رحیم محمدی/ وجود تعداد زیاد شهدای گمنام در سالهای پس از جنگ تحمیلی محققان کشورمان را بر آن داشت تا برای پایان دادن به چشم انتظاری خانوادههای آنها، از دانش و فناوری تشخیص هویت بر اساس ژنتیک استفاده کنند. راهی که تاکنون سبب شده است تعداد زیادی از شهدای گمنام دفاع مقدس شناسایی شده و سالها چشم انتظاری خانوادههای آنها پایان یابد. به همین بهانه گفتوگویی با دکتر محمود تولایی، رئیس مرکز ژنتیک انسانی نور وابسته به دانشگاه بقیهالله(عج) انجام دادیم که ماحصل آن در ادامه آمده است.
* در ابتدا مختصر توضیحی درباره مرکز ژنتیک نور و مأموریت و فعالیت این مرکز بفرمایید.
در پایان دفاع مقدس هشت ساله، حدود 50ـ 45 هزار نفر مفقود داشتیم، یکی از اقدامات بسیار مؤثر در کاهش آلام خانوادههای عزیزداده در جنگ، رساندن خبر از وضعیت عزیزشان است. به فرموده رهبر معظم انقلاب، خانوادهای که مفقود داشته باشد، هر شب برایش مانند شب عملیات است؛ از این رو با پایان یافتن جنگ تحمیلی، گروهی از دلاورمردان عرصه دفاع، در پی یافتن آثار و بقایای همرزمهای شهید بر جای مانده در صحنههای نبرد در مناطق عملیاتی بودند و دوباره به جبههها بازگشتند و موضوع تفحص شهدای گمنام، مفقود و جاویدالاثر از همان روزهای ابتدایی پایان جنگ سامان یافت. با همت و تلاش خستگیناپذیر تفحصگران این کار استمرار یافت و تاکنون بقایای حدود 40 هزار نفر از این شهدا در تفحصهای گوناگون پیدا شدهاند که تعداد قابل توجهی از آنها مشخصههای قابل شناسایی از جمله کارت و پلاک دارند و تعداد زیادی هم به دلیل شهادت در معبرها یا سنگرهای جمعی، به صورت مخلوط یا غیر قابل شناسایی به دست آمدند و اکنون از مجموع 10 تا 11 هزار شهید گمنام یا جاویدالاثر بر جای مانده از دوران دفاع مقدس، بنا به اظهار فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح پیشبینی میشود حدود 3 تا 4 هزار شهید گمنام در مناطق برونمرزی به دست بیایند. فعالیت مرکز ژنتیک نور به نوعی تکمیل کار سخت و پرخطر تفحص است.
* چرا معتقدید فعالیتهای این مرکز تکمیل کار تفحص است؟
وقتی این عزیزان که اکنون در مناطق آلوده به مین و مناطق صعبالعبور و حتی مناطقی مانند جزیره بوارین که منطقهای باتلاقی و آبگیر است، همرزمان خود را پیدا میکنند، به بقایای استخوانی شهدا دست مییابند؛ چرا که پیکر شهدا با گذشت زمان فاقد بافت عضلانی بوده و آنچه به دست میآید، به شکل بقایای استخوانی است؛ به همین دلیل تنها راهی که امروز میتوان برای شناسایی این گونه پیکرها استفاده کرد، شناسایی از طریق اطلاعات ژنتیکی آنها است.
البته در بسیاری از رخدادها و حوادث، چه حادثه انفجار، آتشسوزی یا سقوط هواپیما که ممکن است شواهد ظاهری نباشد و اجزای بدن متلاشی شده باشد، تنها راه شناسایی قربانیان استفاده از اطلاعات ژنتیکی است.
شناسایی ژنتیکی بر این اصل استوار است که در دوران جنینی، هر فرزندی، نیمی از اطلاعات ژنتیکی خود را از پدر و نیمی دیگر را از مادر دریافت میکند؛ در چنین شرایطی تصویر منحصر به فردی شکل میگیرد که نه مشابه پدر و نه مشابه مادر است؛ بلکه طرحواره تلفیقی از پدر و مادر است.
* دقت این روش تا چه حد است؟
برای مطالعه جایگاههای ژنتیکی، اگر فقط ده جایگاه ژنتیکی در جامعهای مطالعه شود، احتمال پیدایش دو فرد مشابه هم چیزی حدود یک ضرب در ده به توان منهای 19 است؛ به عبارت دیگر احتمال خطا بسیار کمتر از یک بر روی 500 میلیون خواهد بود.
بنابراین، تنها راه شناسایی و تشخیص دقیق برای بقایای باقیمانده از یک حادثه، بهرهگیری از دانش ژنتیک است. این روش در کشورمان به همت مرکز ژنتیک نور ایجاد و بهکارگیری شده و در زمینههای گوناگون در حال ارائه خدمت به خانوادههای شهدای مفقود و گمنام در کشور است.
* روند خدماتدهی به چه شکل است؟
بقایایی که در تفحص به دست میآید، ابتدا در بخش آنتروپولوژی(انسانشناسی) به وسیله متخصصان آناتومی و پیکرشناسی بررسی شده و از اجزای به دست آمده نمونهگیری میشود. این نمونهها تحت شرایط خاص آمادهسازی میشود تا در فرآیند آزمایشگاهی، ماده ژنتیکی هر فرد از اجزای سلولی خالصسازی شود.
وقتی ماده اصلی ژنوم به دست میآید، تازه آغاز مطالعات آزمایشگاهی ژنتیکی شروع میشود تا پس از آزمایشهایی، طرحواره یا پروفایل اختصاصی برای هر نمونه از بقایایی که در اختیار داریم، تعیین شود. این اطلاعات در یک بانک داده بزرگ شامل پروفایل ژنتیکی مربوط به بقایای مفقودین ذخیره میشود.
از خانوادههایی هم که در جنگ تحمیلی مفقودی داشته باشند، نمونه خون، بافت مخاطی یا بزاق دریافت میکنیم؛ بدین صورت که اگر پدر و مادر در قید حیات باشند، از هر دوی آنها و چنانچه پدر و مادر در قید حیات نباشند، اگر آن شهید ازدواج کرده و فرزندی داشته باشد، نمونه خون همسر و فرزند را دریافت میکنیم، در این حالت، نمونههای بخش مادری را از نمونه فرزند جداسازی میکنیم که بخش باقیمانده متعلق به شهید یا پدر فرزند خواهد بود. البته در غیر موارد فوق نیز ممکن است از برادران و خواهران شهید نیز نمونهگیری به عمل آید.
به این ترتیب، اطلاعات ژنتیکی خانوادههای منتسب در پایگاه داده بزرگ دیگری وارد میشود و پس از آن، سیستم نرمافزاری، بین پروفایلهای ژنتیکی بقایای استخوانی با پروفایل ژنتیکی خانوادهها جستوجو میکند و در صورتی که موارد منطبقی را پیدا کند، به مثابه سرنخهای شناسایی تلقی میشود.
تمامی اطلاعات به دست آمده در شرایط تفحص و منطقه عملیاتی و همچنین کلیه اطلاعات مندرج در اظهارنامه خانوادهها هم بررسی میشود. به این صورت که تاریخ آخرین اعزام و محل تقریبی شهادت با محل کشف پیکرها و عملیاتهای مرتبط تطبیق داده میشود؛ زیرا همه این اطلاعات باید همدیگر را تکمیل کنند تا به تأیید نهایی منجر شود.
مواردی هم که به شناسایی منتهی میشود، طی نامهای به معراج شهدا اعلام میشود؛ از این رو چنانچه پیکر شهید شناسایی شده قبلاً در جایی دفن شده باشد، به خانواده، محل دفن شهید را اعلام میکنند و اگر هم هنوز تدفین پیکر صورت نگرفته باشد، پیکر با نام به خانواده تحویل داده میشود.
به این ترتیب، همه شهدایی که از سال 81 تاکنون در تفحص به دست آمده و مشخصههای شناسایی نداشته باشند و در هر گوشهای از کشور به صورت گمنام دفن شدهاند، پیش از دفن نمونهگیریهای لازم برای آزمایشهای ژنتیکی از آنها به عمل آمده است؛ از این رو این امید وجود دارد به مرور که این بانک اطلاعاتی تکمیل میشود، شهدایی که طی این مدت به صورت گمنام دفن شدند، شناسایی شوند.
* در حال حاضر، چه تعداد نمونه در اختیار مرکز قرار گرفته است؟
تقریباً سه هزار نمونه از شهدای گمنام در اختیار داریم که تعداد بسیاری از اینها پروفایل شدهاند؛ این در حالی است که برابر آمارهای بنیاد شهید، بیش از 60 درصد والدین شهدا (یکی یا هر دو آنها) از دنیا رفتهاند و متأسفانه به دلیل اقتضای شرایط سنی آنها این آمار رو به افزایش خواهد بود و اگر همت اساسی و تسریع در جمعآوری نمونههای خانوادههای شهدا صورت گیرد، این امید وجود دارد که چشم انتظاری پدران و مادران شهدا پایان یابد.
معضل اساسی که با آن مواجه هستیم این است که به طور متوسط تاکنون از 50 درصد کل خانوادههای شهدای گمنام و جاویدالاثر نمونهگیری نشده است که برای انجام نمونهگیری از آنها به همت و کار جهادی نیاز است تا بتوانیم بانک اطلاعات نمونههای ژنتیکی خانواده شهدا را تکمیل کنیم.
اکنون این کار با تلاش اداره ایثارگران سپاه در سراسر کشور در حال پیگیری است. بهداری سپاه هم در این زمینه همکاریهایی دارد، اما متأسفانه در برخی از استانها فقط نمونههای 10 تا 15 درصد خانواده شهدا را داریم و در برخی از استانها هم بالای 90 درصد خانواده شهدا نمونهگیری شدهاند. برای نمونه در تهران فقط حدود 30 درصد نمونههای این خانوادهها را در اختیار داریم، در حالی که هر چه بانک اطلاعاتی مرکز تکمیلتر باشد، شناسایی شهدا بیشتر میسر خواهد شد.
* این همکاریها با نیروهای مسلح و دستگاههای دیگر مانند بنیاد شهید به چه صورت است؟
این همکاریها در حد مورد انتظار ما نیست؛ این در حالی است که طی شش سال اخیر از بنیاد شهید تقاضا داشتیم در قالب پایش سلامت خانواده شهدای گمنام این کار صورت گیرد و ما همچنان منتظر این همکاری هستیم؛ زیرا از این نظر به شدت در مضیقهایم.
البته، سپاه تا حد توان امکانات خود را پای کار آورده است، اما پیشرفت این اقدام هم در همه استانها یکسان نیست. بر این اساس از تمام فرماندهان سپاههای استانی دعوت میکنم با این خدمت آشنایی بیشتری حاصل کنند و کمک کنند تا کار تکمیل دریافت نمونه خانوادهها، در ظرف مدتی کوتاه (دو سه ماهه) با همت جهادی انجام شود تا انشاءالله امسال بتوانیم بانک اطلاعات ژنتیکی خانوادهها را تکمیل کنیم. این نکته را هم یادآور میشوم که برای ما فرقی نمیکند که خانواده شهدا متعلق به کدام نهاد؛ ارتش، سپاه، جهاد یا بسیج باشد.
* برای اینکه زودتر به نتیجه برسید، چرا از طریق رسانههای عمومی اطلاعرسانی نمیکنید؟
شاید فراخوان عمومی از طریق رسانهها برای انجام نمونهگیری، آسانترین راهحل باشد، اما مهمترین دغدغه ما این است که اگر خانواده شهدا طی این مدت با تألمات روحی ناشی از شهادت فرزند یا همسر یا عزیز خود کنار آمدهاند، برخورد ما انتظاری ایجاد نکند که به دلیل شرایط دیگر، قابل رفع نباشد؛ زیرا برای هر خانواده شهید گمنام سه حالت متصور است؛ اول اینکه ممکن است پیکر این عزیز تا پیش از سال 81 (که هنوز فعالیتهای این مرکز آغاز نشده بود) در تفحص به دست آمده باشد و به صورت گمنام در یکی از یادمانها یا گلزارهای سراسر کشور دفن شده باشد که این یعنی اکنون نمونهای برای تهیه پروفایل ژنتیکی از این گروه در اختیار نیست. البته این برنامه وجود دارد که پس از پایان یافتن نمونههای جاری، فرایندهای لازم برای دریافت مجوزهای شرعی و قانونی برای دریافت نمونه از این گروه طی شود.
گروه دوم مواردی هستند که همچنان باید در تفحصهای برونمرزی و طی برنامههای آینده به دست آیند که بنابر آمار اعلام شده از سوی فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، حدود سه تا چهار هزار شهید دیگر باید تفحص شوند.
گروه سوم شهدایی هستند که ممکن است در یک رخداد مربوط به جنگ تحمیلی مانند انفجار یا افتادن در اروند و نظایر آن، دیگر پیکری از آنها به دست نیاید، به همین دلیل از اینکه به پدر یا مادر سالخوردهای مراجعه شود و بگوییم برای شناسایی شهید خانواده نمونهگیری انجام میدهیم، اجتناب میکنیم؛ زیرا نمیدانیم شهید این خانواده جزو سه حالت پیشین است، یا اینکه نمونهای در مرکز دارد و چون ممکن است آن خانواده در اثر ایجاد یک انتظار جانکاه مجدد در اضطراب و تب و تاب قرار گیرد، بنابراین برای پرهیز از ایجاد انتظاری که ممکن است بدون پاسخ بماند، یا پاسخ به گذشت زمان طولانی ناشی از تکمیل تفحص و... موکول شود، بهتر است در قالب برای نمونه پایش سلامت، نمونهگیری انجام شود و این هم میتواند در دیدار با خانواده شهدا یا اردوهای زیارتی یا از طریق جلب همکاری اعضای جوانتر خانواده انجام شود.
* کار تفکیک و شناسایی پیکرهایی که به صورت جمعی کشف میشوند، چگونه انجام میشود؟
پیکرهایی که به صورت جمعی پیدا میشوند، برای نمونه ممکن است در سنگری چندین نفر با هم به شهادت رسیده باشند که پس از تفحص چون تفکیک آنها قدری مشکل است، تمامی اجزای پیکرها به این مرکز منتقل شده و در اینجا با کمک کارشناسان پیکرشناسی و آناتومی تمامی اجزای هر پیکر با دقت تفکیک و پس از تهیه پروفایل ژنتیکی، اجزای یک پیکر، در کنار هم قرار میگیرند.
در تفحصهای برونمرزی نیز برای تفکیک پیکرهای رزمندگان کشورمان با نیروهای عراقی، حداقل 15 مؤلفه یا ویژگی مشتمل بر نوع و برندهای انواع البسه، تجهیزات انفرادی و مهمات همراه استفاده میشود و اگر در مواردی بر اساس مؤلفههای تعیین شده پیکری ایرانی یا عراقی بودن آن در منطقه تفحص شده مشخص نشود، تمام پیکرهای یافت شده، به معراج شهدا و از آنجا به این مرکز منتقل میشوند و چنانچه با بررسیهایی که در این مرکز صورت میگیرد مشخص شود پیکری متعلق به کشور ما نیست، به وسیله معراج شهدا و کمیته جستوجوی مفقودین، به عراق فرستاده میشود.
* گاهی روی تابوت پیکرهایی که به صورت گمنام تشییع میشوند سن شهید ذکر شده، آیا این سن حقیقی است؟
معمولاً در برگههای تشخیصی، برمبنای ویژگیهای آناتومیک یک دامنه سنی با دقت 2 تا 3 سال درج میشود که میزان دقت این امر به مهارت کارشناس بستگی دارد.
* سختترین کار شما در شناسایی پیکر شهدا مربوط به کدام عملیات بوده است؟
نمونهگیری و شناسایی عمده شهدایی که در جزایر، حاشیه اروند یا مناطق باتلاقی به ویژه شهدای غواص تفحص شدند را میتوان از سختترین کارهای این مرکز دانست.
بنابراین شهدایی که در مناطق «ابوفلوس»، «ابوالخصیب» و نمونههایی که سال گذشته و جاری در جزیره بوارین به دست آمد و امسال نیز این تفحصها ادامه دارد و همچنین پیکرهایی که از قرارگاه نصرت در جزیره مجنون کشف شد، از جمله نمونههای سخت محسوب میشوند.
* برای پیشگیری از مفقود شدن در حوادث احتمالی آینده چه تدبیری اندیشیده شده است؟
اکنون در بسیاری از کشورها، از نیروهای مسلح و کارکنان مشاغل پرخطر مانند خلبانان یا کسانی که به مناطق عملیاتی منتقل میشوند، نمونههای لازم برای انجام آزمایشهای ژنتیک دریافت میشود تا در صورت مواجهه با هر حادثه محتمل، امکان ردیابی و شناسایی آنها میسر
باشد.
در کشور ما نیز این فرصت فراهم شده و تقریباً برای تمامی نیروهایی که در خط مقدم مواجهه با دشمن قرار دارند، پروفایلهای ژنتیکی تهیه شده است. البته به آتشنشانان، امدادگران، خبرنگاران و دیگر مشاغلی که باید در صحنههای خطر حضور پیدا کنند، نیز توصیه میکنم در سامانه ژنتیکی نمونهای از آنها ثبت شود تا در زمان بروز هرگونه حادثه احتمالی، مورد بهرهبرداری قرار گیرد. بر این اساس، برای همکاری با ستاد بحران کشور اعلام آمادگی کردهایم.