محمد دهقان، نماینده مجلس گفت: اعضای دولت فکر می‌کردند اگر صنعت هسته‌ای را تعطیل کنیم، تحریم‌ها رفع خواهد شد و وعده دادند در این صورت چرخ اقتصاد کشور و زندگی مردم خواهد چرخید، در حالی که عقب‌نشینی در مسئله هسته‌ای نه تنها مشکل تحریم را حل نکرد؛ بلکه ضربات بیشتری را به اقتصاد کشور وارد آورد. دولت معتقد است با اجرای مطالبات FATF مشکلات اقتصادی حل می‌شود و وعده می‌دهند، با این حال با انگیزه‌های احتمالاً سیاسی و برای فرار از مسئولیت باز هم گرانی را به یکی از ۴۱ الزام FATF ربط می‌دهند.

گزارش صبح صادق از روند گفت‌وگوهای صلح یمن؛ دستاوردها و چالش‌ها
  امین پناهی/ حدود 45 ماه از حمله عربستان سعودی به یمن می‌گذرد؛ تجاوزی که نه تنها هیچ آورده‌ای برای عربستان سعودی و ولی‌عهد جوانش نداشته است که سبب بروز فاجعه انسانی در یمن و بی‌آبرویی حاکمان سعودی شده است. دو ماه پیش وزیر بهداشت یمن با اعلام اینکه؛ «در پی تجاوزگری‌های ائتلاف صهیونیستی، سعودی و اماراتی علیه مردم یمن سه میلیون کودک یمنی از سوء تغذیه رنج می‌برند»، گفته بود: «زخمی‌ها به علت محاصره کشور جان خود را از دست می‌دهند.»
تلویزیون دولتی ترکیه در گزارشی با تیتر «مردم یمن با مرگبارترین فاجعه انسانی قرن مواجه هستند»، در این باره نوشته است: «سارا الزوكاری سخنگوی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در خاورمیانه، اعلام کرد به علت جنگ داخلی چهار ساله در این کشور و بحران انسانی که به بالاترین سطح خود رسیده است، میلیون‌ها یمنی گرسنه به خواب می‌روند.
الزوكاری همچنین اظهار داشت، 22 میلیون نفر از جمعیت 27 میلیونی این کشور نیازمند کمک‌های انسانی بوده و اکثر این افراد روزانه تنها یک وعده غذا می‌خورند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «سخنگوی صلیب سرخ با اشاره به اینکه عده کثیری از یمنی‌ها قادر به خرید مواد غذایی و داروی روزانه خود نیستند، گفت پایان بخشیدن به درد و رنج مردم یمن، مستلزم یک تلاش قدرتمند سیاسی است.»

ریشه طرح صلح!
البته این وضعیت نه تنها به واسطه عربستان و امارات که با حمایت دولت‌های آمریکا و اروپایی‌ها به وجود آمده است. اما در این حدود چهار سالی که از تجاوز ائتلاف عربستان به یمن می‌گذرد، هیچ یک از دولت‌ها به موضوع یمن نپرداخته بودند.
حتی سازمان ملل که باید مدافع حقوق همه انسان‌های جهان باشد، سال 1395 در گزارش خود، عربستان سعودی و متحدانش را مسئول کشتار کودکان در یمن شناخته بود، اما پس از فشارهای زیاد طرف سعودی و تهدید سازمان ملل متحد به قطع کمک‌های مالی خود، دبیر کل سازمان ملل در اقدامی بی‌سابقه نام سعودی‌ها را از فهرست سیاه عاملان کشتار کودکان یمن حذف کرد.
آن روزها بان کی‌مون دبیرکل وقت سازمان ملل با دفاع از گزارش خود درباره مسئولیت ائتلاف سعودی در کشتن بیش از ۵۱۰ کودک یمنی و زخمی کردن ۶۶۷ کودک دیگر گفت، به دلیل پیامدهای قطع احتمالی کمک‌های مالی کشورهای عرب تصمیم به حذف نام ائتلاف عربستان گرفته است.
این روند که کشورهای قدرتمند جهان و سازمان‌های بین‌المللی چشم بر جنایات رژیم سعودی بسته بوده‌اند تاکنون ادامه داشته است، اما پس از آنکه بن‌سلمان در موضوع قتل خاشقجی رسوایی به بار آورد، طوری که حتی دولت‌های همپیمان او نیز نتوانستند از او حمایت کنند، داستان یمن هم در رسانه‌ها مطرح و به یکی از سوژه‌های داغ تبدیل شد.
پنجم آذر ماه سال جاری بود که بی‌بی‌سی در گزارشی با عنوان «ادامه تلاش سازمان ملل برای برگزاری نشست صلح یمن» خبر از برگزاری چنین نشستی در آینده نزدیک داد. 
هر چند در این گزارش آمده است که یک بار دیگر در سال 2016 مذاکرات صلح یمن در کویت برگزار شده بود که پس از گذشت 108 روز بدون نتیجه پایان یافته و حتی هیئت مذاکره‌کننده حوثی‌ها به دلیل برقرار نبودن راه امن برای برگشت به یمن سه ماه در عمان گرفتار شده بودند. البته همین امر هم سبب مخالفت نمایندگان حوثی‌ها برای حضور در چنین نشستی شده بود. 

آثار و پیامدهای نشست
اما شکست‌های پی‌در‌پی عربستان در جنگ یمن و البته هزینه سرسام‌آور این جنگ برای دولت این کشور سبب شده تا حاکمان سعودی به فکر صلح با یمن بیفتند. این نشست می‌تواند برای عربستان دو نتیجه عمده داشته باشد؛ اول اینکه، طی این نشست منصور هادی رئيس‌جمهور مستعفی یمن که مهره خودشان است را دوباره به قدرت برسانند. دوم اینکه، خود را پیروزمندانه از مهلکه جنگ یمن بیرون بکشند. 
نشست صلح یمن با حضور انصارالله، نمایندگان ائتلاف سعودی‌ـ اماراتی و دولت خودخوانده منصور هادی، تحت نظارت سازمان ملل متحد، طی روزهای گذشته در سوئد برگزار شد. نفس این نشست برای «مارتین گریفیتس» نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن موفقیتی بزرگ محسوب می‌شود که توانسته طرف‌های دعوا را پای میز مذاکره بکشاند.
البته در بُعد سیاسی هم برای انصارالله یمن یک پیروزی به شمار می‌آید، هر چند که این پیروزی بزرگ نیست، اما همین که طرف سعودی و البته سازمان ملل متحد این گروه را به رسمیت بشناسند و متوجه شده‌اند که بدون حضور این بازیگر اصلی داستان یمن کاری از پیش نخواهند برد، یک پیروزی سیاسی برای انصارالله به شمار می‌رود.
نشست صلح با محوریت تبادل اسرا آغاز می‌شود. مذاکره‌ای که یک هفته به طول می‌انجامد؛ در ابتدای این نشست طرف یمنی معتقد است، طرف‌های سعودی اراده‌ای برای حل‌وفصل مشکل یمن ندارند. «عبدالملک العجری» از اعضای هیئت مذاکره‌کننده یمنی در گفت‌وگوی اختصاصی با شبکه العالم اعلام می‌کند که عربستان و هیئت گماشته آن در نشست یمن که طی روزهای جاری در سوئد برگزار می‌شود، حقیقتاً هیچ قصدی برای حل‌وفصل پرونده‌های مطرح شده در مذاکرات جاری ندارند، اما با این وجود همچنان فکر می‌کنیم که بارقه‌های امیدی وجود دارد که این مذاکرات به اتخاذ اقدامات جدی در موضوع بحران انسانی و اقتصادی در یمن منجر شود.

مذاکره توأم با تجاوز!
این دور از مذاکرات بدون رو در رویی مستقیم طرفین آغاز شد و به گفته منابع خبری، موضوع فرودگاه صنعا و بندر الحدیده، اعتمادسازی، لغو محاصره یمن، پرداخت حقوق کارمندان یمنی و ارسال کمک‌ها به یمن از محورهای اصلی مذاکرات بوده است.
اما همان‌گونه که نماینده انصارالله معتقد است، طرف سعودی اعتقادی به صلح ندارد؛ چرا که در حین مذاکرات حملات خود را از سر می‌گیرد و در یک روز 19 بار مواضع یمنی‌ها را هدف حمله قرار می‌دهد. حتی در مقطعی رئیس‌ هیئت مذاکره‌کننده یمنی اعلام کرد، افزایش حملات سبب شکست مذاکرات خواهد شد. در این باره «محمد عبدالسلام» رئیس هیئت مذاکره‌کننده انصارالله با اشاره به افزایش شدت حملات ائتلاف سعودی گفت: «این موضوع را با فرستاده ویژه سازمان ملل متحد مطرح کردیم که تشدید حملات متجاوزان، حکایت از آن دارد که مذاکرات شکست خواهد خورد.»
بازگشایی فرودگاه صنعا تنها بند از پیش‌نویس توافق است که بر سر آن توافق کتبی حاصل شده است. موضوعی که نماینده دولت مستعفی یمن هم در آن با انصارالله یمن هم‌نظر است و موافقت خود را با آن ابراز می‌دارد.
هر چند به نوشته پایگاه خبری «رادیو فرانسه» موضوع بازگشایی فرودگاه صنعا هنوز به طور کامل حل نشده و هیئت اعزامی دولت منصور هادی اصرار می‌کند هواپیماها پیش از سفر به خارج از کشور در فرودگاه عدن فرود بیایند، ولی هیئت اعزامی حوثی‌ها با این مسئله مخالف است؛ زیرا فرودگاه عدن زیر سلطه نیروهای اماراتی است.
آتش‌بس در الحدیده
در زمینه آتش‌بس در الحدیده و نحوه مدیریت بندر راهبردی آن، چگونگی پروازها به صنعا و دیگر بندهای مطروحه هم هرچند توافق شفاهی صورت پذیرفته؛ اما اجرا و پیشرفت آن به میزان پایبندی ائتلاف سعودی‌ـ اماراتی بستگی دارد. بندهای مهمی که عملیاتی شدن آنها به ویژه اجرای توافق الحدیده، ابعاد انسانی بسیار مهمی خواهد داشت و تا حدود زیادی از فشارهای غذایی و دارویی مردم مظلوم یمن خواهد کاست.
پایگاه خبری «یورونیوز» در این باره نوشت: «آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرده بود شورشیان حوثی و نیروهای مسلح وفادار به دولت منصور هادی برای برقراری آتش‌بس در بندر حدیده به توافق رسیده‌اند.»
در ادامه این گزارش آمده است:‌ «طبق این توافق، طرف‌های درگیر متعهد شدند هیچ تجهیزات نظامی‌ای را به حدیده وارد نکنند و تمام درگیری‌ها در این شهر و بندر آن پایان یابد. همچنین نیروهای مسلح باید در دو هفته آینده از این شهر و بندر آن خارج شوند. طرف‌های درگیر متعهد شده‌اند از ورود کالا و کمک‌های بشردوستانه به حدیده و بندر آن جلوگیری نکنند.»
مبادله اسرای طرفین هم جزء مهم‌ترین بندهایی است که دو طرف درباره آن به توافق رسیده‌اند. قرار است طی 40 روز آینده 15 هزار اسیر از دو طرف مبادله شود. نماینده انصارالله اعلام کرده است، سازمان متبوعش فهرستی بالغ بر هفت هزار نفر از اسرا و بازداشتی‌ها ارائه کرده‌اند؛ این در حالی است که وزیر خارجه دولت مستعفی یمن در توئیتی خبر از فهرستی ۷۷۶/۸ نفره برای تبادل اسیران داده است.

زمزمه نقض آتش‌بس
تنها پس از چند ساعت از پایان نشست استکهلم و اعلام آتش‌بس میان طرف‌های یمنی، زمزمه‌های نقض این توافق از سوی ریاض به گوش می‌رسد. به گزارش اسپوتنیک، «احمد المسیری» معاون نخست‌وزیر دولت مستعفی یمن با بیان اینکه نباید به این توافق‌ها زیاد خوش‌بین بود، مدعی شد توافق‌نامه سوئد به شبه نظامیانی که علیه کشور و دولت قانونی شورش کردند، فرصت بیشتری برای ادامه حیات و نقض قوانین علیه مردم و دولت یمن خواهد داد! وی افزود: «این توافق‌نامه برای حوثی‌ها (انصارالله) که در الحدیده در آستانه شکست قرار داشتند، پیروزی به شمار می‌رود.»
هرچند قرار است این توافق با صدور قطعنامه شورای امنیت برای طرفین دعوا لازم‌الاجرا باشد؛ اما تجربه نشان می‌دهد عربستان سعودی و هم‌پیمانانش هیچ‌گاه به طور کامل بر پیمان‌نامه‌هایی که امضا کرده‌اند، استوار نبوده‌اند. توافق سوئد برای طرف‌های یمنی یک توافق شکننده است که هر لحظه امکان نقض آن از سوی ائتلاف سعودی‌ها وجود دارد.

دکتر رضا میرابیان
 کارشناس ارشد مسائل عربستان

بررسی تحولات عربستان به‌ صورت هفتگی می‌تواند در ترسیم فضایی برای درک بهتر سیاست‌های آل‌سعود مفید باشد؛ ازاین‌‌رو مهم‌ترین تحولات داخلی عربستان در یکی دو هفته‌ گذشته، به شرح زیر است:
1ـ بازگشت احمد، عموی بن‌سلمان؛ احمدبن‌عبدالعزیز، برادر ملک‌سلمان، پس از اظهاراتی که در لندن و علیه جنگ یمن داشت و چنین مطرح کرد؛ «نگویید آل‌سعود، بلکه باید گفته شود آل‌سلمان؛ زیرا این جنگ آل‌سعود نیست، به دست خاندان آل‌سلمان اتفاق افتاده است»، قرار شد از لندن خارج نشود و اگر به عربستان بازمی‌گشت این احتمال وجود داشت که یا زندانی یا کشته شود، اما با فشار انگلیسی‌ها او به عربستان بازگشت و استقبال از او به گونه‌ای بود که از یک فرد پیروز چنین استقبالی صورت می‌گرفت؛ زیرا اکثر شاهزاده‌ها در فرودگاه جمع شده و به استقبال او رفته بودند، با وجود آنکه محمدبن‌سلمان با این استقبال موافق نبود.
2ـ اتمام بازداشت خانگی فرزندان ملک‌عبدالله و محمدبن‌نایف؛ اتفاق دیگر اینکه فرزندان ملک‌عبدالله، یعنی متعب و خالد و همچنین محمدبن‌نایف در بازداشت خانگی بودند، اما در مراسم عروسی یکی از شاهزاده‌های سعودی همه شخصیت‌ها و امرای سعودی و همچنین افراد تحت بازداشت خانگی در این عروسی حضور پیدا کردند که این امری بی‌سابقه در عربستان به شمار می‌آمد؛ زیرا در گذشته و پیش از قتل خاشقجی هیچ یک از امرا نمی‌توانستند با یکدیگر دیدار داشته باشند، یا این اجازه را نداشتند که با پسران ملک‌عبدالله و بن‌نایف ملاقات کنند و از دید و بازدید آنها جلوگیری می‌شد؛ از این رو شواهد نشان می‌دهد که اقتدار بن‌سلمان در عربستان شکسته شده، موقعیت او محدود و از بیرون از کشور مهار می‌شود.
3ـ اکنون وضعیت در داخل عربستان متشنج و نظارت‌های امنیتی روی دربار و کاخ بسیار شدید شده است. از سویی بن‌سلمان سعی می‌کند، ارتباطاتی که میان ملک‌سلمان و اُمرا وجود دارد را کاهش دهد و به گونه‌ای تحرکات سیاسی و تحرکات خاندان آل‌سعود نیز کمتر شود؛ زیرا سعودی‌ها در گذشته دو تجربه برکناری اُمرای آل‌سعود را داشته‌اند؛ یک مورد پسر عبدالعزیز و دیگری نیز ترور ملک فیصل به دست برادرزاده خود. یعنی دست به سلاح شدن و موضوع ترور در داخل خاندان آل‌سعود بسیار بالاست و این تجربه را در خاندان خود دارند. جالب اینکه، در اسنادی که منتشر شده است، ملک فیصل پس از عبدالعزیز قوی‌ترین پادشاه عربستان به شمار می‌آمد و به تعبیری از نظر پایبندی به اسلام نیز از متدین‌ترین پادشاهان عربستان و به شدت ضد صهیونیستی بود. بنابراین به نظر می‌رسد وضعیت داخلی عربستان، به ویژه پس از قتل خاشقجی متشنج است و حتی محمدبن‌سلمان در سفری که به آرژانتین داشت، حراست‌های امنیتی درباره دربار عربستان را تشدید و محافظان ویژه امنیتی خود را که به همراه او به آرژانتین رفته بودند با هواپیمای بوئینگ به عربستان بازگرداند تا از کاخ حفاظت کنند و برای امنیت خودش در آرژانتین از شرکت بلک واتر استفاده کرد که پس از آمریکا بیشترین نیروی حفاظتی، یعنی حدود 400 نفر را در نظر گرفته بود. به این دلیل که نگران بود، در این مدتی که در آرژانتین حضور دارد، دیگر شاهزادگان و اُمرا به ملک‌سلمان فشار وارد کرده و او را متقاعد کنند و نامه‌ای را در مقابل او قرار دهند تا با این نامه ولی‌عهد را خلع کنند.
آنچه بسیار محتمل است، این است که روند و سازوکار آینده به گونه‌ای است که زمینه برای پادشاهی آینده بن‌سلمان فراهم نیست. حتی چهره بین‌المللی او نیز به عنوان یک شکنجه‌گر و آدمکش مخدوش شده است و بسیار بعید به نظر می‌رسد که پذیرش جهانی نیز داشته باشد؛ ازاین‌رو غربی‌ها ناچارند به سمت گزینه دیگری حرکت کنند. شرایط عربستان تا یک سال آینده شرایط متلاطمی خواهد بود و از ژانویه به بعد با آمدن دموکرات‌ها به داخل مجلس نمایندگان آمریکا شرایط برای عربستان سخت‌تر نیز خواهد شد؛ چرا که دموکرات‌ها کینه بسیاری از محمدبن‌سلمان دارند، چون معتقدند پول‌های عربستان و امارات در پیروزی ترامپ نقش داشته و مؤثر بوده است؛ لذا با دو مسئله مهم به مخالفت با عربستان می‌پردازند؛ یکی مسئله قتل خاشقجی و دیگری جنگ یمن، تا در آینده بتوانند از این طریق ترامپ را هم از قدرت سرنگون کنند و اگر نتوانستند او را سرنگون کنند، او را به عنوان یک اردک لنگ تا دو سال آینده تحمل کنند. بنابراین مسئله اصلی موضوع قتل خاشقجی و جنگ یمن نیست؛ بلکه مسئله بر سر رقابت‌ها و منافع حزبی و همچنین کینه‌ای است که از ترامپ پیدا کرده‌اند و به دنبال سرنگونی او هستند، چون آنها معتقدند ترامپ در انتخابات تقلب کرده و به کمک روس‌ها به قدرت رسیده است.

 اسباب‌بازی سیاسی
صادق زیباکلام از تحلیلگران جریان اصلاحات گفت: «حرف من به آقای حجاریان این است که مردم اسباب‌بازی ما نیستند و ما نمی‌توانیم از مسئولیت اجتماعی خود در قبال انتخاب روحانی شانه خالی کنیم.» سعید حجاریان از نظریه‌پردازان جریان اصلاحات در بخشی از گفت‌وگوی مشروح با خبرگزاری تسنیم، با بیان اینکه، اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه با روحانی عقدی به معنای ائتلاف نبسته بودند، گفته بود: «حالا که آقای روحانی از خودش عبور کرده، طبیعی است که برخی اصلاح‌طلبان با او زاویه پیدا کنند. حجاریان در حالی این اظهارات را بیان کرده که در سال ۹۲ در حمایت از روحانی گفته بود، اصلاح‌طلبان حاضرند دندانه‌های دولت روحانی باشند.»
همین برجام کفایت می‌کند!
رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی گفت: «ما اگر بخواهیم مشکلات و خسارت‌هایی که بعد از انقلاب به ایران وارد شده است را در یک نگاه اجمالی مورد بررسی قرار دهیم، ته خط به آمریکا می‌رسیم؛ ازاین‌رو چگونه با این کشور که نابودی را مورد هدف قرار داده سر میز مذاکره بنشینیم.» حمیدرضا حاج‌بابایی افزود: برای ما حضور در توافقی چون برجام کفایت می‌کرد تا بدانیم که آمریکا با رویه فعلی هیچ وقت قابل اعتماد نبوده و نخواهد بود؛ ازاین‌رو مذاکره، سازش و اتخاذ هر رویکرد دیگری با این کشور اشتباه محض است و با راهبردهای ایران سازگاری ندارد و نخواهد داشت.»
کنوانسیون محوری دولت
دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی گفت: «هنوز مردم با مشکلات ناشی از شکست برجام دست و پنجه نرم می‌کردند که دولت ۴۱ الزام دیکته شده FATF را برخلاف اصول قانون اساسی پذیرفت.» دهقان با بیان اینکه، دولت از سال‌های ۹۴ و ۹۵ همه الزامات دیکته شده FATF را به صورت قانونی و غیر قانونی اجرا کرده است، گفت: «از میان این الزام‌ها ۳۷ مورد مربوط به خود دولت بود که آنها را خودشان اجرا کردند و ۴ مورد را در قالب لایحه به مجلس آوردند که از این لوایح هم تنها روی کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم اختلاف ایجاد شد و مابقی در مجلس به تصویب رسید.»
بی‌اعتنایی به مصوبات 
بی‌اعتنایی رئیس‌جمهور به مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، در حالی است که این رفتار از سوی وی سابقه عجیبی داشته است. حسن رحیم‌پورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «اینها قراردادهای خارجی که با عقاید و منافع ما در تضاد است را امضا می‌کنند، اما کنوانسیون اسلامی حقوق کودک، که خودمان تنظیم کرده‌ایم را ابلاغ نمی‌کند و کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل را ابلاغ و اجرا می‌کند. با این وجود ضروری است که دولت پاسخگو باشد که انجام توافقات بین‌المللی مانند سند 2030 در حوزه آموزش، موافقت‌نامه پاریس در حوزه محیط زیست، FATF، CFT و... چه مبنایی دارد؟ و مهم‌تر از این موضوع، مشکل دولت و رئیس‌جمهور با مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟»
درس‌تان را از نو بخوانید
محقق داماد، از حامیان دولت خطاب به روحانی گفت: «مشاوران شما باید بروند درس‌شان را از نو بخوانند.» وی با درخواست از نخبگان کشور گفت: «برای بهتر شدن کشورمان درس بخوانید. اگر الآن رتبه علمی صنعت در دانشگاه به عرش هم رسیده باشد؛ ولی در عمل از این علم استفاده نشود، هیچ مشکلی حل نخواهد شد.» این استاد دانشگاه خطاب به مسئولان دولت تأکید کرد: «شما که برای ورزش از خارج یک نفر را می‌آورید، خب اگر نمی‌توانید مشکلات کشور را حل کنید، یک نفر را از همان جا بیاورید؛ البته که ما می‌دانیم دانشمندان بسیاری در داخل کشور داریم که مورد غفلت قرار گرفته‌اند.» وی افزود: «اگر برای ترافیک هم بلد نیستند مشکل را حل کنند، یک نفر را از خارج بیاورند. الآن اقتصاد کشور علمی اداره نمی‌شود و به همین دلیل الآن این مشکلات را داریم.»

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران در حاشیه نشست «مجمع دوحه» در پاسخ به پرسش خبرنگار شبکه «الجزیره انگلیسی» به اینکه نظر شما درباره اینکه دولت «دونالد ترامپ» ایران را به دلیل آزمایش‌های موشک بالستیک به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت متهم کرده است، چیست؟ گفت: «اول از همه اینکه، موشک‌های ایران، برای دفاع هستند و ما به آنها برای بازدارندگی نیاز داریم. ما در منطقه‌‌مان بسیار کمتر از هر کشوری صرف هزینه‌های نظامی می‌کنیم و به همین دلیل است که ما از همان اول هم گفته‌ایم که موشک‌های ما قابل مذاکره نیستند.» ظریف در ادامه تأکید کرد: «موضوع دوم آن است که آمریکا با خروج از برجام، به صراحت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرده است، در نتیجه آنها در موقعیتی نیستند که درباره آن قطعنامه حرف بزنند؛ چرا که آنها تلاش کردند این قطعنامه را از بین ببرند، اما به رغم تلاش‌های آنها این قطعنامه همچنان پابرجا است.» وی افزود: «نکته سوم، قطعنامه ۲۲۳۱ ایران را از آزمایش کردن موشک‌ها منع نمی‌کند؛ بلکه به موشک‌هایی که برای حمل کلاهک‌‌های اتمی‌ طراحی شده باشند، اشاره دارد و برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ هم درباره این موضوع که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست، راستی‌آزمایی کرده‌اند و در نتیجه ما اصلاً هیچ کلاهک اتمی نداریم. این یعنی موشک‌هایی که ما آزمایش می‌کنیم چارچوب درخواستی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را نقض نمی‌کند، البته این قطعنامه درخواست کرده، نه اینکه ما را ملزم کرده باشد. آمریکایی‌ها فکرشان معطوف به گذشته است و درباره قطعنامه‌هایی حرف می‌زنند که دیگر وجود خارجی ندارند و قطعنامه ۲۲۳۱ جایگزین آن شده‌ است و تلاش آنها برای نقض این قطعنامه به منظور احیای قطعنامه‌های پیشین هرگز موفق نخواهد شد.»


 مجازات شغالان
نکته: شبی یکی از امرا نتوانست از زوزه شغالان بخوابد، صبح که از خواب برخاست مشاورانش را فراخواند و از آنها کیفری بایسته برای شغالان طلب کرد. هر یک کیفری سخت را برای شغالان پیشنهاد کردند، اما او هیچ یک را نپسندید و در پی مجازاتی سخت‌تر برای آنها بود. دستور داد تمامی شغالانی را که در آن حوالی یافت می‌شدند، بیابند و زنده به حضورش آورند. وقتی شغالان را به حضورش آوردند، بر گردن تمامی آنها زنگوله‌ای آویخت و آنها را دوباره در صحرا رها کرد. طعمه‌ها از صدای زنگوله شغالان می‌گریختند و به این ترتیب هیچ یک نتوانستند طعمه‌ای شکار کنند. چند روزی به این نحو سپری شد تا همگی از گرسنگی مُردند.
نظر: در سال‌های گذشته قوه قضائیه، سازمان اطلاعات و وزارت اطلاعات ضربات سنگینی به شبکه‌های فساد و نفوذ وارد آورده‌اند، اما همچنان شاهد افزایش رفتارهای پرخطر آنان علیه نظام اسلامی هستیم و حتی چنین حرکت‌هایی سبب تبلیغات استکباری رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران شده و درصددند با برجسته کردن این فسادها، کل نظام را ناکارآمد جلوه دهند؛ ازاین‌رو لازم است تدابیری جدی‌تر برای مقابله با این فسادها اندیشیده شود که سبب طرد اجتماعی آنان و انزجار مردمی از مفسدان و مسئولان حامی فساد شود.

سرباز را مدیر می‌کنند!
محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به سلسله مراتب در نیروهای مسلح گفت: «در نیروهای مسلح رتبه‌های نظامی پله پله داده می‌شود؛ اما در وزارتخانه‌ها این رده‌بندی را قبول ندارند و یک سرباز را مدیر می‌کنند و متأسفانه به وی اجازه نمی‌دهیم به ترتیب پله‌ها و رده‌ها را
 طی کند.» 
وی ادامه داد: «از آن سو احمدی‌نژاد آمد و گفت که من دولت ژنرال‌ها را نمی‌خواهم. به او گفتیم چهار تا آدم متفکر و مجرب را به کابینه ببر، اما او گفت من فقط سرباز می‌خواهم. به او گفتم تو از آقا که آقاتر نیستی! آقا مگر فرمانده کل قوا نیست؟ ایشان در نیروهای مسلح فقط با 15 نفر در ارتباط است. رئیس ستاد کل، فرمانده سپاه و... ایشان هیچ وقت نفرمودند می‌خواهند با سربازها کار کنند. البته هوای سربازها را دارند، ولی بالاخره باید یک فرمانده کل با ژنرال‌ها کار کند.» 

مزد ضد حجاب
«شاپرک شجری‌زاده»، یکی از دخترانی که در پروژه «چهارشنبه‌های سفید» برای مقابله با حجاب شرکت کرده بود، با حمایت یک سازمان ضد ایرانی صهیونیستی به نام «یوآنی» به پارلمان کانادا رفته و طی سخنانی با وقاحت تمام، خواستار تحریم مردم ایران شده است. کسانی که به غلط، مقصد دختر خیابان انقلاب را حجاب اختیاری می‌دانستند، امروز با تصمیم شاپرک شجری‌زاده دچار
 شوک شدند. 
دنده معکوس اصلاح‌طلبان
حمیدرضا ترقی با اشاره به اظهارات اخیر کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی گفت: «صحبت‌های اخیر او نشان از شکاف دو دیدگاه بین اصلاح‌طلبان است.» 
وی ادامه داد: «گروهی از اصلاح‌طلبان معتقد به استفاده از افراد کارآمد و مؤثر برای شهرداری تهران هستند، اما گروه دیگری اعتقاد دارند از افراد جناحی و سیاسی برای اداره شهر تهران استفاده شود.» عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی افزود: «گروه اول نگران ضعف کارآمدی مدیریت در شهرداری نسبت به زمان قالیباف هستند و ممکن است این مقایسه موجب کاهش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان شود و یقیناً در انتخابات آینده تأثیر منفی در آرای آنها می‌گذارد.» ترقی تصریح کرد: «گروه دوم که معتقد به استفاده از افراد جناحی و سیاسی هستند بیشتر به فکر در قدرت بودن و استفاده از فرصت قدرت در زمان حال هستند.» 



دکتر یدالله جوانی
مدیر مسئول
با توجه به پاره‌ای از مشکلات در کشور و عمدتاً به دلیل مشکلات اقتصادی در سال‌های اخیر، کارآمدی جمهوری اسلامی به یک پرسش و سؤال قابل توجه در جامعه تبدیل شده است. دشمنان انقلاب اسلامی با همه توان خود، در حال القای شبهه ناکارآمدی نظام اسلامی و تضعیف جریان انقلابی بوده و تضعیف روحیه انقلابی و ارزش‌گرایی در جامعه را دنبال می‌کنند.
جریان ضد انقلاب به همراه رسانه‌های جبهه استکبار، با استفاده از شرایط پدید آمده ناشی از مشکلات اقتصادی، با هزاران دروغ در فضای مجازی، شبکه‌های ماهواره‌ای و نشریات خود، چنین القا می‌کنند که مردم در دوره پهلوی در ناز و رفاه و آسایش بودند. بنابراین پاسخ به پرسش مذکور، یک ضرورت و امری در حد واجب است. برای مشخص شدن کارآمدی جمهوری اسلامی یا ناکارآمد بودن آن نسبت به دوره پیش از انقلاب اسلامی، باید دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی را به درستی و دقیق تبیین کرد. اگر حفظ جمهوری اسلامی از دیدگاه امام(ره) از اوجب واجبات است، بر همین مبنا تبیین دستاوردهای این نظام به منزله مقدمه یک امر واجب، از حکم وجوب برخوردار است. اگر دشمنان و جریان ضد انقلاب توانسته‌اند بر روی ذهن بخشی از مردم تأثیر گذاشته و آنان را نسبت به انقلاب و نظام بدبین کنند، دلایلی دارد که مهم‌ترین آن عبارت است از:
۱ـ جریان انقلابی و مسئولان نظام در چهل سال گذشته، نتوانسته‌اند دستاوردهای انقلاب و نظام را به درستی برای مردم و به ویژه نسل جوان تبیین کنند؛
۲ـ جریان‌های سیاسی در سال‌های اخیر، در رقابت‌های ناسالم، یکدیگر و در نهایت نظام را تخریب کرده و با زیر سؤال بردن دولت‌های گذشته، مردم را نسبت به نظام و انقلاب بدبین و بی‌اعتماد کرده‌اند؛
۳ـ ویژگی‌های روان‌شناختی جامعه ایرانی که بر اساس آن نقاط منفی بیشتر به چشم می‌آید؛
۴ـ ضعف نظام در مبارزه با مفاسد و برقراری عدالت مطلوب در همه زمینه‌ها؛
۵ـ سیاه‌نمایی‌ها و دروغ‌پراکنی‌های دشمن؛
۶ـ جوان بودن جامعه و فاصله گرفتن چهل ساله از مبدأ انقلاب؛
۷ـ فراموشی تاریخی که گریبان بخشی از مردم را می‌گیرد؛
۸ـ بالا رفتن انتظارات و توقعات مردم از یک سو، تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی دشمن از سوی دیگر؛
۹ـ زندگی اشرافی برخی از مسئولان؛
۱۰ـ تبلیغات فراوان دشمن و جریان ضد انقلاب و به ویژه سلطنت‌طلب‌ها برای تطهیر رژیم پهلوی.
در میان دلایل بالا، سهم ناآشنایی با دستاوردهای انقلاب و نظام بالا است. بنابراین، باید در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، نهضت روشنگری و تبیین دستاوردهای انقلاب، در اولویت مسئولان کشور و جریان انقلابی قرار گیرد.
برای تبیین درست دستاوردهای جمهوری اسلامی، باید چند نکته را مد نظر قرار داد و تبیین کرد؛
الف‌ـ رژیم پهلوی چه ویژگی‌ها و چه رویکردهایی داشت؟
ب‌ـ وضعیت ایران پیش از انقلاب از نظر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، فناوری و دفاعی چگونه بود؟
ج‌ـ چرا در ایران انقلاب پدید آمد؟
د‌ـ جمهوری اسلامی چه ویژگی‌ها و رویکردهایی دارد؟
ه‌ـ اگر در ایران انقلاب نشده بود، اکنون ایرانی‌ها در چه شرایطی بودند؟
و‌ـ با انقلاب و پدیدآیی نظام جمهوری اسلامی، چه تغییرات و تحولات اساسی در کشور پدید آمده است. به عبارت دیگر، ایران در چهل سالگی انقلاب، چه تفاوت‌هایی با ایران پیش از انقلاب دارد؟
با پاسخ دقیق به پرسش‌های مذکور، می‌توان تبیین درستی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای چهل ساله جمهوری اسلامی داشت. با چنین تبیینی، کارآمدی نظام اسلامی اثبات خواهد شد. به طور قطع، اگر جمهوری اسلامی نظامی کارآمد نبود، نمی‌توانست چهل سال در برابر همه قدرت‌های شیطانی ایستادگی کند. بر اساس پژوهش‌های انجام شده، در چهل سال گذشته حدود ۴ میلیون پروژه کوچک و بزرگ در زمینه‌های علمی، عمرانی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در کشور به اجرا درآمده و سیمای ایران را به طور کلی متفاوت از قبل کرده است.
نمونه‌هایی از این دستاوردها عبارت است از:
1ـ پهلوی یک رژیم ضد ملی و وابسته به غرب و آمریکا، مستبد و دیکتاتور، فاسد و ضد دین بود. با انقلاب اسلامی یک نظام مستقل و مردمی در ایران پدید آمد و ایران به استقلال واقعی دست یافت و مردم از عزت ملی و عزت نفس برخوردار شدند. 
2ـ در دوران پیش از انقلاب،‌ آمریکایی‌ها همه کاره کشور بودند و حتی شاه هم تحت فرمان آمریکایی‌ها بود. حدود 60 هزار آمریکایی در ارتش و تمامی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها اعمال نفوذ می‌کردند. اکنون با انقلاب اسلامی، ‌چهل سال است که مردم صاحبان اصلی کشور بوده و مسئولان را خود برمی‌گزینند. 
3ـ ‌پیش از انقلاب ایران کشوری تحت سلطه آمریکا، ‌تأمین‌کننده منافع غرب،‌ متحد رژیم صهیونیستی و فاقد نقش در منطقه به صورت مستقل بود. با انقلاب اسلامی ایران به قدرت منطقه‌ای تبدیل شده و الهام‌بخش مسلمانان شده،‌ پرچم بیداری اسلامی و مقاومت ضد سلطه را در دست دارد. 
4ـ پیش از انقلاب اسلامی، ایران با آن گذشته درخشان تاریخی، روز به روز از قافله علم و تمدن بشری دورتر می‌شد. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان،‌ سهمی حدود یک دهم درصد از تولید علم در جهان را داشت. اکنون و پس از انقلاب اسلامی طی چهل سال گذشته،‌ ایران سهمی معادل 2 درصد تولید علم در جهان را به خود اختصاص داده است. به عبارتی، میزان تولید علم در دوره جمهوری اسلامی، حدود 20 برابر دوره پهلوی است. با تبدیل این علم به فناوری، ‌ایران در بسیاری از حوزه‌های علوم و فنون جدید،‌ در ردیف 10 کشور برتر جهان قرار گرفته است. ایران دارای چرخه کامل سوخت هسته‌ای شده،‌ چرخه کامل صنعت فضایی دارد و در نانو و فناوری‌های برتر پیشرفت کرده است. 
5ـ نرخ با سوادی در کشور در دوره پهلوی 47 درصد بود و این عدد اکنون در حال نزدیک شدن به 100 درصد است. تعداد دانشجو در ایران پیش از انقلاب 176 هزار نفر بود و این رقم به بالای 4 میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. 
6ـ وضعیت سلامت، میزان مرگ و میر کودکان و شاخص طول عمر در پیش از انقلاب بسیار اسف‌بار بود؛ به گونه‌ای که حدود 50 درصد پزشکان فعال کشور خارجی بودند. اکنون کشور از پزشک خارجی بی‌نیاز شده و جمهوری اسلامی به قطب پزشکی منطقه تبدیل شده است. دستیابی به دانش سلول‌های بنیادی، قرارگرفتن در در رتبه‌های برتر پیوند کلیه، ‌کبد،‌ قلب و دیگر اعضای بدن، ‌همراه افزایش طول عمر ایرانیان نسبت به پیش از انقلاب، از ویژگی‌های سلامت و بهداشت در عصر جمهوری اسلامی است. 
7ـ در حوزه دستاوردهای اقتصادی و تقویت زیرساخت‌ها نیز تحولی بزرگ طی چهل سال گذشته رخ داده است،‌ راه‌های اصلی و فرعی کشور شش برابر، راه‌آهن بیش از دو برابر، ظرفیت بنادر بیش از 20 برابر،‌ سدهای کشور بیش از 30 برابر و‌ میزان تولید برق بیش از 14 برابر افزایش یافته است. 
8ـ در تولیدات ملی، صادرات غیر نفتی ایران 57 برابر شده، تولید فولاد خام بیش از 24 برابر، ‌تولید محصولات پتروشیمی بیش از 30 برابر و محصولات فولادی بیش از 15 برابر افزایش یافته است. تأمل در این آمار نتایج بسیار ارزشمندی را به دست می‌دهد. 
9ـ در دوره پیش از انقلاب، ‌در حالی که ایران بیشترین ذخایر گازی جهان را داشت، سهم گاز در سبد انرژی کشور یک درصد بود. اکنون این سهم به بالای 70 درصد افزایش پیدا کرده است. پیش از انقلاب 9 شهر و یک روستا از شبکه گازر‌سانی برخوردار بودند. این عدد اکنون به 1083 شهر و 23 هزار روستا افزایش پیدا کرده است. مشترکان گاز از 50 هزار به بیش از 11 میلیون افزایش پیدا کرده است. 
10ـ در حوزه صنایع دفاعی و نظامی‌، ایران کشوری وابسته و ارتش در اختیار آمریکایی‌ها بود. اکنون جمهوری اسلامی نه تنها نیازهای تجهیزات نظامی خود را تأمین می‌کند؛‌ بلکه به بیش از 30 کشور جهان تجهیزات نظامی صادر کرده، ‌از اقتدار نظامی و دفاعی در سطح بازدارندگی برخوردار است. 
تأمل در نمونه‌های یاد شده نشان می‌دهد، جمهوری اسلامی برخلاف تبلیغات زهرآگین دشمنان، ‌نظامی با کارآمدی بالا است. براساس همین کارآمدی، باید مشکلات در حوزه‌های اقتصادی را مرتفع کرد و با مبارزه جدی با فساد و تبعیض و بی‌عدالتی،‌ گام‌های بلندی را به سمت تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی و پدیدار کردن تمدن نوین اسلامی برداشت. ان‌شاءالله