دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
«باید از افغانستان و عراق و کشورهای مشابه آنها، یک درس را گرفته باشیم و آن اینکه آمریکا، قدرت، امکانات و تفکر لازم برای برقرار کردن دموکراسی در کشورهای خاورمیانه را ندارد. حتی نمی‌تواند بحرانی مثل وضعیت موجود در سوریه را حل و فصل کند. کاری که ما باید انجام دهیم این است که نگذاریم به افرادی که برای‌مان مهم هستند، یا به خودمان آسیبی برسد. ما در جایگاهی نیستیم که بخواهیم نتیجه نهایی را دیکته کنیم.»
مطالب مهمِ صدر این نوشتار، از آنِ کسی است که نزدیک به سه دهه پیش، نظریه پایان تاریخ را مطرح کرد و به دلیل همین نظریه‌اش، شهرت جهانی یافت. فرانسیس فوکویاما، پژوهشگر و تاریخ‌نگار ژاپنی‌الاصل و تبعه آمریکایی است. وی دارای سابقه کار در اداره امنیت آمریکا و نیز تحلیلگر نظامی در مؤسسه «رند»، از مؤسسه‌های وابسته به پنتاگون است. او در سال ۱۹۸۹ میلادی با نگارش مقاله «پایان تاریخ و واپسین انسان»
(the End of History and the last man) که در سال ۱۹۹۱ میلادی با تفصیل بیشتر و با همین عنوان، به صورت کتاب‌ چاپ شد، شهرت یافت. در این دو نوشته، فوکویاما با صراحت به دفاع تاریخی از ارزش‌های غربی پرداخت و چنین استدلال کرد که، اجماعی جهانی به نفع دموکراسی لیبرال به وجود آمده است.
بر مبنای همین نظریه بود که آمریکایی‌ها، با ادعای در دست داشتن پرچم لیبرال دموکراسی غربی، خواهان حاکم کردن ارزش‌های آمریکایی در جهان شدند. آمریکایی‌ها با بهره‌گیری از این نظریه، رهبری جهان و به دست گرفتن مدیریت بین‌المللی در قرن بیست‌ویکم را حق خود قلمداد کردند. اما با گذشت نزدیک به سه دهه از آن تاریخ، سست‌بنیانی نظریه فوکویاما، با آشکار شدن اشکالات ذاتی لیبرال دموکراسی از یک طرف و ناتوانی‌ها و رفتارهای مغایر لیبرال دموکراسی از سوی آمریکا از طرف دیگر، موجب شده تا این پژوهشگر تاریخی، با شخصیتی نیمه‌سیاسی‌ـ نیمه‌فلسفی از نظریه خود عقب‌نشینی کند. اکنون او، از پیش رو بودن زوال آمریکا سخن می‌گوید: «من در کتابم «نظم سیاسی و زوال و انحطاط سیاسی» بزرگ‌ترین مثالی که برای انحطاط سیاسی می‌زنم، نظام آمریکاست. همه نظام‌های دنیا در حال زوال هستند، چه به علت جمود فکری و چه به دلیل سوءاستفاده افراد از قدرتی که در اختیار دارند.»
آری روند تحولات در سال‌های اخیر، نه در راستای بسط هژمونی آمریکا و ارزش‌های غربی، بلکه در راستای زوال این ارزش‌ها و افول قدرت آمریکا بوده است. اگر در ۴۰ سال گذشته، مهم‌ترین منازعه جهانی را، بین انقلاب اسلامی و آمریکا بدانیم، آنگاه افق بسیار زیبایی برای آینده جهان، منطقه غرب آسیا و ملت ایران، قابل رؤیت خواهد بود. بر مبنای این روندهای قابل مطالعه، افول و زوال آمریکا قطعی و پدیدآیی قدرت‌های نوظهوری در جهان مانند جمهوری اسلامی ایران با پرچمداری ارزش‌های الهی همسو با فطرت بشری یک واقعیت است. رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در دیدار با دانش‌آموزان در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۹۷ و در آستانه روز ۱۳ آبان، در همین زمینه فرمودند: «در یک نگاه وسیع‌تر وضعیت آمریکا را وقتی نگاه می‌کنیم، می‌‌بینیم که قدرت و اقتدار و هیمنه آمریکا در دنیا رو به افول و رو به زوال است. در طول سال‌ها، دائم دارد کم می‌شود.»
وقتی بحث ظهور و افول نظام‌ها، مکتب‌ها، دولت‌ها و تمدن‌ها از نظر تاریخی مطرح می‌شود، شاخص اصلی در این میان، «قدرت» است. قدرت به همان معنای رایج در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، به معنای توانایی در اثرگذاری، اعمال اراده‌ها و تحمیل خواسته‌ها به طرف مقابل، یا طرف‌های دیگر است.قدرت برآیند مجموعه‌ای از مؤلفه‌های مادی و معنوی است. در ادبیات امروزی و دانشگاهی، صاحب‌نظران عرصه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، قدرت را به دو نوع، «نرم» و «سخت» تقسیم می‌کنند. اکنون آمریکایی‌ها هم از نظر «قدرت نرم» و هم از نظر «قدرت سخت» دچار فرسایش و ناتوانی شده‌اند. شاخص و نشانه‌های فراوانی را برای افول قدرت آمریکا در هر دو ساحت نرم و سخت می‌توان مورد مطالعه قرار داد و از آن جمله است:

الف‌ـ قدرت نرم
امام خامنه‌ای در این زمینه در همان دیدار مورد اشاره می‌فرمایند: «بسیاری از سیاسیون معتبر دنیا و جامعه‌شناس‌های معتبر دنیا معتقدند که، قدرت نرم آمریکا فرسوده شده است، در حال از بین رفتن است. قدرت نرم چیست؟ قدرت نرم این است که یک دولتی بتواند خواسته‌های خود و نظر خود و عقیده خود را، به اطراف بقبولاند و آنها را اقناع کند به نظر خود؛ این قدرت در آمریکا رو به ضعف کامل و رو به فرسودگی کامل است،» نشانه‌هایی از این فرسودگی عبارت است از:
۱ـ وضعیت داخلی آمریکا، نشان از بی‌آبرویی لیبرال دموکراسی و نظام سیاسی سرمایه‌داری دارد. شکاف‌های اجتماعی، نبود عدالت اجتماعی، تبعیض‌های نژادی، نابود شدن بنیان خانواده و فساد اخلاقی فراگیر، نشان می‌دهد آمریکا نه تنها هیچ پیام ارزشی و الهام‌بخشی برای دیگران ندارد؛ بلکه از نظر درونی در حال فروپاشی اجتماعی و اخلاقی است.
۲ـ بسیاری از ملت‌ها در جهان و به ویژه در جهان اسلام، از آمریکا متنفر هستند. این تنفر در کشورهایی چون؛ عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، لبنان، سرزمین‌های اشغالی، بحرین و یمن، حداکثری است. بسیاری از ملت‌ها در آمریکای جنوبی و آفریقا، همین تنفر را از دولت آمریکا دارند.
۳ـ بسیاری از دولت‌ها، نسبت به رفتارهای آمریکا معترض و رویگردان شده‌اند.
۴ـ آمریکا به دلیل از دست دادن قدرت نرم و نفوذ خود، برای پیشبرد اهدافش به لشکرکشی نظامی و تأسیس گروه‌های تروریستی در ۱۷ سال گذشته روی آورد. لشکرکشی نظامی به افغانستان و عراق، راه‌اندازی جنگ‌های نیابتی از طریق شکل‌دهی به گروه‌های تروریستی چون داعش، نشان می‌دهد که آمریکا قدرت نفوذ خود را از دست داده است.
۵ـ جنگ‌های اقتصادی و تجاری آمریکا با اروپا، روسیه، چین و برخی دیگر کشورها، نشان از فرسودگی قدرت نرم آمریکا در همراه‌سازی دیگران با خود دارد.

ب‌ـ قدرت سخت
امام خامنه‌ای در این باره می‌فرمایند: «قدرت سخت آمریکا هم به شدت ضربه دیده، قدرت سخت یعنی قدرت نظامی‌گری، قدرت اقتصاد، اینها قدرت سخت است، بله ابزار نظامی دارند، اما نیروی نظامی آمریکا به شدت افسرده، سردرگم، سرگشته و مردد است.
برای همین است که در بسیاری از کشورهایی که آنها حضور دارند، برای اینکه بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند، از سازمان‌های جنایتکاری مثل بلک‌واتر و از این قبیل استفاده می‌کنند: یعنی سرباز آمریکایی قادر به اجرای نقشه آمریکا نیست.» نشانه‌هایی از این فرسایش عبارت است از:
۱ـ نزدیک بیست تریلیون دلار بدهی دولت آمریکا با کسری بودجه بسیار بالا؛
۲ـ فقر، بیکاری و ورشکستگی بخش‌هایی از صنایع در آمریکا؛
۳ـ تراز منفی در تجارت خارجی؛
۴ـ ظهور قدرت‌های برتر اقتصادی همانند چین؛
۵ـ فرسودگی تجهیزات نظامی و افسردگی نیروهای نظامی؛
۶ـ شکست‌های سخت نظامی در افغانستان، عراق و سوریه؛
۷ـ ناتوانی در پیشبرد مقاصد از طریق اعمال قدرت نظامی و اقتصادی در بسیاری از مناطق جهان، به ویژه غرب آمریکا.
این جمله ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا، مؤید تمامی این نشانه‌ها است که گفت: «طی ۱۷ سال گذشته، آمریکا هفت تریلیون دلار خرج جنگ‌های خاورمیانه کرده، اما هیچ دستاوردی نداشته است.» آری، افول آمریکا و زوال قدرتش یک واقعیت است. اما واقعیت دیگر آنکه، مردم ایران با انقلاب اسلامی خود، نقش اصلی را در پایان‌بخشی به قدرت جهنمی شیطان بزرگ دارند.

وزیر امور خارجه


محمدجواد ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی با اشاره به اینکه اروپایی‌ها نتوانستند به تعهدات‌شان عمل کنند، اظهار داشت: «ما نه در تماس روزانه، بلکه در تماس ساعتی با اروپایی‌ها هستیم و به آنها فشار می‌آوریم و نتیجه تلاش‌ها را به مقامات عالی کشور گزارش می‌دهیم. سیاست‌ها و امکانات مختلفی داریم، فشارهای ما کارآمد بوده و توانستیم اروپا را که روابط فراآتلانتیکی بسیار برای آن مهم است تا این حد همراه کنیم، این کار را ادامه می‌دهیم و از ابزارهای متفاوتی استفاده خواهیم کرد. از ابزارهای داخل و خارج برجام، این کارها هم‌اکنون انجام می‌شود، تماس‌هایی که داشتیم، اسنادی که در این زمینه منتشر کردیم و اقدامات مشابهی که انجام دادیم و باید در حوزه دیپلماتیک برخی کارها با فشارهای پشت پرده ادامه یابد.
وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به پرسشی درباره ترکیب جدید مجلس نمایندگان آمریکا با پیروزی دموکرات‌ها و اینکه آیا اتفاقی در نوع تعامل آمریکا با جهان و ایران رخ خواهد داد؟ ادامه داد: «حتماً اتفاقات جدیدی خواهد افتاد، ولی ما هیچ وقت براساس مسائل داخلی آمریکا سیاست خود را تعیین نکردیم.»
 ظریف افزود: «ما براساس تحولات داخلی آمریکا تصمیم نمی‌گیریم، در گذشته هم ما شرایط متفاوتی داشتیم، این طور نبوده دولت‌های دموکرا‌ت‌ دولت‌هایی باشند که به ایران تمایل داشته باشند و جمهوریخواهان اینگونه نباشند، در اینکه دموکرات‌ها و جمهوریخواهان با جمهوری اسلامی ایران موافق نیستند و با ما سر سازش ندارند، تردیدی نداریم و واقعاً سیاست خارجی ما و سیاست ما درباره برجام ارتباطی با مسائل داخلی آمریکا ندارد و احساس نمی‌کنم که تأثیر چندانی درباره ایران داشته باشد.»
 وزیر امور خارجه گفت: «حتماً آقای ترامپ با مشکلاتی در مجلس نمایندگان مواجه خواهد شد، من نه به عنوان وزیر خارجه، به عنوان یک دانشجوی روابط بین‌الملل عرض می‌کنم در وضعیتی که مجلس نمایندگان آمریکا (که مسئول بودجه آمریکاست و برخی اختیارات را برعهده دارد) در دست حزب مخالف است، مخصوصاً در مورد مسائل داخلی، دولت آمریکا با مشکل مواجه خواهد شد.»
وی یادآور شد: «اما اینکه آیا به این معنا نیست که سیاست‌های خصمانه آمریکا درباره ایران تشدید یا تعدیل می‌شود، هر دو امکان وجود دارد، بستگی به این دارد که ما چگونه عمل کنیم.»
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر گفت‌وگوی مستقیم ایران و آمریکا گفت: «آمریکایی‌ها در یک سیاست مزورانه تلاش می‌کنند بگویند ما اهل گفت‌وگو هستیم، باید این سیاست را افشا کرد. دولت آمریکا نتیجه گفت‌وگوی 12 ساله و در واقع گفت‌وگوی 2 ساله اخیر که به برجام منجر شد را زیر پا گذاشت.»



حسین عبداللهی‌فر
کارشناس مسائل سیاسی
رهبر معظم انقلاب در یکی از توصیه‌های خود به دانش‌آموزان و دانشجویان با تأکید بر اصالت و درستی «نظریه مقاومت» از جوانان خواستند این نظریه را هم به لحاظ نظری و هم عملی تبیین و ترویج کنند. نخستین پرسش اساسی در این زمینه به چرایی تبیین نظریه مقاومت باز می‌گردد که در پاسخ آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف‌ـ تجربه موفقیت‌آمیز تفکر مقاومت / نگاهی به وضعیت کشورهای منطقه نشان می‌دهد ملت‌هایی که راه مقاومت در پیش گرفته‌اند، نه تنها عزت خویش را بازیافته و از ذلت تسلیم و تصمیم‌گیری از سوی بیگانگان رهایی یافته‌اند؛ بلکه راه پیشرفت خود را هموار کرده‌اند؛ راهی که در سوریه به پیروزی جبهه مقاومت انجامید.
ب‌ـ بی‌ثمر بودن راهبرد سازش و تسلیم/ راهبرد سازش و تسلیم در برابر نظام سلطه ناکارآمدی خود را در سرزمین‌های اشغالی نشان داده و نتیجه‌ای جز خفت، عقب‌ماندگی و بحران هویت نداشته است. وضعیت حاکم بر آل‌سعود و تحقیرهای مکرری که از سوی دولت آمریکا صورت می‌گیرد، شاهد مثال عبرت‌آموزی برای راه نوکری و تسلیم در برابر زورگویان نظام سلطه است.
ج‌ـ پایین بودن هزینه راه مقاومت / یکی دیگر از علل روشنگری پیرامون مقاومت این است که در میان راهکارهای مواجهه با نظام سلطه اعم از تعامل یک‌سویه، سازش و وادادگی، عقب‌نشینی و تسلیم، انفعال و بی‌تفاوتی و... «مقاومت» یکی از کم‌هزینه‌ترین راهکارهاست که در عین حال پرفایده هم بوده است.
د‌ـ تجربه عقب‌نشینی آمریکا در برابر مقاومت/ از دیگر علل بیان نظریه مقاومت لزوم گوشزد کردن رفتار سیاسی آمریکا و سلطه‌جویان غربی در برابر ایستادگی ملت‌هاست. تاریخ سیاست خارجی کشورهای بزرگ به ویژه آمریکا نشان می‌دهد، هر جا ملت یا دولتی و حتی گروهی در برابر این کشورها ایستاده‌اند، آنها عقب‌نشینی کرده‌اند؛ اما در برابر عقب‌نشینی کشورها نه تنها به خواست خود بسنده نکرده، بلکه یک قدم جلوتر آمده‌اند. 
پرسش دوم درباره چگونگی ترویج عملی مقاومت است. برخی از راهکارهای ترویج عملی مقاومت عبارتند از: 
۱ـ گفتمان‌سازی نظریه مقاومت به منزله حق ملت‌ها/ در حالی که دستگاه تبلیغاتی غرب تلاش می‌کند با تولید نظریه و مفاهیم دلخواه خود روحیه سازشکاری و تسلیم را در افکار عمومی جهان تولید و تکثیر کند، تولید ادبیات و مفاهیم مرتبط با نظریه مقاومت می‌تواند به آگاهی مردم و جوانان در کشورهای اسلامی و مظلوم جهان از ایستادگی به منزله یک حق در برابر نظام سلطه کمک کند. 
۲ـ حمایت از گروه‌های مقاومت/ گروه‌های مقاومت در سوریه، یمن، عراق، افغانستان، پاکستان، بحرین و... در حالی با زورگویی غرب مبارزه و مقابله کرده‌اند که نه تنها از سوی هیچ دولتی حمایت نمی‌شوند؛ بلکه تحت فشار و انواع مشکلات قرار دارند؛ از این رو تا آنجا که ممکن است باید از این گروه‌ها به هر شکل ممکن حمایت کرد. این حمایت در رشد و تکثیر این گروه‌ها در دیگر کشورها نیز مؤثر خواهد بود. 
۳ـ الگوسازی و چهره‌سازی از گروه‌ها و نیروهای مقاومت/ صحنه‌های مقاومت در یمن، لبنان، فلسطین و سوریه پر است از ایثار چهره‌های بسیاری که نشر فعالیت‌های آنها موجب اقبال افکار زیادی به سمت آنها خواهد شد و به آنها به مثابه یک اسوه و الگوی مقاومت اقتدا خواهند کرد. 
۴ـ معرفی سران سازش‌کار و سرنوشت آنها/ بیان سرنوشت چهره‌های سازش‌کاری که حاصل سال‌ها مقاومت مردم و گروه‌های جهادی و خون صدها شهید این راه را به باد دادند، می‌تواند به ترویج عملی مقاومت کمک کند. بازخوانی خیانتی که عرفات کرد و فریبی که از مکر و خدعه آمریکا خورد؛ عاقبت اعتماد مصدق به آمریکایی‌ها، سرنوشت رقت‌بار پهلوی، پایان صدام، قذافی، بن‌علی و دیگر دولت‌های دست‌نشانده آمریکا در منطقه یکی از راه‌های ترویج و تبلیغ مقاومت در میان ملت‌ها و دولت‌هاست.

گزارشی از رزمایش مشترک پدافند هوایی ولایت 97


 حسن ابراهیمی/ بزرگ‌ترین رزمایش پدافند هوایی سالیانه کشور با نام «رزمایش مشترک پدافند هوایی ولایت 97» به مدت دو روز از روز دوشنبه 14 آبان ماه در گستره‌ای به اندازه حدود نیم میلیون کیلومتر مربع و در مناطق شمالی، غربی و مرکزی کشور با محوریت قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) ارتش در قالب شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور و با حضور یگان‌هایی از نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی هوایی ارتش و شبکه دیده‌بانی بصری و اپتیکی برگزار شد. در ادامه برخی ویژگی‌های این رزمایش که قابلیت رسانه‌ای شدن داشت، بررسی می‌شود.

تمرینات رزمایش
امیرسیدمحمود موسوی سخنگوی رزمایش ولایت 97 درباره این رزمایش گفت: «شبکه فرماندهی و کنترل کشف و شناسایی رهگیری و انهدام اهداف متخاصم، اجرای عملیات پدافندی در محیط جنگ الکترونیک، بهره‌برداری از سامانه‌های اکتشافی غیر فعال، به‌کارگیری سامانه‌های پدافند هواپایه با سرنشین و بدون سرنشین، مقابله با موشک‌های ضد رادار و موشک‌های کروز از جمله اقداماتی بود که در این رزمایش تمرین شد.»

رونمایی‌ها
استفاده از انواع سامانه‌های راداری، موشکی و توپخانه‌ای در این رزمایش‌ـ که برخی از آنها برای اولین بار رونمایی و عملیاتی می‌شدند‌ـ سبب شد رزمایش ولایت 97 به عنوان پرحجم‌ترین رزمایش به لحاظ شلیک سامانه‌ها نام بگیرد.
روز اول این رزمایش، با اعلام رزم «یا خاتم‌الانبیاء(ص)» از سوی امیر دریادار حبیب‌الله سیاری، معاون هماهنگ‌کننده ارتش و رئیس هیئت‌مدیره رزمایش، آغاز شد.
شلیک سامانه‌های توپخانه‌ای بهینه شده مانند «سراج» و «حائل» و نیز شلیک سامانه موشکی «تلاش» از قرارگاه پدافندی هوایی ارتش و سامانه «سوم خرداد» از نیروی هوافضای سپاه، از جمله اقداماتی بود که در روز اول صورت گرفت.
سامانه موشکی «تلاش» یک سامانه پدافندی برد متوسط و بلند است که پیش از این در رزمایش سال 95 در بوشهر نیز حضور داشت. این سامانه از موشک‌های خانواده «صیاد» بهره می‌برد و پیش از این به رادار سامانه موشکی  S200 وابسته بود. اما در سال‌های اخیر از رادار مستقل خود با نام «افق» بهره می‌گیرد.

سوم خرداد بلند بردتر شد
سامانه موشکی «سوم خرداد» پیشتر از موشک‌های طائر بهره می‌برد و برد آن 50 کیلومتر اعلام شد که می‌توانست اهداف خود را در ارتفاع 25 کیلومتری منهدم کند. بعدها تغییرات دیگری در این سامانه به وجود آمد که برد موشک آن را به 75 و ارتفاع آن را به 30 کیلومتر رساند. در این رزمایش سامانه موشکی «سوم خرداد» علاوه بر موشک‌های «طائر» به موشک‌های «صیاد» نیز مجهز شده که با توجه به مختصات این موشک، برد، ارتفاع و دقت اصابت این سامانه افزایش پیدا کرده است.
از دیگر نکات رزمایش ولایت 97، به‌کارگیری سامانه‌های توپخانه‌ای بهینه شده «سراج» بود. سامانه «سراج» با بهره‌گیری از توپ‌های 35 میلی‌متری اورلیکن‌ـ که برخی تجهیزات آن بهینه شده‌ـ علاوه بر سامانه راداری، از یک سامانه الکترو اوپتیکی نیر بهره می‌برد.

تست سرد
در بخش تست سرد سامانه‌ها نیز برخی هواپیماهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در نقش نیروی متخاصم حاضر شده و سامانه‌های راداری و موشکی نیز با انجام کشف و رهگیری بر روی آنها قفل راداری و اقدام تاکتیکی کردند.
هواپیماهای طرح پدافندی نیروی هوایی ارتش و سپاه هم با به پرواز درآمدن از پایگاه‌های مختلف انجام عملیات رهگیری و پدافند هواپایه را تمرین کردند.

سامانه‌های سپاه و ارتش
 در کنار هم
به گفته سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در این رزمایش سامانه‌های دفاع هوایی بومی و ایرانی که در اختیار سپاه و ارتش قرار دارند، به صورت تلفیقی و ترکیبی مأموریت‌شان را اجرا کردند.
سردار حاجی‌زاده افزود: «با رصد عملکرد نیروهای متخاصم در منطقه پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، سناریوهایی بر اساس فرضیه عملکردی دشمن طراحی شد که تمامی اهداف از پیش تعیین شده در این سناریوها به طور کامل محقق شد.»

تمرکز روی تهدیدات
 صحنه واقعی
این رزمایش نشان داد که یگان‌های پدافند هوایی نیروهای مسلح با تمرکز روی تهدیدات واقعی تجهیزات و تاکتیک‌های خود را بر این مبنا تنظیم کرده‌اند.
مقابله با هواپیماهای دورایستا‌ـ که هدف خود را از فاصله بیش از ۱۰۰ کیلومتری با رها کردن بمب مورد اصابت قرار می‌دهند‌ـ و نیز مقابله با موشک‌های کروز با به‌کارگیری سامانه‌های ضد کروز، از دیگر تاکتیک‌های تمرین شده در این رزمایش طی روز اول بود.

شلیک‌های زمین به هوا
اما دومین روز رزمایش با شلیک موشک‌هایی زمین به هوای «هاوک» و «شلمچه» از روی سامانه پرتابگر «مرصاد» آغاز شد.
این سامانه‌ها که در کلاس متوسط تعریف می‌شوند، با چندین شلیک با اهداف خود مقابله کردند.
موشک «شلمچه» یک موشک ایرانی ساخته شده بر اساس الگوی «هاوک» است که از روی سامانه‌های مختلف از جمله «مرصاد» (در این رزمایش) شلیک شد. از نمونه‌های دیگر این موشک می‌توان به موشک‌های «شاهین» اشاره کرد.
افزون بر موشک «شلمچه»، قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) ارتش، یک سامانه موشکی دیگر نیز در برد متوسط رونمایی کرد.
امیرسیدمحمود موسوی سخنگوی رزمایش نیز با اشاره به شلیک سامانه موشکی «مرصاد»، آن را یکی از تجهیزات جدید ساخت متخصصان جوان کشور و صنایع دفاعی معرفی کرد و گفت: «این تجهیزات در سال‌های اخیر با وجود تحریم‌های همه‌جانبه در حوزه نظامی به دست آمده است.»

طبس در کنار سوم خرداد
در این رزمایش، نیروی هوافضای سپاه از سامانه موشکی «طبس» نیز بهره گرفت. این سامانه می‌تواند اهداف را در برد متوسط مورد هدف قرار دهد. همچون سامانه «سوم خرداد»، در «طبس» نیز علاوه بر موشک‌های «طائر»، از موشک «صیاد» هم بهره‌برداری شده است.
در کنار شلیک این موارد، نیروی هوافضای سپاه پاسداران، یک رادار آرایه فازی و کنترل هواپیمای شکاری با نام «بشیر» را رونمایی کرد. این رادار که سال‌های اخیر ساخته شده، می‌تواند اهداف را با سطح مقطع راداری کم مورد شناسایی قرار دهد.

بومی یا بهینه شده
امیر دریادار سیاری در جایگاه رئیس هیئت‌مدیره برگزاری رزمایش تأکید کرد: «تمام سامانه‌های به کار رفته در این رزمایش از صفر تا صد بومی هستند، یا بهینه شده‌اند. این توانمندی با وجود همه تحریم‌هایی که از ابتدای انقلاب بر کشورمان تحمیل شده، با ابتکار و خلاقیت جوانان پای کار به دست آمده است.»
دریادار سیاری درباره همکاری قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) ارتش، نیروی هوافضا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی هوایی ارتش در اجرای این رزمایش مشترک نیز گفت: «نتیجه اتحاد، انسجام و هماهنگی بین نیروهای مسلح، هم‌افزایی و افزایش توان بازدارندگی کشور است.»
معاون هماهنگ‌کننده ارتش، رزمایش مشترک پدافند هوایی ولایت 97 را پرشلیک‌ترین رزمایش کشور معرفی کرد.


بازنگاه صبح صادق به موانع و چالش‌های عملی‌سازی تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه ایران در گفت‌وگو با دکتر سیدحامد موسوی


 علیرضا جلالیان/ 13 آبان امسال رئیس‌جمهور ماجراجو و کاسب‌کار آمریکا تاریخ اجرایی شدن تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه ملت ایران را اعلام کرد که با بازتاب‌ها و واکنش‌های فراوانی در داخل و خارج از کشور مواجه شد که بیشتر ناظر به ناعادلانه و یکجانبه بودن این تحریم‌ها و عدم موفقیت آنها در رسیدن به اهداف افراطی ترامپ بود. در ادامه در گفت‌وگویی با دکتر سیدحامد موسوی عضو هیئت‌علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ابعاد گوناگون این موضوع و چالش‌ها و موانع اجرایی شدن تحریم‌ها از سوی آمریکا و همراهی و عدم همراهی دیگر کشورها با آمریکا را بررسی کرده‌ایم که در ادامه توجه شما را به مشروح این گفت‌وگو جلب می‌کنیم.
***
* جناب آقای موسوی منظور از مرحله دوم تحریم‌ها، یا تحریم‌های ثانویه که مقامات آمریکایی مطرح کرده‌اند، کدام تحریم‌هاست؟
آمریکا ابتدا تحریم‌های اولیه را وضع کرد که بر اساس آن شرکت‌های آمریکایی که با ایران کار می‌کردند تحریم شدند. این تحریم‌ها چندان مهم نبودند، از پیش هم از این مسائل وجود داشت و ما با آمریکا مراودات اقتصادی چشمگیری نداشتیم که این تحریم‌ها مؤثر واقع شود و فقط برخی شرکت‌هایی که ممکن بود سهام آمریکایی داشته باشند و در ایران فعالیت می‌کردند، از کشور خارج می‌شدند. اما تحریم‌های ثانویه تحریم‌هایی است که شرکت‌ها و مؤسسات آمریکایی را مورد هدف قرار نمی‌دهد؛ بلکه هر شرکتی و هر جایی از جهان که با ایران کار کند، آمریکا آن شرکت‌ها را مورد تحریم قرار می‌دهد. از این نظر تحریم‌های ثانویه گسترده‌تر است.
ساختار و چارچوب تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه ایران طی دو مرحله صورت گرفت. مرحله نخست ۱۵ مرداد و مرحله بعدی در ۱۳ آبان‌ ماه بود. تحریم‌های مربوط به خرید دلار و تجارت ایران در ازای طلا یا فلزات گرانبها و همچنین تحریم‌هایی از قبیل تحریم بخش خودروسازی، معاملات ریالی و نیز معاملات اوراق قرضه دولتی جزو نخستین مرحله از بازگشت تحریم‌های ثانویه علیه ایران بود. افزون بر این مجوزهای ایالات متحده در زمینه صادرات فرش و مواد غذایی به آمریکا و نیز فروش هواپیماهای مسافربری و قطعات آن به ایران نیز لغو شد.
تحریم‌های آمریکا علیه ایران در سه قالب؛ تحریم‌های ۱۱ ژوئیه، ۱۲ ژوئیه و ۱۲ مه است. تحریم ۱۱ ژوئیه مربوط به قانون ضد اشاعه هسته‌ای ایران است که طیف گسترده‌ای از مراودات اقتصادی در بخش‌های بازرگانی، تجاری، کشتیرانی، بیمه، خدمات پولی‌ـ بانکی و نیز فلزات گرانبها را در بر می‌گیرد. تحریم‌های ۱۲ ژوئیه مربوط به قانون تحریم‌های آیسا است که در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی سناتور آلفونسو داماتو در کنگره آمریکا آن را تصویب کرد.
این قانون که در مرحله دوم تحریم‌های ایران، یعنی ۱۸۰ روز پس از خروج آمریکا از برجام از 13 آبان ماه امسال اجرایی شد، مشخصاً صنعت نفت و انرژی ایران را هدف قرار داده و تأکید می‌کند، هر شرکتی که بیش از ۲۰ میلیون دلار در صنعت نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کند، مشمول تحریم‌های آیسا خواهد شد. اما تحریم‌های ۱۲ مه، مشخصاً بر مبنای ماده ۱۲۴۵ قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا در سال ۲۰۱۲ است که هدف آن محدود کردن فروش نفت ایران و ممنوعیت معاملات بانکی با بانک مرکزی ایران است.

* در زمینه تحریم‌های ثانویه اهدافی مطرح بود، از جمله کاهش و به صفر رساندن فروش نفت ایران، اما این موضوع محقق نشد؛ به نظر شما چرا آمریکا در این موضوع موفق نبود؟
یکی از مهم‌ترین اهداف این تحریم‌ها به صفر رساندن فروش نفت ایران بوده که آقای ترامپ و پمپئو هم به آن اشاره داشته‌اند. دیدید که موعد مقرر گذشت و این هدف محقق نشد. اما هر چه به این موعد نزدیک‌تر شدیم، دیدیم این کار خیلی برای آنها عملی نیست. از نظر کارشناسان دو دلیل وجود دارد؛ اولین دلیل این است که الآن در جهان نفت اضافی وجود ندارد و هرگونه حذف کردن نفت موجود در بازار به ضرر آمریکا تمام خواهد شد؛ چرا که توازن بین عرضه و تقاضا به هم می‌ریزد و موجب افزایش قیمت نفت و فرآورده‌های نفتی از جمله بنزین می‌شود و اولین ضرر آن با موج نارضایتی مردم آمریکا متوجه خود آقای ترامپ و قول‌هایی که داده بود، خواهد شد. یک ماه پیش قیمت نفت به 86 دلار رسید، البته الآن افت کرده، به طوری که تا 70 دلار پایین آمده که یکی از علت‌های افت قیمت عقب‌نشینی آمریکا از موضع به صفر رساندن فروش نفت ایران است. مهم‌ترین قول ترامپ پیش از انتخابات کنگره این بود که تلاش خواهد کرد قیمت بنزین در آمریکا پایین بیاید. دلیل دوم در این ماجرا این بود که آمریکا مجبور شد استثناهایی را در این تحریم‌ها قائل شود. کشورهای متحد آمریکا، یعنی کره جنوبی، ژاپن و هند به آمریکا فشار می‌آوردند که چون وضعیت طوری است که به این آسانی نمی‌شود نفت ایران را جایگزین کرد؛ لذا باید از تحریم‌ها استثنا شوند. البته در این راستا عربستان و روسیه در دو سه ماه گذشته تلاش‌های داشتند، ولی اینکه دو و نیم میلیون بشکه نفتی که ایران صادر می‌کند را جایگزین کنند، خیلی مشکل است. با وضعیت موجود شاید حدود نصف آن را بتوانند جبران کنند. از همین جهت آمریکا این استثنائات را قائل شد، ولی نکته مهم درباره استثنائات این است که این استثنائات اجازه نمی‌دهد به این کشورها که هر چقدر خواستند نفت بخرند؛ بلکه مشخص می‌کند برای نمونه هند فلان مقدار نفت را خریداری کند. نکته دیگر اینکه اعتبار این استثنا شدن‌ها 180 روز است؛ یعنی 180 روز دیگر این کشورها باید مجدداً درخواست کنند تا از قانون تحریم‌ها مستثنی شوند، یا اینکه دیگر نمی‌توانند نفت بخرند. پیش‌بینی می‌شود آمریکا تلاش کند پس از شش ماه بر اساس بازارهای جهانی یا استثنائات را قائل نشود، یا اگر قائل شد، حجم آن را کاهش بدهد. برای نمونه 180 روز را به صد روز برساند و حجم خرید را هم محدودتر کند. 

* آیا آمریکا با چالش‌ها و موانع دیگری هم بر سر تحریم‌های ثانویه علیه ایران روبه‌رو است؟
مهم‌ترین بحث، نفت است. وضعیت نفت در بازار جهانی به گونه‌ای است که نفت اضافی در بازار وجود ندارد. این یک چالش خیلی جدی است. چالش دوم این است که برخی از کشورها مانند چین که بزرگ‌ترین خریدار نفت ما هستند و بزرگ‌ترین مقصد نفت صادراتی ما چین حتی پیش از مستثنی شدن هم اعلام کردند که ما خرید نفت‌مان از ایران را ادامه خواهیم داد، این چالش خود خروجی چالش بزرگ‌تر آمریکا است. امروز برخلاف دوران اوباما که کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه با آمریکا در بحث تحریم‌ها همراهی می‌کردند، دیگر این همراهی وجود ندارد. البته این به آن معنا نیست که کاملاً به تحریم‌های آمریکا بی‌توجهند، ولی چون مخالفند این موضوع آمریکا را دچار چالش کرده است. از 13 آبان بحث تحریم‌های بانکی وارد مرحله عملیاتی شده، تحریم‌های بانکی مبادلات بانکی ایران را مورد هجمه قرار می‌دهد. اروپایی‌ها در تلاشند جایگزینی برای سیستم سوئیفت اعمال کنند تا تحریم‌ها را دور بزنند.

* کشورهای مستثنی شده با چه سازوکاری در خرید نفت از ایران اقدام می‌کنند؟ آیا می‌توان گفت سازوکاری مثل سازوکار نفت در برابر غذا که درباره صدام اجرا شد، انجام می‌شود؟
اینکه نفت در برابر غذا گفته می‌شود، ضرورتاً فقط غذا نیست. آمریکا  برای هشت کشور استثنائاتی قائل شده تا نفت ایران را بخرند، اما آنها پول نفت را در کشور خودشان وارد حسابی می‌کنند و آن کشورها پول‌شان قابل انتقال به ایران نیست. ایران فقط می‌تواند در ازای آن پول کالا خریداری و وارد کشور کند؛ یعنی اگر نفتی هم فروخته شد، پول آن وارد ایران نشود.

* این تحریم‌ها در طیف‌بندی‌ها و جناح‌های داخلی آمریکا چه تأثیراتی داشته و اصولاً موافقت و مخالفت با تحریم‌ها در این کشور وجود دارد؟
دموکرات‌ها مخالف خروج آمریکا از برجام بودند. آنها دو دلیل عمده برای مخالفت خود ذکر می‌کردند، یکی اینکه، می‌گفتند با خروج آمریکا از برجام، ایران نیز از برجام خارج می‌شود که البته این اتفاق نیفتاد و آنها از این بابت فعلاً خیال‌شان تا حدی راحت شده است. دوم اینکه، فکر می‌کردند آمریکا با اروپا دچار چالش و دعوا می‌شود. اساساً در میان جمهوریخواهان و دموکرات‌ها خیلی اختلاف نظر در زمینه تحریم ایران وجود ندارد؛ یعنی به طور منطقی اگر حتی دموکرات‌ها هم بودند با فرض حفظ برجام، در صورتی که می‌توانستند تحریمی اعمال کنند، دریغ نکرده و آنها هم از این موضوع استقبال می‌کردند. تقریباً اجماع گسترده‌ای بین نخبگان سیاسی‌شان در زمینه فشار روی ایران شکل گرفته است و تفاوت‌ها صرفاً به عملکردها و تاکتیک‌های آنها در رسیدن به اهداف راهبردی برمی‌گردد.

* به مواجهه اروپا و آمریکا اشاره کردید. با توجه به اینکه امروز اروپا در مواجهه با ایران در حال وقت‌کشی است و سامانه تبادلات ویژه را هنوز راه نینداخته است، با این وضعیت سناریوهای آینده این ماجرا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 
دغدغه اصلی اروپایی‌ها شش ماه پیش و پس از خروج آمریکا از برجام این بود که ایران از این توافق‌نامه خارج نشود. آنها با ایران رایزنی کردند و یک‌سری قول‌هایی هم دادند، اما الآن کم و بیش خیال‌شان راحت شد که ایران از برجام خارج نمی‌شود و همین موضوع سبب شد به طور طبیعی در قول‌هایی که دادند یا سستی به خرج دهند یا اعمال نکنند؛ چرا که قول‌ها بر اساس این بود که ایران از برجام خارج نشود و حالا که مطمئن هستند ایران خارج نمی‌شود، ضمانتی وجود ندارد که قول‌های‌شان را عملیاتی کنند. بحث دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه اگر بخواهند قول‌های‌شان را عملیاتی کنند، چقدر این مسئله در صحنه واقعی قابل اجرا است؟ بسیاری از شرکت‌های خصوصی اروپا منافع تجارت با آمریکا را از دست نمی‌دهند. همین شبکه مالی و وعده‌های اروپایی‌ها به این معنا نیست که فردا توتال و شل برمی‌گردند و کارشان را شروع می‌کنند. من معتقدم که بعید است؛ از این رو نمی‌توان چندان روی قول‌هایی که اروپایی‌ها دادند، حساب باز کرد. 
* حال با توجه به همه جوانبی که فرمودید برای مقابله و خنثی‌سازی تحریم‌ها چه ظرفیتی در کشور وجود دارد که بتوانیم از آن استفاده کنیم و چالش‌های ما چیست؟
یک نگاه دور زدن تحریم‌ها به شیوه‌های گوناگون است. دور زدن تحریم‌ها کار سختی است و شرایط سختی را می‌طلبد. نکته‌ای که وجود دارد، این است که ایران نمی‌تواند از همان سازوکار‌هایی که در دو سال آخر دولت احمدی‌نژاد استفاده کرده بود، در این زمینه استفاده کند؛ زیرا آن ساختار و سازوکار‌ها دیگر برای آمریکایی‌ها روشن و واضح شده و دیگر برای ما قابلیت عملیاتی ندارد. آنها این راه‌ها را شناسایی کرده‌اند و باید در این شرایط فکر جدیدی کرد. این خود یک چالش است؛ از این رو به نظرم برای خنثی کردن تحریم‌ها به متحدانی نیاز داریم و در این زمینه ضرورت دارد روابط‌مان با کشورهایی مانند چین و روسیه را گسترش بدهیم و از تقابل‌هایی که در کنش‌های جدید حوزه بین‌الملل وجود دارد، حداکثر استفاده را بکنیم؛ کما اینکه همین تقابل‌ها با آمریکا امروز اهداف این کشور را در تحریم‌های ثانویه محقق نکرده است. 

* آقای موسوی، تأثیرات این تحریم‌های ثانویه به چه شکل است، چه اتفاقی قرار است پس از اجرایی شدن این تحریم‌ها بیفتد؟
بخش قابل توجهی از تأثیر این تحریم‌ها را پیش از روز اجرا دیده‌ایم؛ زیرا بسیاری از افراد با پیش‌بینی وضعیت آینده و فضای روانی به بازار طلا و سکه و دلار هجوم آوردند و با گران شدن ارز، تورم در جامعه ایجاد شد. همچنین مشکلاتی به دلیل تغییر قیمت در تأمین مواد اولیه در صنایع گوناگون، مانند صنعت خودروسازی ایجاد شد. درست تأثیراتی شبیه به سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ که به نظرم این تأثیرات بیشتر نخواهد شد. البته همه چیز بستگی دارد به اینکه در ماه‌های آینده چقدر ایران بتواند نفتش را صادر کرده و چقدر از پول نفت را وارد کشور کند. به هر صورت نمی‌توان به راحتی درباره آینده سخن گفت. باید دید چه متغیرهایی وارد بازی شده و عرصه تصمیم‌گیری‌ها را متحول خواهد کرد؛ اما آنچه تجارب گذشته ما می‌گوید این است که ایران بالاخره راهی برای عبور از سد تحریم‌های ثانویه پیدا خواهد کرد.

* در بحث پیوستن ایران به FATF و کنوانسیون‌هایی که وجود داشته، گفته می‌شود اینها بازوی کمک‌کننده به تحریم‌هاست و به آمریکا در تحقق اهدافش کمک می‌کند، به نظر شما این تحلیل درست است؟
در بحث کنوانسیون‌ها و مواردی که مطرح می‌شود، دو گروه موافق و مخالف وجود دارد. بنده در این حوزه تخصصی ندارم؛ اما گروهی از کارشناسان غیر دولتی می‌گویند این کنوانسیون‌ها در تحریم‌ها مؤثر است و دقت تأثیر تحریم‌ها را افزایش می‌دهد؛ این در حالی است که طرف دوم، یعنی دولت، وزارت امور خارجه و کارشناسان هم موافق هستند هم نظری مخالف دارند و معتقدند این کنوانسیون‌ها به ما در ارتباط با طرف‌های خارجی کمک خواهد کرد.
به زعم کارشناسان حوزه انرژی و سیاست، دو دلیل عمده وجود دارد که آمریکا نتوانست فروش نفت ایران را به صفر برساند؛ یکی اینکه در وضعیت فعلی جهان نفت اضافی وجود ندارد و هر گونه حذف تولید نفت توازن بازار و به اصطلاح عرضه و تقاضا را به هم می‌ریزد و موجب افزایش قیمت نفت و فرآورده‌های آن، مانند بنزین می‌شود. دوم اینکه، آمریکا با مستثنی کردن هشت کشور عمده خریدار نفت ایران، استیصال خود را به نمایش گذاشت و پایه ساختمان تحریم ثانویه خود را سست کرد.