حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محمدی‌گلپایگانی در جمع مدیران جامعه‌المصطفی گفت: نشر حقایق و معارف اسلام وظیفه و رسالت اصلی جامعه‌المصطفی است، باید سیاستی را دنبال کرد که جوانان کشورهای غربی اسلام را از منبع اصلی آن دریافت کنند. متأسفانه کشورهای غربی در اذهان مردم جهان، اسلامی خشن و بر حول محور داعشی ایجاد کردند؛ در حالی‌ که زمینه‌های پیدایش داعش دلارهای نفتی سعودی و حمایت‌های دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای غربی و آمریکا بوده است. امروز سران سعودی در فساد و شهوت‌رانی غرق بوده و جنایت‌های وحشیانه‌ای ، به ‌ویژه در یمن انجام می‌دهند؛ آنها در وضعیت کنونی به خائن‌الحرمین تبدیل‌ شده‌اند.

نگاهی به افشاگری نیویورک‌تایمز درباره طرح ترور مخالفان پادشاهی سعودی


  امین پناهی/  پس از وقوع فاجعه انسانی در یمن که با تجاوز چند ساله نظامی عربستان در خاک این کشور اتفاق افتاده، قتل خاشقجی با آن شیوه که توجه رسانه‌ها و مقامات کشورهای گوناگون را به خود جلب کرده، کار به جایی رسیده که آمریکا به رهبری ترامپ که عربستان را گاو شیرده می‌داند، تعدادی از سعودی‌ها را به اتهام قتل خاشقجی تحریم کرد. 

افشاگری علیه رژیم سعودی
چندی پیش خبرنگار گاردین به افشاگری علیه رژیم سعودی دست زد. سعید کمالی‌دهقان خبرنگاری است که از ارتباطات مالی تلویزیون «ایران اینترنشنال» با سعودی‌ها پرده برمی‌دارد. او در توئیتی اعلام کرده بود، گزارش منتشر شده در گاردین درباره حمایت عربستان از شبکه ضد ایرانی «ایران اینترنشنال» براساس اطلاعاتی بوده که جمال خاشقجی در اختیارش قرار داده است.
در واقع، بر اساس گزارشی که گاردین درست در روز ناپدید شدن خاشقجی (2 اکتبر) منتشر کرده است، منبعی آگاه (که حالا خبرنگار گاردین گفته خاشقجی بوده است) به این روزنامه گفته بوده دولت سعودی سالیانه 250 میلیون دلار به این تلویزیون تازه‌تأسیس اپوزیسیون ایران در لندن کمک مالی می‌کند. بر اساس آن گزارش، این تلویزیون به مدد این کمک هنگفت مالی به خبرنگاران و کارکنان خود سه برابر تعرفه مرسوم دستمزد می‌دهد. ایران اینترنشنال اولین رسانه‌ای بود که پس از وقوع حادثه تروریستی در اهواز با عوامل آن گفت‌وگوی زنده تلویزیونی شکل داد.
این در حالی است که با این افشاگری‌ها، جان خبرنگار گاردین به خطر افتاده است. حمید بعیدی‌نژاد سفیر کشورمان در لندن در صفحه توئیتر خود نوشت: «آقای کمالی‌دهقان، خبرنگار گاردین در اقدامی شجاعانه تأیید کرد قاشقجی قبل از مرگ خود، اطلاعات مربوط به تأسیس شبکه فارسی «ایران اینترنشنال» از سوی مقامات عالی سعودی را نزد وی افشا کرده است. مقامات ذی‌ربط از مخاطرات احتمالی برای آقای کمالی آگاه هستند و سفارت نیز با آنها در تماس است.»

افشای طرح ترور
رسانه‌های مختلف دنیا پس از این افشاگری به بحث و گفت‌وگو درباره ابعاد آن پرداخته‌اند و پس از آن شاهد افشاگری روزنامه نیویورک‌تایمز علیه مقامات سعودی بودیم. 
بار دیگر سعودی‌ها رسوا شده‌اند؛ اما این بار با طرح ترور حاج‌قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
داستان از این قرار است که برخی مقامات اطلاعاتی نزدیک به محمد بن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی سال گذشته برنامه‌ریزی‌هایی برای ترور سردار سلیمانی داشته‌اند. در واقع، آن‌طور که نیویورک‌تایمز اشاره کرده، مقامات وابسته به بن‌سلمان از تعدادی از تجار خواسته بودند با پوشش شرکت‌های‌شان برای ترور حاج قاسم سلیمانی اقداماتی را انجام دهند.
این مطلب را «نیویورک‌تایمز» به نقل از سه منبع آشنا با مباحث صورت گرفته بین سعودی‌ها و تجار مزبور گزارش داده است. 
گزارش نیویورک‌تایمز از این نظر اهمیت دارد که به خوبی نشان می‌دهد قتل خاشقجی به دست سعودی‌ها با یک برنامه‌ریزی قبلی اتفاق افتاده است. به نوشته این روزنامه آمریکایی، این مباحث نشان می‌دهند، بن‌سلمان از حدود یک سال قبل از قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد، در پی ترور بوده است و ممکن است حکومت سعودی به دنبال ترور دیگر دشمنان خود نیز با این روش باشد.
پس از آن محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌وگو با پایگاه خبری «العربی الجدید» و در پاسخ به پرسشی درباره وجود طرح‌های ترور سعودی علیه شخصیت‌های ایرانی گفت: «تهران از قبل درباره این طرح‌های سعودی اطلاعاتی دقیق داشت.»
وی افزود: «ریاض پیشتر اعلام کرده بود جنگ را به داخل خاک ایران خواهند کشاند و پس از آن نیز شاهد فعالیت گروه‌های تروریستی در شرق ایران و حمله به مجلس بودیم.»

بازتاب یک افشاگری
روزنامه «جوان» در واکنش به موضوع ترور سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس به دست عربستان نوشت: «عجز مقام‌های ارشد اطلاعاتی سعودی نزدیک به محمدبن‌سلمان، ولی‌عهد عربستان، در مواجهه با قدرت روزافزون ایران در منطقه کارشان را به جایی کشانده که طی جلسه‌‌ای با دو بازرگان عرب و صهیونیست در راستای سفارش پروژه ایجاد اغتشاش در داخل ایران از آنها درباره امکان ترور مقامات ایرانی و به ویژه فرمانده سپاه قدس ایران پرسیده‌اند که آنها ضمن اعلام ناتوانی، آدرس یک شرکت امنیتی انگلیسی را داده‌اند.»
روزنامه «ابتکار» هم این‌گونه نوشت: «مقامات سعودی در شرایطی اقدام به این کار کرده بودند که محمدبن‌سلمان در حال تلاش برای تثبیت قدرت خود بود و به مشاورانش دستور داده بود عملیات نظامی و اطلاعاتی را در خارج از مرزهای عربستان تشدید کنند. رایزنی‌های مقامات سعودی با تجار و بازرگانان برای استفاده از شرکت‌های خصوصی با هدف ترور مقامات ایرانی، یک سال قبل از قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی بوده و این مسئله نشان می‌دهد مقامات ارشد سعودی از آغاز دوره ولی‌عهدی محمدبن‌سلمان به دنبال قتل و ترور بوده‌اند.»
روزنامه «کیهان» نیز نوشت: «روزنامه آمریکایی در حالی از تروریسم دولتی سعودی‌ها علیه ایران پرده برمی‌دارد که این کشور عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل و عضو ناظر کارگروه مالی FATF است. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، آن است که این کارگروه که ادعا می‌شود با هدف شفافیت مالی و مقابله با تأمین مالی تروریسم تشکیل شده، کجاست که عضو ناظرش برای خرابکاری اقتصادی و ترور مقامات ایرانی بودجه اختصاص می‌دهد؟»
پایگاه خبری «جهان‌نیوز» نیز به نقل از خبرگزاری «میزان»، نوشت: «آنچه واضح است تلاش مثلث آمریکایی‌ـ صهیونیستی‌ـ سعودی، برای ترور حاج‌قاسم سلیمانی است؛ امر شومی که برای تحققش مبالغ زیادی از سوی این مثلث خرج شده و مزدوران کارکشته زیادی استخدام شده‌اند؛ اما به حول و قوه الهی این امر شوم محقق نخواهد شد.»
«کدهای توطئه سه وجهی سعودی علیه ایران» عنوان گزارش فرارو است که در بخشی از آن آمده است: «در سطح اول عربستان سعودی و متحدانش به دنبال خرابکاری اقتصادی در ایران است. در سطح دوم به دنبال ترور، حذف فیزیکی چهره‌های اثرگذاری همچون سردار قاسم سلیمانی و خرابکاری امنیتی است و در سطح سوم به دنبال تغییر جدی در افکار عمومی ایرانیان و خرابکاری سیاسی و احتمالاً ایجاد و شورش و تنش در داخل ایران است.»
این بخش آخر را می‌توان برنامه‌های رژیم سعودی دانست که ولی‌عهد جوان عربستان در حال پیگیری آن است.

چرا ترور؟
اما سؤال اساسی این است که چرا حذف فیزیکی سردار سلیمانی برای شخص بن‌سلمان اهمیت دارد؟ 
پاسخ این پرسش دو بخش دارد؛ اول اینکه رژیم سعودی به عنوان اصلی‌ترین تأمین‌کننده مالی داعش در منطقه حالا در شرایطی که می‌بیند داعش با رهبری ایران و با فرماندهی حاج‌قاسم سلیمانی از بین رفته، سرمایه‌گذاری خود را بر باد رفته و خود را بازنده این کارزار می‌بیند.
دوم اینکه شواهد و قراین نشان می‌دهد، داستان یمن برای سعودی‌ها و به ویژه شخص بن‌سلمان اهمیت بسیاری داشته و دارد. حتی برخی مدعی هستند قتل خاشقجی هم بی‌ارتباط با جنایاتی که سعودی‌ها در یمن مرتکب شده‌اند، نبوده است و بن‌سلمان در جایگاه وزیر دفاع عربستان که آغازگر جنگ علیه یمن بوده و انتظار داشته طی چند هفته آن را به طور کامل تصرف کند، حالا شکست خود را از چشم سردار حاج‌قاسم سلیمانی می‌بیند و به این شکل است که دولت سعودی حالا با چهره‌ای از همیشه نمایان‌تر به دنبال اهداف خود در جهان است. 

یک تنه در برابر آمریکا
سال گذشته در همین ایام «گرشون هکوکین» افسر نظامی رژیم صهیونیستی در شبکه تلویزیونیi24  رو به مجری برنامه می‌گوید: «قاسم سلیمانی ممکن است هدف ترور اسرائیل و بازوهای امنیتی آن باشد. وقتی رأس هرم را جدا کنیم، همه آرام و خوشحال می‌شوند! بله، سلیمانی هدف اسرائیل است. اسرائیل پیش از این نیز عملیات‌هایی از این دست را اجرا کرده است.»
البته برخی معتقدند رژیم صهیونیستی یک بار هم قصد داشت طرح ترور سرلشکر سلیمانی را پیاده کند که یک نیروی اطلاعاتی آمریکا آن را لو می‌دهد و این طرح نافرجام باقی
 می‌ماند. 
حاج‌قاسم سلیمانی البته بارها از سوی گروهک تروریستی داعش به ترور تهدید شده؛ اما تهدیداتی که هیچ یک تا به امروز نتوانسته است عملیاتی شود و حالا حاج‌قاسم سلیمانی کسی است که یک تنه در مقابل آمریکا قرار می‌گیرد و او را تهدید می‌کند. تهدیدی که البته همه می‌دانند با نوع تهدیدهایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران از آن استفاده می‌کنند، متفاوت است. سرلشکر سلیمانی به عنوان فرمانده‌ای که در هر میدانی حضور داشته، توانسته است پیروز شود و حالا اگر صحبتی می‌کند، مانند افراد زبونی چون بن‌سلمان از موضع ضعف نیست؛ بلکه او از موضع قدرت سخن می‌گوید و صحبت‌های او می‌تواند کاخ‌های مجلل مستکبران را به لرزه در آورد. حاج‌قاسم زنده است تا انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت زنده است.

محمدرضا تاجیک، از نظریه‌پردازان برجسته جریان اصلاحات در مصاحبه‌ای گفته است: «جریان اصلاح‌طلبی نمی‌توانست به طور مستقیم با کارت خودش بازی کند؛ سرمایه اجتماعی‌اش را تجمیع و تجهیز کرد و پشت جریانی قرار داد که هویت غیرشفاف و خاکستری داشت؛ نه کاملاً اصلاح‌طلب بود، نه اصولگرا. در یک مقطع زمانی بین اصلاح‌طلبان و روحانی عقد و صیغه موقت جاری شد؛ چنین عقدی نمی‌توانست ذاتاً دائم باشد. در پس ذهن برخی اصلاح‌طلبان این عقد دائمی بوده، اما از نظر من نمی‌توانست دائمی باشد و اکنون هم شاهد نوعی واگرایی میان جریان اصلاح‌طلبی و جریان کنونی دولت هستیم. برخی از دوستان به نام عقلانیت سیاسی جریان اصلاح‌طلبی را در پای نیروهای دیگری که اصالتاً اصلاح‌طلب نبودند، ذبح کردند. معتقدم جریان‌های اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی برای اینکه خود را نجات دهند، باید پوست‌اندازی کنند؛ در غیر این صورت به حاشیه رانده خواهند شد. شبه اصلاح‌طلبانی که از اصلاح‌طلبی یک برج بابل ساختند، برای اینکه از آن بالا بروند و به عرش قدرت برسند. عده‌ای خاص به نام جریان اصلاح‌طلبی همه جا و همه وقت هستند؛ کسانی که همواره در مناصب گوناگون کپی و جایگزین می‌شوند و حد یقف ندارد.»
مشروعیت دادن به تحریم؟!
«عباس عبدی» 22 آبان 1397 در مصاحبه‌ای که با روزنامه «بهار» انجام داده، سخنان حیرت‌انگیزی را به زبان می‌آورد. او در پاسخ به این پرسش که «آقای روحانی گفته است ما این بار با افتخار این تحریم‌ها را دور می‌زنیم. آیا این جمله تلویحاً به این معنا نیست که قبلاً حق نداشتیم تحریم‌ها را دور بزنیم؟ به نظرتان بیان چنین جمله‌ای از سوی رئیس‌جمهور ایران سنجیده بود؟» گفته بود: «من فکر نمی‌کنم این جمله ایراد داشته باشد. چون تحریم‌های قبلی حداقل به لحاظ عرف بین‌المللی از نوعی مشروعیت برخوردار بود... وقتی شما امری را که حداقل از نظر بین‌المللی مشروع است، دور می‌زنید، این کار را با افتخار اعلام نخواهید کرد. ممکن است یواشکی و دزدکی این کار را انجام بدهید؛ ولی تحریم‌های کنونی مطلقاً مشروع نیست. کسی در آمریکا به قدرت رسیده که تقریباً همه کشورهای دنیا با او مسئله دارند...بنابراین دورزدن این تحریم‌ها می‌تواند افتخارآمیز و مایه سربلندی باشد. به نظرم به آن جمله آقای روحانی ایرادی نمی‌توان گرفت.»
تاریخ‌سازی!
«سیدمحمد صدر» فعال اصلاح‌طلب و از دیپلمات‌های سابق به تازگی در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری دولتی «ایرنا» درباره محمدجواد ظریف گفته است: «ظریف بهترین و قوی‌ترین وزیر خارجه‌ای است که جمهوری اسلامی به خود دیده است.» او همچنین با اشاره به موضوعات افغانستان و عراق، اظهار داشته است: «انجام مذاکرات در جهت ایجاد حکومت مطلوب در افغانستان برای مردم این کشور و دفع خطر طالبان در مرزهای شرقی کشور، از زحمات او (ظریف) بود. اگرچه آقای ظریف در آن مقطع به عنوان یک کارمند وزارت خارجه و در ذیل مدیریت دکتر ولایتی، وظایفی را انجام داده است؛ اما اینکه نقش ‌محوری داشته است؛ اصطلاحاً از آن حرف‌هاست!»
فراموشی ظریف
محمدجواد ظریف که تا دیروز از باغ برجام عناوینی چون امیرکبیر را دشت می‌کرد، امروز معتقد است دولت نباید برجام را بزک می‌کرد و توقع مردم را بالا می‌برد؛ این در حالی است که تاریخ می‌گوید ظریف خود مهم‌ترین عامل بزک کردن برجام و بالا رفتن توقع مردم بوده است. این ادعا در صورتی است که شخص محمدجواد ظریف شهریورماه سال 13۹۴ در کمیسیون برجام گفته بود: «کل تحریم‌های اقتصادی، مالی و پولی اتحادیه اروپا و کل تحریم‌های ایالات متحده که بر شخصیت‌های غیرآمریکایی اعمال می‌شود، از روز اجرا لغو خواهد شد، علاوه بر آن تحریم ۳۵ ساله هواپیمایی نیز لغو می‌شود.»


 دکتر ابوذر گوهری‌مقدم
 استاد دانشگاه و کارشناس مسائل آمریکا

آمریکایی‌ها در سیاست‌های اعلامی خود، سیاست به صفر رساندن فروش نفت جمهوری اسلامی ایران را مطرح کردند؛ اما با طرح این هدف هم به جایی نرسیدند. درباره دلایل شکست این طرح می‌توان به چند نکته اشاره کرد:
نکته‌ اول اینکه، آمریکایی‌ها هر چه تلاش کردند نتوانستند جایگزینی برای نفت جمهوری اسلامی ایران پیدا کنند. آنها تصور می‌کردند با افزایش فروش نفت عربستان بتوانند حذف نفت ایران را جبران کنند یا حتی در حوزه تولیدات داخلی خودشان این اتفاق بیفتد؛ اما در نهایت در صحنه واقعی ثابت شد این اتفاق رخ نداده و آنها ناتوان از جایگزین کردن نفت ایران هستند؛ از این رو آمریکایی‌ها مجبور شدند مقداری از این حوزه کوتاه بیایند. 
نکته دوم اینکه، تحریم نفت جمهوری اسلامی ایران سبب می‌شد قیمت نفت و بنزین در داخل ایالات متحده به طور خاص بالا برود و از این رو، پیامدهای تحریم نفتی ایران برای خود آمریکا هم خسارت‌بار خواهد بود؛ بنابراین مجبور شدند بخشی از این سیاست و فشاری را که آورده بودند، کاهش دهند و معافیت‌هایی برای برخی کشورها لحاظ کنند. در واقع، از سیاست حداکثر فشار به سیاست «فشار کافی» روی آوردند.
نکته سوم اینکه، در اتخاذ این سیاست از سوی آمریکا، یکی از عوامل تأثیرگذار نزدیک شدن به فصل سرما است؛ زیرا با سرد شدن هوا، افزایش تقاضا برای خرید نفت به وجود می‌آید. حال در این شرایط، اگر نفت ایران از سبد نفت جهانی حذف شود، افزایش قیمت خواهد داشت و از این طریق آمریکایی‌ها و طرف‌های متحدشان متضرر خواهند شد.
نکته چهارم اینکه، متحدان آمریکایی توانستند آنها را متقاعد کنند که بالاخره ما نیازمند این نفت هستیم، چون سیستم پالایشگاهی نفتی ما با نفت جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است و تغییر آن هزینه‌بر خواهد بود. اگر به آمار و ارقام فروش نفت جمهوری اسلامی ایران توجه کنید، متوجه خواهید شد کشورهایی مانند چین و هند رقم‌های بسیار بالایی بابت خرید نفت از ایران داده‌اند و اگر حالا بخواهند به شکل ظاهری در تحریم نفتی ایران با ایالات متحده هم‌سویی داشته باشند، به طور قطعی این سیاست جواب نخواهد داد. آمریکایی‌ها به این موضوع کاملاً یقین دارند. اوج هم‌سویی اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران در دوره اوباما زمانی بود که همه قطعنامه‌ها علیه ایران وضع شد؛ اما در همان زمان اوباما در جایگاه کسی که از مظاهر قدرت نرم استفاده می‌کرد و همچنین نسبت به ترامپ برتری داشت، نتوانست نفت ایران را به صفر برساند. در حال حاضر، با همه شکاف‌هایی که بین متحدان آمریکایی وجود دارد، بعید به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها بتوانند در این زمینه موفق باشند. البته در داخل آمریکا خیلی از منتقدان دولت معتقد هستند ما با این سیاست به جایی نخواهیم رسید و سیاست اعمال فشار و تحریم در حوزه نفتی، حداقل با سیاست‌های اعلامی و تعیین شده به جایی نخواهد رسید و طبیعتاً نسبت به دوران گذشته‌ای که توانستیم بیشتر فشار بیاوریم، تفاوت وجود دارد. در حال حاضر، زمان و شرایط نسبت به گذشته متفاوت شده و برخی از آن به فقدان توانمندی آمریکا برای ساخت اجماع جهانی بر می‌گردد که از افول قدرت نرم ناشی می‌شود. 
نکته‌ دیگر این است که آمریکایی‌ها به شدت نگران این هستند که فشار بیش از حد و کوبیدن بر طبل تحریم سبب شود دلار از چرخه نظام بین‌الملل خارج شود؛ یعنی تأکید زیاد بر این مسئله باعث می‌شود کشورهایی مانند چین، روسیه و حتی بقیه کشورها به سمت نظام مبادلات جهانی خارج از دلار سوق یابند و آن‌وقت حربه تحریم آمریکا که عمدتاً مالی است، از دست‌شان گرفته خواهد شد؛ بنابراین بسیار به این موضوع حساس هستند. از این ‌رو اگر حربه تحریم هم بی‌اثر باشد، یعنی فقط جمهوری اسلامی در معرض این تحریم‌ها قرار نگرفته، چون در سطح کلان کشور روسیه پس از ماجرای کریمه و همچنین چینی‌ها که جنگ‌های جدی با آمریکایی‌ها در حوزه ارزی بحث دلار و یوان دارند هم وجود دارد.
نکته‌ آخری که در این زمینه تأثیرگذار بوده، عرضه‌ نفت در بورس تهران و خرید نفت ایران از سوی خریداران خصوصی و فروش نفت ایران از سوی آنها در بازارهای جهانی است. 

امیر حاتمی در همایش مشترک مسئولان و هادیان سیاسی نیروهای مسلح

وزیر دفاع با بیان اینکه عرصه فضا دیگر در انحصار دشمنان نیست، گفت: «نظام جمهوری اسلامی به چنان اقتداری دست یافته که اگر متجاوزی در عرصه فضا اقدامی علیه ایران اسلامی از خود نشان دهد، با چنان پاسخی مواجه می‌شود که از کرده خود پشیمان خواهد شد.»
امیرسرتیپ امیر حاتمی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در همایش هادیان و مسئولان سیاسی نیروهای مسلح، با اشاره به عصر حاضر به منزله عصر ارتباطات و اطلاعات، فضای امروز جامعه جهانی را فضای استبداد و انحصار رسانه عنوان کرد و در این زمینه اظهار داشت: «رساندن یک پیام واقعی و صحیح و روشنگری در این فضا به کاری بسیار سخت و پیچیده مبدل شده است و هادیان سیاسی در این حوزه نقش خطیری را بر عهده  دارند.»
امیر حاتمی با بیان اینکه دشمن در فضای امروز به دنبال محقق کردن دو مأموریت داخلی و بین‌المللی برای تضعیف و ساقط کردن نظام اسلامی است، گفت: «نظام سلطه به سرکردگی آمریکا با ایجاد ناامیدی، ناکارآمد نشان دادن دولت و نظام اسلامی و همچنین ائتلاف با کشورهای منطقه و 30 کشور جهان به دنبال شکست اقتدار جمهوری اسلامی ایران برآمد؛ اما به حول قوه الهی نه تنها در فضای کشور شکاف ایجاد نشد؛ بلکه اتحاد و انسجام ملی بیش از هر دوره بر فضای کشور مستولی است و راه‌پیمایی گسترده و با شکوه 13 آبان امسال گواه این موضوع است.»
وزیر دفاع با اشاره به شکست سیاست‌های رئیس‌جمهور آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در فضای جهانی، اظهار داشت: «خنده دنیا به منطق رئیس‌جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل، صدور بیانیه محکومیت حادثه تروریستی اهواز در جلسه شورای امنیت و به دنبال آن استعفای «نیکی هیلی» نمونه‌ای از شکست‌های آمریکا در فضای امروز جامعه جهانی است.»
امیر حاتمی با اشاره به برخی مشکلات اقتصادی و ارزی کشور، بیان کرد: «برخی از مسائل پیش آمده در حوزه اقتصادی ناشی از بهره‌برداری نادرست از منابع و ظرفیت‌های داخلی است که با برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌هایی که در جلسات دولت و دیگر بخش‌های کشور انجام شده است، از این مرحله عبور خواهیم کرد که البته تا حدود زیادی نیز عبور کرده‌ایم.»
وزیر دفاع با اشاره به دستاوردهای دفاعی کشور در وضعیت تحریم 40 ساله بیان کرد: «عرصه دفاعی کشور که همواره در تحریم همه‌جانبه و با کارشکنی‌های نظام سلطه در رسیدن به فناوری و دانش در عرصه‌های گوناگون با مشکلات عدیده روبه‌رو بوده است، امروز در حوزه هوافضا، رزم زمینی، دریایی و ارتباطات و رادارها به حد بالای بازدارندگی فعال و به یکی از قدرت‌های جهانی تبدیل شده است.»
وی در همین زمینه افزود: «عرصه فضا امروز در انحصار دشمنان نیست و نظام جمهوری اسلامی به چنان اقتداری دست یافته است که اگر متجاوزی در عرصه فضا اقدامی علیه ایران اسلامی از خود نشان دهد، با چنان پاسخی مواجه می‌شود که از کرده خود پشیمان خواهد شد.»
امیر حاتمی در پایان تأکید کرد: «پیشرفت‌های صنعت دفاعی و نیروهای مسلح در شرایط کنونی با تدابیر حکیمانه فرمانده معظم کل قوا، اتکا بر ظرفیت‌های داخلی و توان دانشمندان متخصص صنعت دفاعی محقق شده است و این در حالی است که دیگر بخش‌های کشور شرایطی به مراتب آسان‌تر از شرایط دفاعی و نظامی را دارند و می‌توانند با توجه به بهره‌برداری صحیح از ظرفیت‌های عظیم کشور بر مشکلات فایق آیند.»

نکته: کشاورز فقیری بزغاله‌ای را از شهر خرید. همان‌طور که با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت، تعدادی از اوباش شهر با یک نقشه درصدد برآمدند بز را از او بگیرند. یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانه‌هایت حمل می‌کنی؟»
مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شده‌ای؟ این سگ نیست! این بز است.»
ولگرد گفت: «نه اشتباه می‌کنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی، مردم فکر می‌کنند که دیوانه شده‌ای.» در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شدند و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کردند. آن مرد همان‌طور که داشت به سمت روستای خود برمی‌گشت، نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریده‌ای؟»
مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریده‌ام.»
اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیده‌ام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند.»
مرد روستایی اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر می‌کرد دیگر سگ است، آنجا رها کرد و به روستا برگشت. 
نظر: در سال‌های اخیر، با افزایش شبکه‌های ماهواره‌ای و نفوذ شبکه‌های اجتماعی در میان خانواده‌ها شاهد افزایش روندهای ضد اخلاقی در جامعه هستیم. این شبکه‌ها در جدیدترین اقدامات خود از خانواده‌ها می‌خواهند فیلم‌های ازدواج خود را منتشر کنند تا اجنبی‌ها درباره آنها قضاوت کرده و لایک دریافت کنند. همین موضوع سبب می‌شود خانواده‌ها برای راضی کردن طرف غربی یا مالکان شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای دست به هر اقدامی حتی به قیمت از دست دادن حیا و منزلت اجتماعی بزنند. واژه‌هایی مانند دهاتی و عقب مانده آثاری به مراتب خطرناک‌تر از چاقو و تفنگ در حیازدایی از جامعه دارند.
مراقب باشیم با همین خندیدن‌ها به رفتارهای اصولی و القای اصول غلط به جای آن عقبگردهای خطرناک در زندگی نداشته باشیم.

مهدی سعیدی
روزنامه نگار
در همان ابتداي شکل‌گيري جمهوري اسلامي دشمنان انقلاب تلاش کردند با بزرگنمايي اختلافات تاريخي شيعه و سني، مانع از گسترش انديشه‌هاي رهايي‌بخش انقلاب اسلامي در بیشتر کشورهاي منطقه و جهان اسلام شوند. اين رويکرد با استقبال حاکميت‌هاي ديکتاتوري در کشورهاي اسلامي همراه شد که صدور ارزش‌ها و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي مي‌توانست زمينه‌هاي فروپاشي و سرنگوني آنان به دست نهضت‌هاي آزادي‌خواهانه‌ را فراهم آورد. در اين شرايط، پيشنهاد نام‌گذاري و معرفي ايام ميلاد نبي مکرم اسلام(ص) به عنوان «هفته وحدت» از سوی حضرت امام(ره) گامي اساسي در خنثي‌سازي اين سناريوی دشمن بود.
محور قرار دادن وحدت در تعاملات بين مذهبي به مثابه اساسي‌ترين راهبرد، آنقدر عميق و هدايت‌گر است که امروز دشمن همه توان خود را براي ضربه زدن به آن جمع کرده است. راهبرد «اختلاف بينداز و حکومت کن» راهبردي استعمارگرانه است که ساليان متمادي انگليسي‌ها در به‌کارگيري آن پيشينه دارند و دکترين وحدت جهان اسلام، به‌طور مستقيم همين ترفند را نشانه رفته است.
وحدت در اين نگاه برخاسته از نگاه دشمن‌شناسانه‌اي است که عمق اردوگاه دشمن را رصد مي‌کند و به خوبي مي‌بيند که دشمن رکن اسلام و منافع ملت‌هاي مسلمان را تهديد مي‌کند! محوريت وحدت نيز اعتصام به حبل‌الله و تمسک به قرآن و شخصيت رحمه‌للعالمين حضرت محمد مصطفي(ص) است که مورد قبول همه فرق اسلامي است. در اين راهبرد، مسلمانان با توجه به وجوه مشترک‌شان بايد با همگرايي حداکثري عليه دشمني ايستادگي کنند که با ذات اسلام عناد دارد و جز به نابودي آن نمي‌انديشد و در اين دشمني و عداوت تفاوتي بين شيعه و سني قائل نيست!
در اين نگاه «وحدت» خود شاخصه و سنگ محکي است که ديگر اقدامات را مي‌توان با آن سنجيد؛ عملي که تقويت‌کننده وحدت است، امري حق و درست و تضعيف‌کننده آن باطل و نادرست خواهد بود. وحدت به آن معنا نيست که هر يک از فرق اسلامي از باورهاي خود دست بکشند يا هر گونه مباحث علمي تعطيل شود؛ بلکه تأکيد بر آن است که اختلافات و مناقشات به عاملي براي سوء‌استفاده دشمن مشترک نينجامد. رهبر معظم انقلاب اسلامي با صراحت اعلام مي‌کنند: «اين غلط است كه ما به نام ايمان اسلامي يا ايمان مذهبي حرفي بزنيم و كاري بكنيم كه تعصب‌هاي فرقه‌اي را دائم مشتعل كنيم و همه را به جان هم بيندازيم. قضيه اصلاً اين طوري نيست. به ايمان خودتان پايبند باشيد. با هر كسي هم كه از لحاظ ايمان مذهبي يا ديني با شما مخالف است، بحث بكنيد، مجادله بكنيد، استدلال بكنيد، منطق بكنيد و او را به فكر خودتان معتقد بكنيد؛ امّا تعصب‌افروزي نكنيد: «و جادلهم بالّتي هي احسن.» اين قرآن است. چرا يك عدّه‌اي نمي‌فهمند؟ من نمي‌دانم.»
مصائب ايجاد شده در چند سال اخير در منطقه به خوبي اهميت راهبرد اساسي حکيم بزرگ انقلاب اسلامي را آشکار مي‌کند. به واقع، وضعيت بغرنجي که در جهان اسلام و منطقه خاورميانه امروز با آن مواجه هستيم، کاملاً محصول بي‌توجهي به راهبردی است که در قالب هفته وحدت، بزرگان شيعه و سني بر آن تأکيد کرده‌اند که اگر همين راهبرد با فهمي عمومي همراه مي‌شد، بدون شک امروز اوضاع جهان اسلام از افغانستان و پاکستان تا عراق و سوريه و يمن و شمال آفريقا اين‌چنين نبود و شکل‌گيري جنگ‌هاي نيابتي و قدرت‌يابي تفکرات سلفي‌ـ تکفيري در منطقه ممکن نمي‌شد!
وحدت در سطح جهان اسلام سطح عالي وحدتي است که براي امروز جامعه اسلامي به آن نيازمنديم؛ اما نبايد فراموش کرد که در سطح داخل کشور و تعاملات گروه‌هاي گوناگون اجتماعی‌ـ سياسي داخلي نيز نيازمند وحدت‌ هستیم. محور اين وحدت نيز بايد آرمان‌هاي اسلام و انقلاب، رهنمودهاي حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامي، قانون اساسي و منافع ملي باشد. براي مناقشات و رقابت‌هاي سياسي بايد حدودي را مشخص و در چارچوب آن رقابت کرد و حاصل رقابت‌ها بايد ارتقا و کارآمدي باشد، نه کاستن از همگرايي و افزايش کدورت‌ها و صرف بيهوده توان و انرژي افکار عمومي. به تعبير رهبر حکيم انقلاب اسلامي، «منظور ما از وحدت چيست؟ يعني همه مردم يكسان فكر كنند؟ نه. يعني همه‌ مردم يك نوع سليقه سياسي داشته باشند؟ نه. يعني همه‌ مردم يك چيز را، يك شخص را، يك شخصيت را، يك جناح را، يك گروه را بخواهند؟ نه؛ معناي وحدت اينها نيست. وحدت مردم، يعني نبودن تفرقه و نفاق و درگيري و كشمكش.»


]دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
شعار «ما می‌توانیم»، از اصلی‌ترین شعارهای جریان انقلابی در کشور و در عین حال یکی از راهبردی‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. این شعار، در باورهای دینی و اعتقادی جریان مؤمن و انقلابی کشور ریشه دارد و نشئت گرفته از باور و اعتقاد راسخ به وعده‌های تخلف‌ناپذیر الهی است که فرمود: «ان تنصروا الله ینصرکم».
آری، حضرت امام خمینی(ره) بر اساس همین باور، ساقط کردن طاغوت ایران و رهایی بخشیدن ملت از چنگال آمریکای جهانخوار را امری ممکن می‌دانستند.
ایشان با همین باور قیام کردند و مردم ایران را با خود هم‌عقیده و همراه ساخته که نتیجه‌ این قیام در راه خدا، پدیدآیی معجزه قرن با پیروزی انقلاب اسلامی شد. چهل سال مقاومت مردم در برابر همه قدرت‌های شیطانی، در همین شعار ریشه دارد. دستاوردهای بزرگ و شگفت‌انگیز در حوزه‌های گوناگون در طول این چهل سال، با وجود تحریم‌ها، محدودیت‌ها و کارشکنی‌های دشمنان، به برکت همین نگاه «ما می‌توانیم» حاصل شده است. جنگ تحمیلی با همین «نگاه»، به دفاع مقدس تبدیل شد و در دوران دفاع مقدس، به ذهن هیچ یک از مسئولان کشور و به ویژه دست‌اندرکاران اداره جنگ، این فکر خطور نکرد که با تکیه بر قدرت‌های بیرونی و مدیریت خارجی باید جنگ را اداره کرد و به پیروزی رساند. در سه دهه پس از جنگ نیز، هر کجا تفکر و شعار «ما می‌توانیم» حاکم بود، پیشرفت‌ها و موفقیت‌های بزرگ نصیب ملت شد. موفقیت‌ها و دستاوردهای شگرف در صنایع دفاعی و ساخت تجهیزات مدرن و پیشرفته نظامی، در پرتو همین نگاه حاصل شد و اقتدار موشکی، اقتدار دریایی و رسیدن به موقعیت برخورداری از قدرت بازدارندگی در برابر تهدیدات نظامی، با اعتقاد راسخ به شعار «ما می‌توانیم» به دست آمد.
پیشرفت‌های بزرگ در حوزه هسته‌ای با دستیابی به «چرخه سوخت»، در حوزه ساخت ماهواره و ماهواره‌بر، در حوزه سلول‌های بنیادین و در ده‌ها حوزه دیگر، با همین نگاه حاصل شده است. در یک کلام می‌توان گفت:
الف‌ـ در طول چهل سال گذشته، در هر کجا مدیریت جهادی، روحیه انقلابی و شعار «ما می‌توانیم» حاکم بوده، پیشرفت‌های بزرگ حاصل شده است.
ب‌ـ مشکلات کنونی کشور در هر حوزه‌ای، در تفکر و روحیه مدیرانی ریشه دارد که مدیریت آن حوزه‌ها را در اختیار داشته‌اند.
بنابراین بر اساس چنین تجربه‌ای که در یک دوران چهل ساله به دست آمده، برای حل مشکلات اساسی در کشور، باید رویکردها را اصلاح کرد و با پذیرش رویکرد مدیریت جهادی مبتنی بر روحیه انقلابی توأم با خودباوری و شعار ما می‌توانیم، گام‌های بلند را برداشت. در حالی که عقلانیت و تدبیر پذیرش چنین نگاه و رویکردی را برای اصلاح امور تجویز می‌کند، شهردار جدید تهران در اظهار نظری بسیار عجیب، به بازتولید نگاه قجری برای مدیریت شهری پرداخته، از وارد کردن مدیران خارجی برای بهبود مدیریت شهری سخن می‌گوید! جالب آنکه، تمام استدلال وی برای جا انداختن چنین نگاهی، استفاده از مربی خارجی در حوزه ورزش و تیم ملی فوتبال است! آیا این نوع نگاه در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، نگاهی معقول و قابل پذیرش است.
شهردار جدید تهران در استدلال خود برای استفاده از کارشناسان و مدیران خارجی در اداره کلانشهر تهران پیچیده‌تر بودن مدیریت شهری نسبت به حوزه ورزش را مورد توجه قرار می‌دهد. در پاسخ به صاحبان چنین رویکرد و نگاهی باید گفت:
۱ـ آیا اداره کلانشهر تهران سخت‌تر است یا اداره جنگ هشت ساله‌ای که بر ملت ایران در دهه شصت تحمیل شد؟
۲ـ آیا اداره کلانشهر تهران سخت‌تر است، یا خنثی‌سازی توطئه‌های دشمن طی چهل سال گذشته و از جمله توطئه گروه‌های تروریستی‌ـ تکفیری که قصد سوری‌سازی ایران را داشتند؟
۳ـ در دوره‌های گذشته، تهران چگونه اداره شده است؟
۴ـ در حوزه ورزش، موفقیت‌ها عمدتاً در کدام حوزه‌ها بوده است؟ حوزه‌هایی که از مربی خارجی با صرف میلیاردها پول برخوردار بوده، یا حوزه‌هایی که از مربیان دلسوز داخلی استفاده شده است؟
به نظر می‌رسد، آقایان نباید «ناتوانی» و «نمی‌توانیم» خود را به دیگر آحاد ملت و به ویژه جوانان انقلابی و مدیران با تفکر و رویکرد جهادی تعمیم بدهند. رفتن به سمت استفاده از کارشناسان و مدیران خارجی برای مدیریت شهری، یک نوع ارتجاع خطرناک است و معنایی جز بازتولید تفکر و نگاه قجری برای اداره کشور ندارد. انقلاب اسلامی این نوع تفکر و نگاه‌ها را به تاریخ سپرده، هرگز اجازه بازتولید آن را نمی‌دهد.



 افول نظامی آمریکا
«کمیسیون استراتژی دفاع ملی» نتیجه‌گیری می‌کند که ایالات متحده به دلیل کاهش برتری نظامی تاریخی خود دچار بحران امنیت ملی شده و وزارت دفاع این کشور از نظر مالی و از جنبه استراتژیک توان پیروزی در جنگ‌های چندجانبه را نخواهد داشت. این کمیسیون یک آژانس مستقل مشورتی است که اعضای هیئت‌مدیره آن را کمیته سنا و مجلس نمایندگان آمریکا تعیین می‌کنند. در گزارش این کمیسیون آمده است: «برتری نظامی آمریکا دیگر قابل اطمینان نیست و پیامدهای آن برای منافع آمریکا و امنیت این کشور بسیار شدید خواهد بود.» کمیسیون استراتژی دفاع ملی می‌افزاید: «ارتش آمریکا در درگیری‌های آینده می‌تواند تلفات غیرقابل قبول و زیادی را متحمل شود و بسیاری از منابع و دارایی‌های مهم را در جنگ از دست بدهد.» گفتنی است، دونالد ترامپ، هفته گذشته از وزارت دفاع این کشور خواست تا ۱۶ میلیارد دلار از بودجه نظامی ۷۱۶ میلیارد دلاری این وزارتخانه را کاهش دهد. 
پیام سفر برهم صالح
حسن کاظمی‌قمی، سفیر پیشین ایران در عراق گفت: «سفر برهم صالح، رئیس‌جمهور عراق به تهران در شرایطی انجام می‌شود که آمریکا به دنبال تشدید تحریم‌ها علیه ملت ایران و فشار هرچه بیشتر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است و در این چارچوب، به کشورهای مختلف دنیا و همچنین منطقه به ویژه عراق برای همسویی با تحریم‌ها فشار می‌آورد.»

علت مقاومت ایران
الیزابت روزنبرگ، از مقامات ارشد وزارت خزانه‌داری ایالات متحده در سال‌های 2009 تا 2013 بوده و به نظارت بر تشدید تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران کمک کرده است و اکنون یکی از اعضای ارشد برنامه انرژی، علوم اقتصادی و امنیت در اندیشکده «مرکز امنیت جدید آمریکایی» به شمار می‌رود.
 وی در مصاحبه‌ای گفته است: «در قیاس با مشکلات عدیده اقتصادی دهه 1980، زمانی که ایران درگیر جنگ با عراق بود، مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های اخیر نسبتاً ناچیز است.
 در زمان شروع جنگ در سال 1980، تولید ناخالص داخلی ایران بیش از 27 درصد کاهش یافت و با وجود احیای مجدد آن، در سال‌های 1984 و 1986 نیز به ترتیب 8 و 10 درصد کاهش یافت؛ اما در سال‌های اوج فشار تحریم‌ها، یعنی 2012 و 2013، تولید ناخالص داخلی ایران تنها 4/7 و 2/0 درصد
 کاهش یافت.»