غرب آسیا با محوریت سوریه و عراق در حالی دورانی بس حساس را سپری را می‌کند که یک نکته مهم در آن مشاهده می‌شود و آن تحرکات آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و البته ارتجاع عربی و صهیونیست‌ها برای تکرار سوء‌استفاده از کردها به منظور تأمین منافع خود است. آنها شعار رهاسازی و دادن استقلال را سر می‌دهند، اما در عمل به دنبال به اسارت گرفتن و بردگی کردها به‌مثابه ابزاری برای رسیدن به اهداف‌شان هستند. 
برای نمونه مسعود بارزانی در سخنانی می‌گوید عراق عملاًً تقسیم شده است و نوع قومیت‌ها مرزهای این کشور را تعیین و ترسیم کرده است. همچنین مسرور بارزانی، رئیس سازمان اطلاعات دولت منطقه‌ای کردستان عراق با توصیف عراق به یک کشور شکست‌خورده، خواهان «جدایی دوستانه کردستان از بغداد» شد. این مواضع در حالی مطرح شده که در سخنان قابل‌تأمل «ایوب کارا» معاون وزیر همکاری‌های منطقه‌ای رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با پایگاه خبری «روداو» از دیدارهایش در پاریس با محوریت مسئله کردها و تحولات منطقه‌ای خبر داد. از سوی دیگر مقامات برخی کشورهای اروپایی و آمریکا از استقلال اقلیم اعلام حمایت و بر تقویت توان نظامی‌آن نیز تأکید کرده‌اند. 
در حوزه کردی سوریه نیز منابع آگاه فرانسوی فاش کردند که دولت فرانسه با حمایت آموزشی از کُردهای سوریه، آنها را برای تشکیل ارتشی مستقل و ایجاد اقلیم کردستان در مرزهای مشترک سوریه و ترکیه توانمند می‌سازد. کردهای سوریه که در ماه مارس در مناطق تحت سیطره خود برقراری نظام فدرال را اعلام کرده بودند در پاریس، پایتخت فرانسه دفتر نمایندگی افتتاح کردند. در همین حال ووتل، فرمانده عملیات ویژه آمریکا در جریان سفرش به سوریه با فرماندهان نیروهای دموکرات سوریه دیدار و درباره طرح نظامی ‌برای آغاز حمله به شهر رقه با آنها بحث و تبادل‌نظر کرد. آمریکا به بهانه مبارزه با داعش و با استناد به توافق محرمانه‌ای که در اواخر سال 2014 با کردهای سوریه به رهبری صالح مسلم در زمینه امنیتی داشتند، در صددند بر استان کوچک رقه مسلط شده و در منطقه مشترک رقه و حسکه، منطقه پرواز ممنوع ایجاد کنند. همزمان شبکه خبری العربیه اعلام کرد که پس از رسیدن 250 تفنگدار آمریکایی به پایگاه هوایی «رمیلان» در شمال شرق شهر حسکه (شمال شرق سوریه)، صدها قبضه سلاح و تجهیزات سنگین نیز به منطقه کردی ارسال شده است.
مجموع این رفتار محافل غربی و صهیونیستی در حالی صورت می‌گیرد که تجربه‌های تاریخی درس‌های مهمی درباره رفتار آنها در قبال مناطق کردنشین منطقه دارد. آرشیو کتابخانه ریچارد نیکسون، در دهه 1970 نامه هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی آمریکا خطاب به سفیر ایالات متحده در تهران را منتشر کرده است.
کیسینجر در این نامه هلمز را مأمور کرده است تا درباره اعلام آمادگی ایالات متحده برای کمک به کرد‌ها با شاه ایران گفت‌و‌گو کند. وی در عین حال تأکید می‌‌کند که ایجاد حکومت خودمختار و مستقل کرد در عراق و نوعی تقسیم‌بندی دائمی ‌این کشور، منافع طولانی‌مدت اقتصادی را به همراه نخواهد داشت. بارزانی که از دهه 1960 با آمریکا در تماس بود، بار دیگر برای دریافت کمک علیه بغداد به آنها مراجعه کرد. آمریکایی‌ها کردها را به شورش علیه بغداد ترغیب کردند و میلیون‌ها دلار سلاح، پشتیبانی لجستیکی و بودجه مالی برای آنها تهیه کردند.
همان‌گونه که در نامه کیسینجر به هلمز به طور مستقیم به آن اشاره شده است، آنها ترجیح می‌دادند شورشیان فقط تا آنجا پیش بروند که برای کشیدن شیره عراق کافی باشد. 
هشت ساعت پس از آنکه عراق با شروط آمریکا و ایران (که در توافقنامه الجزایر در سال 1975 فرمول‌بندی شده بود) موافقت کرد، شاه و آمریکا کمک‌های خود (حتی کمک‌های غذایی) به کردهای عراق را قطع کردند و مرز ایران را بستند و راه عقب‌نشینی کردها را مسدود کردند. این روزها در حالی آمریکایی‌ها ادعای رویکرد به استقلال کردها در سوریه و عراق را سر می‌دهند که رفتار عملی آنان نشان می‌دهد آمریکا بار دیگر به دنبال سوء‌استفاده از کردها برای رسیدن به منافع خود در منطقه است و در نهایت نیز با خیانت آنها را در وضعیت بلاتکلیفی و سردرگمی ‌باقی خواهد گذاشت. 
در زمینه اهداف اصلي آمريكا در عراق و منطقه مي‌توان به سخنان كيسينجر درباره سوريه توجه داشت. هنري کيسينجر در يک نشست تلويزيوني نظر خود را درباره حل بحران سوريه اين طور بيان کرد: «مسئله اصلي در سوريه اختلاف بين اقليت‌ها است. اگر واقعاًً مي‌خواهيم خونريزي‌ها در سوريه متوقف شود، بايد به دنبال نتيجه‌اي باشيم که در آن قوميت‌هاي مختلف در سوريه کما بيش به خودمختاري برسند. به همين علت است که من هيچ وقت طرفدار مداخله نظامي در سوريه نبوده‌ام.» هنری کیسینجر همچنین، در مقاله خود که در تاریخ 17/3/1391 در روزنامه «واشنگتن‌پست» منتشر شد، نسبت به هرگونه دخالت یا حمله نظامی‌ به کشور سوریه هشدار داد و چنین حمله‌ای را عامل تغییر نظام جهانی دانست. وی در ادامه افزود: نباید فراموش کرد که تجربه چند دهه اخیر نشان داده هنگامی ‌که حکومتی سقوط می‌کند، آن کشور به پناهگاهی برای تروریست‌ها و گروه‌های مسلح تبدیل می‌شود. کیسینجر در مقام یکی از تصمیم‌سازان در ساختار سیاست خارجی آمریکا بارها بر مخالفت با استقلال کردها تأکید می‌کند؛ چنانکه کری، وزیر خارجه آمریکا در سفر به اقلیم کردستان به طور رسمی با طرح استقلال مخالفت می‌کند. بر این اساس می‌توان گفت رویکرد غرب به کردهای عراق و سوریه صرفاً یک بازی برای رسیدن به منافع‌شان است و در نهایت نیز آنها را در بحران رها خواهند کرد؛ طرحی که راهکار مقابله با آن همگرایی ملی در مبارزه با تروریسم و برقراری امنیت است که ضمن ایجاد جایگاه مردمی ‌برای آنان زمینه‌ساز شکست توطئه‌ غرب علیه کردهای سوریه و عراق می‌شود. 

عربستان به رغم دیکتاتور حاکم بر آن از درون با انشعاب‌ها و چالش‌های بسیاری مواجه است. محمدبن‌سلمان پس از مرگ ملک عبدالله در حالی به مقام پادشاهی سعودی رسید که از همان ابتدا به دنبال انحصار قدرت بود که نتیجه آن نیز فروپاشی ساختار سنتی حاکم بر خاندان سعودی بود. وی در ابتدا به سمت جانشین ولیعهد و سپس وزیر جنگ سعودی منصوب شد. در گام بعدی بن‌سلمان محور رایزنی‌های سیاست خارجی و تحرکات منطقه‌ای سعودی شد که نمود آن را در برافروختن آتش جنگ یمن و تعاملات نظامی عربستان با غرب و کشورهای عربی می‌توان مشاهده کرد. در گام بعدی اقتصاد عربستان به وی واگذار شد که طرح 2030 یا همان طرح گشایش اقتصادی اساس آن را تشکیل می‌داد. بن‌سلمان در حوزه نظامی به یک رکن اصلی مبدل شد، چنانکه وی به سمت نماینده سعودی در تشکیل ارتش واحد عربی در اتحادیه عرب معرفی و در گام بعدی به عنوان مؤسس ائتلاف به‌اصطلاح اسلامی مبارزه با تروریسم با 35 کشور منصوب شد. پادشاه سعودی در حالی تلاش کرده تا ساختار قدرت انحصاری را بر عربستان حاکم و سایران را از صحنه حذف کند که یک نکته بسیار مهم در سیاست خارجی سعودی که نقش بن‌سلمان نیز در آن پررنگ است، مشاهده می‌شود و آن تلاش برای القای داشتن متحدان بسیار در صحنه جهانی است. سند ادعایی آنها نیز مشارکت این کشورها در جنگ یمن و نیز موضع‌گیری در برابر کشورها و مسائلی است که عربستان طراح آنان بوده است. برای نمونه در اقدامات سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب نیز موضع ضد ایرانی دارند و در تحریم علیه حزب‌الله آنها به حمایت از تحریم‌ها پرداخته‌اند. 
سران سعودی در حالی همچنان بر این ادعاها و همگرایی‌ها اصرار دارند که سیر تحولات نشان‌دهنده حقیقتی دیگر است و آن نگاه ابزاری کشورها به سعودی است. در این عرصه چند نمونه را می‌توان نام برد. امارات از اعضای شورای همکاری خلیج فارس است که ادعای همگرایی گسترده به سعودی را می‌کرد و با این ادعا در یمن حاضر شد. این ادعا زمان زیادی دوام نیاورد و در نهایت امارات خروج از یمن را اعلام کرد و سعودی را تنها گذاشت. این اقدام در حالی صورت گرفت که می‌توان دو نکته محوری درباره آن متصور شد. اول آنکه؛ امارات تا زمانی کنار سعودی بوده که فشارهای جهانی مبنی بر محکومیت جنایت آن در یمن افزایش نیافته بود. به عبارتی، امارات از ترس قرار گرفتن در لیست سیاه از همگرایی با سعودی دوری کرد و او را در میانه راه تنها گذاشت. دوم آنکه؛ هدف امارات از جنگ یمن نه کمک به سعودی، بلکه اهداف اقتصادی و نظامی بود. از یک سو به بهانه جنگ خرید‌های تسلیحاتی خود را افزایش داد و از سوی دیگر با بمباران عدن به مثابه تهدید اقتصادی برای مراکز اقتصادی امارات، یک رقیب اقتصادی را از میدان به در کرده و پس از پایان این طرح اعلام خروج از جنگ کرد. به عبارتی، امارات نه به دنبال کمک به سعودی، بلکه به دنبال استفاده ابزاری از آن برای رسیدن به منافع خود بود و در نهایت نیز آن را رها کرد.
 نمود دیگر این وضعیت را در رفتارهای مصر در قبال سعودی می‌توان مشاهده کرد. مصر در دوران السیسی بارها خود را همسو با سعودی دانسته و از دو طرح بزرگ سعودی، یعنی اقدام نظامی در یمن و نیز تشکیل ارتش واحد عربی اعلام حمایت داشته است. پس از گذشت ماه‌ها از این ادعاها مسجل شده که مصر نگاه واحدی به سعودی ندارد و به دنبال امتیازگیری اقتصادی به بهانه همکاری بوده و در این راه نیز میلیاردها دلار از سعودی دریافت کرده است. مصر سرانجام از حضور گسترده در جنگ یمن خودداری کرد، همسویی علیه سوریه را اجرا نکرد و در نهایت نیز ارتش واحد عربی به سبک سعودی ایجاد نشد. 
نمود دیگر نگاه ابزاری به سعودی را در رفتارهای مقامات آمریکایی می‌توان مشاهده کرد. در حالی سران آمریکا از دلارهای نفتی و البته خرید‌های تسلیحاتی سعودی درآمدهای کلانی داشته‌اند و از بحران‌سازی منطقه‌ای آن برای اهداف خود بهره گرفته‌اند که در نهایت برای منافع شخصی خود به سیاست انتقادی از سعودی روی آورده‌اند. نمود عینی آن رفتارهای هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا و نامزد دموکرات‌ها برای انتخابات آتی آمریکاست. در حالی که حزب وی به ریاست جمهوری اوباما درآمدهای بسیاری از سعودی کسب کرده و اهداف منطقه‌ای خود را با نقاب سعودی پیگیری کرده‌اند و خود نیز کمک‌هزینه‌های انتخاباتی بسیاری از سعودی دریافت کرده، اما سیاست انتقاد از سعودی را در پیش گرفته است. هیلاری پس از حادثه تیراندازی اورلاندو به سعودی‌ها در باب حمایت مالی از تروریسم هشدار داد. البته، به لیست سوءاستفاده‌کنندگان از سعودی سایر متحدانش چون پاکستان، سودان، جیبوتی و... را نیز باید افزود که تا زمان دریافت کمک‌های مالی در کنار سعودی بوده و پس از آن راه خود را جدا کرده‌اند.
با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان گفت که هر چند سعودی ادعا دارد که توانسته ائتلاف‌های بسیاری ایجاد کند؛ اما در عمل همان متحدان ادعایی به چشم یک ابزار به سعودی نگاه کرده و در نهایت پس از تأمین خواسته‌های خود سعودی را تنها گذاشته و از آن دوری جسته‌اند. به عبارتی، سعودی که به دنبال استفاده ابزاری از کشورها برای رسیدن به اهدافش بود خود مورد سوءاستفاده کشورهای به‌اصطلاح متحدش قرار گرفت و در نهایت نیز رها شد، به عبارتی، سعودیِ چاه‌کن برای دیگران خود در قعر چاه قرار گرفت.

جمهوری گینه کشوری در غرب آفریقا است و بیش از 70 درصد از جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند، پایتخت این کشور «کوناکری» نام دارد. گینه به دلیل داشتن معادن گوناگون همواره مورد طمع کشورهای استعمارگر از جمله فرانسه بوده است، اما پس از اضمحلال سلطه فرانسه بر گینه در دهه 1960، این کشور مورد توجه سایر غارتگران بین‌الملل از جمله رژیم صهیونیستی بوده است.
حزب دموکراتیک گینه در سال 1947 تأسیس شد و تا کنون نقش مهمی در رهبری اتحادیه‌های کارگری و سازمان‌های سیاسی جوانان این کشور به استقلال داشته است. مبارزات این حزب به شناسایی خودمختاری کشور در سال 1956 منجر شد و در دوم اکتبر 1958 گینه مستقل و پیشگام استقلال کشورهای فرانسه‌ زبان جنوب صحرا شد. «احمد سکوتوره» مبارز ملی گینه توانست طی سال‌های 1958 تا 1983 کشور را رهبری کند. گرچه کوناکری جزو پایتخت‌‌های پیشگام در برقراری روابط با رژیم صهیونیستی بود، ولی این کشور بعدها روابط خود را با این رژیم قطع کرد و احمد سکوتوره تحت تأثیر اندیشه‌های افراطی و تعصب مذهبی تا زمان مرگش هرگز اجازه برقراری مجدد روابط با رژیم صهیونیستی را نداد. 
در دوران حکومت 25 ساله سرهنگ «لانسا کنته»، تلاش‌هایی برای عادی‌سازی روابط میان دو طرف صورت گرفت، ولی همچنان سیاست و سنت سکوتوره در قطع روابط با این رژیم بر فضای سیاسی گینه حاکم بود. با درگذشت کنته زمینه برای کودتای افسران به فرماندهی سروان «موسی دادیس کامارا» فراهم شد. تسلط کودتاچیان به امور در این کشور فضای تازه‌ای برای رشد مناسبات میان رژیم اشغالگر قدس و گینه کوناکری ایجاد کرد، از سوی دیگر شبکه تجاری ـ مالی صهیونیستی به ریاست ایهود اولمرت، نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی نقش مؤثری در برقراری روابط این رژیم با کودتاچیان گینه یافت.
«یوسی میلمان» کارشناس امنیتی و اطلاعاتی نشریه صهیونیستی‌ هاآرتص در گزارشی درباره رابطه عوامل رژیم صهیونیستی و افسران کودتاچی در گینه کوناکری، نقش باند تجاری‌ ـ مالی صهیونیستی به ریاست اولمرت را فاش کرد. میلمان اظهار داشت: «این باند در ازای ارائه خدمات نظامی، امنیتی و لجستیکی به رژیم کودتاگر گینه کوناکری امتیازات کلانی در زمینه استخراج و صدور الماس، سنگ آهن و بوکسیت به دست آورده است.» وی در گزارش خود اعضای این باند را چنین معرفی می‌کند: «ایهود اولمرت نخست وزیر سابق، شلموبن عامی  وزیر خارجه سابق، نسیم زولای سفیر رژیم صهیونیستی در پاریس و مهندس عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و منطقه غرب آفریقا، دانیال بنحاسی سفیر سابق اسرائیل در سنگال و برخی افسران بلندپایه ارتش رژیم صهیونیستی.»
رژیم دیکتاتوری کامارا با کمک مشاوران امنیتی رژیم صهیونیستی مخالفان را سرکوب می‌کند و طی مدت کوتاهی اکثر آنها را از پای درمی‌آورد. قتل‌عام مخالفان در اکتبر و نوامبر 2009 نمونه‌هایی از استبداد و نقض حقوق بشر در این کشور است. گارد ریاست‌جمهوری و گارد محافظان کامارا از طریق شرکت امنیتی اسرائیلی GLOBAL CST و شرکت GLS (دیوید تسور افسر امنیتی بازنشسته موساد صاحب این شرکت است.) آموزش می‌بینند، صهیونیست‌ها در قبال این خدمات پولی دریافت نمی‌کنند؛ بلکه در ازای آن امتیازات کلانی در زمینه استخراج الماس و آهن می‌گیرند. شرکتBSGR  که صاحب آن تاجر معروف الماس «بنی اشتیمتز» بود به همراه شرکت صهیونیستی دیگری به نام LR امتیازات مهمی در زمینه استخراج آهن از دولت کودتاگر دریافت می‌کنند، همچنین شرکت سلکوم گینه ـ که صاحبان اصلی آن صهیونیست‌ها هستند ـ نیز سهم مهمی در خدمات ارتباطات داخلی و ماهواره‌ای در گینه دارد. در اواخر سال 2009 با افزایش اعتراضات مردمی علیه حکومت غیرقانونی کودتاچیان و محکومیت این رژیم از سوی سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان ملل، کودتاچیان در یک قیام مردمی مجبور به فرار از این کشور می‌شوند و پس از برگزاری یک انتخابات همگانی «آلفا کنته» به مقام ریاست جمهوری گینه می‌رسد. رئیس‌جمهور جدید در اولین گام اکثر قراردادهای بسته شده با شرکت‌های صهیونیستی را ملغی می‌کند و خواستار حضور سایر شرکت‌های بین‌المللی در این کشور می‌شود، در چنین شرایطی که منافع شرکت‌های صهیونیستی در گینه به شدت به خطر افتاده بود، با نفوذ عناصر وابسته به صهیونیست‌ها در ارتش گینه کودتایی علیه حکومت قانونی این کشور رقم می‌خورد، اما هرگز به سرانجام نمی‌رسد و عوامل آن دستگیر و محاکمه می‌شوند، با اعتراف کودتاچیان پسر ژاک شیراک، رئیس‌جمهور سابق فرانسه نیز در این کودتا همدست صهیونیست‌ها شده بود.
با وجود تمامی اقدامات جنایتکارانه عناصر وابسته به صهیونیست‌ها در این کشور به علت فقر شدید و نبود منابع ارزی دولت گینه کماکان روابط خود را با رژیم صهیونیستی حفظ کرده و در حال حاضر سازمان‌ها و شرکت‌های صهیونیستی از جمله سازمان کمک‌های بین‌المللی اسرائیل ـ ماشاو ـ مشغول اجرای پروژه‌های مختلف در مناطق شهری و روستایی گینه کوناکری می‌باشند.

کانادا: مجاز شدن مرگ به کمک پزشکان!
در اقدامی که بسیاری از نهادهای حقوق بشری آن را مغایر با اصول انسانی می‌دانند، پارلمان کانادا با قانون جنجالی مرگ به کمک پزشکان یا «مرگ خوب» (اتانازی) موافقت کرد.
اتانازی کمک به مرگ بیماران ناامید از بهبود است. با تصویب این قانون در پارلمان کانادا، این کشور از جمله کشورهای معدودی خواهد شد که به پزشکان اجازه می‌دهد به مرگ بیماران ناامید از بهبودی کمک کنند. پیش از کانادا، کشورهایی چون هلند، سوئیس، آلبانی، کلمبیا و ژاپن به همراه شش ایالت آمریکا این اقدام را مجاز شمرده بودند. این در حالی است که اتانازی در بسیاری از کشورها غیرقانونی است. بسیاری از مردم جهان این اقدام را خلاف مشیت الهی می‌دانند. نهادهای حقوق بشر بارها درباره مرگ بیماران به وسیله آنچه کمک پزشکان عنوان می‌شود هشدار داده و آن را اقدامی علیه بشریت دانسته‌اند.
آلمان: تشدید اسلام‌هراسی 
یک پژوهش دانشگاهی در آلمان نشان می‌دهد که تمایلات اسلام‌هراسی و نژادپرستی علیه مسلمانان در این کشور از سال 2014 تاکنون افزایش زیادی داشته است. اطلاعات به دست آمده در پی نظرسنجی دانشگاه لایپزیک، حاکی از این وضعیت است. بر این اساس، نیمی از پرسش‌شوندگان به مسلمانان در کشورشان حس بیگانگی دارند. این در حالی است که آمار یاد شده در سال 2014 حدود 43 درصد ارزیابی شده بود و 40 درصد از افراد معتقد بودند که مسلمانان می‌توانند به آلمان مهاجرت کنند. در این نظرسنجی هم مانند نظرسنجی‌های پیشین، مردم نظر چندان خوشایندی درباره اقلیت‌ها نداشته‌اند. برای نمونه حدود 60 درصد از افراد معتقدند که بیشتر افرادی که درخواست مهاجرت داده‌اند واقعاً در کشور خودشان دچار مشکل نیستند. بسیاری تأکید دارند مواضع ضد اسلامی دولتمردان غربی زمینه‌ساز تشدید اسلام‌هراسی در این کشورها شده است. 
فرانسه: بحرانی‌تر شدن هر روزه وضعیت زنان 
براساس تحقیقات، در ادامه آشکار شدن وضعیت بحرانی زنان در فرانسه مدعی حقوق بشر، ۸۷ درصد از زنان فرانسوی که از خدمات حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند قربانی آزار جنسی بوده‌اند. زنان ناگزیر شده‌اند برای مقابله با آزارهای جنسی رویه خود را تغییر دهند، به طوری که نیمی از زنان هنگام استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی به‌ویژه در شب لباس‌های خاصی می‌پوشند. به‌طور کلی 34 درصد از زنان از وسایل حمل‌ونقل عمومی چشم‌پوشی کرده، از تاکسی  یا از خودروهای شخصی استفاده می‌کنند. همچنین بسیاری از زنان قربانی حملات نژادپرستانه می‌شوند که بسیاری از آنان را زنان سیاه‌پوست و اقلیت‌های دینی از جمله مسلمانان تشکیل می‌دهند. 
آمریکا: آزار معترضان به اقدامات خشونت‌آمیز پلیس 
آمریکا از جمله کشورهای غربی است که ادعای حقوق بشر برتر را سر می‌دهد و با این ادعا نیز علیه سایر کشورها پرونده‌سازی می‌کند. آمریکا در حالی همچنان خود را کانون حقوق بشر در جهان معرفی می‌کند که در عرصه داخلی حتی ظرفیت شنیدن صدای انتقاد و اعتراض از سوی دولتمردانش وجود ندارد. برای نمونه گروه‌های فعال حقوق بشر در لس‌آنجلس اعلام کردند معترضان به اقدامات خشونت‌بار پلیس در این شهر تحت آزار و اذیت، جاسوسی و بازرسی یا بازداشت قرار می‌گیرند. آمارها نشان می‌دهد از میان 38 حادثه تیراندازی مأموران پلیس لس‌آنجلس در سال 2016 نیز یک‌سوم افرادی که هدف گلوله پلیس قرار گرفته‌اند بیماران روانی بوده‌اند. در سال‌های اخیر نیروهای امنیتی آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و تشدید فضای امنیتی به سرکوب گسترده مردم دست می‌زنند که البته تعداد بسیاری از کشته‌شدگان به دست پلیس را سیاه‌پوستان تشکیل می‌دهند. 

 ایران نه دوست و نه شریک ما است
خبرگزاری فارس: در ادامه دشمنی آشكار مقام‌های آمریكایی با جمهوری اسلامی ایران، «جو بایدن» معاون رئیس‌جمهور آمریکا گفت: ایران نه دوست آمریکا و نه شریک این کشور است. وی در بخش دیگری از اظهاراتش بار دیگر تأکید کرد: ایران به توافق هسته‌ای با کشورهای گروه 1+5 که تیر ماه سال گذشته امضا شد، پایبند بوده است. 
ادعاهای دوباره مقام‌های آمریکایی درباره پارچین
خبرگزاری تسنیم: مقام‌های کنونی و سابق آمریکایی ادعا کردند، دولت اوباما به این نتیجه رسیده است که اورانیوم کشف‌شده سال گذشته در یک پایگاه نظامی سرّی ایران احتمالاً مربوط به فعالیت‌های قبلی هسته‌ای این کشور بوده است. یک مقام ارشد دولت آمریکا در این‌باره گفت: وجود ذرات اورانیوم در آنجا احتمالاً مربوط به یافته‌های ما درباره مشارکت پارچین در برنامه تسلیحات هسته‌ای در گذشته بوده است، البته وجود اورانیوم به خودی خود نمی‌تواند چیزی را ثابت کند. مقام‌های دولت اوباما افزودند: کشف اورانیوم در تأسیسات پارچین، ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا در این زمینه را تغییر نداده است که تهران تلاش‌های خود را برای ساخت بمب اتمی در سال 2003 میلادی متوقف کرده است.
ایران‌هراسی با ادعای مبارزه با پول‌شویی
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: «مایک پامپئو» نماینده جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا، در بیانیه‌ای از نهاد بین‌المللی مبارزه با پول‌شویی خواست که در برابر ایران قاطعانه عمل کند. پامپئو در این بیانیه نوشته است: «کارگروه اقدام مالی در حالی که دیگران در برابر ایران و دولت اوباما تسلیم شده‌اند، کماکان حقایق را در مسائل مناقشه‌انگیز بیان می‌کند». «کارگروه اقدام مالی» اسفند سال گذشته با صدور بیانیه‌ای، ایران را به اهمال در «مقابله با خطرات تأمین مالی گروه‌های تروریستی» متهم کرده و تهران را «تهدیدی برای یکپارچگی نظام مالی بین‌المللی» خوانده است.
مشکلات بانکی برای فشار بر ایران مفید است
خبرگزاری فارس: «بارارا اسلاوین»، تحلیلگر ارشد «شورای آتلانتیک»، در تحلیلی درباره مشکلات بانکی فعلی در اجرای برجام، این موانع را برای فشار بر مقامات ایران به منظور محدود کردن آنچه به ادعای وی نقش‌آفرینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتصاد ایران است، مفید خوانده است. وی به هراس شرکت‌ها از تجارت با ایران اشاره کرده و نوشته است: «این واقعیت که شرکت‌های خارجی روند کندی برای بازگشت به ایران دارند، می‌تواند سودمند باشد؛ زیرا مقامات ایران را برای محدود کردن نقش سپاه در اقتصاد و بالا بردن شفافیت در بخش بانکی تحت فشار قرار می‌دهد.»
تصویب مفاد جدید در زمینه تحریم‌های ایران 
خبرگزاری تسنیم: کمیته اعتبارات سنا مفاد جدیدی را در زمینه تحریم‌های ایران تصویب کرده است. این کمیته این مفاد جدید را در قالب گزارشی همراه با لایحه بودجه سال مالی 2017 به تصویب رسانده است. لحن جدید گنجانده‌شده در «طرح خدمات مالی و دولت عمومی در سال مالی 2017» ـ به ابتکار سناتور «جان بوزمان» ـ وزارت خزانه‌داری را به «بررسی کامل تمامی موارد حذف تحریم‌های ایران در دو سال گذشته ملزم می‌کند.» بر اساس مفاد پیشنهادشده، در صورتی که وزارت خزانه‌داری آمریکا تشخیص دهد که مؤسسه‌ای اقدام به انجام فعالیت‌هایی در این زمینه کرده است، باید آن مؤسسه را تحریم کند یا درباره تحریم نکردن آن توضیح مکتوب ارائه دهد. 
 آمریکا بر تهدید داعش و ایران متمرکز است
خبرگزاری ایرنا: وزیر دفاع آمریکا گفت که این کشور در خاورمیانه [غرب آسیا و شمال آفریقا] بر «تهدید» داعش و ایران متمرکز است. «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا ایران را جزء تهدیدهای پیش روی کشورش خواند و گفت: واشنگتن در خاورمیانه تمرکزش را به دو تهدید، که حرف اول آنها با «I» شروع می‌شود (Iran & ISIS)، معطوف کرده است. آمریکا با تهدید خواندن ایران، موضوع افزایش همکاری‌های نظامی با کشورهای عربی علیه ایران را مطرح کرده است.