در حالی که پست سفیر آمریکا در عربستان سعودی از سال 2014 خالی بوده است، اکنون رئیس‌جمهور این کشور یک ژنرال چهار ستاره بازنشسته ارتش را برای این سمت به مجلس سنا معرفی کرد. ترامپ تمایل خود را برای انتخاب ژنرال «جان ابی‌زید» آمریکایی لبنانی‌تبار به عنوان سفیر جدید این کشور در ریاض اعلام کرده است.

نگاهی به سخنان متفاوت سران اروپا

 رضا اشرفی/ اگر چه آمریکا بر اساس مهاجرت و فرار کنجکاوان و یاغیان اروپایی شکل گرفت؛ اما تحولات چند دهه بعدی به ویژه پس از دو جنگ جهانی سبب شد اروپا زیرمجموعه قدرت آمریکا قرار بگیرد و استقلال رفتاری خود را از دست بدهد. عمده این تغییر متأثر از ضعف سیاسی، اقتصادی، نظامی و... اروپا بود. به ویژه آنکه کمونیسم شورایی، این منطقه را تهدید می‌کرد و آمریکا همین مسئله را بهانه‌ای قرار داد تا هم مجموعه منافع دوره استعماری اروپایی را در اختیار خودش بگیرد و هم اینکه با تبلیغ علیه کمونیسم با آن مبارزه کرده و راه افزایش قدرت خود را تداوم بخشد. 
اروپا نیز چاره‌ای جز همین نداشت و مهم‌ترین دلیل آن نیز این بود که اختلافات بین خودشان برای افزایش قدرت، جنگ‌هایی را در سطح جهانی رقم زد که در نهایت قدرت‌شان را رو به افول برد تا آمریکا بر آنها مسلط شود. بنابراین تمرکز قدرت از اروپا به آمریکا منتقل شد. با وجود این، اروپایی‌ها از همان ابتدا به دنبال راهی بودند که در آینده به بخشی از قدرت خود بازگردند. به همین دلیل راه اتحاد را پیمودند تا اینکه به اتحادیه تبدیل شدند. نمایش و نشانی از اینکه نه تنها از اختلافات خونین قبلی فاصله گرفته‌اند؛ بلکه خواهان توافق با یکدیگر و کسب قدرت هستند. موضوعی که آمریکا از ابتدا زیر نظر داشته و به راحتی اجازه این کار را نداده است. 
«جامعه زغال سنگ و فولاد اروپا» و «جامعه اقتصادی اروپا» از اولین گام‌هایی بود که چند کشور اروپایی تشکیل دادند و همین اشتراکات به شکل‌گیری «پیمان اتحادیه اروپا» در ابتدای دهه 1990 میلادی انجامید و بر همین اساس اتحادیه اروپا شکل گرفت. همین روند به سمتی پیش رفت که برخی از کشورهای اروپایی پول ملی خود را فدای اتحاد کردند و یورو را به منزله واحد پولی و ارزی برگزیدند. سپس نهادهایی همچون شورای اروپایی، شورای اتحادیه اروپایی، کمیسیون اروپا، دادگاه اروپا، پارلمان اروپا، بانک مرکزی اروپا و دیوان محاسبات شکل گرفتند تا مسیر اتحاد را محکم‌تر کنند.
آمریکا که در منطقه اروپا نفوذ بسیار دارد و بخش قابل توجهی از تسلیحات و زندان‌هایش در این منطقه مستقر هستند، از همان ابتدا مراقب و نگران رفتارهای استقلال‌محورانه این اتحادیه بوده است. آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند اتحادیه اروپا که به دنبال شیوه اتحاد «ایالات متحده» هستند، یورو را در برابر دلار انتخاب کرده‌اند تا در صورت قدرت‌گیری، جایگزین این ارز کنند. موضوعی که کم‌کم در جهان نیز در حال زمزمه شدن است و دیگر کشورها از جمله روسیه و چین خواهان پایان یافتن امپراتوری دلار در جهان هستند. در چنین وضعیتی از اروپا نیز مواضعی در این باره شنیده می‌شود. 
امانوئل مکرون در این باره گفت: ‌«تاکنون ما نتوانسته‌ایم یورو را به اندازه دلار تقویت کنیم. ما سال‌های گذشته اقدامات خوبی صورت داده‌ایم؛ اما هنوز کافی نیست. این مسئله برای من موضوع حفظ حاکمیت است. بنابراین می‌خواهم در همکاری بسیار نزدیک با نهادهای مالی‌مان، در سطح اروپا و با تمام شرکا این قابلیت را ایجاد کنیم که وابستگی کمتری به دلار آمریکا داشته باشیم... یورو باید یکی از این جایگزین‌ها باشد و این به معنای آن است که باید ساختارهای مالی خود و همچنین تأمین مالی بازیگران اقتصادی‌مان در سطح منطقه یورو را ارتقا بخشیم.»
رئیس‌جمهور فرانسه که علاقه‌ دارد همچون ژنرال دوگل عمل کرده و شمه‌ای از استقلال را نشان دهد، تنها درباره دلار و یورو موضع نگرفته و درباره ارتش اروپایی و استقلال نظامی تأکید کرده است: «ما نمی‌توانیم از اروپایی‌ها حفاظت کنیم مگر اینکه یک ارتش اروپایی واقعی داشته باشیم.»‌ مکرون این موضوع را به روزنامه آمریکایی «وال‌استریت ژورنال» گفت. در فاصله بسیار کوتاهی فلورانس پارلی، وزیر دفاع فرانسه نیز اظهار داشت: «اروپا نمی‌تواند برای همیشه پشت دیوار دفاعی آمریکا بماند.» 
این مواضع تنها متعلق به فرانسوی‌ها نیست؛ بلکه دیگر کشورهای اروپایی نیز خواهان چنین استقلالی هستند. در این زمینه آلمان بسیار جدی است؛ اما مسئله این است که در این برهه فرانسه بی‌پرواتر سخن گفته و همین مسئله موجب شده است دونالد ترامپ به آن واکنش نشان دهد و در توئیتر خود بنویسد این «خیلی توهین‌آمیز است، ولی شاید اروپا بهتر باشد اول سهم عادلانه‌اش را در ناتو که آمریکا خیلی زیاد به آن یارانه داده، بپردازد!» این جنگ لفظی در آینده بیشتر خواهد شد و حتی به سمت میادین قدرت پیش خواهد رفت؛ اما به هر جهت اروپا هنوز دست به عصا حرکت می‌کند؛ زیرا می‌داند از نظر نظامی،‌ اقتصادی و... از آمریکا ضعیف‌تر است. 
با توجه به این تمایلات در اروپا، آمریکا نیز به دنبال روش‌هایی است تا از اتحاد این کشورها بکاهد. این مسئله در دوره ترامپ به عینه مشخص است. واشنگتن در این دوره نه تنها از برگزیت و خروج انگلیس از اتحادیه اروپا حمایت می‌کند؛ بلکه معتقد است دیگر کشورها نیز باید همین رویه را ادامه دهند. ترامپ به صراحت از ناسیونالیسم ضد اتحادیه در اروپا حمایت می‌کند. به گونه‌ای که پس از شکست ماری لوپن، رهبر رادیکالیسم ملی‌گرا در فرانسه، بسیاری از دولتمردان اروپا به ویژه در آلمان خوشحال شدند که چهره مورد نظر ترامپ در فرانسه رأی نیاورده است و به همین مناسبت مرکل به مکرون جدای از موفقیت در به دست گرفتن کرسی ریاست، تبریک گفت که اروپا در مسیر اتحاد قرار داده است.
با وجود این، رادیکال‌های مورد حمایت ترامپ در برخی از کشورهای اروپایی همچون نروژ از طریق ائتلاف، قدرت را به دست گرفته و در برخی دیگر از کشورها همچون آلمان وارد پارلمان شده‌اند. نئونازی‌ها پس از جنگ جهانی اول در سال گذشته برای اولین بار توانستند این موفقیت را جشن بگیرند. بنابراین به همان نسبت که اروپا خواهان اتحاد، قدرت و استقلال است، آمریکا در پی واگرایی، ضعف و وابستگی اروپا است. در این جنگ پیروزی هر یک می‌تواند قدرت طرف مقابل را به شدت کاهش دهد. به ویژه اگر در این میان آمریکا شکست بخورد، عملکرد روسیه و چین و متحدان‌شان سبب خواهد شد واشنگتن هژمونی جهانی خود را از دست بدهد. در این میان، رویکرد اروپا به استقلال نظامی از آمریکا مسئله‌ای است که مطالبه مردم اروپا از دولتمردان بوده و آنانی که سوار این موج می‌شوند، می‌توانند به حفظ یا کسب قدرت امیدوار 
شوند.


  محمدرضا مرادی/ حدود دو هفته پیش وزرای خارجه و دفاع  آمریکا در اقدامی هماهنگ تأکید کردند مذاکرات برای پایان دادن به بحران در یمن باید تا یک ماه آینده آغاز شود. وزیر خارجه آمریکا بر لزوم آتش‌بس در یمن تأکید و آن را ضامن ثبات یمن دانست. در ادامه این روند آمریکا اعلام کرد که از سوخت‌رسانی به جنگنده‌های ائتلاف سعودی در یمن خودداری خواهد کرد. در واقع آمریکا طی چند هفته اخیر در موضوع یمن خود را حامی آتش‌بس و پایان درگیری در یمن معرفی کرده است. اما این موضع و نگاه آمریکا با سابقه 42 ماهه این کشور در جریان جنگ یمن همخوانی ندارد؛ چرا که آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین حامی عربستان در این تجاوز بیشترین سهم را در طولانی شدن نبرد یمن داشته است. بنابراین ادعای آتش‌بس از همان ابتدا با نوعی فریب رسانه‌ای همراه بود.
چند روز پس از این ادعا 10 هزار سرباز و مزدور ائتلاف سعودی به سمت مناطق غربی یمن اعزام شدند و به این ترتیب دروغ بودن تلاش آمریکا برای آتش‌بس در یمن ثابت شد. اما اوج این موضوع به شروع دور جدید حملات ائتلاف سعودی به بندر الحدیده برمی‌گردد. نبرد الحدیده که از خرداد ماه گذشته شروع شده بود با ناکامی ائتلاف سعودی به بن‌بست رسیده بود. اما پس از اعلام آتش‌بش آمریکا، این درگیری‌ها تشدید شد و عربستان و امارات یکی از شدیدترین موج حملات خود را علیه مردم الحدیده شروع کردند. در واقع، این حملات اثبات‌کننده ادعاهای دروغین آمریکا درباره پایان جنگ در یمن است.
در همین زمینه خبر دیگری منتشر شده است که تأییدی دیگر بر شعاری بودن تلاش آمریکا برای پایان جنگ یمن است. رژیم صهیونیستی و عربستان یک معامله تسلیحاتی بزرگ و محرمانه برای خرید 500 دستگاه تانک مرکاوا امضا کردند. بر اساس گزارش منابع رسانه‌ای عربی، این تانک‌ها به نام اسپانیا خریداری شده، اما «محمدبن‌سلمان» ولی‌عهد سعودی به صورت نقدی هزینه این تانک‌ها را پرداخت کرده است و تانک‌ها از طریق نیروی دریایی اسپانیا و طی شش ماه به ارتش عربستان تحویل داده می‌شود. قرار است از طریق همین شرکت اسپانیایی افسران صهیونیست اقدام به آموزش نظامیان سعودی برای استفاده از تانک‌ها کنند. ولی‌عهد عربستان تلاش دارد، 1000 دستگاه تانک دیگر از نوع مرکاوا را از رژیم صهیونیستی خریداری کند تا یک لشکر کامل زرهی متشکل از یک هزار و ۵۰۰ تانک مرکاوا، در اختیار داشته باشد. در واقع، معنا و پیام این خبر این است که آمریکا از یک سو بر آتش‌بس در یمن و توقف سوخت‌رسانی به جنگنده‌های سعودی در یمن تأکید می‌کند، از سوی دیگر نتانیاهو به عنوان شریک راهبردی ترامپ به عربستان تانک‌های مرکاوا می‌فروشد. این تانک‌ها به طور طبیعی برای انبار کردن نبوده و برای استفاده در میدان نبرد است و تنها نبرد کنونی عربستان نیز یمن است. 
از کنار هم قراردادن تشدید حملات ائتلاف سعودی به الحدیده و فروش تانک‌های مرکاوا به عربستان می‌توان به این نتیجه رسید که آمریکا در اوضاع کنونی به نوعی با طرح آتش‌بس زمینه را برای تشدید حملات در الحدیده فراهم کرد. رهبر انصارالله نیز تأکید کرده که هر زمان آمریکا از آتش‌بس سخنی به میان آورده به معنای آن بوده که قرار است حملات ائتلاف سعودی تشدید شود. در واقع، ائتلاف سعودی سعی دارد با حمله به الحدیده و اشغال بخش‌هایی از آن ابزار مناسبی برای مذاکرات به دست آورد و وظیفه آمریکا نیز فراهم کردن زمینه برای دستیابی عربستان به یک پیروزی حداقلی برای استفاده از آن در مذاکرات است. اما نکته مهم این است که تشدید حملات به الحدیده سبب خلق یک تراژدی انسانی دیگر در یمن خواهد شد و ائتلاف سعودی همانند 42 ماه گذشته قادر به شکست انقلابیون یمن نخواهد بود. 

 نگران سازوکار اروپا با ایران نیستیم
خبرگزاری فارس: «سیگال ماندلکر» معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در لندن گفته است واشنگتن هیچ نگرانی در زمینه سازوکار ویژه مالی اتحادیه اروپا در قبال ایران ندارد و می‌خواهد به صورت سفت و سخت تحریم‌های ایران را اجرایی کند. معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در پایتخت انگلیس در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره سازوکار مالی ویژه اروپا گفت: «به نظر من خبر بزرگ‌تر در اروپا این است که شرکت‌ها دسته‌دسته در حال خروج از ایران هستند. من اصلاً هیچ نگرانی درباره سازوکار ویژه ندارم و معتقدم ما سازوکارهای اضافه‌تری خواهیم یافت که از طریق آنها بتوانیم با هم کار کنیم.» این مقام آمریکایی با تأکید بر قصد دولت این کشور برای اجرای سفت و سخت تحریم‌های ایران، افزود: «در قبال ایران، شما شاهد اقدامات بسیار بیشتری از سوی ما خواهید بود.»
به تنهایی نمی‌توانیم محاسبات ایران را عوض کنیم
خبرگزاری فارس: هماهنگ‌کننده امور تروریسم در وزارت خارجه آمریکا اعتراف کرد این کشور به تنهایی و بدون حمایت متحدانش نمی‌تواند محاسبات ایران را عوض کند. «ناثان سلز» هماهنگ‌کننده امور مبارزه با «تروریسم» در وزارت خارجه آمریکا خواستار کمک متحدان کشورش برای تغییر «محاسبات ایران» شد. این مقام وزارت خارجه آمریکا که در اندیشکده «سیاست‌های واشنگتن برای خاور نزدیک» سخنرانی می‌کرد، گفت: «لازم است کارهای بیشتری برای تغییر محاسبات حکومت ایران و پایان دادن حمایت آن از تروریسم انجام دهیم.» وی اضافه کرد: «ما این را می‌دانیم که ایالات متحده به تنهایی نمی‌تواند این کار را انجام دهد و به همین دلیل است که ما شریکان بین‌المللی‌مان را برای مقابله با تروریسم تحت حمایت ایران تحت فشار گذاشته‌ایم.»
گفت‌وگو  جان بولتون با مقامات امارات درباره ایران
خبرگزاری مهر: جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید می‌گوید با مقامات امارات دیدار و با آنها درباره مسائل گوناگون از جمله ایران رایزنی کرده است. وی در توئیتر خود نوشت: «امروز نشست‌های جدی و اساسی در امارات با ولی‌عهد محمدبن‌زیاد آل‌نهیان و مشاور امنیت ملی امارات، طحنون‌بن‌محمد آل‌نهیان برگزار کرده و درباره ایران، یمن، افغانستان، مقابله با تروریسم و مجموعه‌ای از مسائل دیگر گفت‌وگو کردیم.» دولت آمریکا پس از خروج از برجام کارزاری همه‌جانبه برای اعمال فشار علیه ایران به راه انداخته و در تلاش است کشورهای دیگر را به حمایت از تحریم‌های یکجانبه علیه ملت ایران فرا بخواند. 
سیاست ترامپ در قبال ایران شکست خواهد خورد
خبرگزاری ایرنا: مدیر سابق اطلاعات ملی آمریکا تأکید کرد، سیاست‌های ترامپ در قبال ایران بدون حمایت متحدان آمریکا به موفقیت نخواهد رسید. «جیمز کلپر» مدیر سابق اطلاعات ملی آمریکا و «توماس پیکرینگ» سفیر سابق آمریکا در سازمان‌ ملل، روسیه و هند در یادداشتی مشترک تأکید کردند، سیاست «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در قبال ایران نمی‌تواند بدون حمایت متحدان آمریکا موفقیت‌آمیز باشد. فشار دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی چندجانبه بر ایران صرفاً در شرایطی می‌تواند نتایجی را که واشنگتن به دنبال آن است، به ارمغان آورد که از حمایت طیف گسترده‌ای از شرکای آمریکایی برخوردار باشد.
دسترسی بانک مرکزی ایران به سوئیفت قطع شد
خبرگزاری ایسنا: یکی از مقامات ارشد وزارت خزانه‌داری آمریکا از قطع دسترسی همه بانک‌ها و مؤسسات مالی ایرانی به جامعه جهانی ارتباطات بانکی خبر داد. «سیگال مندلکر» معاون دفتر تروریسم وزارت خزانه‌داری آمریکا با لحنی تهدیدآمیز گفته است: «در آینده اقدامات بیشتری از ما علیه ایرانیان خواهید دید.» «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا پس از شروع دور دوم تحریم‌های ایران، گفته بود تحریم‌های دیگری هم برای ایرانیان در نظر گرفته است.

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ ۳۹


  عبدالله عبادی/ منطقه آسیای مرکزی تحت عوامل داخلی و خارجی متعددی با تهدیدات جدیدی رو‌به‌روست که می‌تواند بر رشد رفتارهای سکولاریسم در این کشورها مؤثر باشد و در سرعت حرکت این‌ کشورها به سوی مدرنیزه شدن اثر منفی بگذارد.
افزایش افراط‌گرایی و گسترش سلفی‌گری در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق با سرعت بالا رو به رشد است که چنین روندی برای روسیه نیز یک مشکل بزرگ محسوب می‌شود.
بی‌ثباتی و ناپایداری رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در این کشورها، پایه و اساسی برای مقابله با ترویج افکار افراطی است و انتقال قدرت به مثابه یکی از روندهای قابل ملاحظه در حوزه امنیت، باید به نحو احسنت انجام شود. گسترش و ترویج افراط‌گرایی در آسیای مرکزی و قفقاز تا حد بسیاری به موقعیت جغرافیایی و نزدیکی این منطقه با افغانستان مربوط می‌شود. مرز مشترک افغانستان با سه کشور آسیای میانه و حفاظت نکردن صحیح از آن موجب شد این منطقه به کریدوری برای انتقال مواد مخدر تبدیل و درآمد آن صرف افراط‌گرایی و رشد وهابیت و در نهایت تروریسم شود، برای نمونه حمله تروریستی در ماه آوریل 2009 در سن پترزبورگ روسیه از سوی یک وهابی قرقیز به نام اکبرجان جلیلوف صورت گرفت.
قرقیزستان یکی از فقیرترین کشورهای حوزه قفقاز است، این کشور دارای 3/5 میلیون نفر جمعیت است که بیش از 80 درصد آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند، متأسفانه ضعف اقتصادی این کشور سبب شد از بدو استقلال در اوایل دهه 1990 تا به امروز قرقیزستان به کمک‌های خارجی که عمدتاً از سوی کشورهایی نظیر آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی، عربستان، امارات و قطر ارائه می‌شود، وابسته و به نوعی زیر سلطه پنهان آنان باشد.
فقر فرهنگی و اقتصادی سبب شده در ده سال گذشته رشد سلفی‌گری در این کشور سرعت بسیاری داشته باشد و سازمان‌های تروریستی بسیاری چون؛ «حزب التحریر»، «توحید یا الجهاد»، «القاعده»، و «داعش» با نفوذ از مرزهای ازبکستان در این کشور رخنه و شروع به یارگیری کنند.
یکی از مشکلات جامعه مسلمان قرقیزستان این است که علمای مذهبی سنتی از تحصیلات و اطلاعات دینی بسیار پایینی برخوردار بوده و در برابر تحصیلکردگان دانشگاه‌های عربستان، پاکستان و امارات حرفی برای گفتن ندارند؛ ازاین‌رو جوانان رغبت بیشتری نسبت به آنان دارند. همچنین ضعف اقتصادی دولت و تخصیص نیافتن بودجه برای امور اسلامی موجب شده بخش بسیاری از مساجد موجود در این کشور را سازمان‌های وهابی وابسته به عربستان و قطر بسازند و اداره کنند، اما نکته جالب این ماجرا اینجاست که دولتمردان نه تنها درصدد رفع این مشکل نیستند؛ بلکه از ساخت و سازهای اعراب در کشورشان استقبال و پشتیبانی می‌کنند. دریافت رشوه‌های کلان دولتمردان قرقیزی از مسئولان عرب از مهم‌ترین دلایل این تصمیم‌گیری برشمرده می‌شود.
بر اساس اخبار منتشر شده در پایگاه‌های عربی، عربستان سعودی در فاصله زمانی سال‌های 2012 تا 2016 نزدیک به 500 میلیون دلار در پروژه‌های مربوط به حمل‌ونقل، آموزش، بهداشت و انرژی سرمایه‌گذاری کرده که این اقدام نفوذ هرچه بیشتر رژیم آل‌سعود را در این کشور فراهم کرده است. آنچه مسلم است اینکه، ضعف و ناشایستگی مقامات و دولت مرکزی قرقیزستان عامل اصلی نفوذ لجام‌گسیخته سعودی‌ها در این کشور است. «اوموربیک بابا نوف» نامزد ریاست‌جمهوری این کشور در مصاحبه با خبرنگاران در مسکو گفته بود، شمار مجرمان متهم به اعمال افراط‌گرایانه در چند اخیر بیش از سه برابر شده است و این زنگ خطر را برای ما به صدا درآورده است. وی گفته بود که افراط‌گرایان همانند آب در میان شن و ماسه در بین مردم و حتی مقامات دولتی نفوذ کرده‌اند.
یکی از سازمان‌های تبلیغی عربستان که نقش پررنگی در گسترش وهابیت در قرقیزستان دارد، سازمان جماعت‌التبلیغ است. جماعت‌التبلیغ از اواخر دهه 1990 وارد قرقیزستان شده و طی حدود 20 سال فعالیت‌های عمرانی و اجتماعی فراوانی در این کشور انجام داده است. ساخت جاده، برگزاری کلاس‌های آموزش کشاورزی، اعزام پزشک به مناطق دورافتاده و... از جمله اقدامات این سازمان است. جماعت‌التبلیغ دارای یک شاخه مذهبی بوده که وظیفه آن ساخت مدارس قرآنی و مسجد است. در این مدارس و مساجد علمای وهابی ضمن آموزش زبان عربی و قرآن افکار ابن تیمیه را ارائه داده و ایدئولوژی وهابیت را تبلیغ می‌کنند. طی ۲۰ سال گذشته تبلیغات وهابیون توانسته تا حدودی مفید واقع شود و برخی از جوانان این کشور پیرو فرقه وهابیت شوند. جوانان فقیر قرقیزی پس از فراگیری آموزش‌های نظامی و تروریستی برای انجام مأموریت‌های انتحاری عازم سوریه و عراق شده و نقش مهمی در فعالیت‌های انتحاری داعش داشته‌اند. حضور بیش از 1000 قرقیزی در صفوف داعش دلیل بر این مدعاست.
یکی دیگر از فعالیت‌های خاص این سازمان حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست و کودکان یتیم است. اعضای این سازمان با شناسایی کودکان یتیم و خانواده‌های بی‌سرپرست با اعطای مواد غذایی و لباس سعی در حمایت از آنان دارد. بسیاری از این افراد و خانواده‌ها از سر مجبوری و فقر شدید جذب این سازمان‌ها شده و آمادگی خود را برای پذیرش وهابیت اعلام می‌کنند.
 از دیگر سازمان‌های وهابی حاضر در این کشور می‌توان از سازمان رابطه العالم اسلامی که بزرگ‌ترین سازمان تبلیغی‌ـ مذهبی عربستان در سراسر جهان است، نام برد، عمال این سازمان با جست‌وجو در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌های قرقیزستان افراد مستعد و واجد شرایط را انتخاب و برای آموزش به عربستان اعزام می‌کنند. برگزاری مسابقات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان از جمله اقداماتی است که هر ساله این سازمان در مراکز وابسته به خود در قرقیزستان انجام می‌دهد و افراد برتر برای شرکت در مسابقات جهانی قرآن که هر ساله در ریاض برگزار می‌شود، انتخاب می‌شوند.
پارلمان قرقیزستان در سال 2016 و پس از تصدی پست پادشاهی از سوی سلمان‌بن‌عبدالعزیز در یک اقدام اشتباه به شهروندان کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس اجازه داد تا بدون روادید وارد این کشور شده تا به این ترتیب امکان سرمایه‌گذاری بیشتری را موجب شود، این قانون دروازه را بر وهابیت با اندیشه‌های تروریستی‌اش بر روی کشوری گشود که در یک منطقه بسیار حساس و مهم واقع شده که از چین شروع می‌شود و با گذر از روسیه و قفقاز تا خاورمیانه ادامه دارد.


  قاسم غفوری/  برهم صالح رئیس‌جمهوری عراق در سفری دوره‌ای راهی کویت، امارات و برخی دیگر از کشورهای عربی منطقه شد. با توجه به اینکه بسیاری از این کشورهای عربی نقشی غیر سازنده در معادلات عراق دارند، در زمان برگزاری انتخابات این سؤال مطرح می‌شود که چرا برهم صالح اولین محور سفر دوره‌ای خود را به کشورهای عربی اختصاص داده است، در حالی که این سفر می‌توانست به جمهوری اسلامی ایران یا کشورهای اروپایی و آمریکا باشد؟
پاسخ به این پرسش را در شرایط داخلی و بیرونی عراق می‌توان جست‌وجو کرد. یکی از نکات مطرح در سیاست خارجی کشورها توجه به شرایط داخل است، عراق نیز از این قاعده مستثنی نیست. بررسی ترکیب جمعیتی عراق نشان می‌دهد که بخش عمده‌ای از این جریان‌های سیاسی و مردم بر اصل عربیت تأکید دارند و بر این اساس نیز ارتباط عربی یکی از اصول سیاست خارجی عراق است. با توجه به این شرایط می‌توان گفت که بخشی از دلایل سفر برهم صالح به کشورهای عربی منطقه برگرفته از مطالبات داخلی بوده است که می‌تواند مؤلفه‌ای برای تثبیت موقعیت وی در مقام رئیس‌جمهور در میان مردم و جریان‌های سیاسی باشد. البته باید به این مهم نیز توجه داشت که صالح بارها تأکید داشته در سیاست خارجی به دنبال تعامل همه‌جانبه با همه همسایگان است و در این مسیر هر تلاشی خواهد کرد. 
نکته مهم دیگر نقش برخی از کشورهای عربی در روند تحولات عراق است. برخی از این کشورها از یک سو در فهرست حامیان گروه‌های تروریستی علیه عراق بوده‌اند و از سوی دیگر در روند انتخابات تقلای بسیاری برای برگزار نشدن انتخابات یا وارد کردن جریان‌های همسو با خود در پارلمان عراق داشته‌اند. با توجه به این شرایط سفر برهم صالح را می‌توان نوعی اتمام حجت با این کشورها دانست، چنانکه وی بارها بر لزوم احترام همگان به استقلال عراق و نیز پاسخگویی عراق به مداخلات خارجی تأکید کرده است.
نکته مهم دیگر آنکه، عراق در کنار تحقق روند سیاسی و مبارزه با تروریسم برای رسیدن به امنیت پایدار، رسیدن به موقعیت اقتصادی مناسب به منظور بازسازی ویرانه‌های کشور و تحقق مطالبات مردمی را از اهداف کلان خود می‌داند. این موضوع نیز نیازمند بهره‌گیری از منابع مالی نفتی است، چنانکه عراق تلاش دارد تا خود را در جمع بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت معرفی کند. با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از صادرکنندگان نفت از جمله در اوپک را کشورهای عربی تشکیل می‌دهند می‌توان بخشی از اهداف سفر صالح را هماهنگی‌ در حوزه نفت دانست که بی‌ارتباط به وضعیت اقتصادی این کشور نیست. در این میان به این امر باید توجه داشت که از بهانه‌های غرب به ویژه آمریکا و انگلیس برای حضور نظامی و دخالت در امور عراق، مشکلات اقتصادی این کشور است؛ لذا سران بغداد برآنند تا با رایزنی‌های منطقه‌ای با محوریت اقتصادی، تقویت اقتصاد عراق را رقم زده و این بهانه را از کشورهای غربی بگیرند. 
با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان گفت که سفر برهم صالح به کشورهای عربی نه برگرفته از وابستگی عراق به این کشورها، بلکه برگرفته از نیازهای داخلی و البته مقابله با دخالت‌های منفی است که بسیاری از این کشورها در امور عراق داشته‌اند، در حالی که همزمان عراق سعی دارد ارتقای جایگاه خود را در میان کشورهای عربی به عنوان بازیگری فعال و مؤثر در معادلات منطقه‌ای رقم بزند و لذا ادعای رویکرد یکجانبه عراق به ساختار عربی‌اش ادعایی نادرست بوده، چنانکه سران این کشورها همواره تأکید کرده‌اند که حاضر به کنار نهادن روابط همه‌جانبه با همسایگانی همچون ایران که همواره در کنار ملت و دولت عراق بوده‌اند، نیستند.