اکبر ادراکي/ همانگونه که در شماره پيشين اشاره شد، محور همه اقدامات انجام شده در حوزه توسعه صنعت هستهاي در دوران پهلوي مبتني بر وابستگي و با مديريت بيگانگان صورت ميگرفت؛ به همين دلیل پس از پيروزي انقلاب اسلامي و خروج شرکتهاي غربي، برنامههاي هستهاي براي مدت طولاني متوقف شد.
دکتر حسن غفوريفرد، استاد فيزيک هستهاي دانشگاه اميرکبير در اين باره ميگويد: «شاه در فاصله سالهاي ۵۱ تا ۵۵ چندين قرارداد هستهاي براي راهاندازي نيروگاههاي اتمي منعقد کرد و قرار بود تا سال ۶۵ ما حدود ۲۲ هزار مگاوات نيروگاه هستهاي داشته باشيم که دو واحد ۱۲۰۰ مگاواتي آن در همين نيروگاه بوشهر بود. قرار بود در جاهاي مختلف ديگر مثلاً در دارخوين، اراک، تبريز و... در مجموع ۲۰ نيروگاه هستهاي داشته باشيم. وقتي انقلاب شد، اين دو واحدي که در بوشهر بود يکي ۸۵ درصد پيشرفت داشت و ديگري حدود ۶۵ درصد و اگر کار به همان روند ادامه پيدا ميکرد، نيروگاهي که تازه الآن بعد از ۴۰ سال تمام شده، سال ۶۲ به اتمام ميرسيد. به هر حال شاه در اين مسير چندان کار دشواري در پيش نداشت، چون قبل از انقلاب کشورهاي خارجي ايران را تشويق ميکردند که نيروگاه اتمي داشته باشد.»
با پيروزي انقلاب ايران در سال 1357، کشورهاي غربي سياست تحريم را عليه ملت ايران اتخاذ کردند که اين سياست بيش از هر جاي ديگر خود را در عرصه توسعه فناوري هستهاي کشور نمايان کرد. شرکت آلماني زيمنس، حاضر به تکميل نيروگاه هستهاي بوشهر نشد و به جاي آن پيشنهاد تکميل اين طرح با رآکتورهايي را داد که با گاز طبيعي کار ميکردند؛ اما ايران با آن مخالفت کرد و از آنجايي که در اين برهه ايران نميتوانست فشار بينالمللي چنداني به آلمان غربي وارد کند؛ از این رو مشاجره حقوقي بر سر اين طرح ناتمام تا سال 1367 ادامه يافت و ايران درخواست غرامت کرد تا اینکه سرانجام شرکت زيمنس با حمايت کميسيون تجارت بينالمللي در پاريس، از اين ماجراي حقوقي پيروز بيرون آمد و هيچ غرامتي به ايران پرداخت نشد!
جنگ تحميلي هشت ساله نيز سبب تخريب برخي تأسيسات نيمهکاره هستهاي شد؛ از این رو فعاليت چشمگيری در زمينه تحقيقات هستهاي انجام نمیشد. در بحبوحه جنگ ايران و عراق و کمبود شديد منابع نيرو در کشور، ايران با روي آوردن به اسپانيا و ژاپن به دنبال تکميل نيروگاه اتمي بوشهر برآمد که اين دو کشور نيز به علت فشارهاي ايالات متحده آمريکا از ادامه همکاري با ايران خودداري کردند.
پس از پايان جنگ تحميلي، دولت ايران برنامههاي گوناگونی را براي دستيابي به فناوری هستهاي و توليد سوخت و انرژي هستهاي در دستور کار خود قرار داد. انعقاد قرارداد ميان ايران و روسيه به منظور تکميل و راهاندازي نيروگاه اتمي بوشهر، توسعه و تکميل تأسيسات سوخت هستهاي اصفهان و ايجاد تأسيسات غنيسازي اورانيوم در نطنز، از جمله فعاليتهاي ايران در راستاي دستيابي به انرژي هستهاي و چرخه سوخت هستهاي در طي اين سالها بود.
با روي کار آمدن دولت جرج دبليو بوش در ايالات متحده آمريکا، اين کشور تلاشهاي گستردهاي را برای به تعطيلي کشاندن فعاليتهاي هستهاي ايران آغاز کرد و فشارهاي رژيم صهيونيستي و برخي دول اروپايي از طريق آژانس بينالمللي انرژي اتمي و سازمان ملل سبب شد سپتامبر سال 2003 ميلادي پرونده هستهاي ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي وضعيت ويژهاي به خود بگيرد.
در پي طرح پرونده ايران در شوراي حکام و اولتيماتوم اين شورا براي ارسال پرونده به شوراي امنيت، «حسن روحاني» دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي، مسئوليت اين پرونده را پذيرفت. در ماههاي پاياني سال 1382 ميلادي وزراي خارجه سه کشور اروپايي (انگليس، فرانسه و آلمان) به تهران آمدند و در سعدآباد مقرر شد که ايران فعاليتهاي هستهاياش را معلق و پروتکل الحاقي NPT را امضا کند.
با امضای تفاهمنامه هستهاي سعدآباد ميان ايران و سه کشور اروپايي، فعاليتهاي هستهاي ايران به صورت اختياري از سوي ايران، در جهت رفع سوء تفاهمات ايجاد شده ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي، به حال تعليق درآمد. سياست وقتکشي دول اروپايي در راستاي به تأخير انداختن دستيابي ايران به فناوری هستهاي و اجرا نکردن مفاد همکاري دول اروپايي در جهت توسعه فناوري صلحآميز هستهاي در ايران سبب شد ايران در تابستان 1384 با فک پلمپ مرکز يوسياف اصفهان، فعاليتهاي هستهاي خود را از سر بگيرد.
در بيستم فروردين 1385 رئیسجمهور دولت نهم، محمود احمدينژاد به طور رسمی خبر دستيابي ايران به فناوری غنيسازي اورانيوم و راهاندازي يک زنجيره کامل غنيسازي در نطنز را اعلام کرد و اين روز با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي در تقويم رسمي ايران روز ملي «فناوري هستهاي» نامگذاري شد. ماجراي پرونده هستهاي ايران همچنان مهمترين موضوع مناقشه جمهوري اسلامي و استکبار جهاني است و تصويب برجام و پايبند نبودن دولت جديد آمريکا به آن و تهديد به آغاز دور جديد تحريمها مناقشاتي است که در حول و حوش برنامه توسعه انرژي هستهاي جمهوري اسلامي دنبال میشود.
در طول چهار دهه اخير، جمهوري اسلامي تلاش داشته است با اجراي راهبرد خودکفايي براي رفع نيازهاي خود به سرمايه نيروي انساني داخلي تکیه کند. برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران در حوزههاي گوناگونی دنبال شده است که مهمترين آنها عبارتند از:
1ـ رآکتورهاي هستهاي
1ـ1ـ رآکتورهاي هستهاي تحقيقاتي: اين دسته از رآکتورهاي هستهاي اساسيترين گام به سوي فعاليتها و فناوري هستهاي محسوب ميشوند. اين رآکتورها اولين تبلور تحقق فناوري هستهاي به شمار ميروند و پايه رشد دیگر فناوريهاي هستهاي و غيرهستهاي نظير آزمون مواد و مراحل صنعتي آنها قرار گرفتهاند. اين ارزش وقتي عينيت بيشتري به خود ميگيرد که پي ميبريم تقريباً همه کاربردهاي انرژي هستهاي به جز توليد برق، به طور مستقیم از رآکتورهاي هستهاي تحقيقاتي صادر ميشوند.
۲ـ۱ـ رآکتورهاي هستهاي توليد نيرو: از مهمترين برنامههاي کلان جمهوري اسلامي ايران در توسعه هستهاي، توليد برق هستهاي است. ساخت و توسعه نيروگاههاي اتمي براساس نياز کشور طبق مصوبه مجلس شوراي اسلامي در سال 1384 بر مبناي توليد 000/20 مگاوات برق هستهاي تا سال 2020 طراحي شده است. راهاندازي نيروگاه اتمي بوشهر، بارها به دليل فشارهاي سياسي آمريکا و برخي کشورهاي غربي به تأخير افتاد. روسيه، تصميم به حمل سوخت هستهاي به نيروگاه بوشهر و راهاندازي آن گرفت و سرانجام در تاريخ 12 شهريورماه 1390 نيروگاه اتمي بوشهر با بخشي از ظرفيت خود و طي مراسمي با حضور رئيس سازمان انرژي اتمي کشورمان، رئيس روس اتم و وزير انرژي روسيه به شبکه برق سراسري کشور متصل شد.
2ـ چرخه سوخت هستهاي
برنامه کلان ديگر در توسعه هستهاي ايران، خودکفایی در زمينه توليد سوخت هستهاي با توجه به تصميم ساخت انواع نيروگاههاي اتمي است. فعاليتهاي چرخه سوخت هستهاي شامل اکتشاف و استخراج اورانيوم، فرآوري ترکيبات اورانيوم، غنيسازي اورانيوم و ساخت مجموعه سوخت میشود.
پروژه ساغند يزد نمود عيني فعاليت در زمينه استحصال اورانيوم از منابع طبيعي است. تأسيسات موجود در اين کارخانه، اورانيوم را از عمق 350 متري استخراج کرده و سپس در منطقه اردکان يزد پس از اعمال فرايندهاي شيميايي و فيزيکي به کيک زرد تبديل ميکند. آنچه در اصفهان با عنوان پروژه UCF انجام ميگيرد، تبديل کيک زرد به هگزا فلورايد اورانيوم، اورانيوم فلزي و اکسيد اورانيوم است.
3ـ توسعه هستهاي در پزشکي، صنعت و کشاورزي
جمهوري اسلامي ايران در کنار برنامهريزي عملياتي براي ايجاد نيروگاه و توليد سوخت هستهاي، با ايجاد مراکز و آزمايشگاههاي متعدد تحقيقاتي، توليدي و خدماتي در استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي در حوزههاي گوناگون اهتمام کامل ورزيده است.