کوروش پرویزیان، رئیس کانون بانک‌های خصوصی با اشاره به اختیاراتی که شورای هماهنگی قوا به بانک مرکزی داده است، گفت: اختیاراتی که داده شده جامع است و حتی بانک مرکزی می‌تواند مدیران بانک‌ها را تغییر دهد و مدیران دیگری را جایگزین کند. بانک مرکزی شرایط خاصی را طلب کرده است و می‌خواهند تحولاتی در سیستم بانکی ایجاد کنند.

بررسی چگونگی تسلّط آمریکا بر بخش مهمی از تجارت جهانی


قابلیّت‌های متعدد دلار به ‌واسطه سلطه‌اش بر تجارت جهانی، امکان‌های مهم اقتصادی، سیاسی و حتّی امنیتی زیادی را به ایالات‌ متحده داده است. این کشور با استفاده از همین ابزار به تحریم‌های اقتصادی، تنبیه‌های سیاسی و... دست می‌زند و برخی کشورها را به موافقت عملی با سیاست‌هایش اجبار می‌کند. پرسش مهم این است که این مزیّت یا اهرم فشار چگونه برای ایالات‌متحده به وجود آمده است؟
اواخر جنگ جهانی دوم اجلاسی در شهر برتون وودز ایالات‌متحده در سال 1944 برگزار شد. 44 کشور شرکت‌کننده در این جلسه درباره‌ نحوه‌ بازسازی خرابی‌های گسترده‌ ناشی از جنگ و نظام پولی بین‌المللی تصمیم‌گیری کردند. کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای صدمه‌‌دیده از جنگ که در بازسازی و تأمین مواد اولیّه و نیز در پرداخت پول و هزینه‌ آن مشکل داشتند، به ‌ناچار پیشنهاد ایالات‌متحده برای پذیرش دلار به‌ منزله ارز رایج جهانی را در ازای پرداخت طلا پذیرفتند؛ یعنی پس از سلطه‌ پوند انگلستان بر تجارت جهانی، این بار ایالات‌ متحده توانست به دلیل در امان بودن از خرابی‌های جنگ، پول ملّی خود را به مثابه ارز رایج جهانی طرح کند.
در این اجلاس کشورها برای آنکه ایالات ‌متحده اقدام به چاپ بدون پشتوانه‌ دلار نکند، از او تعهد گرفتند ارزش هر اونس طلا را در مقابل 35 دلار تعیین کند و به آن ملتزم بماند. بر همین اساس، سرازیر شدن طلا به آمریکا برای دریافت دلار از این کشور سبب شد ایالات‌ متحده بزرگ‌ترین ذخایر طلای جهان را به خود اختصاص دهد. در واقع، ایالات ‌متحده در قبال دریافت طلا، دلار خود را در اختیار کشورها قرار می‌داد تا آنها با استفاده از همان دلار از صنایع آمریکا برای بازسازی خود خرید کنند. به این ترتیب حجم بسیاری از طلای ذخیره شده در جهان به سمت ایالات‌ متحده سرازیر شد و در قبال آن آمریکا صرفاً کاغذی با عنوان دلار تولید می‌کرد. بر همین اساس، ایالات ‌متحده می‌توانست بدون کوچک‌ترین زحمتی در قبال کالاهای تولیدی کشورهای دیگر و ذخایر گرانبهای آنها، کاغذی را به‌ عنوان معوّض به ایشان بپردازد که آن نیز باید در چرخه‌ای باز هم به خود آمریکا بازگردانده شود.
به ‌مرور با پیشی گرفتن میزان واقعی دلار و رشد اقتصاد جهانی نسبت به عرضه‌ طلا در جهان، بی‌اعتمادی نسبت به اصالت دلار ایالات ‌متحده در جهان شکل گرفت؛ زیرا ایالات ‌متحده در این وضعیّت ذخایر کافی طلا برای تبدیل دلارهای موجود به طلا نداشت؛ از این ‌رو به دنبال به وجود آمدن کسری تراز پرداخت‌ها در آمریکا و برخی کشورهای دیگر، شوک نیکسون رئیس‌جمهور ایالات ‌متحده در 1971 به مثابه ضربه‌ای مهلک بر پیکر توافق برتون وودز بود. در واقع، رئیس‌جمهور آمریکا قابلیت تبدیل مستقیم دلار آمریکا به طلا را به‌ صورت یکجانبه لغو کرد. پس ‌از آن با کاهش ارزش دلار، نرخ برابری این پول در مقابل هر انس طلا به بیش از 42 دلار افزایش یافت. این لغو قانون به آمریکا اجازه می‌داد در مقابل ذخیره‌ موجود طلای خود دلار بیشتری چاپ کند. یا اصلاً به خلق پول بدون پشتوانه دست بزند.
از همین رو کشورهایی چون ایران که بخش مهمی از درآمدهای عمومی‌شان به نفت و گاز وابسته است، به میزان فروش نفت بیشتر، اقتصاد ضعیف‌تری خواهند داشت؛ زیرا حتی در فرض نبود هیچ‌گونه تحریم بین‌المللی و فروش آزادانه‌ حتی ده میلیون بشکه نفت در روز، دلارهای حاصله صرفاً در واردات کالا یا واردات خدمات فنی مهندسی باید به کار گرفته شوند. در صورت اول موجبات لطمه‌ شدید به تولید ملی و از بین رفتن صنعت فراهم می‌آید (نظیر آنچه امروز ایران با آن مواجه است) و در صورت دوم اسباب بیکاری مهندسان و کارگران ایجاد می‌شود. بنابراین، برخلاف ذهنیّت عمومی، فروش بیشتر نفت هرگز به معنای افزایش ثروت نبوده و بلکه به معنای افزایش فقر، بیکاری، اختلاس و فساد است؛ زیرا تنها راه مصرف دلار نفتی در واردات خواهد بود و واردات به معنای شکست سیاست‌های استقلال یک کشور تلقّی می‌شود؛ امری که در همه‌ کشورهای تولیدکننده‌ نفت خام به‌ وضوح قابل‌ مشاهده است.

بزرگ‌ترین کلاه‌برداری تاریخ
بانک مرکزی ایالات‌ متحده به خود اجازه می‌دهد دلار را که پشتوانه‌ دیگر پول‌های رایج جهانی شده است، بدون هیچ‌گونه پشتوانه‌ای (طلا) نامحدود به چاپ رسانده و در واقع تورم خود را به دیگر کشورها صادر کند. در واقع، این خلق پول عجیب و بی‌سابقه از سوی ایالات متحده بزرگ‌ترین کلاه‌برداری تاریخ و فریب مردم در جهان است.
 به همین ترتیب، ایالات‌متحده می‌تواند هزینه‌های سرسام‌آور جنگ‌های نظامی و مداخلات سیاسی خود در کشورهای گوناگون را از همان کشورها تأمین کند و مخارج و لوازم مورد نیازش را در همان کشور یا کشورهای اطراف در قبال پرداخت کاغذهایی، بدون پشتوانه دریافت کند. برای نمونه، هزینه‌ پروژه‌ ساخت 2443 فروند از جنگنده اف۳۵ (لاکهید مارتین) بیش از 392 میلیارد دلار است؛ یعنی هر فروند بیش از 160 میلیون دلار نه برای ایالات ‌متحده که درواقع برای همه کشورهای جهان هزینه داشته است، اما منافع آن صرفاً در اختیار ایالات ‌متحده خواهد بود.
ایالات‌ متحده با استفاده از همین قابلیت دلار، نخبگان و دانشمندان علمی را از سراسر جهان به ‌سوی خود جلب می‌کند. با توجه به هزینه‌های بسیار بالای تربیت چنین نیروهای علمی تا مقاطع تحصیلات تکمیلی برای کشورهای گوناگون می‌توان به این سرقت علمی بزرگ ایالات‌متحده پی برد.  در سوی دیگر این طراحی، کشورهایی ایالات ‌متحده را برای استمرار هژمونی‌اش بر جهان یاری می‌کنند. در این میان، نقش رژیم عربستان سعودی، امارات، کویت و قطر از دیگران پررنگ‌تر است. این دولت‌ها با فروش روزانه حجم بالایی از نفت، دلارهای آمریکا در سطح جهان را جمع‌آوری کرده و در قبال دریافت تسلیحات نظامی، بار دیگر به ایالات ‌متحده بازمی‌گردانند. این چرخه به معنای تضمین بقای سلطه‌ دلار بر تجارت جهانی از سوی کشورهای وابسته به آمریکا و تضمین بقای سیاسی حکومت‌های وابسته‌ کشورهای عرب منطقه از سوی ایالات‌متحده است. به عبارتی، همبستگی نفت و دلار در منطقه‌ غرب آسیا هم منافع ایالات ‌متحده را تأمین می‌کند و هم منافع حکومت‌های مرتجع منطقه را.

راه‌حل مبارزه با سلطه دلار
به دلیل تسلّط دلار بر معاملات جهانی و وجود ذخایر ارزی فراوان کشورها به این ارز، امکان مقابله‌ دفعی با آن مهیّا نیست؛ اما می‌توان به ‌تدریج از حجم معاملات با آن کاست و ذخایر ارزی را به پولی به جز آن مبدّل کرد. این مهم با انجام پیمان‌ها و مبادلات پولی دو یا چندجانبه فراهم خواهد شد؛ امری که در سال‌های اخیر کشورهایی چون چین و روسیه به آن اقدام کرده‌اند. در این شیوه کشورهای گوناگون در مبادلات تجاری با یکدیگر از پول ملّی خود استفاده می‌کنند. به این صورت که کشور اول در بانک مرکزی خود حسابی را با پول ملّی خود به نام کشور ثانی ایجاد کرده و معادل واردات خود از آن کشور را به حسابی که در همین کشور قرار دارد، واریز می‌کند. همین اتفاق نیز در کشور ثانی به نفع کشور اول اتفاق می‌افتد. به ‌این ‌ترتیب، می‌توان در پایان فصل‌های تجاری خاص نسبت پول در حساب را با یکدیگر سنجید و مابه‌التفاوت را با کالایی مانند طلا به صفر رساند. به ‌این ‌ترتیب، استفاده از ارز دلار در معاملات بانکی کشورها از بین خواهد رفت و ارزش آن سقوط کرده و سلطه‌اش با چالش جدی مواجه خواهد شد. بنابراین، استفاده‌ همزمان دو کشور از پول ملّی خود بدون احتیاج به ارز ثالث هم سبب تقویت پول ملّی خواهد شد و هم امکان تجارت نامحدود را در اختیار تجار طرفین قرار می‌دهد و هم نظام‌هایی چون تحریم را بی‌اثر خواهد کرد.


 رضا مهدوی‌افضل/ آمار و آمارگیری فی‌نفسه موضوع مهمی است و زیربنای طراحی نقشه راه آینده در موضوعات و برنامه‌ریزی‌های گوناگون کشور به شمار می‌آید. این اهمیت در حوزه اقتصادی به دلیل پیوند آن با اعداد و ارقام و درگیری معتنابهی از جمعیت کشور در مشکلات این بخش مضاعف می‌شود. اما پرسش این است که چرا گاهی آمارهای مرکز آمار و بانک مرکزی با هم متفاوت است؟ چرا شاخص‌ها و آمارهای نهادهای تقنینی و دولتی گاهی برای مردم ملموس نیست؟ 
آمار و ارقام برای تبیین واقعیت ارائه می‌شوند. به طور مسلم هر چه این آمارها و شاخص‌ها دقیق‌تر باشند، تصمیم‌گیری‌ها چه در ساحت سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی و چه در تنظیم پلان اجرایی درست‌تر خواهد بود. در کشور به دلیل ارائه‌ آمارهای متفاوت و گاهی متناقض همواره این چالش وجود دارد که به کدام آمار می‌توان استناد کرد! حتی گاهی دولت آماری را اعلام می‌کند که نه تنها مردم تأیید نمی‌کنند؛ بلکه برخی از مسئولان سابق نیز آن را قبول نمی‌کنند و می‌گویند آمارهای اعلام شده دقیق نیست! دلایل این اختلاف‌ها می‌تواند متعدد باشد و نظرهای متفاوتی در این زمینه بیان شده است.
به نظر مهم‌ترین آنها، نبود نهادهای آمارگیری مستقل و متخصص در کشور است که باید به صورت بنیادی در حل این مسئله و راه‌اندازی نهادهای آماری علمی مستقل و متخصص فکر شود. اگر این نهادهای مستقل فعال شوند و به این حوزه نگاه تخصصی شود، چالش‌های حوزه‌ آمار کمتر خواهد شد. البته در کوتاه‌مدت در صورتی که چندین نهاد مستقل آماری در کشور داشته باشیم، می‌توانیم با مطابقت دادن آمارهای گوناگون، به صحت این اعداد و آمارها پی ببریم. این مسئله در همه جای جهان وجود دارد. برای نمونه، انتشار اطلاعات در حوزه‌ انرژی در بیش از 60 نهاد رسمی بررسی می‌شود؛ یعنی 60 مرکز مطالعاتی کاملاً مستند در جهان وجود دارند که اطلاعاتی در حوزه‌ انرژی منتشر می‌کنند. به طور طبیعی با مقایسه‌ این آمار‌ها می‌توان به واقعیت‌هایی رسید.
نگرانی اصلی در این بخش، استفاده ابزاری از این نهادهاست که باید با پایش و رصد مداوم مراقب این حوزه بود تا از این ابزارها و نهادها استفاده‌های سیاسی و غیرعلمی نشود. اگرچه در ابتدای انجام این کار، فرایند کار سخت است؛ اما باید توجه کرد که حتی این نهادها ممکن است سبب بهبود و تأیید شدن آمارهای رسمی نیز شوند. لزومی ندارد که آمارها متناقض باشد. شاید یک مرجع آمار مستقل بگوید که برای نمونه تورم از نرخ اعلامی دولت هم کمتر است؛ یعنی نه تنها در این حالت آمارها فرق می‌کنند، حتی ممکن است همدیگر را نقد کنند. ممکن است بیان شود آمار دولت تأیید نمی‌شود و به بازنگری نیاز دارد. البته ممکن است تفاوت‌ها ناشی از فروض یا نمونه‌گیری و... باشد، اما تمامی این تفاوت‌ها مؤثر است.
البته تعریف شاخص‌ هم مهم است. برای نمونه، برای سنجش تورم نباید به شاخص‌های موجود بسنده کنیم یا شاخص بیکاری و فرد بیکار کشورهای گوناگون به اقتضای فرهنگ و نیازها و ارزش‌ها با هم متفاوت است. باید شاخص‌های جدید تعریف شود که به ویژگی کشورهایی مانند ایران که تحت تأثیر نوسانات قیمت نفت، بیماری هلندی و... است، نزدیک باشد؛ یعنی این شاخص به گونه‌ای تعریف شود که داده‌ها و مسائلی مدنظر قرار گیرد که بیشترین وزن را دارند و واقعی‌تر هستند. سومین مورد، تفاوت در نوع نمونه‌گیری‌ها است. یعنی افزون بر ملاحظه‌ سبد خانوار که یکی از بخش‌های عمده‌ صحت آمار است، مطلب مهم دیگر روش نمونه‌گیری است که در علم آمار بسیار اهمیت دارد و باید روش‌های نمونه‌گیری هم به دقت بررسی شود. بسنده کردن به آمار نهادهای رسمی نیز یکی از نارسایی‌ها و ایرادهای آماری است.


به طور حتم همه‌ شما در اخبار و به ویژه اخبار اقتصادی اسم بازار سرمایه را بسیار شنیده‌اید، اما بازار سرمایه چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ بازار سرمایه، بازاری است که با واگذاری وام‌های بلند‌مدت سر و کار دارد. این بازار، سرمایه‌های کاری و ثابت در اختیار صنایع قرار می‌دهد و برای بدهی‌های میان‌مدت و بلند‌مدت دولت، اعتبار مالی تهیه می‌کند. در بازار سرمایه سهام‌های معمولی، اسناد قرضه‌ شرکت‌ها و اوراق بهادار دولتی معامله می‌شوند. 
بودجه‌ای که در بازار سرمایه در جریان است، پول افرادی است که می‌خواهند پس‌اندازشان را سرمایه‌گذاری کنند، یا متعلق به بانک‌ها یا واسطه‌های غیربانکی مانند شرکت‌های بیمه، مؤسسات مالی، بنگاه‌های امانت‌داری یا واحدهای اوراق بهادار، شرکت‌های لیزینگ، صندوق‌های مشترک، مؤسسات ساخت‌و‌ساز و غیره است. 
شرکت‌های کارگزاری هم وجود دارند که سرمایه فراهم نمی‌کنند، اما سهام و اوراق‌ قرضه را پذیره‌نویسی می‌کنند و به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا سهام و اوراق قرضه خود را به فروش برسانند. شرکت‌های سهامی مشترک می‌توانند برای دارایی‌ها و سرمایه‌های ثابت و کاری خود تقاضای بودجه داشته باشند.
بازار سرمایه از طریق بازار مبادله سهام فعالیت می‌کند. بازار مبادله سهام، بازاری است که خرید و فروش سهام، اوراق قرضه و اوراق بهادار را تسهیل می‌کند. در حقیقت، بازار سرمایه به منابع و تقاضا برای سرمایه‌گذاری مربوط می‌شود و مبادله‌ سهام نیز، این مبادلات را تسهیل می‌کند.
بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که بازار سرمایه شامل مجموعه‌ای از مؤسسات و سازوکار‌هایی می‌شود که از طریق آنها بودجه‌های بلند‌مدت و میان‌مدت یکپارچه شده و در اختیار افراد، شرکت‌ها و دولت قرار می‌گیرند. همچنین بازار سرمایه شامل فرایندی می‌شود که از طریق آن، اوراق قرضه‌ای که انتشاریافته‌ و به فروش رسیده‌اند، مبادله می‌شوند.
بازار سرمایه واسطه‌ای بین پس‌انداز‌کننده‌ها و سرمایه‌گذارها به کار می‌رود. پس‌انداز‌کننده‌ها افرادی هستند که سرمایه را قرض می‌دهند و سرمایه‌گذارها هم افراد یا شرکت‌هایی هستند که این بودجه را قرض می‌گیرند. پس‌انداز‌کننده‌هایی که تمامی درآمد خود را خرج نمی‌کنند، «واحدهای مازاد» نامیده می‌شوند و وام‌گیرنده‌ها هم تحت عنوان «واحد‌های کسری» شناخته می‌شوند. بازار سرمایه سازوکار مبادلاتی‌ای است که بین واحدهای مازاد و واحدهای کسری صورت می‌گیرد؛ مجرایی است که از طریق آن واحد‌های مازاد، بودجه‌ مازاد خود را به واحدهای کسری قرض می‌‌دهند.
سرمایه‌هایی که از طرف افراد و واسطه‌های مالی به بازار سرمایه جریان پیدا می‌کنند را شرکت‌های تجاری، صنایع و دولت جذب می‌کنند. در نتیجه، بازار سرمایه، حرکت جریان سرمایه را به ‌منظور استفاده‌ بهینه و افزایش درآمد ملی تسهیل می‌کند.
واحدهای مازاد، اوراق قرضه را با بودجه‌ مازاد خود خریداری می‌کنند و واحدهای کسری، اوراق قرضه را به فروش می‌‌رسانند تا بودجه‌ای که نیاز دارند را جذب کنند. سرمایه از وام‌دهنده به وام‌گیرنده، از طریق مؤسسات مالی مانند بانک‌ها، واحدهای اوراق بهادار و صندوق‌های مشترک، چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم جریان می‌یابد. وام‌گیرنده‌ها اوراق قرضه‌ ابتدایی را که وام‌دهنده‌ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به‌واسطه‌ مؤسسات مالی خریده‌اند، صادر می‌کنند.
بازار سرمایه سود سهام را به وام‌دهنده‌ها پرداخت می‌کند و بودجه‌ را به سرمایه‌گذاران یا همان وام‌گیرنده‌ها انتقال می‌دهد. این جریان سبب شکل‌گیری و ایجاد سرمایه می‌شود. در حقیقت، بازار سرمایه برای کسانی که پس‌انداز دارند و کسانی که برای رسیدن به بهره‌وری به سرمایه نیاز دارند، سازوکاری برای داد و ستد ایجاد می‌کند. بازار سرمایه، منابع مالی‌ای که بی‌بهره مانده‌اند، مانند طلا، جواهرات، مسکن و غیره را به سرمایه‌های پربازده تبدیل می‌کند.

پاسدار بازنشسته و فعال اقتصادی در گفت‌وگو با صبح صادق

 اکبر کریمی/ کشاورز زاده‌ای که سه دهه برای حفظ امنیت مردم سرزمینش در سپاه پاسداران خدمت کرده است، این بار هدفش اصلاح تغذیه ایرانی است. سیدجلال اطهری با 15 سال سابقه پرورش انواع پرندگان حلال گوشت می‌گوید: «امروزه نوع مصرف گوشت در بسیاری از کشورهای اروپایی تغییر یافته و مردم این کشورها به جای مصرف گوشت مرغ، به مصرف گوشت پرندگان دیگر رو آورده‌اند؛ به طوری که مصرف گوشت بوقلمون در انگلیس رتبه اول را دارد و گوشت قرقاول در رتبه بعدی است. همچنین در کشورهای اتریش و بلژیک رتبه اول را مصرف گوشت قرقاول دارد. در بقیه کشورهای اروپایی نیز به همین تناسب شیوه مصرف تغییر کرده است.» در کشور ما نیز طی سال‌های اخیر مردم گرایش بالایی به مصرف گوشت این نوع پرندگان نشان داده‌اند. در مقطع فعلی نیز تنها گرانی و پایین بودن توان خرید، مانع اصلاح تغذیه‌ای در این حوزه محسوب می‌شود.

آغاز فعالیت از منزل شخصی
همان‌گونه که از نام قرقاول خزری پیداست، پرنده جنگل‌های مازندران و حیوانی رو به انقراض محسوب می‌شود. به دلیل تناسب داشتن این حیوان با زیست بوم خود، طی چند سال اخیر تلاش‌ها برای تکثیر و پرورش آن در شهرهای مازندران و گیلان شروع شده است و افرادی مانند اطهری موفق به این کار شده‌اند. با این حال، اطهری پرورش این پرنده را کار آسانی نمی‌داند؛ بلکه پرورش آن را که متعلق به حیات وحش است، به مراتب سخت‌تر از پرندگان اهلی مثل مرغ می‌داند.
اطهری شروع این فعالیت را از حیاط 50 متر مربعی منزل شخصی‌اش و از سال‌های پیش از بازنشستگی شروع کرده است وی در این باره می‌گوید: «در سال 82، 20 قرقاول ماده و 85 قرقاول نر خریدیم و در پنج قفس شروع به پرورش آنها کردیم. در همان سال اول توانستیم این تعداد را به هزار پرنده برسانیم.» معمولاً شروع یک کار، سخت و طاقت‌فرساست، ولی با عبور از سختی‌های ابتدایی، امید به تداوم و توسعه فعالیت دوچندان می‌شود. اطهری و خانواده‌اش نیز با عبور از این مرحله، برای رونق و توسعه این فعالیت مشتاق‌تر شدند. به همین دلیل در سال‌های بعدی «شرکت تعاونی تولیدی قرقاول سرای مازند شمال» را تأسیس کردند تا همه اعضا در این فعالیت حس مشارکت، منفعت و مسئولیت جمعی داشته باشند و برای رونق آن تلاش کنند. به دلیل کوچک بودن فضای پرورش نیز زمین 500 متر مربعی برای گسترش فعالیت خریداری کردند.

دوره پرورش و ارزش اقتصادی قرقاول
فصل تخم‌گذاری قرقاول از اواسط فروردین تا اواخر شهریور ماه است. در این دوره حدود شش ماهه هر قرقاول مولد به طور میانگین 80 تخم می‌گذارد که امکان تبدیل آنها به جوجه با دستگاه‌های جوجه‌کشی وجود دارد.
میانگین پرورش هر جوجه قرقاول گوشتی حدود پنج ماه است. در این مدت وزن پرنده به حدود یک و نیم کیلو می‌رسد. امسال هر قرقاول گوشتی بین 60 تا 100 هزار تومان به فروش می‌رسد. اطهری سالیانه بیش از هفت هزار قرقاول پرورش می‌دهد و اعضای هشت نفره خانواده او در این کار یاریگر او هستند. اطهری از مزایای این فعالیت می‌گوید و اینکه میزان مصرف دانه قرقاول و دیگر پرندگانی که او پرورش می‌دهد به مراتب پایین‌تر از مصرف دانه مرغ است و از این نظر، پرورش آنها برای هر تولید‌کننده‌ای به‌صرفه است.
قرقاول گونه‌های متنوعی دارد که وی تاکنون گونه‌های آمریکایی، بلژیکی، لیمویی، سیلور، کالج، ریورز و چندین نوع دیگر را در کنار گونه خزری که مختص کشورمان است، پرورش داده است. 

پرورش عروس پرندگان
او و خانواده‌اش به جز قرقاول، سابقه پرورش موفق طاووس، بوقلمون و کبک را نیز داشته‌اند و به تناسب درخواست مشتریان گونه‌های مختلفی از طاووس سفید استرالیایی، سبز هندی، شکلاتی اندونزی و سرمه‌ای مصری را در کنار پرندگان دیگر پرورش می‌دهند.
هر طاووس ماده در سال بین 25 تا 35 تخم می‌گذارد و در کشور ما بیشتر به پرنده زینتی شناخته می‌شود. اطهری در سال جاری هر طاووس سفید چهار ماهه را 800 هزار و سبز هندی را 550 هزار تومان به مشتریان عراقی فروخته است. او می‌گوید: «تقاضا برای خرید این پرندگان بسیار بالاست، به نحوی که حتی متقاضی فراوانی برای خرید جوجه چند روزه آن نیز وجود دارد.» این شرکت خانوادگی در آینده نزدیک قصد پرورش انواع طوطی را دارد.

آموزش در کنار تولید
این فعال اقتصادی در حوزه پرورش طیور، اقدامات آموزشی شایسته‌ای برای توسعه شغلش در منطقه صورت داده است. او می‌گوید: «از همان ابتدا با خودم عهد کردم که هر آنچه را که می‌آموزم و یاد می‌گیرم به دیگران نیز آموزش دهم، برای همین تاکنون افراد بسیاری را در این حوزه آموزش داده‌ام و به درخواست‌های سازمان‌های مختلف برای حضور در کارگاه‌های آموزشی و یاد دادن به کارآموزان لبیک گفته‌ام و در این زمینه علاوه بر آموزش بسیجیان، برای اعضای کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان زندان‌ها و... نیز بنا به درخواست این نهاد‌ها جلسات آموزشی برگزار کرده‌ام و اکنون شاگردانی در سطح استان و در کشور دارم که از بنده نیز قوی‌تر و بهتر فعالیت می‌کنند.»
او وضعیت تقاضای این محصولات در بازارهای منطقه را بسیار مناسب می‌داند و معتقد است با وجود ظرفیت‌های بالای توسعه این حرفه در استان‌های شمالی کشور و در صورت برنامه‌ریزی متمرکز دولتی، کشور ما به راحتی می‌تواند سهم بسیار بالایی از این بازار منطقه‌ای داشته باشد.
دو ماه پیش کشور عمان به این تولیدکننده کشورمان پیشنهاد همکاری داده است تا با امتیازهای در نظر گرفته شده برای وی و خانواده‌اش، با اقامت دائمی در شهر مسقط، در راه‌اندازی باغ پرندگان این شهر و توسعه این حرفه در کشور عمان فعالیت کند، ولی وی تاکنون به این پیشنهاد جواب مثبت نداده و علاقه‌مند به فعالیت در وطن خویش است.
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی در استان خود با شماره تلفن 09193472981  تماس بگیرید.


 بی‌عدالتی محض
رضا اردکانیان وزیر نیرو با بیان اینکه درباره قیمت آب و برق، ما باید کمی بیشتر صحبت کنیم و بشنویم؛ گفت: اصلاح تعرفه‌ها در دو جا مهم است؛ یکی اینکه به پایدار بودن عرضه آب و برق کمک کند؛ یعنی اگر قیمت یک کیلووات ساعت برق 100 تومان است و ما 60 تومان می‌گیریم، تا جایی قابل تحمل است و از جایی به بعد، به اختلال در عرضه برق تبدیل می‌شود و خدمت‌رسانی را مختل می‌کند و یک تأثیر دیگر دارد و آن اینکه فرض کنیم در عرضه برق مشکلی وجود نداشته باشد و دولت بتواند از منابع دیگری به صنعت برق کمک بدهد و یک برق یارانه‌ای کماکان ارائه شود، چون در بخش‌های مختلف الگوی صحیح مصرف رعایت نمی‌شود، این قیمت تکلیفی به این معنا خواهد بود که بدمصرف‌ها از یارانه بیشتری بهره‌مند می‌شوند و اعطای این یارانه دولتی به بدمصرف‌ها یک بی‌عدالتی محض است و اثر خود را روی خدمت‌رسانی می‌گذارد.
نفت ایران جایگزین ندارد
بیژن زنگنه در آستانه آغاز تحریم‌های آمریکا علیه ایران درباره اینکه آیا کشورهای عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در کنار تولیدکنندگان غیرعضو این سازمان، توانایی جایگزین کردن نفت ایران را دارند، تأکید کرد: «برای نفت ایران جایگزینی در بازار وجود ندارد، تولید نفت عربستان و روسیه هم‌اکنون نزدیک به بالاترین سطح تاریخی خود است و این دو کشور ظرفیت اضافی برای تولید بیشتر ندارند.» وی با اشاره به اینکه عربستان با استفاده از ذخیره‌سازی‌های خود توانسته است در فاصله ماه مه تا سپتامبر، روزانه حدود ۵۰۰ هزار بشکه نفت بیشتر به بازار عرضه کند، یادآور شد: «مجموع تولید نفت دیگر اعضای اوپک در این بازه زمانی تنها ۱۰۵ هزار بشکه در روز افزایش یافته است و این به آن معناست که اعضای اوپک توانایی افزایش تولید نفت بیشتر از رقم کنونی را ندارند.»
قتل خاشقجی و فرار سرمایه از عربستان
به گزارش یاهو؛ سرمایه‌گذاران سراسر جهان هفته گذشته ۱/۱ میلیارد دلار از سرمایه‌های خود را از عربستان خارج کردند و احتمالاً این مشکل به این زودی‌ها حل نمی‌شود؛ چرا که اختلافات دیپلماتیک درباره ناپدید شدن جلال خاشقجی شدت گرفته است. افزون بر این بسیاری از سیاستمداران و رهبران تجاری در جهان از شرکت در کنفرانس سرمایه‌گذاری هفته آینده در ریاض به علت اختلافات دیپلماتیک درباره قتل این خبرنگار انصراف دادند. چنانکه مدیران عامل بانک‌های کردیت سوئیس، استاندارد چارترد،HSBC  ، شرکت‌های ایرباس فرانسه، دویچه‌بانک آلمان و  مدیر عامل شرکتABB ، ژان لمی‌یر مدیرعامل بانک بی‌ان‌پی پاریباس فرانس،  رئیس صندوق بین‌المللی پول و رؤسای شرکت‌های گوگل، اوبر، خودروسازی فورد اعلام کردند که در این اجلاس شرکت نخواهند کرد و همچنان موج این انصراف از حضور در این نشست ادامه دارد.
اعتراف به ناتوانی!
خالد فالح، وزیر انرژی عربستان در گفت‌وگو با آژانس خبری تاس روسیه، با بیان اینکه تحریم‌های ایران از ماه آینده اجرا می‌شود، گفت؛ هیچ تضمینی نیست که قیمت‌های نفت بالاتر از این هم نرود. او در پاسخ به اینکه آیا جهان خواهد توانست از ۱۰۰ دلاری شدن مجدد قیمت نفت جلوگیری کند یا خیر؟ گفت: «من نمی‌توانم به شما تضمین بدهم؛ چرا که من نمی‌توانم پیش‌بینی کنم برای سایر تولیدکنندگان چه اتفاقی خواهد افتاد.» وی افزود: «اولاً، ما تحریم‌هایی علیه ایران داریم و هیچ‌کس نمی‌داند صادرات ایران چقدر خواهد بود. دوم اینکه احتمال کاهش تولید در کشورهایی مانند لیبی، نیجریه، مکزیک و ونزوئلا وجود دارد.» او ادامه داد: «اگر سه میلیون بشکه نفت از عرضه بازار محو شود، ما نخواهیم توانست این میزان را جبران کنیم.»