همزمان با اربعین حسینی ارتش نیجریه به روی تظاهرکنندگان نیجریه‌ای که خواستار آزادی علامه ابراهیم زکزاکی بودند، آتش گشود.گفتنی است، شیخ ابراهیم زکزاکی از دسامبر 2015 در زندان است. در همین راستا، صدها نفر از مسلمانان نیجریه در ابوجا، پایتخت این کشور تظاهرات برگزار کردند و خواستار آزادی علامه زکزاکی شدند؛ اما ارتش نیجریه به سوی معترضان شلیک کرد؛ ماه آوریل گذشته نیز ارتش نیجریه با شلیک گلوله و پرتاب گاز اشک‌آور به سوی شیعیان نیجریه‌ای در ابوجا دست‌کم چهار نفر را زخمی کرد. 

تاملی بر تصمیم انگلیس درباره خروج از اتحادیه اروپا


 رضا اشرفی/ در 23 ژوئن سال 2016 بیش از پنجاه درصد مردم انگلیس (بیش از 17 میلیون نفر) به خروج کشورشان از اتحادیه اروپا رأی دادند. حکومت نیز اعلام کرد، از ۲۹ مارس ۲۰۱۷ رویه رسمی برای خروج را آغاز می‌کند؛ اما آنها هیچ‌گاه به این مسئله فکر نمی‌کردند که همین مسئله ممکن است به یکی از سخت‌ترین تصمیمات ملی و بحرانی‌ترین موضوعات دهه‌های اخیر تبدیل شود. تنها با گذشت دو سال شواهد موجود نشان می‌دهد، بین مردم و حتی بخش‌هایی از حکومت، مخالفت‌های جدی با برگزیت وجود دارد. 
مهم‌ترین عاملی که سبب شده است این فضا پیش بیاید، ناتوانی دولت برای چگونگی خروج از اتحادیه است. بحث خروج به قدری به دولت ترزا می فشار آورد که آن را در سال گذشته مجبور به انتخابات زودهنگام کرد. نخست‌وزیر انگلیس که به لطف رأی مثبت همه‌پرسی و استعفای دیوید کامرون روی کار آمده بود، همواره با انتخابات زودهنگام مخالفت می‌کرد؛ اما یک سال پس از همه‌پرسی به دلیل فشار مخالفان دولت و همچنین امید ترزا می برای کسب قاطع کرسی‌ها در پارلمان، به انتخابات زودهنگام تن داد، ولی نه تنها نتوانست به خواسته‌های خود برسد؛ بلکه چند کرسی را از دست داد. 
ترزا می، به دنبال این بود که با به دست آوردن اکثریت قاطع کرسی‌ها، پارلمان را با خود همراه کرده و رأی نهایی را حتی در صورت به توافق نرسیدن با اتحادیه اروپا بگیرد؛ اما در این کار شکست خورد. از سویی، در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۷ میلادی، دیوان عالی بریتانیا رأی داد دولت برای خروج باید رأی موافق مجلس عوام بریتانیا را بگیرد. اما این انتخاب مردم، اولین اقدام علنی بود که نشان داد مردم از رأی خود در زمینه خروج از اتحادیه گذشته‌اند. در واقع، مردم بسیار زود متوجه این شدند که فشارهای اقتصادی حاصل از خروج بسیار بیشتر از آن است که فکرش را می‌کردند. اگر چه مجلس عوام رأی به فعال‌سازی ماده 50 لیسبون برای خروج از اتحادیه داد؛ اما مشکلات دولت در این مسیر حل نشد. 
خروج از اتحادیه اروپا حتی اگر حس استقلال و بازگشت به هویت ملی را به مردم انگلیس می‌داد؛ اما همزمان با متزلزل کردن اتحادیه، آن را به سمت واگرایی پیش می‌برد. این مسئله وقتی قابل فهم‌تر است که دیده شود چگونه ملی‌گرایی تندرو در کشورهای گوناگون اروپا بالا آمده است؛ به همین منظور رهبران اصلی اتحادیه اروپا همزمان به دنبال تنبیه کشوری هستند که خواهان خروج است و هم درصدد ملی‌گرایی افراطی در کشورهای گوناگون این اتحادیه بوده‌اند. به همین منظور بیشترین فشارها را به انگلیس آورده و نسبت به اختلافات اقتصادی، حقوقی و قضایی، وضعیت انگلیسی‌های ساکن در دیگر کشورها، چگونگی رفت‌و‌آمدهای شهروندان انگلیسی در اتحادیه و ... کوتاه
 نیامده‌اند. 
اگرچه بر اساس توافقی که در سال 1973 بین کشورهای اتحادیه شکل گرفت (ماده ۵۰ پیمان لیسبون)، هر کشور حق دارد از آن خارج شود؛ اما اتحادیه اروپا با اعمال این قبیل فشارها به مردم انگلیس به ویژه در زمینه اقتصادی، درصدد است مردم را وادار کند که به دولت خود فشار بیاورند تا از خواسته خود مبنی بر خروج از اتحادیه کوتاه بیاید. دولت ترزا می و محافظه‌کاران تاکنون نسبت به این مسئله نرمش نشان نداده‌اند؛ اگرچه در درون خود در مواردی تمایل به همه‌پرسی دوباره دیده می‌شود. به ویژه آنکه بحث مرزهای ایرلند شمالی و جنوبی و همچنین حس استقلال‌طلبی دوباره در اسکاتلند دیده شده است. 
در حالی که حزب رقیب (کارگر) به رهبری جرمی برنارد کوربین که اندیشه‌های سوسیالیستی دارد؛ از جمله هواداران همه‌پرسی دوباره است. به اعتقاد وی، مردم در انتخابات جدید رأی به ماندن در اتحادیه را خواهند داد و از این طریق با پشت سر گذاشتن نئوناسیونالیسم شکل گرفته در انگلیس، اتحادیه نیز مسیر همگرایی خود را ادامه داده و ملی‌گرایی تندرو در دیگر کشورها از جمله فرانسه و آلمان تضعیف خواهد شد. این همان مسئله‌ای است که رهبران اتحادیه نیز به آن تمایل دارند؛ اما در این اینجا یک مانع وجود دارد. کوربن از مخالفان جدی نوع عملکرد رژیم صهیونیستی است و در مواقع گوناگون به آن انتقاد کرده است. بنابراین، مقامات رژیم صهیونیستی همه تلاش خود را خواهند کرد تا وی هیچ‌گاه نتواند کرسی نخست‌وزیری را به دست بگیرد. با وجود این، تلاش مردم و برخی نهادها برای بازنگری در همه‌پرسی جدی است. 
بر همین اساس، از مدتی پیش با جمع‌آوری بیش از یک میلیون امضا، از دولت خواسته شده است همه‌پرسی تکرار شود. این طرح را ابتدا روزنامه «ایندیپندنت» مطرح کرد. این مسئله می‌تواند تکلیف انگلیس را روشن کرده و آن را از بلاتکلیفی خارج کند. در تقاضانامه‌ای که مردم انگلیس امضا کرده‌اند، آمده است: «مردمی که در هر دو جناح (موافق و مخالف برگزیت) قرار دارند، با روند فعلی باور خود را به آن از دست می‌دهند. از ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس گرفته تا پارلمان، رویکردی آشفته دارند که درگیری‌های داخلی، استعفای مقامات را برانگیخته است و در خصوص مسائل کلیدی که برای مردم اهمیت دارد، پیشرفت اندکی صورت گرفته است.»
این موضوع نشان می‌دهد، دولت و مردم انگلیس به واسطه رأی مثبت سال 2016 به همه‌پرسی که متأثر از اندیشه‌های نئونالیسمی بود، کشور خود و اتحادیه را وارد بحرانی کرده‌اند که به راحتی حل نمی‌شود. بحران شکل گرفته سبب شد در هفته گذشته بیش از 700 هزار نفر وارد خیابان‌های لندن شده و شعارهایی مبنی بر تکرار همه‌پرسی سر دهند. پیروان این طیف خیلی زود فهمیده‌اند که در صورت خروج از اتحادیه نمی‌توانند فشارهای گوناگون به ویژه مشکلات اقتصادی را تحمل کنند. 
از این منظر می‌توان گفت، انگلیس با همه‌پرسی سال 2016 خود را وارد بحرانی کرده است که تصمیم‌گیری برای خروج از آن بسیار سخت است و از نظر حیثیتی هزینه دارد؛ در حالی که مقامات انگلیسی به این موضوع تمایل دارند؛ اما غرورشان اجازه نمی‌دهد این اشتباه را بپذیرند. در حالی که بیشتر مردم خواهان آن هستند.


  محمدرضا بلوردی/  کشته شدن جمال خاشقجی، منتقد حکومت سعودی و اقدامات محمدبن‌سلمان، ولی‌عهد این کشور، عربستان سعودی را با چالش‌های متعددی در داخل و خارج مواجه کرده و سبب شده است مقامات این کشور به شدت تحت فشار قرار گیرند؛ فشارهایی که در نهایت سبب شد پس از سکوتی چند روزه اعتراف کنند که قتل این منتقد حکومت به دست گروهی که طبق ادعای سعودی‌ها خودسرانه عمل کرده‌اند، صورت گرفته است. قتل خاشقجی پیامدهای سنگین و باورناپذیری را برای سعودی‌ها داشته است که بخشی از آن به حوزه اقتصاد و سرمایه‌گذاری‌های خارجی در این کشور بازمی‌گردد. در واقع، مرگ خاشقجی و واکنشی که کشورهای غربی نسبت به این موضوع داشتند، موجب شد بخش قابل توجهی از سرمایه‌گذاران خارجی نسبت به فعالیت خود در عربستان دچار تردید شوند؛ چرا که این موضوع می‌تواند سبب بی‌ثباتی‌های سیاسی در عربستان شود. این در حالی است که پیشتر هم اقدامات محمدبن‌سلمان در بازداشت تعداد قابل توجهی از شاهزادگان سعودی، که به بهانه مبارزه با فساد صورت گرفت، سبب شده بود نگرانی‌هایی در بین سرمایه‌گذاران خارجی در عربستان به وجود آید مبنی بر اینکه آیا ساختار و سیستم حقوقی عربستان این قدرت را دارد که از سرمایه آنها در مقابل این‌گونه اقدامات حفاظت کند یا خیر؟
شاید بتوان گفت، بیشترین تأثیر منفی قضیه خاشقجی بر آینده اقتصاد عربستان سعودی، با طرح به اصطلاح «چشم‌انداز 2030» این کشور خود را نشان می‌دهد؛ طرحی که ولی‌عهد بلندپرواز سعودی‌ها قصد دارد با اجرای آن از وابستگی کشورش به نفت بکاهد و برای این امر به جذب سرمایه‌های خارجی نیاز خواهد داشت؛ اما متهم شدن او به دست داشتن در قتل خاشقجی و طرح شایعاتی درباره برکناری بن‌سلمان از قدرت یا حداقل محدود شدن قدرت او، به ویژه با بازگشت احمدبن‌عبدالعزیز، برادر پادشاه سعودی، به عربستان که گفته می‌شود هدف اصلی این بازگشت محدود کردن قدرت محمدبن‌سلمان بوده است، بازتاب منفی بر موضوع جذب سرمایه‌های خارجی خواهد داشت. 
این در حالی است که در دو سال اخیر با وجود اینکه قیمت نفت افزایش چشمگیری داشته است؛ اما رشد اقتصادی عربستان و عملکرد اقتصاد این کشور ضعیف بوده است. ضمن اینکه سرمایه‌گذاری‌های خارجی هم از 9 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2009 به حدود 2 درصد در سال 2017 کاهش یافته است.
بخش دیگری از امیدواری بن‌سلمان برای اجرای طرح‌های اقتصادی خود به فروش بخشی از سهام شرکت نفتی آرامکو برمی‌گردد؛ اما ماجرای خاشقجی سبب شده است در این زمینه هم تردیدهای سرمایه‌گذاران خارجی افزایش یابد و آنها را وادار کند به چالش‌های سیاسی داخلی عربستان نیز فکر کنند و اینکه رخ دادن حوادثی مانند ماجرای قتل این مخالف حکومت می‌تواند ریسک مشارکت آنها در پروژه فروش سهام شرکت آرامکو را بیشتر کند. 
به هر حال، زمانی که سرمایه‌گذاران بخواهند درباره سرمایه‌گذاری در عربستان سعودی و به طور خاص در بخش نفت این کشور و خرید سهام شرکت آرامکو تصمیم‌گیری کنند، پیش از هر چیزی به ریسک سرمایه‌گذاری خود نگاه می‌کنند؛ به گونه‌ای که هر چه ریسک این سرمایه‌گذاری بیشتر شود، تردیدهای آنها برای سرمایه‌گذاری نیز بیشتر خواهد شد. این در حالی است که محور اصلی اصلاحات مورد نظر بن‌سلمان فروش سهام شرکت آرامکو بوده است که اجرای آن به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی است.



  قاسم غفوری/ در سال‌های اخیر، غرب آسیا اصلی‌ترین کانون بحران‌های جهانی بوده و در این میان برخی کشورها با وجود اینکه به طور مستقیم در بحران‌ها درگیر نبودند، به دلیل موقعیت جغرافیایی حساس‌شان وارد این معادلات شده‌اند. اردن از جمله کشورهایی است که به واسطه همسایگی با عراق و سوریه و اراضی اشغالی فلسطین، نقش قابل توجهی در تحولات منطقه داشته است. نکته قابل توجه آنکه، اردن در هفته‌های اخیر تحرکات جدیدی را در منطقه صورت داده که از آن جمله احیا و گسترش روابط با سوریه و عراق است. حال این پرسش مطرح می‌شود که دلیل این تغییر رویکرد چیست؟ پاسخ به این پرسش را می‌توان در عملکردهای سال‌های اخیر اردن برای در امان ماندن از تروریسم جست‌وجو کرد. 
نخست نوع رفتارهایی بود که اردن به صورت پیش‌دستانه در قبال جریان‌های تروریستی از جمله القاعده صورت داد؛ چنانکه در مهر ماه ۱۳۹۳ در اقدامی تأمل‌برانگیز ابوقتاده، مشاور ارشد «بن‌لادن» سركرده القاعده که در ژوئیه ۲۰۱۳ میلادی پس از استرداد از انگلیس در اردن به زندان افتاده بود، از اتهامات مربوط به فعالیت‌های تروریستی تبرئه و آزاد شده است. ابوقتاده متولد ۱۹۶۰ در بیت‌لحم در سال ۱۹۹۹ به جرم توطئه برای اقدامات تروریستی به ویژه بر ضد مدرسه آمریکایی امان غیابی به مرگ محکوم شد؛ اما این حکم بلافاصله به حبس ابد با اعمال شاقه تخفیف پیدا کرد. 
این نوع رفتارها موجب شد نوعی مدیریت در قبال جریان‌های تروریستی صورت گیرد. در ادامه این روند اردن مصالحه‌ای با جریان‌های سلفی و اخوانی داشت؛ به‌گونه‌ای که فضا برای حضور آنان در انتخابات و عرصه‌های سیاسی و اجتماعی فراهم شد و تأثیر بسیاری بر امنیت این کشور داشت. در همین حال، اردن در این سال‌ها روابط نزدیکی با بازماندگان حزب بعث عراق به سرکردگی دختر صدام و عزت ابراهیم الدوری برقرار کرده که روابط نزدیکی با جریان‌های تروریستی دارند، که خود مؤلفه‌ای در کاهش تهدیدات تروریستی برای اردن بوده است. در همین حال، اردن از کشورهای بدون منابع زیرزمینی است که خود مؤلفه‌ای برای در اولویت نبودن این کشور برای گروه‌های تروریستی به شمار می‌آید. 
نکته دیگر آنکه، محور تحرک داعش چه مناطقی بوده و چه کشورهایی مدیریت آن را عهده‌دار بوده‌اند. کارنامه داعش نشان می‌دهد، آنها به دنبال ایجاد دولت اسلامی عراق و شام بودند که البته دامنه آن از خوراسان شروع می‌شود و تا شامات ادامه می‌یابد. بر اساس این، اردن در اولویت فعالیت گروه‌های تروریستی نبوده است.
نکته دیگر نقش حامیان گروه‌های تروریستی است. کشورهای عربی، غربی و عبری در جایگاه سران حامی تروریست‌ها، محور اقدامات خود را مقابله با جریان مقاومت از ایران گرفته تا عراق، سوریه و لبنان تشکیل دادند؛ از این رو کشوری مانند اردن عملاً در چارچوب بازیگری گروه‌های تروریستی همچون داعش قرار نمی‌گیرد. تهدید امنیتی اردن برابر با تهدید امنیت رژیم صهیونیستی و عربستان نیز بوده، از این رو امنیت این کشور برای ثبات آنها اهمیت دارد. 
نکته پایانی اینکه، تحرکات ائتلاف آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی علیه سوریه و عراق از خاک اردن صورت گرفته که لازمه اجرای آن حفظ ثبات این کشور بوده است. با وجود همه این تحرکات اردن دریافته است، خطر تروریسم همچنان وجود دارد و این راه‌های رفته نیز نمی‌تواند تأمین‌کننده ثبات پایدار این کشور باشد و کشوری مانند عربستان و آمریکا هیچ یک متحدی قابل اعتماد نخواهند بود و جز باج‌گیری از اردن هدف دیگری ندارند؛ چنانکه بر سر معامله قرن به دنبال حذف اردن از مسئولیت قدس و تحمیل طرح‌های به اصطلاح صلح هستند که هزینه‌های امنیتی و سیاسی جبران‌ناپذیری برای اردن به همراه دارد؛ از این رو با رویکرد به سوریه و عراق سعی دارد از ظرفیت‌های این کشورها و جبهه مقاومت در مقابله با تروریسم بهره گیرد که بازگشایی دروازه مرزی النصیب با سوریه نمودی از این رفتار است.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ ۳۷


  عبدالله عبادی/ اسلام مذهب بیشتر مردم ترکمنستان است و 89 درصد مردم این کشور مسلمان و پیرو فرقه حنفی و 11 درصد بقیه مسیحی یا پیرو دیگر ادیان هستند.
عربستان و تركمنستان در سال 1992 میلادی روابط دیپلماتیك خود را برقرار كردند و سفارت عربستان در سال 1997 در عشق‌آباد و سفارت تركمنستان در سال 2008 در ریاض افتتاح شد. در همین راستا، «قربانعلی بردی ‌محمداف»، رئیس‌جمهور تركمنستان در سال 2007 میلادی نخستین سفر خارجی خود را از عربستان سعودی آغاز كرد. به تازگی نیز رئیس‌جمهوری تركمنستان در سفری رسمی و همراه با یك هیئت عالی‌رتبه وارد ریاض، پایتخت عربستان شد و با سلمان‌بن‌عبدالعزیز آل‌سعود دیدار كرد. ملك‌سلمان در این دیدار بر تعمیق روابط میان دو كشور در زمینه‌های تجاری، سرمایه‌گذاری، نفت و گاز، كشاورزی و همكاری‌های مشترك در زمینه مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی تأكید و از مواضع تركمنستان در قبال مسائل منطقه‌ای تشكر و قدردانی كرد. از سوی دیگر، رئيس‌جمهور تركمنستان نیز آمادگی كشورش را برای گسترش همكاری میان دو كشور و تلاش‌های مشترك برای تحقق صلح و ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی اعلام كرد. در ادامه اهداف دو کشور از گسترش روابط دوجانبه را بررسی می‌کنیم.

انگیزه‌های ترکمنستان
در واقع، سياست خارجي تركمنستان پس از استقلال و در دوران «صفرمراد نيازوف» بر اساس اصل بي‌طرفي و موازنه‌ قواي خارجي شكل گرفت؛ اما با مرگ نیازوف و به قدرت رسیدن رئیس‌جمهور بردی محمد‌اف، عشق‌آباد با اعلام حفظ بی‌طرفی، به دلیل نیاز به توسعه هر چه بیشتر اقتصادی و سرمایه‌گذاری در منابع هیدروکربنی، به تدریج در پی نقشی فعال در سیاست خارجی برآمد و به ایفای بازیگری در بازار انرژی منطقه دست زد. در این میان برقراری موازنه مثبت در سیاست خارجی و افزایش توانایی اقتصادی در کنار افزایش قدرت نظامی مد نظر بوده است. در این راستا، هر چند بردی‌محمداف درباره عربستان نیز سیاست بی‌طرفی و موازنه مثبت را مد نظر قرار داده و تلاش کرده است روابط و همکاری دوجانبه با عربستان سعودی را در همه عرصه‌ها گسترش دهد؛ اما حوزه اقتصاد و انرژی مهم‌ترین متغیر مد نظر مقامات این کشور در روابط با ریاض است. در واقع، تركمنستان از نظر ذخایر گاز طبیعی در میان پنج كشور برتر جهان قرار دارد و پیشتر نیز موافقت‌نامه‌هایی در زمینه‌های گوناگون اقتصادی با عربستان امضا كرده است. اکنون ترکمنستان از یک سو به مشارکت شرکت‌های عربستانی برای واردات لوله و سرمایه‌گذاری در بخش گاز ترکمنستان، مشارکت در توسعه میدان‌های نفت و گاز و همچنین خط تاپی می‌اندیشد. چنانکه رئیس‌جمهوری ترکمنستان با اشاره به آغاز عملیات اجرایی طرح «تاپی»، گفت: «این طرح فرصت خوبی برای مشارکت شرکت‌های عربستانی است.» در واقع عشق‌آباد بر این نظر است که مشارکت عربستان در طرح خط لوله گاز «تاپی» (که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق خاک افغانستان به پاکستان و هند منتقل کند،) و ارائه تسهیلات بانکی و مشارکت در کنسرسیوم از یک سو می‌تواند بر میزان امکان‌پذیری و اجرایی شدن تاپی بیفزاید و از سوی دیگر نیز حضور عربستان در طرح مانع از ایجاد اشکال یا ناامن کردن خط لوله در افغانستان و پاکستان از سوی گروه‌های تندرو یا هوادار عربستان شده و به تأمین خط لوله منجر می‌شود. جدا از این، باید توجه داشت هر چند تهدید داعش و گروه‌های تندرو در ترکمنستان همانند برخی کشورهای دیگر منطقه نیست؛ اما به نظر می‌رسد ترکمنستان تلاش می‌کند با انعقاد قراردادهای امنیتی با عربستان مانع نقش‌آفرینی منفی ریاض در کمک به گروه‌های مخالف خود شود.

انگیزه‌های عربستان از گسترش روابط
با فروپاشی شوروی پیشینه منطقه آسیای مرکزی در پذیرش اسلام و جایگاه بزرگان و علمای دینی این منطقه توجه آل‌سعود را برای حضور در کشورهای آسیای مرکزی فراهم کرد. در این بین، ترويج و گسترش تفكر و عقيده وهابيت و سلفي‌گري و حضور فرهنگی و قدرت نرم (حضور فرهنگی، رسانه و...) عربستان در ترکمنستان مد نظر قرار گرفت. چنانکه شمار زیادی از طلاب علوم دینی جذب مدارس علوم دینی عربستان شده و پس از فراگیری تحصیلات به منطقه بازگردانده شدند. در واقع، عربستان تلاش کرده است با بهره‌گیری از اهرم‌های اقتصادی و سیاسی بر نفوذ فرهنگی و نرم خود در این کشور بیفزاید. در این بین، هر چند ترکمنستان حساسیت فوق‌العاده‌ای در قبال حرکت‌ها و جریان‌های افراطی و بنیادگرایانه دارد و این قبیل اقدامات را تهدیدی امنیتی برای ثبات و پایداری خود می‌داند؛ اما سعودی‌ها از گسترش و حضور شرکت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری و افزایش تجارت خود با این کشور گازی در میدان اقتصاد و تجارت به مثابه ابزاری برای حضور و نفوذ گسترده‌تر فرهنگی و سیاسی بهره می‌برند. علاوه بر اینها، در سال‌های اخیر همزمان با افزایش تنش با ایران، مقابله با گفتمان و پيام انقلاب و جمهوري اسلامي ايران و توسعه و گسترش نیافتن پيام انقلاب اسلامي ايران در ميان منطقه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. 
در وضعیت کنونی به نظر می‌رسد، هر چند موانع چندانی در روابط عربستان و ترکمنستان وجود دارد و عربستان برای گسترش حمل‌ونقل و ارتباطات زمینی خود با ترکمنستان به ایران وابسته است؛ اما اهداف ژئوپلیتیک و سیاسی و امنیتی مهم‌ترین انگیزه‌های کنونی عربستان در نگاه به ترکمنستان است. در این رویکرد، سعودي‌ها مواضع ترکمنستان در قبال موضوعات منطقه را معارض با ریاض نمی‌دانند و تلاش می‌کنند با گسترش مناسبات اقتصادي و سياسي رویکردهای ترکمنستان و انعقاد توافق‌نامه امنیتی میان دو كشور ترکمنستان را در چارچوب ائتلاف مبارزه با تروريسم و افراط‌گرايي با ریاض همراه کنند و ضمن افزایش روابط بیشتر امنیتی، سیاسی و اقتصادی خود با عشق‌آباد حضور فرهنگی و ایدئولوژیکی خود را در این کشور و مرزهای شمال شرق ایران تقویت کرده و به بسترسازی برای واگرایی روابط عشق‌آباد‌ـ تهران بیندیشند.

۴۰ میلیون دلار برای جنگ تبلیغاتی
خبرگزاری مهر: وزارت خارجه آمریکا ۴۰ میلیون دلار به نبرد تبلیغاتی با سه کشور ایران، روسیه و چین اختصاص داد.رابرت پالادینو، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران تصریح کرد: این رقم را برای حمایت از طرح‌هایی اختصاص داده که با «پروپاگاندا و اخبار ساختگی» منتشر شده از سوی کشورهای خارجی مقابله کنند. در بخشی از گزارش کمیته بودجه سنا آمده است: «وزیر خارجه باید با مشورت با سران دیگر آژانس‌های فدرال مربوطه برنامه‌های ضد نفوذ ایران را که بودجه آن در این لایحه تأمین شده، هماهنگ کند.» این برنامه‌ها باید با اظهارات غلط حکومت ایران علیه ایالات متحده و دیگر کشورهای دموکراتیک مقابله کرده و حمایت این حکومت از گروه‌های نیابتی تروریستی را تشریح کند.
معافیت تحریمی به ازای کاهش خرید نفت
خبرگزاری تسنیم: وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، برای عملی کردن مقاصد آمریکا در زمینه تحریم نفتی ایران، معافیت موردی برای ادامه خرید نفت را به کشورهایی می‌دهد که میزان کلی خرید نفت از ایران را کاهش بدهند. وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در ازای کاهش میزان خرید نفت ایرانی، به کشورهای خریدار، معافیت موردی برای ادامه خرید خواهد داد. دور دوم تحریم‌ها، صنعت نفت ایران را هدف قرار داده و تا چند هفته پیش گفته می‌شد، فروش نفت ایران را به «صفر» می‌رساند؛ اما آمریکایی‌ها به تازگی گفته‌اند، این کار به یکباره عملی نمی‌شود و برای همراه نگه داشتن متحدان خود، به آنها برای کاهش تدریجی خرید نفت از ایران مجوزهای موردی داده است.
اقدام ضد ایرانی کنگره
خبرگزاری ایسنا: برخی نمایندگان کنگره به دنبال تصویب قانونی هستند که براساس آن دولت را ملزم می‌کند دسترسی ایران به شبکه‌های مالی بین‌المللی را قطع و همچنین راه‌هایی را برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران باز کند. برخی نمایندگان کنگره به واشنگتن فری‌بیکن گفته‌اند، برخی مقامات در داخل دولت ترامپ در حال عقب‌نشینی از وعده‌های رئیس‌جمهور مبنی بر اعمال تحریم‌های جدید و شدید علیه ایران هستند. به گفته برخی منابع، طرح تد کروز دولت ترامپ را ملزم می‌کند تحریم‌های مرتبط با سوئیفت را علیه ایران اعمال کند. این طرح همچنین ممکن است اعطای روادید و مسدود کردن دارایی‌های اعضای هیئت اجرایی سوئیفت را که ادامه دسترسی ایران به این سازمان را برقرار می‌کنند، هدف بگیرد. 
حمایت وکیل ترامپ از گروهک تروریستی منافقین
خبرگزاری فارس: «رودی جولیانی» با انتشار یادداشتی به مقامات آمریکایی توصیه کرد از گروهک تروریستی منافقین حمایت کنند. جولیانی، وکیل شخصی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا با انتشار یادداشتی بار دیگر از گروهک تروریستی منافقین حمایت کرده و این گروهک را دارای حمایت در داخل ایران توصیف کرده است. وی که به نوشته رسانه‌های آمریکایی در سال‌های گذشته برای شرکت در نشست‌های این گروهک ده‌ها هزار دلار پول دریافت کرده، در یادداشتی که در پایگاه دست راستی «تاون هال» منتشر کرده، گروهک منافقین را جایگزینی برای نظام سیاسی کنونی ایران دانسته و از مقامات آمریکایی خواسته است از منافقین حمایت کنند.
آمریکا اقدام ضد ایرانی دانمارک را تبریک گفت
خبرگزاری ایرنا: مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا که این روزها به شدت خودش را سرگرم فعالیت‌های تبلیغاتی علیه ایران کرده، در توئیتر اقدام ضد ایرانی دانمارک را تبریک گفت.پمپئو نوشت: «به دولت دانمارک بابت دستگیری یک عامل ترور رژیم ایران تبریک می‌گوییم. تقریباً ۴۰ سال است که اروپا هدف حملات تروریستی تحت حمایت ایران قرار گرفته است.» وزیر خارجه آمریکا همچنین از متحدان و شریکان این کشور خواسته است با آنچه به ادعای وی «طیف کامل تهدیدهای ایران علیه صلح و امنیت» خوانده شده، مقابله کنند.