سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا گفت: تمدن نوین اسلامی صرفاً با نگاه امت واحده و با پیوند قرآن و سنت نبوی و عترت طاهرینش قابل برپایی است و با این نگاه و تفکر مقاومت اسلامی به منزله ثمره انقلاب اسلامی، تنها منشور راهنما و مکتب الهام‌بخش برای آزادی قدس شریف و ایجاد تمدن نوین اسلامی در جهان اسلام، با همکاری همه ملت‌های اسلامی و علما و روشنفکران شدنی است.

 حسن ابراهیمی/  نام بیمارستان قلب جماران ناخودآگاه انسان را به یاد حضرت امام خمینی(قدس‌سره) می‌اندازد؛ بیمارستانی که اگرچه به بهانه کسالت و بیماری قلبی حضرت امام در کنار منزل ایشان برپا شد، اما تأکید آن پیر سالک و رهبر ساده‌زیست مستضعفان جهان سبب شد بیمارستانی باشد در خدمت همه اقشار مردم. در ادامه گفت‌وگوی ما با دکتر محمدحسن ناصری رئیس بیمارستان فوق تخصصی قلب جماران را می‌خوانید. وی که کمتر از دو سال است مسئولیت این بیمارستان را برعهده گرفته فوق تخصص جراحی قلب و عروق و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) است.

* لطفاً تاریخچه مختصری از بیمارستان قلب جماران بیان کنید.

موضوعیت بیمارستان قلب جماران در زمان حیات حضرت امام خمینی(ره) بود. ایشان به دلیل بیماری قلبی از قم به تهران منتقل شدند و به واسطه آب و هوای منطقه جماران در اینجا مستقر شدند و می‌دانید که ایشان پس از استقرار در جماران به هیچ وجه از اینجا خارج نشدند؛ لذا لازم بود با توجه به سن ایشان و بیماری قلبی که داشتند یک فضای درمانی با امکانات لازم فراهم شود که نزدیک به منزل ایشان باشد تا در کمترین زمان بتواند اقدامات درمانی را روی ایشان انجام دهد. یک بیمارستان بسیار کوچک که فقط یک اتاق عمل داشت و ظرفیت دو تخت سی‌سی‌یو در حد امکانات همان 35 سال پیش که با همت بچه‌های سپاه و با هماهنگی مسئولان حفاظت بیت امام دایر شد. این فضا سال 62 دایر شد و حضرت امام تا سال 65 که مشکل قلبی پیدا کردند از این فضا اطلاع نداشتند. ایشان وقتی دیدند بلافاصله پس از مشکل قلبی با چند قدم به بیمارستان رسیدند متوجه چنین فضایی شدند و ظاهراً هم از این قضیه ناراحت شدند و تنها به این شرط که عموم مردم از بیمارستان استفاده کنند، وجود چنین فضایی را پذیرفتند که البته این منش و رفتار علوی است که در زندگی امام راحل و امروز در سیره رهبر معظم انقلاب ساری و جاری است. امروز نزدیک به 26 سال است که دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) و بیمارستان بقیه‌الله(عج) تأسیس شده، اما بیمارستان قلب جماران سابقه‌ای بیش از این دارد. من هم از ابتدا عضو هیئت علمی دانشگاه بقیه‌الله(عج) هستم. به هر حال با توجه به نظر حضرت امام راحل(ره) تصمیم گرفته می‌شود که با در نظر گرفتن وضع امنیتی منطقه کار درمانی روی مردم هم در این مجموعه انجام شود؛ لذا مردمی که برای دیدار امام می‌آمدند و به کارهای تشخیصی و درمانی نیاز داشتند از پیش شناسایی شده و در این مجموعه با همان تجهیزات ابتدایی کارهای درمانی و تشخیصی لازم روی‌شان انجام می‌شد. تجهیزات هم افزوده شد تا سال 68 و زمان ارتحال امام که فیلم‌های آن را دیده‌اید. الآن آن فضا به عنوان موزه در قلب بیمارستان قلب نگه داشته شده و اتاق سی‌سی‌یو حضرت امام دست نخورده باقی مانده و هر ساله امکان بازدید از آن در ایام ارتحال ایشان فراهم می‌شود و میزبان میهمانان داخلی و خارجی و خبرنگاران هستیم. 

پس از ارتحال امام مجموعه سپاه تصمیم گرفت این فضا حفظ شود و به خدمات درمانی ادامه دهد. به همین منظور به مرور برخی از منازل اطراف آن خریداری و به فضای بیمارستان افزوده شد و یک سری امکانات هم تهیه شد. اکنون در میانه راه 64 تخت ظرفیت داریم و بیمارستان به شکل تخصصی در حوزه قلب و عروق وارد شده و ارتقا یافته است و به عنوان یک بیمارستان فوق تخصصی در تمامی زمینه‌های تشخیصی و درمانی قلب و عروق فعالیت می‌کند. پوشش درمانی این بیمارستان با اولویت خانواده نیروهای مسلح و سپس دیگر اقشار است.

* در درجه‌بندی‌هایی که در وزارت بهداشت مرسوم است، رتبه این بیمارستان چند است؟

این بیمارستان تقریباً در طول عمر فعالیت تخصصی‌اش همیشه درجه یک بوده، آخرین پروانه‌ای که سال 96 به ما داده‌اند هم درجه یک اعلام شده است. با توجه به اینکه بیمارستان‌های تک تخصصی نمی‌توانند درجه یک عالی داشته باشند؛ لذا این درجه بالاترین درجه‌ای است که این بیمارستان می‌تواند دریافت کند. امروز به جرئت می‌توان گفت که اگر کسی بخواهد بیمارستان‌های تخصصی قلب کشور را به لحاظ برند، رتبه‌بندی کند، قطعاً این بیمارستان جزو سه بیمارستان اول خواهد بود. در حالی که مرکز تخصصی قلب تهران و بیمارستان قلب شهید رجایی با امکاناتی شاید چندین برابر هم در این رتبه قرار می‌گیرند و این یک امتیاز برای سپاه و نیروهای مسلح است. البته بیمارستان بقیه‌الله(عج) در حوزه قلب و عروق امکانات بسیار خوبی دارد و من هم در آنجا حضور داشتم، اما بیمارستان جماران یک برند تخصصی قلب است.

 

* کادر درمانی شما چه کیفیتی دارد؟

در مجموعه کادر درمانی ما پزشکان حاذق تحصیلکرده ایرانی حضور دارند و عموماً هم از پزشکان بنام سپاه و اعضا هیئت علمی دانشگاه بقیه‌الله(عج) هستند. پزشکانی هم از دیگر دانشگاه‌ها و مراکز به عنوان میهمان داریم و با مجموعه‌های خارجی هم با در نظر گرفتن تهدیدات و فرصت‌ها، تبادلات علمی انجام می‌دهیم. مقالاتی هم از نیروها و پزشکان مجموعه در مجلات علمی معتبر جهان چاپ شده است. حدود یک ماه پیش نیز چند نفر از پزشکان متخصص ما در نشست علمی در کشور ایتالیا شرکت داشتند. هیئت‌های بهداری نیروهای مسلح عمان و آذربایجان هم بازدید و مذاکراتی در این مجموعه داشتند. افزون بر بازدید از قلب معنوی بیمارستان، یعنی سی‌سی‌یو حضرت امام(ره)، توافقاتی در چارچوب درمانی سپاه و نیروهای مسلح با آنها داشته‌ایم.

* طرح انطباق در این بیمارستان اجرا می‌شود؟

ما یک بیمارستان اخلاق‌محوریم و تاکنون توانسته‌ایم در طرح انطباق درصد بالایی را اجرایی کنیم. الآن جز موارد اورژانسی که باید با حضور محارم باشد، محیط درمانی و کادر درمانی زن و مرد تفکیک شده‌اند.

* لطفاً از ظرفیت‌های بیمارستان بگویید.

الآن بیمارستان بخش‌های خوب تشخیصی دارد، بخش آنژیوگرافی عروق قلبی و محیطی قوی داریم. بخش الکتروفیزیولوژی، آزمایشگاه قوی با تمام امکانات تشخیصی آزمایشگاهی روز، رادیولوژی، سونوگرافی، اکوکاردیگرافی، گاپلر دو و سه بعدی و... داریم. اما به واسطه اینکه فضای ما محدود است، بخش‌های دیگری مانند اسکن هسته‌ای که فضای زیادی را اشغال می‌کند، نداریم.

امروز در بیمارستان سه اتاق عمل کاملاً مجهز داریم که قابلیت انجام همزمان سه عمل جراحی سنگین قلب را دارد. اورژانس را ارتقا دادیم و الآن با ظرفیت پنج تخت کار می‌کند. مجموعه درمانگاه هم در تمام ساعات فعال شبانه‌روز خدمات ارائه می‌دهد. بخش دندانپزشکی را نیز فعال کردیم و بیماران قلبی که به درمان در حوزه دندانپزشکی نیاز دارند، پذیرش می‌کنیم. 

توافقنامه‌ای با مجموعه آزمایشگاه ژنتیک دانشگاه بقیه‌الله(عج) داشتیم که مبتنی بر آن بررسی‌های ژنتیک برای مادران باردار و آزمایش غربالگری مادر و جنین را هم انجام می‌دهیم که با حداقل هزینه ممکن انجام می‌شود. 9 تخت آی‌سی‌یو و یک تخت ایزوله واقعی داریم. بخش سی‌سی‌یو جدید را هم امسال با 9 تخت افتتاح کردیم. بخش زنان هم با استعداد 18 تخت امسال افتتاح شد. 75 درصد ظرفیت‌ها تخت‌ها را نوسازی، استانداردسازی و به روز کردیم. 22 تخت در بخش مردان داریم. با این ظرفیت کم خدماتی که ارائه می‌دهیم به اندازه یک‌پنجم بزرگ‌ترین بیمارستان قلب ایران است.

* آیا برنامه‌ای برای توسعه فیزیکی دارید؟

بیمارستان الآن در یک بن‌بست فیزیکی قرار دارد. بررسی‌های ما به اینجا رسیده که اگر بتوانیم چند متر از زمین‌های شمال بیمارستان را در اختیار بگیریم، به خیابان اصلی متصل می‌شویم و به راحتی آمبولانس‌ها به خیابان اصلی دسترسی پیدا می‌کنند که برای این موضوع رایزنی‌هایی با نهادهای مربوطه انجام داده‌ایم، اما کار خیلی کند پیش می‌رود. از سویی زمین‌هایی هم در اطراف بیمارستان تملک شده که کار توسعه بیمارستان با تخصیص بودجه لازم انجام خواهد شد و ان‌شاءالله به ظرفیت 112 تخت می‌رسیم. موضوع مسائل درمانی مردم منطقه هم برعهده ماست و لذا لازم است به ارتقای فیزیکی و کیفی بیمارستان توجه کنیم.

* در پایان اگر نکته‌ای هست، بفرمایید.

نکته پایانی اینکه ما برای اینکه این مسیر توسعه‌ای که طی این دو سال شروع کرده‌ایم را به سر منزل مقصود برسانیم، به توجه ویژه فرماندهان سپاه نیاز داریم. مسئولان دانشگاه همکاری خوبی داشته‌اند، اما در وضعیت اقتصادی موجود و بالا رفتن قیمت‌ها خرید دستگاه‌های جدید و نیز توسعه فضای بیمارستان سخت شده و نیاز است در رده‌های بالای فرماندهی توجه ویژه‌ای به این موضوع شود؛ چرا که ما به هر حال یک قطعه‌ای از پازل دانشگاه هستیم و دانشگاه یک قطعه از پازل بزرگ سپاه است.

 علیرضا جلالیان/ در بند 55 از تدابیر نسخه اولیه الگوی اسلامی‌ـ ایرانی پیشرفت «ترویج عقلانیت و روحیه جهادی در جهان اسلام و حمایت از حرکت‌های اسلامی و نهضت‌های آزادی‌بخش و استیفای حقوق مرم فلسطین» بیان شده است. همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با دانش‌آموزان و دانشجویان پیش از 13 آبان امسال در بخش‌های پایانی سخنان خود سه توصیه به جوانان داشتند که دومین توصیه‌ حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به جوانان «ترویج و تبیین نظریه‌ مقاومت» بود.

ایشان نظریه‌ «مقاومت در مقابل دشمن قوی‌پنجه» را هم در مقام نظر و هم در جایگاه عملی، نظریه‌ای متقن و صحیح خواندند و افزودند: «جوانان در محیط‌های گوناگون، هدف اصلی استکبار یعنی سلطه‌طلبی را تبیین کنند تا ضرورت و صحت نظریه‌ مقاومت، به‌ خوبی نمایان و درک شود. از نظر عملی نیز ما مقاومت را حق جوانان عراقی، سوری، لبنانی، کشورهای شمال آفریقا، شبه‌قاره و دیگر مناطق می‌دانیم و تقویت این جریان‌ها تقویت نظریه‌ مقاومت است.»

اما چرا مطالبه تدوین نظریه مقاومت از دانش‌آموزان و دانشجویان و در مجموع از جوانان صورت گرفته است؟ بی‌شک، متولی اصلی حوزه مدیریت جریان مقاومت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدسِ این مجموعه است و رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌توانستند چه به صورت علنی و چه به صورت محرمانه آن هم نه در سخنرانی رسمی، این را از مراکز مطالعاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس و دانشگاه‌های مربوطه مطالبه کنند. 

به نظر می‌رسد، نظر معظم‌له در این زمینه خلاصه شدن مقاومت در قالب نیروی قدس نیست و این مسئله با مدیریت این نیرو باید به صورت خودجوش و مردمی در جهان جاری و ساری شود. همان‌طور که امروز مدیریت نیروی قدس سپاه با همراهی مردم کشورهای ایران، عراق، سوریه، یمن و لبنان توانسته است الگوی مقاومت را در منطقه گسترش دهد و قطب جدیدی از قدرت را وابسته به مردم این کشورها تشکیل دهد؛ اما گسترش و بسط این فرهنگ و موضوع به نظریه‌پردازی و بررسی کلیت‌ها و نیز جزئیات متناسب با هر کشوری نیاز دارد. همان‌طور که امروز سازمان بسیج مستضعفین در ایران، حشدالشعبی در عراق و همین طور یگان‌های مردمی در دیگر کشورها شکل یافته، شاید الگوی کلی را بتوان همان بسیج مردمی ایران دانست؛ اما هر یک از این تشکل‌ها در بستر فرهنگ همان کشور بومی‌سازی شده و از این رو برای این مسئله باید در جست‌وجوی یک نظریه دقیق بود و اتفاقاً نمی‌توان گفت، این تشکل‌ها یک سازمان حکومتی بوده‌اند، چنانکه درباره لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون هم این مسئله مصداق ندارد و از این دست امور بسیار است. از سویی با توجه به وضعیت آینده در جهان و به هم ریختن قطب‌های قدرت به نظر می‌رسد درگیری نسل جوان امروز در آینده همین موضوع مقاومت مردم جهان در برابر دشمن قوی‌پنجه باشد و از این رو این چالش اصلی جوان امروز برای فردا خواهد بود.

 زینب محمودی‌/ سردار حبیب(بهمن) قنبری از مدافعان بهشهری حرم حضرت زینب(س) بود که 16 اردیبهشت 95 در خان‌طومان سوریه به شهادت رسید. 

حاجی قنبری برادر شهید می‌گوید: «یک خواهر و شش برادر بودیم و برادرم بهمن از من بزرگ‌تر و متولد سال 1341 بود. سال 61 در قامت یک بسیجی داوطلبانه به جبهه اعزام شد. پدرم کارگر کارخانه چیت‌سازی بود که با رزق حلال ما را تربیت کرده بود. پدر و مادرم سال‌ها پیش به رحمت خدا رفتند. اوایل سال 64 من و برادرم همرزم بودیم. بهمن در سخت‌ترین شرایط هم کار را روی زمین نمی‌گذاشت. آدم شوخ‌طبع و بی‌ریایی بود. از هیاهو و اینکه دیگران را از کارش باخبر کند، خوشش نمی‌آمد. خیلی گمنام بود. از عکس گرفتن پرهیز داشت و حتی از زمان جنگ تحمیلی عکسی نداشت. برادرم زمان جنگ جانباز شیمیایی شد. 35 درصد جانبازی داشت، اما دنبال گرفتن درصد نمی‌رفت. از سال 60 تا پایان جنگ در جبهه ماند و از خاک و ناموس وطن‌مان دفاع کرد. زمانی که بحث دفاع از حرم حضرت زینب(س) پیش آمد، سر از پا نشناخت و با اینکه از سپاه بازنشسته شده بود، راهی نبرد با دشمنان اسلام شد. 15 فروردین 95 به سوریه اعزام شد و 16 اردیبهشت همین سال که مصادف با روز پنج‌شنبه و عید مبعث بود، با حمله دشمن، بهمن ضمن درگیری به شهادت رسید. پیکرش را یکی از رزمندگان تیپ فاطمیون به عقب برگرداند و روز 21 اردیبهشت در بهشت فاطمه(س) بهشهر به خاک سپرده شد.»

هاجر نقی‌زاده، همسر شهید می‌گوید: «وقتی بهمن به خواستگاری‌ام آمد، گفت من نظامی‌ام و برای دفاع از اسلام هر جا لازم باشد می‌روم. وقتی فهمیدم 80 ماه سابقه جبهه دارد گفتم او از مقربان درگاه الهی است و قبول کردم. سال 1370 ازدواج کردیم و دو دختر و یک پسرحاصل زندگی‌مان است. سال‌هایی که با این مرد زندگی کردم آنقدر خوبی از او دیدم که لیاقتی جز شهادت برایش تصور نمی‌کردم. وقتی همسرم شهید شد همکارانش می‌گفتند سال‌ها باید بگذرد تا سپاه نیرویی مثل آقای قنبری پرورش دهد. حدود سه سال دغدغه رفتن به سوریه داشت. هر بار که جنایت داعشی‌ها را از تلویزیون می‌دید، می‌گفت من مسلمانم؟! من شیعه‌ام؟! که این جنایت‌ها را ببینم با آرامش زندگی کنم و عده‌ای به نام دین به مردم عراق و سوریه حمله کنند و به حرم آل‌الله بی‌احترامی کنند.

سال 94 با آنکه از ناحیه کتف و پا مشکل داشت با عصا در پیاده‌روی اربعین برای زیارت امام حسین(ع) شرکت کرد. برایش قابل باور نبود عده‌ای به نام دین چه جنایت‌ها و ظلم‌هایی به مردم بی‌دفاع سوریه می‌کنند. با آنکه به خانواده و بچه‌ها خیلی وابسته بود، اما همه را فدای اهل بیت(ع) و حضرت زینب(س) کرد.

خیلی خوشحالم مردی که 50 سال از خدا عمر گرفت در جوانی در جنگ قد کشید و عاقبت برای دفاع از ناموس اهل بیت(ع) به شهادت رسید. خیلی گمنام بود و کم او را می‌شناختند، اما با شهادتش جمعیت بسیاری برای بدرقه‌اش آمدند. حبیب همیشه می‌گفت خانم من از دوستانم جا مانده‌ام. شاید مشیت الهی بود که در هشت سال جنگ به شهادت نرسد، سال‌ها به اسلام خدمت کند و در این برهه از زمان که جامعه به شهادت نیاز دارد شهید شود.»

حنیف از جمله افرادي بود که در کسوت یک نیروی اطلاعاتی بالاتر از نُرمِ مطلوبي که سازمان از افراد انتظار داشت، عمل مي‌کرد و در کار خود علاقه و نوآوري نشان مي‌داد. خط‌دهي حنيف به افراد زيرمجموعه خودش کاملاً عاطفي‌ـ انگيزشي و با يک مديريت خلّاق و کارآمد بود. افرادي که با او کار مي‌کردند، از شايستگي‌هاي روحي، فکري و مديريتي‌ وی رضايت کامل داشتند و از تشخيص‌هاي بجا و بموقع حنيف تعريف مي‌کردند. اين سبب شد تا او بر قلب نیروهایش فرماندهی کند. هرجا که مي‌ديد تصميمش، طرحش يا برنامه‌اش با خواسته مردم اصطکاک دارد و ممکن است مردم نپذيرند، سريع تجديدنظر مي‌کرد.

به نقل از هم‌رزمان سردار شهید نبي‌الله شاه‌مرادي (حنيف)

هشتم اردیبهشت سال 1341 در شهر چادگان متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را در همان شهر سپری کرد. در اواخر سال 1355 در حالی که 14 سال بیشتر نداشت با جریان‌های سیاسی آن زمان آشنا شد. در مبارزات انقلابی حضوری فعال داشت و به همراه تعدادی از دوستان به تهیه و توزیع رساله علمیه حضرت امام خمینی(ره) اقدام کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت کمیته منطقه درآمد و در کسوت مسئول اطلاعات و عملیات این نهاد به خدمت مشغول شد. همزمان در جهاد سازندگی فعالیت داشت تا اینکه پس از تشکیل سپاه فریدن به عضویت آن درآمد. در دفاع مقدس حضور داشت تا اینکه در ابتدای سال 1369 معاون اطلاعات قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) شد. او که با نام مستعار حنیف هم شناخته می‌شود، سال‌ها در کنار شهید احمد کاظمی بود تا اینکه در رکاب بهترین دوستان و همکارانش 19 دی ماه سال 1384 در آستانه روز عرفه در مسیر انجام یک مأموریت در سانحه سقوط هواپیما به فیض عظیم شهادت نائل شد.

محمود میرافضلی از شهدای جاویدالاثر عملیات الی‌بیت‌المقدس(آزادسازی خرمشهر) است که 36 سال از مفقودالاثری او می‌گذرد. کتاب «بابا کی می‌آیی؟» را محمد حسین‌خانی درباره این شهید به رشته تحریر درآورده است. این کتاب مجموعه‌ای است که علاوه بر پرداختن به زندگی‌نامه، ویژگی‌های بارز اخلاقی و مبارزات انقلابی این شهید بزرگوار، موضوع چشم‌انتظاری مادر، همسر و فرزندان دختر او را که در زمان شهادت پدر یکی بیست ماهه بوده و دیگری هفت ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمده است، روایت می‌کند.

این کتاب همچنین به آداب، رسوم و حال و هوای دوران دفاع مقدس در روستای نمونه کشوری گنجان در شهرستان رابر(زادگاه سردار سرلشکر قاسم سلیمانی) استان کرمان می‌پردازد.

در بخشی از کتاب نامه مرحومه فاطمه دختر ارشد شهید به پدرش را که پس از ۱۶ سال انتظار (مرداد1377) نوشته شده، می‌خوانیم: «من فاطمه دختر بزرگ تو هستم که در غم نداشتن پدری مهربان و دلسوز می‌سوزم. من زیاد تو را ندیده‌ام و زیاد تو را به یاد نمی‌آورم. باباجان! وقتی چشم‌هایم را باز کردم بچه بودم و چیزی نمی‌فهمیدم. اما در همان مراحلی که توانستم معنای محبت را احساس کنم به خدای مهربان پیوستی و من از مهر و محبت پدر بی‌نصیب شدم. بعضی از دوستان و همرزمانت می‌گویند شهید شده‌ای و بعضی دیگر می‌گویند زخمی شده‌ای و احتمال دارد اسیر شده باشی، ما نمی‌دانیم حرف کدام یک را باور کنیم. باباجان! مامان چقدر انتظار بکشد و اشک بریزد؟ خواهر کوچکم سمیه با آنکه تو را ندیده است، اما خیلی غصه می‌خورد...

انتشارات گرا «بابا کی می‌آیی؟» را در ۱۵ فصل و 249 صفحه مصور به چاپ رسانده و جلد دوم و ویرایش اول آن با طرح جلد و صفحه‌آرایی جدید به زودی وارد بازار نشر خواهد شد. 

 جمع‌بندی تریبون 17

هفته وحدت را پشت سر گذاشتیم، نظر به اهمیت موضوع وحدت و ارتباط مستقیم آن با انقلاب اسلامی و اهداف متعالی انقلاب الزامات این وحدت در امت اسلامی را به هم‌اندیشی گذاشتیم که در ادامه جمع‌بندی نظرات شما همراهان گرامی را می‌خوانیم.

تکیه بر اشتراکات/ «تکیه بر اشتراکات مذاهب اسلامی» موضوعی بود که همراهانی، چون «فرخی» از پاکدشت، «علی شعبان» از بروجرد، «سیدسجاد هاشمی‌کیا» از گچساران، «یوسف صبحانی‌نسب» از بوشهر، «محمد زارعی‌برآبادی» از خواف، «رضا رضایی» و «محسن کریمی» از سنندج و «الهام عباس‌قلي‌پور» از املش به آن اشاره کرده‌اند.

عمل به آموزه‌های اسلامی/ اما عمل به آموزه‌های اسلامی به ویژه دستورات قرآن هم در این زمینه مورد تأکید «خدادوست» از فریمان، «خدیجه ساریخانی» از خرم‌بید، «حسین و اله‌قلی کوشکی» از صفاشهر، «محسن کوشکی» از خرم‌بید و «محمد کرمی» از صحنه بود.

تأکید بر استکبارستیزی/ «مصطفی اکبری» از داران، «ولی دانائی» از تبریز، «ایمان آباد» از برازجان، «فرامرز الیاسی» از سنقر و «عبدالله کیا» از نوشهر بر مسئله بصیرت روی شناخت دشمن و مقابله با استکبار جهانی به منزله دشمن اصلی جهان اسلام تأکید کردند. 

پیروی از رهبری واحد/ وحدت رهبری در جهان اسلام و قرار گرفتن زیر پرچم ولی الهی نکته‌ای بود که در پیام‌های «علی مجیدی» از آذرشهر، «یاسر عباسی» از ثلاث باباجانی، «زهرا صحرائی» از کرمانشاه، «قاسمی» از بیرجند و «عرفان عباس‌قلی‌پور» از املش مشاهده شد.

گفت‌وگوی علما و نخبگان/ از سویی، آقایان «نادری‌نژاد» و «علی عزیزخانی» از ابهر روی موضوع گفتمان وحدت و گفت‌وگوی نخبگان جهان اسلام در این مسئله نظراتی داشتند.

جلوگیری از تفرقه و اختلاف/ جلوگیری از تفرقه و مقابله با هر سخن و حرکتی که موجب اختلاف در جهان اسلام می‌شود، موضوعی بود که «مهدی امیری» از اهواز، «علیرضا صبحانی‌نسب» از بوشهر و «مرتضی محمدنژاد» از ارومیه آن را مطرح کردند.

دیگر دیدگاه‌ها/ آگاه‌سازی نسبت به دین مبین اسلام و ایجاد روابط حسنه بین کشورهای مسلمان را «مهربانی» از گالیکش بیان کرده و «علی‌اصغر رعیتی» از تهران معتقد است، باور به امت واحده اسلامی و دل نبستن به بیگانگان راه‌حل وحدت است. «عادل شکوری» از ارومیه هم تولی و تبری حقیقی را راه علاج می‌داند. تشکیل شورای مشترک از کشورهای اسلامی با هدف وحدت هم در پیام «حسین حقیقت‌پناه» از سبزوار بیان شده است. «فاطمه بیژنی» از سرخس تقویت اعتقادی و توجه به صلح و عدالت اجتماعی را بیان کرده و «حسین حسنوند» از کرمانشاه صدق در گفتار و دو پهلو حرف نزدن سران کشورهای اسلامی را در مسیر وحدت مهم دانسته است. «محمد فرهنگیان» عمل به منویات امام(ره) و رهبری را کارساز دانسته و «شیرزاد صحرایی» از صحنه دشمن‌شناسی و هماهنگی در حمایت از ملت‌های مسلمان ستمدیده را مؤثر می‌داند. «فاطمه یگانه» از کرمانشاه وحدت اسلامی را نیازمند هدفی والا، یعنی حرکت به سمت جهانی‌سازی اسلامی و ظهور می‌داند.

برندگان تریبون 17

«ولی دانائی» از تبریز / «یاسر عباسی» از ثلاث باباجانی / «حسین حقیقت‌پناه» از سبزوار

پرسش تریبون 18

نیروهای مسلح چگونه سایه تهدید را از سر ملت ایران دور می‌کنند؟

رئیس سازمان بسیج اساتید، طلاب و روحانیون گفت: «در مسئله دفاع از حرم اهل بیت(ع) و جبهه مقاومت از میان قشر طلبه و روحانی بسیجی ایرانی تاکنون 40 شهید تقدیم انقلاب اسلامی 

شده است.»

حجت‌الاسلام عبدالعلی گواهی، رئیس سازمان بسیج اساتید، طلاب و روحانیون در گفت‌‌وگو با صبح صادق با اشاره به این سخن امام خمینی(ره) که فرمودند «من بسیج طلبه و دانشجو را جزو نیازهای ضروری می‌بینم»، اظهار داشت: «امروز ما شاهد شکوفایی بسیار ارزشمند این قشر هستیم و به تازگی هم که بسیج اساتید حوزه در چهار حوزه علمیه استانی شکل پیدا کرده، به کارآمدی این قشر از بسیج کمک شایانی داشته است.»

وی افزود: «هم اکنون در چهار حوزه علمیه قم، خراسانات، اصفهان و تهران بسیج اساتید سازماندهی و راه‌اندازی شده و در مابقی استان‌ها هم در حال انجام است.»

حجت‌الاسلام گواهی در ادامه افزود: «کار بسیج طلاب و روحانیون و اساتید عموماً در چند محور است؛ «آمادگی‌های عمومی اعم از آمادگی‌های جسمانی و مهارتی»، «آمادگی‌های روحی و معنوی» و «تأمین نیازهای اقشار دیگر بسیج مبتنی بر مأموریت‌های تخصصی» که در این زمینه نماینده محترم ولی‌فقیه در سپاه معتقدند بسیج اساتید، طلاب و روحانیون باید امام دیگر اقشار باشد و از نظر بصیرتی و عقیدتی این اقشار را تغذیه کند.»

وی با اشاره به برخی از ابعاد حضور روحانیون در مأموریت‌های بسیج، گفت: «امروز در تمام کاروان‌های راهیان نور، در اردوهای جهادی در کاروان‌های بسیج دانشجویی، در مأموریت‌های محرومیت‌زدایی و در تمام مأموریت‌های بسیج به شکل سازمان‌یافته حضور حداقل یک روحانی با وظایف مشخص را داریم.»

رئیس سازمان بسیج اساتید، روحانیون و طلاب در ادامه حضور فعال این قشر در فعالیت‌های اجتماعی را از دیگر دستاوردهای بسیج طلاب دانست و ادامه داد: «عمده ائمه جماعت مساجد عضو پایگاه بسیج یا شورای فرماندهی پایگاه هستند و بسیاری هم خود سکان‌ پایگاه بسیج را در دست گرفته‌اند و عمده پایگاه‌های موفق بسیج این موفقیت را مرهون حضور امام جماعت مسجد در بطن فعالیت‌های بسیج هستند.»

رئیس سازمان بسیج اساتید، روحانیون و طلاب با اشاره به حضور پر رنگ روحانیون در دفاع مقدس، ادامه داد: «روحانیون در دفاع مقدس نقش پر رنگی داشتند و درصد تعداد شهدای این قشر نسبت به دیگر اقشار هم نشان از این حضور دارد. یک نکته در این حضور نهفته است و آن، اینکه این حضور فقط تبلیغی و برای برگزاری نماز جماعت و پاسخ به احکام و مسائل عقیدتی نبوده، چرا که خطوط مقدم جنگ محل برگزاری نماز جماعت و پرسش احکام نیست؛ یعنی این قشر در دفاع و رزم هم حضور پر رنگی داشته و شهدای زیادی در این مسیر تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.»

حجت‌الاسلام گواهی در پایان افزود: «امروز تعداد زیادی رزمنده طلبه روحانی مدافع حرم داریم، تعدادی هم به درجه جانبازی نائل شده‌اند، بسیاری از طلبه‌های جوان هم هستند که ضجه می‌زنند که در خیل این رزمندگان قرار بگیرند.»

روزهای پیش از عملیات بدر گردانی از تیپ کماندویی نوهد ارتش به لشکر شهدا مأمور شده بود و یک گردان از لشکر ویژه شهدا به نوهد. در صف غذا بودیم. یکی از برادران ارتشی‌ مدام شکایت می‌کرد که فرماندهان سپاه جای گرم و نرم دارند و برای‌شان شیشلیک و کباب می‌برند، آن وقت ما برای غذا باید در صف بایستیم. عاقبت زدم روی شانه‌اش و به او گفتم: اخوی! اون آقایی که چند نفر عقب‌تر در صف ایستاده و یقلوی دستشه محمود کاوه فرمانده تیپه. انتقادی داری به خودش بگو. بغض گلویش را گرفت و گریه امانش نداد و این آقا محمود بود که دست بر سر و روی او می‌کشید و صورتش را می‌بوسید.