کبري فرشچي/ زندگيشان را که آغاز کردند بنا گذاشته بودند يک عمر شريک غم و شادي هم باشند، اما فکر اينجاي کار را نکرده بودند؛ اينکه يکي از آنها در مسير همراهيشان تا پايان عمر نيازمند پرستار ديگري شود و براي اينکه بتوانند همچنان پا به پاي هم باقي بمانند، چارهاي جز آهستهتر رفتن ديگري نبود؛ اين حکايت زوجهايي است که در مسير زندگي يکي از دو طرف با بيماري يا معلوليتي درگير ميشود و اين موضوع ادامه زندگي زناشويي آنها را با ملاحظاتي همراه ميکند.
شايد اين موقعيت براي شما هم پيش آمده باشد. اينکه همسرتان دچار يک بيماري سخت شده باشد، به گونهاي که بيمارياش زندگي شما را هم تحت تأثير قرار دهد. در چنين حالتی شما چه کردهايد؟ پاسخ به اين پرسش و تصور اينکه اگر ما هم در اين وضعیت قرار بگيريم چه ميکنيم شايد چندان ساده نباشد و بيترديد زندگی مشترک به شرايط ديگري چون؛ ميزان عشق و علاقه و صميمیت زوجين، حضور يا عدم حضور فرزند و ميزان همراهي خانوادهها و اطرافيان بستگي دارد. صد البته، بخشي از ماجرا هم به زمينههاي پیشین بيماري همسر باز ميگردد، اينکه آيا همسر شما پیش از ازدواج هم دچار بيماري بوده و از شما پنهان کرده، يا اين بيماري پس از ازدواج و در طول زندگي مشترک براي او ايجاد شده است.
شايد براي شما هم
اتفاق بيفتد
بيماري و درد و رنج ناشی از آن ممکن است سراغ هر یک از ما بيايد. به يقين همانگونه که ما انتظار همراهي، همدلي و پرستاري از همسرمان داريم، بايد بدانيم اگر اين وضعیت براي او هم پيش بيايد از ما انتظار دارد با او همراهي کنيم و اين همراهي و همدلي تأثير عميقي بر روند بهبود همسرتان خواهد داشت. تحقیقات نشان میدهد، حمایتهای عاطفی همسر و اعضای خانواده به فرد بیمار برای مقابله با بیماری کمک فراوانی میکند و این حمایتهای عاطفی برای زنان اهمیت و تأثیر بیشتری دارد.
چه يک سرماخوردگي ساده باشد، چه يک بيماري سخت. به هر حال بيماري يکي از اعضاي خانواده و به ویژه همسر تأثير ناخوشايندي بر روحيه اعضاي خانواده دارد.
با عقل و عشق تصميم بگيريد
نه با ترحم
اگر شما در مرحله آشنايي و پیش از ازدواج قرار داريد و از بيماري فرد مورد نظرتان آگاه شدهايد بايد عاقلانه تصميم بگيريد و بيماري همسرتان را به خوبي بشناسيد. به خاطر داشته باشيد هيچگاه از روي ترحم و دلسوزي ازدواج نکنيد؛ زيرا در اين صورت در زندگي مشترک هميشه احساس قرباني شدن خواهيد داشت و اين موضوع موجب ميشود يا همسرتان را ترک کنيد، يا در صورت ادامه زندگي مشترک احساس خوشبختي نداشته باشيد. با شناخت کافي از ميزان عشق و علاقهاي که به طرف مقابل داريد و شناخت کامل بيماري او و محدوديتهايي که احتمالاً در زندگي مشترک با آن مواجه خواهيد شد، اگر همچنان ميبينيد گزينه نهايي زندگي مشترکتان همين فرد است، اين نشان ميدهد انتخابي احساسي نداشتهايد و ميتوانيد با اوضاع به درستي مواجه شويد.
اما اگر شما خودتان دچار بيماري خاصي هستيد و اين بيماري ميتواند روي زندگي مشترکتان تأثير بگذارد بايد حتماً پيش از ازدواج اين موضوع را با همسرتان در ميان بگذاريد. بديهي است زمان اعلام اين موضوع روز خواستگاري نيست، همچنانکه دوران پس از عقد براي طرح چنين موضوعي خيلي دير است.
تجهيز همه ظرفيتها
در کنار همه اينها ممکن است هر یک از ما در طول زندگي دچار بيمارياي سخت و صعبالعلاج شويم. در چنين مواردي همانگونه که من و شما انتظار همراهي و همدلي از همسرمان را داريم، او نيز انتظار دارد ما در کنارش بمانيم. بیماریهای سختي همچون سرطان گاهي وقتها ميتواند عوارض بسیاری داشته باشد و در کنار فرد بيمار، خانواده را هم دچار چالش کند. اضطراب پرستاري از يک بيمار سخت بالاست و حضور چنين بيماري در خانواده افزون بر وظايف اصلي و معمول زن يا مرد در خانه وظايف جدیدی را، هم در زمينه پرستاري از بيمار و هم در حوزه بر عهده گرفتن مسئوليتهايي که زن يا مرد خانه به واسطه بيماري نميتواند آنها را انجام دهد، به طرف مقابل تحميل ميکند. از سوي ديگر، روند درمان اينگونه بيماريها اغلب طولاني و زمانبر است و براي آنکه در طول زمان دچار چالش نشويم بايد از همان ابتداي امر تدابيري جدي انديشيده شود.
عاشق بمانيد
بايد بدانيد هر قدر شما در برابر همسر بيمارتان اضطراب داريد، او هم در برابر شما با اضطراب و نگرانيهاي بيشتري مواجه است؛ اينکه مبادا او را به واسطه بيماري رها کنيد و تنها بگذاريد؛ اينکه آيا با وجود بيماري همچنان او را دوست خواهيد داشت و هزار و يک نگراني ديگر که به تناسب زن يا مرد بودن جنس و شکل آنها متفاوت خواهد بود.
در گام اول شما بايد به همسرتان اطمينان خاطر بدهيد آنچه براي شما اهميت دارد، شخصيت و هويت اوست و بيماري او چالشي براي هر دوي شماست که با هم و در کنار هم براي رفع آن تلاش خواهيد کرد. در چنين مواقعي پيش از آنکه ببريد، يا خسته شويد باید فکري اساسي بکنيد و از کساني که ميتوانند شما را ياري دهند، کمک بگيريد. اينجاست که نقش خانوادههاي دو طرف و اقوام پررنگتر از پیش ميشود و اطرافيان شما و حتي گاهي وقتها دوستان و همسايگان صميمي ميتوانند بخشي از بار اين مسئوليت را به دوش بکشند.
تقسیم کار کنید
در اين میان گاهي به خودتان استراحت بدهيد و نگذاريد فشارهاي کاري و رواني شما را از پا دربياورد. حمايت رواني خانوادههاي هر دو طرف هم بسيار تأثيرگذار خواهد بود. اگر فرزندان شما بزرگ هستند به يقين ميتوانند بازوهاي کارآمدي براي تقسيم کار خانه و پرستاري از پدر يا مادر باشند. در سنين کمتر هم بهتر است از آنها کمک بگيريد. اين موضوع کمک ميکند تا هم بچهها مسئوليتپذيرتر بار بيايند و هم اوضاع را بهتر درک کنند و توقعاتشان را با وضعیت خانواده وفق دهند.
مثبتانديشي در اينجا هم مانند همه جا و هميشه کارآمد خواهد بود. سعي کنيد به عشق و علاقهاي که شما را به هم پيوند زد، فکر کنيد و اينکه قرار نيست تا ابد اين وضعیت ادامه داشته باشد. شما بايد به لطف خدا و شفاي بيماري همسرتان اميدوار باشيد و هميشه اين اميد را در او زنده نگه داريد. کم نيستند افرادي که از سختترين بيماريها هم به سلامت بيرون آمدهاند.