امام خميني: چه سعادتمند و پيروزند آنان که در نشيب و فرازها و پستی و بلندي‌هاي حيات خويش به دام‌هاي شيطاني و وسوسه‏‌هاي نفساني نيفتاده و آخرين حجاب بين محبوب و خود را با محاسن غرق به خون خرق نموده و به قرارگاه مجاهدين في‌سبيل‌الله راه يافتند.  آنان  عمري را به زهد و تقوا گذرانده و آخرين درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست يکي از منافقين و منحرفين شقي، فائز و به والاترين شهيد محراب که به دست خيانتکار اشقي‌الاشقيا به ملأ اعلی شتافت، ملحق شدند.

ميوه باغ ايراني در بازار همسايگان



 علي قاسمي/ در شماره پيش به بخشي از موفقيت‌هاي حاصله در عرصه کشاورزي اشاره کرديم و به طور ويژه از رشد ميزان کشت گندم و رسيدن به خودکفايي سخن گفتيم. در عرصه صادرات برخي از محصولات کشاورزي و باغداري، آمار قابل ملاحظه‌اي وجود دارد که از موفقيت‌هاي ارزشمندي در اين زمينه حکايت مي‌کند. 
بر اساس گزارش فائو، ايران در توليد 22 محصول مهم کشاورزي در ميان هفت کشور نخست جهان قرار گرفته است. آخرين آمارهاي ارائه شده از سوي سازمان جهاني خواربار و کشاورزي سازمان ملل نشان مي‌دهد ايران يکي از بزرگ‌ترين توليدکنندگان مهم محصولات کشاورزي در جهان است، به طوري که در صدر توليدکنندگان پسته در جهان معرفي شده و رتبه نخست توليد اين محصول را به خود اختصاص داده است، اما در زمينه توليد 21 محصول ديگر جزء هفت کشور نخست جهان است. 
مطابق با آمار جهاني اعلام شده، توليد محصولات کشاورزي در ايران از توليد ساليانه 25 ميليون تن در اوايل انقلاب اسلامي به 120 ميليون تن در سال 1396 رسيده است. بر اساس آمار گمرك، طي نه ماهه 1396 در مجموع نزديك به 4/4 ميليون تن كالاي كشاورزي و غذايي به ارزش 5/4 ميليارد دلار به خارج از كشور صادر شده كه سهم آن در كل صادرات كالايي بدون نفت خام، از نظر مقداري حدود 5 درصد و از نظر ارزشي حدود 3/14 درصد بوده است. 
در چهار ماهه نخست سال 1397، ميزان صادرات محصولات کشاورزي و صنايع غذايي 2 ميليون و 401 هزار تن و به ارزش 2 ميليارد و 89 ميليون دلار بوده که از نظر وزن 4/6 درصد و از نظر ارزش 5/13 درصد کل صادرات کالاهاي غير نفتي کشور را به خود اختصاص داده است. ميزان ارزش صادرات چهار ماهه نخست سال 97 نسبت به مدت مشابه سال پیش حدود 2/25 درصد افزايش داشته و در مقايسه با تمامی سال‌هاي پیش از آن بالاترين رقم بوده است.
اقلام عمده صادرات محصولات کشاورزي شامل انواع ميوه‌هاي درختي به ارزش 422 ميليون دلار و سهم ارزشي 2/20 درصد، انواع سبزيجات و محصولات جاليزي به ارزش 345 ميليون دلار و سهم ارزشي 5/16 درصد، شير و فرآورده‌هاي آن به ارزش 226 ميليون دلار و سهم ارزشي 8/10 درصد و زعفران 5/98 ميليون دلار و سهم ارزشي 7/4 درصد از کل ارزش صادرات محصولات کشاورزي و صنايع غذايي بوده است. بيشترين ميزان صادرات (از نظر ارزش) به کشورهاي عراق، افغانستان، امارات متحده عربي، پاکستان، فدراسيون روسيه، ترکيه، هند، آلمان، عمان و قطر صورت گرفته که به ترتيب 4/39، 1/14، 4/6، 5/5، 7/3، 7/2، 3/2، 2/2 و 8/1 درصد است که در مجموع 81 درصد کل ارزش صادرات بخش کشاورزي کشورمان را به خود اختصاص داده‌اند.
متوسط قيمت هر تن کالاهاي صادراتي بخش کشاورزي 870 دلار بوده که در مقايسه با متوسط قيمت هر تن کالاهاي صادراتي غير نفتي کشور (413 دلار) 111 درصد بيشتر است. متوسط ارزش گمرکي هر دلار محصولات کشاورزي و صنايع غذايي صادراتي در چهار ماهه نخست سال 97، برابر با 41 هزار و 637 ريال لحاظ شده است.
هندوانه که جزو محصولات صادراتي به شمار مي‌رود و 369 هزار و 300 تن از اين محصول به ارزش 83 ميليون و 800 هزار دلار به بيش از 30 کشور صادر شده، امسال از نظر وزني 76/83 درصد و از نظر ارزشي 63/74 درصد افزايش صادرات را تجربه کرده است که عراق در اين ميان با خريد بيش از يک‌سوم اين محصول عمده‌ترين مشتري هندوانه ايراني به شمار مي‌رود.
گوجه فرنگي هم يکي ديگر از محصولات کشاورزي است که به دومين محصول صادراتي کشاورزي از نظر وزني تبديل شده است. در بهار امسال 97 هزار تن گوجه فرنگي به ارزش 33 ميليون و 100 هزار دلار به کشورهاي مختلف صادر شده است که اين ميزان صادرات از نظر وزني 07/15 درصد و از نظر ارزشي 55/19 درصد رشد را نسبت به سه ماهه نخست سال گذشته نشان مي‌دهد.
سيب يکي از عمده‌ترين محصولات صادراتي کشاورزي در بين ميوه‌ها است که صادرات آن در بهار امسال از نظر وزني رشد چنداني نداشته است، اما سومين محصول صادراتي کشاورزي به شمار مي‌رود، به گونه‌اي که براساس آمار گمرک جمهوري اسلامي ايران در سه ماهه نخست امسال 79 هزار و 300 تن سيب تازه به ارزش 34 ميليون و 100 هزار دلار به کشورهاي مختلف صادر شده است.
بهار امسال 60 هزار و 900 تن پياز به ارزش 22 ميليون و 400 هزار دلار به کشورهاي مختلف صادر شد که از نظر وزني 90/57 درصد و از نظر ارزشي 59/72 درصد افزايش صادرات را تجربه کرده است. البته از ابتداي امسال تاکنون نوسان قيمت سيب زميني و پياز در بازار داخلي مانند سال گذشته ادامه داشته است.
صادرات سيب زميني نيز به 38 هزار و 400 تن به ارزش 15 ميليون و 300 هزار دلار رسيده که از نظر وزني 34/42 درصد نسبت به سه ماهه نخست سال گذشته افزايش داشته است. 
 انواع کلم قرمز و سفيد جزو محصولات کشاورزي است که سالیانه صادرات آن ارزآوري بالایی براي بخش کشاورزي دارد، به گونه‌اي که در بهار امسال براساس آمار رسمي منتشر شده گمرک جمهوري اسلامي ايران 37 هزار و 900 تن کلم سفيد و قرمز به ارزش 12 ميليون و 200 هزار دلار به کشورهاي مختلف صادر شده است که از نظر وزني 31/19 درصد افزايش و از نظر ارزشي 86/26 درصد کاهش را نسبت به سه ماهه نخست سال گذشته نشان مي‌دهد.
با وجود اينکه هنوز فصل برداشت انواع خرما از نخلستان‌هاي کشور آغاز نشده، اما بهار امسال 35 هزار و 400 تن انواع خرما که توليد سال گذشته بوده است، به کشورهاي مختلف به ارزش 55 ميليون و 400 هزار دلار صادر شده است. 
در بهار امسال خيار هم جزو عمده‌ترين محصولات صادراتي کشاورزي بود؛ چرا که براساس آمار گمرک جمهوري اسلامي ايران، 34 هزار و 300 تن انواع خيار و خيار ترشي تازه به ارزش 16 ميليون و 600 هزار دلار به کشورهاي مختلف صادر شد که از نظر وزني 77/92 درصد افزايش را نشان مي‌دهد. البته به نظر مي‌رسد کاهش حدود 900 توماني قيمت اين محصول در بازارهاي صادراتي سبب شده ارز‌آوري صادرات آن در بهار امسال تنها 33/30 درصد نسبت به بهار پارسال بيشتر شود.
خربزه هم يکي ديگر از محصولات کشاورزي است که براي توليد آن به مصرف آب بالايي نياز است، اما يکي از صيفي‌جات صادراتي به شمار مي‌رود که ارزآوري بالایی براي کشور دارد؛ چرا که براساس آمار گمرک جمهوري اسلامي ايران طي سه ماهه نخست امسال 30 هزار و 300 تن خربزه و انواع ديگر صيفي‌جات به ارزش 13 ميليون و 800 هزار دلار به 16 کشور مختلف صادر شده است که از نظر وزني 24/104 درصد و از نظر ارزشي 63/91 درصد افزايش داشته است.
در بهار امسال پسته ارزآورترين محصول کشاورزي صادراتي دانسته شد؛ چرا که براساس آمار گمرک جمهوري اسلامي ايران، حدود 24 هزار تن انواع پسته خندان، ناخندان(در بسته) و مغز پسته به کشورهاي مختلف صادر شده که معادل 262 ميليون دلار براي بخش کشاورزي ارزآوري داشته است. طي سه ماهه نخست امسال 20 هزار و 100 تن پسته خندان به ارزش 168 ميليون و 500 هزار دلار به کشورهاي مختلف صادر شده که از نظر وزني 20/91 درصد و از نظر ارزشي 51/94 درصد رشد را نشان مي‌دهد. همچنين 4100 تن مغز پسته تازه و 3700 تن انواع پسته ناخندان نيز به کشورهاي مختلف صادر شده است که رشد جهشي نسبت به سه ماهه نخست سال گذشته داشته است.
البته، ديگر ميوه‌ها مانند آلبالو، زردآلو، آلو، هلو، توت‌فرنگي، زرشک، گيلاس و... نيز به کشورهاي مختلف صادر شده است که در رتبه‌هاي بعدي صادرات محصولات کشاورزي قرار دارند.



 مهدي دنگچي/ زنده‌ياد امير سرلشکر «قاسم‌علي ظهيرنژاد» يکي از فرماندهان عالي‌رتبه ارتش بود که در سال ۱۳۰۳ در اردبيل متولد شد. وي سال ۱۳۳۰ براي تحصيل وارد دانشکده افسري شد؛ اما بعدها به دليل فعاليت‌هاي ضد طاغوتي در دوران ستمشاهي از ارتش اخراج شد و در سال ۱۳۵۷ پس از پيروزي انقلاب اسلامي با دعوت حضرت امام خميني(ره) دوباره به ارتش بازگشت.
ظهيرنژاد همزمان با آغاز ناآرامي‌هاي کردستان در سال ۱۳۵۸، فرماندهي لشکر ۶۴ اروميه را برعهده گرفت و يک سال بعد در سال ۱۳۵۹ با درجه سرتيپي به فرماندهي ژاندارمري و نيروي زميني ارتش مفتخر و در ۹ مهر ماه ۱۳۶۰ نيز به سمت رياست ستاد مشترک ارتش منصوب شد.
ماجراي انتصاب ظهيرنژاد به فرماندهي لشکر ۶۴ اروميه از اين قرار است که وقتی شهيد قرني به رياست ستاد مشترک ارتش جمهوري اسلامي ایران منصوب شد، با مرحوم ظهيرنژاد تماس گرفت و او را به دفترش احضار کرد. مرحوم ظهيرنژاد در اين زمان‌ـ مقارن روزهاي اول پيروزي انقلاب‌ـ به دليل اعتقادات و مبارزات چندين ساله‌اش در همان پيش از انقلاب، مجبور به بازنشستگي در ارتش شده و در يک شرکت خصوصي کار مي‌کرد.
زماني که مرحوم ظهيرنژاد به دفتر شهيد قرني رفت، شهيد قرني به او گفت: «آقاي ظهيرنژاد، اوضاع کردستان و غرب کشور اصلاً امن و خوب نيست و ممکن است اين اوضاع به استان آذربايجان غربي هم برسد. با توجه به اينکه شما در اروميه خدمت کرده‌ايد، مي‌خواهم شما را به فرماندهي لشکر اروميه منصوب کنم.»
ظهيرنژاد در جواب شهيد قرني گفت: «من سال‌ها قبل در آنجا خدمت کرده‌ام و الآن همه افراد عوض شده‌اند و ممکن است آنها را نشناسم. در اين زمان بود که شهيد قرني به مرحوم ظهيرنژاد گفت اين وطن و اين دين به شما احتياج دارد، شما فرزند اسلام و اين آب و خاک هستيد.»
تيمسار ظهيرنژاد نيز قبول کرده و مي‌گويد: «فقط چند روز به من فرصت دهيد تا با شرکتي که در آن مشغول به کارم، تسويه‌حساب کنم و تعهداتم را انجام دهم؛ اما شهيد قرني قبول نکرده و به وي متذکر مي‌شود که: دقت کنيد! اسلام و وطن الآن به شما احتياج دارد.»
ظهيرنژاد پاسخ مي‌دهد: «باشد، من به خانه مي‌روم و وسايلم را جمع مي‌کنم و صبح مي‌آيم. شهيد قرني دوباره به او خيره مي‌شود و مي‌گويد: من به شما مي‌گويم کشور الآن به شما احتياج دارد، شما مي‌گوييد فردا مي‌آييد؟ همين الآن بايد برويد. ظهيرنژاد جواب مي‌دهد که دخترم در خانه تنهاست، من نمي‌توانم او را تنها بگذارم.»
شهيد قرني هم راننده خود را صدا مي‌کند و به او مي‌گويد: «همين الآن به خانه من مي‌رويد و به همراه همسرم دختر ايشان را به خانه من مي‌بريد.» سپس رو به ظهيرنژاد کرده و مي‌گويد: «شما هم همين الآن با اولين پرواز به اروميه خواهيد رفت.» پس از اين ماجرا بود که بلافاصله سرلشکر قاسم‌علي ظهيرنژاد براي فرماندهي لشکر ۶۴، به اروميه اعزام شد و خدمات وافري را که در دفاع مقدس شاهد بوديم، از خود به يادگار گذاشت.
او در سال ۱۳۶۶ به درجه سرلشکري نايل آمد و در ۶ آبان ۱۳۶۸ رياست گروه مشاوران نظامي فرماندهي کل نيروهاي مسلح را برعهده گرفت. امير سرلشکر قاسم‌علي ظهيرنژاد در ۲۱ مهرماه سال ۱۳۷۸ بر اثر سکته مغزي درگذشت و در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.


دکتر محمدجواد دهقاني، سرپرست پايگاه استنادي علوم جهان اسلام با بيان اينکه نگاهي به آخرين داده‌‏هاي مستخرج از معتبرترين پايگاه استنادي جهان (ISI) نشان می‌دهد، جمهوري اسلامي ايران رتبه نخست توليد علم را در جهان اسلام کسب کرده و بيش از 22 درصد از کل توليدات علمي کشورهاي اسلامي را به خود اختصاص داده است، گفت: 
«بررسي و تحليل جديدترين داده‌‏هاي استخراج شده از پايگاه استنادي وب‏گاه علم (WOS) در شش ماهه نخست سال 2018 ميلادي در زمینه توليدات علمي جمهوري اسلامي ايران حاکي از عملکرد منحصر به فرد پژوهشگران و دانشمندان ايراني در نيمه نخست سال جاري ميلادي است. نگاهي به آخرين داده‌‏هاي مستخرج از معتبرترين پايگاه استنادي جهان (ISI) بيانگر آن است که جمهوري اسلامي ايران رتبه نخست توليد علم را در جهان اسلام کسب کرده و بيش از 22 درصد از کل توليدات علمي کشورهاي اسلامي را به خود اختصاص داده است. همچنين جمهوري اسلامي ايران با ثبت بيش از 25 هزار و 500 مدرک در پايگاه استنادي ISI توانست براي نخستين بار، در زمره 15 کشور برتر جهان از نظر توليد علم قرار گيرد.
بررسي داده‌‏هاي نمودارهايي که از پايگاه WOS استخراج شده، حاکي از آن است که جمهوري اسلامي ايران با 3/22 درصد، بيشترين سهم توليدات علمي را در ميان کشورهاي اسلامي از آن خود کرده است. ترکيه، عربستان سعودي، مالزي و مصر به ترتيب با 2/16، 4/8 ، 8/7 و 5/7 درصد جايگاه‏هاي دوم تا پنجم را کسب کرده‏اند. در حقیقت، جمهوري اسلامي ايران با اختلاف قابل ملاحظه‏اي نسبت به ترکيه و عربستان سعودي جايگاه نخست را در ميان 57 کشور اسلامي از نظر توليد علم در شش ماهه نخست سال 2018 ميلادي به خود اختصاص داده است.»



 حسين علايي/ در تابستان 1361 حمله بيشتر به جزيره خارک در دستور کار ارتش عراق قرار گرفت و ارتش این کشور در ۲۵ تیر ماه ۱۳۶۱ به سمت جزيره خارک موشک پرتاب کرد. یک ماه بعد نیز در ۲۷ مرداد ۱۳۶۱ جزيره خارک را هدف حمله قرار داد و دو انبار نفت به آتش کشيده شد که موجب قطع نفت از اسکله ‏T‏ شد. گفتنی است، ظرف چند روز 24 فروند موشک به سمت خارک پرتاب شد که فقط دو فروند آن به هدف اصابت کرد.
بار ديگر عراق در ۳ شهریور ۱۳۶۱ چند موشک به سوي جزيره خارک پرتاب کرد که يکي از آنها به يک لوله نفت اصابت کرد؛ ولي به سرعت ترميم شد. همچنين عراق در ۸ شهریور ۱۳۶۱ بار ديگر سه فروند موشک دوربرد به جزيره خارک پرتاب کرد که در بيابان‌هاي آن فرود آمد. 
هدف عراق از حمله به جزيره خارک آن بود که صادرات نفت ايران را تحت فشار قرار داده و مختل کند. در همين حال عربستان با فروش نفت ارزان، موجب مي‌شد خريداران نفت ايران کاهش يابند. حمله به جزيره خارک با شدت کم در طول سال 1361 ادامه يافت. به منظور خنثي کردن حمله به جزيره خارک، ايران تصميم گرفت افزون بر بيمه کردن نفتکش‌هايي که عازم اين جزيره بودند، به‌ صورت محدود مقابله به مثل کند. عراق در اين دوره بيشتر از موشک‌هاي دوربرد روسي که هدايت‌شونده نبودند، براي حمله به جزيره خارک استفاده مي‌کرد؛ از این رو خسارت آنها زياد نبود. همچنين ايران پدافند هوايي جزيره خارک را تقويت کرد و افزون بر توپ‌هاي پدافند هوايي 23 ميلي‌متري و اورليکن، يک پایگاه موشکي‌ هاگ را در جزيره خارک فعال نگه داشت که شايد بتوان گفت قوي‌ترين سامانه پدافند هوايي ايران در دوران جنگ، در جزيره خارک مستقر بود.
 حملات عراق به جزيره خارک موجب شد ايران تصميم بگيرد خط لوله جديدي را برای احتياط از مناطق نفتي به سمت بندرعباس احداث کند که از اين خط لوله که محرم نام گرفت، پس از پايان جنگ، براي آبرساني به مناطق محروم حاشيه خليج‌فارس بهره‌برداري شد.


 محمدعلي شرفي/ روز 24 مهر 1357 كه حدود 20 هزار نفر از مردم مسلمان كرمان به منظور بزرگداشت اربعين شهداي 17 شهريور تهران و اولين سالگرد شهادت آيت‌الله حاج سيد‌مصطفي خميني، به دعوت علما و روحانيون كرمان در مسجد جامع اجتماع كرده بودند و بازار و كليه مغازه‌ها تعطيل بود، ناگهان حدود 300 نفر ظاهراً از ساكنان زاغه‌نشين كه به كولي‌ها معروف هستند، با در دست داشتن چوب و ميلة آهني و دادن شعار «جاويد شاه» از چند خيابان شهر عبور و در ساعت 11:30 در حالي كه يكي از روحانيون مشغول سخنراني بود، به مسجد حمله كردند.
ابتدا دوچرخه‌ها و موتورهاي مردم را به آتش كشيدند كه عده‌اي از مردم داخل مسجد به طرف آنها به راه افتادند. در همين هنگام پليس به حمايت از آنان به طرف مردم تيراندازي كرد و مردم ناچار به داخل مسجد بازگشتند. عده‌اي از مهاجمان با شعار «جاويد شاه» به پشت بام مسجد رفته و با كندن آجر و پرتاب آنها، به جمعيت حمله کردند. مردم درهاي شبستان را براي جلوگيري از ورود آنها بستند. طولي نكشيد كه گازهاي خفه‌كننده‌‌اي فضا را پر كرد، درهاي شبستان شكسته شد و كولي‌ها با چماق و چوب و ميله آهني به جان مردم افتادند و عده‌اي از مردم و روحانيون مجروح شدند.
آيت‌الله صالحي‌كرماني و آيت‌الله رخشاد نجفي نيز در اثر پخش گاز بيهوش شدند و مردم آنان را روي دست از مسجد خارج كردند.
قسمتي از وسايل و ساختمان مسجد به آتش كشيده شد و قرآن‌هاي داخل مسجد هم سوخت. سپس مهاجمان در ميدان فابريك اجتماع كردند و در حالي كه شعار‌هايي به نفع رژيم مي‌دادند، از چندين خيابان گذشته و در جلوي مسجد صفا پس از تظاهرات كوتاهي، بار دیگر به طرف ميدان مشتاقيه آمده و از دو طرف به مسجد جامع حمله‌ور شدند. آنگاه به طرف ميدان ارك رفتند و سه فروشگاه بزرگ را كه ميليون‌ها تومان اتومبيل و دوچرخه و موتورسيكلت در آنها بود، به آتش كشيدند و اين در حالي بود كه اتومبيل‌هاي آتش‌نشاني پشت سر آنها حركت مي‌كرد. سپس وارد بازار شده و مغازه‌هايي را كه متعلق به معتمدان شهر بود، غارت كردند. به طور كلي، اهداف مهاجمان از پیش مشخص بود. آنها به مغازه‌هايي حمله می‌کردند كه متعلق به متدين‌ها بود يا تصوير‌هايي از امام(رحمه‌الله) را پشت شيشه‌هاي مغازه خود نصب كرده بودند. هدف رژيم از ايجاد اين بلوا، بر هم زدن اجتماع بزرگ مردم مسلمان و ايجاد رعب و وحشت، آن هم به اسم مردم بود.
در اين ميان، محمد‌جواد كازروني كه خود در صحنه حضور داشت و مورد ضرب و شتم هواداران دولت قرار گرفته و سپس بر اثر اصابت گلوله مجروح شد، درباره وقايع آن روز كرمان مي‌گويد: 
ساعت 10:5 صبح شبستان مسجد كاملاً پر شده بود. در اين ساعت يكي از دبيران آموزش و پرورش چند دقيقه‌اي سخنراني كرد و بعد از او يكي از روحانيون به منبر رفت و ضمن عرض تسليت به مناسبت چهلم شهداي ميدان ژاله تهران به وعظ و خطابه پرداخت و مردم با سكوت به سخنان او گوش مي‌دادند، ساعت حدود 11 بود كه يكي از دوستان گفت به نظر مي‌رسد اطراف مسجد خبر‌هايي باشد. فوراً از شبستان خارج شده و به محوطه بيروني مسجد كه حدود 50 متر با فلكه فاصله داشت رفتم و با كمال تعجب مشاهده كردم بالاي پله‌ها روي فلكه، عده‌اي در حالي كه هر كدام يك چماق و بعضي‌ها ميله آهني و گروهي عكس‌هاي شاه را در دست دارند، ايستاده و تعدادي دوچرخه و موتور‌سيكلت در حال سوختن است. 
در همين حال چشمم به روي پشت‌بام مسجد افتاد كه چندين مأمور اسلحه به دست آنجا كمين كرده بودند. با سرعت خود را به شبستان رسانده و مردم را در جريان امر قرار دادم. در همين هنگام بلند‌گو و برق مسجد به وسيله مأمورين قطع شد و ديگر سخنران نتوانست به صحبت خود ادامه دهد، جوان‌ها به محيط مسجد آمدند و زن‌ها و بچه‌ها هم سعي مي‌كردند از دري كه به خيابان ختم مي‌شد خارج شوند، اما پس از چند دقيقه‌اي متوجه شديم كه دير شده و مسجد از چهار طرف در محاصره كامل چماق به دستان و مأموران قرار دارد. مردم با اين اميد كه حمله‌كنندگان به احترام خانه خدا وارد مسجد نخواهند شد، درب‌هاي ورودي به حياط مسجد را بستند و اين در حالي بود كه تمامي وسايط نقليه شركت‌كنندگان به آتش كشيده شده بود چند دقيقه بعد، مأمورين از پشت‌بام مسجد شروع به تيراندازي و پرتاب گاز اشك‌آور به داخل حياط مسجد كردند و جمعيت به ناچار به درون شبستان پناه آورد و چند دقيقه بعد درب‌هاي بسته شده مسجد به وسيله چماق به دستان و مأمورين به آتش كشيده شد و به داخل حياط هجوم آوردند و به دنبال آن حياط مسجد يكپارچه دود و آتش شد و موتور‌ها و دوچرخه‌هاي داخل حياط مسجد نيز به آتش كشيده شد، مأمورين با پرتاب گاز اشك‌آور و مواد آتش‌زا حمله به شبستان را آغاز كردند و در كمتر از چند دقيقه آنجا يكپارچه آتش و دود و گاز اشك‌آور بود و صداي تيراندازي لحظه‌اي قطع نمي‌شد، فرياد «الله‌اكبر» و «وامحمدا» به حد اعلاي خود رسيده بود. 
تعدادي به حال اغما افتاده و عده‌اي شهادتين مي‌گفتند. از آنجا كه تنها راه فرار اين جمعيت چند هزار نفري، شكستن حلقه محاصره بود، جوان‌ها و مردهايي كه هنوز رمقي براي‌شان باقي مانده بود، با فرياد الله‌اكبر به درهاي خروجي شبستان حمله كرده و ضمن عقب راندن چماقداران، خود را به حياط مسجد رساندند و درگيري نزديك بين مردم و حمله‌كنندگان در حياط مسجد آغاز شد و اين فرصتي بود تا عده زيادي از مردم بتوانند خود را نجات دهند و البته كمتر كسي بود كه تا خارج شدن از مسجد چند ضربه چماق نخورد. آتش از حيات و شبستان مسجد شعله مي‌كشيد و فرش، كتاب‌ها و قرآن‌هاي مسجد در ميان آتش مي‌سوخت. وارد خيابان شدم، چند مأمور از پشت‌بام مسجد به طرف مردم تيراندازي مي‌كردند. در يك لحظه مردي حدود چهل‌ ساله به نام محمد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در دم جان سپرد. 
در خيابان تمامي اتومبيل‌هاي پارك شده به وسيله حمله‌كنندگان خرد يا به آتش كشيده شده بود و چندين فروشگاه بزرگ را در خيابان و بازار كرمان به آتش كشيده و اموال‌شان را به سرقت بردند و تا پاسي از شب در خيابان به رقص و پايكوبي پرداختند.»
روزشمار انقلاب اسلامي، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، ج 6، روزها و رويداد‌ها، انتشارات پيام مهري.

اصحاب انقلاب‌ـ ۲۰

 سید مهدی حسینی/ در روند مبارزات اطلاع‌رسانی‌ها از روش‌های ویژه‌ای برخوردار بود که یکی از مهم‌ترین آنها اعلامیه و منبر بود. منبر و سخنرانی‌ یکی از قوی‌ترین و مؤثرترین شیوه‌های اطلاع‌رسانی شنیداری بود که در طول تاریخ حوزه‌های علمیه به مناسبت‌های ماه‌های محرم، صفر، رمضان، ایام فاطمیه با برنامه تبلیغی تنظیم شده به مناطق دوردست می‌رفتند و به مدت ۱۰ شب، یا یک ماه مجالس را در این مناسبت‌ها برگزار می‌کردند و در کنار آن، آخرین حوادث و رویدادهای سیاسی را به مردم ارائه می‌دادند و اوضاع روز را به بحث می‌گذاشتند.
گوینده‌ها، خطبا، وعاظ، مبلّغ‌ها معمولاً از ناحیه علما و مراجع تقلید وقت پشتیبانی و حمایت می‌شدند و به اعتبار نام و منصب علمی‌شان به شهرها و روستا‌ها ورود پیدا می‌کردند. در حوادث و رویدادهای تاریخی نظیر جنبش‌ تحریم تنباکو، انقلاب ۱۹۲۰، انقلاب مشروطه، نهضت ملی نفت، قیام علما علیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و ادامه آن در قیام خونین ۱۵ خرداد ۴۲ نیز از همین شیوه اطلاع‌رسانی و کانال منبر و سخنرانی استفاده شد. در این مقاطع همواره عده‌ای از خطبا، سخنوران حرفه‌ای در مجالس و منابر حضور داشتند. یکی از شاخص‌ترین، معروف‌ترین و مؤثرترین آنها مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی بود که خدمات چشمگیری ارائه داد که حضرت امام خمینی(ره) در نامه‌های متعددی از او به «خطیب شهیر اسلامی» نام بردند و در متن یکی از این نامه‌ها چنین دعا کردند که «خداوند این زبان گویای اسلام را از شرّ اشرار حفظ فرماید.» و در این نامه ضمن تشکر، خطاب به آقای فلسفی مرقوم فرمودند: «امید است جناب‌عالی و سایر وعاظ محترم که زبان قرآن و ملت هستند در این قضیه دینی، دین خود را به وجه احسن ادا فرمایند.» مرحوم فلسفی در طول خدمات خود همواره تلاش می‌کرد با حمایت مرجعیت خط‌مشی خود را تعیین کند و در طول عمر بابرکتش با پشتوانه و هماهنگ با مراجع تقلید اقدام به تبیین و روشنگری و تبلیغ کرد، او بحق یکی از یاران مبارز و انقلابی امام خمینی بود. رژیم شاه بسیاری از منابر او را ممنوع کرد، یا وی مدتی در زندان به سر می‌برد. همه فعالیت‌های او در راستای دفاع از مواضع حضرت امام بود. در ایامی که مدرسه فیضیه در بهار سال ۴۲ با تهاجم مأموران رژیم شاه مواجه شد، باز هم آوازه منبرهای مرحوم فلسفی در جامعه پیچید، به خصوص سخنرانی افشاگرانه‌اش که دولت اسدالله علم را به رسوایی کشید. مرحوم فلسفی در هنگام ورود به مسجد با ازدحام جمعیت انبوهی روبه‌رو شد. وی در شروع سخنان خود برنامه‌ای تنظیم شده، پرمحتوا، دقیق و هدفمند ترتیب داده بود و با عنوان استیضاح دولت شروع به سخن کرد و درباره ماجرای مدرسه فیضیه اظهار داشت: «این طلبه‌ای که در یک محیط کوچک با ماهی سی، چهل تومان زندگی می‌کند، کولر ندارد، تهویه ندارد، وسایل زندگی عالی ندارد، نان و پنیر می‌خورد، شاگرد امام صادق(ع) است، به قناعت زندگی می‌کند، این عمل غیر انسانی چه بود؟! خراب کردند، ویران کردند، طلبه‌ها را از بام به رودخانه‌ها انداختند، دست شکستند و پا شکستند، خیانت کردند. جنایت کردند، خلاف انسانیت کردند، چرا؟ دولت باید جواب بگوید! مگر چقدر این مملکت هرج‌ومرج و بی‌بندوبار است که دولت از قدرت‌های نظامی و انتظامی در مجرای غلط استفاده کند؟ آن هم با چه رسوایی! آقایان! یک نفر که روز وفات امام صادق(ع) جلوی صحن مطهر حضرت معصومه(س) بود، گفت دیدم فرستنده سیار بی‌سیم، در حالی که مأمور پشتش نشسته است، همه‌اش دارد خبر می‌دهد: ما بر قم مسلطیم، قم تسلیم شد، اوضاع در اختیار ماست، مردم قدرت مقاومت نیاوردند، ما غلبه کردیم! من چه بگویم؟ شما مگر رفته‌اید بحرین را منتقل به ایران کرده‌اید و به مام وطن برگردانده‌اید؟! آیا حیا نمی‌کنید که یک عده طلبه مظلوم را کتک زده‌اید و با بی‌سیم مملکت خبر می‌دهید، قم تسلیم شد؟ مگر طلبه در جبهه جنگ بود؟ والله اگر این کارهای غیر انسانی شما در دنیا منعکس شود، رسوایید. آن وقت می‌گویند ما در دنیا سربلند شده‌ایم؟! عملی که سه هزار سال قبل نمی‌کردند، شما در صحن فیضیه و در شهر مقدس و روحانی قم، در دانشگاه پرافتخار امام صادق(ع)، در کنار قبر حضرت معصومه(س) انجام دادید؟ چرا کردید؟...»