فتح‌الله پریشان
کارشناس سیاسی
تجزیه و تحلیل سیاسی دانش، شمّ یا هنر و مهارتی است که با کنار هم گذاشتن قرائن و نشانگانی از گذشته تاریخی تا زمینه‌های محیطی و تربیتی بازیگران، منافع کشورها، چشم‌اندازها و راهبردها به بررسی پدیده‌ها و چرایی پدیدآیی اتفاقات و پیامدهای رخدادها و تحولات سیاسی داخلی، منطقه‌ای و جهانی می‌پردازد و نسبت منافع، راهبردها و سیاست‌های یک بازیگر را در مقابل بازیگران دیگر مشخص می‌کند.
اما گاهی این عوامل چنان پیچیده می‌شوند که تحلیل درست آنها با دشواری‌هایی مواجه می‌شود؛ نقش تصادف در چینش اینها بسیار کم است، اما امروز نقش اتاق‌های فکر که با ترکیبی از اندیشمندان حوزه‌ها و رشته‌های گوناگون در طراحی و آینده‌پژوهی دکترین‌ها و راهبردهای کلان رفتاری قدرت‌ها شکل می‌گیرند، بسیار زیاد شده است و اتفاقاً از سرمایه‌های قدرت نرم‌افزارانه کشورها به شمار می‌آید. البته، گاهی نیز آنها از طریق رسانه‌ها از تحلیل به مثابه چاقوی دو دم بهره می‌گیرند و سعی بر تصویرسازی پیچیده و رعب‌انگیز از چینش نشانه‌ها و رخدادها و نحوه تحلیل‌ها آنها توأم با ابزار فریب، خدعه، عملیات روانی و جنگ نرم دارند تا با صرف هزینه کمتر و بدون درگیری، به تغییر محاسبات تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان نظامات گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی در یک کشور اقدام کنند. به یک مثال عملی که در روزهای اخیر اتفاق افتاد، نگاه کنید؛ همزمانی وقوع پاره‌ای اتفاقات با هنرمندی فریبکارانه رسانه‌های در خدمت اهداف سلطه‌جویانه آمریکایی‌‌ـ صهیونیستی‌ـ ارتجاع عربی و دنباله‌های داخلی به گونه‌ای تحلیل شد که سؤالاتی را ایجاد کرد.
اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان از سوی ترامپ، افزون بر اینکه تحیر جان بولتن مشاور امنیت ملی‌اش را که دو هفته پیش گفته بود ما تا مدت ها در سوریه و منطقه ماندگاریم، برانگیخت، مخالفت بسیاری از سیاستمداران منتقد و حتی مقامات آمریکایی هم‌حزبی‌اش از جمله کناره‌گیری وزیر دفاع را به دنبال داشت. در این میان سؤال مهم این است که چرا ترامپ نیروهای آمریکایی را فوری از سوریه خارج می‌کند و از علایق استراتژیکی که برای آمریکا در آنجا تعریف شده دست برمی‌دارد؟
در کنار این صحنه‌آرایی سیاسی و رسانه‌ای در بیرون، موجی از عملیات روانی و شایعه رسانه‌ای در فضای مجازی در داخل ایران شکل گرفته که با کنار هم گذاشتن برگزاری همایش نظامی پیامبر اعظم ۱۲ در جزیره قشم و پهلو گرفتن ناو جنگی آمریکایی از مدت‌ها پیش در آب‌ها و نزدیک برخی جزایر جنوبی، به زمینه نسج و تقویت این تحلیل که آیا آمریکایی‌ها با کاهش دادن نقاط آسیب‌پذیر حضور خود در منطقه در فکر تهدید و تهاجم به ایران هستند و این برگزاری همایش دریایی برای مانور قدرت در برابر این موضوع است، دامن زده، تولید نگرانی می‌کنند؟
این تحلیل‌ها از نحوه پاسخ به چرایی خروج نیروهای آمریکایی نشئت می‌گیرد. دو نظر عمده در این زمینه بیان شده است؛ یک‌ـ این خروج طرح فریب جدید آمریکایی‌هاست و آنها با ابهام و پیچیدگی به دنبال راهبردهای دیگر از جمله مثلاً طرح حمله به ایران هستند. دو – این عقب‌نشینی جدی بوده و نشانه شکست و ناکامی سیاست‌های آمریکا پس از سال‌ها سرمایه‌گذاری در منطقه است. هر یک از این تحلیل‌ها می‌تواند منتقدان و مخالفانی داشته باشد و ضریبی از درست و اشتباه بودن را دریافت کند، اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن نظامی ویژه که بیش از چهار دهه با آمریکا درگیر است نمی‌تواند و نباید با حدس و گمانه‌زنی تحلیلی به این موضوع بپردازد؛ بلکه باید تمام سناریوها را در نظر بگیرد و خودش را برای همه آنها آماده کند. البته مفهوم آن حمله نظامی آمریکا به ایران نیست، به چند دلیل متقن، از جمله اینکه آمریکایی‌ها چنان در تنگناهای مالی و بودجه‌ای و اختلافات داخلی بر سر سیاست‌های ترامپ گرفتارند که مجال گشودن جبهه‌ای بزرگ و غیرقابل محاسبه به روی جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور مقاومت در منطقه را ندارند اما ما چگونه می‌توانیم تصویر و ترسیم درستی از تحولات منطقه و جهان داشته باشیم و در جایگاه جمهوری اسلامی با گفتمانی که چالش‌ساز گفتمان آمریکا شده و در قله قدرت منطقه و محور مقاومت ایستاده چگونه باید راهبردها و سیاست‌های‌مان را طراحی کنیم؟ به طور حتم هر چه تلاش کنیم آمریکا را به عنوان شاکله‌ای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی «غیر» و رقیب خود بهتر بشناسیم و به زمینه‌های ذهنی و تربیتی و محیطی که مستأجر امروز کاخ سفید در آن رشد کرده بیشتر پی ببریم، بهتر می‌توانیم برآوردهای خود را تنظیم کنیم.
رئیس‌جمهور تاجرپیشه آمریکا از دریچه اقتصاد و تجارت به سیاست نگاه می‌کند، فهم این موضوع مهم است. برای ترامپ منطقه ارزش دارد، اما نه به قیمت هزینه کردن از جیب آمریکایی‌ها. او خوب فهمیده است که در آینده منطقه آمریکا جایی ندارد و هر چه خرج کند از جیبش رفته است؛ از این رو دنبال رهیافت راهبری تحولات منطقه از طریق حمایت معنوی و سیاسی و فروش اسلحه به قصد درآمدزایی به کشورهایی است که به قول ترامپ در منطقه با ایران اسلامی مشکل دارند و می‌خواهند بدون پرداخت هزینه آمریکا از آنها دفاع کند. نگاه تجاری و مضیق ترامپ به تحولات منطقه مبتنی بر مقاله تحلیلی مارتین ایندک در تاریخ ۱۴ آوریل سال میلادی با عنوان «دکترین ترامپ برای خاورمیانه» است که موجب می‌شود در معادله منطقه‌ای واشنگتن صادرکننده اسلحه و راهبر معادلات و تحولات باشد و متحدان آن خریداران اسلحه و بازیگران فعال نیابتی منازعات منطقه‌ای. این الگو در یمن و سوریه قابل مشاهده است و گاوهای شیرده منطقه این سینگال را دریافت کرده‌اند و در حال آماده‌سازی وصل پستان دلارهای خود به شیردوش‌های آمریکایی هستند.
اما مانور نظامی پیامبر اعظم(ص) همان‌طور که از شماره ۱۲ آن پیداست، اقدام به برنامه تمرین نظامی برنامه‌ریزی شده‌ای است که از پیش طراحی و در جهان به رویه‌ای جاری تبدیل شده است. اما به یقین به قول سردار سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) زمینه‌سازان حضور بیگانگان در منطقه مهم غرب آسیا و خلیج‌فارس پیام‌های اقتدارآمیز آن را با تمام وجود درک و دریافت می‌کنند و خوب می‌دانند که اگر دست از پا خطا کنند بیشترین هزینه را خواهند داد. آمریکایی‌ها چه از روی منفعت‌طلبی و چه به دلیل زنجیره‌ای از شکست‌ها و ناکامی‌ها سوریه و افغانستان را ترک کنند یا نه، میهمانان ناخوانده منطقه هستند، اما ایران و همسایگان مبادی آداب همسایگی صاحبان منطقه‌اند و خود باید سرنوشت آن را رقم بزنند.

گزارشی از برگزاری دوازدهمین رزمایش پیامبر اعظم(ص) نیروی زمینی سپاه

دوازدهمین رزمایش پیامبر اعظم(ص) نیروی زمینی سپاه آذر و دی ماه سال جاری در منطقه عمومی خلیج‌فارس و جزیره قشم بر اساس تقویم رزمایش‌های سالیانه نیروهای مسلح برگزار شد و با دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده با موفقیت پایان یافت.
در این رزمایش که برای نخستین بار با محوریت عملیات آفندی و تهاجمی برگزار شد، یگان‌های واکنش سریع، نیرو مخصوص، تکاوران، بالگردهای هجومی و پشتیبانی، پهپادهای شناسایی و رزمی، مهندسی، مکانیزه، جنگال، موشک‌های میان‌برد و ناوتیپ ذوالفقار نیروی دریایی سپاه حضور داشتند.
تصرف اهداف راهبردی در سرزمین دشمن، تهاجم از ساحل، پشتیبانی از یگان‌های عمل‌کننده از طریق بالگردها و یگان‌های زرهی از جمله مهم‌ترین عملیات‌های اجرا شده در این رزمایش بود.
انتقال نیرو و تجهیزات و همچنین تمرینات پیش از اجرای مرحله نهایی رزمایش از 24 آذر ماه آغاز و مرحله نهایی این رزمایش با مشارکت یگان‌های شرکت‌کننده در منطقه خلیج‌فارس و جزیره قشم اجرا شد.
مرحله نهایی
در این مرحله بالگردهای تهاجمی کبرا و طوفان ۲ هوانیروز سپاه با هدف قرار دادن مواضع و استحکامات دشمن فرضی از نیروهای عمل‌کننده در عملیات بازپس‌گیری سرزمین خودی پشتیبانی کردند.بالگردهای کبرا در این رزمایش با استفاده از راکت‌های ٧٠ میلی‌متری هایدرا و مسلسل ٢٠ میلی‌متری اهداف خود را مورد اصابت و انهدام قرار دادند.
همچنین یگان‌های توپخانه با اجرای آتش سنگین پشتیبانی از یگان‌های عمل‌کننده در خاک دشمن پشتیبانی کردند. یگان توپخانه با انواع گلوله‌ها و توپ‌های هوشمند و نقطه‌زن و راکت‌اندازهای کاتیوشا مواضع دشمن فرضی را منهدم کردند.
افزون بر این، یگان تخریب و مهندسی نیروی زمینی سپاه با ایجاد تله‌های انفجاری بزرگ در عقبه نیروهای دشمن، بزرگ‌ترین انفجار و تخریب‌های رزمایش را اجرا کردند.
مین‌های ضد بالگرد
مین‌های ضد بالگرد وجه دیگری از این رزمایش بود که در خلال مرحله نهایی مین‌های ضد بالگرد تولید داخل به بهره‌برداری عملیاتی رسید.
مین‌های ضدبالگرد از نوع جهنده بوده و پس از پرش از زمین در فاصله ١٥٠ تا ١٨٠ متری منفجر می‌شود و با ترکش‌های خود تا فاصله ٥٠ متر می‌تواند به بالگردهای دشمن آسیب برساند.
تک به ساحل
همچنین غواصان و تکاوران نیروی زمینی سپاه با اجرای عملیات تهاجم به ساحل، تصرف سرزمین و تأسیسات استراتژیک دشمن یکی دیگر از رقم‌زنندگان مرحله پایانی این رزمایش بودند.
غواصان با تخلیه از قایق‌ها در نزدیکی ساحل دشمن، مسافتی را تا ساحل دشمن غواصی کردند و پس از خروج از آب، تک به ساحل و تصرف آن را با استفاده از مهمات واقعی و جنگی تمرین کردند. تکاوران نیروی زمینی سپاه هم غواصان را در تصرف ساحل و سرزمین دشمن همراهی کردند.
این عملیات با هدف تصرف بخش‌های مهم سرزمین کشور متخاصم و تسلط بر تأسیسات و اماکن استراتژیک دشمن، اعم از بندرگاه، اسکله و تأسیسات اقتصادی تمرین شد.
راهبرد دفاعی با تاکتیک تهاجمی
سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه درباره رزمایش پیامبر اعظم(ص) این نیرو اظهار داشت: «رزمایش پبامبر اعظم(ص) ١٢ از سلسله رزمایش‌های نیروی زمینی سپاه است که در آن به همه اهداف از پیش تعیین شده رسیدیم. همان‌گونه که قبلاً اعلام کردیم، اصول و راهبرد اصلی ما دفاعی است؛ اما در سطوح عملیاتی و تاکتیکی، تهاجمی است.»
وی با بیان اینکه ساحل‌گیری، دفاع از ساحل و هجوم به ساحل مراحلی است که تمرین شده، افزود: «رزمایش ما از نظر راهبردی یک رزمایش دفاعی است و تا کنون به هیچ کشوری هجوم نبرد‌ه‌ایم.»
سردار پاکپور با بیان اینکه راهبرد دفاعی ما در سطوح عملیاتی و تاکتیکی تهاجمی است، تصریح کرد: «ما ابتدا به ساکن تهدیدی برای هیچ کشوری نیستیم؛ اما اگر دشمنان ما بخواهند نیت خود را عملی کنند، ما سراسر آفند و تهاجم می‌شویم که در این رزمایش این تاکتیک‌ها را تمرین می‌کنیم.»
وی افزود: «دشمنان در محاسبات خود باید دقت داشته باشند؛ چرا که دفاع ما ترکیبی از آفند و پدافند است که سبقه آفند آن از پدافند بیشتر است.»


علی حیدری
سردبیر
حدود 9 ماه پیش از اینکه «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا از برجام خارج شود، «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا‌ـ که در آن زمان هنوز به این سمت نرسیده بود‌ـ در مطلبی مفصل در نشریه محافظه‌کار «نشنال ریویو»، طرح خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک را ارائه کرد. بولتون در آن زمان معتقد بود، ترامپ تمایل ندارد در برجام بماند؛ اما برنامه عملی برای خروج از آن هم ندارد و به همین دلیل هر بار با اکراه تأییدیه برجام را امضا می‌کند.
درست دو ماه پیش از اینکه ترامپ از توافق هسته‌ای خارج شود، جان بولتون را به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برگزید. همین مسئله سبب شد تا این سیاستمدار تندروی جمهوریخواه که به مواضع آتشین علیه ایران معروف بود، در قامت یک دولتمرد بکوشد تا مواضع سنجیده‌تری اتخاذ کند.
اما نگاهی دوباره به طرح بولتون خالی از لطف نیست. این طرح چند رکن اصلی داشت که مشورت پنهانی با بازیگران کلیدی، مانند انگلیس، فرانسه، آلمان، رژیم صهیونیستی و عربستان، زمینه‌سازی برای خروج از برجام با طرح مضرات این توافق برای منافع ملی آمریکا، کارزار دیپلماتیک گسترده در آسیای غربی و اروپا پس از خروج از برجام و حمایت از گروه‌های قومی در ایران از جمله مهم‌ترین آنها بود.  
چند روز پس از اعلام خروج آمریکا از برجام، پایگاه خبری «واشنگتن فری‌بیکن» این طرح را افشا کرد و پس از آن، برخی اندیشکده‌ها و محافل فکری آمریکا به صراحت به تغییر رژیم در ایران و لزوم توجه به حقوق اقوام و اقلیت‌‎ها اشاره کردند و حتی برخی از آنها از احتمال جنگ داخلی در ایران سخن به میان آوردند. البته مقامات آمریکایی که هر از چندگاهی از براندازی در ایران سخن می‌گویند، تاکنون به طور صریح از این ایده که در برخی محافل محافظه‌کار آمریکایی از آنها سخن گفته می‌شود، حمایت نکرده‌اند و حتی بولتون هم پس از روی کار آمدن، چندین بار اعلام کرده است دولت آمریکا به دنبال تغییر رژیم ایران نیست. 
اما نکته مهم این است که دولتمردان آمریکا پیش از آنکه بر روی مسئله قومیت‌ها تمرکز کنند، توجه خود را بر نارضایتی‌ها و اعتراضات اقتصادی در کشورمان معطوف کرده‌اند که به زعم آنها به طور طبیعی در چنین شرایطی موضوع اقوام ایرانی خود به خود به منزله یک عامل شتاب‌دهنده برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران عمل خواهد کرد.
با نزدیک شدن به ماه‌ها و روزهای پایانی سال 97 و شکست پروژه آمریکایی تابستان داغ و آشوب و اغتشاش‌آفرینی که در قالب پروژه بزرگ‌تری به نام جنگ اقتصادی پس از تشدید تحریم‌ها و فشارهای معیشتی به مردم از سوی دشمن دنبال می‌شد، ممکن است دشمنان در آینده به فکر سوء‌استفاده از گسل‌های امنیتی در برخی مناطق مرزی برای ایجاد ناامنی باشند که هوشیاری و تدبیر ویژه‌ای می‌طلبد؛ چرا که دشمن از دشمنی خود دست بر نمی‌دارد و از هر فرصتی برای پیاده کردن نقشه‌هایش بهره می‌برد. آنچه مهم است هوشیاری و بصیرت آحاد مردم در برابر این توطئه‌ها است.
همان چیزی که در طول چهاردهه گذشته و در مواجهه با بحران‌های بزرگ ملت ایران را از گردنه‌ها و پیچ‌های حساس عبور داده و امروز در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در آستانه یک پیروزی بزرگ قرارگرفته است.
این تذکر و بیدارباش رهبر حکیم انقلاب را فراموش نکنیم که چندی پیش در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدا فرمودند: «اگرچه نقشه‌ دشمن لو رفته است؛ اما همه باید هوشیاری خود را حفظ کنند، زیرا آمریکا، دشمنی خبیث و حیله‌گر است و ممکن است قصد فریب داشته باشد تا برای سال ۹۷، جنجال کند؛ اما مثلاً برای سال ۹۸ نقشه‌ای بکشد.»