دکتر عباسعلی عظیمیشوشتری/
در شماره گذشته نبوت و وحی را به عنوان دومین اصل بنیادین انقلاب اسلامی و نقش آن را در بیان قوانین تشریح کردیم. در این شماره سومین اصل بنیادین، یعنی نظام از اوئی و به سوی اوئی را توضیح خواهیم داد.
همان گونه که در بخش مبانی بیان شد، زندگی دنیوی و اخروی انسان مکمل یکدیگرند؛ یعنی دنیا بستری برای دستیابی به قرب الیالله، یعنی معاد است. پس سعادت دیگر فقط رفاه مادی نیست؛ بلکه «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»1. دنیا مقدمهای است برای دستیابی به سعادت اصلی و فینفسه ارزش ندارد و رفاه نیز در این چارچوب معنا پیدا میکند؛ رفاهی که متضمن کرامت واقعی انسان و طریق دستیابی او به کمال حقیقی است. انقلاب اسلامی به دنبال برقراری چنین رفاهی برای مؤمنان است. چنین دنیایی دیگر در مقابل آخرت قرار نمیگیرد؛ بلکه مکمل آن است. به همین دلیل قانون اساسی در بند 3 اصل دوم از چنین نگاهی با تصریح بر «معاد و نقش سازنده آن در سير تكاملي انسان به سوي خدا» رونمایی میکند. در صورتی که این نگرش را پذیرفتیم چند نتیجه حاصل میشود:
1ـ وجود رابطه بین معاد و عمل انسان2 و آخرت آن روى سكۀ دنياست. «و انّ جهنّم لمحيطة بالكافرين»؛ كافر در همين دنیا هم در جهنم است.3
2ـ به دلیل معاد انسان پاسخگوی عمل، صفات اخلاقی و اعتقادات خود است. از این رو بند 6 اصل دوم تأکید بر آزادي توأم با مسئوليت او در برابر خدا میکند. بنابراین به تناسب این سه، سه مرتبه بهشت و جهنم وجود دارد.4 منظور این است که اگر خوبی و بدی در مرحله عمل باشد، پاداش و عقاب آن در پایینترین سطح قرار دارد، اما اگر زشتیها و خوبیها از مرحله عمل فراتر رفته و در درون انسان به ملکات و رذائل تبدیل شدند، بهشت و جهنم آنها سختتر خواهد شد؛ زیرا دیگر جزئی از صفات فرد شدهاند. اگر این خوبی و بدیها به مرحله اعتقادی برسند و به باور عمیق و یقین تبدیل شوند، مختص اولیای الهی و دشمنان کینهجو و ائمه کفر است. علت آن نیز این است که رفتارها ناشی از گرایشها و خلق و خوی انسان است و گرایشها هم ناشی از اعتقاد و باور انسان هستند.
این امر مبانی انقلاب اسلامی را از گروههایی مانند مرجئه5 که رفتار را بر ایمان بیتأثیر میدانند،6 جدا میکند؛ زیرا بر تأثیر رفتار در شکلگیری عقیده و حتی معرفت و همچنین ایمان تأکید دارد. همچنین به دلیل اهمیت رفتارها، بیتوجهی به آنها با تکیه بر ادلهای مانند لزوم حفظ اختیار و آزادی را برای انسان برنمیتابد، حتی اگر این رفتارها در حوزه سیاسی بوده باشد. نتیجه چنین اعتقادی، این میشود که انسانها در حوزه سیاسی نیز مجاز به تبعیت از غیر ولایت الهی نبوده و در این زمینه آزاد نیستند. ازاینرو با نظر کسانی که با استناد به آیاتی مانند «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/ آیه 3) معتقدند انسان است که انتخاب میکند که آیا فقیه عادل بر سر کار بیاید، یا حاکمی غاصب، راه کج را انتخاب کند نیز مخالف است.7 از سوی دیگر آن را از گروههای افراطی و تکفیری که همه رفتارهای انسان را ناشی از عقیده دانسته و حکم به ارتداد گناهکاران میدهند، جدا میکند.
3ـ کمال پس از مرگ استمرار مییابد، چون فلسفه خلقت انسان دستیابی به کمال است8؛ بنابراین بهشت و جهنم نیز نشانه رحمت خداوند هستند؛ زیرا در آن بندگان خوب خدا با تنعم در بهشت مسیر کمال را طی میکنند، بندگان خطاکار نیز با تحمل عذاب از آلودگیهایی که در دنیا برای خود به وجود آوردهاند، پاک میشوند.
4ـ اعتقاد به امتداد نتایج عمل، ايثار و جهاد را معنا ميبخشد و منطقى ميكند.9 این امر الگوی تمدنی انقلاب اسلامی را بسیار متفاوت از الگوهای تکساحتی غربی میکند؛ زیرا اعتقاد به آخرت ارزشها و هنجارهای بسیاری را ایجاد میکند که در همه حوزههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، رنگ و بوی متفاوت و خاصی دارند.10
از سوی دیگر انقلاب اسلامی نقش معاد را به عنوان یک عامل پیشران برای حرکت تکاملی انسان تلقی میکند11؛ زیرا اعتقاد به معاد سازنده است و بر این اساس است که میتوان قائل به مسئولیت انسان شد12، در چنین صورتی نظام تعلیم و تربیت و فرهنگ عمومی تغییر اساسی به خود میبیند. اهداف پیشرفت فردی و اجتماعی متفاوت میشود، تعریف از فضایل اخلاقی و قواعد حاکم بر نظامات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی متحول میشود. حتی هدف از حكومت، رشد دادن انسان در حركت به سوي نظام الهي میشودـ و اليالله المصير.(مقدمه قانون اساسی)
پینوشتها:
1ـ ابن ابیجمهور، محمدبن زينالدين، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، مصحح عراقى، مجتبى، دار سيدالشهداء للنشر، قم، 1405، ج 1، ص 276.
2ـ امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385، ص 141.
3ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، 10/9/1389.
4ـ همان، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، ص 13.
5ـ این گروه در بین اهل سنت طرفداران فراوانی دارد. از امام صادق(ع) نقل شده است که معتقدند، اگر کسی ایمان داشته باشد (منظور اقرار زبانی است) و گناهان کبیره مانند کشتن بستگان خود، زنا، دزدی، قتل نفس محترمه، آتش زدن قرآن و کعبه انجام دهد، ضرری به ایمان او نمیرسد و ایمانش مانند ایمان جبرئیل و میکائیل است.(مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسةالوفاء، ۱۴۰۴ ه ق، ج ۲۷، ص ۷) پیامبر گرامی اسلام دارندگان چنین اعتقادی را لعن فرمودهاند.(بغدادی، عبدالقاهربنطاهر، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، دارالآفاق الجدیده، ۱۹۷۷، ص ۱۹۰)
6ـ بغدادی، همان.
7ـ اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، 1364، ج 1، صص 512 و 529.
8ـ امام خمینی، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، ص 183.
9ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، 10/9/1389.
10ـ همان.
11ـ نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که در نگرشهای سکولاریستی هم میتوان نوعی گرایشهای ماورائی را مشاهده کرد، اما تفاوت اصلی میان این دو در این است که قلمرو تأثیرگذاری آن را بر زندگی انسان بسیار تنگ کردهاند و اینکه آن را ادامه همین زندگی مادی با همان تمایلات و خواستهها و حب و بغضها دانستهاند که اثر این دنیایی آن رفع دلتنگیهای انسان در از دست دادن عزیزان خود است. به عبارت بهتر، برخلاف نگرش اسلامی که معاد را محیط بر این جهان میداند آنها آن جهان را تحت تسلط این جهان میدانند.
12ـ اداره کل امور فرهنگی و روابط عمومی، صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مجلس شورای اسلامی، 1364، ج 1، ص 208.