نماینده ولی‌فقیه در سپاه


نماینده ولی‌فقیه در سپاه گفت: «چهل ساله شدن انقلاب اسلامی و نظام ولایی، با وجود انواع و اقسام توطئه‌ها و فتنه‌ها معجزه و نعمت الهی است و بیان‌کننده این نکته است که نه تنها انقلاب زنده مانده است؛ بلکه با همه توطئه‌ها و فتنه‌هایی که برای مبارزه با این انقلاب شد، همچنین با وجود فراز و نشیب‌هایی که داشته از گردنه‌های سخت فتنه‌ها و توطئه‌ها به سلامت عبور کرده است و همان‌گونه که دشمنان اعتراف کرده‌اند رو به پیشرفت بوده و حتی توانسته دشمنان را به عقب برگرداند و مرگ تدریجی آنان را رقم بزند.
به گزارش صبح صادق، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حاجی‌صادقی در جمع کارکنان سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: «امروز دشمنان با تمام توان و تلاش درصدد فروپاشی انقلاب اسلامی هستند، اگرچه نتوانستند فروپاشی انقلاب را رقم بزنند و حرکت پیش‌برندگی آن را کنترل کنند، اما سعی‌شان بر این است که در مسیر حرکت آن انحراف ایجاد کنند؛ لذا برای تحقق این هدف جبهه عظیم و وسیعی در تمام سطوح و تمام عرصه‌ها تشکیل
 داده‌اند.»
وی با اشاره به عوامل بقا و پیشرفت انقلاب، گفت: «چهار رکن اصلی، انقلاب اسلامی را با تمام دشمنی‌ها چهل ساله کرد؛ لذا با تمسک به این ارکان می‌توان انقلاب را به دست صاحب اصلی آن امام عصر(عج) رساند که این چهار رکن عبارتند از: ماهیت دینی انقلاب اسلامی؛ که به عنوان موتور محرکه انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. ولایت فقیه، که جهت‌دهنده حرکت انقلاب است و مردم و بسیج، که نقش سوخت‌رسان به این حرکت را دارند.»
دکتر حاجی‌صادقی در ادامه بیان داشت: «تمام تلاش دشمن برای ضربه زدن به این ارکان است، اما دو نهاد در حفظ این چهار ستون و رکن نقشی اصلی و تعیین‌کننده داشته و دارند که عبارتند از:
نهاد رهبری و ولایت فقیه که ضمن هدایت این حرکت عظیم، مانع از انحراف و تأثیرپذیری از فتنه‌های گوناگون شده است.
نهاد دوم که در بقا، حفظ، سربلندی، پیشرفت و پیش‌برندگی انقلاب نقش داشته، فرهنگ بسیج و تفکر بسیجی بوده است که ریشه در فرهنگ علوی و فاطمی دارد.»
وی افزود: «بسیج دارای خصوصیات زیادی است؛ اما برجسته‌ترین آنها عبارت است از: استقامت فکری، ایمانی و اعتقادی، اخلاص و صداقت؛ روحیه جهادی، انقلابی، سازش‌ناپذیری، سلحشوری و عاشورایی.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی در پایان تأکید کرد: «بسیج هم درجهاد اصغر حمله سخت دشمن (دفاع مقدس) و هم در جهاد کبیر حمله نرم دشمن روحیه جهادی و انقلابی را حفظ کرده است. روحیه انقلابی، روحیه هیجانی و احساسی زودگذر نیست؛ بلکه روحیه انقلابی، هزینه دادن و کوتاه نیامدن در دفاع از اصول و ارزش‌های انقلاب است.


مهدی سعیدی
روزنامه نگار 
انقلاب اسلامي در آستانه آغاز دهه پنجمي قرار دارد که تحقق دولت اسلامي و شکل دادن به تمدن اسلامي همه هدف آن است. در اين دهه موضوع «پيشرفت اسلامي‌ـ ايراني» مبتني بر الگويي که رهبر معظم انقلاب اسلامي محوريت آن را در برنامه‌ريزي‌ها و جهت‌گيري‌ها مورد تأکيد قرار داده است، در رأس همه موضوعات کشور قرار دارد. 
مؤيد اين موضوع فراخواني است که به تازگي (22/7/1397) رهبر معظم انقلاب در پي تدوين الگوي پايه‌ اسلامي‌ـ ايراني پيشرفت که در آن، اهم مباني و آرمان‌هاي پيشرفت و افق مطلوب کشور در پنج دهه‌ آينده، ترسيم و تدابير مؤثر براي دستيابي به آن طراحي شده است، داشتند و همه دستگاه‌ها، مراکز علمي، نخبگان و صاحب‌نظران را به بررسي عميق ابعاد گوناگون سند تدوين‌شده و ارائه‌ نظرات مشورتي برای تکميل و ارتقاي اين سند بالادستي فراخواندند.
در اين بين پيشرفت کشور جز به روحيه‌هاي انقلابي و همت و اراده انسان‌هاي بزرگي که حاضرند بر منافع مادي و لذت‌هاي آني خود غلبه کرده و تحقق آرمان‌هاي بزرگ را سرلوحه زندگي‌شان قرار دهند، ممکن نخواهد بود. 
اين ويژگي‌ها را همچنان مي‌توان در مکتب بسيج و دست‌پروردگان فرهنگ مقاومت و ايستادگي و مبارزه و مجاهدت جست‌وجو کرد. بی‌شک «جوان مؤمن بسيجي» همچنان مهم‌ترين اميد انقلاب و رهبري براي نقش‌آفريني به عنوان پيشران انقلاب اسلامي است. به همين دلیل است که در آخرين حضور ايشان در جمع بسيجيان به طرح موضوع پيشرفت کشور پرداخته و ابعاد آن را واکاوي کرده و توصيه‌هاي لازم را در اين زمينه به بسيجيان کردند.
جان کلام ايشان در جمع ده‌ها هزار نفري بسيجيان در استاديوم آزادي پرداختن به عظمت ايران، اقتدار جمهوري اسلامي و شکست‌ناپذيري ملّت ايران بود و تأکيد بر اين حقيقت که «ما در نيمه‌ راهيم، در اوايل راهيم و بايد برسيم به آن قلّه‌اي که مورد نظر انقلاب اسلامي است. هم تلاش لازم است، هم راه‌بلدي لازم است، هم شجاعت لازم است، هم تدبير لازم است، لکن آنچه براي شما جوان‌ها مهم است که به آن توجّه کنيد، اين است که نوک پيکانِ اين حرکت عظيم ملّي، شما جوان‌ها هستيد؛ شما هستيد که راه را باز مي‌کنيد. پيرانِ مجرّب اگر خسته نباشند، بي‌حال نباشند، ازکار‌افتاده نباشند، مي‌توانند راهنمايي کنند، ولي موتور پيش‌برنده اين قطار، شما جوان‌ها هستيد.»
جوان بسيجي در اين نگاه آن جوان مؤمن انقلابي است که از نوعي اهليت برخوردار بوده و ويژگی‌هاي زير را در خود پرورانده است:
1‌ـ خدامحوري رکن اصلي شخصيت بسيجي است. بسيجي با خدامحوري آغاز مي‌شود و ديگر مؤلفه‌هاي شخصیتی آن نيز شاخه‌اي از اين ريشه است. روح و جوهره نگرش بسيجي با توحيد و وحدانيت و ارتباط با خالق هستي آغاز مي‌شود و كار و تلاش براي رضاي اوست كه معنا مي‌يابد؛ لذا به دنبال نام و نشان نبوده و از هرگونه شهرت و تبرج دوري مي‌گزيند. به این ترتیب، حضور او در صحنه نه براي کسب قدرت يا منافع شخصي مادي يا رضايت ديگران، بلکه تنها مبتني بر انجام وظيفه و کسب رضاي الهي صورت مي‌گيرد.
2ـ حضور در صحنه يكي از مهم‌ترين شاخصه‌های نگرش بسيجي است. بسيجي زاهدي خلوت‌نشين نيست كه تنها به ذكر و خودسازي فارغ از اجتماع زيست كند؛ بلكه عارف مجاهدي است كه با تيزبيني و بصيرت همواره در صحنه حاضر است. او در صحنه است تا حافظ ارزش‌ها باشد، حضوري فراگير و دائمي که همه عرصه‌هاي لازم براي دفاع از انقلاب اسلامي را شامل مي‌شود.
۳ـ شاخصه ديگري كه ماهيت تلاش بسيجي را از ديگر تلاش‌ها و فعاليت مشابه متمايز می‌کند، آن است كه تلاش بسيجي «عملي جهادي» است كه براي مقابله با اقدامات دشمن و مهار ترفندهاي آن صورت مي‌گيرد.
 به واقع، عمل بسيجي جهدي خالي از جهت و تلاشي بدون هدف نيست؛ بلكه مبارزه‌اي است عملي براي مقابله با دشمن و دفاع از اسلام و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي.
۴ـ پيشرو بودن ويژگي ممتاز ديگر بسيج است. داشتن جرئت و جسارت حضور در عرصه‌هايي که تا به حال کسي به آنها وارد نشده است، تنها براي اراده‌هاي بلندي ممکن است که دل در گرو ايمان الهي داشته و از غير خدا ترسي ندارند و در اين ميان بي‌شک بسيج خط‌شکن میدان‌های خطرناک و عرصه‌هاي درنورديده نشده است.
۵ـ دغدغه‌مندي و مسئوليت‌پذيري يکي ديگر از شاخصه‌هاي نگرش بسيجي است. بسيجي فردي عافيت‌طلب و غير مسئول در قبال جامعه نيست. بسيجي از کنار معضلات و نابساماني‌ها به سادگي نمي‌گذرد، بسيجي دردمندي است که کمبودها و تبعيض‌ها خواب راحت را از او گرفته و او را به ميدان مبارزه با آن کشانده است.
۶ـ شاخصه ديگر بسيجي آن است که اهل فهم و صاحب بصيرت است. به این معنا که، وضعيت سياسي، فرهنگي، اجتماعي خود را مي‌شناسد و با تکيه بر شاخص‌ها مي‌تواند پديده‌هاي سياسي‌ـ اجتماعي را فهم کند و مورد ارزيابي قرار دهد و تصميم درست بگيرد.
۷ـ بسيجي در عمل مجاهدي است که مبتني بر نظم و انضباط حرکت مي‌کند. البته از آنجا که تلاشگري معطوف به هدف است و براي تحقق آرمان‌ها و دفاع از ارزش‌ها با همه توان وارد ميدان مي‌شود، در صورت رسيدن به بن‌بست، راه‌هاي متعددي را مرور و بررسي مي‌کند و با اولين مانع در جا نزده و کناره‌گيري نمي‌کند. اما اين به آن معنا نيست که به رعايت نظم و قانون ملزم نيست، هرچند دشمنان براي تخريب چهره بسيجيان، تلاش دارند تا آنان را به بي‌نظمي متهم کنند.
دستيابي به افق‌هاي بلند دهه پنجم انقلاب اسلامي با پيشراني و ميدانداري چنين جواناني ممکن خواهد بود.


علی حیدری
سردبیر
از حدود یک سال پیش و با نزدیک شدن به سال 1397 و چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران که چهلمین سال قطع ایادی بیگانگان و در رأس آنها پایان سلطه و نفوذ دولتمردان ایالات متحده در کشورمان است و پس از آنکه آمریکا و هم‌پیمانانش همه نقشه‌ها و توطئه‌ها را علیه ملت و کشور ایران آزموده و از همه آنها مغلوب بیرون آمدند، نوبت به مقابله اقتصادی و جنگ معیشتی رسیده بود. زمزمه‌های مرحله جدید مقابله با جمهوری اسلامی در عرصه اقتصادی از همان زمان به گوش می‌رسید و دشمن در تدارک یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی بود؛ شیوه‌ای که اگرچه در این مرحله وجهه همت دشمن قرار گرفته، اما ایران اسلامی در طول چهار دهه گذشته حتی در اوج تجاوز نظامی با محوریت رژیم بعث عراق به کشورمان نیز از کاربست این حربه بی‌نصیب نبوده است. 
محور اصلی این جنگ که با جنگ نظامی و سیاسی متفاوت است، با تحریم‌های اقتصادی شکل می‌گیرد و در این مرحله دشمن با ایجاد محدودیت‌های تجاری، بازرگانی و ایجاد اختلال در مراودات اقتصادی با دیگر کشورها به دنبال فشار بر توده‌های مردم است تا بتواند مقاومت آنان را خدشه‌دار کند. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، هدف دشمن در این مرحله دلسرد کردن مردم از نظام اسلامی و القای آن است که نظام اسلامي قادر به حل مشکلات و گره‌گشايي از زندگي مردم نيست. 
اما در کنار طرح‌ریزی‌ها و توطئه‌افکنی‌های دشمنان انقلاب اسلامی، در عرصه داخلی کشور نیز نباید از فقدان مدیریت صحیح در برخی حوزه‌ها غافل بود؛ سستی و کاهلی برخی مدیران اجرایی و برخی تدابیر و تصمیمات غلط و حتی مرعوب شدن از اعلام تحریم‌های جدید زمینه را برای ایجاد التهابات اقتصادی به ویژه در حوزه ارز و سکه فراهم می‌آورد که به تبع آنها بازار و عرصه تجارت دچار اختلالاتی می‌شود و قیمت برخی کالاها و اجناس روند صعودی به خود می‌گیرند و حتی کمیاب می‌شوند. با توجه به اینکه در روزهای ابتدایی بروز این شرایط اقدامی جدی برای مقابله با آن صورت نمی‌گیرد، مردم به ویژه قشرهای متوسط و کم‌درآمد برای تأمین مایحتاج خود با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند و در این میان دشمن به مدد رسانه‌های خود تلاش همه‌جانبه‌ای را برای دامن زدن به اعتراضات و ناآرام‌سازی شروع می‌کند که البته به جز موارد جزئی و مقطعی، از سوی مردم مورد استقبال قرار نمی‌گیرد و با شکست مواجه می‌شود. تأکیدات جدی و مکرر رهبر معظم انقلاب به مسئولان و دولتمردان برای ضرورت اقدام و پیگیری و مدیریت صحنه و مطالبات عمومی از دولت سبب می‌شود اقداماتی در حوزه مدیریت وضعیت صورت بگیرد، به طوری که با اجرای دو مرحله تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان در مرداد و آبان آنچه دشمن انتظار داشت محقق نمی‌شود و مقاومت مردم با هدایت‌های رهبر حکیم انقلاب و همراهی نکردن برخی کشورها با تحریم‌های یکجانبه آنها را به معافیت‌های تحریمی و... مجبور می‌کند که نشانه تحقق نیافتن نقشه‌های دشمن است.‌
اما در وضعیت اقتصادی امروز و مشکلات و تنگناهایی که بر اثر آن برای قشرهای گوناگون مردم عارض شده، همچنان یکی از موضوعات و مسائل اساسی ضعف مدیریت و نبودن نظارت جدی است که سبب شده مردم در تأمین مایحتاج خود با مشکلاتی مواجه شوند. همان‌طور که آیت‌الله خاتمی خطیب جمعه تهران در خطبه‌های نماز جمعه این هفته با اشاره به دغدغه‌های اقتصادی و معیشتی مردم، راه‌حل مسائل کشور را مدیریت جهادی و تقویت نظارت دانست و افزود: «مسئولان نظارتی باید جلوی این گرانی‌های خودساخته را بگیرند.»
به نظر می‌رسد، در چنین وضعیتی که دشمن با اذعان به شکست‌های خود در عرصه‌های دیگر به مقابله تمام‌عیار اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران و ملت بزرگ ایران برخاسته و همان‌طور که مردم بصیر و انقلابی کشورمان که در مقاطع پر فراز و نشیب گذشته با هدایت‌های داهیانه رهبر معظم انقلاب و با همراهی و حمایت خود از نظام اسلامی و دولت جمهوری اسلامی از گردنه‌های سخت عبور کرده‌اند، این بار نیز بدون توجه به تبلیغات شوم دشمنان و با وجود فشارهای موجود اقتصادی با عزمی راسخ در مسیری که 40 سال پیش آغاز کرده‌اند، پیش می‌روند و این مسئولان و تصمیم‌گیران هستند که باید با عزم و اراده، روحیه انقلابی و مدیریت جهادی با مدیریت دقیق صحنه و نظارت جدی و پیگیرانه، آرامش و ثبات را به بازار برگردانند و با این فصل از توطئه‌های دشمنان نیز مقابله عملی کنند تا به حول و قوه الهی آخرین پرده از سناریوی دشمنان انقلاب اسلامی نیز با شکست کامل مواجه شود و انقلاب اسلامی در آغاز دهه پنجم عمر بابرکت خود برگی نوین از ایستادگی، خوداتکایی و خودکفایی ملتی بزرگ را به رخ جهانیان بکشد. ان‌شاءالله

صبح صادق با رویکرد نقد درون‌گفتمانی بررسی می‌کند

 حمزه عالمی/ با گذشت نزدیک به چهل سال از تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی(ره) و آغاز دهه پنجم آن امروز این نهاد انقلابی در سطح و عمق گسترش نسبتاً زیادی پیدا کرده و به پدیده‌ای مهم در انظار جهانی تبدیل شده است. بی‌شک، یکی از عوامل موفقیت بسیج در گسترش کمّی و کیفی آن، ‌نگاه منتقدانهِ دلسوزانه به تصحیح سیاست‌ها، عملکردها، ‌روش‌ها و برنامه‌ریزی‌های این شجره طیبه بوده است. ازاین‌رو، برای تداوم پیشرفت تفکر بسیج،‌ نهاد بسیج و بسیجیان، امروز نیز نیازمند بازاندیشی و ارزیابی نقّادانه آن هستیم. این موضوع مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز بوده و ایشان در اجتماع ماه پیش بسیجیان در ورزشگاه آزادی، پس از اینکه سه موضوع «عظمت ایران»، «اقتدار جمهوری اسلامی ایران» و «شکست‌ناپذیری ملّت ایران» را واقعیّاتی درباره وضعیت کنونی ملت و دولت ایران بیان کردند، فرمودند: «در صحنه‌ نبرد سیاسی و نبرد اقتصادی، عیناً مثل صحنه‌ نبرد نظامی اگر جبهه‌ای که احساس پیروزی می‌کند، به خود مغرور بشود، راه پیروزی جلوی او بسته خواهد شد. مغرور شدن به پیروزی، نداشتن نقشه، نداشتن ابتکار برای تداوم پیروزی‌ها قطعاً موجب عقب ‌ماندن در مقابل دشمن و موجب پیشروی دشمن خواهد شد.» (12/7/1397)
بنابراین اندیشیدن و بازاندیشی درباره وضعیّت کنونی بسیج مستضعفین امری ضروری است. در این زمینه به نظر می‌رسد با نگاه به تحولات بیرونی، لازم است درباره اولویّت‌ها و شیوه‌های فعالیت بسیج تأمل کرد؛ یعنی با توجه به فضای پیچیده و سرشار از مسائل، فرصت‌ها و چالش‌‌های داخل و خارج کشور، در اوضاع کنونی آنچه اولویّت دارد را باید با دقّت و هوشیاری بیشتر مورد توجه قرار داد. اکنون در فضای کشور چالش‌هایی همچون تحریم، تورم و رکود، فساد اقتصادی، جنگ رسانه‌ای دشمن و... و فرصت‌هایی همچون اقتدار منطقه‌ای ایران، وجهه جهانی جمهوری اسلامی، همسویی سیاست‌های امنیتی و نظامی روسیه و چین با ایران، شکاف نسبی میان اروپا و آمریکا، شکست آمریکا در به صفر رساندن فروش نفت ایران، وجود ذخایر زیرزمینی و ارزی مناسب و به ویژه پشتوانه مردمی نظام و سرمایه انسانی آگاه و توانمند، وجود دارند و آگاهی از این موضوعات کار دشواری نیست؛ بلکه مسئله این است که در این وضعیت نیروهای بسیجی و انقلابی، چه اولویّت‌هایی را باید در نظر بگیرند و اجرا کنند تا ضمن جمع‌بندی مسائل و موضوعات بیرونی در اندیشه و رفتار خود، از مبانی حضوری مقتدرانه و کارآمد در وضعیت کنونی برخوردار شوند. در واقع اولویّت‌هایی که در اینجا برشمرده می‌شود، بایسته‌هایی برای نیروهای انقلابی و بسیجی است که ضمن جمع‌بندی مسائل و واقعیت‌های اولویّت‌دار در اوضاع کنونی کشور، راهکارهای مبنایی برای حضور مقتدرانه و کارآمد نیروهای بسیجی در دهه چهارم انقلاب و دوران پس از آن، نیز محسوب می‌شوند. این موارد عبارتند از:
1‌ـ بصیرت عینیّت‌گرا؛ منظور از این مفهوم شناخت نافذ و حکیمانه‌ای است که ما را به کنش وا دارد؛ یعنی تصمیم به اقدامات و کارهای حکیمانه، دوراندیشانه با لحاظ کردن منافع جمهوری اسلامی ایران؛ این موضوع در حوزه بیرونی ناظر به مشکلی اولویّت‌دار است، در واقع می‌توان گفت، یکی از مشکلات اساسی و مهم جامعه ما فقدان عمل و معطل ماندن کارهاست. مروری بر بیانات رهبر معظم انقلاب گویای این امر است که معظم‌له همواره از معطل ماندن کارها و فقدان عمل، گله کرده و آن را یک بیماری و مشکل ملی می‌دانند. نیروهای انقلابی نمی‌توانند تنها عمل و کار را مدّ نظر قرار دهند؛ بلکه عمل و کار همراه با حکمت و بصیرت اولویّت دارد و این موضوع باید در سطح کشور به صورت جدّی نهادینه شود، اما نهادینه شدن آن نیازمند اقدامات فرهنگی عمل‌گونه است؛ یعنی در اینجا تبلیغات و فرهنگ‌سازی شعاری مدّ نظر نیست؛ بلکه اقداماتی که در ذات خود یک حرکت فرهنگی هم محسوب می‌شوند، مانند اردوهای جهادی که در بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با بسیجیان نیز بر اهمیت آن تأکید شده است را باید مدنظر قرار داد. بصیرت عینیّت‌گرا را باید مورد تأمل و کنکاش قرار داد، چون هم مسئله کنونی ما و هم راه درمان مشکلات است. واضح است که تحریم و کمبود سرمایه خارجی یکی از مشکلات عینی کشور است که اندیشیدن درباره چگونگی حل آن کار سختی نیست، آنچه مشکل است، عمل و کار همراه با بصیرت و حکمت است که به صورت مبنایی سبب نگاه به درون و تقویّت ساخت درونی کشور، به مثابه یکی دیگر از اولویّت‌های مطرح، می‌شود. 
2ـ مواجهه نقّادانه با دنیای مدرن و درونی کردن سطوح سخت مدرنیته؛ یکی از مسائل و مشکلاتی که در حوزه عمل و اجرا با آن درگیر هستیم و این مشکل سابقه طولانی در کشور دارد، تفکیک نشدن میان حوزه‌های سخت و نرم مدرنیته است. مدرنیته سخت که همانا متکی بر دقّت، نظم، کار، بوروکراسی کارآمد، قانون‌گرایی و... است، در سایه انتقاد و ردّ مدرنیته نرم، که وجوه فرهنگی و ارزشی دنیای مدرن را شامل می‌شود، فراموش می‌‌شود و اهمیّت آن نادیده گرفته می‌شود. در حالی که در بسیاری از کشورهایی که حرکت کرده و روند رو به‌ جلویی را طی می‌کنند، میان این دو موضوع تفکیک قائل شده‌اند. البته نمی‌توان انکار کرد که این دو سطح سخت و نرم مدرنیته بر یکدیگر مؤثرند، اما به میزان رشد و بلوغ یک جامعه می‌توان، هم از دستاوردهای سخت مدرنیته بهره برد و هم فرهنگ و ارزش‌های خود را در آن حفظ و بلکه تقویّت کرد، به ویژه اینکه اسلام کاملاً در موافقت با بسیاری از وجوه سخت مدرنیته است. در مجموع جامعه کنونی ما با نوعی آشفتگی، بی‌انضباطی به ویژه در حوزه مالی و بانک‌داری، بوروکراسی نسبتاً ناکارآمد، بی‌دقتی و... مواجه است و اعتراضات خیابانی امروز ریشه در این مشکلات دارد. این موضوع در زمینه نگاه به درون و تقویت ساخت درونی نظام و مقابله با تحریم و فشارهای اقتصادی و حتی رسانه‌ای خارج که امروز با آنها درگیر هستیم، نیز بسیار لازم است. جامعه برخوردار از اقتصاد سالم و انضباط مالی، بوروکراسی کارآمد و منظم قابل تحریم نیست و حمایت از این وجوه سخت مدرنیته سبب افزایش قدرت انقلاب اسلامی می‌شود.
3ـ رفتار ارزشی و فارغ از جناح‌بندی؛ رفتار ارزشی به معنای عملی که در حوزه اجتماع، سیاست و اقتصاد بر مدار ارزش‌های دینی و انقلابی باشد، در جامعه در حال کم‌فروغ شدن است و برخی از مسائل همچون فساد اقتصادی یا عملکرد ناروای برخی از افراد منسوب به مسئولان از هر دو جناح سیاسی کشور، سبب شده است سخن گفتن از ارزش و هنجار در فضای کنونی جامعه با دشواری‌هایی مواجه شود. در واقع، ارزش‌ها رنگ‌وبوی حزبی و جناحی به خود گرفته و سیاست حوزه اخلاق را با تهدید مواجه کرده است. در وضعیت کنونی، نیروهای انقلابی و بسیجی بیش از همه باید نماد رفتار فراجناحی و ارزش‌محور باشند. البته از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، با توجه به بیانات ایشان در دیدار اخیر با بسیجیان، رویش‌های انقلاب در میان جوانان بیشتر از ریزش‌هاست. باید گفت، هر چند رهبر معظم انقلاب در این سخنان افزایش رویش‌ها را مطرح می‌کنند، اما با توجه به اینکه معظم‌له تاکنون بارها جوانان انقلابی را مایه امید کشور نامیده‌اند، می‌توان گفت یکی از دغدغه‌های معظم‌له ضرورت چرخش نخبگان و جایگزین شدن جوانان انقلابی به جای مدیرانی است که دیگر دانش مدیریتی و ابتکارات آنان رو به زوال است؛ یعنی یکی از مسائل و اولویت‌های کنونی جامعه انقلابی و بسیجی، پیشه کردن رفتاری ارزشی، که هم افق با بصیرت عینیّت‌گراست، به منظور جایگزین شدن به جای مدیران خسته و پا به سن گذاشته کنونی بوده و این در پیوند با مشکلات و مسائل کنونی است. رویکرد جناحی و سیاسی برخی افراد به این مسئله با افراطی‌گری مواجه است و آنها به گونه‌ای بیان یا عمل می‌کنند که گویی کشور با فقدان مدیران توانمند و مبتکر مواجه است.
 البته این نقدها به دلایلی مانند وجود مشکل در نداشتن خودباوری در بخشی از مدیران کنونی برای برداشتن گام‌های بزرگ به وجود آمده است؛ اما نسخه‌های بسیاری نیز از موفقیت جوانان انقلابی و فرهنگ جهادی در حوزه مدیریت داریم. 
برای بسیجی‌ها و انقلابیون توسعه و اقتدار روزافزون انقلاب و نظام مهم است و از این رو اگر تصویر غلطی هم ایجاد شده باید با رفتار ارزشی و فارغ از جناح‌بندی تصحیح شود تا زمینه راه‌یابی نیروهای انقلابی و بسیجی به مدیریت‌های کلان کشور در همه دولت‌ها هموار شود.
4ـ پیوند حزم و انقلابی‌گری؛ دو سویه حزم و احتیاط با انقلابی‌گری و اقدامات جهادی، به ظاهر گرایش‌هایی در نقطه مقابل یکدیگرند؛ اما هیچ یک را نمی‌توان به نفع دیگری کنار گذاشت. نه باید گرفتار حزم و محافظه‌کاری شد و نه به بروز رفتارهای خارج از چارچوب نظام به اسم رفتار انقلابی مجال داد. اساساً این دو سویه را با وجود تفاوت ماهوی، نباید در رقابت با یکدیگر قرار داد، اکنون به نظر می‌رسد چنین اتفاقی رخ داده یا حداقل چنین تصویری ساخته شده است. در شرایط کنونی در برخورد با مفاسد اقتصادی، حل مشکل تورم و رکود، عمران و آبادانی و... نوعی انفعال حاکم است که باید همگان به دولت در برون‌رفت از این وضعیت کمک کنند. به تبع اولی، یکی از اولویّت‌های مهم نیروهای انقلابی و بسیجی، ترکیب حزم و مصلحت با انقلابی‌گری، پرسش‌گری و مطالبه‌گری است. 
5ـ تفکر موازنه‌بخش؛ تعادل و موازنه یکی از ضرورت‌های مهم برای دنیای ایرانی است؛ چرا که سرزمین ایران، متشکّل از تنوعات فکری‌‌ـ فرهنگی و حتی اقتصادی بسیاری است و از سوی دیگر با برخورداری از حاکمیت مردم‌سالاری دینی، فرصت‌ها و چالش‌های بسیاری را خلق کرده است؛ یعنی جهان ایرانی یک جهان تک‌ساحتی، بدون تناقض و تضاد و خالی از مسئله نیست. در این وضعیت نمی‌توان تک‌ساحتی فکر کرد و تنها به یک رویکرد ارجحیّت داد. نیروهای انقلابی و بسیجی به ویژه در دهه‌های پیش‌رو باید سعی کنند بخش بیشتری از جریان‌های فکری و سیاسی را در خود جمع کنند و به یک گفتمان فراگیر بیندیشند و البته رهبر معظم انقلاب وقتی از جذب حداکثری سخن می‌گویند و از کرسی‌های آزاداندیشی حمایت می‌کنند، نیروهای انقلابی را به سوی تعامل و برخوردی با روی گشاده با جریان‌های گوناگون مختلف دعوت می‌کنند. البته این تنها یک رویکرد کلی است و در جزئیّات آن نباید حزم و هوشیاری را فراموش کرد تا بسیج سکّوی پرش حلقه‌های سیاسی خاصی نشود. قصد اصلی تفکر موازنه‌بخش است؛ یعنی باید سعی کرد با جمع کردن بخش‌های زیادی از جریان‌های فکری و سیاسی، میان آنها توازن برقرار و زمینه‌ها و فرصت‌ها را عادلانه برای همه فراهم کرد. این تدبیر از تولید نیروهای گریز از مرکز جلوگیری می‌کند و سرمایه اجتماعی نظام را افزایش می‌دهد. 
سخن پایانی
آنچه گفته شد، کلیّاتی اساسی در چگونگی نگرش نیروهای بسیجی و انقلابی به مسائل و مشکلات بیرونی و به ویژه تلاش برای ترسیم چارچوب رفتاری در دهه‌های پیش‌روست. همه این مباحث معانی دوگانه هستند و گریزی از این دوگانه‌ها نیست، همچنان که نمی‌توان دوگانه دنیا و آخرت را با ترجیح یکی بر دیگری حل کرد، تنها راه، افزایش رشد و بلوغ فکری است تا بتوان این دوگانه‌ها را در وضعیّتی متعادل کنار یکدیگر قرار داد و سعادت جامعه ایرانی از این طریق ممکن است. نیروهای انقلابی و بسیجی با مجهّز شدن به این مباحث می‌توانند نقش مهمی در آینده سعادتمندانه ایران اسلامی و تداوم تفکر انقلابی ایفا کنند.

بررسي مجموعه «بسيج» به منزله يکي از دستاوردهاي جمهوري اسلامي ایران


 اکبر ادراکي/ يکي از دستاوردهاي بزرگ و ممتاز انقلاب اسلامي، ساخت نهادها و مجموعه‌هاي بي‌نظيري است که براي آن نمي‌توان مشابهي در ديگر نظام‌هاي سياسي يافت. از جمله اين مجموعه‌هاي ارزشمند که در طول چهار دهه گذشته همواره به کار نظام اسلامي آمد و فلسفه شکل‌گيري خود را به ویژه آنگاه که کار بر نظام اسلامي سخت شده بود، نشان داد، مجموعه بسيج مستضعفين بود.
در ديگر كشورها نيز هر چند اجتماعاتي مردمي شكل گرفته‌اند و در نگاه اول شبيه به مجموعه بسيج به نظر مي‌رسند؛ اما با مرور ويژگي‌هاي بسيج مشخص می‌شود تفاوت‌هایی مبنايي حتي در نشانه‌هاي ظاهري ميان اين مجموعه‌ها با تشكل بسيج در نظام اسلامي وجود دارد.

مشخصات منحصر به فرد بسيج
1‌ـ مكتبي بودن/ به این معنا كه مبتني بر آموزه‌هاي مكتب تشيع و اسلام ناب محمدي(ص) شكل گرفته است. در اين مجموعه شاخص هدف‌گذاري، سازماندهي، مديريت، تعيين صلاحيت، عضوگيري و... آموزه‌هاي اسلامي بوده و چه در مرحله تأسيس و چه در مرحله تداوم و تحول تنها از آموزه‌هاي اسلامي الگوبرداري شده است.
2ـ جهادي بودن/ رهبر معظم انقلاب اسلامي در بازديد از پژوهشكده‏ رويان در تبيين ماهيت اقدامات جهادي و تفاوت آن با ديگر اقدامات مشابه مي‌فرمايند: «جهاد يعني مبارزه؛ مبارزه‏ در همين اصطلاح متعارف فارسي امروز ما. مبارزه انواع و اقسامي دارد: مبارزه‏ علمي داريم، مبارزه‏ مطبوعاتي داريم، مبارزه‏ سياسي داريم، مبارزه‏ اقتصادي داريم، مبارزه‏ نظامي داريم، مبارزه‏ آشكار داريم، مبارزه‏ پنهان داريم؛ اما يك نقطه‏ مشترك در همه‏ اينها وجود دارد و آن اينكه در مقابلِ يك خصم است؛ در مقابلِ يك مانع است. مبارزه با دوست معني ندارد؛ مبارزه در مقابلِ يك دشمن است.»
با اين تعريف از اقدام جهادي، بسيج را مي‌توان مصداق کامل تشکلي دانست که با محوريت اقدام جهادي شکل گرفته است و اگر مأموريت‌هاي جهادي از آن گرفته شود، فلسفه و موضوعيت خود را از دست خواهد داد.
3‌ـ فراگير بودن/ به این معنا كه بسيجي بودن در قالب‌هاي تنگ سازماني نمي‌گنجد. همه اقشار از زن و مرد و پير و جوان، همه اقوام از فارس و ترك تا لر و كرد و عرب و... مي‌توانند عضوي از مجموعه بسيج باشند. حتي مذهب نيز مانع پيشروي عضويت در بسيج نيست و از شيعه و سني تا مسيحي و زرتشتي مي‌توانند سبك زندگي بسيج را پذيرفته و به اردوگاه بسيجيان وارد شوند، همان‌طور كه در دوران دفاع مقدس شاهد حضور همه اين افراد جامعه بوديم.
4‌ـ پويايي، شادابي و انعطاف‌پذيري/ اين ويژگي از آنجا ناشي مي‌شود که بیشتر اعضاي بسيج را نوجوانان و جوانان تشکيل مي‌دهند که شادابي و طراوات و ايثار و از خودگذشتگي و...  از ويژگي‌هاي سني آنان است. هنگامي که اين نيروي جواني با بهجت و طراوت ايمان و معنويت آميخته شد، مجموعه‌اي ممتاز شکل مي‌گيرد که مي‌تواند موتور محرک اجتماع در حرکت به سمت تعالي و پيشرفت باشد. همين غلبه و حاکميت روحيه جواني است که اقشار گوناگون بسيج را که در آن افزون بر نوجوانان و جوانان، پيران و ميانسال‌ها نيز حضور دارند، شاداب و پراميد کرده و در مجموع تشکلي چالاک و پويا را خلق کرده است.
5ـ ويژگي ديگر تشکل بسيج فراسازماني بودن آن است؛ یعنی اين مجموعه در عين حال که در چارچوب ساختار کشور جايگاه مشخصي دارد و در قالب مجموعه‌اي سلسله‌وار تعريف شده است، انعطاف وسيع در عضوگيري داشته و همه اقشار جامعه مي‌توانند در آن عضو باشند. براساس این بسیج ساختاري منعطف و فراتر از سازمان‌هاي کلاسيک دارد.

عرصه‌هاي حضور بسيج
بسيج در چهار دهه اخير در عرصه‌هاي مهمي وارد شده و سربلند بيرون آمده است.
1ـ بسيج در عرصه جهاد نظامي/ هنوز دو سالي از شکل‌گيري انقلاب نوپای اسلامي نگذشته بود که مرزهاي غربي و جنوب غربي مورد تهاجم دشمن قرار مي‌گيرد. نيروهاي مسلح به دليل خيانت برخي مسئولان نفوذي آماده دفاع نبودند؛ در اینجا بسیج مردمي به ميدان مي‌آيد و اولين مقاومت‌ها شکل مي‌گيرد و لشکر پياده‌نظام و مکانيزه بعثي زمين‌گير مي‌شود! هشت سال دفاع مقدس با محوريت بسيج مردمي و به صحنه آمدن ارتش و سپاه مديريت مي‌شود و حماسه‌هاي جاوداني با همت بسيجيان خلق مي‌شود که تاريخ کمتر آن را به خاطر دارد!
رهبر معظم انقلاب اسلامي مي‌فرمايند: «بسيج، در جبهه‌هاي جنگ، در داخل شهرها و در پايگاه‌هاي مقاومت، نشان داد كه بهترين مدافع انقلاب و اسلام است. حتّي دشمنان ما هم به اين نكته اعتراف كرده‌اند. آن وقتي كه خيل بسيجيان، با ايمان و شور و شوق خود، به سمت هدفي در ميدان جنگ سرازير مي‌شدند، هيچ نيرويي نمي‌توانست جلوي آنها را بگيرد. حتّي دشمنان ما هم اين را در جنگ ديدند؛ چه آن كساني‌كه جنگ را بر ما تحميل كرده بودند، و چه آن كساني كه به وسيله‌ ماهواره‌هاي‌شان، صحنه‌هاي جنگ را ذره‌به‌ذره مي‌ديدند و به دشمنان ما گزارش مي‌كردند. در دنيا همه ديدند كه نيروي سرشار از شور و شوق و عشق به اسلام، چگونه در ميدان جنگ مي‌جنگد. در داخل شهرها هم از روز اول انقلاب، اين پايگاه‌هاي مقاومت، سنگر دفاع از انقلاب و اسلام شد و تا امروز هم همين‌طور است.» (بيانات در مراسم ويژه‌ روز بسيج در پادگان امام حسن‌مجتبي(ع)، 5/9/1369)
حضور بسيج در عرصه جهاد في سبيل‌الله تنها در دوران هشت سال دفاع مقدس باقي نماند و سال‌ها بعد نسل ديگري از جوانان بسيجي با تأسي از همت و باکري و چمران و... اين‌بار در عرصه دفاع از حرم اهل بيت(ع) وارد ميدان مبارزه با جنگ نيابتي تکفيريان در عراق و شام شدند و حماسه‌هاي ماندگاري آفريدند که نام‌شان براي هميشه در تاريخ جاودانه
 شد.
2ـ بسيج در عرصه جهاد سازندگي/ پس از پايان جنگ و آسماني شدن روح خدا، بسيجيان خميني(ره) با شاگرد و خلف صالح ایشان عهد مجاهدت و ايستادگي بستند تا راه شهدا و امام شهدا را تا آخرين توان خود ادامه دهند و براي دفاع از انقلاب اسلامي و تحقق تمدن اسلامي در صحنه بمانند. بسيجيان امام خامنه‌اي در اولين گام، تمام‌قد وارد ميدان سازندگي شدند تا هر چه زودتر ويراني‌هاي باقي مانده از جنگ را بازسازي کرده و بستر را براي توسعه اقتصادي کشور فراهم آوردند؛ مسيري که تا به امروز ادامه يافته و در قالب اردوهاي جهادي و با هدف محروميت‌زدايي سامان عمومي يافته است.
اين حرکت پس از پيامي بود که رهبر حکيم انقلاب اسلامي به گردهمايي سراسري فرماندهان بسيج در هفته بسيج  سال 1368 صادر کردند و فرمودند: «امروز بسيجِ عناصر مؤمن و فداكار، علاوه بر دفاع مسلحانه از كشور و انقلاب، بايد سازندگي كشور را نيز هدف ديگر خود قرار دهد. امروز، روزي است كه همه‌ نيروها بايد همه سرمايه‌هاي علمي، فكري، تخصصي، تجربي، مادّي و معنوي خود را همچون بسيجيان ميدان جنگ، پشت سر دولت به ميدان سازندگي وارد كنند؛ دولت به شكل بسيجي عمل كرده و نيروهاي كارآمد بسيجي را به حضور در ميدان سازندگي تشويق كند و با برنامه‌ريزي جامع، جايگاه هر قشر و هر فردي را در جهاد بازسازي كشور معين كند و آحاد مردم نيز با ترجيح مصلحت سازندگي بر مصالح شخصي، فداكارانه در اين ميدان مجاهدت كنند.» (2/9/1368)
3ـ بسيج در عرصه جهاد علمي/ عرصه مهم ديگري که بسيج و بسيجيان با همه توان وارد شده و حماسه‌هاي بزرگي آفريدند، عرصه جهاد علمي و جنبش نرم‌افزاري براي توليد علم بود. اين امر مهم بدون توصيه‌ها و تشويق‌هاي رهبر حکيم و فرزانه انقلاب اسلامي در اين سطح ممکن نبود.
ايشان بارها و در محافل و مجالس گوناگون بسيجيان را به ميدان کسب علم و دانش با هدف پيشرفت و توسعه کشور دعوت کردند و در واکنش به برخي نگاه‌هاي خاص فرمودند: «اينكه سؤال بكنيم آيا بسيج وارد عرصه علم بشود يا نشود، اين از همان سؤال‌هايي است كه تعجب من را بر مي‌انگيزد! چرا نشود؟! بسيج بايد جلوتر از همه وارد عرصه‌ علم بشود. شما بايد برويد و عرصه‌هاي علمي را، عرصه‌هاي فناوري را، نوآوري‌هاي علمي و آفاق شناخته‌نشده‌ علم را تصرف كنيد. البته درس‌ نخوانده و كار نكرده نمي‌شود؛ اين هم راه دارد.»(31/2/1386) 
بدون شک، موفقيت‌هاي علمي‌ـ فناوري جمهوري اسلامي در عرصه‌هاي گوناگونی چون صنايع نظامي، سلول‌هاي بنيادي، فناوري هسته‌اي و... حاصل تلاش جوانان بسيجي است که در وضعیت تحريم همه‌جانبه و با همت و تلاش و اراده خود به اين مهم دست يافته‌اند.
4‌ـ بسيج در عرصه جهاد فرهنگي/ تهاجم فرهنگي، یا به عبارتی جنگ نرم شيوه‌اي بود که دشمن پس از ناکامي در عرصه جنگ سخت به کار گرفت تا با تسخير قلب‌ها و ذهن‌ها و تغییر آنها، سبک زندگي نويني در جامعه اسلامي رواج دهد که از دل آن مجاهد في‌سبيل‌الله بسيجي تربيت نشود تا از اين طريق فروپاشي و استحاله از درون نظام اسلامي را جشن بگيرد! 
اما باز هم اين بسيج بود که در عرصه جهاد فرهنگي پيشگام شد و براي دفاع از فرهنگ اسلامي‌ـ ايراني به ميدان مبارزه آمد تا محافظ امنيت فرهنگي جامعه در مواجهه با ناتوي فرهنگي دشمن باشد.
رهبر حکيم انقلاب اسلامي در اين باره مي‌فرمايند: «مردم به جوانان و به فرزندان خود علاقه‌مندند و از اينكه آنها دچار اعتياد بشوند، دچار فساد اخلاق بشوند، دچار وسوسه‌هايي بشوند كه آنها را از مسير درست زندگي دور بيندازد، نگرانند؛ اين نگراني و دغدغه را چه كسي برطرف مي‌كند؟ چه چيزي برطرف مي‌كند؟ امنيت فرهنگي. امنيت فرهنگي را هم در بخش عظيمي، نيروهاي بسيج، نيروهاي مؤمن و جان‌بركف تأمين مي‌كنند.» (15/2/1384)
5ـ بسيج در عرصه جهاد سياسي/ ميدان سياست ميدان وسيع و پرتلاطمي است که در سال‌هاي اخير جريان‌هاي انحرافي و نفوذي در آن فعاليت خود را گسترانده‌اند! اوج اقدامات انحرافي در اين عرصه را مي‌توان در مناقشات سال‌های 78 و 88 مشاهده کرد که برخي فرصت‌طلبان از عرصه سياست براي فتنه‌گري عليه نظام اسلامي بهره جستند و امنيت کشور را مخدوش کردند. نيفتادن در دام جريان‌هاي انحراف و بازيچه جريان‌هاي نفوذ قرار نگرفتن، نيازمند داشتن بصيرت و هوشمندي سياسي است که بی‌شک مجموعه بسيج را مي‌توان با اين صفت معرفي کرد و ستود. فراموش نکرده‌ايم که بسيج با حضور همه‌جانبه و آگاهانه خود در صحنه توانست فتنه‌هاي سياسي مختلف را مديريت و مهار کند و حافظ انقلاب اسلامي و منافع ملت باشد.
نقش بسيج در آگاه‌سازي و بصيرت‌افزايي جامعه نسبت به حوادث سياسي، نقش‌آفريني در افزايش مشارکت سياسي و رونق‌بخشي به انتخابات، ايستادگي در ميدان دشمن‌شناسي و استکبارستيزي و... نقش ممتاز و انکارناپذیری است که بسيج را در جامعه اسلامي ممتاز کرده است.

آخرين دستاوردهاي بسيج
رئيس سازمان بسيج مستضعفين در آغاز هفته بسيج (30/8/1397) در مجلس شوراي اسلامي حاضر شد و به شرح عملکرد بسيج پرداخت. سردار غيب‌پرور در تشريح بخشی از برنامه‌هاي بسيج یادآور شد: 
در کشور نزدیک به ۱۵۲ هزار رده بسيجي داريم و با جديت مي‌توان گفت گسترده‌ترين شبکه مردمي متعلق به بسيج است. 
از برنامه‌هاي بسيج مي‌توان به نقش مهم بسيج در محروميت‌زدايي، اجرای اقتصاد مقاومتي، فعاليت در عرصه‌هاي فرهنگي و اجتماعي و حرکت در جهت کاهش آسيب‌هاي اجتماعي و در عرصه علم و فناوري، کمک به زيرساخت‌ها و انجام اقدام لازم در موضوع دفاعي و امنيتي اشاره کرد.
به نقش بسيج در سازندگي و محروميت‌زدايي بايد به آموزش و توانمندسازي يکصد هزار نفر براي اشتغال اشاره کنم. در مهارت‌افزايي جامعه ما به دنبال اين هستيم هر فردي در جامعه يک مهارت بياموزد و ۲۵ هزار طرح خرد و خانگي با اشتغال حدود ۵۰ هزار نفر دنبال شده است.
اجراي ۸۰۰۰ طرح محروميت‌زدايي در مناطق محروم کشور اقدام مهم ديگر بسيج است که با تلاش و پشتکار قاطبه بسیجیان اجرا شده است. يکي از برکات انقلاب اسلامي گروه‌هاي جهادي هستند. جوانانی بی‌ادعا در دوردست‌ترین نقاط کشور در گروه‌هاي جهادي فعال هستند. ۸۵۰ هزار نفر در طول يک سال به اردوهاي جهادي اعزام شدند.
بسيج درباره مدرسه‌سازي و انجام پروژه‌هاي عمراني و ساخت خانه‌هاي بهداشت گام‌هاي خوبي برداشته است و در زمینه احياي راه‌هاي روستايي، آبرساني و شبکه‌هاي برق روستايي نیز اقدامات تأمل‌برانگیزی داشته است.
نزدیک به ۳۹ هزار روستا در کشور داريم که در طول يک سال اخير ۸۰۰۰ روستا را هدف قرار داده‌ايم که ان‌شاءالله بتوانيم در بازسازي روستاها و حمايت از آنها گام برداريم.
در ماجراي زلزله کرمانشاه بسيج در قالب ۱۵ هزار نيرو وارد شد و ۷۰۰۰ کانکس با تلاش بسيج در آنجا مستقر شد. از سوي ديگر بسيج ۸۳۰۰ کانکس از قرارگاه خاتم، تحويل گرفت و آنها را نصب کرد. از ۱۰۰۰ واحد مسکوني که بسيج متعهد به ساخت آن شده بود، تاکنون ۷۰۰  واحد آن ساخته شده است.
از ديگر اقدامات بسيج ايجاد صندوق‌هاي قرض‌الحسنه است که با کمک مردم اجرايي شده است. مدل صندوق‌هاي قرض‌الحسنه‌اي که در بسيج طراحي شده است، با تمام صندوق‌هاي قرض‌الحسنه‌اي که در جمهوري اسلامي ايران متداول است، تفاوت دارد. سرمايه اين صندوق‌ها به طور کامل متعلق به مردم است و آنچه در حال اتفاق افتادن است، مردم در حال دنبال کردن آن هستند.
بسيج در حوزه کارهاي هنري ۳۰۰۰ دقيقه انيميشن و در حوزه نشر کتاب ۱۵۰ عنوان کتاب داشته و همچنین برگزاري جشنواره‌هاي بين‌المللي را دنبال کرده است. 
يکي از اساسي‌ترين مشکلات جامعه امروز آسيب‌هاي اجتماعي است که بسيج سه حوزه اعتياد، طلاق و مبارزه با پديده حاشيه‌نشيني را در اولويت قرار داده است. در زمینه رسيدگي به بحث اعتياد، بسيج اردوگاه‌هايي را در سراسر کشور برای معتادان ایجاد کرده است تا بين شش تا يک سال به آنها رسيدگي کند و از پاک شدن کامل آنها مطمئن شود.
از برنامه‌هاي آینده بسيج طرح تعالي خانواده است که يکي از نيازهاي اساسي جامعه اسلامي امروز به شمار می‌رود. بسيج اين موضوع را در قالب يک طرح اساسي در سال ۱۳۹۸ دنبال خواهد کرد. همچنین طرح حمايت از حقوق کودکان و نوجوانان، طرح حمايت از کودکان کار و زنان بي‌سرپرست و بدسرپرست از جمله اقداماتی است که دنبال خواهد شد.
در حوزه علمي و فناوري، ۴۸۰ پايگاه علمي در سراسر کشور ساماندهي شده است و از ايده‌ها و خلاقيت‌ها و ابتکارات جوانان در عرصه‌هاي مختلف بهره خواهیم برد.
در حوزه دفاعي و امنيتي ۱۹۲۰ گردان بيت‌المقدس بسيج وظيفه دارند با هم‌افزايي دیگر دستگاه‌هاي امنيتي در راستاي حفظ امنيت جامعه گام بردارند.
شناسنامه‌دار کردن اراضي کشاورزي و طرح جهاد روشنايي از ديگر اقدامات بزرگ بسيج است. همچنین بسيج کار توليد نيروگاه‌هاي خورشيدي پنج کيلوواتي را آغاز کرده و توليد نيروگاه‌هاي ۱۰۰ کيلوواتي را نيز در برنامه دارد.


رسالت امروز هنرمند بسیجی در گفت وگوی صبح صادق ‌با هنرمندان

 مهدی امیدی/  هفته بسیج، فرصتی برای یادآوری زیباترین حماسه‌ها در تاریخ کشورمان است. بسیج، فراتر از یک سازمان و گروه، مسلکی است که از مسیر خدمت و ایثار می‌گذرد و در شکل عالی‌اش، رقم‌زننده شهادت، هنر مردان خداست. به مناسبت فرا رسیدن هفته‌ای که به این نام شناخته می‌شود، نظر چهار نفر از هنرمندان درباره بسیج و همچنین رسالت هنرمند بسیجی را می‌خوانید: 

پروانه معصومی:
بسیج تحسین‌برانگیز است
پروانه معصومی، بازیگر پیشکسوت و مطرح سینمای کشورمان و برنده سیمرغ بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم فجر، به «صبح صادق» گفت: «من همیشه علاقه و تحسین خودم به بسیجی‌ها را ابراز کرده‌ام و احترام فراوانی برای آنها قائل هستم، چون معتقدم که بسیج، یاور مردم است.»
وی افزود: «خودم یک بسیجی هستم و عضو سازمان بسیج هنرمندان شده‌ام. من خط‌مشی خاص را در کار هنری دنبال می‌کنم و سعی می‌کنم از آن خط خارج نشوم، حضورم در بسیج هنرمندان نیز در جهت همین خط‌مشی است.»
این بازیگر همچنین با اشاره به فعالیت‌های جهادی بسیجیان در مناطق محروم، بیان کرد: «قبلاً هم عرض کرده بودم که کار جهادگران بسیجی بسیار بزرگ و تحسین‌برانگیز است؛ چرا که آنها بدون منیت و تظاهر، به جاهایی رفتند که کمتر کسی پایش را به آن مناطق گذاشته بود و برای محرومیت‌زدایی و خدمت به مردم محروم و رضای خدا، از خودگذشتگی و خدمت کردند.»

مهران رجبی:
بسیج شکست‌ناپذیر است
مهران رجبی نیز از دیگر بازیگران بسیجی سینما و تلویزیون است که سابقه سال‌ها حضور در جبهه را نیز دارد. وی پیشتر در این باره خاطره جالبی را تعریف کرده بود که به این مناسبت در پی می‌آید.
وی درباره تفکر بسیجی گفت: «این تفکر موفق‌ترین و مؤثرترین تفکر برای انسان‌های انقلابی است؛ اگر افراد انقلابی توانستند حرف خود را به کرسی بنشانند، به دلیل داشتن این تفکر بود.»
وی افزود: «انقلابی بودن‌ همان تفکر بسیجی داشتن است. نمی‌شود و نبوده که تفکر بسیجی با شکست مواجه شود، حتی اگر با شکست ظاهری مواجه شود، اما این تفکر، تفکر پیروزی است. اگر هم طرف مقابل ظاهراً پیروز شده باشد، از این تفکر در امان نخواهد بود.»
این بازیگر سینما و تلویزیون درباره حضورش در جبهه گفت: «بنده در ابتدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در ستاد جنگ‌های نامنظم بودم و بعد از سازماندهی سپاه به عضویت بسیج درآمدم و در آن قالب به جبهه اعزام شدم.»
رجبی با بیان خاطره‌ای از نشاط رزمندگان بسیجی در جبهه گفت: «در دوران دفاع مقدس بسیار بانشاط و با روحیه بودیم، یادم می‌آید که قبل از اجرای عملیات «خیبر»، قرار گذاشتیم از شب تا صبح با اجرای برنامه تئاتر بخندیم و رزمنده‌ها را بخندانیم. آن شب به سنگر مقابل گفتم که من در نقش پدر داماد هستم، عباس آقا داماد است، آقای نوری عروس خانم و پدر عروس و مادر عروس هم دو نفر از رزمنده‌ها بودند. آن شب به خواستگاری رفتیم. عروس خانم چادر سرش بود و چایی می‌آورد و... چنین برنامه‌ای داشتیم. در آن سنگر کسی نبود که نخندد. هنوز هم آن لحظات جزو لحظات شیرین عمر ماست.»

مازیار بیژنی:
هنرمند بسیجی و عدالتخواهی
یکی از عرصه‌هایی که محل درخشش هنرمندان بسیجی بوده، هنرهای تجسمی است. مازیار بیژنی، یکی از این هنرمندان است که در حوزه کاریکاتور، صاحب سبک و سیاق خاصی است. وی برای ترسیم کارتون‌های ضداشرافی و عدالتخواهانه شهرت و محبوبیت ‌یافته است.
مازیار بیژنی درباره رسالت هنرمند بسیجی به «صبح صادق» گفت: «این هنرمندان در شرایط کنونی باید در میدان و در میان مردم باشند. مگر آثار هنری با غیر از مردم سر و کار دارند؟»
وی ضمن تأیید برگزاری گالری و نمایشگاه، اظهار داشت: «گالری‌ها و نمایشگاه‌ها به مخاطب خاص محدود هستند، اما هنرمندان بسیجی و انقلابی باید علاوه بر شرکت در نمایشگاه‌ها و گالری‌ها، در کف جامعه نیز حضور فعال داشته باشند؛ یعنی نمایشگاه‌های میدانی برگزار کنند.»
این هنرمند همچنین در پاسخ به این پرسش که هنر تا چه حد می‌تواند در گسترش گفتمان عدالتخواهی و ضداشرافی‌گری مؤثر واقع شود، گفت: «اگر دقت کنید در دهه‌های گذشته اصلاً چیزی به نام گفتمان عدالتخواهی وجود نداشت، اما تحت تأثیر فعالیت‌هایی که در حوزه عدالتخواهی و از سوی متفکران و هنرمندان بسیجی و انقلابی صورت گرفت، امروز همه، دغدغه عدالت پیدا کرده‌اند. بی‌تردید، بخشی از این گفتمان با آثار هنری گسترش یافته است.»

شجاعی‌طباطبایی:
دشمن‌شناسی؛ رسالت هنرمند بسیجی
سیدمسعود شجاعی‌طباطبایی، دیگر هنرمند کاریکاتوریست بسیجی نیز در این باره به «صبح صادق» گفت: «دو ویژگی اساسی برای همه بسیجیان و از جمله هنرمندان بسیجی وجود دارد؛ اول پایبندی به عهد و میثاق با ولایت و دوم، دفاع از آرمان‌ها و کیان نظام اسلامی. اما دشمن‌شناسی و هوشمندی برای خنثی‌سازی توطئه‌های دشمنان در عرصه فرهنگی، یکی از وظایف اساسی هنرمندان بسیجی است.»
وی با بیان اینکه امروز وظیفه هنرمندان بسیجی بسیار سنگین است، افزود: «این طیف از هنرمندان باید حواس‌شان باشد که دشمن از چند راه آسیب می‌زند. اول تطمیع می‌کند، بعد تخریب و سپس سعی می‌کند باورها و ارزش‌های را زیر سؤال ببرد. بنابراین باید در برابر این مسئله هوشیار بود.»
این هنرمند، انفعال هنرمندان متعهد را یک تهدید دانست و ادامه داد: «هنرمندان بسیجی باید نسبت به مسائل کشور حساس باشند و جامعه را نیز آگاه کنند.»
شجاعی‌طباطبایی، در زمینه فعالیت هنری بسیجی یک مثال زد و گفت: «چند سال وقتی صهیونیست‌ها موج اهانت به پیامبر اعظم(ص) را راه انداختند، ما هم تصمیم گرفتیم که پاسخ هنرمندانه بدهیم، به همین دلیل هم مسابقه کارتون و کاریکاتور هولوکاست را راه انداختیم تا آنها را به چالش بکشیم. اتفاقی که لرزه بر اندام صهیونیست‌ها انداخت. برگزاری برنامه‌هایی مانند مسابقه هولوکاست، نمونه یک الگوی خوب برای فعالیت هنری بسیجی‌ها در عرصه هنر است.»

صبح صادق پس از ناکامی تجاوز نظامی به یمن راهبرد جدید آمریکا و ائتلاف سعودی را بررسی می‌کند
 هادی محمدی/ چهار سال جنگ تجاوزکارانه ائتلاف سعودی و با ماهیت غربی‌ـ صهیونیستی، زمانی آغاز شد که گفت‌وگوهای ملی در حال کسب نتایج نهایی بودند و اهداف راهبردی غربی‌ـ سعودی در آن لحاظ نشده بود. با ارائه طرحی از سوی شورای همکاری خلیج‌فارس، اهدافی مانند سیطره غیر مستقیم بر کل یمن، حذف انصارالله از موازنه قدرت، تقسیم یمن به شش اقلیم و گماردن منصور هادی به عنوان مجری برنامه غربی‌ـ سعودی‌ـ صهیونیستی، تأکید و حمایت سازمان ملل برای تجاوز خارجی و با نام ائتلاف سعودی از طریق فشار آمریکایی و رشوه مالی سعودی در دستور کار آمریکا و ائتلاف سعودی قرار گرفت. امیدهای اولیه آنان برای یک پیروزی سریع با سرعت رنگ باخت و تجاوز به یمن از طریق یک جنگ جنایتکارانه، استخدام مزدوران و اصرار بر کسب پیروزی‌ نظامی به قیمت کشتار وحشیانه مردم، تخریب مؤسسات عمومی و خدماتی، محاصره دریایی و هوایی و غذایی و دارویی و پزشکی و قحطی‌سازی تا مرز یک فاجعه انسانی پیش رفتند.

راهبرد جدید در یمن
 و آشکارسازی حقایق پنهان
سکوت مجامع جهانی و سانسور کامل رسانه‌ای از جنایات همه‌جانبه در یمن، نه تنها از مقاومت مردمی، ارتش و انصارالله کم نکرد؛ بلکه ابزارهای تسلیحاتی و پاسخ خود را تکامل بخشیده، دشمن را با خسارت و تلفات گسترده روبه‌رو کردند. بحران پولی و اقتصادی و سیاست‌های اشغالگرانه و به‌کارگیری داعش و القاعده و جریان‌های تکفیری در استان‌های جنوبی، شرایط نیروهای متجاوز را با تزلزل روبه‌رو کرده و انفجار اعتراضات بشردوستانه بین‌المللی و شریک دانستن غرب و فروشندگان سلاح در جنایات گسترده در یمن، به موازات رسوایی جدید بن‌سلمان در قتل فجیع خاشقجی در کنسولگری عربستان در ترکیه بر تنگناهای سعودی و غربی افزود. اگرچه از ماه‌ها پیش یک راهبرد جدید نظامی در سواحل غربی یمن و دریای سرخ برای به زانو درآوردن انصارالله، ارتش و کمیته‌های مردمی آغاز شده و با ناکامی در تحقق اهداف روبه‌رو بود، اما اینک مرحله جدید جنگ برای تعیین سرنوشت یک تجاوز چهار ساله، با مدیریت فعال‌تر غربی‌ـ صهیونیستی، در شهر و بندر حدیده متمرکز شده است. در حقیقت، جنگ تجاوزکارانه یمن و پروژه‌های شکست‌خورده آمریکا که به دست سعودی‌ها و جریان‌های تکفیری‌ـ وهابی که غرب را در تنگنای شدید قرار داده، بسیاری از لایه‌های پنهان تفکر غربی‌ـ صهیونیستی و حقایق منطقه‌ای در دهه‌های طولانی را برملا کرد و از زبان ترامپ و نتانیاهو، بیان شد. نتانیاهو تأکید کرد که فشار به سعودی‌ در قضیه خاشقجی و بی‌ثباتی در عربستان با حذف بن‌سلمان، ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی را بر هم خواهد زد و ترامپ در چند روز گذشته، به دلیل تأکید بسیاری از مقامات کنگره یا ارزیابی سازمان سیا و فشار نخبگان و افکار عمومی آمریکا، اعلام کرد؛ فشار به عربستان و مجازات آن، موجودیت رژیم صهیونیستی را به خطر می‌اندازد و آمریکا را از پایگاه‌های نظامی بزرگ و درآمدهای فروش تسلیحاتی گسترده برای آمریکا و همسویی عربستان در سیاست‌های ضد ایرانی آمریکا محروم خواهد کرد.
اگرچه گزاره‌های فوق نیازمند تأمل و تفسیر مستقل است تا ابعاد و عمق روابط سعودی و صهیونیست‌ها و آثار حمایتی آنان از صهیونیست‌ها در دهه‌های گذشته یا اجرای سیاست‌های آمریکا علیه ملل و کشورهای منطقه و حتی هزینه‌های این اعترافات در شرایط فعلی را بازگو کنیم، اما برداشت اولیه از مواضع رسمی ترامپ و نتانیاهو، نشان می‌دهد که آنها تا چه میزان برای جلوگیری از شکست نهایی سعودی در یمن یا ممانعت از آشکار شدن ماهیت اصلی جنگ تجاوزکارانه در یمن نقش دارند.
به همین دلیل و با فعال شدن فشارهای بین‌المللی علیه آمریکا و غرب از یک سو و بن‌سلمان و حاکمیت سعودی از سوی دیگر، راهبرد جدید آمریکا که از زبان وزیر دفاع آمریکا، متیس و وزیر خارجه آن، پمپئو بیان شد، توقف جنگ در طی ۳۰ روز و مذاکرات سیاسی در سوئد درخواست شد. زمان ۳۰ روزه برای این بود تا تجمع نیروی گسترده و ۳۰ هزار نفری آنان یک پیروزی نظامی با محاصره کامل حدیده و بندر آن را به دست آورده و سپس با کارت پیروزی نظامی در سوئد حاضر شوند و اهداف اولیه جنگ را در مذاکره کسب کنند. درخواست توقف جنگ نیز برای پاسخ به فشارهای بین‌المللی و افکار عمومی جهانی بود تا خود را از شراکت در جنایات گسترده مبرّا نشان دهند و در یک طرح فریبکارانه، انصارالله را مقصر ادامه بحران معرفی کنند.

از شکست در میدان نبرد
 تا آغاز دیپلماسی فریب
همزمان با اعلام راهبرد جدید آمریکا برای توقف جنگ، حملات برای محاصره شهر حدیده آغاز شد، ولی همان‌گونه که منابع دیپلماتیک منطقه‌ای پیشتر به اطلاع انصارالله رسانده بودند، این بار حمله نظامی برای اشغال حدیده نبود و به دلیل ناممکن بودن، پرهزینه بودن و افزایش نمونه‌های جنایتکارانه در کشتار مردم و تلفات و خسارات شدید نیروهای مهاجم و متجاوز، محاصره حدیده را هدف قرار دادند. به جز پیشروی در حاشیه شرقی شهر حدیده و یک خط ساحلی محدود تا ابتدای شهر حدیده، در مراحل بعدی و طی ده روز، اقدامات نیروهای متجاوز با شکست روبه‌رو شد. این حملات که با فشار شدید نظامی در تمامی محورهای جنگی همراه بود، تلفات بسیار سنگینی به نیروهای سعودی، اماراتی و مزدور وارد کرده و سه تیپ زرهی و مکانیزه آنها منهدم شد و به جز دفاع هوشمند در حاشیه شهر حدیده از طریق تاکتیک‌های نظامی فرسایشی، در چهار نقطه ساحلی که مسیر پشتیبانی و لجستیک متجاوزان از جنوب یمن به سمت حدیده بود، این ارتباط قطع شد و نیروهای مدافع یمنی پیشروی‌های مناسبی را ثبت کردند. این ناکامی موجب شد مخالفت انصارالله با طرح آمریکا و فریبکارانه دانستن آن، یک بن‌بست و تنگنای جدید برای آنها به وجود آورد و لذا گریفیتس به عنوان نماینده انگلیسی دبیر کل سازمان ملل و جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس دست به ‌کار شده و یک طرح احتیاطی را به عنوان مقدمه مذاکرات سیاسی در سوئد فعال کردند. گریفیتس رایزنی‌های خود را با قدرت‌های غربی و سپس عربستان تکمیل کرد و وارد صنعا و صعده و حدیده شد که تا جمعه دوم آذر ادامه داشت. هدف وی که تلاش کرد ماهیت درخواست توقف جنگ را انسان‌دوستانه نشان دهد، این بود که ضمن مذاکره با عبدالملک بدرالدین رهبر انصارالله و دیگر مقامات حکومتی و شهر حدیده، محورهای مذاکراتی در سوئد را بررسی کند و در کنار آن، موضوع واگذاری نظارت سازمان ملل بر بندر حدیده را به مثابه معبری برای استمرار کمک‌های بشردوستانه از انصارالله درخواست کند. این طرح پیشتر با زیرکی ویژه گریفیتس و ضمن هماهنگی با سعودی‌ها، برای واگذاری کامل شهر و بندر حدیده به سازمان ملل، مطرح و با مخالفت انصارالله مواجه شده بود و لذا گریفیتس این بار به پذیرش نظارت بر بندر اکتفا کرد و آن را پذیرفت. البته این نکته روشنی در تاکتیک مذاکراتی است که انصارالله پیش از هر اقدامی در موضوع نظارت سازمان ملل بر بندر حدیده که هیچ مسئولیت اجرایی را نیز نخواهد داشت، باید مابه‌ازاء آن را در مذاکرات سیاسی سوئد دریافت کند و این امتیاز راهبردی را به گریفیتس انگلیسی تقدیم نکند. رهبر انصارالله در دیدار با گریفیتس تأکید کرده که شأن وی، رفتار بی‌طرفانه است و اگر از این مرز تخطی کند، دستیار متجاوز شناخته می‌شود.

سفر هانت به تهران
 با راهبرد ترامپ
نکته مهم و جالب که به موازات سفر گریفیتس دنبال شد، برعهده جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس بود که در سفری پیش‌بینی نشده وارد تهران شد. وی در حالی وارد تهران شد که کشورهای اروپایی پس از شش ماه وقت‌کشی و وعده یک سامانه مالی مستقل برای تعاملات اقتصادی و مالی با ایران، اعلام کردند که هیچ کشور اروپایی میزبانی این سامانه را نمی‌پذیرد و بازهم با بهانه‌های گوناگون، ماه‌های بعد را وعده می‌دادند. اگرچه این سامانه که به SPV مشهور است فقط برای تعاملات بنگاه‌های کوچک و خرد اقتصادی اروپا با ایران پیش‌بینی شده و خاصیت ویژه‌ای که تعهدات برجامی آنها را محقق کند، ندارد، اما در یک حرکت خاموش، اجرای SPV را به همکاری‌های منطقه‌ای ایران گره زده تا وعده تأخیری خود را به اجرا بگذارند. البته، جرمی هانت در تهران پا را فراتر گذاشته و یک باج‌خواهی به اصطلاح حقوق بشری را نیز برای آزادی جاسوس خود در تهران مطرح کرد و به این وسیله، اروپا نشان داد که برای اجرای حداقلی تعهدات برجامی خود، همان راهبرد ترامپ را به شکل مرموزی در دستور کار دارد. در واقع اجرای حداقلی تعهدات برجامی خود را با پرونده‌های منطقه‌ای، حقوق بشری و... پیوند زده‌اند تا یک شیب ملایم برای اهداف آمریکایی‌ ترامپ نیز مهیا شود.
اگرچه در مواضع رسمی دیدارهای جرمی هانت، پاسخ‌های قاطعی در تهران دریافت کرد، اما لیبرال‌های داخلی برخلاف رویکردهای مالی، به شکل نامرئی، چراغ سبزهایی به نماینده استعمار پیر در تهران نشان داده و برای وی ملاقات‌های غیر رسمی را تدارک دیده و با فعال کردن موضوعاتی مانند پول‌شویی یا ضرورت تصویب CFT، پیام‌هایی به غرب مخابره کردند.
درخواست‌های متیس و پمپئو برای توقف پرتاب موشک و پرواز پهپادهای انصارالله در مقابل توقف حملات وحشیانه ائتلاف سعودی، نشان‌دهنده پاشنه آشیل آنهاست و اگرچه در حملات اخیر به شهر حدیده نیز از «سیاست زمین سوخته» استفاده کرده و هر نقطه را ده‌ها بار بمباران کردند تا بتوانند در حاشیه شرقی حدیده پیشروی کنند، اما تلفات سنگین انسانی و تجهیزات نظامی و ناپایدار بودن این پیشروی که با ضد حمله‌های مستمر انصارالله و ارتش یمن روبه‌رو است،‌ فرصت چند روز باقی‌مانده تا نشست سوئد را برای ماجراجویی جدید از آنها خواهد گرفت. به ویژه اینکه انصارالله نیز با تجمعات میلیونی در هشت منطقه به مناسبت ولادت پیامبر گرامی اسلام(ص) و به ویژه در شهر حدیده،‌ قدرت بسیج خود را تا حدی نشان داد که یک تحلیلگر صهیونیست در برنامه تلویزیونی این رژیم، ‌از این رخداد به یک واقعه بزرگ یاد می‌کند. مضافاً اینکه انصارالله و ارتش یمن خود را برای اقدامات غافلگیرانه از توانمندی‌های جدید علیه اهداف استراتژیک متجاوزان نیز آماده کرده‌اند.

اهداف نشست سوئد
 و علل ناکامی آن
آنچه بدیهی است اینکه، حامیان اصلی تجاوز به یمن از استمرار ویرانی و فاجعه‌سازی و قتل عام مردم و ادامه جنگ، هراسی ندارند و منافع اقتصادی خود را در آن می‌بینند، اما از سوی دیگر نمی‌توانند ادامه بحران و فاجعه انسانی را بدون کسب پیروزی نظامی توجیه کنند؛ لذا نشست سیاسی سوئد که بدون دستاورد نظامی متجاوزان در پیش است، رخدادی برای سفیدنمایی چهره متجاوزان و جنایتکاران غربی و صهیونیستی و سعودی است و نمی‌توان امیدی برای پایان بحران در آن داشت. دلیل این است که جنگ در حدیده و کسب اهداف محاصره کامل شهر و بندر امری تعیین‌کننده است تا بتوانند، طرح تقسیم یمن به شش اقلیم را تحمیل و یک روند فرسایشی علیه انصارالله محقق کنند. اگر هدف نظامی و جنگ در حدیده محقق نشود و اهداف راهبردی آمریکایی و سعودی با موشک‌های نقطه‌زن جدید و بمباران پهپادهای آنان در خطر قرار گیرند، شاید نشست‌های بعدی در سوئد بتواند، مبنای مذاکراتی دیگری را برای پذیرش یمن واحد یا دو اقلیم شدن آن پدید آورد؛ چرا که بن‌بست عملیاتی در ساحل، افزایش هزینه‌های نظامی متجاوزان در قبال موشک‌های انصارالله و شورش‌های فزاینده در استان‌های جنوبی، یک تصویر نهایی را پیش روی متجاوزان قرار می‌دهد که همه چیز را باید در یمن از دست رفته تلقی کنند. از نگاه غرب و رژیم صهیونیستی از یک سو حفظ ثبات و اقتدار و پیروزی‌سازی برای بن‌‌سلمان و عربستان یک امر حیاتی است و از سوی دیگر اهداف استراتژیک و ژئوپلیتیکی در دریای سرخ و باب‌المندب به عنوان یک شریان حیاتی از منافع اقتصای و امنیتی و نظامی مطرح می‌باشد. به همین دلیل جنگ در حدیده و راهبرد محروم کردن و حذف انصارالله از دسترسی به سواحل دریای سرخ و باب‌المندب مسئله‌ای اجتناب‌ناپذیر است که برای تحقق آن تمامی کارت‌های بازی و بازیگران همراه(گریفیتس و جرمی هانت و...) و سناریوهای اصلی و احتیاطی باید فعال شوند.
زمزمه تحریم‌های اروپایی علیه ایران و شاید فشارهای جدید از سوی ترامپ یا یک هیاهوی داخلی از سوی لیبرال‌های وطنی، بخشی از برنامه اضطراری غرب برای به نتیجه رسیدن در یمن است تا در یک بحران مستمر و فرسایشی علیه انصارالله، ضمن تضمین اهداف راهبردی، امکان حذف موانع و چالش‌های خود در یمن را نیز به دست آورند، اما از سوی دیگر، دشمن متجاوز در یمن در حالی به سر می‌برد که نقاط ضعف و چالش‌های فراوان شرکای منطقه‌ای آن و پاشنه‌های آشیل‌ حیاتی، آنان را در تنگناهای جدی قرار داده است.

ابتکار عمل انصارالله
 و بن‌بست راهبردی آمریکا
ترامپ برای حمایت از عربستان و حفظ بن‌سلمان در یک مسیر هموار قرار ندارد و حتی ادامه هم‌پیمانی با جنایتکار برای آمریکا یک هزینه حیثیتی درازمدت تولید می‌کند. ضمن اینکه عربستان به جز خاصیت گاو شیرده و ثروت‌های قابل چپاول، یک شریک شکست‌خورده در تمامی پرونده‌های منطقه‌ای است. رژيم صهیونیستی و نتانیاهو نیز به جز تنگناهای استراتژیک منطقه‌ای، با مشکل فرسایشی در غزه و بی‌ثباتی کابینه ائتلافی و مشکلات گوناگون و انتخابات زودهنگام روبه‌روست که در صورت وقوع، تا چند ماه، ظرفیت‌های دیپلماتیک و امنیتی آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شرکای منطقه‌ای آمریکا، از ترکیه تا مصر، عربستان و امارات و قطر و... به جز چالش‌های فی‌مابین، از یک سو در یک ظرفیت همسو و اجماع با سیاست‌های آمریکا به‌سر نمی‌برند و از سوی دیگر در بین خود با صف‌بندی‌ها و منازعاتی روبه‌رو هستند. لذا هر اقدام راهبردی از سوی انصارالله، چه در دریای سرخ، باب‌المندب و چه در اهداف گوناگون سعودی و امارات و حتی آمریکایی، بن‌بست راهبردی آمریکا را بغرنج‌تر و پرهزینه‌تر خواهد کرد. اولویت انصارالله در مذاکرات سیاسی سوئد، برملا کردن فریبکاری متجاوزان و حامیان آنها، ادامه جنگ و سیاست‌های ضد انسانی، استمرار قحطی و فاجعه انسانی در یمن و حفظ ثبات در سعودی با جلوگیری از شکست و تضمین محیط امنیتی و موجودیتی برای رژیم صهیونیستی و اهداف استراتژیک خود در یکی از مهم‌ترین آبراه‌های بین‌المللی است و سرفصل اصلی آن را در جنگ حدیده قابل تحصیل می‌دانند. باید دید که مسئولان دستگاه دیپلماسی ایران باز هم بر اروپا و امکان تحقق رؤیاهای خود در اروپا و در قبال آمریکا اصرار دارند یا به سیاست‌های توهمی‌شان پایان می‌دهند. اروپا، همان ترامپ کوچک است که قدرت عربده ندارد، اما موزیانه در مسیر ترامپ گام برمی‌دارد.