سردار سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به ابعاد فتنه بزرگ 88 گفت: در 9 دی و در دریای مواج انسان‌های شیفته اسلام، این فتنه از بین رفت و لیله‌القدر انقلاب بود که از هزاران ماه برای انقلاب درس‌آموزتر است و باطل‌السحر فتنه‌های دشمنان داخلی و خارجی بود. نظام ما پس از 9 دی دوباره بالنده شد و رشد کرد و زبانه‌های نفوذ ما تا شرق مدیترانه امتداد یافت. حل معادلات به ما گره خورده و همه سیاست‌های دشمن بر اساس تحریم و عملیات روانی و ارعاب و تهاجم شکست خورده است.

حجت الاسلام و المسلمین حاجی صادقی در گفت‌و‌گوی اختصاصی با صبح صادق مهمترین پیام حماسه ۹ دی برای امروز را تبیین کرد
گروه سیاسی/ نهم دی ماه سال 1388 پایان فتنه بزرگ و آغاز یک مسیر درس‌آموزی از آن بود که حدود بیش از 200 روز کشور را درگیر خود کرد. فتنه‌ای که درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای مردم، نخبگان و حتی دشمن داشت. بر این اساس، می‌توان این تجربه را در کنار سایر تجربیات تاریخی ملت ایران قرار داد تا در آینده که با فتنه‌های عمیق‌تر و پیچیده‌تر دشمن مواجه می‌شویم، به مصون‌سازی پیش از آن هم فکر کنیم. این بار انتشار ویژه‌نامه‌ حماسه مردمی 9 دی بهانه‌ای شد تا درگفت‌وگویی صمیمانه با نماینده محترم ولی‌فقیه در سپاه، استاد گرانمایه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی پیرامون فتنه، عوامل دخیل در آن و چگونگی مقابله با آن از نگاه قرآن، تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی بپردازیم. بحثی که مجمل آن در این شماره از هفته‌نامه صبح صادق درج می‌شود و متن تفصیلی آن در پایگاه خبری - تحلیلی بصیرت در دسترس خواهد بود.

* بازخوانی مسائلی مانند حماسه 9 دی ماه سال 1388 و نیز فتنه هشت ماهه در این سال چه ضرورت‌های عقلی و دینی‌ای دارد؟ 
اگرچه همه روزها به خدا منتسب هستند، بعضی از روزها به دلیل حوادثی که در آن واقع شده، دیگر متعلق به سال و ماه در آن سال نیست. این موضوع همیشگی است و تأثیرشان هم همینطور. برای نمونه مبعث پیغمبر(ص) روزی عادی نیست که در سال چهلم عام‌الفیل انجام شده باشد، روز غدیر روزی نیست که فقط متعلق به یک زمانی باشد. روز عاشورا هم همینطور. در انقلاب اسلامی هم روزهایی داشتیم که جاودانه شدند، چون کارکرد و نقش آنها، تداوم دارد؛ مانند مثل 22 بهمن، 15 خرداد و...؛ یکی از این روزهای مهم نهم دی ماه است. حماسه عظیم انقلاب اسلامی در برابر جبهه استکبار و در واقع در برابر خطرناک‌ترین طراحی‌های آنها علیه انقلاب اسلامی که عملیاتی شد. فتنه‌ای که طراحی آن 10 سال طول کشید و عملیات آن طی هشت ماه انجام شد و تیر خلاص را نهم دی به این فتنه زد. این روز فقط تکریم یک یوم‌الله نیست. نهم دی شروع یک حرکت، یک بیداری، یک روحیه انقلابی و جهادی است و هر سال پیام خاص خود را دارد. نهم دی به ما می‌گوید در برابر قوی‌ترین فتنه‌ها با بصیرت و صراحت و قاطعیت می‌توان ایستاد و آن را خنثی کرد. نهم دی تجلی مردم‌سالاری دینی و بصیرت همراه با استقامت امت است. نهم دی در واقع غلبه گفتمان مقاومت بر گفتمان سازش است. ما در ادبیات دینی‌مان تولی و تبری را دو روی یک سکه می‌دانیم. در نهم دی هم خشم مقدس مردم به خوبی جوشید و هم وفاداری‌شان به ولایت به منصه ظهور رسید. در فتنه 88 نباید دو روز بزرگ را فراموش کنیم که در نابودی فتنه و به عبارتی در تبدیل فتنه به یک فرصت بسیار مؤثر بود، یکی 29 خرداد که روز تجلی ولایت در خطبه‌های تاریخی رهبر معظم انقلاب بود و یکی هم روز نهم دی. نهم دی 88 تیر خلاصی بود که برای استکبار خیلی سنگین تمام شد. نهم دی روز تجلی غیرت دینی مردم بود. به عبارتی، وقتی اغتشاشات و به خیابان ریختن‌ها که عوامل جبهه استکبار آن را مدیریت می‌کردند، به هتاکی‌ به تاسوعا و عاشورا و ارزش‌های دینی و امام حسین(ع) رسید، غیرت دینی مردم به جوش آمد؛ از این رو، نهم دی روز تجلی غیرت دینی مردم بود. دشمن می‌دانست اگر امت از ولایت جدا شود، بی‌خطر می‌شود، امام بی‌امت بی‌اقتدار می‌شود و روی همین موضوع تمرکز کرده بودند. پیام نهم دی ولایت‌مداری بود. که در آن حمایت از یک کاندیدا مطرح نبود. در نهم دی پلاکارد یا عکسی از هیچ کاندیدای ریاست‌جمهوری دیده نمی‌شد؛ بلکه در نهم دی انقلاب اسلامی، رهبری و مردم بودند و آنچه می‌دیدیم شکوه و عظمت انقلابی مردم بود. نهم دی متعلق به همه است، متعلق به همه جبهه انقلاب است و در مقابل جبهه استکبار قرار دارد. اگر حرفی هم از وحدت است، این وحدت مطمئناً بین دو جبهه اسلام و استکبار نخواهد بود. نهم دی متعلق به یک گروه و یک جناح سیاسی و یک حزب نیست؛ بلکه به همه انقلاب تعلق دارد و گرامیداشت آن هم زنده نگه داشتن حرکت و جریان انقلابی است. نهم دی رمز ماندگاری انقلاب اسلامی است که مؤلفه‌های انقلاب را تقویت کرد و فرصتی برای بازخوانی فتنه‌هایی شد که پس از انقلاب علیه آن انجام گرفت. نهم دی نقطه عطفی است که راه آینده را به ما می‌آموزاند. این ظلم است که این روز بزرگ را در یک جناح کمرنگ کنیم؛ چرا که نهم دی یوم‌اللهی است که تنها با 22 بهمن قابل مقایسه است. 22 بهمن پیروزی ما بر جبهه استبداد و رژیم سلطنتی رقم خورد و نهم دی پیروزی ما در برابر فتنه بزرگ جبهه استکبار بود. جبهه‌ای که در آن همه جریان‌های ضد انقلاب حضور داشتند و در آن نقش‌آفرینی کردند؛ اما نهم دی این فتنه بزرگ و این حمله گسترده علیه انقلاب را که می‌خواست انقلاب را از درون متلاشی کند، نابود کرد. 

* آیا فتنه جدیدی هم در راه است؟ با این فرض در برابر فتنه‌های آینده چه باید کرد؟
تا زمانی که انقلاب و دشمنان انقلاب هستند و حق و باطل وجود دارد،‌ فتنه ادامه دارد. معتقدم فتنه دهه نود خطرناک‌تر از فتنه دهه هشتاد است. تا دشمن هست، حمله هست و لذا باید حفاظت از این انقلاب برقرار باشد. دشمن ضربه خورده و استکبار مرگ تدریجی‌اش را با انقلاب اسلامی قطعی می‌داند؛ بنابراین به یقین حمله می‌کند و مهم این است که ما در هر مرحله بفهمیم، جنس فتنه دشمن چیست. دشمن در دهه 90 با تجربه گرفتن از فتنه‌های گذشته، یعنی همه فتنه‌های صدر اسلام تا کنون و فتنه‌های اول انقلاب تا امروز به یک جمع‌بندی رسیده است و آن، اینکه چرا فتنه 88 شکست خورد؛ آنها می‌گویند در فتنه 88 می‌خواستیم حلقه امت را از حلقه ولایت جدا کنیم. در این راستا، به دنبال زدن حلقه خواص بودند که واسط این دو حلقه بود. آنها می‌گویند، این حلقه خواص را آن چنان زدیم که بسیاری از خواص، چه دانشگاهی و چه سیاسی و چه حتی حوزوی و مدیران همه همراه شدند؛ اما موفق نشدند؛ چون امت آمد و به طور مستقیم به ولایت وصل شد، بدون اینکه حلقه واسطی، مانند خواص باشند، امت مستقیم به ولایت متصل شد؛ از این رو در دهه 90 طراحی آنها این است که امت را بزنند و با این کار ولایت تنها بماند.
 دشمن دنبال زدن خود امت است و لذا فتنه تعامل و نفوذ فکری را آغاز کرده‌اند که در این فتنه راهبرد آنها این است که مردم را در جبهه مقابل انقلاب و ولایت قرار دهند. این موضوع از طریق خواص ممکن نیست و از طریق تغییر ذائقه فکری مردم و عوض کردن گفتمان مردم ممکن می‌شود؛ یعنی مردم به جای مطالبات ارزشی و انقلابی مطالبات دنیایی پیدا کنند و به جای الگو قرار دادن شخصیت‌های انقلابی و دینی از غرب الگو بگیرند و فکر، گرایش‌ها و الگوهای مردم عوض شود یا تغییر محاسبات مسئولان را رقم بزنند و کم‌کم به مردم برسند. این را القا کنند که دیدید گفتمان مقاومت و ایستادگی جواب نمی‌دهد! و تنها راه نجات کشور، سازش با دشمن است و کسی هم در این میان نگوید که این خلاف گفتمان اسلام و رهبری است.
قرآن می‌گوید مواظب باشید با این نوع سازش نه تنها آخرت را از دست می‌دهید؛ بلکه دنیای خود را هم خراب می‌کنید. به گفته قرآن، تکیه بر ظالمان و کافران خودش آتش است که اولین نتیجه‌اش آتش گرفتن و دومین نتیجه‌اش قطع یاری خداست.  به نظرم اگر به عوامل شکست فتنه دهه 80 توجه کنیم، در خواهیم یافت که در دهه 90 نیز با فتنه‌های جدید چگونه برخورد کنیم. بین همه عوامل، پنج عامل را بیان می‌کنم؛ اول بصیرت‌افزایی، هوشیاری، دیده‌بانی همراه با متانت و حکمت و قاطعیت رهبری است. اول،‌ رهبر حکیم انقلاب محکم، بصیر، قاطع و متین ایستادند و آنچه ایشان در این مدت بیان کردند، چه در مدت 200 روز فتنه و چه پس از آن همگی بصیرت‌افزایی بود. دومین عامل شکست فتنه، غیرت دینی مردم بود. دشمن اگر به جنگ با دین و ارزش‌های مردم بیاید، باید بداند آنها خیلی مسائل را تحمل می‌کنند، اما حمله به ارزش‌ها را خیر. این موضوع نباید کم‌رنگ شود و ما باید همان غیرتی که به ناموس نَسَبی خود داریم، باید همان غیرت و حتی بیشتر از آن را نسبت به ناموس دین و ارزش‌های دینی داشته باشیم. سومین عامل در شکست فتنه‌ها، ولایتمداری است. ولایتمداری را هم باید درست معنا کنیم؛ یعنی باور اینکه، این طبیب حاذق دردشناس خوب تشخیص می‌دهد و مهربانانه نسخه می‌پیچد، هم نسخه‌های او را بگیریم و هم به آن عمل کنیم. مهم‌ترین مشکلی که اهل بیت(ع) داشتند و در برابر فتنه‌ها به نتیجه نرسیدند این بود که مردم جامعه آن روز ولایتمدار نبودند؛ یعنی امام صادق(ع) چهار هزار شاگرد داشت که از او علم می‌آموختند، اما این تعداد شاگرد زیر بار فرماندهی امام صادق(ع) نمی‌رفتند. ولایتمداری حتی مانند حضرت موسی(ع) در برابر حضرت خضر نیست. مانند اباالفضل(ع) عمل کردن است. از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا یک جا نداریم که اباالفضل‌العباس(ع) به امام حسین(ع) خطاب یا سؤال یا پیشنهاد کند، حالا چه رسد به انتقاد! فرمانبر محض است، اما حضرت موسی(ع) در برابر خضر نتوانست و سؤال کرد، با خیال اینکه دارد امر به معروف و نهی از منکر می‌کند. در حقیقت ولایتمداری وابستگی فکری و عملی هرچه بیشتر و افزون‌تر با ولی خدا است. عامل چهارم شکست فتنه‌ها، خشم مقدس و روحیه انقلابی و جهادی مردم است. 
بعضی جاها بصیرت به تنهایی کافی نیست؛ بلکه باید بر اساس این بصیرت اقدام هم کرد. آنجا که در حق علی(ع) ظلم شد خیلی‌ها باور داشتند که به علی(ع) ظلم شده است، اما جرئت و جسارت حرکت نداشتند. شما اینجا می‌بینید که فاطمه(س) یک تنه در میدان است. در حماسه 9 دی شما این خشم و جرئت و جسارت مقدس و آن روحیه انقلابی و جهادی را در مردم می‌بینید. عامل آخر هم که بسیار مهم است، قدرت تشخیص درست و بجای مردم است. آنها در این جریانات خوب تشخیص دادند که کدام حرف، حرف مردم و کدام حرف، حرف دشمن است. فتنه‌گران ادعا می‌کردند که ما در دفاع از حق مردم قیام می‌کنیم و... که تشخیص مردم بین صدق و کذب در اینجا نقش داشت. در فتنه دهه 90 هم به اینها نیاز داریم. با این پنج شاخصه و به لطف الهی می‌توانیم از فتنه دهه 90 هم پیروزمندانه عبور کنیم.
* درباره فتنه‌ها و راهکارهای عبور از آنها توصیه شما به عزیزان پاسدار چیست؟
فلسفه وجودی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حفاظت از انقلاب است. دوستان عزیز سپاه، فرزندان عزیز پاسدار و بسیجی‌ام! حقیقت این است که انقلاب زنده و پیشرو است و چون زنده است دشمن دارد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، انقلاب چون زنده است، دشمن دارد و دشمن هم از این زنده بودن انقلاب و حرکت آن احساس خطر می‌کند. بنابراین چون انقلاب دشمن دارد محافظ، پاسدار و نگهبان می‌خواهد و امروز بزرگ‌ترین رسالت ما دو شاخصه است، اینکه؛ انقلاب را از هر خطری حفظ کنیم و پیش‌روندگی انقلاب را تضمین کنیم. این فلسفه وجودی ماست، ما یک نهادی نیستیم که فقط در برابر عملیات نظامی دشمن بایستیم. اصل مسئولیت‌ ما حفظ نظام است و امروز همه می‌گوییم، بزرگ‌ترین حمله دشمن به انقلاب، فتنه است و لازم است در برابر این فتنه‌ها هوشیار باشیم. آمادگی فکری و عملی و شجاعت عمل، مطالبه من از دوستان پاسدار است. تا می‌توانید بصیرت دینی خود را بالا ببرید. اما چرا بصیرت دینی؟ چون بصیرت دینی مادر همه بصیرت‌ها است. اگر بصیرت دینی آمد، بصیرت سیاسی هم می‌آید. دوم اینکه، درک درست و عمل بموقع و صحیح نسبت به رهبر معظم انقلاب داشته باشیم؛ چرا که اگر ملازم با ولایت باشیم، هیچ وقت از صراط مستقیم خارج نمی‌شویم. سوم اینکه، مواظب باشیم دشمن می‌خواهد در لجن‌زار دنیا زمین‌گیرمان کند. همان‌طور که مسلمانان صدر اسلام را چنان گرفتار دنیا کرد که با وجود اینکه شعار می‌دادند حسین جان «ما همه سرباز توایم...» و «لبیک یا حسین»، اما آنجا که گذشتن از دنیا لازم بود، حسین(ع) را تنها گذاشتند. مواظب باشیم دشمن یک عده را با بی‌بصیرتی زمین می‌زند و یک عده‌ای را با بی‌دینی و دنیاگرایی. پس سه نکته بصیرت، ولایتمداری و مواظبت از گرایش‌های دنیوی و ارزشی شدن خواسته‌های ما از عزیزان پاسدار و بسیجی است. باید تلاش کنیم نگذاریم ذائقه فکری و فرهنگی ما عوض شود. بدانید دشمن داریم و دشمن برای خود شما، خانواده، فرزندان، محیط زندگی و فضای حقیقی و مجازی شما برنامه چیده است و اگر می‌خواهد انقلاب را بزند، اول باید پاسداران انقلاب را بزند. با قوت، قدرت و امید ادامه دهید و بدانید اگر ما محکم بایستیم و استقامت فکری و عملی داشته باشیم، هیچ نگرانی نسبت به آینده نخواهیم داشت. نگرانی ما فقط باید این باشد که بتوانیم وظیفه خود را درست انجام دهیم، وگرنه شک نداشته باشیم که اگر تکلیف را درست انجام دهیم آینده متعلق به ماست و دشمنان یکی پس از دیگری شکست می‌خورند. 

* به نظر شما پیام 9 دی امسال چیست؟ 
نهم دی ماه دست کم برای چهار گروه پیام دارد؛ اول پیام به رهبری، این پیام را به رهبر معظم انقلاب می‌دهد که ما حاضر و وفاداریم و ایستاده‌ایم. ما هستیم و نمی‌گذاریم تنها بمانید. ما شیعیان از جنس شیعیان شب عاشورای امام حسین(ع) هستیم. ما آن شیعیانی هستیم که گفتند اگر ما را ذره ذره کنید، از حسین(ع) جدا نمی‌شویم. 
پیام دوم که اهمیت بالایی دارد پیام به مسئولان است. برخی‌ها نمی‌خواهند این پیام پررنگ شود. نهم دی مطالبه ولایتمداری از مسئولان است. به مسئولان می‌گوید ما سرباز رهبری هستیم. شما سرباز رهبری هستید و باید پشت سر رهبری حرکت کنید نه کنارشان، لطفاً وارد کار ایشان نشوید. این مطالبه ولایتمداری و روحیه خدمتگزاری از مسئولان است. مردم مطالبه‌گر و مسئول پاسخگو ادبیاتی است که رهبر حکیم انقلاب در ادبیات سیاسی وارد کرده‌اند.یکی از حرف‌های 9 دی این است که ما بازی نمی‌خوریم و می‌فهمیم. حرف مردم به مسئولان این است که مردم مشکلات را به خاطر انقلاب تحمل می‌کنند. اما مطالبه هم داریم. مردم مشکلات را می‌بینند، ‌اما برای حفظ اصل انقلاب و برای اینکه دشمن به نتیجه نرسد، تحمل می‌کنند. پیام بعدی به جبهه استکبار است. پیام «هیهات من الذله» مردم است خطاب به دشمنان و ایستادگی تا آخر پای امام(ره) و آرمان‌های ایشان.
پیام آخر 9 دی پیام به مردم است. 9 دی می‌گوید یگانه راه پیروزی، مقاومت همراه با بصیرت است.

جعفر قنادباشی
 کارشناس‌ارشد مسائل غرب آسیا
 آنچه در مذاکرات هفت روزه «استکهلم» برای «انصارالله» و در حقیقت برای تمامی مردم یمن حاصل شد، دستاوردی است که ارزش واقعی آن هفته‌ها و ماه‌های آینده، به روشنی آشکار خواهد شد و با اتکا به دستاوردهای نظامی کنونی، موجبات کسب امتیازات بیشتر را در عرصه سیاسی، برای جنبش انصارالله و گروه‌ها و احزاب  همسو، فراهم خواهد کرد. در واقع، شاید به همین علت هم هست که سران ریاض و ابوظبی از نتایج حاصله در مذاکرات استکهلم خشنود نیستند و با ادامه بمباران نقاطی در شهر «الحدیده»، توافق مربوط به آتش‌بس در این شهر بندری را به تکرار، نقض کرده‌اند.      
البته برقراری آتش‌بس در شهر بندری «الحدیده»، تنها یکی از توافقاتی است که در مذاکرات هفت روزه «استکهلم» حاصل شده است؛ در کنار این توافق، درباره تبادل اسرا و همچنین چگونگی ادامه و استمرار مذاکرات صلح و جدول زمانی برگزاری نشست‌های مربوط به آن نیز، توافقاتی صورت گرفته است.
  می‌دانیم که ائتلاف سعودی و حامیان غربی‌اش، طی پنج ماه گذشته تمامی سعی خود را به کار گرفتند تا دست‌کم با اشغال بخشی از شهر بندری الحدیده و در اختیارگرفتن راه‌های مواصلاتی آن به صنعا، برگ برنده‌ای را برای حضور در مذاکرات به دست آورند؛ اما نه تنها از سلسله عملیات حمله به الحدیده نتیجه‌ای کسب نکردند؛ بلکه با هدف قرار دادن مراکز درمانی، آموزشی و مناطق مسکونی این شهر بندری و آواره کردن بخشی از جمعیت دو میلیونی آن، با اعتراضات و انتقادات گسترده جهانی روبه‌رو شدند، تا آنجا که حامیان غربی ائتلاف سعودی (دولت‌های واشنگتن، لندن و پاریس) به ناگزیر با برگزاری نشست استکهلم موافقت کرده و حکومت‌های متجاوز به یمن را به شرکت در گفت‌وگوهای صلح ترغیب کردند.
  البته در این صحنه، جمهوری اسلامی ایران در جایگاه تأثیرگذارترین قدرت منطقه‌ای، ضمن طرح و تشریح فجایع انسانی یمن در مجامع بین‌المللی و همچنین اعلام پشتیبانی خود از مذاکرات صلح، روند برگزاری نشست استکهلم را تسریع کرد و به سهم خود،  نقش مثبتی در پیدایش شرایط مطلوب کنونی ایفا کرد؛ هرچند که ائتلاف متجاوزان در صدد برآمدند تا آنچه را که از تجاوزات نظامی سه سال و نیم گذشته به آن دست نیافته‌اند، از طریق مذاکرات صلح به دست آورند که البته این تلاش آنها نیز ناکام ماند و توافقات حاصله، توافقاتی بود که نه تنها ناخشنودی، بلکه عصبانیت ریاض و ابوظبی را به دنبال داشت؛ چنانکه ریاض و ابوظبی اکنون بیم دارند که برقراری آتش‌بس در الحدیده، زمینه تجدید قوای انصارالله و افزایش توانمندی این جنبش در دیگر جبهه‌ها از جمله عرصه‌های سیاسی داخلی را فراهم کند و در این بحبوحه، حکومت‌های عربستان و امارات به علت تحقق نیافتن هیچ یک از اهداف اعلام شده‌شان در یمن، با موجی از انتقادات داخلی روبه‌رو شوند.  
به هرحال آنچه مسلم است اینکه، آغاز روند مذاکرات صلح یمن، نشانه روشن این معناست که راه‌حل نظامی و سیاسی مبتنی بر دست‌اندازی به خاک این کشور، به پایان راه خود رسیده و آنچه را جمهوری اسلامی ایران و جنبش انصارالله از ابتدا با این جمله که «حل مسئله یمن، راه‌حل نظامی ندارد»، بر آن تأکید می‌کردند در عرصه عمل به اثبات رسیده است. آنچه در مذاکرات سوئد روی کاغذ نوشته شده، یک گام به جلوی فرایند سیاسی حل بحران حدود چهار ساله یمن است. در همین چارچوب، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل معتقد است توافق درباره آتش‌بس در الحُدیده، غرب یمن، مهم‌ترین دستاورد رایزنی یمنی‌ها در سوئد است؛ چرا که به منزله کلید حل اوضاع یمن است. دبیرکل سازمان ملل تصریح کرد، توافقی درباره شهر مهم الحدیده به دست آمده است و بندر و شهر الحُدیده شاهد حضور نیروهای مشترک خواهد بود و در سطح استان الحدیده، آتش‌بس برقرار می‌شود.
دور بعدی مذاکرات صلح یمن قرار است از اواخر ژانویه 2019 تحت نظارت سازمان ملل متحد شروع شود. گفت‌وگوهای صلح سوئد اگرچه به توافق نسبی دست یافته است، اما در گذشته این گفت‌وگوها برای حل بحران یمن بارها به دلیل کارشکنی عربستان سعودی و متحدانش با شکست روبه‌رو شد.


مدت‌هاست که دولت و همراهان آن بر لزوم تصویب FATF تأکید دارند و حتی وعده زندگی ارزان‌تر را به مردم می‌دهند؛ آن‌هم در حالی که بنا به گفته ظریف، وزیر امور خارجه نمی‌توانند درباره آینده FATF تضمینی بدهند. با وجود آنکه خود نهادهای مربوطه، از جمله مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان نتوانستند به نظر هماهنگی درباره FATF برسند و با وجود برگزاری چندین جلسه کارشناسی و تشکیل کارگروه موفق نشدند یکدیگر را متقاعد کنند، چطور برخی از مسئولان با پیشنهاد برگزاری همه‌پرسی می‌خواهند تصمیم‌گیری درباره این مهم را بر دوش مردم بگذارند؟! پیشنهاد همه‌پرسی اقدامی جز فرار از مسئولیت نیست. آنها می‌خواهند هزینه تصمیم‌گیری درباره لوایح FATF را به گردن مردم بیندازند تا خود را از پاسخگویی نسبت به تصمیم‌شان مبرا کنند.
تصویر سگ و برج ایفل
«مهدی پاکدل»، از بازیگران سینما و تئاتر به تازگی با انتشار عکسی در اینستاگرام خود نوشت: «مخلوق زیبای پروردگار»! متأسفانه تبلیغ سگ، سگ‌بازی و گربه‌بازی به یک رویه فراگیر در میان برخی سلبریتی‌های ایرانی تبدیل شده است. مشخص نیست چرا مهدی پاکدل وقتی در فرانسه حضور دارد از «برج ایفل» عکس می‌گیرد، اما وقتی در ایران حضور دارد، ترجیح می‌دهد به جای این همه نماد خوب و صوَر دیگر آفرینش که اثبات زیبایی‌شان هم چندان سخت نیست؛ عکس غروب و برگ خشکیده و کلاغ و گوسفند بگیرند، یا تصویر سگ را با نام مخلوق زیبا منتشر کنند؟! پیش از پاکدل،‌ هانیه توسلی، دیگر بازیگر تئاتر و سینما نیز در یک پست اینستاگرامی با اشاره به مرگ گربه خانگی‌اش، آرزوی مرگ کرده بود.
کلیدواژه‌های انتخابات
اولین استارت اصلاح‌طلبان برای شروع ماراتن انتخاباتی‌شان عبور از دولت با کلیدواژه «دولت بی‌اختیار» است. اصلاح‌طلبان از سویی می‌گویند که آنها شریک هزینه‌های دولت نیستند و از سوی دیگر چنین بیان می‌کنند که دولتی که حامی‌اش بوده‌اند و در دو انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر برایش سنگ‌تمام گذاشته‌اند، اختیاری نداشته و این تندروها بوده‌اند که نگذاشتند دولت کار کند. البته پوشاندن ناتوانی با حمله و متهم‌سازی رقیب سیاسی حربه‌ای است که گاهی توانسته دل برخی را به دست بیاورد و از همین قرار است که اصلاح‌طلبان همچنان بر حربه‌های گذشته خود با رنگ و لعاب جدید اصرار می‌ورزند. از سوی دیگر موضوع نظارت استصوابی باز هم در جریان اصلاحات در حال تکرار است. اصلاح‌طلبان نیروهایی به ویژه به مجلس فرستاده‌اند که عملکردشان به شدت مورد انتقاد 
جامعه است.
نسخه ریاض علیه ایران
گروهی از هکرها با نفوذ به یکی از سرورهای شبکه رایانه‌ای اتحادیه اروپا در قبرس، توانسته‌اند به حجم گسترده‌ای از اطلاعات محرمانه این اتحادیه دست یابند. یکی از اسناد افشا شده نشان می‌دهد، وزارت خارجه قبرس در این سند درباره دیدارهایی که روز ۱۳ دی ۱۳۹۶ (۳ ژانویه ۲۰۱۸) در ریاض صورت گرفته، نوشته است: «زمینه مداوم [صحبت‌های] طرف سعودی مسئله مداخله ایران در امور داخلی کشورهای آن منطقه با هدف متزلزل کردن امنیت و ثبات و اینکه [ایران] منبع حمایت مالی از تروریسم است، بود.» در این گزارش در زمینه نظر سعودی‌ها درباره ناآرامی‌های صورت گرفته در برخی مناطق ایران، آمده است: «در ارتباط با تظاهرات‌های جاری در ایران، سعودی‌ها معتقدند حکومت [ایران] به نحوی این موج اعتراضات را جذب کرده و به نظر نمی‌رسد تغییر نظام اتفاق بیفتد. با این حال، [به عقیده سعودی‌ها] راه‌حل نهایی در داخل ایران است و جامعه بین‌المللی باید از معترضان حمایت
کند.»

فتح‌الله پریشان
کارشناس سیاسی
تجزیه و تحلیل سیاسی دانش، شمّ یا هنر و مهارتی است که با کنار هم گذاشتن قرائن و نشانگانی از گذشته تاریخی تا زمینه‌های محیطی و تربیتی بازیگران، منافع کشورها، چشم‌اندازها و راهبردها به بررسی پدیده‌ها و چرایی پدیدآیی اتفاقات و پیامدهای رخدادها و تحولات سیاسی داخلی، منطقه‌ای و جهانی می‌پردازد و نسبت منافع، راهبردها و سیاست‌های یک بازیگر را در مقابل بازیگران دیگر مشخص می‌کند.
اما گاهی این عوامل چنان پیچیده می‌شوند که تحلیل درست آنها با دشواری‌هایی مواجه می‌شود؛ نقش تصادف در چینش اینها بسیار کم است، اما امروز نقش اتاق‌های فکر که با ترکیبی از اندیشمندان حوزه‌ها و رشته‌های گوناگون در طراحی و آینده‌پژوهی دکترین‌ها و راهبردهای کلان رفتاری قدرت‌ها شکل می‌گیرند، بسیار زیاد شده است و اتفاقاً از سرمایه‌های قدرت نرم‌افزارانه کشورها به شمار می‌آید. البته، گاهی نیز آنها از طریق رسانه‌ها از تحلیل به مثابه چاقوی دو دم بهره می‌گیرند و سعی بر تصویرسازی پیچیده و رعب‌انگیز از چینش نشانه‌ها و رخدادها و نحوه تحلیل‌ها آنها توأم با ابزار فریب، خدعه، عملیات روانی و جنگ نرم دارند تا با صرف هزینه کمتر و بدون درگیری، به تغییر محاسبات تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان نظامات گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی در یک کشور اقدام کنند. به یک مثال عملی که در روزهای اخیر اتفاق افتاد، نگاه کنید؛ همزمانی وقوع پاره‌ای اتفاقات با هنرمندی فریبکارانه رسانه‌های در خدمت اهداف سلطه‌جویانه آمریکایی‌‌ـ صهیونیستی‌ـ ارتجاع عربی و دنباله‌های داخلی به گونه‌ای تحلیل شد که سؤالاتی را ایجاد کرد.
اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان از سوی ترامپ، افزون بر اینکه تحیر جان بولتن مشاور امنیت ملی‌اش را که دو هفته پیش گفته بود ما تا مدت ها در سوریه و منطقه ماندگاریم، برانگیخت، مخالفت بسیاری از سیاستمداران منتقد و حتی مقامات آمریکایی هم‌حزبی‌اش از جمله کناره‌گیری وزیر دفاع را به دنبال داشت. در این میان سؤال مهم این است که چرا ترامپ نیروهای آمریکایی را فوری از سوریه خارج می‌کند و از علایق استراتژیکی که برای آمریکا در آنجا تعریف شده دست برمی‌دارد؟
در کنار این صحنه‌آرایی سیاسی و رسانه‌ای در بیرون، موجی از عملیات روانی و شایعه رسانه‌ای در فضای مجازی در داخل ایران شکل گرفته که با کنار هم گذاشتن برگزاری همایش نظامی پیامبر اعظم ۱۲ در جزیره قشم و پهلو گرفتن ناو جنگی آمریکایی از مدت‌ها پیش در آب‌ها و نزدیک برخی جزایر جنوبی، به زمینه نسج و تقویت این تحلیل که آیا آمریکایی‌ها با کاهش دادن نقاط آسیب‌پذیر حضور خود در منطقه در فکر تهدید و تهاجم به ایران هستند و این برگزاری همایش دریایی برای مانور قدرت در برابر این موضوع است، دامن زده، تولید نگرانی می‌کنند؟
این تحلیل‌ها از نحوه پاسخ به چرایی خروج نیروهای آمریکایی نشئت می‌گیرد. دو نظر عمده در این زمینه بیان شده است؛ یک‌ـ این خروج طرح فریب جدید آمریکایی‌هاست و آنها با ابهام و پیچیدگی به دنبال راهبردهای دیگر از جمله مثلاً طرح حمله به ایران هستند. دو – این عقب‌نشینی جدی بوده و نشانه شکست و ناکامی سیاست‌های آمریکا پس از سال‌ها سرمایه‌گذاری در منطقه است. هر یک از این تحلیل‌ها می‌تواند منتقدان و مخالفانی داشته باشد و ضریبی از درست و اشتباه بودن را دریافت کند، اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن نظامی ویژه که بیش از چهار دهه با آمریکا درگیر است نمی‌تواند و نباید با حدس و گمانه‌زنی تحلیلی به این موضوع بپردازد؛ بلکه باید تمام سناریوها را در نظر بگیرد و خودش را برای همه آنها آماده کند. البته مفهوم آن حمله نظامی آمریکا به ایران نیست، به چند دلیل متقن، از جمله اینکه آمریکایی‌ها چنان در تنگناهای مالی و بودجه‌ای و اختلافات داخلی بر سر سیاست‌های ترامپ گرفتارند که مجال گشودن جبهه‌ای بزرگ و غیرقابل محاسبه به روی جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور مقاومت در منطقه را ندارند اما ما چگونه می‌توانیم تصویر و ترسیم درستی از تحولات منطقه و جهان داشته باشیم و در جایگاه جمهوری اسلامی با گفتمانی که چالش‌ساز گفتمان آمریکا شده و در قله قدرت منطقه و محور مقاومت ایستاده چگونه باید راهبردها و سیاست‌های‌مان را طراحی کنیم؟ به طور حتم هر چه تلاش کنیم آمریکا را به عنوان شاکله‌ای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی «غیر» و رقیب خود بهتر بشناسیم و به زمینه‌های ذهنی و تربیتی و محیطی که مستأجر امروز کاخ سفید در آن رشد کرده بیشتر پی ببریم، بهتر می‌توانیم برآوردهای خود را تنظیم کنیم.
رئیس‌جمهور تاجرپیشه آمریکا از دریچه اقتصاد و تجارت به سیاست نگاه می‌کند، فهم این موضوع مهم است. برای ترامپ منطقه ارزش دارد، اما نه به قیمت هزینه کردن از جیب آمریکایی‌ها. او خوب فهمیده است که در آینده منطقه آمریکا جایی ندارد و هر چه خرج کند از جیبش رفته است؛ از این رو دنبال رهیافت راهبری تحولات منطقه از طریق حمایت معنوی و سیاسی و فروش اسلحه به قصد درآمدزایی به کشورهایی است که به قول ترامپ در منطقه با ایران اسلامی مشکل دارند و می‌خواهند بدون پرداخت هزینه آمریکا از آنها دفاع کند. نگاه تجاری و مضیق ترامپ به تحولات منطقه مبتنی بر مقاله تحلیلی مارتین ایندک در تاریخ ۱۴ آوریل سال میلادی با عنوان «دکترین ترامپ برای خاورمیانه» است که موجب می‌شود در معادله منطقه‌ای واشنگتن صادرکننده اسلحه و راهبر معادلات و تحولات باشد و متحدان آن خریداران اسلحه و بازیگران فعال نیابتی منازعات منطقه‌ای. این الگو در یمن و سوریه قابل مشاهده است و گاوهای شیرده منطقه این سینگال را دریافت کرده‌اند و در حال آماده‌سازی وصل پستان دلارهای خود به شیردوش‌های آمریکایی هستند.
اما مانور نظامی پیامبر اعظم(ص) همان‌طور که از شماره ۱۲ آن پیداست، اقدام به برنامه تمرین نظامی برنامه‌ریزی شده‌ای است که از پیش طراحی و در جهان به رویه‌ای جاری تبدیل شده است. اما به یقین به قول سردار سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء(ص) زمینه‌سازان حضور بیگانگان در منطقه مهم غرب آسیا و خلیج‌فارس پیام‌های اقتدارآمیز آن را با تمام وجود درک و دریافت می‌کنند و خوب می‌دانند که اگر دست از پا خطا کنند بیشترین هزینه را خواهند داد. آمریکایی‌ها چه از روی منفعت‌طلبی و چه به دلیل زنجیره‌ای از شکست‌ها و ناکامی‌ها سوریه و افغانستان را ترک کنند یا نه، میهمانان ناخوانده منطقه هستند، اما ایران و همسایگان مبادی آداب همسایگی صاحبان منطقه‌اند و خود باید سرنوشت آن را رقم بزنند.