سیدپرویز فتاح، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) با اشاره به تصویب بودجه سال ۹۸ در دولت افزود: دولت در تخصیص بودجه امداد در سال ۹۷ همکاری بسیار خوبی داشت، اما تنظیم بودجه سال ۹۸ مطابق با انتظارات ما نبود. در همین راستا طی نامه‌ای به رئیس‌جمهور اصلاح ردیف بودجه کمیته امداد در لایحه پیشنهاد سال ۹۸ با توجه به نرخ تورم را درخواست کردیم و خوشبختانه این پیشنهاد با موافقت رئیس‌جمهور مواجه شده است.

بیماری‌های قلبی و عروقی هر روز جان 300 نفر را در کشور می‌گیرد


   شهناز سلطانی/ بیماری‌های قلبی و عروقی پس از حوادث جاده‌ای دومین علت مرگ و میر در کشور ایران است. آمار فوت 300 نفر در روز بر اثر بیماری‌های قلبی تلخ و البته تکان‌دهنده است. بنابراین، زنگ هشدار مدت‌هاست که به صدا درآمده، اما نه مسئولان و نه مردم گوش شنوایی برای شنیدن آن ندارند. کاهش سن ابتلا به این بیماری‌ها از 60 سال به 30 سال در همین سال‌های اخیر بخشی از هشدارهاست که اگر کاری نکنیم، به مرحله بحران و سونامی بیماری‌های قلبی و عروقی خواهیم رسید.

موجی که به راه افتاده است
قلب یک عضو بسیار حیاتی در بدن ما به شمار می‌آید و در واقع یک پمپ عضلانی است که خون از طریق رگ‌های آن به بدن پمپاژ می‌شود. بنابراین هر گونه اختلال در روند کارکرد آن کل بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. متأسفانه، سبک جدید زندگی ما در دهه‌های اخیر به روند طبیعی و سلامت این بخش از جسم ما صدمات جبران‌ناپذیری وارد کرده است؛ به گونه‌ای که گفته می‌شود از دو دهه پیش، یعنی 20 سال پیش موج بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور آغاز شده است و شتابان در پیش است. تجربه دردناک عزیزانی که با این عارضه از دست می‌دهیم یا خبرهای تلخی از این دست که به کرات به گوش‌مان می‌رسد، گواه همین موضوع است.

از کهنسالی تا جوانی
دکتر رسول دیناروند، رئیس سابق سازمان غذا و دارو(زیر نظر وزارت بهداشت) سال گذشته از سن جدید ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور خبر داده بود. به گفته او، در حال حاضر سن ابتلا به این بیماری از دوره کهنسالی در سال‌های گذشته به دوره‌های میانسالی و جوانی و سال‌های 30 تا 40 سالگی رسیده است و متأسفانه علت 33 تا 39 درصد مرگ‌ومیرها در کشور ما همین است و بالاترین رتبه جهانی را از این نظر داریم. سازمان جهانی بهداشت هم در آماری 63 درصد مرگ‌ومیرها را در ایران ناشی از بیماری‌های قلبی و عروقی اعلام کرده است.
وزارت بهداشت در آمار دیگری از فوت 300 نفر در روز به علت بیماری‌های قلبی و عروقی در کشور خبر می‌دهد. البته این بیماری در جهان هم نگران‌کننده است؛ به گونه‌ای که انجمن قلب آمریکا در سال 2016 اعلام کرد، بیماری‌های قلبی و سکته دو عامل مؤثر مرگ‌ومیر در سال 2013 در جهان بوده است. بنابراین، این بیماری گریبان مردم جهان را گرفته است، اما گریبان مردم ایران را بیشتر و مردم شهر تهران هم که دیگر رکورد زده‌اند.

چرا قلب‌مان مریض می‌شود؟
از نظر متخصصان قلب، فشار خون بالا و دیابت مهم‌ترین و اصلی‌ترین عوامل ابتلای ما به بیماری‌های قلبی و عروقی هستند. چاقی و بی‌تحرکی، استعمال دخانیات و قلیان و هر نوع ماده مخدر و چربی خون عوامل ثانویه در درگیر شدن با این بیماری است.
شیوه جدیدی که ما در زندگی امروزمان در پیش گرفته‌ایم، در واقع به نوعی خودمان را با دست خودمان به چاه می‌اندازیم و از آن بی‌خبریم. در شیوه نوین ما ساعت‌های طولانی مقابل تلویزیون می‌نشینیم و کلی تخمه شور و چرب نوش جان می‌کنیم یا خوراکی‌های مضر‌تر مانند چیپس و پفک. ساعت‌های مدیدی با گوشی موبایل و کامپیوتر سر و کار داریم و از جای‌مان تکان نمی‌خوریم. مدام و بی‌برنامه خودمان را مهمان این رستوران و آن رستوران می‌کنیم و تا می‌توانیم از غذاهای چرب و چیل و پرنمک و زود حاضر شونده میل می‌کنیم. در کلانشهر‌هایی مانند تهران هم نفس می‌کشیم و ریه‌های‌مان را از دود و آلودگی پر می‌کنیم. حتی کوتاه‌ترین مسیرها را با وسایل نقلیه طی می‌کنیم. استرس را به مثابه بخش جدایی‌ناپذیر زندگی‌مان پذیرفته‌ایم و با آن خو گرفته‌ایم. پس با این اوصاف دیگر جای تردید باقی نمی‌ماند که به پیشواز بیماری‌های قلبی می‌رویم.

شیوه‌ای نو باید...
برای برون‌رفت از این تنگنای بیماری‌های قلبی و عروقی اهل فن، یعنی همان پزشکان قلب توصیه می‌کنند بازنگری در شیوه زندگی‌مان لازم و ضروری است؛ یعنی تا حد ممکن از آنچه می‌شود پرهیز کرد، دوری کنیم. کمی به خودمان زحمت بدهیم و تحرک داشته باشیم و کمی ورزش کنیم. غذاهای سالم و خانگی و مطمئن بخوریم. از دخانیات پرهیز کنیم و میوه و سبزیجات را به شکل قابل ملاحظه‌ای وارد برنامه غذایی‌مان کنیم. غذاهای دریایی را که در رژیم غذایی ما ایرانی‌ها مورد بی‌مهری قرا گرفته، هفته‌ای حداقل یک بار سر سفره بیاوریم.

پیامدهای که ادامه‌دار است
همان‌طور که گفتیم، طبق آمارها سن سکته قلبی در ایران به 30 سال رسیده است و روزانه 300 هموطن جان خود را بر اثر سکته قلبی از دست می‌دهند؛ البته این آمار دقیقاً دو سال پیش در کنگره علمی و بین‌المللی قلب و عروق اعلام شده و چه بسا امروز این آمارها سیر صعودی در پیش گرفته باشد. (تصورش را بکنید در یک روز چه تعداد خانواده داغدار می‌شود و چه تعداد کودک خردسال پدر و مادرش را از دست می‌دهد و چه حجمی از ناراحتی و نگرانی و استرس و فشارهای روحی و روانی بر خانواده‌های قربانیان تا سال‌ها باقی می‌ماند و چه تعداد بچه‌ به دلیل بی‌سرپرست شدن شاید راه کج در پیش بگیرند)؛ اما با اصلاح الگوی زندگی می‌شود تا حدی از این خطر پیشگیری کرد. افزون بر این، ما باید علایم بروز سکته قلبی را خوب بشناسیم تا در موقع بروز بتوانیم عوارض آن را کاهش دهیم. به گفته متخصصان قلب، اگر بیماری که دچار سکته قلبی شده است، در کمتر از دو ساعت به مراکز درمانی رسانده شود، می‌توان عوارض آن را به حداقل رساند و از پیشامدهای ناگوار جلوگیری کرد.

علایم سکته قلبی چیست؟
بیمار در قفسه سینه احساس درد، تنگی یا ناراحتی می‌کند و این البته شایع‌ترین علامت سکته قلبی است، زمان این احساس معمولاً بیش از یکی دو دقیقه است. چه بسا بیمارانی سکته قلبی را بدون این علامت تجربه کنند و این بی‌علامتی در زنان شایع‌تر است؛ هر چند سکته قلبی در مردان شایع‌تر است. مشکلات گوارشی ممکن است به سراغ بیمار بیاید، مانند استفراغ که این علامت را زنان بیشتر تجربه می‌کنند. دردی که از قفسه سینه شروع می‌شود و تا بازوها ادامه پیدا می‌کند. اگر به صورت ناگهانی تعادل خود را از دست دادید و همزمان دردی در قفسه سینه‌تان منتشر شد، نشانه خوبی نیست. احساس درد یا فشار در مرکز قفسه سینه‌تان که به سمت گلو امتداد پیدا می‌کند. خستگی زیاد و ضعف بدنی بی‌دلیل علامت مهمی است که زنان بیشتر از آن گله می‌کنند. خروپف‌هایی با صدای بلندتر از معمول که شبیه نفس نفس زدن یا خفه شدن است. عرق سرد بدون علت هم مهم است. سرفه‌های ممتد با خلط‌های سفید و صورتی را هم باید جدی گرفت. وقتی ساق پا و کف و مچ پا متورم می‌شود یا هنگامی که ضربان قلب‌تان را نامنظم حس می‌کنید.

بی‌ترس اورژانس خبر کنید
در موقع سکته قلبی در اولین فرصت اورژانس را خبر کنید. ترس به خودتان راه ندهید، نفس‌های عمیق بکشید و سرفه‌های پی‌در‌پی بکنید. این کار سبب ورود اکسیژن و گردش خون می‌شود. از قرص یا کپسول زیر زبانی استفاده کنید و اگر بهبودی حاصل نشد، پس از پنج دقیقه یک قرص دیگر مصرف کنید.



 صحرا محمدی/ دوستی دارم همیشه ماشین حساب به دست است. همین چند روز پیش بود که با چهره ناراحت و در هم کشیده می‌گفت یکی از بستگانش سال گذشته خانه‌ای خریده که گویا قیمتش (حداقل برای دوست من) خیلی افزایش یافته است و از بدشانسی خودش می‌نالید که بالا رفتن قیمت خانه‌اش چنگی به دل نمی‌زند. 
متأسفانه این نمونه از دوستان و اقوام و همکار چندان نایاب نیستند. همه ما کم و بیش از این دست آدم‌ها می‌بینیم که با نگاه مادی و چرتکه‌ای مدام در پی رصد داشته‌های دیگرانند. حساب خانه و ماشین و سفر بقیه را دارند. مرتب از دیگران سؤال می‌کنند تا بفهمند چه کسی کجا ایستاده است. خلاصه این آدم‌ها بیشتر از اینکه فکر و انرژی و زمان خود را به زندگی خود و حل مشکلات آن معطوف کنند، متأسفانه صرف موضوع‌هایی می‌کنند که نه تنها دردی از آنها دوا نمی‌کند که دردی هم می‌افزاید. این نوع نگاه معیوب به دیگران و فارغ از جنسیت به شکلی هم‌ موجب آزار خود آنها و هم‌ آزار دیگران می‌شود. 
خداوند به همه ما نعمت‌های بی‌شماری عطا کرده است که در وصف نمی‌گنجد. نعمت‌هایی که شاید شبیه هم نباشند و همین تفاوت‌هاست که گمان می‌بریم دیگران دارند و ما نه و حساب داشته‌های بقیه را می‌کنیم. 
روانشناس‌ها معتقدند آدم‌ها داشته‌ها و شادی‌های‌شان را بیشتر بروز می‌دهند تا نداشته‌ها و غم‌های‌شان را. مانند عکس‌هایی که آدم‌ها در فضای مجازی و در شبکه‌های اجتماعی برای پروفایل خود انتخاب می‌کنند. در واقع، تقریباً همه ما عکس‌هایی برمی‌گزینیم که ما را خوب و خوش نشان می‌دهد، نه ناراحت و غم‌زده. در حالی که وضعیت عادی زندگی سرشار از غم و شادی است و یک بعدی نیست. زندگی همه ما آدم‌ها سکه‌ای است که دو روی غم و شادی را توأم دارد. بنابراین اگر دیگران را باب میل خودمان درمی‌یابیم، این ظواهر ناگفته‌های زیادی هم دارد که ما از آن بی‌خبریم. ضمن اینکه اگر داشته‌های دیگران را می‌بینیم، باید به این نکته هم عمیقاً فکر کنیم که هیچ کس بی‌هیچ زحمتی به جایی و به داشته‌ای نمی‌رسد. اما دیگران راه رفته را با دشواری‌هایش برای ما شرح نمی‌دهند. مانند اینکه ما یک ساختمان را می‌بینیم و جلب توجه می‌کند، ولی مراحل ساخت آن را ندیده‌ایم که به چه مشقتی و با چه هزینه‌ گزافی به این مرحله رسیده است. 
کاش همه ما این توانایی را داشتیم که همه دارایی‌های مادی و غیر مادی زندگی‌مان را فهرست کنیم. آن وقت می‌فهمیدیم در این فهرست دارایی‌های باارزشی داریم که نه ماشین حساب‌ بردار است و نه چرتکه بردار. گاهی ما آدم‌ها دارایی‌های ذی‌قیمتی داریم که از آن بی‌خبریم و آنهایی که داشته‌های‌شان تحسین ما را برانگیخته، در حسرت دارایی‌های ما هستند. اگر سلامتی و خانواده خوب داریم و اگر فرزند و پدر و مادر داریم و اگر...، اینها همان داشته‌هایی هستند که در همه جا یافت نمی‌شود و با هیچ چیزی نمی‌توان آن را جایگزین کرد و قابل خریدن نیست. 
بنابراین، پررنگ دیدن داشته‌های دیگران سبب می‌شود دارایی‌های خودمان را نادیده بگیریم یا در نظر ما کم رنگ جلوه کنند. روی برگرداندن از زندگی دیگران و معطوف کردن آن به زندگی خودمان سبب می‌شود شاکر باشیم و کمتر استرس به خودمان راه بدهیم. 



 رسول ایمانی/ در شماره‌های پیش گفته شد، شبکه ایران اینترنشنال که در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 راه‌اندازی شد، وضعیت مشخصی درباره منابع مالی خود ارائه نداد.
مجوز تلویزیون ایران اینترنشنال متعلق به شرکتی به نام
Global-Media-Circulating-Limited است که دفتر آن در لندن قرار دارد که یکی از مدیران اصلی این شرکت یک فرد عربستانی به نام «عادل عبدالکریم» است. جالب اینکه مدیر سابق این هلدینگ کسی نبود جز عبدالرحمان راشد، روزنامه‌نگار مشهور سعودی و مدیر سابق تلویزیون العربیه که مواضع ضد ایرانی‌اش زبانزد است. با جست‌وجوی نام عادل عبدالکریم مشخص می‌شود که وی افزون بر شرکت فوق، صاحب هلدینگOR HOLDINGS AND INVESTMENTS LIMITED  است. با وجود افشای این اطلاعات، این تلویزیون تاکنون خبر دریافت بودجه از دربار عربستان را رد نکرده است. ضمن اینکه همه این اطلاعات را روزنامه گاردین نیز افشا کرد و حتی این روزنامه قتل خاشقجی را مربوط به افشای این اطلاعات دانست.
دفتر این رسانه فارسی‌زبان در لندن واقع شده است و بیشتر کارکنان آن با وعده پول بیشتر به این شبکه وارد شدند. در روند انتقال عوامل رسانه‌های فارسی‎زبان بیگانه، «آرمین قبادی پاشا» مجری شبکه «من‌وتو» هم به شبکه سعودی «ایران اینترنشنال» پیوست. او پس از خروج از کشور به استخدام شبکه صهیونیستی من‌وتو درآمد تا هر روزه با درآمیختن اخبار راست و دروغ علیه ایران سیاه‌نمایی کند. همچنین در ماه‌های گذشته نیز افرادی مانند «پانته‌آ مدیری»، «پناه فرهاد بهمن»، «محمد منظرپور» و... از رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا و من‌وتو به شبکه «ایران اینترنشنال» پیوسته بودند؛ شبکه‌ای که بر اساس اسناد و شواهد بسیاری با هزینه‌های هنگفت شاهزاده‌های سعودی می‌کوشد علاوه بر سیاه‌نمایی عملکرد نظام جمهوری ‌اسلامی ایران، در جامعه ایرانی تشنج ایجاد کند.
پس از گذشت چند ماه از تأسیس این شبکه، «علیرضا نوری‌زاده» مدیر تلویزیون ایران فردا مستقر در لندن که رابطه حسنه‌ای هم با دربار سعودی دارد، دست به افشاگری علیه سعودی‌ها درباره این شبکه زد. پس از این افشاگری‌ها در میان ایرانیان خارج‌نشین پرسش‌هایی به وجود آمد. «علی علیزاده» کمپینی راه‌اندازی کرد تا از مسئولان این شبکه‌ها بخواهد منبع مالی خود را افشا کنند، اما این تلویزیون‌ها وی را مزدور و بی‌وطن نامیدند. کمپین علیزاده سبب شد چند نفر از کارمندان این شبکه‌ها به فکر استعفا و قطع همکاری با این رسانه‌های مزدور باشند. در اولین اقدام «نگار مرتضوی» خبرنگار سابق صدای آمریکا که مدتی با شبکه ایران اینترنشنال همکاری می‌کرد، از این شبکه استعفا داد. البته وی به دلیل ترس از محاکمه و بازگردانده شدن از خاک آمریکا تاکنون هیچ اظهارنظری در این باره که چرا از این تلویزیون خارج شده نداشته، اما استعفای وی در حالی که تلویزیون متبوع وی با بحران مقبولیت مواجه شده نشان‌ می‌دهد که وی بر اثر فشار افکار عمومی از این تلویزیون استعفا داده است. پس از او «فرداد فرحزاد» و عده‌ای دیگر در توئیت‌های‌شان خبر استعفا از این شبکه را منتشر کردند.
لازم به یادآوری‌ است یکی از کارکنان سابق شبکه ایران اینترنشنال پیشتر گفته بود: «بسیاری از کارکنان دریافته‌اند که حقیقت درباره سرمایه‌گذاران عربستانی که پشتوانه این شبکه هستند به آنها گفته نشده، اما چون می‌ترسند براساس قراردادشان ناچار به بازگرداندن دریافتی‌های خود شوند، نمی‌توانند استعفا دهند. برخی از این افراد تنها به واسطه ویزای کاری‌ای که از طریق فعالیت در این شبکه دریافت کرده‌اند، امکان ادامه زندگی در لندن را دارند.»
 ادامه دارد

  حمیدرضا حیدری/ در هفته‌ای که گذشت، موضوع قیمت بنزین در مجلس مطرح شد و شاهد اظهارنظرهای نمایندگان و مسئولان بودیم. مباحثی که وارد فضای مجازی شد و حاشیه‌های متعددی را ایجاد کرد. آقای روحانی، رئیس‌جمهور در نشستی که با وزیر راه، مسکن و شهرسازی و مدیران این وزارتخانه داشت، گفت: «در کشور ما سوخت نرخ ثابت دارد، در دنیا این‌طور نیست، روز تعطیل یک نرخ، روز کاری یک نرخ و در روز شلوغی نیز یک نرخ دیگر دارد. اینجا عادت کرده‌ایم که نرخ سوخت ثابت باشد.»
یکی از کاربران توئیتر در واکنش به این بخش از صحبت‌های رئیس‌جمهور، نوشت: «آقای روحانی امروز گفتند در دنیا بنزين هر روز یک قیمت دارد. البته این موضوع در ایران برای همه کالاها اتفاق می‌افتد؛ اما سؤال اینجاست چرا از استانداردهای دنیا فقط گرانی‌اش را یاد می‌گیرید. یک بار هم که شده به تولید خودروی با کیفیت با مصرف اندک و سوخت پاک بیندیشید.»
علی مطهری، نایب‌رئيس دوم مجلس شورای اسلامی هم در جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان گفت: «اگر قیمت بنزین بنا به افزایش داشته باشد، احتمالاً به‌ سمت بنزین چند نرخی خواهیم رفت و حدس بنده این است که احتمالاً مردم نیز با افزایش قیمت بنزین موافق هستند.»
یکی از کاربران مجازی هم در صفحه شخصی‌اش به سخنان علی مطهری این‌گونه واکنش نشان داد: «جناب مطهری، حرف زدن بلد نیستی، حرف نزدن هم بلد نیستی؟»
اما محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به خبر افزایش قیمت بنزین این‌گونه واکنش نشان داد: «مردم ظرفیت تحمل بار گرانی‌های زنجیره‌ای ناشی از افزایش قیمت حامل‌های انرژی را ندارند؛ بهتر است خرج و برج دولت و نهادهای حاکمیتی کمتر شود.»
یکی از کاربران توئیتر هم در واکنش به سخنان مطهری نوشت: «واقعاً فکر می‌کنید علی مطهری نمی‌دونه حرفش چقدر مسخره بود؟! ایشون می‌دونه، خوبم می‌دونه! فقط می‌خواد به بهانه مسخرگی این جمله، کلمه «گرونی» بیفته رو زبونا، که بعد، حرف‌های جناب روحانی راجع به FATF و «ارزونی» معنی پیدا کنه! اوکی!؟»
این در حالی است که حسن روحانی در همان جلسه‌ای که از دو نرخی شدن بنزین صحبت می‌کند، از 20 درصد ارزانی در صورت پیوستن به FATF خبر می‌دهد.
یکی دیگر از کاربران در واکنش به سخنان علی مطهری نوشت: «على مطهرى حدس زده كه مردم موافق افزايش قيمت بنزين هستن، من حدس مي‌زنم اون اصلاً نمي‌دونه «مردم» چه كسايى هستن!»
کاربر دیگری نوشت: «نایب‌رئیس مجلس حدس زده مردم با افزایش قیمت بنزین موافقند. بعد با همین استدلال می‌رن سراغ تصویب قانون! چی باید گفت به مجلسی که علی مطهری نایب رئیسشه؟!»
برخی هم سعی کردند نوع نگاه مطهری به قضیه گرانی بنزین را به دیگر موضوعات هم تعمیم دهند: «دلیل تصویب FATF و بقیه معاهدات رو فهمیدیم، چون آقایون فکر می‌کنن مردم موافقن. مثل آقای مطهری که می‌گه مردم موافق افزایش قیمت بنزین هستن!»
کاربر دیگری نوشت: «مطمئناً با گران شدن بنزین، گرانی و تورم در کشور افزایش خواهد یافت؛ اون‌وقت چطوری آقای روحانی با تصویب  FATFمی‌خوان ارزونی 20 درصدی ایجاد کنند!»
صحبت از گرانی بنزین و اعلام موافقت مردم با گرانی و دو نرخی شدن این حامل انرژی که نقش مستقیمی در گرانی کالاهای دیگر دارد، حدود یک سال قبل مطرح شد و بهانه‌ای برای برخی اعتراضات به گرانی شد که به همین هم ختم نشد و عوامل و اعضای ضد انقلاب و بیگانه حوادث تلخی را در برخی شهرهای کشور رقم زدند. 
سؤال اینجاست که آیا یک نماینده مجلس که بر کرسی نایب‌رئیسی خانه ملت نیز تکیه زده، از آثار و عواقب موضع‌گیری‌های خود بی‌اطلاع است یا با علم به این مسئله، چنین حرف‌هایی را می‌زند؟!

با وجود اعتراف حامیان نزدیکی به غرب به تعلل، بدعهدی و کارشکنی‌های مقامات قاره سبز!


 سید فخرالدین موسوی/ عملکرد اروپایی‌ها پس از خروج آمریکا از برجام با همه نمایش‌هایی که درباره لزوم حفظ برجام اجرا کردند و حرف‌های پر طمطراقی که زدند به گونه‌ای بوده که حتی نزدیک‌ترین حامیان نزدیکی به غرب و همراهی با اروپا برای مقابله با آمریکا نیز از سیاستمداران قاره سبز ناامید شدند، چنانکه «احمد زیدآبادی» از فعالان اصلاح‌طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود؛ «شکاف‌های موجود بین برخی از کشورهای اروپایی با آمریکا بیشتر شکل رسانه‌ای دارد و در واقعیت هیچ شکافی وجود ندارد... اتفاقاً صدای واحدی از همه آنها به گوش می‌رسد. در شرایط کنونی کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیده‌اند که برجام باید باقی بماند؛ با این وجود این توافق نیاز به تقویت و متمم دارد که باید هر چه سریع‌تر انجام شود. به نظر می‌رسد، آمریکا و کشورهای اروپایی در مقابل ایران تقسیم کار انجام داده‌اند. آمریکا فشارهای خود را نسبت به ایران افزایش داده و در مقابل کشورهای اروپایی تلاش می‌کنند در شرایطی که ایران تحت فشار است با ایران وارد مذاکره شوند تا نتیجه دلخواه هر دو گروه حاصل شود. همه کشورهای غربی نیز به دنبال این هستند که ایران از مواضع خود عقب‌نشینی کند تا شرایط برای شکل‌گیری «برجام ۲»، یا اضافه کردن مکمل به برجام به وجود بیاید.»
 روزنامه اصلاح‌طلب «اعتماد» نیز در مطلبی با عنوان «درباره حمایت اروپا از ایران»، نوشت: «هفت ماه پس از اعلام آنکه اروپا موفق به ساخت مؤسسات مالی مستقل از ایالات متحده خواهد شد، وزیر اقتصاد فرانسه برنولومر، ناگزیر به اعتراف این واقعیت است که اروپایی‌ها متأسفانه قادر نخواهند بود ارباب سرنوشت اقتصادی خود باشند، یا آزادانه بتوانند با هرکس که می‌خواهند تجارت کنند... واقعیت این است که اروپا ابزار لازم را برای ایستادن در مقابل ایالات متحده ندارد. هدف از این وضعیت انفعالی اروپا، وادار کردن ایران به نشستن پای میز مذاکره جهت مورد بحث قراردادن شرایط توافقی جدید است... بزرگ‌ترین آرزوی واشنگتن»؛ «دیاکو حسینی» تحلیلگر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «در عمل اروپا برای اداره امور مربوط به خود همچنان به آمریکا وابسته است... فکر می‌کنم این درک در کشور ما ایجاد شده که نباید انتظار یک معجزه از گروه 1+4 را داشت، توانایی آنها برای حمایت از برجام و میزان استقامت آنها در برابر ایالات متحده محدودیت دارد» و اعترافات متعدد دیگری از این دست.
«محمدرضا بختیاری» دیپلمات سابق در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «اروپا با آمریکا نمی‌جنگد»، نوشت: «متأسفانه در شرایط کنونی در مسئله توافق هسته‌ای هیچ راه‌حل منفعت‌آوری در مقابل کشورمان وجود ندارد... تا امروز از اتحادیه اروپا جز وعده هیچ حرکت جدی دیده نشده و موضوع طراحی مکانیسم ویژه انتقالات مالی بین ما و اروپا از حد حرف جلوتر نرفته و حتی در صورت وجود SPV هیچ کشور اروپایی زیر بار قبول ایجاد مرکز چنین تبادلاتی با کشورمان نمی‌رود... متأسفانه در تیم کارشناسان مذاکره‌کننده ما تعداد کافی از متخصصان به ویژه در حوزه‌های مالی، تجاری و بانکی حضور نداشتند که خط به خط و بند و به بند توافق را دقیق و به طور تخصصی بررسی کنند تا امروز دچار چنین شرایط ناشی از بی‌تعهدی آمریکا و اروپا نشویم.»
 اما سؤال اساسی این است که با وجود اذعان‌ها با این صراحت همچنان شاهد آن هستیم که «علی خرم» دیپلمات سابق و از حامیان برجام در سرمقاله‌ای در روزنامه شرق با عنوان «شورای امنیت و آزمایش موشکی ایران»، می‌نویسد:‌ «اروپا هم درباره آزمایش‌های موشکی ایران حساس است و البته می‌توان در این زمینه از تجربیات جهانی و نوعی تعامل میان کشورها قبل از این آزمایش‌ها بهره گرفت. آمریکا در تلاش برای جذب اروپایی‌ها به سمت اهداف غیر قانونی خود است و مسئولان جمهوری اسلامی می‌توانند هنرمندی بیشتری به خرج داده و اروپا را در کنار خود نگه دارند. تشکیل جلسه شورای امنیت مستقل از نتیجه آن، از نارضایتی اروپا حکایت دارد و این یک موفقیت برای آمریکا محسوب می‌شود.» این دیپلمات پیشین در ادامه می‌افزاید: «اگر شرایط عادی بود، یقیناً می‌توانستیم به قطعنامه ۲۲۳۱ به طریقی استناد کنیم که از ایران قانوناً و رسماً نخواسته آزمایش‌های موشکی را متوقف کند؛ اما فراموش نکنیم در یک فضای به ‌شدت سیاسی قرار داریم و در شرایط تحریم‌ها و فشارهای سیاسی، چنین امری شدنی نیست.» جملاتی که معنای واضح آن، این است که برای آزمایش‌های موشکی از اروپایی‌ها اجازه بگیریم! یعنی منوط کردن پیش رفتن و پیش بردن توان دفاعی کشورمان به نظر و مساعدت و همراهی  چشم‌آبی‌هایی که خود تسلیحات هسته‌ای دارند، یعنی گره زدن امنیت 80 میلیون ایرانی به  نظر کشورهایی که در جنگ تحمیلی هشت ساله به مردم ایران نقش پر رنگی داشتند!