علیرضا رحیمی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با بیان اینکه عملیاتی کردن سازوکار مالی اروپا نیازمند زیرساخت‌های فنی است، گفت: باید تضمین‌های مختلف به ویژه از نظر حقوقی و سیاسی از طرف اروپایی گرفته شود تا آنان به تعهدات و توافق‌های صورت گرفته متعهد باشند. دریافت چنین تضمین‌هایی از اتحادیه اروپا به این علت اهمیت دارد که در صورت تخلف و محقق نشدن توافق‌های صورت گرفته با اروپا، ایران با خلأ تعهدی مواجه نشود.

گزارش خبری‌ـ تحلیلی صبح ‌صادق از دوره‌گردی‌های بن‌سلمان از بحرین تا آرژانتین

  امین پناهی/  تطهیر چهره سعودی‌ها هدف سفرهای بن‌سلمان، ولی‌عهد رژیم سعودی حاکم بر کشور عربستان بود. سفری که از امارات، نزدیک‌ترین متحد منطقه‌ای عربستان در این روزها آغاز شد و سرانجام به آرژانتین برای شرکت در اجلاس رهبران گروه 20 رسید. سفری پر حاشیه که در طول چند روز در جهان واکنش‌ها و بازتاب‌های فراوانی را به دنبال داشت؛ واکنش‌هایی که البته افزون بر ایجاد جو روانی بیشتر علیه سعودی‌ها در جهان در بسیاری از موارد ترس شخص محمدبن‌سلمان را در پی داشت که همین موجب اتخاذ تدابیر امنیتی شدید برای حفظ جان وی شد.

از تونس تا مصر
روزنامه تونسی «المصور» به نقل از منابع «موثق» از خبر رشوه محمدبن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی به مقامات این کشور برای موافقت با سفر وی پرده برداشت. این روزنامه نوشت، عربستان قصد دارد به بانک مرکزی تونس سپرده‌ای به مبلغ دو میلیارد دلار اهدا کند. بنابر اعلام این منبع، ریاض تصمیم گرفته است مقادیری از نفت مورد نیاز تونس را با قیمت حدود چهارصد میلیون دلار در سال تأمین کند.
افزون بر این، عربستان با ارائه تعدادی جنگنده و بالگرد به نیروی هوایی ارتش تونس کمک خواهد کرد؛ همچنین پیش‌بینی می‌شود تفاهم‌هایی در زمینه گسترش سرمایه‌گذاری عربستان در تونس اعلام شود.
اما از سوی دیگر مردم تونس در اعتراض به سفر بن‌سلمان به خیابان‌ها آمدند و علیه او شعار داده و او را «ارباب اره‌ها» نامیدند. البته رسانه‌های وابسته به رژیم سعودی برای مردم عربستان چنین وانمود کرده‌اند که سفر ولی‌عهد عربستان به تونس با استقبال بی‌سابقه مردمی در این کشور مواجه شده است.
طبق گزارش شبکه «المیادین»، معترضان شعارهای «یمن برای آزادگان، بن‌سلمان قصاب»، «تونس آزاده، بن‌سلمان باید برود»، «بن‌سلمان ترسو، یمن تحقیر نمی‌شود»، «ملت تونس خواهان طرد بن‌سلمان است» و «ابو اره باید برود» سر دادند.
خبرگزاری «اسپوتنیک» درباره سفر بن‌سلمان به مصر نوشت: «مصری‌ها به سفر «پدر اره» به قاهره اعتراض کردند.» در گزارش این پایگاه خبری آمده است: «صدها کاربر توئیتری در مصر در آستانه سفر «محمد‌بن‌سلمان» ولی‌عهد عربستان سعودی به کشورشان، به او لقب أبومنشار (پدر اره) داده‌اند. این کاربران مصری سفر بن‌سلمان به کشورشان را برای کشور و دولت مصر مایه ننگ می‌دانند.»
سفر بن‌سلمان به بحرین هم موجی از اعتراضات را در پی داشت. در این راستا، ائتلاف جوانان انقلاب چهاردهم فوریه، همچون اعتراض روزنامه‌نگاران تونسی و مصری در بیانیه‌ای اعلام کرد: «ما مخالفت کامل خود را با سفر محمد‌بن‌سلمان تروریست به بحرین اعلام می‌کنیم.»
در این بیانیه آمده است: «ملت نستوه بحرین از سفر منطقه‌ای بن‌سلمان به چند کشور عربی که در چارچوب تقویت جایگاه رژیم سعودی صورت می‌گیرد، استقبال نمی‌کنند.»
بن‌سلمان به جز کشورهایی که به آنها سفر کرده، قصد سفر به مراکش را هم داشته؛ اما این موضوع با مخالفت مقامات این کشور روبه‌رو شده است. به گفته منابع آگاه، ولی‌عهد سعودی سفر به مراکش را در دستور کار سفر منطقه‌ای خود قرار داده بود؛ اما مراکش با سفر وی مخالفت کرد و بن‌سلمان نیز مجبور شد این کشور را از برنامه سفر خود حذف کند.

مقصد بن‌سلمان
مقصد نهایی محمد‌بن‌سلمان کشور آرژانتین و شهر «بوئنوس آیرس» برای شرکت در اجلاس رهبران گروه بیست بود که حتی پیش از ورود او به این شهر واکنش‌ها شروع شده بود.
برخی گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال بازداشت محمد‌بن‌سلمان از سوی اینترپل به جرم قتل جمال خاشقجی و علت کشتار و قحطی در یمن، پیش از سفر او به آرژانتین آغاز شده بود. روزنامه انگلیسی «گاردین» از احتمال بازداشت محمد‌بن‌سلمان، ولی‌عهد عربستان سعودی در صورت سفر او به آرژانتین برای حضور در اجلاس سران گروه بیست خبر داده بود.
این روزنامه نوشته بود، در صورتی‌که از ولی‌عهد سعودی شکایت شود، پلیس بین‌الملل (اینترپل) ممکن است محمد‌بن‌سلمان را در زمان حضور در اجلاس گروه بیست در آرژانتین بازداشت کند.
از سوی دیگر، ساره لی واتسون، رئیس بخش خاورمیانه در سازمان بین‌المللی دیده‌بان حقوق‌بشر هم گفته بود: «اگر شکایتی علیه محمد‌بن‌سلمان ارائه شود، او نخواهد توانست از هیچ مصونیتی استفاده کند؛ زیرا او رئیس‌جمهور یا پادشاه نیست.»
هرچند دنیل رایموندی، معاون وزیر خارجه آرژانتین اظهار داشته است: «پیشتر تأکید کردیم محمد‌بن‌سلمان، ولی‌عهد عربستان در اینجا نماینده کشوری برخوردار از حاکمیت و عضو گروه بین‌المللی 20 بوده و به این ترتیب از مصونیت قضایی برخوردار است.»

سفر پرخرج
محمد‌بن‌سلمان پس از ورود به آرژانتین به سوژه رسانه‌های آرژانتینی تبدیل شد. روزنامه‌های آرژانتین، ولی‌عهد سعودی را مردی عجیب و مشکوک توصیف کردند و نوشتند: «او چهار خودروی زرهی را از طریق هواپیماهای باربری به بوئنوس آیرس منتقل کرده تا از او در جریان حضور در نشست گروه بیست محافظت کنند.»
به نوشته القدس العربی، روزنامه‌های آرژانتین تعداد هیئت همراه محمدبن‌سلمان را حدود چهار صد نفر اعلام کرده و نوشته‌اند: «بن‌سلمان علاوه بر این خواستار امکانات بهداشتی خصوصی و سالن‌های نماز خصوصی در هتل محل اقامت خود شده است.»
براساس این گزارش، ناوگان هواپیمایی همراه بن‌سلمان در سفر به آرژانتین متشکل از ۶ هواپیمای مسافربری و باربری است و پس از ناوگان هواپیمایی آمریکا قرار می‌گیرد که متشکل از 800 سرباز، ۸ هواپیمای وابسته به خطوط هوایی آمریکا، یک کادر مدنی و یک کادر نظامی است.
سفر پر خرج و پر سر و صدایی که البته چندان هم نتوانست برای ولی‌عهد جوان کارساز باشد. پیش از شروع اجلاس بسیاری از رهبران کشورهای عضو این گروه، حتی دونالد ترامپ که در موضوع قتل خاشقجی و فاجعه انسانی رخ داده در یمن به سود عربستان سعودی سخن گفته و هیچ‌گاه حمایت خود را از آنان دریغ نمی‌کند، اعلام کرده که حاضر به دیدار با او نیست.

نگرانی‌های امنیتی
خبرنگار شبکه تلویزیونی «الجزیره» قطر در آرژانتین، با بیان اینکه، قرار بود «محمد‌بن‌سلمان» ولی‌عهد عربستان سعودی در جریان حضورش در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین در هتل «فورسیزن» مقیم شود، ترجیح داد که در مقر سفارتخانه کشورش به‌سر برد.
خبرنگار الجزیره یادآور شد که بن‌سلمان پس از دریافت نظرات گروه امنیتی‌اش و مقامات آرژانتین، تصمیم گرفت به جای اقامت در هتل لوکس و فاخر فورسیزن، در مقر سفارتخانه کشورش مقیم شود؛ چرا که نگرانی‌هایی درباره اعتراضاتی که ممکن است در مقابل ساختمان هتل علیه این شاهزاده شکل بگیرد، وجود دارد.
همچنین هزاران نفر از مردم آرژانتین در اعتراض به نشست گروه بیست و مشارکت برخی سران جهان در آن از جمله بن‌سلمان ولی‌عهد سعودی، در خیابان‌های بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین راه‌پیمایی کردند. تظاهرات‌کنندگان برای بیان مخالفت خود با سفر بن‌سلمان، سفارت عربستان را احاطه و اقدامات وی از جمله کشتار مردم و نقض حقوق بشر را محکوم کردند.

ولی‌عهد تنها
پایگاه خبری اسپوتنیک روسیه در گزارشی با تیتر «چرا رهبران جهان نمی‌خواهند با ولی‌عهد سعودی عکس یادگاری بگیرند؟»، نوشت: «هر چند قدرت‌های غربی، مانند ایالات متحده، انگلیس و فرانسه، با وجود کشتار و جنایت در یمن و مواجه شدن این کشور فقیر با بدترین قحطی در جهان، از فروش تسلیحات به ریاض خرسندند، اما گرفتن عکس‌های یادگاری با بن‌سلمان در آرژانتین به مانند کابوسی سیاسی برای عده بسیاری از رهبران در نشست گروه بیست خواهد بود.»
در حالی که محمدبن‌سلمان متهم ردیف اول قتل روزنامه‌نگار عربستانی که چندی پیش در محل سفارت عربستان قطعه قطعه شده بود، حالا برای عادی‌سازی یا بهتر بگوییم برای عادی نشان دادن روابط با کشورهای دیگر و البته برای نشان دادن جایگاه پیشین خود در قدرت عازم سفر شده است؛ سفری که با پایان یافتن اجلاس رهبران گروه بیست پایان می‌یابد، اما همچنان جامعه جهانی انگشت اتهام را به سوی شخص محمد‌بن‌سلمان نشانه رفته است. ولی‌عهدی که با اتکا به قدرت پدرش، بن نایف را از ولی‌عهدی کنار گذاشت و خود بر کرسی او تکیه زد و جنگی را علیه مردم یمن شروع کرد که اکنون و پس از 44 ماهی که از آغاز حمله نظامی عربستان به یمن می‌گذرد، نه تنها عربستان نتوانسته موفقیتی به دست آورد؛ بلکه برای مردم یمن یک فاجعه انسانی را رقم زده است.
در همین راستا امانوئل مکرون رئیس‌جمهوری فرانسه در دیدار با محمد‌بن‌سلمان، پیام شدیداللحنی درباره یمن و کشته شدن جمال خاشقجی روزنامه‌نگار منتقد هیئت حاکمه عربستان به وی داد.
هرچند بن‌سلمان در نشست سران گروه بیست شرکت کرده است و می‌تواند از مصونیت قضایی استفاده کند، اما تصاویر منتشر شده نشان می‌دهد که نماینده رژیم سعودی در این نشست در انزوای کامل از سوی دیگر رهبران این گروه قرار گرفته است.



 سیدعلی قائم‌مقامی 
کارشناس مسائل بین‌الملل

با نگاهی به گزارش‌های اندیشکده‌‎ها و مراکز مطالعات راهبردی در غرب درمی‌یابیم که آنها از نوع جدیدی از جنگ به نام جنگ‌های هیبریدی (Hybrid Warfare) سخن به میان می‌آورند و ایران را یکی از بازیگران این نوع جدید از جنگ علیه غرب معرفی می‌کنند.
جنگ هيبريدی یا ترکیبی در بُعد نظامی که گاهي از آن به عمليات‌های پيچيده، جنگ‌های کوچک يا جنگ‌های نامنظم نيز ياد مي‌شود، جنگی است که در آن به صورت ترکيبی قابليت‌های نيروهای نظامي متعارف به شيوه‌ای پيچيده و هماهنگ به‌کارگیری شده است. بنابراين، طبيعي است که بيشتر بازيگرانِ غيردولتي، اين‌گونه امکانات و شرايط را ندارند. اين‌گونه از نبرد، به لحاظ گزينش تاکتيکي، تنها به بازيگران غيردولتي و ضعيف محدود نيست و به خودي خود نيز جديد به شمار نمي‌آيد.
از همین رو ترامپ و باند حاکم بر آمریکا در راستای اهداف ارتجاعی و دگماتیک خود به دشمنی شدید با ایران ادامه می‌دهند و رسانه‌ها را به صورت ابزار جنگ روانی و هیبریدی علیه ایران و متحدان ایران در کشورهای عربی و اسلامی به‌کار می‌گیرند. با توجه به این واقعیت، جنگ رسانه‌ای آمریکا با جنگ اقتصادی و تحریم‌های ضد انسانی علیه دولت و ملت ایران مکمل یکدیگر هستند. 
آمریکا و دول غربی و متحدان و وابستگان آنها در کشورهای عربی و اسلامی جنگ روانی و فراتر از آن جنگ هیبریدی را که جنگ ترکیبی با ابزارهای جنگ متعارف و نامتعارف است علیه ایران به‌کار می‌گیرند. 
جنگ هیبریدی ترکیبی از جنگ اقتصادی، جنگ دیپلماتیک، جنگ سایبری، جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی، عملیات راه‌اندازی شورش‌ها و حمایت از آشوب‌ها و اعتراضات، بهره‌برداری از نیروهای مخصوص نامنظم نفوذی و شبه‌نظامی (میلیشیا) است.
آمریکا و انگلیس و رسانه‌های وابسته جنگ هیبریدی را علیه ایران به‌کار گرفته‌اند. این نوع جنگ شامل عملیات چندجانبه و ترکیبی است:
ـ جنگ اقتصادی و تحریم‌ها؛ با هدف تضعیف نظام اقتصادی، پیشگیری از سرمایه‌گذاری‌های عمرانی، تولیدی،  صنعتی، کشاورزی، محیط زیست، بهداشتی و رفاهی.
ـ گسترش فقر و دامن زدن به نارضایتی مردم و گسترش اعتراضات و اعتصابات، حمایت تبلیغاتی از نارضایتی مردم و تحریک آنها.
ـ افشای اسناد حقیقی یا جعلی اختلاس‌ها و رشوه‌گیری‌های مقامات دولتی؛ بزرگ‌نمایی حقیقی یا جعلی مرفه زندگی کردن مقامات دولتی و خانواده‌ها و آقازاده‌ها از یک‌سو و فقر گسترده مردم از سوی دیگر. برای تحریک جامعه علیه حاکمیت و ایجاد درگیری بین آنها و ایجاد خلأ قدرت و آشوب و امنیتی کردن اوضاع سیاسی و اجتماعی.
ـ ناکارآمد نشان دادن اسلام در سطح سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و رفتار فردی و اجتماعی، حقوق و آزادی‌های بشری، حقوق زنان و کودکان و محیط زیست و تحریک اختلافات مذهبی و دامن زدن به درگیری‌های قومی، زبانی و مذهبی، در نهایت لزوم جایگزین کردن دیگر ادیان و ایدئولوژی‌ها به جای اسلام و نظام حاکم.
ـ بسیج افکار عمومی جهان علیه دولت مورد هدف و اقدامات دیپلماتیک برای منزوی کردن ایران در سطح جهان. تضعیف حاکمیت دولت از طریق عملیات نفوذ اطلاعاتی، عملیات تروریستی مذهبی و قومی جدایی‌طلبانه، اجرای عملیات مخصوص، تولید(منشأ افغانستان) و قاچاق و توزیع مواد مخدر در کشور و متهم کردن دولت به مبارزه نکردن با مواد مخدر و حتی عامل قاچاق مواد مخدر. 
ـ تشویق مردم به شرکت در تظاهرات‌های خیابانی و اعتصابات و اعتراضات و به خشونت کشاندن اعتراضات با گروه‌های عملیاتی نفوذی، وادار کردن نیروهای امنیتی و نظامی برای سرکوب خونین اعتراضات و بهره‌برداری تبلیغاتی از آنها و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش دخالت نیروهای خارجی و اشغال کشور.
ـ بازسازی دوباره گروهک منافقین برای پشتیبانی عملیاتی داخل ایران و هدایت گروه‌های تروریستی دیگر برای عملیات در مناطق گوناگون ایران، بخش دیگری از جنگ هیبریدی غرب علیه ایران است
هدف میان‌مدت آمریکا از جنگ هیبریدی با ایران، فرصت‌طلبی از نقاط ضعف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ایران در دفاع از خود است. 



دادگاه ایالتی «هامبورگ» پس از رسیدگی به شکایت‌ بانک‌های ایرانی مستقر در این شهر آلمانی در حکمی اولیه به سود آنها رأی داد. دویچه‌وله نوشت: «این دادگاه از شرکت مخابرات آلمان خواست خطوط تلفن و اینترنت بانک‌های ایرانی مستقر در این کشور را بار دیگر راه‌اندازی کند. شرکت تله‌کوم اواسط نوامبر تلفن و اینترنت بانک‌های ایرانی را قطع کرده بود.» دو هفته پیش روزنامه «هاندلس‌بلات» گزارش داده بود، شرکت دویچه تله‌کوم که بخشی از سهام آن متعلق به دولت آلمان است، با ارسال پیامی به بانک ملی از قطع شدن دسترسی شعبه هامبورگ این بانک به اینترنت و تلفن خبر داده است. دادگاه هامبورگ آلمان در حکمی مقدماتی از شرکت مخابرات آلمان خواست خطوط تلفن و اینترنت بانک‌های ایرانی مستقر در این کشور را راه‌اندازی
 کند.
دستپخت اصلاحات
این روزها اصلاح‌طلبان سناریویی را دنبال می‌کنند که در آن بوی عبور از دولت به مشام می‌رسد. سناریویی که طی آن این طیف سیاسی نه تنها مسئولیت‌های خود را برای همه آنچه دولت به وجود آورد، اعم از نقاط قوت و ضعف نمی‌پذیرد؛ بلکه تلاش می‌کند نقاط ضعف دولت به ویژه در بخش اقتصادی را بهانه‌ای برای عبور از آن قرار دهد. حجاریان می‌گوید: «نه اینکه بخواهم تنزه‌طلبی کنم؛ اما خود دولت روحانی هم استعداد و ظرفیت کافی را برای مقابله با معضلات داخلی نداشت. بنابراین ما به لحاظ اخلاقی هم نمی‌توانستیم وظیفه‌ای در قبال وی داشته باشیم.» این انتقادات گزنده از دولت به این دلیل است که بتوانند سهم بیشتری از کیک قدرت در انتخابات‌های آتی مجلس شورای اسلامی و ریاست‌جمهوری بعدی نصیب خود
 کنند.
توان پهپادهای ایران
وبگاه آروتز شوا (شبکه هفت) تلویزیون رژیم صهیونیستی، گزارش داد، منابع اطلاعاتی غربی می‎گویند فناوری‌های جدیدی را در هواپیماهای بدون سرنشین (پهپاد) ساخت ایران شناسایی کرده‌اند که نشان می‌دهد عملکرد آنها نسبت به گذشته گسترده‌تر شده است. بر اساس این گزارش چند آژانس‌ امنیتی به تازگی دریافته‌اند که ایرانی‌ها پهپادها با این فناوری جدید را آزمایش کرده‌اند. این آزمایش‌های تسلیحاتی در زمینه کاربرد فناوری‌های جدید، کشورهای متعدد منطقه را به دردسر انداخته که شامل عربستان و اسرائیل نیز می‌شود. یک دیپلمات بلندپایه می‌گوید، آمریکا و عربستان سعودی قصد دارند درباره سنجش پیشرفت توان پهپادهای ایران تحقیق کنند. بنا به این گزارش، رژیم صهیونیستی نیز عملکرد ایران در ساخت هواپیماهای بدون سرنشین را به دقت زیر نظر گرفته است.
شدیدترین تحریم‌ها
معاون رئیس‌جمهوری آمریکا در نشست شورای آمریکایی‌های صهیونیستی‌تبار در فلوریدا بار دیگر با تکرار ادعاهای دروغ مقامات آمریکایی علیه ایران مدعی شد: «ما تروریسم در سراسر منطقه را تشخیص می‌دهیم، از حماس تا حزب‌الله؛ اما واقعیت آن است که آنها صرفاً گروه‌های نیابتی هستند. آنها مهره‌های ایران و آیت‌الله‌ها هستند که ۱۶ میلیارد دلار برای خونریزی و هرج‌ومرج در منطقه خرج کرده‌اند.» مایک پنس در ادامه با اشاره به تحریم‌های ضد ایرانی آمریکا، گفت: «شدیدترین تحریم‌ها تاکنون علیه ایران اعمال 
شده‌ است.»
فقر مطلق بریتانیا
سیاوش اردلان، خبرنگار بی‌بی‌سی، در توئیتی از مشاهدات «نماینده ویژه سازمان ملل در زمینه فقر مطلق» از اوضاع شهروندان بریتانیایی نوشت. بنا بر این توئیت، در بریتانیا ۵/۱ میلیون نفر در فلاکت کامل و 14 میلیون نفر در فقر زندگی می‌کنند.


  محمد فخری/  در حالی که زلزله‌ای نزدیک به هفت ریشتر غرب کشور را لرزانده و بخش قابل توجه مردم در استان کرمانشاه را درگیر کرده بود، روزنامه «شهروند»، رسانه رسمی سازمان هلال احمر جمهوری اسلامی ایران به جای آنکه به منزله رسانه بزرگ‌ترین نهاد امداد و نجات کشور به زلزله کرمانشاه توجه کرده و گزارشی از عملکرد و اقدامات این سازمان ارائه دهد، عکس یک خود را به احمد خمینی اختصاص داده و گزارشی درباره ازدواج او منتشر کرد!
برنامه گفت‌وگو محور «من و شما» شبکه شما، برنامه‌ای که در گیر و دار گفت‌وگو با مسعود فراستی از منتقدان سینما نمایشی از بی‌نزاکتی و بی‌ادبی از سوی مجری این برنامه شد، تا آنجا که فراستی با عذرخواهی از مخاطبان استودیو برنامه زنده را ترک کرد! جدای از وزن و اندازه برنامه «من و شما» و میزان توانایی آرش ظلی‌پور مجری این برنامه، که مدت‌هاست در یکی از پربیننده‌ترین ساعات تلویزیون به زندگی شخصی و مسائل زرد زندگی سلبریتی‌ها می‌پردازد، گفت‌وگویی سخیف و به دور از شأن در کنار آشفتگی از انتقاد به فیلم‌های مبتذل سینمای ایران! علامت سؤال بزرگی را در ذهن مخاطبان رسانه ملی به وجود آورد که چرا باید آنتن زنده تلویزیون در اختیار افرادی قرار بگیرد که علاوه بر پایین آوردن سطح فرهنگ و ذائقه مردم به اخبار زرد، از جریان فکری و گرایشی حمایت کنند که درست در مقابل ارزش‌های مردم قرار دارد؟!
اگرچه نمی‌توان به دلیل دو نمونه مذکور درباره همه جریان رسانه‌ای کشور قضاوت کرد و اگرچه هیچ تردیدی نیست که بخش بزرگی از رسانه‌های کشور و فعالان رسانه‌ای چه در روزنامه‌ها، نشریات، رسانه ملی و... در مسیر ارتقای فرهنگی کشور گام برداشته و در تلاشند دغدغه‌ها و سخنان مردم را بازتاب بدهند؛ اما این دو نمونه که به فاصله کوتاهی رخ داد و یافتن موارد مشابه آن در فضای رسانه‌ای کشور سخت نیست، متر و معیاری در اختیار ما قرار می‌دهد که بتوانیم ارزیابی نسبی از جهت حرکت رسانه‌ها در کشور داشته باشیم! متر و معیاری که به ما نشان می‌دهد متأسفانه جریان‌های خاص که گاه حتی رویکردهای ضد ارزشی و مبتذل دارند، در فضای رسانه‌ای نه تنها وجود دارند؛ بلکه توانسته‌اند بخش قابل توجهی از توان و ظرفیت‌های رسانه‌ای کشور را در اختیار خود بگیرند؛ آن هم درست در روزهایی که کشور درگیر جنگ رسانه‌ای بزرگ است و به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب رسانه و اهالی آن به منزله نیروهای مسلح کشور در این میدان هستند! از این رو با توجه به این شرایط بازنگاهی جدی به فضای رسانه‌ای کشور و تلاش برای شکل‌گیری جریان انقلاب و وارد کردن جوانانی که دل در گرو انقلاب، اهداف آن و آینده ایران اسلامی دارند، ضروری‌تر از هر زمان دیگر است!

ایران‌هراسی جدید
گزارش جدید ارتش آمریکا که با هدف هشدار دادن به مقامات دولتی این کشور تهیه شده نشان می‌دهد، وقوع یک حمله با بمب الکترومغناطیسی که اکنون در اختیار کره شمالی، روسیه و ایران است، می‌تواند ایالات متحده را به طور کامل محو کرده، میلیون‌ها نفر را کشته یا بی‌خانمان کند و حتی هواپیماهای در حال پرواز را به زمین بیندازد.
 این گزارش کنگره آمریکا هشدار داده است که وقوع چنین حمله‌ای می‌تواند 90 درصد جمعیت ساکن در ساحل شرقی ایالات متحده را در طول مدت یک سال از میان برده، شبکه برق‌رسانی را نابود یا مختل کرده و ترابری، فرآوری مواد غذایی و خدمات درمانی را فلج کند. در صورت قطعی برق 99 رآکتور هسته‌ای در آمریکا به دلیل ناتوانی در خنک شدن ذوب خواهند شد و ۱/۴ میلیون نفر که در اطراف تأسیسات هسته‌ای زندگی می‌کنند، به دلیل خطر تشعشعات رادیواکتیو مجبور به ترک خانه‌های خود می‌شوند.
 سازوکار ناکارآمد
مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در گزارشی با عنوان «آسیب‌شناسی نظارت مجلس شورای اسلامی بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، ضمن بررسی سازوکار فعلی برگزاری انتخابات شوراها و تجربیات کشورهای گوناگون، پیشنهادی برای تشکیل کمیسیون ملی انتخابات ارائه داده 
است.

ایران در فهرست قدرت‌های برتر
مجله نیوزویک در شماره اخیر خود گزارشی درباره قدرت‌های نظامی برتر جهان منتشر کرد و نوشت، ایران نیز جزء کشورهایی است که در فهرست بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی جهان قرار دارد. شاخصه‌هایی که قدرت نظامی کشورها را تعیین می‌کند عبارت است از: عوامل جغرافیایی، دیپلماتیک، ثبات مالی و توانایی ارتباط با متحدان قدرتمند.
 گلوبال فایر پاور، با در نظرگرفتن ۵۰ شاخص، قدرت نظامی و نیروی انسانی و تنوع سلاح هر کشور را ارزیابی می‌کند و بر همین اساس قدرت نظامی آنان را رتبه‌بندی کرده است. براساس این گزارش، جمعیت ایران نزدیک به ۸۳ میلیون نفر است با نیروی ۴۷ میلیون نفری آماده به خدمت، ۳۹ میلیون و پانصد نفر آماده رزم، سالیانه 1 میلیون و 400 هزار نفر مشمول خدمت، ۹۳۴ هزار کارمند نظامی، ۵۳۴ هزار نفر نیروی نظامی فعال و ۴۰۰ هزار نیروی 
ذخیره نظامی.


نکته: محمود حکیمی در کتاب «داستان‌هایی از زندگی امیرکبیر» به نامه‌ای از سوی سفارت انگلستان اشاره می‌کند که در آن از دولت ایران می‌‌خواهند درباره مجازات کشتی‌هایی که برخلاف قوانین برده حمل می‌کنند، اعلام نظر کند. پاسخ امیرکبیر پس از تأکید مبارزه دولت ایران با برده‌داری، این‌گونه است: «ما سرنوشت راه‌های دریایی خود را در اختیار کسی قرار نمی‌دهیم، شما اگر راست می‌گویید دست از سر مردم هندوستان بردارید، آزاد کردن برده‌های سرزمین‌های دیگر پیشکش‌تان...»
نظر: فرانسه روزهای پرآشوبی را می‌گذراند. مردم فرانسه در اعتراض به سیاست‌های اقتصادی رئیس‌جمهور و افزایش قیمت سوخت به خیابان‌ها ریخته‌اند و پلیس فرانسه در حال برخورد شدید با معترضان است. اما مکرون در پیامی از شیوه برخورد پلیس با معترضان تشکر کرده و همین توئیت او، آتش را شعله‌ورتر کرده است. نکته جالب در این میان، بی‌توجهی رسانه‌های خبری نسبت به این آشوب‌هاست. چند کشته و ۷۵۰ زخمی این تظاهرات، جایی در بخش‌های مهم خبری رسانه‌های بین‌المللی ندارند. در ایران نیز فعالان شبکه‌های اجتماعی و سلبریتی‌هایی که در هر نوع آشوبی، همواره پای ثابت حمله رسانه‌ای به پلیس ایران بودند و حتی از اشرار مسلح نیز حمایت می‌کردند، به طور کامل سکوت کرده و هیچ عکس‌العملی نسبت به این حجم از خشونت‌های پلیس فرانسه نداشته‌اند. امیدواریم مسئولان دیپلماسی که خود را امیرکبیر می‌نامند، به دخالت‌های فرانسه در امور داخلی ایران واکنشی در شأن اسمی که برای خود می‌گذارند، داشته باشند. 



دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
رفتار دولتمردان آمریکایی در سال‌های گذشته و حال، گویای یک واقعیت است. مهم‌ترین بخش این واقعیت، ترس و نگرانی‌های عمیق آنان نسبت به تحولات جهانی و به ویژه تحولات در جهان اسلام است. تحولاتی که به دنبال انقلاب اسلامی و پدیدآیی جمهوری اسلامی در جغرافیای ایران آغاز شد. چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و در این چهار دهه، روز به روز نگرانی‌ها و ترس آمریکایی‌ها و متحدان آنان از روندهای شکل گرفته در جهان اسلام و به ویژه در منطقه راهبردی غرب آسیا بیشتر شده است. پرسش اساسی اینکه، ترس آمریکایی‌ها از چیست؟ در یک کلام می‌توان گفت، ترس آمریکایی‌ها از بیدار شدن مسلمانان، مظلومان و مستضعفان عالم است. آری، ملت‌های مسلمان در مسیر بیداری قرار گرفته و در حال بیدار شدن از خواب غفلت و چند صد ساله‌ای هستند که بر آنان عارض شده بود. این بیداری اسلامی، در ابتدا در ایران رخ داد و نتیجه‌اش، رهایی ایرانیان و سرزمین ایران از چنگال استکبار و سلطه آمریکا بود. آمریکایی‌ها و متحدان آنان از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری جمهوری اسلامی در ایران، همه توان خود را برای شکست انقلاب و نظام نوپای دینی در ایران به کار گرفتند. آنان به خوبی می‌دانستند اگر حرکت ملت ایران با انقلاب اسلامی‌اش، پا بگیرد و نهادینه شود، بیداری و حرکت ایرانیان، دیگر ملت‌های مسلمان را نیز بیدار کرده و به حرکت درمی‌آورد. اکنون و پس از چهل سال شاهد سه روند اساسی هستیم:
۱ـ جمهوری اسلامی روند توسعه قدرت، دست‌یابی به عمق راهبردی در منطقه را طی می‌کند و نقش الهام‌بخشی برای دیگر ملت‌ها را پیدا کرده است.
در واقع آن نهالی که آمریکایی‌ها قصد کندن و ریشه‌کن کردنش را در چهل سال پیش داشتند، اکنون به یک درخت تنومند و ریشه‌دار‌ با شاخ و برگ‌های فراوان و پرثمر تبدیل شده است.
۲ـ انقلاب اسلامی به یک جریان و پدیده در جهان اسلام تبدیل شده، همه ملت‌ها را تحت تأثیر قرار داده و آنان در مسیر بیداری قرار گرفته‌اند. آثار و نشانه‌های این بیداری اسلامی، در مناطقی از جهان بیشتر به چشم می‌آید. آنچه در منطقه غرب آسیا با عنوان «جریان مقاومت اسلامی» شناخته می‌شود، نتیجه همین بیداری اسلامی است. جریان مقاومت اسلامی پدید آمده در منطقه به دنبال انقلاب اسلامی، واقعیتی انکارناپذیر است. این جریان اکنون، از سواحل شرقی مدیترانه تا دریای سرخ و خلیج عدن با یک پیوستگی جغرافیایی، به بزرگ‌ترین نیروی بین‌المللی اسلامی تبدیل شده است. جریان مقاومت در منطقه، محصول بیداری اسلامی و احیای اسلام سیاسی است. نمادهای برجسته این جریان، در لبنان، سوریه، عراق، سرزمین‌های اشغالی فلسطین، پاکستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان، بحرین و یمن با عناوین مشخصی، مانند حزب‌الله و انصارالله قابل مطالعه هستند.
جمهوری اسلامی نقش محوری و الهام‌بخشی برای حرکت ملت‌های مسلمان و حتی غیر مسلمان در مسیر بیداری دارد. این نقش از جهات گوناگون قابل مطالعه و بررسی است. تهران در روزهای گذشته، محل برگزاری کنفرانس وحدت اسلامی بود و در این نشست، شخصیت‌های برجسته‌ای از جهان اسلامی حضور پیدا کردند. آنچه در این نشست به نمایش درآمد، نشان‌دهنده روند پرشتاب بیداری اسلامی در جهان اسلام و پیوند مذاهب اسلامی با یکدیگر به دنبال این بیداری بود.
 ادامه درصفحه۲

۳ـ روند سوم، روند افول قدرت آمریکا به منزله شیطان بزرگ و عامل اصلی بدبختی‌ها و مشکلات بشریت و به ویژه مسلمانان در عصر حاضر است. همه شاخصه‌ها، بیان‌کننده شدت گرفتن افت قدرت آمریکا در جهان و به ویژه در جهان اسلام است. آمریکایی‌ها ابتدا با پیروزی‌ انقلاب اسلامی، موقعیت خود را به طور کامل در ایران از دست دادند و اکنون به پدیدآیی بیداری اسلامی و شکل‌گیری جریان مقاومت، در حال از دست دادن موقعیت و نفوذ خود در دیگر کشورهای اسلامی هستند.
همه کارشناسان و صاحب‌نظران امور بین‌الملل و حوزه سیاست، با استناد به سه روند مذکور، معتقدند در آینده‌ای نه چندان دور، آمریکایی‌ها به ناچار باید به طور کامل از غرب آسیا خارج شده، این منطقه را به صاحبان اصلی‌اش، یعنی ملت‌های منطقه بسپارند. ملت‌های منطقه با بیداری اسلامی پدید آمده، در حال غلبه بر اختلافات و تفرقه‌هایی هستند که مستکبران بر آنان تحمیل کرده بودند. بیداری اسلامی مقدمه وحدت امت اسلام است. وحدت امت اسلامی، نقش مهمی در شتاب گرفتن حرکت تمدن‌سازی‌ اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی دارد. غرب با محوریت آمریکا، با همه توان می‌خواهد از شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی جلوگیری کند؛ ولی هرگز موفق نخواهد شد. دلیل آن روشن است، غرب هرگز نمی‌تواند روند بیداری اسلامی را تغییر داده و مسلمانان را برای بار دیگر دچار غفلت کند.