یکی از بحثهای مهم و اساسی قرآن کریم، دشمنشناسی است که امروز به آن بحث استکبارشناسی میگویند. در قرآن آیات متعددی وجود دارد که باطن کثیف و خبیث و خطرناک دشمنان اسلام را روشن میکند.
«یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»؛ ای کسانی که به خداوند ایمان آوردهاید. «لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَه مِنْ دُونِكُمْ» نقطه مقابل «بَطْن»، «ظَهْر» است، باطن و ظاهر؛ لباس زیر را در عربی بِطانَه میگویند؛ لباسی که زیر لباس میپوشند، چون با بدن انسان تماس دارد بِطانَةَ میگویند؛ یعنی با بدن انسان تماس مستقیم دارد. میفرماید ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیگانگان را محرم اسرار خودتان قرار ندهید. «قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»؛ مسلمانان ما حقایق را برای شما گفتیم اگر عقلتان را به کار بیندازید.
این فرمایش خداوند هم دلایلی دارد:
دلیل اول: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیگانگان را محرم اسرار خودتان قرار ندهید. در مسائلتان با آنها مشورت نکنید؛ ظرفیتهای درونی خودتان را به دشمن نگویید که متوجه نشود شما چه دارید. خُب حالا به چه دلیل؟ خداوند نهی میکند؛ علتش این است «لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا»، اینها کوتاه نمیآیند از اینکه شما را پریشان حال کنند؛ در مسائل شما دخالت کنند؛ «خَبَالًا» در ادبیات عرب به کسی میگویند که مغزش کار نمیکند. مُخَبَّل یعنی دیوانه، اینها کوتاه نمیآیند تا زمانی که آرامش را از شما بگیرند. بنابراین علت اینکه خداوند جامعه توحیدی را نهی میکند از اینکه با دشمنان دَمساز نشوند «لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا» آنها به هر وسیلهای میخواهند اوضاع شما را به هم بریزند.
دلیل دوم: «وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ»؛ «وَدُّوا»جمع وَدَّ است به معنای دوست؛ مودت؛ که در فارسی هم به کار میرود. «عَنِتُّمْ» به معنای رنج و مشقت است. دشمنان دوست دارند که شما همیشه در بدبختی و رنج و گرفتاری باشید و مشکل داشته باشید که برای حل مشکلاتتان به آنها پناه ببرید.
دلیل سوّم: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ» نمیبینید که چگونه با شما صحبت میکنند؟ آثار کینه و بغض آنان در زبانشان هست. حرفهایی که میزنند؛ شما را شهروند درجه دو و سه میدانند؛ شما را در حد برده خودشان میدانند. آثار خشم و بغض از زبان آنها جاری است. آنها به شما توهین میکنند. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ»؛ زبانها و دهانهایشان که باز میشود شعله آتش از دهانشان علیه شما بیرون میآید.
دلیل چهارم: «وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ»؛ اینها چیزهایی است که به زبان میآورند؛ اما در دلشان چه خبر است؛ چه توطئههایی برای شما دارند؟
ای مسلمانان، شما با آنها رفیق میشوید و دست میدهید و نشست و برخاست میکنید، به آنها علاقهمند میشوید؛ اما آنها کینه شما را در دل دارند و به شما نمیگویند. «هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ» شما آنها را تحویل میگیرد و اظهار ارادت میکنید. «وَلَا يُحِبُّونَكُمْ» اما آنها شما را ابزار قرار دادهاند. رهبر معظم انقلاب فرمودند: با شما دست میدهند، ولی این دست فولادی است و رویش پارچه مخمل کشیدهاند؛ نمیدانید زیرش چه خبر است. لبخند میزنند، اما این لبخندها مقدمه این است که بر شما مسلط و پیروز شوند. میگویند ما به تعهداتمان عمل میکنیم، به وعدهای که دادهایم عمل میکنیم، اما در پشت صحنه خبر دیگری است. «وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ» اما زمانی که به درون خود میروند انگشتانشان را گاز میگیرند از شدّت عصبانیت و کینهای که نسبت به شما دارند.
خُب حالا ما باید چکار کنیم؟ خداوند میفرماید: «قُلْ» این امر به پیامبر(صلواتاللهعلیه) است. «قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ»؛ با این عصبانیتی که دارید میمیرید. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله شهید بهشتی را که فرمودند: باید به آمریکا بگوییم عصبانی هستی و از این عصبانیتت بمیر. این فرمان خدا است: «قُل موتوا بِغَيظِكُم».
«إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» میبینید خداوند کلمه ذات را گفته است. نکته اینجاست، نفرمود: «إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ بالصُّدُورِ» صدور جمع صدر به معنای سینه است. خداوند آگاه است که چه چیزی در سینه چه کسی است. خداوند فرمود: «عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» ذات یعنی مرکز و آنچه در درون دارد. چون در سینه ظاهراً چیزهایی به شما میگویند، اما این واقعیت ندارد و در دل چیز دیگری است.
یکی از مسائل اخلاقی حفظ اسرار است که انسان اسرارش را به هر کسی نگوید؛ اسرار خودش را به دیگران نگوید؛ اسرار دیگران را هم به کسی نگوید. که متأسفانه در جامعه ما این مسئله خیلی ضعیف است. یک کسی میآید به آقایی میگوید: فلانی یک چیزی به شما محرمانه میگویم و به کسی نگویید؛ نفر اول میگوید و نفر دوم به سوم میگوید و الی آخر. ظرف چند ساعت همه مطلع میشوند و میگویند که همه این را میگویند. این یک نقص مهم اخلاق اجتماعی است که اسلام نهی میکند.
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «استر ذهبک و ذهابک و مذهبک» سه چيز را مخفي بدار و هر جايي نگو: رفت و آمدت را، داراييات را و ديدگاههايت را، کجا میخواهید بروید را کسی نباید بفهمد. ذهبک یعنی ثروت، اگر ثروت و سرمایهتان را به کسی بگویید فردا میبینید رفته و سرمایه شما را خالی کرده است. مذهبک؛ یعنی اعتقادات و فکر. ایشان فرمودند: «سِرُّكَ مِن دَمِكَ فلا يَجرِيَنَّ مِن غَيرِ أوداجِكَ»؛ راز تو جزئى از خون توست، پس نبايد كه در رگهاى غير تو جريان يابد.
در روایت دیگری فرمودهاند: «وَ كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللهِ»؛ در بعضی روایات ائمه از شیعیان گله کردهاند که شما میآیید نزد ما سؤال میکنید و ما جواب میدهیم؛ دیگر جواب ما را به دشمن ندهید. هم برای خودت دردسر درست میشود و هم برای ما. حفظ طبقهبندی سخنان ما عبادت است و پردهپوشى اسرار ما جهاد در راه خداست.
در بیان دیگری از امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) فرمودند: «صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ»؛ نباید هر چیزی را به هر کسی گفت. ایشان میفرماید، خیر دنیا و آخرت در مسئله کتمان اسرار است. دیدید بعضی از بزرگان ما هیچ چیزی نمیگویند؛ اگر کسی سؤالی کند یک کلمه جواب میدهند و خیلی مختصر. لذا میگویند اگر میخواهید عقل کسی را بسنجید، ببینید زبانش چقدر کار میکند. اگر خیلی پر حرفی میکند معلوم میشود عقلش سبک است. جمیع خیرها در دنیا و آخرت كتمان سرّ و دوستى با نيكان و تمام شرور در فاش كردن اسرار و دوستى با اشرار است.