرار دهد و ذهن و افکار جامعه و حتی مسئولان را نسبت به کارآمدی جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال ببرد.
نقاط قوت کشور؛ جوانان بن‌بست‌شکن و ظرفیت‌های داخلی
اما با وجود این مشکلات و ضعف‌های موجود در بین انقلابیون گذشته و ساختار اقتصادی کشور، مهم‌ترین ضعفی که رهبر فرزانه انقلاب از آن یاد می‌کنند، «بن‌بست» است. ایشان از نبود «بن‌بست» در کشور خرسند به نظر می‌رسند و به همین دلیل است که می‌فرمایند: «عیب واقعی بن‌بست است که البته در کشور بن‌بست وجود ندارد.» بخش دوم سؤال در مقدمه این مقاله به موضوع بن‌بست‌شکنی و راه‌حل‌های مربوط به آن اختصاص دارد. معظم‌له در برابر ضعف اول، یعنی وجود پیران محافظه‌کار و بست‌نشین، وجود جوانان مؤمنِ انقلابی و بن‌بست‌شکن را راه‌حل عبور از مشکلات فعلی دانستند و در مقابل ضعف‌های اقتصادی موجود و وابستگی اقتصادی به نفت، شکوفاسازی ظرفیت‌های موجود در داخل کشور را راهکار برون‌رفت از وضعیت موجود بیان کردند و راه‌حل‌های امیدوارکننده‌ای ارائه دادند که در ادامه برخی از آنها را تبیین خواهیم کرد. 
امید اول بن‌بست‌شکنی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب، جوان مؤمن انقلابی است که ایشان درباره آنها فرمودند: «تصویر واقعی کشور همین جوانان مؤمنی هستند که در صحنه‌های مختلف، توانایی‌های دفاعی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خود را بروز داده‌اند.» ایشان بخش مهمی از سخنان‌شان را به تبیین نقش جوانان در تحولات چهل سال اخیر اختصاص دادند و تأکید کردند: «جوانان عزیز بدانید که شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید. پیران مجرب هم اگر خسته و بی‌حال و از کار افتاده نباشند، می‌توانند شما را راهنمایی کنند؛ اما موتور پیش‌برنده این قطار شما جوانان هستید.»
بیانات ایشان درباره جوانان، هم به لحاظ تاریخی اثبات‌شده است و هم در شرایط فعلی کشور نیز برای رسانه‌های واقع‌بین و افراد بصیر عیان و آشکار است. به لحاظ تاریخی؛ جوانان در جهاد با طاغوت پیش از پیروزی انقلاب، مقطع پیروزی، جهاد با تجزیه‌طلبان در سال‌های اول انقلاب، ارائه خدمات فراوان به ملت در جهاد سازندگی، جهاد با تروریسم منافق و خائن در اوایل دهه ۶۰، هشت سال جنگ تحمیلی و... خود را اثبات کرده‌اند. وجود 20 فرمانده جنگ زیر 26 سال بزرگ‌ترین نشانه افتخار به جوانان در جمهوری اسلامی ایران است. آنها در سال‌های اخیر نیز همواره در قالب ترمیم خرابی‌های بعد از جنگ، جهاد فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن در دهه ۷۰ و جهاد علمی و جهش‌وار در آغاز دهه ۸۰ و حضور در جبهه‌های مقابله با تکفیری‌های تروریست وابسته به مثلث «غربی‌ـ عبری‌ـ عربی» در دهه 90، توانمندی‌ها و شایستگی‌های خود را ثابت کرده و بارها تشویق و تمجید رهبر عزیز را برانگیخته‌اند.
به نظر می‌رسد، اشاره رهبر فرزانه انقلاب به بن‌بست‌شکنی جوانان موضوعی فراتر از توصیف صرف توانمندی‌های اثبات ‌شده ایشان باشد. فرموده‌های معظم‌له در کنار انتصاب‌های اخیر در حوزه‌های انتصابی همانند نیروهای مسلح و سازمان‌های فرهنگی مانند تعیین ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و حتی ائمه جمعه کشور نشان‌دهنده راهبردی بلندمدت در نگرش ایشان است و آن، واگذاری مدیریت‌های اجرایی کشور به جوانان و جوان‌گرایی در عرصه‌های گوناگون است.
اما با وجود شعارهای انحرافی در انتخابات به خصوص در عرصه ریاست‌جمهوری و تلاش برخی افراد برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های جوانان برای کسب رأی از طریق شعارهای سیاسی و اجتماعی، به نظر می‌رسد در مهم‌ترین بخش اجرایی کشور، یعنی قوه مجریه جوانان هیچ‌گاه به جایگاه اصلی خود دست نیافته‌اند و کابینه‌های پیر و کم‌تحرک که هر دوره نسبت به دوره‌های پیشتر مسن‌تر می‌شود، نشان‌‌دهنده بی‌توجهی جدی به موضوع حضور جوانان در عرصه اجرایی کشور است. هر چند در حوزه‌های گوناگون سیاسی و اقتصادی در سال‌های اخیر عده‌ای فضا را برای حضور همه‌جانبه آنها مهیا ندانسته و کابینه‌های اجرایی و مدیریت اجرایی در کشور همواره به نسل‌های گذشته تعلق داشته است، ولی همین جوانان، هم در حوزه نظامی در جهاد با تروریسم تکفیری پیشتاز بوده‌اند و هم با احساس انگیزه و تکلیف در جهادی فکری و عملی و با هدف گشودن گره‌های اقتصادی، پیشنهادهای پخته و کارگشا می‌دهند.

گام‌هایی برای غلبه
 بر مشکلات 
بیانات و انتصاب‌های اخیر رهبر معظم انقلاب در این عرصه نشان‌‌دهنده امیدِ معظم‌له به بن‌بست‌شکنی از سوی جوانان است و امید است دستگاه‌های اجرایی کشور در این زمینه به بیانات رهبر فرزانه انقلاب لبیک گفته و خود را موظف به همکاری و مساعدت با آنها کنند. نهادهای اجرایی کشور برخلاف آنچه در اواخر دهه 1370، یعنی حذف جهاد سازندگی اتفاق افتاد، باید ضمن همکاری با فعالیت‌های بسیج و اردوهای جهادی نسبت به اتکا و واگذاری مدیریت‌های اجرایی به جوانان متعهد و متخصص در بسیج اقدام کرده و از گرایش‌های محافظه‌کارانه و بست‌نشین عبور کنند.
جوانان بن‌بست‌شکن برای غلبه بر ضعف‌ها و شکست اهداف دشمنان انقلاب اسلامی ضمن تکیه ‌بر نیروی جوانی، تحرک و خلاقیت و همچنین توجه جدی به ظرفیت‌های اقتصادی، جغرافیایی، امنیتی و... در کشور، برای پیمودن مسیر پیشرفت و برداشتن موانع این مسیر باید با بهره از تجارب افراد نسل اول انقلاب اسلامی(کسانی که تحت تأثیر فضای بین‌المللی و داخلی در دهه‌های پس از انقلاب اسلامی دگراندیش نشدند و در حوزه عملکردی نیز تنبل و سست نیستند) گام‌های جدی بردارند.
۱ـ درک و احساس وجود و حضور دشمن؛ اولین قدم در این مسیر دشمن‌شناسی عمیق و واقعی است. «درک و احساس وجود و حضور دشمن» باید در جامعه نهادینه شده و گروه‌های گوناگون اجتماعی و سیاسی در کشور در وهله اول نسبت به وجود آن آگاه شوند تا زمینه‌های بعدی برای هماوردی و مقابله با آن فراهم شود.
۲ـ تقویت اعتمادبه‌‌نفس و عزم بر ایستادگی؛ گام بعدی و مهم دیگری که جوانان برای غلبه بر مشکلات باید بردارند و مسیر پیشرفت و تعالی در کشور را هموار کنند، «تقویت اعتمادبه‌نفس و عزم بر ایستادگی» است. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب انسان‌های بی‌روحیه، ترسو، مأیوس، تنبل، فرصت‌طلب و خودکم‌بین، در این میدان اگر خود مانعی برای دیگران نشوند، نمی‌توانند هیچ هنری از خود نشان دهند. این ویژگی‌های منفی دقیقاً تعریف جامعی از پیران بست‌نشین است که جوانان انقلابی با هدایت و راهنمایی رهبران معنوی و سیاسی خود باید بر آنها غلبه کرده و جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت مدیریت کنند.
۳ـ فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحیح از عرصه نبرد؛ از دیگر شروط و گام‌های ضروری در این عرصه است که باید برای جامعه تبیین شود. اینکه تهدیدات دشمن و میدان نبردی که تعریف کرده است در چه حوزه‌هایی وجود دارد، نقاط قوت آن عرصه‌ها تقویت و نقاط ضعف مرتفع شود، از وظایف اصلی جوانان برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران است.
۴ـ فهم درست از واقعیت‌های ایران و جهان؛ برای تحقق مدیریت بن‌بست‌شکنانه جوانان و غلبه بر بست‌نشینی برخی از پیران، «فهم صحیح از واقعیت‌های ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویرسازی‌های غلط» از شرایط لازم و ضروری برای پیشرفت و تعالی نظام است. به همین منظور جوانان باید در عرصه تبلیغات و رسانه‌های داخلی و بین‌المللی حضوری فعال و همه‌جانبه داشته باشند و بر تبلیغات مسموم نظام سلطه غلبه کنند. تعریف رسانه به ‌مثابه سلاح شیمیایی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب برای جوانان و مدیران رسانه‌ای در کشور درسی آموزنده و عبرت‌آمیز است تا از همین طریق بتوانند بر برنامه‌ها و اهداف تبلیغی دشمن غلبه یابند.

نکته پایانی
به ‌طور کلی به نظر می‌رسد که «عظمت ایران، اقتدار جمهوری اسلامی و شکست‌ناپذیری ملت ایران» در کلام رهبر حکیم انقلاب سه واقعیت انکارناپذیر هستند که برای تحقق آنها بیشترین امید به جوانانی است که در عرصه‌های گوناگون در طول چهل سال گذشته خود را ثابت کرده‌اند. پیران دگراندیشی که بر کرسی‌های مسئولیت در کشور تکیه کرده و بست نشسته‌اند که امور بدون کار و تلاش شبانه‌روزی بسامان شود، نه‌ تنها رویکرد انحرافی آنها به ‌نظام آسیب می‌زند؛ بلکه یادآوری برخی خاطرات و ملاحظه برخی عملکردهای ناصحیح آنها در جامعه چنین القا می‌کند که ساختار جمهوری اسلامی ایران دچار کج‌روی شده است. 
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های مختلف در حال پوست‌اندازی است و برمبنای اندیشه‌های رهبر عالیقدر نظام اسلامی و عطف به انتصاب‌های اخیر ایشان در برخی عرصه‌های اجرایی و فرهنگی کشور، جوانان متعهد و متخصص جایگزین افرادی می‌شوند که باید به ‌تدریج عرصه‌‌های مدیریتی کشور را ترک کنند. این جوانان ضمن تکیه ‌بر ظرفیت‌های داخلی و برخورداری از روحیه علمی، جهادی، پرتحرک و پویا باید از راهنمایی‌های افراد مجرب و ثابت‌قدم انقلابی همانند رهبر فرزانه انقلاب بهره‌مند شده و بسان چراغ راهنمای هدایت به فرموده‌های گوهربار ایشان گوش فرا دهند.


دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی، یک بار دیگر حضور ده‌ها هزار نفری جوانان بسیجی، مؤمن، ولایتمدار و انقلابی کشور را تجربه کرد. پیامد حضور اول که همانا اعزام یکصد هزار نفری سپاهیان محمدرسول‌الله(ص) در تاریخ دوازدهم آذر ماه ۱۳۶۵ به جبهه‌های نبرد بود؛ پیروزی‌های بزرگ در جبهه‌ها بود. به یقین پیامد حضور دوم که در تاریخ دوازدهم مهر ماه ۱۳۹۷ رخ نمود، پیروزی بزرگ‌تری خواهد بود که در راه است. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، درباره پیامد مشترک این دو حضور حماسی در ورزشگاه آزادی به فاصله ۳۲ سال چنین فرمودند: «این اجتماع عظیم امروز، این جمعیت جوان و پرشور و بسیجی که یادآور اجتماع در همین عرصه و ورزشگاه در دهه ۶۰ است که آنجا جوان‌ها رفتند و به پیروزی رسیدند و ان‌شا‌ءالله شما هم در عرصه‌هایی که در پیش رو دارید؛ به پیروزی کامل خواهد رسید.»
در این میان، مهم‌ترین سؤال آن است که با توجه به اوضاع کنونی، بزرگ‌ترین پیروزی کدام است و عوامل تضمین‌کننده‌اش چیست؟ رهبر معظم انقلاب در عبارتی کوتاه، از عوامل اصلی تضمین‌کننده پیروزی‌ها، چنین یاد کردند: «جان کلام من در صحبت امروز عبارت است از؛ اول عظمت ایران، دوم اقتدار جمهوری اسلامی و سوم شکست‌ناپذیری ملت ایران.» آری این سه ویژگی‌ مهم که هر یک دارای زمینه‌ها، علل و عواملی است؛ پیروزی‌های بزرگ را برای ملت ایران در طول چهل سال گذشته پدید آورده است. نقطه کانونی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار ده‌ها هزار نفری جوانان بسیجی در این روز تاریخی، توجه دادن مردم و به ویژه جوانان به این ویژگی‌ها و واقعیت‌های ارزشمند بود. این تأکید رهبری، به دلیل تلاش دشمنان برای دور کردن ملت و جوانان از واقعیات است. معظم‌له درباره این سه ویژگی بی‌نظیر و بعضاً بی‌بدیل فرمودند: «اینها رجزخوانی نیست، شعار محض نیست، سخن توخالی مثل بعضی‌ از شعارها و حرف‌هایی که بعضی دیگر می‌زنند، نیست؛ اینها واقعیاتی است که دشمنان ملت ایران آرزو می‌کنند که ما اینها را نداشتیم، یا از آنها غفلت کنیم و گمان دیگری در مورد خودمان و کشورمان و ملت‌مان ببریم؛ ولی این حقایق واضح‌تر از این است که کسی بتواند آنها را انکار کند.»
با این واقعیات مورد تأکید رهبر حکیم انقلاب اسلامی، کدام پیروزی بزرگ را باید رقم زد و دشمن را شکست داد. به یقین پیروزی در آن صحنه و میدانی باید رقم بخورد که، دشمن اصلی، یعنی آمریکای جنایتکار به آن دل بسته است. آن عرصه مورد امید دشمن را رهبر معظم انقلاب این‌گونه یادآور می‌شوند: «دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی، بعد از کنکاش فراوان رسیده به تحریم؛ یعنی راه‌های دیگر در مقابل او بسته است، جز راه تحریم اقتصادی، راه‌های دیگری ندارد و بقیه راه‌ها در مقابل او مسدود است.» بنابراین جنگ اقتصادی، عرصه اصلی و سرنوشت‌ساز میان جبهه انقلاب اسلامی و جبهه استکبار است. به همین دلیل ترامپ رئيس‌جمهور آمریکا، متوهم پیروزی در این عرصه و شکست دادن انقلاب و فرو ریختن جمهوری اسلامی، یا به تسلیم کشاندن ملت ایران با جنگ اقتصادی است. او بر اساس چنین توهمی به چند مقام اروپایی گفته، سه چهار ماهی صبر کنید کار جمهوری اسلامی ایران تمام است! رهبر حکیم انقلاب با اشاره به این نوع توهمات دشمن می‌فرمایند، این نوع پندارها انسان را به یاد ضرب‌المثلی قدیمی می‌اندازد که، «شتر در خواب بیند پنبه‌دانه، گهی لپ‌لپ خورد گه دانه‌دانه»!
مقاومت چهل ساله ملت ایران با پیروزی‌های پی‌درپی از یک سو و افت قدرت آمریکا همراه باشکست‌های پی‌درپی او از سوی دیگر، از پیروزی‌ قطعی ملت ایران در جنگ اقتصادی با توجه به واقعیات کشور خبر می‌دهد. این واقعیت پیش رو را رهبر معظم انقلاب این‌چنین بیان ‌می‌دارند: «تحریم اقتصادی شکننده‌تر از اقتصاد ملی ما است. اقتصاد ملی ما می‌تواند تحریم را شکست بدهد و به لطف الهی، به حول و قوه الهی تحریم را شکست می‌دهیم و شکست تحریم، شکست آمریکا است و آمریکا از ملت ایران با شکست تحریم، یک سیلی دیگری باید بخورد.» نکته قابل توجه اینکه، بسیاری از خبرگزاری‌های جهان از جمله، واشنگتن‌پست، آسوشیتدپرس، رویترز، المیادین، شینهوا، ترند آذربایجان، ان‌.دی.تی.وی هندوستان و اسپوتنیک عربی، همین فراز از بیانات رهبر فرزانه انقلاب را برجسته کردند و بازتاب دادند. برای نمونه آسوشیتدپرس، این عبارت را تیتر کرد: «رهبر ایران وعده سیلی به آمریکا داد.»


حسین عبداللهی‌فر 
کارشناس سیاسی 
رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ بسیجیان با اشاره به اینکه، دشمن می‌خواهد ملت ایران را به این نتیجه برساند که بن‌بست ایجاد شده و راه‌حلی وجود ندارد، مگر زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل آمریکا، فرمودند: «من صریحاً اعلام می‌کنم کسانی که در داخل کشور، این فکر را که مطلوب و محبوب دشمن است، ترویج می‌کنند، اینها خیانت می‌کنند. این خیانت به کشور است. اینکه بر طبق میل دشمن، ترویج کنیم که راهی جز پناه بردن به دشمن نداریم.» اگرچه معظم‌له تأکید کردند: «این اتفاق نمی‌افتد. من به حول و قوه‌ الهی و به کمک شما، تا جان و توان در بدن دارم نخواهم گذاشت این اتفاق در کشور بیفتد.» اما شناخت خائنان بزرگ، آبشخور فکری، جریان سیاسی حامی و رسانه‌های آنها، برای کاهش هزینه‌های مقابله و مهار آنها اهمیت فراوانی دارد.  
یک‌ـ مرزوقان سیاسی/ اولین گروه خائنان بزرگ را باید کسانی دانست که از راه همسویی با دشمن و بزرگنمایی در قدرت آنها ارتزاق سیاسی می‌کنند. کسانی که به ظاهر فلسفه می‌گویند و در قالب روشنفکر مطالب خود را ترویج می‌دهند، اما در واقع مبلّغ فکری و سیاسی ناتوانی برای غرب هستند. عمل این عده اگرچه ممکن است در درازمدت به مفهوم کندن قبر خودشان باشد‌ـ چرا که با بزرگنمایی غرب در واقع خود را کوچک می‌شمرند‌ـ اما نان امروزشان را همین رفتار می‌بینند؛ زیرا بدون آن حرفی برای گفتن و طرح خود ندارند. البته باید حساب آن دسته که به واسطه مأموریت به شکل مستقیم از این راه روزی وافر می‌خورند به جهت آنکه نفوذی سیاسی هستند، جدا کرد و به دنبال شناسایی آنها بود.
دو‌ـ مرعوبان فکری/ در دسته دوم کسانی قرار دارند که با شناخت خود از غرب و آمریکا، باور به مقابله در برابر آنها را از دست داده یا نسبت به عواقب این راه بیمناکند. این افراد خود را به ظاهر دلسوز ایران و ملت می‌دانند، اما در تشخیص راه به دلیل ترسی که در دل دارند دچار اشتباه می‌شوند، یا با معادله هزینه و فایده، قائل به هزینه بالای ایستادگی و مقاومت در مقابل هزینه اندک عقب‌نشینی و تعامل هستند. درحالی‌که گذشته این رفتار، هم در کشور ایران و هم در همه نقاط دنیا نشان می‌دهد که اتفاقاً همه هزینه‌های تعامل با استکبار بیهوده بوده و آنها به دلیل همین خوی برتری‌طلبی خود را ناگزیر به تعامل و مذاکره با کشورهای دون خود نمی‌بینند؛ رفتاری که نمونه بارز آن را می‌توان در پاره کردن برجام به دست دولت آمریکا مشاهده کرد.
سه‌ـ بریده‌‌های داخلی/ این دسته افراد که بعضاً سابقه انقلابی نیز داشته و عنوان خط امامی و چپ‌گرایی را نیز یدک می‌کشند، با استحاله فکری تغییر رویه داده و به جای استکبارستیزی، آمریکاستایی را پیشه کرده‌اند. اگرچه نمی‌توان تأثیر دو گروه قبلی بر استحاله این گروه را نادیده گرفت، اما ترجیح منافع شخصی و گروهی بر منافع ملی بزرگ‌ترین دلیل آنها برای عبور از نظام و همسویی با بیگانگان است. مشکل اساسی این عده آن است که حقانیت راه نظام را باور دارند، اما موفقیت آن را به پیروزی تفکر انقلابی، بسیجی و ولایی می‌دانند که آنها در برابرش قرار داشته‌اند. 
زیان بزرگ گروه سوم این است که نه تنها تریبون و رسانه‌های بزرگی در داخل دارند؛ بلکه در سایه ارتباطات سیاسی که با برخی دولتمردان و گروه‌های سیاسی درون قدرت دارند، هم ایده‌های خود را تبلیغ و هم بعضاً اعمال می‌کنند. 

اذعان رسانه‌های جهان به نقش ویژه رهبر معظم انقلاب اسلامی در شکست نقشه‌های کاخ سفید


  امین پناهی/ رهبر معظم انقلاب روز پنج‌شنبه(۱۲ مهر) در تجمع یکصد هزار نفری بسیجیان حضور یافتند. در این مراسم که یادآور تجمع صد هزار نفری بسیجیان در دوره دفاع مقدس بود، معظم‌له سخنان مهمی را ایراد کردند که می‌توان آن را ترسیم دورنمای انقلاب اسلامی در مواجهه با دشمنان ملت ایران دانست. رهنمودهای مهمی که البته افزون بر رسانه‌های داخلی در بسیاری از رسانه‌های خارجی نیز بازتاب یافت. در این گزارش به برخی از این واکنش‌های رسانه‌های جهان اشاره می‌کنیم.

سیلی به آمریکا
بسیاری از رسانه‌های جهان این جمله رهبر معظم انقلاب را برای تیتر گزارش و خبر خود برگزیدند که فرمودند: «شکست تحریم، شکست آمریکا است و آمریکا از ملّت ایران با شکست تحریم، یک سیلی دیگر باید بخورد.»
«واشنگتن‌پست» تیتر زد: «رهبر ایران گفته است جمهوری اسلامی با شکست تحریم‌های آمریکا علیه ملت ایران به آمریکا سیلی خواهد زد.» 
«رویترز» نیز در گزارش خود نوشت: «ایران با شکست تحریم‌ها قصد دارد سیلی محکمی به آمریکا بزند.» 
در این گزارش آمده است: «[آیت‌الله] خامنه‌ای در سخنرانی خود در تهران همچنین گفت که ایران باید با تحریم تحریم‌ها به آمریکا حمله کند.»
رسانه صهیونیستی «جروزالم‌پُست» هم نتوانست از پوشش این مراسم صرف نظر کند و در این باره اعلام کرد: «رهبر ایران روز پنج‌شنبه گفت: ایران با شکست دادن تحریم‌ها، یک ضربه و شکست را به آمریکا تحمیل می‌کند.»
در این میان شبکه خبری «ای‌بی‌سی نیوز» آمریکا هم تیتر خود را درباره بیانات رهبر معظم انقلاب با «وعده رهبر درباره سیلی زدن به آمریکا با شکست دادن تحریم‌ها» انتخاب کرد.
خبرگزاری «حریت» ترکیه نیز در تیتر گزارش خود درباره این تجمع عظیم نوشت: «ایران با بازگرداندن تحریم‌ها، یک ضربه و شکست را به آمریکا تحمیل می‌کند.»
«راشاتودی» هم با اشاره به صحبت‌های رهبر فرزانه انقلاب درباره شکست تحریم‌های آمریکا علیه ملت ایران، نوشت: «ما تحریم‌ها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم‌ها، شکست آمریکاست.»
رسانه‌های دیگر بین‌المللی نیز مانند آنهایی که اشاره شد، به موضوع شکست آمریکا و سیلی خوردن او از ملت ایران به واسطه شکست تحریم‌ها اشاره کردند. می‌توان گفت، این بخش از صحبت‌های رهبر معظم انقلاب پر بازتاب‌ترین بخش صحبت‌های معظم‌له است که بیشتر رسانه‌ها به آن اشاره کردند.

تسلیم نمی‌شویم
خبرگزاری «فرانسه» نیز با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب نوشت: «آیت‌الله علی خامنه‌ای تأکید کرد که هرگز اجازه نخواهد داد جمهوری اسلامی تسلیم خواسته‌های دشمن شود.»
این خبرگزاری فرانسوی به نقل از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی افزود: «من صریحاً اعلام می‌کنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج می‌کنند، در حال انجام دادن بزرگ‌ترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.»
خبرگزاری فرانسه همچنین به وعده رهبر فرزانه و حکیم انقلاب مبنی بر شکست آمریکا اشاره کرد و به نقل از ایشان، نوشت: «اقتصاد ملی کشور می‌تواند تحریم را شکست دهد، تحریم‌ها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم به معنای شکست آمریکا است و آمریکا باید با این شکست، یک سیلی دیگر از ملت ایران بخورد.»
پایگاه خبری «رادیو بین‌المللی فرانسه»(آر.اف.ای) نیز نوشت: «[آیت‌الله] علی خامنه‌ای از جوانان و مسئولان کشور خواست که «به دشمن پیام قدرت بدهند، نه پیام ضعف.» او تحریم‌های اقتصادی آمریکا را شکننده‌تر از اقتصاد ملی جمهوری اسلامی خواند و به همین دلیل تأکید کرد که شکست تحریم‌ها، به منزلۀ شکست آمریکا و سیلی خوردن آمریکا از جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.»

سلاح خطرناک
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» در این باره نوشت: «آیت‌الله خامنه‌ای هشدار داد رسانه‌هایی که تحت کنترل دشمنان خارجی هستند، می‌توانند مانند سلاح‌های شیمیایی خطرناک باشند.» این خبرگزاری در ادامه گزارش خود نوشته است: «[آیت‌الله] خامنه‌ای گفت: وضعیت کشور، منطقه و جهان حساس است، به ویژه برای ما مردم ایران.»

غلبه بر تحریم‌ها
شبکه تلویزیونی «المیادین» که همه بیانات رهبر معظم انقلاب را به صورت زنده پخش می‌کرد، این بخش از سخنان ایشان را فوری در قالب زیرنویس پخش کرد: «آیت‌الله[‌العظمی] خامنه‌ای، رهبر ایران در سخنرانی خود در تجمع بزرگ بسیجیان در ورزشگاه آزادی گفتند سران استکبار جهانی و دولت ظالم آمریکا چالش‌هایی را بر ما تحمیل می‌کنند که باید با آنها مقابله کرد.»
خبرگزاری «ترند آذربایجان» نیز با بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب، نوشت: «رهبر معظم ایران گفته است جمهوری اسلامی بر تحریم‌های جدید آمریکا غلبه خواهد کرد.»
این خبرگزاری در ادامه گزارش به نقل از رهبر معظم انقلاب، افزود: «دشمنان در حملات فرهنگی خود علیه کشور به رسانه‌های مختلف متوسل شده‌اند و از مقامات و نسل جوان خواستند که هوشیار باشند.»
پایگاه خبری قطری «الخلیج الجدید» نیز با پوشش بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب ایران، نوشت رهبر ایران در جمع ده‌ها هزار نفری از نیروهای بسیج و فرماندهان سپاه پاسداران در تهران گفت: «بدون شک ما مشکلاتی در اقتصادمان که به طور گسترده وابسته به نفت است، داریم. اما باید با تلاش و کار سعی کنیم که بیکاری و فقر را از بین ببریم.»
الخلیج الجدید همچنین نوشت که رهبر انقلاب ایران شخصیت‌های سیاسی و طرف‌هایی را که به گفت‌وگو با آمریکا دعوت می‌کنند، خائن نامید و گفت: «آمریکا می‌خواهد مردم ایران را به زانو دربیاورد و تسلیم کند؛ اما این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد و هر کسی دشمنی آمریکا با ما را انکار کند، مرد میدان پیشرفت کشور نیست.»
خبرگزاری «صدای افغان» نیز این بخش از فرموده‌های رهبر معظم انقلاب را مورد توجه قرار داد: «آمریکا در بسیاری از مناطق جهان همچون افغانستان شکست خورده است. شکست‌های دیگری هم در انتظار آمریکا است»

بن‌بست نداریم 
این خبرگزاری در ادامه آورده است: «ولی امر مسلمین جهان به موضوع تحریم‌های آمریکا بر ایران اشاره کردند و افزودند؛ وضع تحریم‌ها به این معنا است که دشمن هیچ راه دیگری برای مقابله با نظام اسلامی به غیر از تحریم اقتصادی ندارد؛ اما همین تحریم‌های اقتصادی نیز شکننده‌تر از اقتصاد ملی ما است.»
«بی‌بی‌سی فارسی» نیز با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب گفته بن‌بست نداریم، نوشت: «آیت‌الله علی خامنه‌ای می‌گوید که ایران در بن‌بست نیست و در مقابل فشارهای خارجی مقاومت خواهد کرد.»
خبرگزاری «اسکانیوز» ایتالیا روز پنج‌شنبه با عنوان «آیت‌الله[العظمی] خامنه‌ای: خدا را شکر که آمریکا دشمن احمقی است»، نوشت: «آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم ایران در جمع بسیجیان، از اینکه ایران دشمن احمقی مانند آمریکا با رئیس‌جمهوری مانند دونالد ترامپ دارد، خدا را شکر کرد.»
همچنین آیت‌الله[العظمی] خامنه‌ای افزود: «شنیده‌ام که رئیس‌جمهور آمریکا به برخی از مسئولان اروپایی گفته است که رژیم ایران تا سه ماه دیگر سقوط خواهد کرد. این دشمن، ملت ایران را نمی‌شناسد و خدا را شکر که دشمنی احمق داریم. آمریکا می‌خواهد ملت ایران را به زانو درآورد، اما چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. آمریکا در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و افغانستان شکست خورده و در آینده نیز با شکست‌های دیگری مواجه خواهد شد.»

چالش رهبر ایران برای آمریکا
اما خبرگزاری «اسپوتنیک» روسیه در تحلیلی با تیتر «چالش رهبر انقلاب اسلامی برای آمریکا»، نوشت: «حدود چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می‌گذرد و طی این چهل سال روزی نبوده که آمریکایی‌ها ادعا نکنند نظام جمهوری اسلامی ایران به زودی فرو خواهد پاشید.»
در این تحلیل که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران را نمونه موفق و الگو برای کشورهای منطقه و به خصوص کشورهای اسلامی معرفی کرده است، به صحبت‌های رهبر معظم انقلاب نیز اشاره شده است: «همان‌گونه که آیت‌الله[العظمی] خامنه‌ای در صحبت‌های خود به تاریخ 12 مهر 97 فرمودند همین که انقلاب اسلامی توانست ایران را از دست انگلیس و آمریکا نجات دهد، موفقیتی بزرگ برای این انقلاب به حساب می‌آید.»
این پایگاه خبری در ادامه این گزارش با معرفی رهبر معظم انقلاب می‌نویسد: «دشمنان به خوبی می‌دانند که آیت‌الله‌[العظمی] خامنه‌ای یک روحانی معمولی نیست؛ بلکه یک سیاستمدار بسیار کارکشته است. ایشان طی این چهل سال نشان دادند که با چندین رئیس‌جمهوری ایالات متحده مبارزه کردند و پشت همه آنها را به خاک مالیدند.»
در سطرهای پایانی این تحلیل نیز آمده است: «می‌توان گفت امروزه رهبر جمهوری اسلامی به بزرگ‌ترین چالش برای ایالات متحده و متحدینش تبدیل شده، چون آنها می‌دانند با وجود او به هیچ وجه امکان اینکه یک قدم در مقابل ایران به پیش بیایند، وجود ندارد.»