در شماره گذشته این ستون به این موضوع پرداخته شد که دولتی شدن جریان فمینیسم در دوره پهلوی اول در واقع، چتر امنیتیای را برای ادامه فعالیتهای آن جریان در ایران فراهم کرد و در این راستا گروههایی شکل گرفتند که در شماره پیش، به دو تشکل آن اشاره شد. در این شماره تعدادی دیگر از این گروهها به ویژه مهمترین آنها، یعنی کانون بانوان به اجمال بررسی میشوند.
3ـ انجمن بیداری زنان
انجمن بیداری زنان، شاخه انشعابیافته جمعیت نسوان وطنخواه است که در سال 1306 در تهران تشکیل شد. داشتن تفکرات مارکسیستی و عدم اعتقاد به رعایت حجاب در جامعه از جمله ویژگیهای این انجمن محسوب میشود. این انجمن شاخهای نیز در قزوین تأسیس کرد.(۱)
4 ـ انجمن زنان وطنپرست
انجمن فمینیستی زنان وطنپرست با مرام سوسیالیستی، در واقع، شاخه زنان حزب سوسیالیست ایران در دوره رضاخان است. محترم اسكندري، همسر سليمان اسكندري و مدير يكي از مدارس دخترانه كشور، دبیری این انجمن را برعهده داشت. مبارزه براي وضع قوانين حمايتي زنان، برگزاري كلاسهاي سوادآموزي، انتشار مجله و اجراي نمايشنامه براي ارتقاي سطح آگاهي عمومي، از جمله فعالیتهای انجمن زنان وطنپرست میباشد.(۲)
5 ـ جمعیت نسوان وطنخواه
جمعیت نسوان وطنخواه یکی از انجمنهای فمینیستی اواخر دوران مشروطه است که در آن دوره فعال بود. در این بخش، فقط به مهمترین اقدامات این انجمن در دوره رضاخانی اشاره میشود.
برگزاری دومین کنفرانس منطقهای زنان کشورهای شرقی در سال 1311ش در تهران، یکی از مهمترین اقدامات و فعالیتهای جمعیت نسوان وطنخواه است. نمایندگان کشورهایی چون؛ مصر، عراق، ترکیه، لبنان و هند در این کنفرانس شرکت داشتند. ریاست کنفرانس را نیز یک فمینیستی رادیکال از لبنان به نام «نور حماده» برعهده داشت. ریاست افتخاری این کنفرانس نیز بر عهده شمس پهلوی بود.(۳) همچنین مستوره افشار معاونت و صدیقه دولتآبادی منشیگری آن کنفرانس را برعهده داشتند.(۴) مبارزه برای کسب آزادی بیشتر، ضرورت اتحاد بین زنان مسلمان و مسیحی در خاورمیانه و کشف حجاب به عنوان نخستین قدم به سوی آزادی زنان تحصیلکرده شهری طبقه متوسط، از جمله موضوعات مورد تأکید و اتفاق سازماندهندگان این کنفرانس بود.(۵)
ذکر ترقیات روزافزون زنان اروپایی و محرومیت زنان کشورهای عربی و ایرانی و لزوم جنبش و اقدامات جدی از طرف زنان روشنفکر، محور مباحث سخنرانیها و کمیسیونهای متعدد کنفرانس را تشکیل میداد.(۶)
مستوره افشار از سخنرانان این کنفرانس، ضمن بیان عقبماندگی زنان ایرانی از همتایان اروپایی خود و ذلتبار معرفی کردن وضعیت زنان ایرانی تا پیش از روی کار آمدن سلطنت پهلوی، از تلاش مطبوعاتی جریان فمینیسم در ایران در جهت تحقق تساوی حقوقی زنان با مردان به سبک غربی پرده برمیدارد.(۷)
تقاضای حق انتخاب کردن و انتخاب شدن از دولت در صورت حاصل شدن استعداد و کفایت در زنان و همچنین حصول اکثریت در زنان فاضله، عالمه و تربیت شده، تأسیس مدارس اکابر نسوان در نقاط مختلف کشور، اعزام زنان برای تحصیل به خارج از کشور، ممنوعیت تعدد زوجات شرعی، لزوم استفاده زنان از البسه وطنی، الگوگیری از عادتها و اخلاق خوب و پسندیده غربی، ممنوعیت فحشای سرّی و محدود کردن و ممنوع کردن فحشای علنی، از جمله مصوبات کنفرانس نسوان شرق در ایران میباشد.(۸)
6 ـ کانون بانوان
کانون بانوان که در اوایل سال 1314 در تهران تأسیس شد؛ اولین جمعیت فمینیستی در ایران است که به دستور حکومت تشکیل شد. بدرالملوک بامداد، تشکیل کانون بانوان را به دستور مستقیم رضاخان در راستای پیشبرد جنبش زنان ایران چنین معرفی میکند: «در 22 اردیبهشت 1314ه.ش به اشاره اعلیحضرت رضاشاه کبیر و با دعوت وزیر معارف وقت-آقای علیاصغر حکمت-عدهای از زنان فرهنگی، انتخاب و به محل دارالمعلمات و کوچه ظهیرالاسلام خیابان شاهآباد دعوت شدند. به آنها گفته شد که مأموریت دارند تا جمعیتی تشکیل بدهند و اساسنامه آن را به نظر وزیر معارف برسانند. [و] با حمایت دولت، پیشقدم نهضت آزادی زنان ایران باشند. این جمعیت در جلسات بعد، نام کانون بانوان را برای خود اختیار کرد.»(۹)
طبق اساسنامه کانون بانوان، این جمعیت تحت اشراف یا به تعبیر اساسنامه آن، به ریاست عالیه شمس پهلوی است. تربیت و آموزش زنان مطابق قواعد علمی(غربی)، تشویق آنان به ورزش، ایجاد مؤسسات خیریه برای زنان نیازمند و اطفال بیسرپرست و ترغیب به استفاده از کالاهای ساخت ایران از جمله اهدافی است که در اساسنامه کانون بانوان به آنها اشاره شده است.(۱۰)
کانون بانوان به جز تهران، بیش از ۵۰ شعبه در دیگر شهرهای ایران تأسیس کرد. این جمعیت در ابتدا دارای هیئتمدیره ۲۵ نفرهای بود که هاجر تربیت رئیس دانشسرای دختران، ریاست آن را برعهده داشت. صدیقه دولتآبادی نایبرئیس، بدرالملوک بامداد منشی، پری حسام شهرئیس رئیس دارالانشاء و خانم آریانی، خزانهداری کانون بانوان را عهدهدار بودند. همچنین فاطمه سیاح ریاست شعبه ادبی هیئتمدیره، خانم همایون احتشامی ریاست شعبه امور خیریه آن و پری حسام شهرئیس، ریاست شعبۀ تربیت بدنی هیئتمدیره کانون بانوان را برعهده داشتند.(۱۱)
باوجود اشاره نکردن صریح به رفع حجاب در اساسنامه کانون بانوان، برداشتن چادر از سر زنان و رفع کامل حجاب اسلامی از جمله اهداف کانون، بلکه مهمترین هدف آن به شمار میرفت.
بدرالملوک بامداد ترکِ چادر سیاه را که وی از آن به ترکِ کفن سیاه تعبیر میکند، هدف اصلی کانون بانوان معرفی میکند. بامداد اضافه میکند که کانون برای اجرای هدف مذکور در ابتدا از اعضای خود شروع و سپس با ترتیب جلسات سخنرانی، زنان دیگر را به برداشتن چادر و حجاب تشویق میکرد.(۱۲)
در گزارشی که در سال 1314 درباره کانون بانوان به وزارت امور خارجه ارسال شد نیز رفع حجاب، هدف اساسی این کانون معرفی شده است. «مقصود اساسی جمعیت کانون بانوان از آغاز تأسیس، رفع حجاب بود و اعضای آن که غالباًً مدیران مدارس و مأموران وزارت معارف هستند، در این باب جدیت زیادی دارند و در مدارس دختران، رفع حجاب را ترویج نمودند.»(۱۳)
از این گزارش میتوان فهمید که تأکید جریان فمینیسم بر آموزش زنان و دختران در حقیقت در راستای ترویج سبک زندگی زن غربی بوده است که از جمله اهداف و الگوهای زن در جریان فمینیسم است. برگزاری مراسم و تشریفات اجرای کشف حجاب در 17دی ماه 1314 در دانشسرای دختران به ریاست هاجر تربیت و حضور زنان عضو کانون بانوان و زنان معلم در آن مراسم(۱۴) و نیز سخنرانی هاجر تربیت در آن جلسه علیه حجاب و معرفی کردن حجاب به عنوان جامههای خفت و حقارت برای زنان(۱۵)، نشان میدهد که کانون بانوان و مدارس دخترانه از عوامل همسو با کشف حجاب در ایران دوره رضاخان بودند.
از تاریخ اعلام رسمی کشف حجاب در ایران، کانون بانوان تمام فعالیتهای خود را در راستای تحقق هرچه بیشتر بیحجابی در ایران تنظیم کرد. به عبارت دیگر، تمام اقدامات کانون از برگزاری کلاسهای آموزشی برای زنان و دختران، مجالس سخنرانی و جشنها گرفته تا کلاسهای تربیت بدنی و امور خیریه، در واقع، در راستای نهادینه کردن کشف حجاب در ایران و گسترش سبک زندگی زن غربی در میان زنان، بهویژه زنان مرتبط با کانون بود.
غیر از تلاش در جهت رفع حجاب، ایجاد مجالس سخنرانی، نمایشها، کلوپهای ورزشی، کتابخانه و کلاسهای اکابر برای زنان، از جمله فعالیتهای کانون بانوان ایران در دوره ریاست یکساله هاجر تربیت میباشد.(۱۶)
تأسیس دبستان ششکلاسه برای دوشیزگان و بانوانی که به دلیل سن بالا نمیتوانستند در مدارس دولتی درس بخوانند، تأسیس هنرستانی برای زنان و دختران بالای 12سال در سال 1317، که بُرِش و خیاطی و کارهای دستی آموزش داده میشد(۱۷)، تأسیس مطب مجانی کودکان در سال 1316 برای کمک به بیماران بیبضاعت، برگزاری کلاس موسیقی، تأسیس انجمن ادبی، انجمن تشویق به سادگی، انجمن ورزش و انجمن خیریه(۱۸)، برگزاری جشنها و سخنرانیهای متعدد تربیتی، بهداشتی و اجتماعی(۱۹)، رسیدگی به درخواستهای مساعدت زنان در رابطه با مشکلات آنان در جامعه(۲۰) و نیز دادخواهی نسبت به شکایت زنان از تعدیات مردان به حقوقشان(۲۱)، تلاش در زمینه اعطای حق طلاق به زنان و تغییر قانون ازدواج(۲۲)، از جمله اقدامات و فعالیتهای کانون بانوان در عرصه داخلی در دوره ریاست صدیقه دولتآبادی به شمار میاید. در عرصه بینالمللی نیز کانون بانوان در راستای انعکاس فعالیتهای خود در جهان، مکاتباتی را با انجمنهای زنان در سایر کشورهای جهان داشت.(۲۳)
* منابع در دفتر نشریه موجود است.