دکتر حسن خدادی/ حضور و سخنرانی امام خامنهای(مدظلهالعالی) در همایش دهها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی در روز پنجشنبه(12 مهر 1397)، هم به دلیل ساختار همایشی و حضور گسترده بسیجیان و جوانان و هم به دلیل محتوای بیانات رهبر معظم انقلاب، در آینده به مثابه یکی از به یاد ماندنیترین همایشهای کشور از آن یاد خواهد شد.
ارائه مطالب متنوع، عمیق و راهبردی از ویژگیهای بیانات معظمله در مقاطع گوناگون و حساس کشور است. در همایش اخیر نیز ضمن بیان ضعفهای گوناگون و تلاش دشمن برای به بنبست کشاندن جمهوری اسلامی ایران، رهبر حکیم انقلاب ضمن امیدبخشی و بیان شیوههای مقابله با دشمن و پیشبرد نظام مقدس اسلامی راهکارهایی ارائه دادند. اکنون سؤالی که به ذهن متبادر میشود این است که از دیدگاه ایشان چه ضعفها و پیشنیازهایی در کشور وجود دارد و علت شکستناپذیری جمهوری اسلامی ایران و راهحل پیروزی در تقابل با نظام سلطه چیست؟ برای پاسخ به این پرسش دو وجهی نوشتار پیش رو در دو بخش تبیین میشود، یک بخش تبیین ضعفها و بخش دیگر تحلیل موفقیتها و امیدهای عبور از اوضاع فعلی.
ضعفهای داخلی؛ پیران دگراندیش بستنشین و اقتصاد وابسته
در پاسخ به پرسش پیشگفته، در مجموع میتوان دو موضوع کلی را به مثابه ضعفهای موجود در کشور بیان کرد؛ یکی نگرش محافظهکارانه پیران دگراندیش متأثر شده از تغییر و تحولات ملی و جهانی و دیگری برخی ضعفهای ساختاری در اقتصاد کشور است؛ یعنی از یک سو نوع نگاه به دشمن متخاصم از سوی برخی مسئولان خسته از راه انقلاب که متعلق به نسل اول انقلاب هستند و از سوی دیگر مشکلات گوناگون اقتصادی، موضوعاتی هستند که باید مورد توجه بسیجیان قرار گرفته و نسبت به رفع آنها اقدام شود.
درباره نقطه ضعف اول، دشمن متخاصم در طول چهل سال گذشته به شکلهای گوناگون سعی کرده است ضمن شکاف نسلی بین نسل اول و نسل سوم انقلاب اسلامی، در حوزه نگرش به مبانی انقلاب اسلامی، بر تغییر رفتار و کنش مسئولان نسل اول انقلاب اسلامی تغییر ایجاد کند. ریزشهای مربوط به همین نسل در طول سالهای گذشته و به خصوص در فتنههای دهههای بعد از انقلاب اسلامی از همین حیث قابل فهم و درک است. بر مبنای رفتار، کنش و گفتار همین افراد محافظهکار، ضعیفالنفس و دگراندیش است که از سال گذشته تمام رسانههای ضد انقلاب معتقدند جمهوری اسلامی ایران رنگ چهل سالگی را به خود نخواهد دید. آنها با تعریف کلاسیک از سن نسلی به این نتیجه رسیدهاند که از یک سو نسل دوم و سوم انقلاب اسلامی به هیچ وجه با نسل اول انقلاب همسویی ندارد و از سوی دیگر دگراندیشی و ریزشهای موجود در نسل اول انقلاب یا همان پیران جامانده از تحولات گسترده نظامی و امنیتی دهه 1360، ساختار فکری و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را متحول و دفاعناپذیر کرده است.
دشمنان بیرونی و همسویان داخلی آنها در تریبونها و رسانههای خود برای تأیید و تأکید بر این مدعای اثبات نشده، قرائن و نشانگانی را نیز در رسانههای وابسته به خود ارائه میدهند. برای نمونه اندک انحرافات موجود و عملکردهای متفاوت در بین جوانان را که چه بسا به اقتضای سن و زمانه زیست بوم جهانی آنها طبیعی نیز به نظر برسد، «عبور» آنها از انقلاب اسلامی و ریزشهای انقلابیون گذشته در فتنههای مختلف را «بنبست» جمهوری اسلامی ایران قلمداد میکنند. واقعیت این است که همانند هر کشور دیگری همه جوانان نسل دوم و سوم انقلاب اسلامی را نمیتوان به صورت صد درصدی همراه و یاریگر جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد؛ بلکه به دلایل گوناگون داخلی و خارجی در بین این اقشار نیز ریزشهایی وجود دارد که رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند: «بعضیها میگویند فلانی از برخی جوانهای منحرف اطلاعی ندارد، نه، بنده از آنها هم مطلع هستم، آنها ریزشهای ما هستند؛ اما رویشهای ما بر ریزشهای ما رجحان و غلبه دارد.»
پیران بستنشین نیز افرادی هستند که نسبت به اوایل انقلاب اسلامی دچار دگراندیشی و بستنشینی شدند و جمهوری اسلامی ایران را به بنبست رسیده تعریف کردند. آنها همان کسانی هستند که در اوایل انقلاب معتقد به صدور انقلاب به شیوه فیزیکی بودند که امام خمینی(ره) در مقابل آنها ایستاد، ولی در فاصله دو دهه دیدگاه آنها تغییر یافته و اکنون معتقدند که باید در آغوش رژیم صهیونیستی و آمریکا قرا گرفت. آنها کسانی بودند که در مقابل سیاست درهای باز اقتصادی رهبر معظم انقلاب، اقتصاد دولتی و وابسته به نفت را پایهریزی کردند، اما در فاصله دو دهه گذشته با عبور از اقتصاد دولتی بر لیبرالیسم اقتصادی افسارگسیخته تأکید کردند و سیاستهای ابلاغی معظمله برای خصوصیسازی را با شخصیسازی و ولنگاری در عرصه اقتصادی به فساد و تباهی کشاندند.
همچنین موضوع دیگری که معظمله از آن به یک ضعف یاد کردند، مسائل و ضعفهای گوناگون اقتصادی است. ایشان در سالهای گذشته، چه در دیدارهای علنی و غیرعلنی با مسئولان و چه در دیدارهای عمومی با مردم و انتخاب شعارهای سال همواره نسبت به این مشکلات، دیدگاهها و راهکارهای خود را بیان کردهاند و معتقد به وجود برخی ضعفها، کاستیها و کمکاریها در این عرصه هستند. معظمله در همین رزمایش اقتدار عاشورایی بسیجیان سپاه محمد رسولالله(2) نیز فرمودند: «البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون؛ «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفهجویی» و «اسراف» در جامعه داریم.» واقعیت این است که با وجود چنین مشکلاتی که ایشان نیز آنها را پذیرفتهاند، دشمن سعی دارد ضمن برجسته کردن مشکلات اقتصادی، نه تنها تصویری بحرانی از جمهوری اسلامی ایران ارائه دهد؛ بلکه با تعمیم دادن مشکلات اقتصادی به حوزههای دیگر سیاسی، امنیتی و دفاعی، پیشرفتها و دستاوردهای عظیم این حوزهها را نیز مورد خدشه قرار دهد و ذهن و افکار جامعه و حتی مسئولان را نسبت به کارآمدی جمهوری اسلامی ایران زیر سؤال ببرد.
نقاط قوت کشور؛ جوانان بنبستشکن و ظرفیتهای داخلی
اما با وجود این مشکلات و ضعفهای موجود در بین انقلابیون گذشته و ساختار اقتصادی کشور، مهمترین ضعفی که رهبر فرزانه انقلاب از آن یاد میکنند، «بنبست» است. ایشان از نبود «بنبست» در کشور خرسند به نظر میرسند و به همین دلیل است که میفرمایند: «عیب واقعی بنبست است که البته در کشور بنبست وجود ندارد.» بخش دوم سؤال در مقدمه این مقاله به موضوع بنبستشکنی و راهحلهای مربوط به آن اختصاص دارد. معظمله در برابر ضعف اول، یعنی وجود پیران محافظهکار و بستنشین، وجود جوانان مؤمنِ انقلابی و بنبستشکن را راهحل عبور از مشکلات فعلی دانستند و در مقابل ضعفهای اقتصادی موجود و وابستگی اقتصادی به نفت، شکوفاسازی ظرفیتهای موجود در داخل کشور را راهکار برونرفت از وضعیت موجود بیان کردند و راهحلهای امیدوارکنندهای ارائه دادند که در ادامه برخی از آنها را تبیین خواهیم کرد.
امید اول بنبستشکنی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب، جوان مؤمن انقلابی است که ایشان درباره آنها فرمودند: «تصویر واقعی کشور همین جوانان مؤمنی هستند که در صحنههای مختلف، تواناییهای دفاعی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خود را بروز دادهاند.» ایشان بخش مهمی از سخنانشان را به تبیین نقش جوانان در تحولات چهل سال اخیر اختصاص دادند و تأکید کردند: «جوانان عزیز بدانید که شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید. پیران مجرب هم اگر خسته و بیحال و از کار افتاده نباشند، میتوانند شما را راهنمایی کنند؛ اما موتور پیشبرنده این قطار شما جوانان هستید.»
بیانات ایشان درباره جوانان، هم به لحاظ تاریخی اثباتشده است و هم در شرایط فعلی کشور نیز برای رسانههای واقعبین و افراد بصیر عیان و آشکار است. به لحاظ تاریخی؛ جوانان در جهاد با طاغوت پیش از پیروزی انقلاب، مقطع پیروزی، جهاد با تجزیهطلبان در سالهای اول انقلاب، ارائه خدمات فراوان به ملت در جهاد سازندگی، جهاد با تروریسم منافق و خائن در اوایل دهه ۶۰، هشت سال جنگ تحمیلی و... خود را اثبات کردهاند. وجود 20 فرمانده جنگ زیر 26 سال بزرگترین نشانه افتخار به جوانان در جمهوری اسلامی ایران است. آنها در سالهای اخیر نیز همواره در قالب ترمیم خرابیهای بعد از جنگ، جهاد فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن در دهه ۷۰ و جهاد علمی و جهشوار در آغاز دهه ۸۰ و حضور در جبهههای مقابله با تکفیریهای تروریست وابسته به مثلث «غربیـ عبریـ عربی» در دهه 90، توانمندیها و شایستگیهای خود را ثابت کرده و بارها تشویق و تمجید رهبر عزیز را برانگیختهاند.
به نظر میرسد، اشاره رهبر فرزانه انقلاب به بنبستشکنی جوانان موضوعی فراتر از توصیف صرف توانمندیهای اثبات شده ایشان باشد. فرمودههای معظمله در کنار انتصابهای اخیر در حوزههای انتصابی همانند نیروهای مسلح و سازمانهای فرهنگی مانند تعیین ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و حتی ائمه جمعه کشور نشاندهنده راهبردی بلندمدت در نگرش ایشان است و آن، واگذاری مدیریتهای اجرایی کشور به جوانان و جوانگرایی در عرصههای گوناگون است.
اما با وجود شعارهای انحرافی در انتخابات به خصوص در عرصه ریاستجمهوری و تلاش برخی افراد برای بهرهبرداری از ظرفیتهای جوانان برای کسب رأی از طریق شعارهای سیاسی و اجتماعی، به نظر میرسد در مهمترین بخش اجرایی کشور، یعنی قوه مجریه جوانان هیچگاه به جایگاه اصلی خود دست نیافتهاند و کابینههای پیر و کمتحرک که هر دوره نسبت به دورههای پیشتر مسنتر میشود، نشاندهنده بیتوجهی جدی به موضوع حضور جوانان در عرصه اجرایی کشور است. هر چند در حوزههای گوناگون سیاسی و اقتصادی در سالهای اخیر عدهای فضا را برای حضور همهجانبه آنها مهیا ندانسته و کابینههای اجرایی و مدیریت اجرایی در کشور همواره به نسلهای گذشته تعلق داشته است، ولی همین جوانان، هم در حوزه نظامی در جهاد با تروریسم تکفیری پیشتاز بودهاند و هم با احساس انگیزه و تکلیف در جهادی فکری و عملی و با هدف گشودن گرههای اقتصادی، پیشنهادهای پخته و کارگشا میدهند.
گامهایی برای غلبه
بر مشکلات
بیانات و انتصابهای اخیر رهبر معظم انقلاب در این عرصه نشاندهنده امیدِ معظمله به بنبستشکنی از سوی جوانان است و امید است دستگاههای اجرایی کشور در این زمینه به بیانات رهبر فرزانه انقلاب لبیک گفته و خود را موظف به همکاری و مساعدت با آنها کنند. نهادهای اجرایی کشور برخلاف آنچه در اواخر دهه 1370، یعنی حذف جهاد سازندگی اتفاق افتاد، باید ضمن همکاری با فعالیتهای بسیج و اردوهای جهادی نسبت به اتکا و واگذاری مدیریتهای اجرایی به جوانان متعهد و متخصص در بسیج اقدام کرده و از گرایشهای محافظهکارانه و بستنشین عبور کنند.
جوانان بنبستشکن برای غلبه بر ضعفها و شکست اهداف دشمنان انقلاب اسلامی ضمن تکیه بر نیروی جوانی، تحرک و خلاقیت و همچنین توجه جدی به ظرفیتهای اقتصادی، جغرافیایی، امنیتی و... در کشور، برای پیمودن مسیر پیشرفت و برداشتن موانع این مسیر باید با بهره از تجارب افراد نسل اول انقلاب اسلامی(کسانی که تحت تأثیر فضای بینالمللی و داخلی در دهههای پس از انقلاب اسلامی دگراندیش نشدند و در حوزه عملکردی نیز تنبل و سست نیستند) گامهای جدی بردارند.
۱ـ درک و احساس وجود و حضور دشمن؛ اولین قدم در این مسیر دشمنشناسی عمیق و واقعی است. «درک و احساس وجود و حضور دشمن» باید در جامعه نهادینه شده و گروههای گوناگون اجتماعی و سیاسی در کشور در وهله اول نسبت به وجود آن آگاه شوند تا زمینههای بعدی برای هماوردی و مقابله با آن فراهم شود.
۲ـ تقویت اعتمادبهنفس و عزم بر ایستادگی؛ گام بعدی و مهم دیگری که جوانان برای غلبه بر مشکلات باید بردارند و مسیر پیشرفت و تعالی در کشور را هموار کنند، «تقویت اعتمادبهنفس و عزم بر ایستادگی» است. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب انسانهای بیروحیه، ترسو، مأیوس، تنبل، فرصتطلب و خودکمبین، در این میدان اگر خود مانعی برای دیگران نشوند، نمیتوانند هیچ هنری از خود نشان دهند. این ویژگیهای منفی دقیقاً تعریف جامعی از پیران بستنشین است که جوانان انقلابی با هدایت و راهنمایی رهبران معنوی و سیاسی خود باید بر آنها غلبه کرده و جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت مدیریت کنند.
۳ـ فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحیح از عرصه نبرد؛ از دیگر شروط و گامهای ضروری در این عرصه است که باید برای جامعه تبیین شود. اینکه تهدیدات دشمن و میدان نبردی که تعریف کرده است در چه حوزههایی وجود دارد، نقاط قوت آن عرصهها تقویت و نقاط ضعف مرتفع شود، از وظایف اصلی جوانان برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران است.
۴ـ فهم درست از واقعیتهای ایران و جهان؛ برای تحقق مدیریت بنبستشکنانه جوانان و غلبه بر بستنشینی برخی از پیران، «فهم صحیح از واقعیتهای ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویرسازیهای غلط» از شرایط لازم و ضروری برای پیشرفت و تعالی نظام است. به همین منظور جوانان باید در عرصه تبلیغات و رسانههای داخلی و بینالمللی حضوری فعال و همهجانبه داشته باشند و بر تبلیغات مسموم نظام سلطه غلبه کنند. تعریف رسانه به مثابه سلاح شیمیایی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب برای جوانان و مدیران رسانهای در کشور درسی آموزنده و عبرتآمیز است تا از همین طریق بتوانند بر برنامهها و اهداف تبلیغی دشمن غلبه یابند.
نکته پایانی
به طور کلی به نظر میرسد که «عظمت ایران، اقتدار جمهوری اسلامی و شکستناپذیری ملت ایران» در کلام رهبر حکیم انقلاب سه واقعیت انکارناپذیر هستند که برای تحقق آنها بیشترین امید به جوانانی است که در عرصههای گوناگون در طول چهل سال گذشته خود را ثابت کردهاند. پیران دگراندیشی که بر کرسیهای مسئولیت در کشور تکیه کرده و بست نشستهاند که امور بدون کار و تلاش شبانهروزی بسامان شود، نه تنها رویکرد انحرافی آنها به نظام آسیب میزند؛ بلکه یادآوری برخی خاطرات و ملاحظه برخی عملکردهای ناصحیح آنها در جامعه چنین القا میکند که ساختار جمهوری اسلامی ایران دچار کجروی شده است.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در حوزههای مختلف در حال پوستاندازی است و برمبنای اندیشههای رهبر عالیقدر نظام اسلامی و عطف به انتصابهای اخیر ایشان در برخی عرصههای اجرایی و فرهنگی کشور، جوانان متعهد و متخصص جایگزین افرادی میشوند که باید به تدریج عرصههای مدیریتی کشور را ترک کنند. این جوانان ضمن تکیه بر ظرفیتهای داخلی و برخورداری از روحیه علمی، جهادی، پرتحرک و پویا باید از راهنماییهای افراد مجرب و ثابتقدم انقلابی همانند رهبر فرزانه انقلاب بهرهمند شده و بسان چراغ راهنمای هدایت به فرمودههای گوهربار ایشان گوش فرا دهند.