بحث و گفت‌وگوها درباره تصویبCFT همچنان ادامه دارد


  گروه سیاسی/ فدریکا موگرینی مسئول سیاست‌ خارجه‌ اتحادیه اروپا  در همان روزهای ابتدای خروج آمریکا از برجام  گفت: «مهم‌ترین چالش کنونی ما، یافتن راه‌حل‌هایی برای تعاملات بانکی و فاینانس است. این موضوعات، هم در سطوح سیاسی و هم در نشست‌های کارشناسی فشرده که عمدتاً به صورت روزانه در تهران و بروکسل برگزار می‌شوند، در دست بررسی است.» موگرینی درباره سهم ایران در قبال تعهدات خود یادآور شد: «ایران هم باید سهم خود را انجام دهد. تهران باید استانداردهای خود در مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم را بهبود بخشد و اصلاحات بانکی را توسعه دهد. اینها گام‌های اساسی برای جذب بیشتر بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی است.» موضوعی که گروهی آن را نقش اروپا در نقشه آمریکا برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران به واسطه ابزارها و کنوانسیون‌های حقوقی می‌دانند و گروهی حرکت در مسیر بین‌المللی‌گرایی و فرصتی برای جلب حمایت اروپا به منظور عبور از تحریم‌ها و فشارهای آمریکایی! دو دیدگاهی که تفاوت‌شان اختلاف در چگونگی برخورد با  موضوع CFT  را رقم زده است... و جلسه چالشی در مجلس برای چگونگی برخورد با این موضوع را به وجود آورد که اگرچه با تصویب لایحه CFT  به پایان رسید؛ اما این تنها آغاز  بحث در این باره بود...
13 آبان ماه، شورای نگهبان قانون اساسی در 22 بند لایحه مجلس درباره CFT را رد کرد و به مجلس بازگرداند تا لایحه‌ای که پس از کش‌وقوس‌ها و با بحث و جدل‌های فراوان در صحن علنی پارلمان نمایندگان تأیید کرده بودند بار دیگر به مجلس بازگردانده شد، تا همه منتظر یک روز داغ دیگر در بهارستان باشند، آن روز ۱۴ آذر ماه بود، روزی که لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین‌المللی مقابله با تأمین مالی تروریسم در دستور کار جلسه علنی مجلس قرار گرفت تا نمایندگان بخشی از این لایحه را برای تأمین نظر شورای نگهبان اصلاح کنند؛ اما نمایندگان تنها بخشی از نظرات شورای نگهبان را اعمال و درباره ایرادهای دیگر شورای نگهبان بر مصوبه‌ پیشین خود اصرار کردند.ایرادهای اصلی شورای نگهبان عبارت بودند از: 1ـ نسبت به مواردی که طرف مقابل، شرط را قبول ندارد، یا شرط، خلاف مقتضای کنوانسیون است، موازین شرع رعایت نشده و با بند ۱۶ اصل ۳ قانون اساسی مغایر است. 2ـ طبق ماده ۶ مصوبه، دولت نمی‌تواند هیچ حق شرطی را در خصوص الحاق به این کنوانسیون قبول کند؛ لذا درباره گروه‌های تروریستی، اصل کنوانسیون باید مورد قبول دولت قرار گیرد که خلاف شرع است. 3ـ مشمول شدن انتقال اطلاعات (مطابق با ماده 18 کنوانسیون)، به مواردی همچون اعمال مشروع دفاعی که ایران برای خود، چه به صورت مستقیم از طریق نیروهای دفاعی کشور و چه به صورت نیابتی همچون جریان‌های منطقه‌ای به کار می‌گیرد، خلاف موازین شرع و مغایر با قانون اساسی است. اما بر اساس اصلاحیه مجلس در ماده واحده لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم به دولت جمهوری اسلامی ایران اجازه داده می‌شود کنوانسیون بین‌المللی مقابله با تأمین مالی تروریسم مشتمل بر یک مقدمه، ۲۸ ماده و یک پیوست را با اعلام شروط زیر پذیرفته و سند ذی‌ربط را مطابق مقررات این ماده نزد امین اسناد تودیع کند. 
بر این اساس، دولت موظف است شش ماه پس از تودیع سند الحاق این کنوانسیون نزد امین اسناد، وضعیت تعامل با گروه ویژه اقدام مالی به ویژه مسئله‌ خارج شدن قطعی ایران از فهرست دول غیر همکار را ارزیابی کرده و در صورت تعلل و اقدام نکردن اعضای این گروه عضویت در کنوانسیون را مورد تجدید نظر قرار دهد. البته همراه با شروطی از جمله اینکه حق ایران برای خروج قطعی از CFT در صورت تعلل طرف مقابل در اجرای تعهداتش  محفوظ است! اصلاحی که به نظر می‌رسد دو ایراد از سه ایراد شورای نگهبان همچنان پا برجاست.
اما این بار نیز فرایند این تصویب با اعتراض بخشی از نمایندگان روبه‌رو شد، چنانکه؛ فراکسیون ولایی مجلس با انتشار بیانیه‌ای نوشت: «در هنگام بررسی ایرادات شورای محترم نگهبان به مفاد لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) متأسفانه همچون گذشته فرصت بحث و بررسی و تبادل‌نظر مبسوط در مورد لایحه فوق‌الذکر فراهم نشد و این لایحه مهم نیز با عجله و با نقض مواد قانونی آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. همچنین علی‌رغم اصرار نمایندگان عضو فراکسیون ولایی مجلس و تأکید بر شفافیت آرا، در مورد این لایحه نیز رأی‌گیری علنی به عمل نیامد.» اما اتفاق عجیب‌تر اظهارنظری بود که حاجی‌دلیگانی مطرح کرد. وی عنوان کرده است، گیت‌های ورودی و خروجی با دستور علی لاریجانی برای ممانعت از خروج نمایندگان بسته شده است! تا از آبستراکسیون نمایندگان (از حداکثر انداختن مجلس) برای جلوگیری از تصویب این لایحه جلوگیری کنند؛ چرا که مخالفان تصویب CFT معتقدند، تنها راه برطرف کردن اشکالات اصلی شورای نگهبان به لایحه الحاق ایران به کنوانسیون CFT، تصویب نشدن این لایحه در مجلس است؛ زیرا اساساً این کنوانسیون، شرط‌پذیر نیست و در صورت الحاق به این کنوانسیون، باید تمامی مواد آن از جانب کشور اجرا شود.
اما فراتر از آنچه در مجلس در حال رخ دادن است، به نظر می‌رسد جریانی در درون مجلس و در دولت به دنبال آن هستند تا فارغ از آنچه منتقدان می‌گویند پیوستن کشور به CFT را قطعی کنند. خبر تشکیل یک کمیته چهار نفره برای حل اختلافات و قانع کردن شورای نگهبان و کمیسیون امنیت ملی برای پیوستن به CFT، طرح موضوع ارسال مستقیم لایحه به مجمع تشخیص مصلحت به جای هیئت نظارت مجمع یا شورای نگهبان، اظهارات حسن روحانی در سفر به سمنان که اعلام کرده بود؛ «راه حل مشکلات شفافیت است، نه جنجال و اف‌ای‌تی‌اف خوب باشد یا بد، زیرساخت و لازمه ارتباط مالی با بانک‌های جهانی است»، نشان می‌دهد که حامیان پیوستن ایران به CFT تلاش می‌کنند خواسته خود را به سرانجام برسانند.


علی حیدری
سردبیر
دومین کنفرانس رؤسای مجالس شش کشور آسیایی شامل ایران، افغانستان، پاکستان، ترکیه، چین و روسیه برای مبارزه با تروریسم، روز شنبه در تهران برگزار شد. برگزاری این نشست در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی به میزبانی جمهوری اسلامی ایران از جنبه‌های گوناگونی اهمیت داشت.
نخست اینکه، جمهوری اسلامی ایران از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با پدیده زشت ترور مواجه بوده و ترور دولتمردان و مسئولان کشور در سال 60 و هدف قرار دادن 17 هزار نفر از مردم عادی تا ترور دانشمندان هسته‌ای و حمله به مجلس شورای اسلامی و ده‌ها نمونه دیگر و حوادث تروریستی اخیر اهواز و چابهار نمونه‌های بارزی از اقدامات تروریستی علیه کشورمان است. برگزاری این نشست درست دو روز پس از حادثه تروریستی چابهار نشان‌دهنده این واقعیت است که جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران طی چهار دهه گذشته یکی از بزرگ‌ترین قربانیان تروریسم بوده و در این راه متحمل خسارات فراوانی شده‌اند.
دوم اینکه، جمهوری اسلامی ایران به همت نیروهای مسلح و پاسداران امنیت، سهم بزرگی در مقابله با پدیده ننگین تروریسم ایفا کرده‌اند که نمونه‌ بارز آن حضور و نقش‌آفرینی مؤثر برای مقابله با تروریسم تکفیری در عراق و سوریه بوده و در این راستا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهدای گرانقدری را هم تقدیم کرده است. اما متأسفانه برخی حکام غیر مردمی و وابسته در منطقه برای پیشبرد اهداف قدرت‌های فرامنطقه‌ای، با صرف هزینه‌های هنگفت به بستری برای ایجاد گروه‌های تروریستی تبدیل شده‌اند که حاصلی جز جنایت، تجاوز، نسل‌کشی و قتل و غارت در سرزمین‌های اسلامی نداشته‌اند.
سوم اینکه، علی‌رغم وجود این پدیده در نقاط گوناگون جهان به ویژه منطقه غرب آسیا، مجامع بین‌المللی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل تحت تأثیر قدرت‌های بزرگ و لابی صهیونیستی اقدام جدی و مؤثری برای مقابله با آن انجام نمی‌دهند و اقدامات نمایشی و تبلیغاتی برای مقابله با تروریسم هم به یک دروغ تکراری تبدیل شده که افکار عمومی جهانی و وجدان‌های آگاه آن را نمی‌پذیرند. 
اما از آنجا که تروریسم به دنبال از بین بردن امنیت است و امروز با توجه به گسترده شدن مفهوم امنیت ابعاد آن نیز گسترش‌ یافته و جنبه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را نیز شامل می‌شود، رد پای تروریسم را در این عرصه‌ها نیز می‌توان مشاهده کرد. همان‌طور که آقای روحانی رئیس‌جمهور در این نشست به آن اشاره کرد، امروز دشمن به دنبال تروریسم اقتصادی علیه ایران است. به این معنا که در صدد وحشت‌آفرینی در کشور و از بین بردن امنیت و آرامش روانی مردم با خدشه به اقتصاد کشور است و می‌خواهد با ایجاد ترس و تردید در دیگر کشورها از تجارت و سرمایه‌گذاری آنها در کشورمان جلوگیری کند. با این تعبیر، خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران را نیز می‌توان نمونه بارزی از تروریسم اقتصادی دانست.
البته، همان‌طور که همه نقشه‌ها و توطئه‌های دشمن در طول چهل سال گذشته با شکست مواجه شده، توطئه‌های تحریمی آمریکا نیز با ایستادگی، مقاومت و هوشیاری مردم بصیر ایران اسلامی و شکوفاسازی توانمندی‌های بالقوه اقتصادی ملت ایران راه به جایی نخواهد برد.

  



دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم بر کشور و مشکلاتی که در حوزه معیشت و کسب‌وکار مردم پدید آمده،‌ این پرسش فراگیر در میان آحاد جامعه وجود دارد که آینده اقتصادی ایران چگونه خواهد بود؟ آیا ایران با توجه به فشارهای اقتصادی جبهه استکبار با محوریت آمریکا‌ دچار فروپاشی اقتصادی خواهد شد؟ آیا مردم ایران برای یک دوره طولانی، ‌تحت فشارهای اقتصادی خواهند بود و برای رهایی از این وضعیت، چاره‌ای جز تسلیم شدن در برابر خواسته‌های دشمن ندارند؟ یا اینکه برخلاف خواست و تصورات دشمن،‌ ایران اسلامی از نظر اقتصادی،‌ آینده‌ای بسیار درخشان خواهد داشت؟ 
نگارنده بر این اعتقاد است که ‌دهه پنجم انقلاب اسلامی،‌ دهه شکوفایی و اقتدار اقتصادی ملت ایران خواهد بود؛ دلایل پشتیبانی‌کننده این نگاه و اعتقاد عبارت است از:‌
1ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ‌سیاست جبهه استکبار نابودسازی انقلاب و فروریختن جمهوری اسلامی بود. آمریکایی‌ها و متحدان‌شان پس از ناکامی‌های اولیه برای تحقق این سیاست،‌ جنگ را به ملت ایران از طریق رژیم بعث عراق تحمیل کرده،‌ تصور می‌کردند مبتنی بر راهبرد جنگ برق‌آسا، ظرف چند هفته تهران را فتح خواهند کرد! در سال 1359، همه کسانی که در پشت صحنه طراحی جنگ علیه انقلاب اسلامی فعال بودند، ‌هیچ تردیدی در پیروزی خود و نابودسازی انقلاب اسلامی نداشتند. آنان وقتی با مقاومت ملت ایران و نظام اسلامی مواجه شدند، دست صدام را برای رسیدن به پیروزی، برای هر نوع جنایت جنگی باز گذاشتند، پیشرفته‌ترین نوع سلاح‌های جنگی را به ارتش بعث عراق دادند، صدام ملعون را به سلاح‌های شیمیایی و میکروبی تجهیز کردند، ولی نه تنها در جنگ به هیچ یک از اهداف خود نرسیدند؛ بلکه نتیجه جنگی که به ملت ایران تحمیل شد، ‌دستیابی ملت ایران به یک شکوفایی و اقتدار نظامی بود. امروز جمهوری اسلامی به اعتراف دوست و دشمن،‌ از نظر قدرت دفاعی و اقتدار نظامی در سطح بسیار خوبی از بازدارندگی قرار دارد. ملت ایران از نظر تجهیزات و قدرت دفاعی، در سطحی قرار دارد که دشمنانش، جرئت حمله نظامی به کشور ایران را ندارند. بدون تردید، پدیدآیی چنین قدرتی در ایران از نظر دفاعی و نظامی، در دفاع مقدس ریشه دارد. معنای این سخن آن است که ‌دشمنان در جنگ تحمیلی،‌ به طور کامل نتیجه عکس گرفتند. امروز آنان به طرق گوناگون، به دنبال مهار اقتدار نظامی و قدرت موشکی و توان دریایی جمهوری اسلامی هستند!
2ـ دشمنان پس از جنگ تحمیلی و ناکامی در شکست انقلاب و نابودسازی جمهوری اسلامی، سیاست مهار ایران و انزوای منطقه‌ای و تضعیف ملت ایران را در پیش گرفتند. آنان با لشکرکشی به منطقه و اشغال سرزمین‌های اطراف ایران، درصدد بودند ملت ایران را در یک محاصره و تنگنای استراتژیک قرار داده و همه راه‌های تنفسی جمهوری اسلامی را مسدود کنند. طی 17 سال گذشته، آمریکایی‌ها،‌ صهیونیست‌ها و ‌برخی از دولت‌های اروپایی و تعدادی از کشورهای مرتجع عرب در منطقه، برای مهار ایران از هیچ اقدامی دریغ نکردند؛ اما نتیجه همه این اقدامات و فشارها، ‌تبدیل شدن جمهوری اسلامی به یک قدرت منطقه‌ای شد! اکنون قدرت نظامی و اقتدار دفاعی ایران، ‌به همراه نفوذ راهبردی و اقتدار منطقه‌ای جمهوری اسلامی، ‌به دو دغدغه و نگرانی اصلی آمریکا و همه متحدانش تبدیل شده است. آمریکایی‌ها و شرکای آنان، ‌هرگز تصور نمی‌کردند روزی فرا برسد و جمهوری اسلامی، میدان عمل و تأثیرگذار‌ی‌اش را از سواحل شرقی مدیترانه تا دریای سرخ و خلیج عدن تعریف کرده و در این جغرافیا به یک نیروی تعیین‌کننده تبدیل شود؛ اما این اتفاق افتاد، آن هم در شرایطی که دشمنان به دنبال محصورسازی ملت ایران در درون مرزهای جغرافیایی بودند. 
3ـ دشمنان پس از نزدیک چهار دهه فشار بر ملت ایران و ناکامی در رسیدن به اهداف، در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، ‌با تمرکز بر جنگ هوشمند و عملیات ترکیبی، با تشدید تحریم‌ها و جنگ اقتصادی، ‌به دنبال از پای درآوردن مردم و پایان دادن به مقاومت و ایستادگی جمهوری اسلامی هستند. تصور آمریکایی‌ها بر این است که از طریق تشدید فشارهای مالی و اقتصادی،‌ می‌توانند حرکت انقلابی ملت ایران را متوقف کرده و جمهوری اسلامی را تسلیم یا تضعیف کنند. با توجه به موارد پیش‌گفته در بندهای اول و دوم،‌ با اطمینان می‌توان گفت،‌ فشارهای اقتصادی و مالی آمریکایی‌ها و متحدان آنها بر ملت ایران، نه تنها در عمل به فروپاشی اقتصاد کشور منتهی نخواهد شد، ‌بلکه این فشارها زمینه‌ساز حرکت‌های جهادی و انقلابی در داخل کشور شده و شکوفایی اقتصادی ایران را به دنبال خواهد شد. ایران کشوری با قابلیت‌های فراوان در حوزه‌های گوناگون، برای رسیدن به رشد و جهش اقتصادی است. اعتقاد بر این است که فشارها و تحریم‌ها، توانمندی‌های بالقوه را به فعلیت رسانده و در دهه پنجم کشور ایران را از نظر اقتصادی در ردیف قدرت‌های اقتصادی برتر جهان قرار می‌دهد.  


گزارش صبح‌ صادق از چند و چون نشست کشورهای عضو اوپک


  امین پناهی/  در هفته‌های اخیر، قیمت نفت با کاهش بی‌سابقه‌ای روبه‌رو بوده است. اوپک، روسیه و آمریکا سه تأمین‌کننده عمده نفت جهان هستند. افزایش عرضه نفت در یک ماه اخیر و کاهش تقاضا سبب ایجاد روند نزولی قیمت نفت شده است. کاهش قیمتی که اعضای اوپک را بر آن داشت تا جلسه‌ای برای مدیریت تولید و قیمت نفت تشکیل دهند.
یکصد و هفتاد و پنجمین نشست کشورهای عضو اوپک در حالی آغاز به کار کرد که آمریکا سعی داشت فضا را به گونه‌ای مدیریت کند که در این نشست توافقی حاصل نشود که سبب کاهش تولید و افزایش قیمت جهانی نفت شود؛ از این رو ابتدا سعی کرد با تحت فشار قرار دادن عربستان به عنوان نزدیک متحد منطقه‌ای‌اش به اهداف خود دست یابد. آمریکا که در ماه اخیر از ترس افزایش قیمت نفت به دلیل تحریم‌های اعمالی‌اش علیه ایران تولید خود را افزایش داده و موجب افزایش تولید عربستان سعودی شده بود، حالا سعی می‌کرد اجازه ندهد قیمت نفت روند صعودی به خود بگیرد. 
دونالد ترامپ حدود دو هفته پیش از این نشست از عربستان سعودی به دلیل همکاری آن کشور در پایین آوردن قیمت نفت تشکر کرده بود. همچنین او در پی پایین آمدن قیمت نفت با وجود تحریم ایران، در پیامی توئیتری نوشته بود: «قیمت نفت پایین‌تر می‌رود، عالی است. مانند یک معافیت مالیاتی در آمریکا و جهان. لذت ببرید.»

تلاش برای کاهش نیافتن تولید
آمریکا خیلی تلاش کرد بار دیگر به واسطه عربستان، که یکی از اعضای مؤثر اوپک است، از کاهش تولید نفت کشورهای عضو جلوگیری کند؛ به همین منظور پیش از آغاز این نشست برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در وین حضور داشته و با خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان سعودی، دیدار و گفت‌وگو کرده بود؛ اما وزیر انرژی عربستان در واکنش به درخواست دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا از اوپک مبنی بر کاهش نیافتن تولید نفت خود در سال آتی میلادی گفت: «ما برای کاهش تولید نفت به اجازه کسی نیاز نداریم.» این در حالی است که اگر نفت با همین قیمت کنونی یا کمتر می‌ماند، عربستان برای تأمین بودجه سال آینده با مشکل مواجه می‌شد.
دونالد ترامپ چندی پیش ابراز امیدواری کرد که اوپک تولید نفت خود را حفظ کند و میزان آن را کاهش ندهد. او در صفحه توئیترش نوشت: «جهان خواهان قیمت بالاتر نفت نیست.»
خروج قطر از اوپک
این نشست یک حاشیه مهم داشت که بسیار مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت. قطر با بیش از 58 سال سابقه عضویت در اوپک از این سازمان خارج شد. قطر به دلیل آنکه سهم بسیار کمی از صادرات نفت جهان را دارد و در مقابل دیگر اعضا و به ویژه عربستان مهره قدرتمندی به حساب نمی‌آید، تصمیم به خروج از اوپک گرفته است. بسیاری از تحلیلگران مسائل بین‌الملل خروج قطر را مقدمه‌ای بر خروج این کشور از شورای همکاری خلیج‌فارس می‌دانند.
«یورو نیوز» در گزارشی در واکنش به خروج قطر از اوپک نوشت: «با توجه به سهم اندک تولید نفت در قطر، کارشناسان معتقدند خروج قطر از اوپک تأثیری بر قیمت نفت نخواهد داشت؛ اما از منظر سیاسی اوپک را تضعیف می‌کند.»
«اسپوتنیک» هم در گزارشی در واکنش به این موضوع نوشت: «تفسیرگر اسپوتنیک ولادیمیر ساژین در این خصوص چنین می‌نویسد: کشورهای عضو اوپک حدود دو سوم ذخایر جهانی نفت را کنترل می‌کنند. آنها حدود 35 درصد از تولید جهانی طلای سیاه را به خود اختصاص داده‌اند (از بیش از 32 میلیون بشکه در روز تا 24 میلیون بشکه در روز. بزرگ‌ترین مقدار نفت در اوپک از سوی عربستان سعودی (30 درصد)، عراق (13 درصد)، ایران (11 درصد) و امارات متحده عربی (9 درصد) استخراج می‌شود.»
در ادامه این گزارش آمده است: «به ویژه درباره نفت می‌شود گفت جایگاه قطر در این رشته نسبتاً متوسط است. قطر بازیگر مهم و حیاتی در بازار نفت نیست و حجم تولید آن ممکن نیست تأثیر قابل توجهی بر حجم کل عرضه و تقاضا و قیمت نفت داشته باشد.»
کاهش 800 هزار بشکه
کشورهای عضو جلسات گوناگونی را تا رسیدن به یک نتیجه خوب برگزار می‌کنند. در این راستا، بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران نیز فضای نشست اوپک را سخت توصیف و اضافه کرد: «تلاش می‌کنیم مذاکرات به نتیجه برسد.»
نماینده جمهوری اسلامی در نشست کشورهای عضو اوپک هم موافق کاهش تولید نفت اعضا بود؛ اما با این پیش‌شرط که ایران از این قاعده مستثنی باشد. شرطی که ابتدا دیگر اعضای این سازمان به ویژه عربستان نپذیرفتند؛ اما پس از آنکه این توافق حاصل شد، هر چند پایگاه «بی‌بی‌سی فارسی» اعلام کرد جمهوری اسلامی از این کاهش تولید مستثنی نشده است؛ اما «رویترز» در گزارش خود نوشت: «به گزارش خبرگزاری اوپک، روز جمعه ایران بعد از توافق با رقیب سعودی بر سر معافیت مالیاتی احتمالی، چراغ سبزی برای کاهش صادرات نفت نشان داد.»
در نهایت توافق صورت پذیرفت و از آغاز سال نوی میلادی شاهد کاهش 800 هزار بشکه از سوی کشورهای عضو اوپک به اضافه 400 هزار بشکه از سوی کشورهای غیر عضو اوپک هستیم که در مجموع یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز خواهد شد.

آنچه می‌خواستیم شد
کاظم غریب‌آبادی، سفیر ایران نزد دفتر سازمان ملل متحد در وین پس از وقوع این توافق در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: «پایمردی هیئت ایرانی شرکت‌کننده در اجلاس اوپک نتیجه داد و اعضای این سازمان با  کاهش سهمیه تولید برای اعضا و معاف کردن کشورمان از این کاهش تولید موافقت كردند.»
وی افزود: «بر اساس تصمیمات اتخاذ شده، اعضای اوپک به میزان هشت هزار بشکه و اعضای غیر عضو به میزان چهارصد هزار بشکه از تولید خود خواهند کاست. این کاهش تولید از ابتدای سال آتی میلادی (حدود 20 روز دیگر) عملیاتی خواهد شد.»
وزیر نفت کشورمان نیز در واکنش به توافق اوپک گفت: «آنچه دنبالش بودیم حاصل شد.» وی در گفت‌وگو با «سی‌ان‌ان» گفت: «به نظر می‌رسد تلاش آمریکا برای تحت فشار قرار دادن اوپک بی‌نتیجه مانده است. پس از 10 ساعت بحث و مذاکره، در نهایت ایران از مشارکت در توافق کاهش تولید معاف شد. این برای ما خوب است، چون از سوی آمریکا تحت فشار هستیم و منصفانه نبود که فشار دیگری از سوی اوپک تحمیل شود.»

نشست سخت و پیچیده
زنگنه به این نکته هم اشاره می‌کند که این نشست و مذاکرات مربوط به آن بسیار سخت و پیچیده بوده است. مذاکراتی که نتایج لحظه به لحظه آن هم سبب ایجاد تشنج در بازار نفت جهانی می‌شد. برای نمونه، نشست روز اول وقتی بدون یک نتیجه و توافق عملی میان اعضا پایان می‌یابد، شاهد کاهش مجدد قیمت نفت هستیم؛ اما زمانی که در روز جمعه بر سر کاهش یک و دو دهم میلیون بشکه توافق می‌شود، شاهد جهش قیمت نفت در بازارهای جهانی هستیم. توافق صورت گرفته سبب می‌شود افزایش پنج درصدی قیمت نفت در همان ساعات ابتدای پس از توافق در اوپک شکل بگیرد؛ افزایش قیمتی که در روزهای بعدی بیشتر محسوس 
خواهد بود.
کاهش میزان تولید برخلاف خواسته آمریکایی‌ها مورد توافق اعضای اوپک قرار می‌گیرد. افزایش تولید سوخت آمریکا را مجبور می‌کند که نیاز خود را تولید کند. از آنجایی که گفته می‌شود آمریکایی‌ها برای تولید هر بشکه نفت حداقل 50 دلار هزینه می‌کنند؛ از این رو زمانی که قیمت کمتر از این رقم باشد برای دولت این کشور وارد کردن نفت به صرفه‌تر از تولید آن است؛ اما حالا آنها مجبور به استخراج نفت از منابع زیرزمینی خود خواهند شد.
در مجموع، نتیجه نشست صد و هفتاد و پنجم کشورهای عضو اوپک برای جمهوری اسلامی یک پیروزی به شمار می‌رود. اینکه کشورمان توانسته است اعضای دیگر اوپک را مجاب به کاهش تولید و خود را از این قاعده مستثنی کند، نتیجه یک اقدام است و آن، اینکه نمایندگان کشور ما در این مذاکرات روی مواضع حق خود ایستادگی کرده و توانسته‌اند به چنین رهاوردی دست یابند. 

گزارش ویژه صبح صادق از سی‌وسومین نشست «شنبه‌های انقلاب»
گروه گزارش/ سی‌وسومین نشست شنبه‌های انقلاب با موضوع «قانون‌گذاری» و با هدف تبیین دستاورد‌های انقلاب اسلامی در این حوزه در سالن جلسات مؤسسه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران برگزار شد. علی اشرف‌نوری، «مدیر روابط عمومی سلسله نشست‌های شنبه‌های انقلاب» به صبح صادق درباره این نشست‌ها می‌گوید، در کنار سیاه‌نمایی‌ها و دروغ‌پردازی‌های گسترده رسانه‌ای که به ناحق علیه انقلاب اسلامی وجود دارد، پویش مردمی پاسداشت دستاوردهای انقلاب اسلامی به بهانه جشن چهل سالگی انقلاب بر آن شد که طی 40 نشست تا 22 بهمن ماه در روزهای شنبه، با حضور کارشناسان و استادان دانشگاه و مسئولان دستاوردهای انقلاب اسلامی را تبیین کند.


نقش  مردم در تدوین قانون اساسی 
محمدعلی پورمختار
عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی
پورمختار، در سی‌وسومین نشست شنبه‌های انقلاب، اظهار داشت: «دشمن امروز در تلاش است دستاوردهای انقلاب اسلامی را کم‌اهمیت نشان دهد و مردم را نسبت به این موفقیت‌ها و در نهایت به اصل انقلاب اسلامی بی‌اعتماد کند؛ لذا برگزاری چنین برنامه‌هایی با هدف تبیین دستاوردهای انقلاب در حوزه‌های مختلف ضروری است و جا دارد از این حرکت انقلابی جنبش مردمی پاسداشت چهل سال انقلاب اسلامی قدردانی کنم.»
پورمختار گفت: «در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و تنها پس از گذشت 9 ماه از عمر انقلاب، قانون اساسی کشور تدوین و تصویب شد که مهم‌ترین تحول در فرایند قانون‌گذاری کشور بود و به مثابه نقشه راه تحولات بعدی کشور را رقم می‌زد.» وی افزود: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با نقش و نظر مردم تدوین شد و در یک فرایند دموکراتیک و کاملاً آزادانه با رأی مردم به تصویب رسید و به عنوان نقشه راه قانون‌گذاری کشور ملاک عمل شد.»
نماینده مردم کبودرآهنگ در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه، بعد از انقلاب اسلامی، هم در ساختار قانون‌گذاری و هم در ماهیت آن، ارتقای بنیادین صورت گرفت، تصریح کرد: «قبل از انقلاب اسلامی دو مجلس سنا و ملی در کشور فعال بود که تعارض‌ بسیاری با یکدیگر داشتند، به طوری که بعد از مدتی مقرر شد، مجلس سنا در امر خزانه‌داری و دارایی دخالتی نداشته باشد، اما همین مجلس سنا امکان انحلال مجلس شورای ملی را داشت، ولی بعد از انقلاب اسلامی، این دو مجلس به یک مجلس تحت عنوان مجلس شورای اسلامی مبدل شد که براساس فرمایش امام خمینی(ره)، در رأس امور است.»
پورمختار با بیان اینکه، در حوزه ساختاری بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل شورای نگهبان شاهد یک تحول اساسی دیگر نیز بودیم، یادآور شد: «قبل از انقلاب یک هیئت پنج نفره مجتهد پیش‌بینی شده بود تا شرعی بودن قوانین را بررسی کند که با چالش‌های بسیاری روبه‌رو شد و عملاً نیز این مهم اجرایی نمی‌شد، اما بعد از انقلاب اسلامی و در ساختار جدید قانون‌گذاری، شاهد تأسیس شورای نگهبان با عضویت شش نفر فقیه و شش نفر حقوقدان که با پیشنهاد قوه قضائیه و تأیید نمایندگان مجلس شورای اسلامی تعیین می‌شود، هستیم که وظیفه بررسی انطباق قوانین با شرع اسلامی و همچنین تطبیق آن با مفاد قانون اساسی را برعهده دارند که تحولی جدید بود.»
عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: «قبل از انقلاب اسلامی، مجلس امکان اصلاح قانون اساسی و حتی تصویب قوانین خلاف قانون اساسی را داشت، اما بعد از پیروزی انقلاب شورای نگهبان موظف است قوانین مصوب را با قانون اساسی انطباق دهد و در صورت وجود مغایرت اعلام کند.» وی با اشاره به پیشرفت‌های صورت گرفته در امر ماهیت قانون‌گذاری بعد از انقلاب اسلامی، افزود: «اولاً، جایگاه قانون‌گذاری و مجلس بعد از انقلاب ارتقا یافت، به طوری که مجلس به یک قوه به نام قوه مقننه تبدیل شد که شورای نگهبان نیز عضوی از این قوه است، همچنین دیدگاه نظارتی مردم نیز در امر قانون‌گذاری ارتقا یافت، به طوری که با وجود آنکه نمایندگان بعد از دریافت رأی مردم در تصمیم‌گیری مستقل هستند، اما بخش عمده تصمیم‌های آنان متأثر از خواست مردم است؛ لذا در مجلس شاهد اقتدار مردم هستیم که رهبر معظم انقلاب نیز در این باره فرمودند که مجلس مظهر اختیار و اقتدار مردم است.» پورمختار افزود: «بعد از انقلاب در زمینه جایگاه نظارتی مجلس شورای اسلامی هم تحول بنیادین رخ داد، به طوری که مجلس توان رأی به عدم کفایت و عزل رئیس‌جمهور، استیضاح وزرا، سؤال و تحقیق و تفحص از نهادهای مختلف و... را دارد و این یک رویکرد مترقی است.»
عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی گفت: «تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در راستای پیش‌بینی صورت گرفته در قانون اساسی برای جلوگیری از بن‌بست در فرایند قانون‌گذاری کشور صورت گرفت.» وی ادامه داد: «تدوین سیاست‌های کلی نظام بر اساس بیانات و دستورهای رهبر معظم انقلاب و همچنین مشورت دادن به ایشان یکی دیگر از وظایف مجمع است و این مجمع بیانات و دستورهای بر زمین مانده رهبر معظم انقلاب را در قالب قانون به صورت سیاست‌های کلی نظام تصویب می‌کند که در نهایت با امضای معظم‌له ابلاغ می‌شود تا مسائل و مشکلات کشور مرتفع شود.»
پورمختار گفت: «شوراهای اسلامی به صورت محلی، استانی و ملی نیز در کشور نقش‌ می‌آفرینند و شوراهای عالی همانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی در موضوعاتی که مجلس فرصت و زمان کافی ندارد، ورود کرده و نقش‌آفرینی می‌کنند، اما هیچ یک از آنان وجه قانون‌گذاری ندارند.»
نماینده مردم کبودرآهنگ در مجلس شورای اسلامی با اشاره به تغییرات صورت گرفته در ماهیت قانون‌های مصوب در مجلس تصریح کرد: «قبل از انقلاب اسلامی قوانین ناظر بر شخص بود و برای احقاق حقوق افراد، خانواده‌های‌شان و حتی مستشاران حاضر در کشور قوانینی وضع می‌شد، اما بعد از انقلاب اسلامی قانونگذاران محدود شدند و قوانین برای عموم به تصویب می‌رسد که از جمله آنها قوانین توسعه‌ای کشور برای بازه‌های پنج ساله است که هم‌اکنون در نیمه راه برنامه ششم هستیم.»
وی ادامه داد: «بخشی از قوانین مصوب مجلس در حوزه قوانین ملی است که باید مبتنی بر قانون برنامه باشد که از جمله آنها می‌توان قانون بودجه را نام برد و بخش دیگری از قوانین کشور نیز منطقه‌ای است که برای حل مشکل مناطق به تصویب می‌رسد که در این راستا می‌توان به قوانین مناطق مرزی، مناطق محروم و روستاها اشاره کرد.»
پورمختار با بیان اینکه، مجلس شورای اسلامی در فرایند قانون‌گذاری ملاحظاتی چندگانه دارد، گفت: «قوانین وضع شده در کشور منطبق بر اخلاق و فقه اسلامی و شرع مقدس است و با قانون اساسی کشور به عنوان نقشه راه عملکردها نیز منطبق است و همچنین با سیاست‌های کلی نظام همسو است.»
وی در پایان سخنان خود با اشاره به رویکردهای قانون‌گذاری در کشور یادآور شد: «طی 40 سال انقلاب اسلامی قوانین وضع شده در مجلس شورای اسلامی در راستای افزایش رفاه و توجه به حل مشکلات اقتصادی زندگی مردم، حفظ حقوق عامه، مانند وضع قانون حقوق شهروندی، رفع مشکلات عمومی اقشار و صنوف، حمایت از آرمان‌ها و اهداف انقلاب، عدالت‌محوری و توزیع عادلانه بودجه و اعتبارات برای مناطق مختلف، توجه به مناطق محروم که یکی از دستاوردهای بزرگ قانون‌گذاری کشور است که برخاسته از خواست و مطالبه مردم نیز است.»



فرهنگ دینی،  اصلی‌ترین موضوع قانون اساسی 

احمد سالک
 نماینده و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی

سالک، در ادامه سی‌وسومین نشست شنبه‌های انقلاب با بیان اینکه 10 آذر روز شهادت آیت‌الله مدرس است و ایشان یکی از نمایندگان واقعی مردم در مجلس بودند، اظهار داشت: «روز 12 آذر روز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که همه به ویژه شهید مظلوم، محمد بهشتی برای تهیه و تنظیم قانون اساسی زحمات زیادی کشیده‌اند.» 
وی با اشاره به اینکه امروز دشمنان درصدد ضربه زدن به انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند، گفت: «در فتنه 88 دشمنان 14 هدف را در نظر داشتند که دو هدف مهم آن یکی براندازی نظام و دیگری زیر سؤال بردن اصل ولایت فقیه بود که با عنایت خداوند متعال نقشه‌های آنها نقش بر آب شد و اکنون این انقلاب به چهل سالگی خود رسیده است.» 
سالک ادامه داد: «پیش از انقلاب، رهبر معظم انقلاب خدمت امام(ره) رفتند و از ایشان پرسیدند نهضت خود را چگونه و از کجا می‌خواهید آغاز کنید؟ امام(ره) در پاسخ گفتند: امروز که در سالگرد چهلم آیت‌الله بروجردی هستیم، همین مراسم را مردم ترتیب داده‌اند که این نشان‌ می‌دهد مردم تشنه آزادی و استقلال هستند.»
وی با اشاره به سه رکن اصلی جمهوری اسلامی، گفت: «رکن اول جمهوری اسلامی، رهبری و ولایت فقیه، رکن دوم محتوای انقلاب که همان قرآن و عترت و رکن سوم مردم است که هیچ‌گاه نظام نسبت به این ارکان کوتاهی نکرده است.» 
عضو کمیسیون مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مجلس سه وظیفه اصلی دارد، تصریح کرد: «وظیفه اصلی مجلس ریل‌گذاری و تصویب قانون برای تمام نهادها و سازمان‌های دولتی، کشوری و لشکری است. دومین وظیفه خانه ملت نظارت بر همه مدیران و مسئولان کشور، مانند پرسیدن سؤال، استیضاح یا اجرا کردن اصل 89 قانون اساسی است. سومین وظیفه مجلس ارتباط با مردم است که این ارتباط نباید فرمالیته و پوپولیستی باشد و باید یک تعریف منطقی در خود داشته باشد.»
 وی گفت: «امروز فرهنگ در کشور بسیار مظلوم است که این موضوع را هم چند بار رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کرده‌اند؛ از همین رو می‌گویم برای مسائل فرهنگی در کشور بودجه کم اختصاص داده می‌شود.» سالک تأکید کرد: «فرهنگ زیرساخت همه مسائل کشور است و فرهنگ دینی را می‌توان در قانون اساسی جمهوری اسلامی مشاهده کرد که جزء اصلی‌ترین موضوعات در قانون اساسی کشور است.»
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: «از دوره اول مجلس شورای اسلامی تا دوره نهم حدود 2916 قانون تصویب شده است که 136 مورد آن در حوزه فرهنگی است که شامل 4/7 درصد می‌شود.» وی افزود: «متأسفانه امروز برخی از لوایح و مصوبه‌های مجلس از فرهنگ غرب وام گرفته است و نمونه آن را می‌توان در سندهایی مانند 2030 مشاهده کرد.»
سالک خاطرنشان کرد: «من به یکی از مسئولان برنامه و بودجه گفتم همه این لوایحی که به مجلس می‌آورید، دیکته شده غرب است و اسلامی نیست، ایشان در پاسخ گفتند اشکالی ندارد یک پسوند اسلامی به تمام آنها اضافه کنید، همه چیز حل می‌شود و این نگاه، همان نگاه لیبرالیسم است.»
وی با اشاره به تصویب لوایح و طرح‌ها از دوره اول تا دوره نهم مجلس شورای اسلامی، گفت: «در دوره اول مجلس از 816 طرح و لایحه 370 مورد آن تصویب شده است که سهم فرهنگ 3/5 درصد بود یا در دوره دوم از 566 طرح 316 مورد آن تصویب شده که 17 مورد آن مخصوص حوزه فرهنگ بوده است.»
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «در دوره سوم از 593 طرح، 256 مورد آن تصویب شده که 11 مورد در حوزه فرهنگ و در دوره چهارم هم از 342 طرح تصویب شده، 14 مصوبه برای فرهنگ بوده و در دوره‌های پنجم و ششم مجلس به ترتیب از 359 و 396 مصوبه به ترتیب سهم فرهنگ 19 و 20 قانون بوده است.» وی افزود: «در دوره‌های هفتم، هشتم و نهم به ترتیب از 333، 349 و 697 طرح سهم فرهنگ 17، 17و 7 قانون بوده که نشان می‌دهد مسئله فرهنگ کمتر در دستور مجلس قرار داده شده است.»

قانون اساسی، تبلور آرمان مردم
فیروز اصلانی
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران 

اصلانی، در این نشست در سخنانی اظهار داشت: «قانون عبارت است از راه‌ها، مسیرها و طرق تعیین‌شده‌ای که اهداف سیاسی یک نظام را محقق می‌کند، در این راستا قانون اساسی تبلور اراده مردم است.» وی ادامه داد: «فلسفه سیاسی یک نظام متشکل از آرمان‌هایی است که یک ملت برای تحقق آنها قیام و نظام سیاسی را ایجاد کرده‌اند تا در بستر آن به اهداف و آرمان‌های خود دست یابند که نظام جمهوری اسلامی ایران نیز بر همین روال پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای تحقق اهداف ملت با اراده آنان برپا شد.» اصلانی گفت: «قانون اساسی، تجلی اراده ملت است که در آن صلاحیت افراد، مقامات، نهادها و همچنین حدود وظایف آنها مشخص می‌شود. در کشور ما نیز قانون اساسی دربردارنده همین مؤلفه‌هاست.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اضافه کرد: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تبلور آرمان‌های توده‌های مردم است و اگر این قانون چکیده و فشرده شود، اراده ملت از آن خارج خواهد شد.» وی با اشاره به اینکه ملت هم‌کیش و هم‌فکر ایران اسلامی، در قالب قانون اساسی نحوه سازماندهی جامعه، افراد، نهادها و... را مشخص کرده است، تصریح کرد: «برای تحقق این اراده براساس اصل 6 قانون اساسی دو روش انتخابات و همه‌پرسی مشخص شده که این دو طریق بارها در طول انقلاب اسلامی برای تحقق اراده ملت به کار گرفته شده است.» اصلانی ادامه داد: «اصل 6 قانون اساسی بیان می‌کند که همه امور کشور بر آرای عمومی مردم متکی است که تصمیم و آرای سیاسی مردم در صندوق‌های رأی ریخته می‌شود؛ از این رو زمانی که بناست کاری در کشور صورت گیرد، براساس این اصل در قالب انتخابات یا همه‌پرسی از مردم نظرخواهی می‌شود.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: «در ابتدای انقلاب اسلامی برای تدوین و تصویب قانون اساسی همه‌پرسی در کشور انجام شد.»
وی اضافه کرد: «رهبری کشور، رئیس‌جمهوری، هیئت دولت، مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و شوراها در راستای تحقق اراده ملت حرکت می‌کنند و مابقی اصول و مواد قانون اساسی اعم از اصول تعیین‌کننده وظایف هر یک از این ارکان نظام به طور تام تفسیرکننده اصل 6 قانون اساسی، یعنی تبلور اراده ملت هستند.»
اصلانی گفت: «ملت انقلابی و مسلمان ایران به برکت رهبری امام خمینی(ره) و فداکاری‌های شهدا از یک ملت تماشاچی و خارج از عرصه سیاست دوران پهلوی به یک ملت تصمیم‌گیر سیاسی تبدیل شد، به گونه‌ای که امروز همه حرکات و رفتارهای نظام اسلامی براساس اراده مردم شکل می‌گیرد.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه اگر دانایی امام خمینی(ره) و رشادت‌های شهدا نبود، همچنان ملت ایران خارج از گود سیاسی کشور قرار داشتند، افزود: «در دوران پهلوی از سوی شاه نامه‌ای به استان‌های مختلف کشور ارسال شد، مبنی بر اینکه اراده اعلی‌حضرت این گونه است که یک فهرست خاص از صندوق رأی مجلس خارج شود یا اسدالله اعلم در خاطرات خود ذکر می‌کند که آمریکایی‌ها فهرستی ارسال می‌کردند که باید این افراد وارد مجلس شوند و مردم نیز وظیفه داشتند به همین افراد و اسامی رأی دهند و تنها در یک دوره کوتاه در زمان ملی شدن صنعت نفت، آزادی ایجاد شد و عده‌ای توانستند با رأی ملت وارد مجلس شوند، این در حالی است که در دوران پهلوی و حتی قبل از آن، ملت دخیل در سرنوشت و حرکت کشور نبودند.»
وی تصریح کرد: «قانون اساسی ایران از نظر نظارت و پایشگری بهترین قانون جهان است، باید بدانیم تحقق احکام الهی و قوانین نیازمند نظارت است. دستگاه‌های گوناگون کشور برای تحقق اهداف و احکام الهی نیازمند حرکت بر روی ریل هستند که این ریل در قانون اساسی در کشور ایجاد شده است. بنابراین مدار حرکت توده‌های ملت، مقامات و مسئولان مشخص است؛ اما برای جلوگیری از خارج نشدن این افراد از ریل‌ها نیازمند نظارت هستیم که این نظارت نیز از سوی مردم به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (از جانب نمایندگان مجلس و شوراها) اجرایی می‌شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه دولت برای تحقق برنامه‌های خود دو بال به نام رئیس‌جمهور و هیئت وزیران دارد، گفت: «رئیس‌جمهور به صورت مستقیم با رأی مردم تعیین می‌شود و هیئت وزیران نیز با پیشنهاد رئیس‌جمهوری و تأیید نمایندگان مجلس که هر دو منتخب رأی مردم هستند، تأیید می‌شوند؛ لذا باز هم اراده مردم در حرکت دولت تأثیرگذار است.» وی ادامه داد: «استمرار حرکت دولت بر روی ریل‌های پیش‌بینی شده قانون اساسی نیز با نظارت مجلس محقق می‌شود که اگر رئیس‌جمهور یا وزرا از چارچوب قانون اساسی عدول کنند، نمایندگان با سؤال، تذکر، استیضاح یا در نهایت اسقاط، آنان را به ریل اصلی بازمی‌گردانند.» اصلانی اظهار داشت: «این نشان‌دهنده قدرت بالای مجلس شورای اسلامی است که وظیفه نظارت و پیشگیری در جمهوری اسلامی را داشته و امام خمینی(ره) نیز پیرامون اهمیت این نهاد، آن را در رأس امور کشور دانسته‌اند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: «نظام سیاسی جمهوری اسلامی بهترین و مترقی‌ترین نظام سیاسی است؛ زیرا رهبری در رأس آن قرار دارد که دو ویژگی توامان علم و عدل را داراست و این مهم در هیچ نظام سیاسی نظیر ندارد، همچنین رهبری نظام اسلامی باید عالم، اسلام‌شناس، زمان‌شناس و آگاه بر مسائل باشد و شایستگی‌های روحی، تقوا و عدالت نیز داشته باشد.»
وی اضافه کرد: «رهبری نظام اسلامی ایران با وجود اینکه ولایت مطلقه فقیه نام برده می‌شود، محدودترین فرد کشور است و این نیز در جهان بی‌نظیر است؛ زیرا ایشان تنها موظف به عمل کردن در چارچوب اراده الهی است و اگر خلاف این مهم عمل کند از ولایت ساقط می‌شود؛ لذا حرکت و نگاه ایشان باید براساس احکام الهی باشد؛ بنابراین محدودترین فرد کشور است و این نیز به برکت رهبری امام خمینی(ره) بوده است.»
اصلانی اظهار داشت: «تحقق ارزش‌ها در جمهوری اسلامی نیازمند برخورداری از قدرت سیاسی است که قانون اساسی در حفظ، بسط، توزیع و انحلال این قدرت تأثیرگذار است؛ به این معنا که همه این اصول متوقف بر قانون اساسی هستند و در نهایت این قانون نیز محقق‌کننده اراده توده‌های مردم است.»


 برابری همگان در  قانون اساسی 

 محمدحسن پیرزاده
 کارشناس امور حقوقی و مدرس دانشگاه 

پیرزاده، طی سخنانی اظهار داشت: «نظام جمهوری اسلامی ایران با محوریت حمایت مردم از این نظام به پیروزی رسید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره محور بودن مردم در کلام امامین انقلاب اسلامی جایگاه ویژه‌ای داشته‌ است.» وی ادامه داد: «نقشی که قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته، به نحوی است که در همه اصول بر محوریت مردم تأکید شده است؛ وجود قوانین متعدد بر اساس وظایف دولت در مقابل مردم، وظایف مردم در مقابل نظام، وظایف مردم در مقابل دولت و... گویای این موضوع است.»
پیرزاده با اشاره به ابعاد مختلف قانون اساسی در مواجهه با مردم گفت: «قانون اساسی در زمینه حاکمیت مردم و نقش مردم در اداره نظام سیاسی در سه بُعد تقسیم‌بندی می‌شود؛ نقش مردم در وضع قوانین، نقش مردم در اداره امور اجرایی کشور و نقش مردم در نظارت بر کارگزاران و مدیران.» وی افزود: «بعد اول وضع قانون و نقش مردم در آن است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است. قانون، جایگاه مردم را در حق تعیین سرنوشت و قانون‌گذاری از طریق انتخاب نمایندگان مجلس و انتخاب شورای شهر و روستا مشخص کرده است؛ همه‌پرسی نیز در قانون پیش‌بینی شده است که مردم می‌توانند در قانون‌گذاری مشارکت مستقیم داشته باشند که در اصل 8 و 110 قانون اساسی بر موارد فوق‌الذکر تأکید شده است. در طول چهل سال انقلاب اسلامی انتخابات ما به تأخیر نیفتاده است که این از ویژگی‌های بارز انقلاب اسلامی ایران است.»
این کارشناس امور حقوقی و قضایی افزود: «بُعد دوم امور اجرایی و نقش مردم در آن است که مردم با انتخاب رئیس‌جمهور و انتخابات خبرگان نقش‌آفرینی می‌کنند.» وی تصریح کرد: «نظارت بر رفتار کارگزاران و مدیران سومین بُعد در قانون اساسی است که بر جایگاه مردم در اداره نظام سیاسی تأکید دارد. این بعد از دیگر ظرفیت‌های ویژه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. با وجود اینکه بیشتر نظام‌های سیاسی تاب ورود شهروندان در نظارت بر تصمیمات مدیران و امور اداری را ندارند و در بعد نظارت پذیرای مردم نیستند، اما بر اساس قانون اساسی این ظرفیت در ایران وجود دارد.»
پیرزاده نقش مردم در نظارت بر کارگزاران و مدیران را تشریح کرد و گفت: «اصل 3 قانون اساسی بر حقوق ملت اشاره کرده است؛ حقوقی همچون حق شغل، حق انتخاب، حق مسکن، حق امنیت و... که با توجه به این اصل مردم می‌توانند حقوق خود را مطالبه و پیگیری کنند. اصل 156 نیز بر این اساس نوشته شده و در آن بیان شده است یکی از وظایف قوه قضائیه احیای حقوق عامه و رسیدگی به شکایت مردم است. در این راستا به موجب اصل‌های 170 و 173 در این زمینه نهادهایی نیز تشکیل شده است که مرجع رسیدگی به شکایت مردم است.»
این استاد دانشگاه افزود: «پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد تصویب طرح شورای دولتی ایران هستیم که در این طرح تا زمان پیروزی انقلاب، امکانی برای اجرایی شدن آن پیش‌بینی نشده بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به موجب اصل‌های 170 و 173 نهادهایی برای رسیدگی به شکایت مردم پیش‌بینی شد و در سال 1360، طرح تأسیس نهاد دیوان عدالت اداری تصویب و پیگیری شد که تاکنون به منظور بهبود عملکرد، اصلاحاتی نیز داشته است.»
وی با اشاره به اینکه قانون اساسی برای هیچ کس تبعیض قائل نشده است، گفت: «مردم می‌توانند از طریق دیوان عالی اداری از تصمیمات و اقدامات نهادهای دولتی همچون وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، شهرداری‌ها و نهادهای انقلابی شکایت و به امور خود رسیدگی کنند.» وی ادامه داد: «وضع مساوات و برابری در قانون اساسی تشریح شده است و با توجه به ظرفیتی که قانون برای شکایت ایجاد کرده، هیچ‌کس از قانون و اجرای آن مصونیت ندارد.»
وی در پایان اظهارات خود گفت: «حق دادخواهی در اصل 34 قانون اساسی وجود دارد و باتوجه به این اصل، تبعیضی برای کسی وجود ندارد و برهمین اساس برتری نیز در قانون وجود ندارد. عملکرد و سازوکاری که قانون اساسی برای رسیدگی به شکایت در نظر گرفته است، توجه ویژه انقلاب اسلامی نسبت به رسیدگی به حقوق مردم را نشان می‌دهد.»


 پلی به سوی عقل‌گرایی و زمینه‌سازی تمدن اسلامی 
مسعود اخوانفرد
 استاد دانشگاه و مسئول پیشین سازمان بسیج حقوقدانان کشور

اخوانفرد، هم در پایان نشست شنبه‌های انقلاب اظهار داشت: «جمهوری اسلامی با تولید سیاست‌های کلی بومی زمینه تمدن نوین اسلامی را فراهم کرده است.»
وی گفت: «وجود اسناد بالادستی و سیاست‌های کلی، تضمین‌کننده استقلال و عدم دخالت بیگانه (اعم از شرق و غرب) در نظام تصمیم‌گیری کشور است.»
مسئول پیشین سازمان بسیج حقوقدانان کشور با بیان اینکه، اسناد بالادستی و سیاست‌های کلی نظام زمینه‌ساز تمدن برخاسته از آرمان‌های عدالت‌خواهی است، افزود: «سیاست‌های کلی نظام به ریل‌گذاری سیاست تقنینی کشور بر اساس اهداف بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت بر اساس آرمان‌های انقلاب اسلامی منجر شده است.»
وی تأکید کرد: «وجود برنامه‌ها و سیاست‌های کلی و بلندمدت شاخصه اصلی کشورهای مستقل است و این کشورها از این طریق اقدام به تصمیم‌گیری‌های اساسی می‌کنند که خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران در تعیین مسیر حرکت خود به سمت اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی از استقلال تام برخوردار است.»
این استاد دانشگاه با اشاره به تعیین سیاست‌های کلی نظام که پلی به سوی عقل‌گرایی بوده است، بیان داشت: «در دنیا کشورهای انگشت‌شماری هستند که داعیه تمدن‌سازی دارند (آلمان، آمریکا، انگلستان، روسیه، اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و فرانسه) و اقدام به نظریه‌پردازی و تبیین دکترین می‌کنند که جمهوری اسلامی نیز جزء این کشورها است.»
وی ادامه داد: «قبل از انقلاب شش برنامه به اصطلاح میان‌مدت تصویب شد که تغییرات سیاسی، نفوذ عمیق قدرت بیگانه در نظام تصمیم‌گیری ایران، خودخواهی و بلندپروازی شاه و عوامل دیگر هیچ‌گاه اجازه تأثیر مثبت این برنامه‌ها را نداد، اما در جمهوری اسلامی ایران اسناد بلندمدت پس از مشورت با صاحب‌نظران و کارشناسان در روندی قانونی تصویب می‌شود و پس از آن نظارت کافی برای اجرای این اسناد وجود دارد.»
اخوانفرد با بیان اینکه، سیاست‌های کلی نظام ضامن اصل آینده‌نگری و برنامه‌ریزی کشور است، اعلام کرد: «در کشور اسناد بالادستی در بخش‌های قضایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی، علمی و پژوهشی با توجه به مصالح کشور و در چارچوب شرع مقدس اسلام وجود دارد.»
وی گفت: «تأثیر تشکیل هیئت‌عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام در فرایند قانون‌گذاری کشور، موجب بهبود نقش و جایگاه سیاست‌های کلی نظام شده است.»
مسئول پیشین سازمان بسیج حقوقدانان کشور تصریح کرد: «در دنیا کشورهای انگشت‌شماری که داعیه استقلال دارند، اقدام به تهیه اسناد اساسی مانند دکترین، چشم‌انداز و سیاست‌های کلی می‌کنند و ایران به دلیل استقلال تام، اسناد بالادستی از جمله دکترین، سیاست‌های کلی و برنامه‌های کلان را تدوین می‌کند.»
اخوانفرد در پایان سخنان خود بیان داشت: «سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در رژیم گذشته تابع برنامه‌ریزی آمریکایی‌ها بود، ولی در جمهوری اسلامی کارشناسان و حقوقدانان کشور الگوی پیشرفت ایرانی‌ـ اسلامی 50 ساله نوشته‌اند، به نحوی که دکترین دفاعی مستقل، دکترین اقتصادی مستقل و دکترین وحدت اسلامی بر اساس سیاست‌های کلان نظام تدوین می‌شود.»


به بهانه الحاق ناوشکن سهند و زیردریایی فاتح به چرخه دفاعی کشور

 حسین عبداللهی‌فر/هفتم آذر ماه امسال به مناسبت روز نیروی دریایی، دو فروند شناور زیردریایی کلاس غدیر و فاتح مجهز به پیچیده‌ترین و مدرن‌ترین تجهیزات و فناوری سازه‌های نظامی دریایی جهان و ناوشکن سهند، پیشرفته‌ترین ناوشکن نیروی دریایی ایران به چرخه دفاعی کشورمان ملحق شدند. 
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به سیر پیشرفت شگفت‌آور نیروی دریایی، دستاوردهایی چون؛ ناوشکن سهند و زیردریایی فاتح و غدیر را نوید دهنده‌ پیشرفت‌های روزافزون کشور در این عرصه دانستند و فرمودند: «وجود این واقعیت در کنار ضرورت جبران عقب‌ماندگی‌ها، نشان‌دهنده‌ لزوم کار مضاعف و فوق‌العاده در همه‌ بخش‌های نظام از جمله در نیروی دریایی است. نسل کنونی نیروی دریایی به ابتکار و توانایی‌های خود عمیقاً ایمان دارد و تحقق پدیده‌هایی همچون الحاق ناوشکن سهند و زیردریایی‌های فاتح و غدیر به ناوگان دریایی، بشارت‌‌دهنده‌ امکان پیشرفت‌های روزافزون است.»
آشنایی با شناورهای زیرسطحی و ناوشکن‌های عظیم و تأثیر آنها در افزایش توان و قدرت دریایی کشورها، آشکار می‌کند که چگونه ساخت ناوشکن سهند و زیردریایی‌های غدیر و فاتح امکان پیشرفت‌های روزافزون را بشارت می‌دهند. به همین منظور به اختصار به مختصات این دو شناور اشاره می‌شود:

زیردریایی کلاس غدیر و فاتح 
زیردریایی‌ها یکی از مهم‌ترین تسلیحات نظامی در جهان هستند و از جمله جنگ‌افزارهای راهبردی شناخته می‌شوند. از زیردریایی‌ها امروز در نقش اسکورت ناو و ناوشکن‌های جنگی، حفاظت از آب‌های اختصاصی، حفاظت از سواحل مهم، گشت، عملیات‌های اتمی، ره‌گیری و... بهره‌برداری می‌شود. هدف‌گیری یک زیردریایی پیشرفته نیز ساده نیست. زیردریایی‌های پیشرفته امروز به سامانه‌های بسیار پیشرفته ره‌گیری موشک پیش از برخورد، رادارهای بسیار پیشرفته، سیستم‌های صوتی دریافت ارتعاش و... مجهز هستند. 
در واقع، زیردریایی‌ها تهدیدی جدی برای کشتیرانی طرف درگیر هستند. به این معنا که دشمن برای مقابله با آنها مجبور به استفاده از امکانات و کشتی‌های خود در پهنه وسیع دریا برای شناسایی و خنثی‌سازی آن است که در این صورت باید تمامی کشتی‌های خود را به اسکورت‌های ضد زیردریایی مجهز کند.
دانش زیردریایی در کشورمان به طور کامل بومی شده و سند آن ساخت زیردریایی کلاس غدیر با قابلیت پرتاب اژدر در داخل است. دلیل دیگر این ادعا ساخت زیردریایی کلاس فاتح است که یک زیردریایی نیمه‌سنگین، پیشرفته و به‌روز می‌باشد.

ناوشکن سهند
از ناوشکن‌ها برای اسکورت ناوگان‌ها یا گروه‌های رزمی و دفاعی در برابر شناورهای کوچک و سبک بهره‌برداری می‌شود. ناوشکن‌‌ها به کمک موشک‌‌های دوربرد می‌توانند، نقش‌‌هایی را بر عهده بگیرند که پیشتر تنها به ناوهای جنگی و نبرد ناوها تعلق داشت. این وضعیت سبب شد که ناوشکن‌‌های بزرگ‌تر و قدرتمندتری با توانایی شرکت در عملیات‌‌های منفرد ساخته شوند.
حفاظت از ناوهای هواپیمابر و مدیریت پدافند هوایی ناوگروه‌‌ها اصلی‌‌ترین مأموریت ناوشکن‌‌ها است و برخی از وظایف سنتی آنها نیز به اسکورت کاروان‌‌های دریایی، گشت ساحلی، حفاظت از کشتی‌های تجاری و نفت‌کش منحصر می‌شود. 
ناوشکن‌‌های مدرن که به نام ناوشکن موشک‌‌انداز شناخته می‌‌شوند، از نظر تُناژ (وزنی) مشابه با ناوهای جنگ جهانی دوم هستند، اما از دید قدرت آتش برتری فوق‌‌العاده‌ای بر آنها دارند و حتی قادر به شلیک موشک‌‌های دارای کلاهک اتمی نیز هستند.

مختصات ناوشکن سهند
۱ـ این ناوشکن بیش از ۹۰ متر طول دارد و بیشترین عرض بدنه آن ۱۲ متر است. 
۲ـ بدنه اصلی ناوشکن از ۲۰ بلوک مجزای چهار طبقه تشکیل شده که به اصطلاح به آن «سوپر استراکچر» گفته می‌شود. 
۳ـ ناوشکن سهند، یکی از بادوام‌ترین بدنه‌ها را در اختیار دارد که قدرت مانور بالا در مأموریت‌های سخت با بدترین وضعیت آب و هوایی را ممکن می‌کند، برای نمونه تمام بلوک‌ها عایق هستند تا از نفوذ آب و آتش به کل کشتی جلوگیری کنند. 
۴ـ بدنه اصلی ناوشکن جماران، در زمان ساخت از ۲۹ بخش تشکیل می‌شد. کاهش ۹ بلوکی در ساخت ناوشکن سهند نشان می‌دهد که دانش فنی در طراحی و ساخت و کاهش خطر‌پذیری ناوشکن‌ها در میان متخصصان نیروی دریایی افزایش چشمگیری داشته است.
۵ـ از ویژگی‌های عملیاتی مهم ناوشکن سهند می‌توان به قدرت دریانوردی بالای آن اشاره کرد؛ به طوری که این ناو بدون پشتیبانی قابلیت بیش از ۱۵۰ روز دریانوردی، آن هم در آب‌هایی با تلاطم بسیار بالا را دارد که به مدد سازه قوی‌تر آن چنین قابلیتی را به دست آورده است.
۶ـ جنس به کار رفته در بدنه ناوشکن سهند، قابلیت رادارگریزی دارد. این کشتی جنگی به سامانه‌های الکترونیکی و دفاعی پیشرفته در تراز بین‌المللی مجهز است. 
۷ـ دو پرتابگر دوتایی موشک‌های ضد کشتی از نوع نور و قادر و توپ تک‌لول ۴۰ میلی‌متری فتح با نواخت ۳۰۰ تیر در دقیقه از جمله تجهیزات نظامی سهند به شمار می‌روند.

پیام ساخت زیردریایی و ناوشکن 
۱ـ خلاقیت و توانایی نیروی‌های مسلح
ساخت تسلیحات پیشرفته نظامی که به فناوری‌های جدید جهان نیاز دارد، در حالی که کشورمان از لحاظ علمی و خرید تجهیزات نظامی در تحریم شدید قرار دارد، نشان می‌دهد که دانش ساخت و تولید این تسلیحات در کشورمان بومی شده و در ذهن و سرپنجه جوانان ایرانی قرار دارد. از این روست که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند ساخت این شناورها پیشرفت روزافزون را بشارت می‌دهند.  
۲ـ نتیجه معکوس تحریم‌ها
اولین پیام ساخت پیچیده‌ترین شناورهای دریایی زیرسطحی و پیشرفته‌ترین ناوشکن ایرانی نداشتن تأثیرگذاری جدی تحریم‌ها در مسیر افزایش توان دفاعی کشور است. در حالی که آمریکا ادعا می‌کند فشارهای اقتصادی می‌تواند ملت ایران را در برابر خواسته‌هایش به تسلیم وادار کند، نیروهای مسلح کشورمان با ساخت پیشرفته‌ترین سلاح‌های نظامی، جهان را به این فکر وامی‌دارد که تحریم‌های غرب نتیجه معکوس داشته است.  
۳ـ اتکا به توان خودی
پیام دیگر پیشرفت‌های روزافزون در عرصه نظامی و دفاعی و رساندن کشورمان به این سطح از بازدارندگی که هر گونه نظامی دشمنان ملت ایران را پاسخ می‌دهد بیان‌کننده نبودن مشکل لاینحل در ایران اسلامی است؛ چرا که ساخت تسلیحات نظامی نسبت به ساخت دیگر امکانات مورد نیاز جامعه از فناوری بیشتری برخوردار بوده و بیشترین تحریم‌های غرب در این زمینه صورت گرفته است؛ لذا می‌توان گفت برای حل مشکلات، کافی است به توان خودی اتکا و به جوانان اعتماد کرد.  
۴ـ درایت و دوراندیشی فرمانده معظم کل قوا 
پیام دیگر افزایش روزافزون توان دفاعی کشور و ساخت سلاح‌های پیشرفته به همت نیروهای مسلح، بیان‌کننده وجود شخصیتی دشمن‌شناس، شجاع، مدیر و مدبر در رأس فرماندهی کل قوا است که ضمن باور به استعداد جوانان کشورمان، راه نجات کشور را در قدرت و توان نیروهای مسلح در برابر قلدری‌ها و زورگویی‌های نظام سلطه می‌داند. 

صبح صادق به دنبال اعتراضات و ناآرامی‌های اخیر فرانسه عوامل مبنایی بحران در اروپا را واکاوی می‌کند
 حمزه عالمی/  چند ماه پیش، هنگامی که یک راننده زن از حومه دور پاریس، با انتشار طوماری در اینترنت خواهان اعتراض شهروندان به افزایش قیمت سوخت شد، کسی گمان نمی‌کرد مدتی بعد، این درخواست به شورشی بزرگ در فرانسه بینجامد. یک ماه پیش روزنامه «لوپرزین»، گزارشی از اقدام این زن منتشر کرد و این گزارش به سرعت در فیس‌بوک دست به دست شد و کشاورزان فرانسوی نیز در حمایت از اعتراض به افزایش قیمت سوخت، ویدئوهایی را از مشکلات ماشین‌آلات کشاورزی خود منتشر کردند. از روزهای پایانی آبان ماه، گروه‌های معترض در فضای مجازی به خیابان‌های پاریس آمدند و حمایت از آنها در جامعه فرانسه بالا گرفت. بر اساس نظرسنجی‌ها، اکنون حمایت از این اعتراضات از 65 درصد به 73 درصد رسیده است و 70 درصد جامعه آماری نیز، افزون بر حمایت سیاسی، اعلام کرده‌اند، حاضرند در این اعتراضات شرکت کنند. گفته می‌شود دامنه اعتراضات نیز همچنان رو به گسترش است و معلمان، دانشجویان و کارگران را در برگرفته است، به طوری که در هفته پیش به تعطیلی بیش از 100 دبیرستان در فرانسه منجر شد، حدود 75 جایگاه پمپ‌بنزین شرکت توتال نیز تعطیل و اخلال و آشفتگی کم‌سابقه‌ای بر پاریس حاکم شد.
اعتراضات مردم فرانسه و به ویژه ساکنان حومه پاریس که به دلیل پوشیدن جلیقه زرد، به اعتراضات جلیقه‌زردها موسوم شده است، در ظاهر به سبب افزایش 23 درصدی بهای گازوئیل، به عنوان سوخت پُرکاربرد خودروهای فرانسه است. دولت این کشور که خواهان حرکت به سوی سوخت پاک و انرژی‌های غیرفسیلی است، مالیات سوخت و فرآورده‌های نفتی را افزایش داده است تا هزینه تولید انرژی‌های جایگزین نفت، فراهم شود. همچنین افزایش بهای نفت در هفته‌های گذشته نیز، عاملی دیگر در بالارفتن قیمت فرآورده‌های نفتی در فرانسه محسوب می‌شود. این افزایش بها که چندین ماه است فرانسویان را تحت فشار قرار داده، اکنون به اعتراضات خشونت‌آمیز آنها انجامیده است. به گفته برخی خبرگزاری‌ها، در این اعتراضات 3 نفر کشته، 260 نفر زخمی و 400 نفز بازداشت شده‌اند. در واقع، افزایش خشونت یکی از ویژگی‌های کم‌سابقه در این اعتراضات بوده است، به گونه‌ای که امانوئل مکرون در واکنش به معترضان گفت: «شرم کنید، در فرانسه خشونت جایی ندارد.» همچنین آخرین اخبار (تا لحظه تدوین این مطلب) حاکی از این است که دولت فرانسه تصمیم به تعطیلی اماکن عمومی پاریس، به دلیل نگرانی از خشونت احتمالی جلیقه‌‌زردها گرفته است.
در نهایت اعتراضات افراطی فرانسویان سبب شد مکرون به سفر خود در آرژانتین به سرعت پایان دهد و به فرانسه برگردد، او همچنین در حلقه محکم محافظانش به خیابان‌های پاریس آمد تا معترضان را آرام کند، اما معترضان با دادن شعارهایی او را رئیس‌جمهور خود ندانستند و اعتراضات همچنان ادامه یافت. سرانجام دولت مکرون مجبور شد تصمیمش مبنی بر افزایش مالیات بر سوخت را به تعویق بیندازد. اما این پرسش به قوت خود باقی است که آیا معترضان آرام خواهند شد؟ در واقع برای پاسخ به این پرسش باید پرسید آیا اعتراضات اخیر فرانسه به سبب علت ظاهری افزایش بهای سوخت است، یا این اعتراضات ریشه در عوامل اساسی دیگری دارد که وضعیت بی‌سابقه و مهمی را نه تنها پیش‌روی دولت فرانسه، بلکه پیش ‌روی جوامع اروپایی ایجاد خواهد کرد؟
در این نوشتار با بررسی عوامل مبنایی اعتراضات جاری فرانسه و پیام‌های برآمده از آنها این موضوع تحلیل خواهد شد:

الف‌ـ نطفه‌های بحران در عرصه سیاسی فرانسه
یکی از ویژگی‌ها مهم اعتراضات جلیقه‌زردها، نبودن رهبری سیاسی در ایجاد و تداوم این اعتراضات است. در این رخداد هیچ یک از احزاب سوسیالیست و محافظه‌کار فرانسه نقش نداشتند و معترضان در نپذیرفتن مرجعیت سیاسی این احزاب مصرّ هستند. در واقع، مرجعیت احزاب سنّتی فرانسه مدت‌هاست دچار تزلزل شده و به طور کلی به قدرت رسیدن خودِ مکرون نیز نشانه‌ای بزرگ از این موضوع است. امانوئل مکرون طی سال‌های 2006 تا 2009 عضو حزب سوسیالیست فرانسه بود، اما در سال 2015 اعلام کرد به صورت مستقل فعالیت سیاسی‌اش را ادامه خواهد داد. او در آوریل 2016، زمانی که هنوز در کابینه اولاند، وزیر اقتصاد و صنعت بود، با هدف فرا رفتن از احزاب چپ و راست فرانسه، حزب «آن مَرش» (به معنای در حرکت) را تأسیس کرد. کارشناسان رویکرد حزب وی را سوسیال‌ـ لیبرال تعریف می‌کنند و وقتی مکرون با این رویکرد وارد انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه در سال 2017 شد، با استقبال فراوانی روبه‌رو شد. نامزد جوان و مستقل این دوره از انتخابات توانست رقبای باتجربه خود را پشت سر گذاشته و بر کرسی ریاست‌جمهوری فرانسه تکیه بزند. اما مکرون با این پیروزی خیره‌کننده فکر نمی‌کرد تنها با گذشت 18 ماه از ریاست‌جمهوری‌اش، محبوبیت او به 25 درصد، یعنی حتی کمتر از سارکوزی و اولاند، تنزّل کند و رویاروی معترضانی که دل به سیاست‌های «مترقّی» وی بسته بودند، قرار گیرد. 
موضوع اصلی همین جاست؛ مکرون در مقابل معترضان می‌گوید، در فرانسه خشونت جایی ندارد و معترضان با بستن بزرگراه‌ها و تلاش برای حضور در میدان‌های اصلی پایتخت، همچون میدان کُنکورد و خیابان شانزه‌لیزه، با خشونت هرچه تمام‌تر پاسخ او را می‌دهند. در واقع معترضان که پایگاه اجتماعی‌شان میان اقشار فراموش شده حومه پایتخت قرار دارد و افرادی غیرسیاسی که چندان در انتخابات شرکت نمی‌کنند، تعریف می‌شوند، خواهان این هستند که دیده شوند. آنان خسته از بازی‌های حزبی و رقابت بر سر قدرت میان احزاب چپ و راست فرانسه، با انتخاب مکرون به وی دلخوش کردند، اما اکنون او را نیز رئیس‌جمهور ثروتمندان می‌دانند و حاضر نیستند مرجعیت سیاسی هیچ حزبی را بپذیرند. در این وضعیت البته بُرد با ملی‌گرایان تندرو بوده و مارین لوپن که رهبر حزب دست راستی و افراطی جبهه ملی فرانسه است، سوار بر موج اعتراضات، سعی دارد، رهبری اعتراضات را به دست گیرد؛ بنابراین عرصه سیاست فرانسه اگر پیشتر ظهور ملی‌گرایان افراطی و ویرانگر را یک احتمال می‌دید، اکنون آنان را سوار بر موج معترضان خشمگین می‌بیند، بنابراین اعتراضات جلیقه‌زردها پیام مهمی در زمینه فروریختن مراجع سنّتی قدرت و سیاست در غرب و ظهور دوباره ملی‌گرایی که ریشه‌های فکری آن در نازیسم و فاشیسم است، دارد. البته ظهور این جریان که گرایش‌های شدید اسلام‌ستیزی و مهاجرستیزی دارد، خبر خوبی برای هیچ‌کس نیست؛ اما این موضوع به معنای تزلزل در کلیّت دولت و ساختار سرمایه‌داری فرانسه و بلکه غرب است و تداوم آن بیش از همه، کشورهای اروپایی را درگیر منازعه و آشوب خواهد کرد.

ب‌‌ـ هویت مادی و بحران‌های ناشی از آن
فراموش‌شدگی ویژگی اصلی معترضان کنونی فرانسه است و این موضوع پیام مهمی در مسئله بحران هویت و تهدیدات ناشی از آن در غرب و فرانسه دارد. مسئله این است که مبانی هویت در غرب بر اقتصاد بنا شده و آنچه سبب دیده شدن افراد در حوزه سیاست می‌شود، همراهی آنان با «نظام سرمایه‌داری» است. اروپا که بیش از یک دهه است با مشکل اقتصادی مواجه شده و از سال 2006 سیاست‌های ریاضت اقتصادی را مبنا قرار داده است، اکنون با خروج نسبی از مشکلات اقتصادی گذشته، دغدغه بازگشت به موقعیت قدرت و ثروت قبل را دارد و مکرون نیز همین راه را ادامه می‌دهد. او در ابتدای کار، راهبرد خود را «مرکزگرایی رادیکال» نامید، یعنی مرکزی که اصیل و جسور است، با مشکلات قرن ۲۱ (تروریسم، امنیت سایبری و تغییرات آب و هوایی) دست و پنجه نرم کند و فقط میان راست و چپ قدیمی در نوسان نباشد. این موضوع به معنای این است که رئیس‌جمهور کنونی فرانسه، در همان چارچوب نظام سرمایه‌داری، هویّت و انسجام ملی کشورش را به نسبت زیادی اقتصادی تعریف می‌کند. در واقع، فرانسه و دیگر کشورهای غربی در مقابل بحران‌های هویتی، همچون رشد فزاینده مهاجران آسیایی و آفریقایی و بحران ملی‌گرایی که انسجام هویّتی آنان را با تهدید مواجه می‌کند، همچنان بر پاسخ‌های مادی و اقتصادی تأکید دارند و این موضوع نه تنها سبب حل مشکلات نشده است، بلکه موجب شده انسجام هویتی غرب و به تبع آن وحدت اروپا در معرض تهدیدات بزرگی قرار بگیرد. اکنون روشنفکران اروپایی در برابر این سؤال که انسجام هویتی کشورها و به ویژه اتحادیه اروپا را چگونه باید حل کنند، پاسخی غیرمادی و غیراقتصادی ندارند و این در حالی است که افزون بر مسائل اقتصادی، موضوعات فرهنگی و هویتی، انسجام اروپا را در معرض تهدید و فروپاشی قرار داده است. اروپا اکنون با رشد اسلام‌گرایی و ملی‌گرایی درگیر است و در حالی که ملی‌گرایان افراطی را سرکوب می‌کند، به پیشنهاد هابرماس، باید قرائتی اروپایی از اسلام ارائه دهد تا بتواند اسلام‌گرایان را درون فرهنگ اروپایی هضم کند. چند ماه پیش، هابرماس، مشهورترین فیلسوف زنده معاصر، در گفت‌وگو با یک روزنامه اسپانیایی‌زبان، سخن روشنی در کارآیی پاسخ‌های لیبرالیسم و سوسیالیسم به بحران کنونی هویت و انسجام اروپا ارائه نکرد و تنها سیاستمداران را به خدا سوگند داد تا حکومت را به فلاسفه بازگردانند و از ضرورت ارائه قرائتی اروپایی از اسلام سخن گفت. مواضع فیلسوف آلمانی که نظریه‌پرداز وحدت و شکل‌گیری اتحادیه اروپاست، به روشنی نگرانی‌های او از فروپاشی اتحادیه اروپا را نشان داد؛ حال آنکه او نسبت به کارآیی گفتمان‌های سیاسی موجود در غرب برای جلوگیری از این موضوع تردید داشت.
بنابراین، آشوب امروز در پاریس، برآمده از تزلزل هویتی در غرب است که خود در تعریف مادی و اقتصادی این هویت ریشه دارد. درست است که غرب با ترویج سبک زندگی مادی، مرفه و آزاد از همه چیز، فرهنگ و تمدن به ظاهر جذّابی را ترویج می‌کند؛ اما این فرهنگ سبب انسجام و حل بی‌قراری در جوامع اروپایی نشده است؛ چرا که شمار زیادی از تروریست‌های تکفیری خارجی در سوریه از فرانسه و انگلیس هستند. نکته مهم اینکه تعریف مادی و اقتصادی غرب از هویت، با موضوع امنیت گره خورده است؛ یعنی بخشی از هویت اقتصادی نظام سرمایهداری با صنعت تسلیحاتی در پیوند است و این صنعت در شرایط افزایش منازعه در جهان رونق می‌گیرد. این موضوع سبب می‌شود هویت در اروپا با منازعه به معنای اعم آن پیوند یابد؛ بنابراین غرب انسجام هویتی خود را از طریق سلبی، یعنی با دشمن‌تراشی در حوزه بیرونی و به ویژه در حوزه غرب آسیا دنبال می‌کند. از اینجا باید گفت هر اندازه کشورهای اروپایی را بیشتر بتوان درگیر گفت‌وگو کرد و هراس ساختگی آنان از اسلام را کاهش داد، زمینه‌های فروپاشی هویتی در آنجا فعال‌تر می‌شود؛ چرا که مؤلفه امنیت و صنعت تسلیحات که پایه‌ای برای برساختن هویت و انسجام اروپا محسوب می‌شود، از رونق می‌افتد و بنابراین مبانی هویت آنان تضعیف می‌شود و این البته سرنوشت هویّت‌های مادی است که سخن از صلح سبب تزلزل در آنها می‌شود.
ج‌ـ تعمیق فقر و پیوند آن
 با مشکلات هویتی
یکی از عوامل و نیز پیام‌های روشن اعتراضات اخیر پاریس، گسترش و تعمیق فقر در جوامع اروپایی است. آمارها گویای این است که حدود 8 میلیون و 600 هزار نفر از مردم فرانسه زیر خط فقر یا در محدوده آن زندگی می‌کنند و 3 میلیون و 600 هزار نفر نیز در این کشور بی‌خانمان هستند. این آمار برای کشور 67 میلیونی فرانسه رقم قابل توجهی است. از سوی دیگر، فقر در فرانسه به همان اندازه که پدیده‌ای برای جوانان و بیکاران است، پیرمردها و بازنشستگان را هم شامل می‌شود و مکرون هرچند موفقیّت‌هایی در زمینه رشد اقتصادی داشته است، اما هنوز بیکاری و نابرابری ادامه دارد. نکته مهم در گسترش فقر در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی این است که فرانسه و آلمان امیدهای سر پا ماندن اتحادیه اروپا هستند و اساساً نوعی شکاف میان این دو کشور با کشورهای جنوب اروپا در اتحادیه مشاهده می‌شود و این خود تهدیدی دیگر پیش‌ روی اروپای واحد است؛ با این حال شاهد آن هستیم که فرانسه نیز خود درگیر مشکلات اقتصادی بوده و بنابراین چشم‌انداز تداوم حیات اتحادیه اروپا غبارآلود است.
در زمینه تعمیق فقر در اروپا و فرانسه، یک نکته مهم دیگر وجود دارد و آن، اینکه به سبب جایگاه ضعیف خانواده در این کشورها، تعمیق فقر بیش از همه دامن زنان و کودکان را گرفته است. دو خبر در این باره جای توجه دارد؛ جانا هینزورت، دبیر کل یوروچایلد، شبکه‌ای از سازمان‌های اروپایی برای کودکان، در گفت‌وگو با «یورونیوز» درباره وضعیت زنان در اروپا می‌گوید: «نه تنها در بازار کار، بلکه در خود جوامع زنان محروم هستند، زیرا تبعیضی رایج در بازار کار وجود دارد. بیشترین احتمال توقف زندگی حرفه‌ای نیز نزد زنان وجود دارد، زیرا آنها بیشتر وظایف خانگی و مراقبت از کودکان را برعهده می‌گیرند و در نتیجه آنها کمتر آماده کار هستند.» این موضوع در کنار این خبر که در اروپا بیش از یک کودک از هر چهار کودک در معرض خطر فقر و انزوای اجتماعی قرار دارد و این آمار ۲۶ میلیون کودک را شامل می‌شود، پیام بسیار مهمی دارد و آن، اینکه مشکلات ناشی از فقر در کنار فروپاشی نظام خانواده، آینده جمعیتی اروپا را با مشکل مواجه کرده است. باید دانست که مسئله جمعیت برای اروپا بسیار مهم است؛ چرا که افزایش جمعیت در کشورهای اروپایی به مدد توسعه دانش پزشکی و جلوگیری از مرگ‌ومیر، در کنار برخورداری از صنعت و فناوری سبب برتری آنها نسبت به دیگر کشورها و استعمار آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین شد. امروزه، اروپا افزون بر مواجهه با بحران مهاجران آسیایی و آفریقایی، به دلیل مشکلات اقتصادی و فروپاشی خانواده، آینده نسلی خود را به دیده تردید می‌نگرد و از آن بیم دارد. 

چشم‌انداز آینده
با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان نتیجه گرفت عقب‌نشینی دولت مکرون در مقابل اعتراضات اخیر، اگر در ظاهر به خوابیدن این اعتراضات منجر شود، مسائل مبنایی فرانسه و کلیّت اروپا را لاینحل باقی می‌گذارد. فرو ریختن مراجع سیاسی سنّتی اروپا و هویت‌های سیاسی نوپدید و آشوب‌گر، مانند ملی‌گراها و نیز تهدید انسجام هویتی اروپای واحد و حتی آینده نسلی آن، از جمله مسائل و مشکلاتی هستند که کاهش مالیات‌ها پاسخی به حلّ آنها نیست. اروپا اکنون با امواج شدید ملی‌گرایی مواجه شده و به اعتقاد کارشناسان در انتخابات بعدی پارلمان اروپا که سال آینده برگزار می‌شود، این جریان دست برتر را خواهد داشت. پیروزی ملی‌گرایان یا حتی عرض‌ اندام بیشتر آنها نسبت به قبل در اروپا، به‌ معنای افزایش زمینه‌های منازعه در این قاره، تداوم مشکلات اقتصادی و افول بیشتر قدرت اروپا است.